کاربر:Hossein/14021021صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''زندان گوهردشت،''' یکی از مخوفترین زندانهای سیاسی در جهان است. هزاران تن از زندانیان سیاسی بین سالهای‌۱۳۶۱ تا‌ ۱۴۰۲ در زندان گوهردشت مورد شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفته و تعداد کثیری نیز اعدام شدند. زندان گوهردشت در شمال‌شرق شهر گوهردشت کرج در استان البرز قرار دارد. این زندان از جنوب و غرب به شهر گوهردشت محدود شده و از شمال و شرق به دامنه ارتفاعات البرز منتهی می‌شود. نام زندان گوهردشت کرج با کشتار زندانیان سیاسی سال۶۷ گره خورده است. با آغاز این کشتارها در ابتدای مرداد سال۱۳۶۷ بسیاری از زندانیان سیاسی که در زندان گوهردشت محبوس بودند، دوباره محاکمه و اعدام شدند. نام این زندان در سال‌های اخیر بار دیگر با انتقال زندانیان سیاسی اعتراضات سال۸۸ به آن بر سر زبانها افتاد. طی دهه‌های اخیر بسیاری از زندانیان سیاسی دوران محکومیت خود را در این زندان سپری کرده و حکم اعدام برخی از آنها نیز در این محل اجرا شده است.<ref>سایت همبستگی ملی - [https://www.hambastegimeli.com/110099_%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1 زندان گوهردشت کرج به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام۶۷ تعطیل اعلام شد]</ref> جمهوری اسلامی این زندان را در مرداد ۱۴۰۲ با انتقال باقیمانده زندانیان آن به زندان قزلحصار تعطیل کرده است.
[[پرونده:گوهردشت ۳.jpeg|بندانگشتی|'''درب ورودی زندان گوهردشت''']]
[[پرونده:گوهردشت ۱.jpg|بندانگشتی]]
'''زندان گوهردشت (رجایی‌شهر)،''' یکی از مخوفترین زندانهای سیاسی در ایران و جهان است. هزاران تن از زندانیان سیاسی بین سالهای‌ ۱۳۶۱ تا‌ ۱۴۰۲ در زندان گوهردشت مورد شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفته و تعداد کثیری نیز اعدام شدند. زندان گوهردشت در شمال‌شرق شهر گوهردشت کرج در استان البرز قرار دارد. این زندان از جنوب و غرب به شهر گوهردشت محدود شده و از شمال و شرق به دامنه ارتفاعات البرز منتهی می‌شود. نام زندان گوهردشت کرج با کشتار زندانیان سیاسی سال۶۷ گره خورده است. با آغاز این کشتارها در ابتدای مرداد سال۱۳۶۷ بسیاری از زندانیان سیاسی که در زندان گوهردشت محبوس بودند، دوباره محاکمه و اعدام شدند. نام این زندان در سال‌های اخیر بار دیگر با انتقال زندانیان سیاسی اعتراضات سال۸۸ به آن بر سر زبانها افتاد. طی دهه‌های اخیر بسیاری از زندانیان سیاسی دوران محکومیت خود را در این زندان سپری کرده و حکم اعدام برخی از آنها نیز در این محل اجرا شده است.<ref>سایت همبستگی ملی - [https://www.hambastegimeli.com/110099_%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1 زندان گوهردشت کرج به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام۶۷ تعطیل اعلام شد]</ref> جمهوری اسلامی این زندان را در مرداد ۱۴۰۲ با انتقال باقیمانده زندانیان آن به زندان قزلحصار تعطیل کرده است.


زندان گوهردشت (رجایی‌شهر) یکی از زندان‌های زیر نظر سازمان زندان‌ها و محل نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی و زندانیان جرائم عمومی است. زندان گوهردشت به‌دلیل اعدام گسترده زندانیان محبوس در این زندان در دهه ۶۰ خورشیدی، از مشهورترین زندان‌های ایران است. طی سال‌های گذشته نیز اجرای حکم اعدام تعداد پرشماری از زندانیان در این زندان انجام شده است. زندان گوهردشت به‌دلیل نقض گسترده حقوق زندانیان، در سال ۱۳۹۶ از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم شد.<ref name=":2">[https://ipa.united4iran.org/fa/prison/22/ اطلس زندانهای ایران - زندان گوهردشت (رجایی‌شهر)]</ref>
زندان گوهردشت (رجایی‌شهر) یکی از زندان‌های زیر نظر سازمان زندان‌ها و محل نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی و زندانیان جرائم عمومی است. زندان گوهردشت به‌دلیل اعدام گسترده زندانیان محبوس در این زندان در دهه ۶۰ خورشیدی، از مشهورترین زندان‌های ایران است. طی سال‌های گذشته نیز اجرای حکم اعدام تعداد پرشماری از زندانیان در این زندان انجام شده است. زندان گوهردشت به‌دلیل نقض گسترده حقوق زندانیان، در سال ۱۳۹۶ از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم شد.<ref name=":2">[https://ipa.united4iran.org/fa/prison/22/ اطلس زندانهای ایران - زندان گوهردشت (رجایی‌شهر)]</ref>
خط ۹: خط ۱۱:


پس از کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷،به زندانی برای زندانیان جرایم خطرناک استان تهران بدل شد،، آن‌چنان‌که از اوائل دهه هفتاد تا سال ۱۳۸۸عموما فاقد بند خاص زندانیان سیاسی بود. پس از رویدادهای پیامد انتخابات سال ۱۳۸۸، دوباره بندهای سیاسی این زندان دایر شد.<ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/features/32152/ ایران وایر - زندانی رجایی‌شهر؛ آن‌چه نمی‌دانیم (بخش اول)]</ref>
پس از کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷،به زندانی برای زندانیان جرایم خطرناک استان تهران بدل شد،، آن‌چنان‌که از اوائل دهه هفتاد تا سال ۱۳۸۸عموما فاقد بند خاص زندانیان سیاسی بود. پس از رویدادهای پیامد انتخابات سال ۱۳۸۸، دوباره بندهای سیاسی این زندان دایر شد.<ref name=":1">[https://iranwire.com/fa/features/32152/ ایران وایر - زندانی رجایی‌شهر؛ آن‌چه نمی‌دانیم (بخش اول)]</ref>
[[پرونده:گوهردشت ۲.webp|بندانگشتی|'''ماکت هوایی زندان گوهردشت''']]
زندان گوهردشت در مرداد ۱۴۰۲ تعطیل شد. ایران اینترنشنال به نقل خبرگزاری میزان نوشت: بر اساس این گزارش، زندان رجایی‌شهر حدودا ۶۰ هکتار وسعت دارد و قرار است در طرح مولدسازی به فروش برسد.<ref name=":6">[https://www.iranintl.com/202308057323 ایران اینترنشنال - تعطیلی رجایی‌شهر؛ پایان زندانی که نماد اعدام‌های دهه ۶۰ بود]</ref>


== ساختار زندان گوهردشت ==
== ساختار زندان گوهردشت ==
زندان گوهردشت از هشت بلوک سه طبقه که در مجموع ۲۴ بند و تعدادی ساختمان اداری و لجستیکی را در بر می‌گیرد ساخته شده است. ساخت این بلوکها از بتن پیش‌ساخته است و در زمان شاه ساخته شده است اما توسط جمهوری اسلامی تکمیل شده و در ۱۳۶۱ مورد بهره‌برداری قرار گرفت.
زندان گوهردشت از هشت بلوک سه طبقه که در مجموع ۲۴ بند و تعدادی ساختمان اداری و لجستیکی را در بر می‌گیرد ساخته شده است. ساخت این بلوکها از بتن پیش‌ساخته است و در زمان شاه ساخته شده است اما توسط جمهوری اسلامی تکمیل شده و در ۱۳۶۱ مورد بهره‌برداری قرار گرفت.
 
[[پرونده:برج گوهردشت ۲.jpg|بندانگشتی|'''برج نگهبانی زندان گوهردشت''']]
در بلوار موذن، در سمت چپ درب ورودی زندان، درب ورودی اداره کل اطلاعات استان البرز قرار دارد. پس از بدل شدن البرز به استان مستقل از تهران، ساختمان اداره کل اطلاعات این استان داخل محوطه و زمین زندان ساخته شد اما ساختمان این اداره‌کل به سایر ساختمان‌های زندان که به همدیگر متصل هستند مرتبط نیست. در سمت راست ورودی زندان هم کارگاه‌های زندان قرار دارند که زندانیانی که اجازه کار دارند در طول روز آن‌جا کار می‌کنند.<ref name=":1" /> کتابخانه‌ی زندان. کارگاه و جهاد زندان در خارج از محوطه‌فوق قرار داشت.
در بلوار موذن، در سمت چپ درب ورودی زندان، درب ورودی اداره کل اطلاعات استان البرز قرار دارد. پس از بدل شدن البرز به استان مستقل از تهران، ساختمان اداره کل اطلاعات این استان داخل محوطه و زمین زندان ساخته شد اما ساختمان این اداره‌کل به سایر ساختمان‌های زندان که به همدیگر متصل هستند مرتبط نیست. در سمت راست ورودی زندان هم کارگاه‌های زندان قرار دارند که زندانیانی که اجازه کار دارند در طول روز آن‌جا کار می‌کنند.<ref name=":1" /> کتابخانه‌ی زندان. کارگاه و جهاد زندان در خارج از محوطه‌فوق قرار داشت.


خط ۳۳: خط ۳۷:
=== حفاظت زندان ===
=== حفاظت زندان ===
نیروهای حفاظت اطلاعات و بازرسی زندان اگرچه از طرف اداره‌کل سازمان زندان‌ها تعیین می‌شوند و به این ترتیب از ریاست زندان باید تا حدی مستقل باشند اما به خاطر شرایط خاص زندان رجایی‌شهر، این نیروها در عمل فاقد استقلال و حق نظارتی هستند که قانون سازمان زندان‌ها برای‌شان پیش‌بینی کرده و کاملا تابع مدیریت زندان عمل می‌کنند.
نیروهای حفاظت اطلاعات و بازرسی زندان اگرچه از طرف اداره‌کل سازمان زندان‌ها تعیین می‌شوند و به این ترتیب از ریاست زندان باید تا حدی مستقل باشند اما به خاطر شرایط خاص زندان رجایی‌شهر، این نیروها در عمل فاقد استقلال و حق نظارتی هستند که قانون سازمان زندان‌ها برای‌شان پیش‌بینی کرده و کاملا تابع مدیریت زندان عمل می‌کنند.
 
[[پرونده:نمای برج نگهبانی.JPG|بندانگشتی|'''نمای برج نگهبانی از داخل یکی از سلول‌های زندان''']]
گارد حفاظت زندان از دو دسته سربازان وظیفه تشکیل می‌شود. دسته نخست آنان از طرف سازمان زندان‌ها مامور به خدمت در زندان می‌شوند و تعدادی هم سرباز کلانتری هستند. هر بند ۳ نگهبان دارد که در شیفت‌های ۲۴ ساعته در کنار رئیس بند کار می‌کنند.<ref name=":1" />
گارد حفاظت زندان از دو دسته سربازان وظیفه تشکیل می‌شود. دسته نخست آنان از طرف سازمان زندان‌ها مامور به خدمت در زندان می‌شوند و تعدادی هم سرباز کلانتری هستند. هر بند ۳ نگهبان دارد که در شیفت‌های ۲۴ ساعته در کنار رئیس بند کار می‌کنند.<ref name=":1" />


خط ۱۲۰: خط ۱۲۴:


تا پیش از سال ۱۳۹۴، تقریبا در انتهای هر سالن‌ یک حسینیه وجود داشت اما با انتقال زندانیان جاعل و کلاه‌بردار به زندان تهران بزرگ در این سال و کم شدن قابل توجه تعداد زندانیان رجایی‌شهر، اکثر حسینیه‌های بندها تخلیه و پلمپ شدند.<ref name=":4" />
تا پیش از سال ۱۳۹۴، تقریبا در انتهای هر سالن‌ یک حسینیه وجود داشت اما با انتقال زندانیان جاعل و کلاه‌بردار به زندان تهران بزرگ در این سال و کم شدن قابل توجه تعداد زندانیان رجایی‌شهر، اکثر حسینیه‌های بندها تخلیه و پلمپ شدند.<ref name=":4" />
== زندان گوهردشت ۱۳۶۰-۱۳۶۴ ==
زندان گوهردشت در ابتدا برای زندانیان دستگیری کرج راه‌اندازی شد اما بزودی مورد استفاده گسترده برای زندانیان تهران قرار گرفت. زندانیان سیاسی زیادی در پاییز ۱۳۶۱ از زندان قزلحصار به این زندان منتقل شدند.
=== علت انتقال زندانیان به زندان گوهردشت ===
با اضافه‌شدن دستگیریها در دهه ۶۰ که بسیار فراتر از گنجایش زندان‌های مورد استفاده آن زمان بود زندان گوهردشت هم در عداد زندانهایی که پاسخ حجم گسترده دستگیریها بدهد قرار گرفت. زندانیان علاوه بر تهران به تدریج از نقاط مختلف کشور از جمله از شمال و کرمانشاه و مشهد به این زندان منتقل شدند.
==== براندن زندانی علت اصلی ====
اما برای انتقال زندانیان قزلحصار طبق گفته زندانیان انتقال یافته دلیل دیگری نیز وجود داشت. سایت مجاهد در این رابطه آورده است: لاجوردی در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگه‌داشتن زندانی به‌نفع رژیم نیست، چنین پاسخ می‌داد که: «من کاری می‌کنم همه شون حزب‌اللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه می‌گیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلول‌های انفرادی زندان گوهردشت، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و هم‌زمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت.<ref name=":9">[https://martyrs.mojahedin.org/i/%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B6%DB%B7-%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86 قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران]</ref>
مسعود ابویی علت این انتقال را اینگونه توضیح می‌دهد:
به دنبال خطی که لاجوردی در زندان‌ها برای براندن و به توبه واداشتن زندانی دنبال می‌کرد زندان گوهردشت با امکانی نزدیک به ۱۰۰۰ سلول انفرادی را وسیله خوبی برای رسیدن به این هدف دید. در آبان ۱۳۶۱ بعد از اینکه حاج داود رحمانی که رئیس زندان قزلحصار بود از مکه برگشت در هماهنگی با لاجوردی اقدام به جداسازی یک سری از زندانیان که آنها را سرموضع می‌دانست کرد تا به زندان گوهردشت منتقل کند. در ۱۶ آبان ۶۱ نوبت بند ما که بند ۳ واحد ۱ زندان قزلحصار بود رسید. من و ۷۳ نفر دیگر را از بند بیرون کشیده و با خواندن جرم‌هایی ساختگی در زیر هشت با تعدادی از پاسداران مورد ضرب و شتم قرار داده و بعد به یک سلول نمور که دارای ابعادی به عرض ۳ و طول ۵ تا ۶ متر بود و در قسمت قرنطینه زندان قزلحصار با چند پله به پایین قرار داشت منتقل کرده و بعد از ۴ روز لاجوردی و اکیپش رسیده و با یک ماشین خاور حمل گوشت ما که نزدیک ۷۰ نفر بودیم را به جای نامعلومی منتقل کردند. در ورودی با پریدن پاسداران روی سقف ماشین و لگد کوبیدن با پوتین فضایی از رعب و وحشت ایجاد کردند و بعد تشکیل تونلی از پاسداران داده و در حالیکه مرتبا داد می‌زدند اینجا نه اوین است نه قزلحصار، به اینجا می‌گویند گوهردشت آخر زندانها همراه با ضرب و شتم به سلول‌ها هل‌مان دادند. در ابتدا هر سلول بند را که ابعاد ۴*۴ یا ۳*۴ داشت با ۱۰ زندانی پر کردند و سلول ما که در انتها بودیم با ۶ نفر. بعد از ۵۰ روز به سلول‌های انفرادی منتقل شدیم. در ابتدا امکان داشتن قرآن و کتاب داشتیم اما بعد از ۹ ماه با سر زدن لاجوردی و پرسیدن از اینکه آیا حاضر به مصاحبه هستیم و پاسخ منفی اکثریت قریب به اتفاق زندانیان دستور گرفتن هر چیزی که اثری از نوشته و یا سرگرمی زندانی داشت را داد و پاسداران با یورش به سلول حتی کاغذ خمیردندان و سوزن نخ را هم بردند.
=== مورس وسیله ارتباط زندانی در حبس انفرادی ===
علیرغم تلاش زندانبانان برای ایجاد سکوت هر چه بیشتر در سلولهای انفرادی جهت درهم شکستن روحیه زندانی، زندانیان توانستند با استفاده از مورس ارتباط بین سلولها را برقرار ساخته و اخباری که دست هر کس می‌رسید را به هم منتقل نمایند.
=== شکنجه در طول زندان انفرادی ===
زندان انفرادی خودش یک شکنجه روانی معروف به حساب می‌آید. بخصوص اگر برای زندانی محکوم به زندانی باشد که انتظار دارد در بند عمومی حبسش را بکشد. با این حال در گوهردشت علاوه بر زندان انفرادی که شرط خروجش را لاجوردی پذیرش مصاحبه تلویزیونی جهت ابراز ندامت گذاشته بود شکنجه‌های دیگر نیز مرسوم بود.
=== شکنجه زنان در زندان گوهردشت ===
در انفرادی­های گوهردشت در سال­های 62-61 جیغ­های مکرر و عجیب و غریب دختری شنیده می­شد: در را باز کنید! از درد دارم می­میرم! کثافت­ها در را باز کنید!  باز صدا خاموش می­شد. چند لحظه بعد تکرار دردها و جیغ­هایش به گوش می­رسید ماه­ها بعد در قزلحصار او را دیدم او یکی از صمیمی یارانم بود برایم گفت که چگونه با داشتن دردهای وحشتناک و عفونت تخمدان پاسدارها به حرفش توجه­ای نداشتند و اقدامی نمی­کردند، چطور مجبور بود در انفرادی­های وحشت گوهردشت با مرگ دست و پنجه نرم کند و چاره­ای بر این درد بی­پایان در پیش نبود.برای عقیم ساختن اجباری کسی از دختر سئوالی نکرده و خودشان برگه عمل را امضا کرده بودند بعد از سلاخی تخمدان­ها و موقع به هوش آمدن پاسدارهای زن بالای سرش رفته بودند و از دختر اسم دوستانش و افراد سر موضعی را می­پرسیدند دختر گفت: دلم می­خواست در موقع بازجوئی پاسدارها جیغ بکشم و همه آن­ها را خفه کنم. علت درد تخمدان سینه خیز بردن­های مکرر حاجی داود رحمانی بود که بایستی راهروی دراز و زمین سرد قزلحصار را سینه خیز طی می­کردی و هر کس سریع­تر نمی­رفت ملیجک ،حاجی داود رحمانی با شلاق به بالای ران و با پوتین به نقاط حساس بدن می­زد!<ref>[http://archives.rahekargar.org/didgahha/200703/20070326-01-didgahha.htm مینا زرین - '''زنان در زندان دهه 60 جمهوری اسلامی''']</ref>
==== محدودیت‌های ویژه زندانیان ====
به زندانی گفته بودند که حق در زدن ندارد و تنها باید یک فلش یک متری کاغذی را از زیر در بیرون بگذارد تا پاسدار خودش مراجعه کند.
هنگام توزیع غذا به زندانی گفته شد که باید بشقابهای پلاستیکی را پشت در گذاشته و خودش رو به دیوار بنشیند و حق ندارد در طول توزیع غذا به سمت پاسدار برگردد.
برای رفتن به حمام که در انتهای هر بند قرار داشت زندانی می‌بایست لخت شده و با یک شورت و چشم‌بند چوب اشاره پاسدار را گرفته و به سمت حمام بروند.
آب حمام اغلب سرد یا ولرم بوده و زمان حمام تنها ۱۰ دقیقه و هفته‌ای یک بار بوده است.
در صورت نیاز به حمام برای غسل جنابت قانون این بود که می‌بایست زندانی قبل از اذان صبح فلش را بیرون گذاشته باشد تا پاسدار قبول کند که او نیاز شرعی به غسل دارد. اگر همزمان با ورود پاسدار از خواب بیدار شده و اقدام به گذاشتن فلش می‌کرد چه بسا با ضرب و شتم و نپذیرفتن پاسدار مواجه می‌شد. همین شیوه هم در مرحله بعد همراه با چک شورت زندانی برای اطمینان از محتلم شدن شده بود.
==== سلول فاقد هرگونه امکانات ====
مسعود ابویی می‌گوید: یک بار که از بهداری زندان برمی‌گشتم توسط پاسدار مهدی جلوی یک سلول دیگری غیر از سلول انداخته شدم که در آن حتی هیچ پتویی وجود نداشت و مجبور شدم موکت نازک کف را دور خودم بپیچم تا از سرما در امان بمانم. از پاسدار علت را پرسیدم گفت در مسیر با زندانی دیگر پچ پچ کردی. من البته از راه لوله بخاری با سلول بغلی تماس گرفته و از آنها کتاب و بیسکویت گرفتم.
==== کابل زدن در وسط بند ====
از نیمه دوم سال ۶۲ فشار بر زندانی افزایش یافت. هر شب تعدادی از زندانیان را که در طول روز به دلایل مختلف از جمله تماس با مورس یا حرف زدن در مسیر حمام یا بهداری و.. نشان کرده بودند بیرون کشیده و در وسط راهروی بند که دو طرف آن زندانیان در سلول‌های انفرادی بودند با کابل شلاق می‌زدند به صورتی‌که صدای داد و فریاد زندانی زیر شکنجه موجب آزار همه زندانیان می‌شد. این کار بعضا با طراحی مشخص‌تری انجام می‌شد مثلا هنگام توزیع شام در حالیکه پاسدار فریاد می‌زد پشقابها حاضر پشت در گذاشته شود و همه زندانی‌ها با بزاق ترشح شده آماده دریافت غذا بودند اما به جای آن ناگهان صدای فریاد یک زندانی زیر کابل می‌آمد و به قول زندانیان شام زهر مار می‌شد. عمل کابل زدن بعضا در نیمه‌های شب انجام می‌شد. پاسداران ابتدا به کوبیدن پوتین به درهای سلول همه را بیدار کرده و سپس چند زندانی را در وسط بند شلاق می‌زدند که اغلب موجب بی‌خوابی زندانیان شده و آنها را به ناراحتی‌های عصبی از جمله میگرن دچار می‌ساخت.
==== بردن به تاریکخانه ====
زندانیانی که قوانین زندان از نگاه زندانبان را نقض کرده بودند برای ایجاد تضییقات بیشتر به سلولهایی که ابعاد آن ۱*۱.۵ متر و بدون هر گونه منفذی بوده برده و در آنجا ضمن ضرب و شتم در طول ۲۴ ساعت تنها یک بار غذا داده و فقط یک بار برای دستشویی و نماز به زندانی امکان بیرون آمدن از سلول می‌دادند.
==== قوانین ۱۷ماده‌ای ====
لاجوردی در سری دوم سرکشی به زندانیان سلولهای انفرادی گوهردشت که بهار ۱۳۶۳ بود و از اینکه پاسخ مثبتی از زندانیان برای پذیرش مصاحبه علیرغم گذشتن بیش از یک سال و نیم از مدت انفرادی با همه فشارهایش نگرفته بود دستور تشدید فشارها را صادر کرد. پاسدار شیفت بند ۲۱ گوهردشت با صدای بلند قوانینی را خواند که ازاین قرار بود:
رفتن به دیوار سمت پنجره سلول از ساعت ۶ عصر به بعد ممنوع است.
هرگونه نرمش، ورزش و حرکات ورزشی در سلول ممنوع است
زدن سیفون از ساعت ۹ شب ممنوع است
خندیدن و صحبت کردن به شکلی که صدایش از سلول بیرون بیاید ممنوع است
درست کردن هر گونه تسبیح با هسته خرما و زیتون و آلو ممنوع است
هرگونه حرف زدن و سوال کردن از پاسدار در طول مسیر به بهدای یا ملاقات و... ممنوع است
خواندن آواز و قرآن ممنوع است
خوابیدن در ساعت ۱۰ شب اجباری است
...
و در نهایت تاکید کرد که ما خواهان سلامتی زندانیان هستیم اما در صورت نقض هر یک از قوانین، حکم آن ضرب حتی الموت یعنی کتک زدن تا مردن است.
مسعود ابویی می‌گوید پاسداران با سینه‌خیز رفتن در وسط راهروی وسط سالن و چک از زیر در سلولها متوجه نخوابیدن یکی از زندانیان شدند. آنها او را بیرون کشیده و تا سر حد مرگ کتک زدند به صورتی‌که زبانش بند آمد و بعد از گذشت یکسال هنوز فاقد قدرت تکلم بود.
==== طرح بردن زندانیان گوهردشت به جزیره خارکو ====
در ابتدای سال ۱۳۶۳ خانواده‌ها به زندانیان گوهردشت در سلولهای انفرادی اطلاع دادند که در درب زندان اسامی و لیست‌هایی وجود دارد که زندانبان گفته است برای انتقال زندانیان به جزیره خارکو می‌باشد. زندانبان به آنها گفته است که به دلیل توبه نکردن فرزندانشان به جزیره انتقال پیدا می‌کنند که فقط سالی یک‌بار ملاقات دارد و در آنجا تا ابد خواهند ماند.
==== طرح طبقه‌بندی و حذف زندانیان ====
در سال ۱۳۶۲ رفیق‌دوست از زندان گوهردشت بازدید به عمل آورد و به سلول انفرادی زندانیان سر زد. در پرس و جو زندانیان از طریق مورس به هم اطلاع دادند که او حامل طرحی است که زندانیان را به سه دسته سفید و زرد و سرخ تقسیم می‌کند. بر اساس این طرح که برای پاک کردن صورت مسئله زندانی سیاسی و گویا از طرف سپاه پاسداران پیشنهاد شده است زندانیان به سه دسته تقسیم می‌شوند. سرخ‌ها آنها هستند که سر موضع هستند و پایدار می‌مانند که باید اعدام شوند. سفیدها که توبه‌شان پذیرفته شده و باید آزاد شوند. زردها آنها که بینابین هستند و باید با افزایش فشار و شکنجه آنها را به نقطه تعیین تکلیف رساند که یا سرخ شوند و یا سفید. این طرح به دلیل ادامه‌یابی مسیر زندان گوهردشت در جهتی دیگر به سرانجام نرسید
==== شکست براندن جمعی زندانیان ====
زندانیان بعد از دو الی سه سال انفرادی، زندانهای گوهردشت و اوین و قزلحصار، سرفراز و پیروزمند به بندهای فرعی و عمومی زندان بازگشتند.<ref name=":9" /> مسعود ابویی توضیح می‌دهد که در نیمه ۱۳۶۳ پای نمایندگان آقای منتظری به زندان گوهردشت باز شد. در تابستان هواخوری با هفته‌ای یک بار و ۱۰ دقیقه شروع شد و به تدریج بیشتر گردید. بعد از مدتی قرآن و کتاب داده شد. بعد هم روزنامه داده شد و در اردیبهشت ۱۳۶۴ دوران دو و نیم ساله انفرادی بطور کلی برچیده شد و زندانیان به سلولهای جمعی در بندهای فرعی و بعد هم به بندهای عمومی که با برداشتن درب سلول‌های انفرادی درست شده بود انتقال یافتند. پاسداران در روزهای آخر با اصرار و التماس از زندانیان می‌خواستند که حداقل یک اظهار ندامت کوتاه کتبی یا شفاهی اعلام کنند اما زندانیان نپذیرفتند.
== زندان گوهردشت ۱۳۶۴-۱۳۶۷ ==
در این دوران ریاست زندان را سید حسین مرتضوی به عهده گرفت. فضای زندان به نسبت گذشته بازتر بوده اما درگیری با زندانبان هر روز ابعاد گسترده‌تری می‌یافت. زندانبانان زندگی جمعی آغاز کرده و در برابر کمبودها و برای احقاق حقوق خود دست به اعتصاب غذا و اعتراضات جمعی زدند. زندانبانان با افزایش فشار و استفاده از انفرادی و حکم‌های شلاق و تنبیهات به اقدامات جمعی زندانیان پاسخ می‌دادند
=== ورزش جمعی و اتاق گاز ===
بطور خاص از نیمه دوم ۱۳۶۶ فشارها بسیار شدت یافت. ورزش‌های جمعی به شدت مورد هجوم زندانبانان واقع می‌شد. زندانبانان ورزش‌کنندگان را در حالیکه در حالت عرق ریختن به دلیل فعالیت بدنی بودند به اتاق‌های بدون منفذی می‌بردند که به سرعت تعریق بدن آنجا را به یک اتاق نفس‌گیر که از طرف زندانیان به اتاق گاز معروف شد تبدیل می‌کرد.
مجتبی اخگر از زندانیان مجاهد اتاق گاز را اینگونه توضیح داده است: اتاق گاز اتاقی بود که هیچ روزنه هوایی نداشت. پاسداران  زندانیان  را برای شکنجه به این اتاق می‌بردند. معمولا بین ۶۰ تا ۷۰نفر را توی این اتاق که ۴*۶  بود می‌ریختند تا زندانیان بر اثر کمبود هوا دچار خفگی شوند و به پاسداران التماس کنند که در را کمی باز کنند.<ref>[https://iranfreedom.net/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%af-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%db%b6%db%b7/ شاهد دیگری از قتل عام و شکنجه در زندان گوهر دشت سخن می‌گوید]</ref>
یک زندانی بند ۱۴ زندان گوهردشت تنبیه بخاطر ورزش جمعی را اینگونه شرح داده است:<blockquote>بعد از ورزش جمعی ما را به یک انباری بردند که تنها نور کمی از زیر در وارد اتاق می‌شد. بعد از مدتی پاسدار با پتوی سربازی، ان باریکه نور زیر دَر را مسدود کرده بود. هنوز هم متوجه موضوع نبودیم و نمی دانستیم، چه برنامه ای برای ما تدارک دیده اند! قدرت مقیمی تنها کسی از جمع ما بود که منظور زندانبان را متوجه شد. قدرت پزشک بود. یک باره گفت: بچه ها توجه کنید: این ها ما را در این اتاق گذاشتند، تا خفه شویم! اینجا مثل اتاق گاز اس اس هاست!! هیچ کس تکان نخورد. خودتان را در وضعیتی قرار دهید که کمترین انرژی را بسوزانید و از کمترین اکسیژن استفاده کنید. معلم نیست چند ساعت ما را اینجا نگه بدارند. حرف نزنید. تکان نخورید. ساکت و لَخت، پهن کف زمین شوید! یادتان باشد، کسانی که هیکل بزرگ و درشت دارند، زود از حال خواهند رفت!! این ها برای ما، اتاق گاز تدارک دیده اند!!<ref>[https://www.akhbar-rooz.com/133838/1400/09/10/ اتاق گاز در زندان گوهردشت (رجایی شهر) – م. دانش]</ref></blockquote>


== اعدام در زندان گوهردشت ==
== اعدام در زندان گوهردشت ==
خط ۱۴۹: خط ۲۳۹:


==== هیات مرگ ====
==== هیات مرگ ====
دادستان در مورد فرایند [[هیئت مرگ|هیات مرگ]] توضیح داد که تحت هیچ شرایطی معادل فرآیند دادگاه های عادلانه نبوده است. اعدام ها، قتل غیرقانونی بوده است. اعضاء هیات حتی زندانیان را گول زده اند تا زندانیان متوجه عواقب پاسخ به سوال های خود نباشند. این کار حتی بر طبق نظام ایران قانونی نبوده است. دادستان گفت حتی دادگاه های انقلاب هم که معروف به نقض حقوق انسانی هستند هم عملکرد [غیرقانونی] هیات مرگ را نداشته اند.
دادستان در مورد فرایند [[هیئت مرگ|هیات مرگ]] توضیح داد که تحت هیچ شرایطی معادل فرآیند دادگاه های عادلانه نبوده است. اعدام ها، قتل غیرقانونی بوده است. اعضاء هیات حتی زندانیان را گول زده اند تا زندانیان متوجه عواقب پاسخ به سوال های خود نباشند. این کار حتی بر طبق نظام ایران قانونی نبوده است. دادستان گفت حتی دادگاه های انقلاب هم که معروف به نقض حقوق انسانی هستند هم عملکرد [غیرقانونی] هیات مرگ را نداشته اند.<ref name=":5" />


=== جو زندان گوهردشت در قتل‌عام ۶۷ ===
=== جو زندان گوهردشت در قتل‌عام ۶۷ ===
خط ۱۵۹: خط ۲۴۹:
=== اعدام ملی‌کش‌ها در قتل‌عام ۶۷ ===
=== اعدام ملی‌کش‌ها در قتل‌عام ۶۷ ===
دادستان توضیح داد که اعدام ها در نهم شهریور به بند «ملی کش» ها رسید. زندانیانی که قبل از نهم شهریور اعدام نشده و به بند برگردانده شده بودند موضوع اعدام ها را از طریق مورش به بند ملی کش ها اطلاع دادند. این پیام ها به بند زیرین، یعنی بند «اوینی ها» هم منتقل می شود. دادستان در مورد شهادت ملی کش به آذرنوش همت الیزه ای اشاره کرد که گفته است در زمان حضورش مقابل هیات مرگ، حمید نوری و ناصریان پشت سر او ایستاده بودند. آذرنوش شهادت داده که همانجا سیدعباس رئیسی، دوستش را برای آخرین بار می بیند.<ref name=":5" />
دادستان توضیح داد که اعدام ها در نهم شهریور به بند «ملی کش» ها رسید. زندانیانی که قبل از نهم شهریور اعدام نشده و به بند برگردانده شده بودند موضوع اعدام ها را از طریق مورش به بند ملی کش ها اطلاع دادند. این پیام ها به بند زیرین، یعنی بند «اوینی ها» هم منتقل می شود. دادستان در مورد شهادت ملی کش به آذرنوش همت الیزه ای اشاره کرد که گفته است در زمان حضورش مقابل هیات مرگ، حمید نوری و ناصریان پشت سر او ایستاده بودند. آذرنوش شهادت داده که همانجا سیدعباس رئیسی، دوستش را برای آخرین بار می بیند.<ref name=":5" />
=== ماکت زندان گوهردشت ===
ماکت این زندان و محلهای قتل‌عام که توسط زندانیان مجاهد تهیه شده بود و در دادگاه دورس آلبانی نشان داده شد به‌عنوان سند دادگاه به سوئد و دادگاه حمید نوری منتقل شد.<ref>[https://www.iranntv.com/926463-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA سیمای آزادی - پیشینه زندان گوهردشت]</ref>
=== قتل‌عام زندانیان مجاهد ===
==== گزارش شاهدین ====
'''حسن اشرفیان از مجاهدین''': بردن تلويزيون سئوال برانگيز بود. چند دقيقه بعد از بردن تلويزيون وقتي داشتم از پنجره به محوطه بيرون نگاه ميكردم, داود لشكري مسئول امنیت زندان را ديدم كه به همراه چند نفر لباس شخصي به سمت سوله‌يي ميروند كه در فاصله حدود ۵۰ متري شمال بند ما قرار داشت. همراه آنها ۲زنداني افغاني (با لباس زندان) در حال حمل ۲ فرغون پر از طناب ضخيم بودند.<ref name=":7">[https://fa.iranfreedom.org/%d8%ad%d9%82%d8%a7%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%86%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85%db%b6%db%b7-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7/ سایت ایران آزادی - حقایقی باورنکردنی از قتل عام۶۷ در زندان گوهردشت (قسمت اول)]</ref>
كشتار زندانيان سياسي در زندان گوهردشت از ساعت ۹صبح روز ۸مرداد ۱۳۶۷ آغاز شده بود. زندانیان انتقالی از کرمانشاه جزو اعدامیان این روز بودند. بعد زندانیان مشهدی را اعدام کردند. روز چهارشنبه ۱۲مرداد قبل ‌از ظهر تعدادی از زندانيان بند ما كه به بند فرعی برده بودند با ما تماس گرفتند و گفتند، زندانيان بند آنها را در دسته‌های ۵-۶ نفره صدا می‌كنند.
حدود ساعت۹ یا ۳۰/۹شب بود با ابوالحسن مرندي، حميد و علي و… در طول اتاق تلويزيون قدم ميزديم. كه صداي خفيف موتور ماشيني توجهم را جلب كرد. خودم را به پنجره اتاق رساندم، از پنجره به محوطه نگاه كردم. ۲دستگاه خودرو كاميون بنز خاور اتاقدار و چادردار ديدم كه در آن لحظه چادر آنها را برداشته بودند. يك كاميون سمت راست جاده آسفالت ايستاده و خاموش بود. ولي كاميون ديگر صداي موتورش مي‌آمد. چراغ‌هاي كوچك آن روشن بود. چند پاسدار دور آن بودند. يك پاسدار در پشت كاميون بود و چيزي ديدم كه چون نمي‌خواستم باور كنم، ابوالحسن را صدا زدم و گفتم بيا نگاه كن تو پشت كاميون چه مي‌بيني؟ ابوالحسن با دقت نگاه كرد و سرش را به طرف من چرخاند. با صدايي لرزان گفت: تو كيسه‌هاي پلاستيكي پشت كاميون به نظر ميرسه جنازه باشه! من هم چنين چيزي را ديده و تشخيص داده بودم ولي قبل از او جرأت بيانش را نداشتم. نمي‌خواستم صحنه‌يي را كه ديده بودم باوركنم و گفتم: مشخصه كه جنازه‌ست ولي جنازه چه كساني؟<ref name=":7" />
'''اصغر مهدیزاده از مجاهدین''': سه‌شنبه هیجدهم دو پاسدار آمدند گفتند آماده شو برویم بیرون وقتی داشتم با اینها می‌آمدم تنها ذهنم به حرفهای هادی بود و به اعدام فکر می‌کردم. مرا بردند جلوی سالن مرگ دیدم کلی زندانی با چشم‌بند جلو سالن مرگ ایستاده‌اند. پاسدار گفت اینجا بنشین و مرا با فاصله ۲متر کنار یک زندانی نشاند. من یواشکی از بغل‌دستی‌ام پرسیدم اینجا چه خبر است؟ او گفت تو اولین بار است اینجا آمدی گفتم آری او گفت پس تو را می‌برند در سالن مرگ صحنه اعدام را ببینی. حدود یک ساعت اینجا نشسته بودم یک پاسدار در حسینیه یا سالن مرگ را باز کرد و با صدای بلند گفت شیرعسلی‌ها بلند شوند. ۱۲نفر در لحظه بلند شدند و با صدای بلند شعار می‌دادند یا حسین و درود بر مجاهد. وقتی که این ۱۲نفر بلند شدند ۴ یا ۵نفر هم به‌دنبال آنها بلند شدند که این صحنه را پاسدار دید گفت شما در اعدام شدن هم از هم سبقت می‌گیرید؟ این افراد را بردند داخل سالن مرگ من وقتی پاسداران صدایشان می‌کردند سعی می‌کردم صدایشان را بشنوم و از زیر چشم‌بند نگاه کنم. سه سری را داخل سالن مرگ بردند و گروه‌های بعدی را از این بند و این بند می‌آوردند به اینجا ردیف می‌کردند. در اینجا بچه‌ها ساعت و عینک‌شان را می‌شکستند تا به دست پاسداران نیفتد و حتی وصیتنامه و پولشان را می‌گرفتند پاره می‌کردند. من در فکر این بودم اینها را که به سالن مرگ می‌برند چطوری اعدام می‌کنند. سری چهارم را که می‌خواستند ببرند پاسدار آمد گفت بلند شو تا برویم من با پاسدار رفتم داخل سالن مرگ وقتی داخل سالن شدم به یادم آمد که سال۶۳ فکور همه زندانیان را آورده بود به اینجا فکور اواخر ۶۳ آمده بود رئیس گوهردشت شده بود. پاسدار مرا برد داخل و به فاصله سی متری از سن نگهداشت وقتی یک مقدار ایستادم از زیر چشم‌بند پیکر بچه‌ها را که روی سن روی هم ریخته بودند می‌دیدم.<ref>[https://iranntv.com/926497-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%B6%DB%B7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86 سیمای آزادی - قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۶۷ در زندان گوهردشت]</ref>
=== قتل‌عام زندانیان مارکسیست ===
صبح ۵ شهریور خودروی هیأت اعدام برای اعدام زندانیان مارکسیست وارد زندان گوهردشت شد و قتل‌عام مارکسیتها از بند هشت شروع شد.<ref name=":8">[https://www.iranglobal.info/node/189116 ایران گلوبال-قتل عام اعضای سایر گروههای سیاسی]</ref>
==== معیار حکم اعدام برای زندانی مارکسیست ====
ریاست هیئت مرگ را نیری بر عهده داشت. کلیدی ترین سوال نیری از نیروهایی که اتهام چپ داشتند این بود که مسلمانی یا مارکسیست!. ‬سرنوشت همه کسانی که پاسخ آنها مارکسیست بود از قبل تعیین شده بود، نیری با دست اشاره میکرد ببرینش سمت چپ. چپ در واقع مرگ با دارهای از پیش آماده شده بود که در آمفی تئاتر یا حسینیه گوهردشت تعبیه کرده بودند.<ref name=":8" />
===== سوالهای هیات مرگ =====
سؤال‌هایی که هیأت مرگ از زندانیان مارکسیست می‌پرسیدند از این قرار بود:
اتهام؟ نظرت راجع به جمهوری اسلامی چیه؟ مسلمونی؟ پدر و مادرت مسلمونن؟ نماز میخونی؟ اگر کسی می‌گفت که در خانواده‌ای مسلمان بزرگ شده ولی خودش مارکسیست است، اعدام می‌شد.<ref name=":8" />
==== گزارش شاهدین ====
یکی از شاهدان گوهردشت می‌نویسد: «نفر اول که به داخل اتاق هیأت مرگ برده شد، جهانبخش سرخوش بود که تنها هشت ماه از دوران محکومیتش باقی مانده بود. شاید بیش از یک دقیقه نگذشت که او از اتاق بیرون آمد و ما شنیدیم که ناصریان، مدیر زندان با صدای بلند به نگهبان گفت: «ببرش به چپ». چپ در واقع محل حسینیه و آمفی‌تئاتر زندان گوهردشت بود و افراد را به آنجا می‌بردند و لحظاتی بعد به‌دار می‌آویختند…».
یکی دیگر از شاهدان چنین می نویسد :‌ «هفته اول شهریور زندان گوهردشت: بعد از نوشتن اسم و فامیل روی بدنمون با ماژیک، صف شدیم، راه افتادیم. پشت در حسینیه صداهای عجیبی میومد. معلوم بود تعدادی رو به‌شدت کتک می‌زدند. رفتیم تو. پاسداری با متلک گفت آخر خطه چشم‌بنداتونو بردارین. چشم‌بندمو برداشتم… قیامت بود! با دیدن طنابهای لرزان و پاسدارانی که زندانیان رو به سمت «حلقه دار» هدایت می‌کردند، خشکم زد. نگاهمو سریع از روی «دار» برداشتم. دیدم پایین سکو تعداد زیادی جنازه روی هم تلنبار شده. هنوز تعدادی از جنازه‌ها روی زمین تکون می‌خوردن. پاسدار «خانی» با زیرپیراهن رکابی خودش‌رو به بالای سن رسوند، طنابها رو دور گردن بچه‌ها انداخت و در حالی که از شدت هیجان و خستگی عرق می‌ریخت، کمرِ یکی‌رو گرفت و با هم از روی سکو پریدن پایین. پاسدار خانی در حالی که روی هوا تاب می‌خورد و از خوشحالی جیغ می‌کشید، فرود اومد و رفت سراغ نفر بعد».<ref name=":8" />


== وضعیت زندان گوهردشت در دهه ۹۰ ==
== وضعیت زندان گوهردشت در دهه ۹۰ ==
در این زندان، تمام امکانات رفاهی (مثل کولر، بخاری، فرش و یخچال) باید از سوی زندانیان و با پول خودشان با قیمت چند برابر بیرون از زندان، از فروشگاه زندان تهیه شود. امکاناتی که تحت مالکیت زندان می‌ماند و زندانی در صورت آزادی یا انتقال به بندی دیگر نمی‌تواند ادعایی بر آن‌ها داشته باشد.  به زندانی در بدو ورود به زندان تنها دو پتوی مستعمل سربازی تحویل داده می‌شود.<ref name=":1" />
در این زندان، تمام امکانات رفاهی (مثل کولر، بخاری، فرش و یخچال) باید از سوی زندانیان و با پول خودشان با قیمت چند برابر بیرون از زندان، از فروشگاه زندان تهیه شود. امکاناتی که تحت مالکیت زندان می‌ماند و زندانی در صورت آزادی یا انتقال به بندی دیگر نمی‌تواند ادعایی بر آن‌ها داشته باشد.  به زندانی در بدو ورود به زندان تنها دو پتوی مستعمل سربازی تحویل داده می‌شود.<ref name=":1" />
=== گوهردشت زندان تحریم‌شده ===
رجایی‌شهر همچنین در سال‌های گذشته از سوی جامعه بین‌المللی تحریم شده است. از جمله در ۲۲ دی سال ۱۳۹۶ که وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا این زندان را به دلیل ارتباط با نقض حقوق بشر تحریم کرد. این وزارت‌خانه در خبر تحریم رجایی‌شهر، آن را مکانی برای نگهداری معترضان به حکومت خواند و بر موارد نقض حقوق بشر در این زندان مانند دسترسی نداشتن به خدمات پزشکی و وکیل، آزار جنسی و اعدام‌های غیرقانونی تاکید کرد. اتحادیه اروپا نیز در فروردین ۱۴۰۰ زندان رجایی‌شهر (گوهردشت) را همراه با دو زندان دیگر در ایران به علت «نقض حقوق بشر و کشتار و سرکوب معترضان در آبان ۹۸» تحریم کرد.<ref name=":6" />


== تعطیلی زندان گوهردشت ==
== تعطیلی زندان گوهردشت ==
سایت همبستگی ملی نوشت:<blockquote>زندان گوهردشت کرج روز شنبه، ۱۴مرداد، به طور کامل تخلیه و توسط رژیم آخوندی تعطیل اعلام شد. بر اساس گزارش مرکز رسانه‌یی قضاییه خامنه‌ای، تخلیه زندان گوهردشت در استان البرز که از روز سه‌شنبه، ۱۰مرداد، آغاز شده بود در روز شنبه، ۱۴مرداد، رسماً به پایان رسید.در ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ زندان گوهردشت (رجایی‌شهر) تعطیل شد.<ref name=":3">[https://www.hambastegimeli.com/110099_%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1 سایت همبستگی ملی - زندان گوهردشت کرج به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام۶۷ تعطیل اعلام شد]</ref></blockquote>ایران‌وایر ضمن اعلام این خبر نوشت تعدادی از زندانیان، در پی تخلیه ناگهانی و سریع زندان، فرصت جمع‌آوری وسایل شخصی و داروهای خود را نداشته‌اند.<ref name=":2" />
'''قوه قضاییه جمهوری اسلامی:''' به گزارش میزان، خبرگزاری رسمی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، مسعود ستایشی، سخنگوی این قوه در نشست خبری درباره آخرین وضعیت زندان گوهردشت اعلام کرد: « در راستای اجرای دستور ریاست قوه قضاییه در سفر استانی به البرز در تاریخ ۱۷ فروردین سال جاری (۱۴۰۲) مبنی بر تعطیلی زندان رجایی‌شهر، سازمان زندان‌ها بلافاصله نسبت به تشکیل کمیته انتقال ندامتگاه رجایی‌شهر اقدام کرد و با برنامه‌ریزی مدون و پیگیری مصوبات، ظرف سه ماه دستورات رئیس قوه قضاییه اجرایی شد.»<ref name=":2" />
 
سایت همبستگی ملی نوشت: زندان گوهردشت کرج روز شنبه، ۱۴مرداد، به طور کامل تخلیه و توسط رژیم آخوندی تعطیل اعلام شد. بر اساس گزارش مرکز رسانه‌یی قضاییه خامنه‌ای، تخلیه زندان گوهردشت در استان البرز که از روز سه‌شنبه، ۱۰مرداد، آغاز شده بود در روز شنبه، ۱۴مرداد، رسماً به پایان رسید.در ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ زندان گوهردشت (رجایی‌شهر) تعطیل شد.<ref name=":3">[https://www.hambastegimeli.com/110099_%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1 سایت همبستگی ملی - زندان گوهردشت کرج به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام۶۷ تعطیل اعلام شد]</ref>
 
ایران‌وایر ضمن اعلام این خبر نوشت تعدادی از زندانیان، در پی تخلیه ناگهانی و سریع زندان، فرصت جمع‌آوری وسایل شخصی و داروهای خود را نداشته‌اند.<ref name=":2" />
 
سایت «هرانا» روز پنج‌شنبه، ۱۲مرداد، به‌نقل از یک منبع آگاه اعلام کرده بود که سامان یاسین، سعید ماسوری، افشین بایمانی، حمزه سواری‌لفته، مطلب احمدیان، لقمان‌امین‌پور و محمد شافعی از جمله زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر بودند که به زندان اوین منتقل شده‌اند. بر اساس برخی گزارشها، تخلیه این زندان آن قدر ناگهانی و فوری انجام شده که این زندانیان «فرصت جمع‌آوری وسایل شخصی و داروهای خود را نیافته بودند».<ref name=":3" />


سایت «هرانا» روز پنج‌شنبه، ۱۲مرداد، به‌نقل از یک منبع آگاه اعلام کرده بود که سامان یاسین، سعید ماسوری، افشین بایمانی، حمزه سواری‌لفته، مطلب احمدیان، لقمان‌امین‌پور و محمد شافعی از جمله زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر بودند که به زندان اوین منتقل شده‌اند. بر اساس برخی گزارشها، تخلیه این زندان آن قدر ناگهانی و فوری انجام شده که این زندانیان «فرصت جمع‌آوری وسایل شخصی و داروهای خود را نیافته بودند».<ref name=":3" />  
اولین تصاویر و کلیپ ویدئویی از زندان گوهردشت پس از تعطیلی در مرداد ۱۴۰۲ را می‌توان در سایت عصر ایران دید.<ref>[https://www.asriran.com/fa/news/902168/%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B9%D8%B7%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85 سایت عصر ایران - اولین تصاویر از زندان رجایی شهر پس از تعطیلی (عکس+ فیلم)]</ref>  


=== واکنش‌ها نسبت به تعطیلی زندان گوهردشت ===
=== واکنش‌ها نسبت به تعطیلی زندان گوهردشت ===
قوه قضاییه جمهوری اسلامی: به گزارش میزان، خبرگزاری رسمی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، مسعود ستایشی، سخنگوی این قوه در نشست خبری درباره آخرین وضعیت زندان گوهردشت اعلام کرد: « در راستای اجرای دستور ریاست قوه قضاییه در سفر استانی به البرز در تاریخ ۱۷ فروردین سال جاری (۱۴۰۲) مبنی بر تعطیلی زندان رجایی‌شهر، سازمان زندان‌ها بلافاصله نسبت به تشکیل کمیته انتقال ندامتگاه رجایی‌شهر اقدام کرد و با برنامه‌ریزی مدون و پیگیری مصوبات، ظرف سه ماه دستورات رئیس قوه قضاییه اجرایی شد.»<ref name=":2" />
در مورد علل تعطیلی زندان گوهردشت اعلام‌نظرهای زیر وجود دارد:


سازمان حقوق بشر ایران نوشت: «تخلیه زندان رجایی‌شهر تلاش سیستماتیک حکومت برای پاک‌کردن آثار جنایت علیه بشریت است.» در این گزارش آمده است که عمده کشتار زندانیان سیاسی در این زندان رخ داده است و از بین بردن آثار چنین جنایاتی انگیزه اصلی جمهوری اسلامی برای تعطیلی و تخریب زندان است. به گفته محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، جنبش دادخواهی وجامعه‌ مدنی ایران و همچنین جامعه جهانی باید تلاش کند تا از تخریب این زندان جلوگیری کنند.<ref name=":2" />
'''سازمان حقوق بشر ایران نوشت:''' «تخلیه زندان رجایی‌شهر تلاش سیستماتیک حکومت برای پاک‌کردن آثار جنایت علیه بشریت است.» در این گزارش آمده است که عمده کشتار زندانیان سیاسی در این زندان رخ داده است و از بین بردن آثار چنین جنایاتی انگیزه اصلی جمهوری اسلامی برای تعطیلی و تخریب زندان است. به گفته محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، جنبش دادخواهی وجامعه‌ مدنی ایران و همچنین جامعه جهانی باید تلاش کند تا از تخریب این زندان جلوگیری کنند.<ref name=":2" />


[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%B6%DB%B7-%D8%AA%D8%B9%D8%B7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF سایت مجاهد]: زندان گوهردشت کرج به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام۶۷ تعطیل اعلام شد
'''[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A8%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%B6%DB%B7-%D8%AA%D8%B9%D8%B7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF سایت مجاهد]:''' زندان گوهردشت کرج به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام۶۷ تعطیل اعلام شد


'''سایت همبستگی ملی''' در این رابطه نوشته است:<blockquote>انتقال زندان گوهردشت به خارج شهر کرج به دستور آخوند اژه‌ای سردژخیم قضاییه جلادان به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام ۶۷


خبرگزاری رسمی رژیم ایرنا ۲۱فروردین گزارش داد: اژه‌ای با اشاره به ضرورت ساماندهی زندان‌های مستقر در استان البرز به رئیس سازمان زندان‌ها دستور داد تا تمهیدات و مقدمات لازم را برای تعطیلی زندان رجایی‌شهر و اقدامات بعدی انجام دهد. رئیس قوه قضاییه پنجشنبه‌شب (۱۷ فروردین) در نشست شورای اداری البرز گفت: زندان رجایی‌شهر که در داخل شهر کرج است باید هر چه زودتر به خارج شهر منتقل شود و محل فعلی آن از وضعیت زندان بودن خارج و اقدامات متعاقب بعدی در قبال آن صورت گیرد. خاطرنشان می‌شود زندان گوهردشت محل اعدام و شکنجه هزاران تن از فرزندان مجاهد و مبارز مردم ایران است که گوشه‌یی از جنایت‌های صورت گرفته در آن در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، در جریان محاکمه یکی از دژخیمان قتل‌عام در دادگاه استکهلم سوئد و در دادگاه دورس در آلبانی، با جزئیات افشا شد و مجاهدان از بند رسته، ماکت این زندان و محل اعدام‌ها را هم به دادگاه ارائه کردند.<ref name=":3" /></blockquote>'''ایران اینترنشنال:''' زندان رجایی‌شهر که پیشتر با نام «گوهردشت» شناخته می‌شد پیشینه‌ای تاریک در نقض حقوق بشر دارد و به گفته ناظران، موزه و سندی زنده از جنایات جمهوری اسلامی علیه زندانیان است. گوهردشت در دهه ۶۰ و به خصوص تابستان ۶۷ محل اعدام زندانیان سیاسی بود و بر‌پا بودن این زندان در زمان کنونی، یعنی وجود اسناد جنایات حکومت و زنده نگاه داشته شدن نام و یاد قربانیان. تعطیلی رجایی‌شهر؛ پایان زندانی که نماد اعدام‌های دهه ۶۰ بود. محسنی اژه‌ای علاوه بر دستورش در جلسه شورای اداری استان البرز، در جلسه شورای عالی قوه قضاییه در روز ۲۱ فروردین ماه نیز گفته بود این زندان باید تعطیل شود. صدور این دستور فوری در حالی‌ است که به گفته ناظران، انتقال زندان‌ها به خارج از شهرها در چند سال گذشته بارها مطرح شده و جنبه‌ای امنیتی دارد چرا که به دلیل قدیمی بودن زندان‌هایی مانند رجایی‌شهر (گوهردشت)، قوه قضاییه نیاز به زندان‌هایی جدید و امنیتی دارد تا ضمن این که امکان فرار زندانیان در آن‌ها کمتر شود، امکان برقراری تماس تلفنی پنهانی آنان از راه موبایل با خارج از زندان هم وجود نداشته باشد.<ref name=":6" />


سایت همبستگی ملی در این رابطه نوشته است:<blockquote>انتقال زندان گوهردشت به خارج شهر کرج به دستور آخوند اژه‌ای سردژخیم قضاییه جلادان به‌منظور پاک کردن آثار جنایت علیه بشریت در قتل‌عام ۶۷
کارشناسان می‌گویند سازمان زندان‌ها زیر نظر قوه قضاییه به دنبال ایجاد دکل‌هایی برای انداختن پارازیت روی خطوط تلفن در اطراف زندان‌هاست که چنین شرایطی در محل کنونی زندان‌ها و در داخل شهر، امکان‌پذیر نیست.


خبرگزاری رسمی رژیم ایرنا ۲۱فروردین گزارش داد: اژه‌ای با اشاره به ضرورت ساماندهی زندان‌های مستقر در استان البرز به رئیس سازمان زندان‌ها دستور داد تا تمهیدات و مقدمات لازم را برای تعطیلی زندان رجایی‌شهر و اقدامات بعدی انجام دهد. رئیس قوه قضاییه پنجشنبه‌شب (۱۷ فروردین) در نشست شورای اداری البرز گفت: زندان رجایی‌شهر که در داخل شهر کرج است باید هر چه زودتر به خارج شهر منتقل شود و محل فعلی آن از وضعیت زندان بودن خارج و اقدامات متعاقب بعدی در قبال آن صورت گیرد. خاطرنشان می‌شود زندان گوهردشت محل اعدام و شکنجه هزاران تن از فرزندان مجاهد و مبارز مردم ایران است که گوشه‌یی از جنایت‌های صورت گرفته در آن در جریان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، در جریان محاکمه یکی از دژخیمان قتل‌عام در دادگاه استکهلم سوئد و در دادگاه دورس در آلبانی، با جزئیات افشا شد و مجاهدان از بند رسته، ماکت این زندان و محل اعدام‌ها را هم به دادگاه ارائه کردند.<ref name=":3" /></blockquote>
از سوی دیگر به نظر می‌رسد مهم‌ترین هدف از این تصمیم، کنترل تجمع‌های مقابل زندان‌ها باشد که در صورت انتقال ساختمان زندان به خارج از شهر، راحت‌تر اتفاق می‌افتد.<ref name=":6" />


=== انتقال زندانیان به زندان قزلحصار ===
=== انتقال زندانیان به زندان قزلحصار ===
۸٬۷۶۰

ویرایش