تروریسم جمهوری اسلامی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''تروریسم جمهوری اسلامی ایران''' یکی از موضوعات مورد مناقشه‌ی جهان است. در طی ۴ دهه که از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران می‌گذرد همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده‌است. تروریسم به قتل سیاسی گفته می‌شود. ویژگی قتل سیاسی این است که شخص قاتل با قربانی مسئله شخصی ندارد بلکه قاتل اجرا کننده خطی است که از طرف تصمیم گیرندگان سیاسی به او داده شده‌است. از سوی دیگر چون قتل سیاسی است از بالاترین نقطه هرم حاکمیت در مورد آن تصمیم گرفته شده بنابراین تمامی امکانات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی در اختیار تیم ترور قرار می‌گیرد تا بتواند با انواع ممکن پوششها دست به ترور بزند ورد خود را نیز پاک کند. نظام جمهوری اسلامی جدای از آنچه در واقع امر گذشته‌است در موضع‌گیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده‌است اما در موقعیتهای مختلف و با زبانهای دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته‌است. آنچه که بیشتر جهان را در این رابطه به بررسی و موضع‌گیری واداشته است ترکیب تروریسم با قدرت موشکی و حضور گسترش یابنده نظامی این نظام در کشورهای دیگر بخصوص در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین است. بعلاوه آمریکا و دولتهای اروپایی که معاهده عدم اقدام تروریستی با جمهوری اسلامی بسته بودند نیز از توجه مجدد جمهوری اسلامی به ترورهای خارج کشوری در خاک کشورهای اروپایی نگران شده و علاوه بر موضع‌گیریهای سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک اقدام عملی انجام داده‌اند که مهمترین آن دستگیری اسدالله اسدی در آلمان می‌باشد که از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اتریش بوده و به جرم اقدام برای بمب‌گذاری در یک گردهمایی سالیانه جنبش اپوزیسیون ایران در پاریس (شورای ملی مقاومت ایران) در آلمان دستگیر شده‌است.
'''تروریسم جمهوری اسلامی ایران،''' یکی از موضوعات مورد مناقشه‌ی جدی جهان است که هر روز ابعاد بیشتری به‌خود می‌گیرد. تروریسم به قتل سیاسی گفته می‌شود. ویژگی قتل سیاسی این است که شخص قاتل با قربانی مسئله شخصی ندارد بلکه قاتل اجرا کننده خطی است که از طرف تصمیم گیرندگان سیاسی به او داده شده‌است. از سوی دیگر چون قتل سیاسی است از بالاترین نقطه هرم حاکمیت در مورد آن تصمیم گرفته شده بنابراین تمامی امکانات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی در اختیار تیم ترور قرار می‌گیرد تا بتواند با انواع ممکن پوششها دست به ترور بزند ورد خود را نیز پاک کند. در طی ۴ دهه که از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران می‌گذرد همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده‌است. نظام جمهوری اسلامی جدای از آنچه در واقع امر گذشته‌است در موضع‌گیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده‌است اما در موقعیتهای مختلف و با زبانهای دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته‌ است. آنچه که بیشتر، جهان را در این رابطه به بررسی و موضع‌گیری واداشته است ترکیب تروریسم با قدرت موشکی و حضور گسترش یابنده نظامی این نظام در کشورهای دیگر بخصوص در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین است. بعلاوه آمریکا و دولتهای اروپایی که معاهده عدم اقدام تروریستی با جمهوری اسلامی بسته بودند نیز از توجه مجدد جمهوری اسلامی به ترورهای خارج کشوری در خاک کشورهای اروپایی نگران شده و علاوه بر موضع‌گیریهای سیاسی و برخوردهای دیپلماتیک اقدام عملی انجام داده‌اند که مهمترین آن دستگیری اسدالله اسدی در آلمان می‌باشد که از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اتریش بوده و به جرم اقدام برای بمب‌گذاری در یک گردهمایی سالیانه جنبش اپوزیسیون ایران در پاریس (شورای ملی مقاومت ایران) در آلمان دستگیر شده‌است.


== تروریسم دولت جمهوری اسلامی ==
== تروریسم دولت جمهوری اسلامی ==
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم: در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از ۱۹۷۹ تروریسم همواره بخش لاینفکی از سیاست ایران بوده‌است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفقالقول میباشند: ترور، گروگانگیری و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و داخلی بشمار میروند». در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به دوران رفسنجانی آمده‌است «هیج نشانهیی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکراتها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این دو جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد». ویا «حتی «باز شدن دروازه های» ایران بعد از مرگ خمینی و در دوران نخستوزیری [ریاست جمهوری] رفسنجانی به روی کشورهای صنعتی غربی مانع از این نشد که رژیم ایران به تعقیب مخالفین در خاک کشورهای شریک تجاری خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشی میگردد که ایران مبارزه بامخالفین خود را در ورای مرزها به عنوان یک موضوع داخلی تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته‌است، برخورد نمیکند. به همین دلیل ایران هرگونه دخالت کشورهای خارجی را در این موضوع ممنوع میسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده‌است: «بخش حراست و امنییت کشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که: «مشکلات موجود در راستای مبارزه با این پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشی از آن است که درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1.</ref> و اضافه میکند: «در پشت تمام این گونه عملیات یک کشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هیچکدام از کارگزاران رژیم ایران انجام یک ترور سیاسی در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان)</ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتی ایران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده‌است. «اداره حراست از قانون اساسی آلمان» در گزارشی اطلاعات و دادههای خود را اینگونه در اختیار ادارهها و مراجع آلمانی قرار داد: «بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران دستگاه‌های مختلف جاسوسی و ارگانهای کنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشکیلات رسمی زیر از مهمترین آنها بشمار میآیند:
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم: در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از ۱۹۷۹ تروریسم همواره بخش لاینفکی از سیاست ایران بوده‌است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفق‌القول میباشند: ترور، گروگانگیری و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی و داخلی بشمار میروند». در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به دوران رفسنجانی آمده‌است «هیج نشانه‌یی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکراتها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این دو جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد». ویا «حتی «باز شدن دروازه های» ایران بعد از مرگ خمینی و در دوران نخست‌وزیری [ریاست جمهوری] رفسنجانی به روی کشورهای صنعتی غربی مانع از این نشد که رژیم ایران به تعقیب مخالفین در خاک کشورهای شریک تجاری خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشی میگردد که ایران مبارزه بامخالفین خود را در ورای مرزها به عنوان یک موضوع داخلی تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته‌است، برخورد نمیکند. به همین دلیل ایران هرگونه دخالت کشورهای خارجی را در این موضوع ممنوع میسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده‌است: «بخش حراست و امنییت کشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که: «مشکلات موجود در راستای مبارزه با این پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشی از آن است که درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1.</ref> و اضافه میکند: «در پشت تمام این گونه عملیات یک کشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هیچکدام از کارگزاران رژیم ایران انجام یک ترور سیاسی در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان)</ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتی ایران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده‌است. «اداره حراست از قانون اساسی آلمان» در گزارشی اطلاعات و دادههای خود را اینگونه در اختیار ادارهها و مراجع آلمانی قرار داد: «بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران دستگاه‌های مختلف جاسوسی و ارگانهای کنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشکیلات رسمی زیر از مهمترین آنها بشمار میآیند:


وزارت اطلاعات وامنیت (MOIS)
وزارت اطلاعات وامنیت (MOIS)
خط ۳۸: خط ۳۸:
'''محسن رضایی''' فرمانده سابق سپاه نیز گفت: «... روزی جرقه‌های خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشینگتن زبانه می‌کشد و مسئولیت عواقب آن نیز بر عهدهٌ آمریکا است… روزی خواهد رسید که در هیچ جای این دنیا یهودیان نیز مانند سلمان رشدی نتوانند خانه‌یی برای سکونت پیدا کنند» (کیهان، ۲۹مهر۱۳۷۰).
'''محسن رضایی''' فرمانده سابق سپاه نیز گفت: «... روزی جرقه‌های خشم و نفرت (مسلمانان) در دل واشینگتن زبانه می‌کشد و مسئولیت عواقب آن نیز بر عهدهٌ آمریکا است… روزی خواهد رسید که در هیچ جای این دنیا یهودیان نیز مانند سلمان رشدی نتوانند خانه‌یی برای سکونت پیدا کنند» (کیهان، ۲۹مهر۱۳۷۰).


=== اهداف کاربردی تروریسم در جمهوری اسلامی ===
== اهداف کاربردی تروریسم در جمهوری اسلامی ==
بطور کلی سه هدف در این رابطه برآورد می‌شود
بطور کلی سه هدف در این رابطه برآورد می‌شود


خط ۸۰: خط ۸۰:
تلاش برای بی‌ثبات کردن کشورهای عربی و مسلمان و انجام عملیات تروریستی علیه آنها بخش دیگری از تروریسم جمهوری اسلامی است که با سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات آن را پیش می‌برد.
تلاش برای بی‌ثبات کردن کشورهای عربی و مسلمان و انجام عملیات تروریستی علیه آنها بخش دیگری از تروریسم جمهوری اسلامی است که با سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات آن را پیش می‌برد.


=== مراکز آموزش تروریسم در جمهوری اسلامی ===
== مراکز آموزش تروریسم در جمهوری اسلامی ==
==== مراکز آموزشی نیروی قدس<ref group="پاورقی">یکی از وظایف ارگانهایی که در پیشبرد تروریسم جمهوری اسلامی عمل می‌کنند، جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از آموزشهای مقدماتی و کنترل اولیه امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط بازمی‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند</ref> ====
==== مراکز آموزشی نیروی قدس<ref group="پاورقی">یکی از وظایف ارگانهایی که در پیشبرد تروریسم جمهوری اسلامی عمل می‌کنند، جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از آموزشهای مقدماتی و کنترل اولیه امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط بازمی‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند</ref> ====
-پادگان آموزشی امام‌علی در تهران میدان تجریش
-پادگان آموزشی امام‌علی در تهران میدان تجریش


-پادگان با هنر در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج
-پادگان باهنر در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج


- پادگان علی آباد قم در اتوبان تهران - قم
- پادگان علی‌آباد قم در اتوبان تهران - قم


-پادگان مصطفی خمینی در عشرت‌آباد تهران
-پادگان مصطفی خمینی در عشرت‌آباد تهران
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
یکی از فرماندهان سپاه قدس در مورد پادگان آموزشی امام‌علی می‌گوید: «معاونت آموزشی قدس در این پادگان یک دانشگاه جدی اطلاعات تأسیس کرد که ابتدا کادرهای سپاه قدس را آموزش داد و بعدهم نیروهای مبارز کشورهای دیگر را … مبارزینی که اخیراً در اروپا و ژاپن مترجمین آیات شیطانی و بختیار را ترور کردند تحت فرماندهی عروج در پادگان امام‌علی آموزش دیده بودند». آموزش تروریستها در پادگان امام‌علی در طول این سالیان بی‌وقفه ادامه داشته‌است. در حال حاضر دست‌کم۵۰ تن از ایادی رژیم از کشورهای عربی در ۵گروه ۱۰نفره در این پادگان آموزش تروریستی می‌بینند. این گروه‌ها به‌دلیل حفاظت اطلاعات، طوری سازماندهی شده‌اند که از وجود یکدیگر و از محل آموزش هم مطلع نشوند.
یکی از فرماندهان سپاه قدس در مورد پادگان آموزشی امام‌علی می‌گوید: «معاونت آموزشی قدس در این پادگان یک دانشگاه جدی اطلاعات تأسیس کرد که ابتدا کادرهای سپاه قدس را آموزش داد و بعدهم نیروهای مبارز کشورهای دیگر را … مبارزینی که اخیراً در اروپا و ژاپن مترجمین آیات شیطانی و بختیار را ترور کردند تحت فرماندهی عروج در پادگان امام‌علی آموزش دیده بودند». آموزش تروریستها در پادگان امام‌علی در طول این سالیان بی‌وقفه ادامه داشته‌است. در حال حاضر دست‌کم۵۰ تن از ایادی رژیم از کشورهای عربی در ۵گروه ۱۰نفره در این پادگان آموزش تروریستی می‌بینند. این گروه‌ها به‌دلیل حفاظت اطلاعات، طوری سازماندهی شده‌اند که از وجود یکدیگر و از محل آموزش هم مطلع نشوند.


پادگان باهنر
=== پادگان باهنر ===
 
سپاه قدس، پادگان باهنر را در سال۷۲ در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج و در نزدیکی روستای بیلوا در محلی که به باغ سرهنگ مشهور است راه‌اندازی کرد و به‌سرعت به یکی از مهمترین پادگانهای آموزشی نیروی قدس تبدیل شد. به‌جز اتباع کشورهای آسیای مرکزی که عموماً در پادگان امام‌علی آموزش می‌بینند، آموزش اتباع سایر کشورها که توسط نیروی قدس جذب می‌شوند در این پادگان صورت می‌گیرد.
سپاه قدس، پادگان باهنر را در سال۷۲ در جادهٌ چالوس، اطراف سد کرج و در نزدیکی روستای بیلوا در محلی که به باغ سرهنگ مشهور است راه‌اندازی کرد و به‌سرعت به یکی از مهمترین پادگانهای آموزشی نیروی قدس تبدیل شد. به‌جز اتباع کشورهای آسیای مرکزی که عموماً در پادگان امام‌علی آموزش می‌بینند، آموزش اتباع سایر کشورها که توسط نیروی قدس جذب می‌شوند در این پادگان صورت می‌گیرد.


خط ۱۵۲: خط ۱۵۱:
یکی از فرماندهان پادگان باهنر بعد از ۱۱سپتامبر در یک جلسهٌ خصوصی گفت: «بعداز ۱۱سپتامبر، فعالیتهای ما از حساسیت بالایی برخوردار است و قرار شده تا پایین آمدن این التهابات با حساسیت بیشتر امنیتی در انتخاب نفرات برای آموزش اقدام کنیم. چون الان آمریکا  دنبال بهانه‌یی است که تلافی انفجارات را دربیاورد. اما به رغم تمام حساسیتها ما آموزشها را تعطیل نکرده‌ایم و در حال حاضر (بهمن۱۳۸۰) در این پادگان یک دورهٌ مربیگری برای یک گروه ۲۲نفره از برادران عرب در جریان است که پس از پایان آموزشهایشان به محلهای خودشان برای پیاده‌کردن این آموزشها خواهند رفت».
یکی از فرماندهان پادگان باهنر بعد از ۱۱سپتامبر در یک جلسهٌ خصوصی گفت: «بعداز ۱۱سپتامبر، فعالیتهای ما از حساسیت بالایی برخوردار است و قرار شده تا پایین آمدن این التهابات با حساسیت بیشتر امنیتی در انتخاب نفرات برای آموزش اقدام کنیم. چون الان آمریکا  دنبال بهانه‌یی است که تلافی انفجارات را دربیاورد. اما به رغم تمام حساسیتها ما آموزشها را تعطیل نکرده‌ایم و در حال حاضر (بهمن۱۳۸۰) در این پادگان یک دورهٌ مربیگری برای یک گروه ۲۲نفره از برادران عرب در جریان است که پس از پایان آموزشهایشان به محلهای خودشان برای پیاده‌کردن این آموزشها خواهند رفت».


پادگان امام صادق
=== پادگان امام صادق ===
 
پادگان امام صادق در قم،  وابسته به نیروی قدس سپاه و یکی از مراکز آموزش تروریستی این نیرو است. این پادگان در جنب پادگان تیپ ۱۷ علی‌ابن ابی‌طالب واقع شده‌است و با دیوارکشی از این پادگان جدا شده‌است.
پادگان امام صادق در قم،  وابسته به نیروی قدس سپاه و یکی از مراکز آموزش تروریستی این نیرو است. این پادگان در جنب پادگان تیپ ۱۷ علی‌ابن ابی‌طالب واقع شده‌است و با دیوارکشی از این پادگان جدا شده‌است.


دراین پادگان کلیهٌ فنون تروریستی همراه با موضوعات بنیادگرایی به عناصر خارجی از جمله  مصریها، عراقیها و لبنانیها آموزش داده می‌شود.
دراین پادگان کلیهٌ فنون تروریستی همراه با موضوعات بنیادگرایی به عناصر خارجی از جمله  مصریها، عراقیها و لبنانیها آموزش داده می‌شود.


آموزشگاه نهاوند
=== آموزشگاه نهاوند ===
 
آموزشگاه نهاوند در ۴۵کیلومتری نهاوند واقع است  و توسط پاسداران اداره می‌شود. در این آموزشگاه عناصر خارجی از جمله لبنانیها و افغانیها جهت مأموریتهای جاسوسی و تروریستی آموزش می‌بینند.
آموزشگاه نهاوند در ۴۵کیلومتری نهاوند واقع است  و توسط پاسداران اداره می‌شود. در این آموزشگاه عناصر خارجی از جمله لبنانیها و افغانیها جهت مأموریتهای جاسوسی و تروریستی آموزش می‌بینند.


دانشکدهٌ بیت‌المقدس قم
=== دانشکدهٌ بیت‌المقدس قم ===
 
از ابتدای سال۶۹ جمهوری اسلامی برای جذب مسلمانان اهل سنت، در دفتر خامنه‌ای ارگانی به‌نام مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی به ریاست اخوان واعظ‌زادهٌ خراسانی تشکیل داد. همزمان خامنه‌ای ارگان دیگری به‌نام مجمع جهانی اهل‌البیت به‌ریاست محمدعلی تسخیری به‌منظور جذب شیعیان سایر کشورها تشکیل داد. در حال حاضر ریاست مجمع‌التقریب را تسخیری و مجمع جهانی اهل‌البیت را علی‌اکبر ولایتی به‌عهده دارند. نیروی قدس به‌منظور آموزش عناصر خارجی با همکاری مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی، دانشکدهٌ بیت‌المقدس را در قم دایر نمود. قبلاً به آن مجتمع بیت‌المقدس و یا آموزشگاه ملل نیز می‌گفتند. فرماندهٌ این مجتمع، پاسدار سرتیپ صادق‌نژاد از فرماندهان نیروی قدس است. در این دانشکده سرتیپ پاسدار احمد شریفی از فرماندهان تروریستی نیروی قدس که در انفجار خبر عربستان دست داشته‌است، مستقر می‌باشد. وی رابطهٌ فعالی با پاسدار سرتیپ احمد شریفی، فرماندهٌ سپاه ششم قدس و از دست‌اندرکاران انفجار خبر در عربستان سعودی، دارد. مجتمع در دو ارگان سازماندهی شده بود:
از ابتدای سال۶۹ جمهوری اسلامی برای جذب مسلمانان اهل سنت، در دفتر خامنه‌ای ارگانی به‌نام مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی به ریاست اخوان واعظ‌زادهٌ خراسانی تشکیل داد. همزمان خامنه‌ای ارگان دیگری به‌نام مجمع جهانی اهل‌البیت به‌ریاست محمدعلی تسخیری به‌منظور جذب شیعیان سایر کشورها تشکیل داد. در حال حاضر ریاست مجمع‌التقریب را تسخیری و مجمع جهانی اهل‌البیت را علی‌اکبر ولایتی به‌عهده دارند. نیروی قدس به‌منظور آموزش عناصر خارجی با همکاری مجمع‌التقریب بین‌المذاهب اسلامی، دانشکدهٌ بیت‌المقدس را در قم دایر نمود. قبلاً به آن مجتمع بیت‌المقدس و یا آموزشگاه ملل نیز می‌گفتند. فرماندهٌ این مجتمع، پاسدار سرتیپ صادق‌نژاد از فرماندهان نیروی قدس است. در این دانشکده سرتیپ پاسدار احمد شریفی از فرماندهان تروریستی نیروی قدس که در انفجار خبر عربستان دست داشته‌است، مستقر می‌باشد. وی رابطهٌ فعالی با پاسدار سرتیپ احمد شریفی، فرماندهٌ سپاه ششم قدس و از دست‌اندرکاران انفجار خبر در عربستان سعودی، دارد. مجتمع در دو ارگان سازماندهی شده بود:


# مرکز خاتم با مسئولیت شناسایی و جذب نیرو در خارج کشور
# مرکز خاتم با مسئولیت شناسایی و جذب نیرو در خارج کشور
# مرکز قائم که مسئولیت آموزش (نفرات غیر ایرانی) را به‌عهده دارد که هم آموزشهای اهل سنت و هم آموزشهای اهل تشیع را در آن ارائه می‌کنند.
#مرکز قائم که مسئولیت آموزش (نفرات غیر ایرانی) را به‌عهده دارد که هم آموزشهای اهل سنت و هم آموزشهای اهل تشیع را در آن ارائه می‌کنند.
==== مراکز آموزش تروریستی وزارت اطلاعات ====
 
=== مراکز آموزش تروریستی وزارت اطلاعات ===
وزارت اطلاعات برای آموزش‌دادن تروریستهای غیرایرانی، اغلب از پادگانها و مراکز نظامی سپاه و ارتش استفاده می‌کند. به این‌صورت که در برخی از پادگانهای ارتش و یا سپاه یک قسمت مخفی راه می‌اندازد و به تروریستهای خود در این پادگانها آموزش می‌دهد.
وزارت اطلاعات برای آموزش‌دادن تروریستهای غیرایرانی، اغلب از پادگانها و مراکز نظامی سپاه و ارتش استفاده می‌کند. به این‌صورت که در برخی از پادگانهای ارتش و یا سپاه یک قسمت مخفی راه می‌اندازد و به تروریستهای خود در این پادگانها آموزش می‌دهد.


خط ۱۷۹: خط ۱۷۶:
مرکز آموزشی شهری آبیک از سوی وزارت اطلاعات برای مانور و تمرین عملیات تروریستی  مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مرکز از سالها پیش در یک پادگان تأسیس شده‌است. شکل ظاهری این پادگان به صورت یک شهر است و در آن خیابان، کوچه، مغازه و منازلی (هرچند به‌صورت نیمه‌ساخته) ایجاد کرده‌اند که شکل ظاهری یک شهر را داشته باشد. مانور عملیات تروریستی را با ایجاد شرایط مشابه محل عملیات، در این مرکز انجام می‌دهند. در این مانورها از جنازه‌های بی‌صاحب به‌عنوان سوژه استفاده می‌کنند. دست اندرکاران ترور کاظم رجوی طرح ترور را در همین مرکز بارها تمرین کرده‌بودند.
مرکز آموزشی شهری آبیک از سوی وزارت اطلاعات برای مانور و تمرین عملیات تروریستی  مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مرکز از سالها پیش در یک پادگان تأسیس شده‌است. شکل ظاهری این پادگان به صورت یک شهر است و در آن خیابان، کوچه، مغازه و منازلی (هرچند به‌صورت نیمه‌ساخته) ایجاد کرده‌اند که شکل ظاهری یک شهر را داشته باشد. مانور عملیات تروریستی را با ایجاد شرایط مشابه محل عملیات، در این مرکز انجام می‌دهند. در این مانورها از جنازه‌های بی‌صاحب به‌عنوان سوژه استفاده می‌کنند. دست اندرکاران ترور کاظم رجوی طرح ترور را در همین مرکز بارها تمرین کرده‌بودند.


مرکز آموزشی درویش
==== مرکز آموزشی درویش ====
 
مرکز آموزشی درویش وزارت اطلاعات، در پادگان درویش، یک مرکز آموزشی نیروی انتظامی (ناجا)، واقع شده‌است. این پادگان در کیلومتر۱۸ جادهٌ اهواز - ماهشهر می‌باشد. وزارت اطلاعات از سال۱۳۷۰ برای آموزش دادن سلاحهای شهری به تیمهای تروریستی از این مرکز استفاده می‌کند.
مرکز آموزشی درویش وزارت اطلاعات، در پادگان درویش، یک مرکز آموزشی نیروی انتظامی (ناجا)، واقع شده‌است. این پادگان در کیلومتر۱۸ جادهٌ اهواز - ماهشهر می‌باشد. وزارت اطلاعات از سال۱۳۷۰ برای آموزش دادن سلاحهای شهری به تیمهای تروریستی از این مرکز استفاده می‌کند.


نفراتی که وزارت اطلاعات به این مرکز می‌فرستد عموماً در ترکیبهای دو یا سه نفره می‌باشند. وزارت اطلاعات رابطین مشخصی در این پادگان دارد و عوامل خود را به اسم کوچک و مستعار معرفی می‌نماید. نفرات وزارت اطلاعات برای رفت و آمد به این پادگان برای این‌که شناخته نشوند از خودروهای فرماندهان پادگان استفاده می‌کنند. تمرکز آموزش افراد وزارت اطلاعات در این پادگان بیشتر در روزهای آخر هفته (چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه) است که پادگان بیشتر حالت تعطیلی دارد. آسایشگاه، کلاسهای درس، سالن تیراندازی افراد وزارت اطلاعات از بقیه پادگان مستقل است و از محلهای مختص به وزارت اطلاعات استفاده دیگری نمی‌شود.
نفراتی که وزارت اطلاعات به این مرکز می‌فرستد عموماً در ترکیبهای دو یا سه نفره می‌باشند. وزارت اطلاعات رابطین مشخصی در این پادگان دارد و عوامل خود را به اسم کوچک و مستعار معرفی می‌نماید. نفرات وزارت اطلاعات برای رفت و آمد به این پادگان برای این‌که شناخته نشوند از خودروهای فرماندهان پادگان استفاده می‌کنند. تمرکز آموزش افراد وزارت اطلاعات در این پادگان بیشتر در روزهای آخر هفته (چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه) است که پادگان بیشتر حالت تعطیلی دارد. آسایشگاه، کلاسهای درس، سالن تیراندازی افراد وزارت اطلاعات از بقیه پادگان مستقل است و از محلهای مختص به وزارت اطلاعات استفاده دیگری نمی‌شود.


پادگان علی‌آباد قم
==== پادگان علی‌آباد قم ====
 
یکی دیگر از مراکز مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات برای آموزش تروریستهایش پادگان علی‌آباد ارتش است. این پادگان در اتوبان تهران- قم، ۴۰کیلومتری قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی پادگان منطقه‌یی را با خاکریز جدا کرده‌است و داخل آن محوطه‌یی برای تمرینات و آموزشهای وزارت اطلاعات به‌وجود آورده‌است.
یکی دیگر از مراکز مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات برای آموزش تروریستهایش پادگان علی‌آباد ارتش است. این پادگان در اتوبان تهران- قم، ۴۰کیلومتری قم قرار دارد. وزارت اطلاعات در قسمت انتهایی پادگان منطقه‌یی را با خاکریز جدا کرده‌است و داخل آن محوطه‌یی برای تمرینات و آموزشهای وزارت اطلاعات به‌وجود آورده‌است.


عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌های غول پیکر ۳۲۰میلیمتری را به‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در این محل آموزش دیده بودند. وزارت اطلاعات یک قبضه از این خمپاره‌ها را در ۵مارس سال ۱۹۹۶ برای هدف قرار دادن محل اقامت مریم رجوی در پاریس، به اروپا منتقل کرد، که در یک بندر بلژیک کشف و خنثی شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدین در بغداد را با سه قبضه از این خمپاره‌ها در دی ماه۱۳۷۵هدف قرار داد که باعث کشته و زخمی شدن شماری از شهروندان عراقی شد و خسارات زیادی به آنان وارد آمد<ref>وزارت اطلاعات طی سالهای گذشته بارها مراکز مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق را با کاتیوشا مورد حمله قرار داده‌است.</ref>تروریستهای وزارت اطلاعات، کار با کاتیوشا را در پادگان علی‌آباد آموزش می‌بینند.
عناصر وزارت اطلاعات خمپاره‌های غول پیکر ۳۲۰میلیمتری را به‌منظور هدف قرار دادن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران در این محل آموزش دیده بودند. وزارت اطلاعات یک قبضه از این خمپاره‌ها را در ۵مارس سال ۱۹۹۶ برای هدف قرار دادن محل اقامت مریم رجوی در پاریس، به اروپا منتقل کرد، که در یک بندر بلژیک کشف و خنثی شد. وزارت اطلاعات در یک عملیات تروریستی دفتر مجاهدین در بغداد را با سه قبضه از این خمپاره‌ها در دی ماه۱۳۷۵هدف قرار داد که باعث کشته و زخمی شدن شماری از شهروندان عراقی شد و خسارات زیادی به آنان وارد آمد<ref>وزارت اطلاعات طی سالهای گذشته بارها مراکز مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق را با کاتیوشا مورد حمله قرار داده‌است.</ref>تروریستهای وزارت اطلاعات، کار با کاتیوشا را در پادگان علی‌آباد آموزش می‌بینند.


پادگان مصطفی خمینی
=== پادگان مصطفی خمینی ===
 
پادگان آموزشی مصطفی خمینی از دیگر پادگانهای آموزشی مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات است. این پادگان در داخل  پادگان ولی‌عصر سپاه پاسداران در عشرت‌آباد تهران واقع شده‌است. ستاد فرماندهی نیروی هوایی سپاه در پادگان ولی‌عصر مستقر است. وزارت اطلاعات از پادگان مصطفی خمینی که آن را با دیوارهایی از پادگان ولی‌عصر جدا کرده‌است جهت آموزش  عناصری استفاده می‌کند که نسبت به ناشناخته‌ماندن هویتشان بسیار حساس است. در این مرکز کلیهٌ آموزشهای نظامی و اطلاعاتی شامل آموزشهای امنیتی، جاسوسی و ترور و آخرین شیوه‌های شکنجه آموزش داده می‌شود.
پادگان آموزشی مصطفی خمینی از دیگر پادگانهای آموزشی مورد استفادهٌ وزارت اطلاعات است. این پادگان در داخل  پادگان ولی‌عصر سپاه پاسداران در عشرت‌آباد تهران واقع شده‌است. ستاد فرماندهی نیروی هوایی سپاه در پادگان ولی‌عصر مستقر است. وزارت اطلاعات از پادگان مصطفی خمینی که آن را با دیوارهایی از پادگان ولی‌عصر جدا کرده‌است جهت آموزش  عناصری استفاده می‌کند که نسبت به ناشناخته‌ماندن هویتشان بسیار حساس است. در این مرکز کلیهٌ آموزشهای نظامی و اطلاعاتی شامل آموزشهای امنیتی، جاسوسی و ترور و آخرین شیوه‌های شکنجه آموزش داده می‌شود.


پادگان کُریِت کمپ اهواز
==== پادگان کُریِت کمپ اهواز ====
 
وزارت اطلاعات یک پادگان آموزشی به‌نام کریت کمپ در ۴۰کیلومتری جادهٌ اهواز ـ ماهشهر نیز دارد. این پادگان در جنب پادگان حبیب‌اللهی سپاه پاسداران و تحت نظر آن اداره می‌شود. فرماندهٌ این پادگان  سیدعباس موسوی است که از افراد گارد جاویدان در زمان شاه بوده‌است. مربیان اطلاعاتی که در این پادگان به تروریستهای وزارت اطلاعات آموزش می‌دهند، عمدتاً از تهران به این مرکز می‌آیند.
وزارت اطلاعات یک پادگان آموزشی به‌نام کریت کمپ در ۴۰کیلومتری جادهٌ اهواز ـ ماهشهر نیز دارد. این پادگان در جنب پادگان حبیب‌اللهی سپاه پاسداران و تحت نظر آن اداره می‌شود. فرماندهٌ این پادگان  سیدعباس موسوی است که از افراد گارد جاویدان در زمان شاه بوده‌است. مربیان اطلاعاتی که در این پادگان به تروریستهای وزارت اطلاعات آموزش می‌دهند، عمدتاً از تهران به این مرکز می‌آیند.


مرکز آموزش غازان‌چی
==== مرکز آموزش غازان‌چی ====
 
مرکز آموزش غازان‌چی در نزدیکی پلیس راه غازان‌چی در سه راهی روانسر، کرمانشاه و کامیاران واقع شده‌است. وزارت اطلاعات از این مرکز برای آموزش تروریستهای اعزامی به عراق استفاده می‌کند.
مرکز آموزش غازان‌چی در نزدیکی پلیس راه غازان‌چی در سه راهی روانسر، کرمانشاه و کامیاران واقع شده‌است. وزارت اطلاعات از این مرکز برای آموزش تروریستهای اعزامی به عراق استفاده می‌کند.


پادگان فاتح غنی‌حسینی
==== پادگان فاتح غنی‌حسینی ====
 
این پادگان بین تهران و قم قرار دارد و محل آموزش مزدوران خارجی است. پاره‌یی از عوامل جمهوری اسلامی در ترکیه که توسط نیروی قدس و وزارت اطلاعات استخدام شده بودند، در این پادگان آموزش دیده‌اند. این تروریستها با همکاری دیپلومات‌های سفارت جمهوری اسلامی در ترورهای زیر دست داشته‌اند:
این پادگان بین تهران و قم قرار دارد و محل آموزش مزدوران خارجی است. پاره‌یی از عوامل جمهوری اسلامی در ترکیه که توسط نیروی قدس و وزارت اطلاعات استخدام شده بودند، در این پادگان آموزش دیده‌اند. این تروریستها با همکاری دیپلومات‌های سفارت جمهوری اسلامی در ترورهای زیر دست داشته‌اند:


خط ۲۱۳: خط ۲۰۴:
- ترور اوغورمومجو، روزنامه‌نگار ترک که در بهمن۷۱ با بمبگذاری در اتومبیلش ترور شد.
- ترور اوغورمومجو، روزنامه‌نگار ترک که در بهمن۷۱ با بمبگذاری در اتومبیلش ترور شد.


پادگان غیور اصلی
==== پادگان غیور اصلی ====
 
پادگان آموزشی غیور در کیلو متر۳۰ جادهٌ اهواز - خرمشهر قرار دارد و دارای سابقهٌ طولانی در  آموزش مزدوران خارجی است. همزمان هم نیروی قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از این مرکز استفاده می‌کنند. این پادگان هم‌چنین یک مقر فرعی در خرمشهر دارد. در حال حاضر نفرات لشکر انصارالحسین ۹بدر در این پادگان مستقر هستند.
پادگان آموزشی غیور در کیلو متر۳۰ جادهٌ اهواز - خرمشهر قرار دارد و دارای سابقهٌ طولانی در  آموزش مزدوران خارجی است. همزمان هم نیروی قدس سپاه و هم وزارت اطلاعات از این مرکز استفاده می‌کنند. این پادگان هم‌چنین یک مقر فرعی در خرمشهر دارد. در حال حاضر نفرات لشکر انصارالحسین ۹بدر در این پادگان مستقر هستند.


==== سایر مراکز آموزش تروریستی ====
=== سایر مراکز آموزش تروریستی ===
برخی دیگر از مراکز و پادگانهای تروریستی جمهوری اسلامی که نفرات ایرانی و غیرایرانی رژیم در آنها آموزش می‌بینند، به‌شرح زیر است:
برخی دیگر از مراکز و پادگانهای تروریستی جمهوری اسلامی که نفرات ایرانی و غیرایرانی رژیم در آنها آموزش می‌بینند، به‌شرح زیر است:


خط ۲۵۸: خط ۲۴۸:
این ۴محور که مصلح به آن اشاره می‌کند محور فعالیتهای رژیم در سایر کشورها نیز می‌باشد. در برخی کشورها مانند لبنان یا در برخی مقاطع در بوسنی و سودان و… این ۴مرحله با هم انجام می‌شود. اما در برخی کشورها رژیم پس از جذب افراد، آنها را با محملهای مختلف (تورهای مسافرتی و زیارتی یا سمینار…) به ایران آورده و بعداز ارزیابی توسط ارگانهای اطلاعاتی، افراد موردنظر خود را انتخاب کرده و در کمپهای آموزشی، به آنها آموزش تروریستی می‌دهد و سپس آنها را سازماندهی کرده و برای اهداف مشخص به مأموریت اعزام می‌کند
این ۴محور که مصلح به آن اشاره می‌کند محور فعالیتهای رژیم در سایر کشورها نیز می‌باشد. در برخی کشورها مانند لبنان یا در برخی مقاطع در بوسنی و سودان و… این ۴مرحله با هم انجام می‌شود. اما در برخی کشورها رژیم پس از جذب افراد، آنها را با محملهای مختلف (تورهای مسافرتی و زیارتی یا سمینار…) به ایران آورده و بعداز ارزیابی توسط ارگانهای اطلاعاتی، افراد موردنظر خود را انتخاب کرده و در کمپهای آموزشی، به آنها آموزش تروریستی می‌دهد و سپس آنها را سازماندهی کرده و برای اهداف مشخص به مأموریت اعزام می‌کند


'''پروسهٌ شناسایی و عضوگیری'''
'''پروسه شناسایی و عضوگیری'''


دستگاه‌های تروریستی رژیم اعم از نیروی قدس یا وزارت اطلاعات برای گزینش نفرات جدید به‌شدت سخت‌گیری می‌کنند. افراد ابتدا توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یا رایزن فرهنگی کاندیدا می‌شوند. آن‌گاه با راه‌اندازی یک سری تورهای مسافرتی که گردانندگان آن از نفرات اطلاعاتی رژیم هستند، نفرات مناسبتر به مأموران اطلاعاتی رژیم (از وزارت اطلاعات یا نیروی قدس) در کشور مربوطه معرفی می‌شوند. مأمور اطلاعاتی یک کار تحقیقاتی روی هرکدام از این نفرات انجام داده و پروندهٌ نفرات مربوطه را برای تهران می‌فرستد. در تهران حفاظت نیروی قدس یا وزارت اطلاعات یک نسخه از پرونده را برای قسمت تشخیص هویت وزارت اطلاعات ارسال می‌کند. سپس بعد از مشخص شدن نظر قسمت تشخیص هویت، افراد برای آموزش توسط نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات پذیرفته می‌شوند.
دستگاه‌های تروریستی رژیم اعم از نیروی قدس یا وزارت اطلاعات برای گزینش نفرات جدید به‌شدت سخت‌گیری می‌کنند. افراد ابتدا توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یا رایزن فرهنگی کاندیدا می‌شوند. آن‌گاه با راه‌اندازی یک سری تورهای مسافرتی که گردانندگان آن از نفرات اطلاعاتی رژیم هستند، نفرات مناسبتر به مأموران اطلاعاتی رژیم (از وزارت اطلاعات یا نیروی قدس) در کشور مربوطه معرفی می‌شوند. مأمور اطلاعاتی یک کار تحقیقاتی روی هرکدام از این نفرات انجام داده و پروندهٌ نفرات مربوطه را برای تهران می‌فرستد. در تهران حفاظت نیروی قدس یا وزارت اطلاعات یک نسخه از پرونده را برای قسمت تشخیص هویت وزارت اطلاعات ارسال می‌کند. سپس بعد از مشخص شدن نظر قسمت تشخیص هویت، افراد برای آموزش توسط نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات پذیرفته می‌شوند.
خط ۴۴۰: خط ۴۳۰:


۱۲) '''تیپ «مالک اشتر»''': این تیپ یک تیپ مستقل تحت امر نیروی قدس می‌باشد که در سالهای جنگ با عراق تحت‌امر قرارگاه رمضان بود و به‌خاطر عملیاتی که در داخل عراق انجام داد، بعداز تشکیل نیروی قدس به آن نیرو منتقل شد و مقر آن استان مازندران است. فرمانده تیپ مالک اشتر سرتیپ پاسدارحسنی‌نیا است و ۲گردان آن در لبنان به‌سر می‌برند.
۱۲) '''تیپ «مالک اشتر»''': این تیپ یک تیپ مستقل تحت امر نیروی قدس می‌باشد که در سالهای جنگ با عراق تحت‌امر قرارگاه رمضان بود و به‌خاطر عملیاتی که در داخل عراق انجام داد، بعداز تشکیل نیروی قدس به آن نیرو منتقل شد و مقر آن استان مازندران است. فرمانده تیپ مالک اشتر سرتیپ پاسدارحسنی‌نیا است و ۲گردان آن در لبنان به‌سر می‌برند.
== مهمترین عملیات تروریستی نیروی قدس ==
- ۱۸آوریل ۱۹۸۳: انفجار سفارت آمریکا در بیروت که ۶۳کشته، از جمله ۱۷آمریکایی، بر جای گذاشت. اعضای حزب‌الله که مسئول این حمله بودند از جمهوری اسلامی و سوریه کمک مالی و تدارکاتی می‌گرفتند. 
عیسی طباطبایی، نمایندهٔ خمینی و سپس خامنه‌ای در بیروت به فتوای خمینی برای انجام این انفجار اعتراف کرد. روزنامهٔ النهار العربی (لبنان) در تاریخ ۱۰مهر ۱۴۰۲ در این مورد نوشت:
«به گزارش فاکس نیوز آمریکا، عیسی طباطبایی، نماینده علی خامنه‌ای در لبنان، برای اولین بار علناً به نقش رژیم ایران در کشتار جمعی نظامیان و دیپلماتهای آمریکایی در اوایل دهه ۱۹۸۰ در بیروت اعتراف کرد».
اعتراف او به نقش فاشیسم دینی در انفجار بیروت، ابتدا در خبرگزاری حکومتی «ایرنا» به تاریخ ۲۲شهریور درج شد ولی این خبرگزاری آن را از درگاه خود حذف کرد.
اما سایت عصر رویا در همان تاریخ، متن کامل اعتراف عیسی طباطبایی را منتشر کرد. در بخشی از سخنان او آمده است:<blockquote>«با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حزب‌الله شکل گرفت؛ پایگاه نظامی آن دو سال در منزل خودم بود، بچه‌ها قرارداد شهادت امضا می‌کردند، شاید بیش از هفتاد نفر در خانه خودم قرارداد شهادت امضا کردند. امکانات در اختیار همین بچه‌ها قرار داده می‌شد... حکم عملیات استشهادی را من از حضرت امام گرفته بودم و ایشان سه بار فرمود جائز است. من درصدد گرفتن استفتاء به‌صورت کتبی بودم که به‌عنوان یک هدیه برای فرزندان امام در لبنان ببرم. شب استفتاء را نوشتم صبح اول وقت آمدم، دادم به آقای صانعی ایشان رفت، برگشت و گفت: امام می‌گوید... راستگو و صادق می‌داند و اگر کسی ایمان ندارد، هزار امضا هم باشد، قبول نمی‌کند. من با سرعت آمدم لبنان و زمینه عملیات استشهادی را در محل استقرار آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها فراهم کردم. کار تأسیس حزب از منطقه بعلبک شروع شد که بچه‌های سپاه هم آمده بودند».</blockquote>
در ۲۳اکتبر سال ۱۹۸۳ (اول آبان ۱۳۶۲) حملهٔ انتحاری به مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت با ۲۹۹ کشته که به‌ عملیات «مارینز» معروف شد، در ساعت شش و بیست دقیقه صبح اتفاق افتاد. پس از این انفجار، در محل استقرار چتربازان فرانسوی انفجاری مشابه انجام گرفت. در مجموع۲۴۱ نظامی آمریکایی، ۵۸ نظامی فرانسوی و ۶غیرنظامی جان‌باخته و صدها تن دیگر مجروح شدند.
در این بمب‌گذاری حدود هزار کیلو گرم مواد منفجره (معادل ۱۵تا ۲۱هزار پوند تی. ان، تی) با دو کامیون به داخل ساختمان‌های صلح‌بانان نیروهای چندملیتی در لبنان (MNF) مخصوصاً تفنگداران نیروی دریایی آمریکایی و نیروهای مسلح فرانسه منتقل و منفجر شد. سربازان آمریکایی کشته و زخمی شده در آن حمله بخشی از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد بودند که برای خاتمه دادن به جنگ داخلی لبنان در آن کشور مستقر شده بودند.
مواد به کار رفته در این انفجار، بنابر آنچه رسانه‌های جمهوری اسلامی اذعان کردند، قدرت انفجاری برابر با شش هزار کیلو گرم تی.ان.تی داشت. آمریکا نیز در آن زمان اعلام کرد این انفجار بزرگترین انفجار غیراتمی در کره زمین بوده است.
چند ساعت پس از وقوع این دو انفجار، یک سازمان ناشناس به نام «جهاد اسلامی» مسئولیت آن را برعهده گرفت و دو جوان ۲۰ و ۲۱ساله را عاملان آن معرفی کرد. آمریکا در تحقیقات خود حزب‌الله را مسئول این حمله تروریستی خواند که با حمایت ایران و سوریه صورت گرفت.
محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه پاسداران نیز در سال ۱۳۷۰ اعلام کرد:<blockquote>«در پیروزی انقلاب در لبنان و در خیلی از جاهای دنیا، آمریکا ضرب‌شست ما را بر پیکر منحوس خودش احساس می‌کند و می‌داند آن مواد منفجره‌یی که با آن ایدئولوژی ترکیب شد و در مقر تفنگدارهای دریایی چهارصد افسر و درجه‌دار و سرباز را یک‌مرتبه به جهنم فرستاد. هم تی.ان.تی آن مال ایران بود و هم ایدئولوژی‌اش از ایران رفته بود. این برای آمریکا بسیار محسوس است، فلذا‌ست که در خلیج‌فارس درمانده شده» (رسالت ۲۹تیر ۱۳۷۰).</blockquote>
اعتراف آخوند عیسی طباطبایی، بار دیگر بر این واقعیت انگشت می‌گذارد که سررشتهٔ عملیات تروریستی در منطقه و جهان به ام‌القرای جنگ‌افروزی، بنیادگرایی و تروریسم (نظام ولایت فقیه) برمی‌گردد. اسامی مجعول مانند «جهاد اسلامی!» و... تنها و تنها برای لاپوشانی این نوع اقدامات تروریستی است.<ref>فاکس نیوز (یکشنبه ۹مهر ۱۴۰۲) بر اساس متن ترجمه‌شدهٔ خبر از سوی پژوهشکده رسانه</ref>
- ۱۲دسامبر ۱۹۸۳: انفجار سفارت آمریکا در کویت، ۶کشته و بیش‌از ۸۰زخمی بر جای گذاشت. حزب‌الدعوه عراق که از سوی ایران حمایت می‌شد، عامل این حمله بود. 
- ۱۴فوریه ۱۹۸۹: خمینی فتوای قتل سلمان رشدی نویسنده بریتانیایی هندی‌تبار را صادر کرد. این فتوا موجب یک رشته قتل و عملیات تروریستی علیه چند تن از ناشران آثار سلمان رشدی در کشورهای مختلف جهان شد. 
- ۱۷مارس ۱۹۹۲: یک کامیون حامل مواد منفجره، سفارت اسراییل در بوئنوس‌آیرس در آرژانتین را هدف قرار داد. ۲۹تن در این حمله کشته و ۲۴۱تن زخمی شدند. بر اساس حکم یک دادگاه در آمریکا، در سال ۲۰۰۸، جمهوری اسلامی مسئول این حمله شناخته شد که آن‌را توسط اعضای حزب‌الله لبنان به‌مرحله اجرا گذاشته است. 
- ۲۰سپتامبر ۱۹۹۴: یک مرکز متعلق به یهودیان، در بوئنوس‌آیرس در آرژانتین هدف بمب‌گذاری قرار گرفت که بر اثر آن، ۸۵تن کشته و حدود ۳۰۰تن زخمی شدند. این حمله، مرگبارترین حمله تروریستی در تاریخ آرژانتین بود. سازمان اطلاعاتی آرژانتین احمد وحیدی، فرمانده پیشین نیروی قدس و وزیر دفاع کنونی رژیم را، طراح این حمله معرفی نمود و حکم جلب او و چند تن دیگر از سران رژیم را صادر کرد. 
- ۲۵ژوئن ۱۹۹۶: انفجار یک کامیون حامل مواد منفجره در مجتمع مسکونی ارتش آمریکا در ظهران عربستان‌سعودی منجر به‌قتل ۱۹آمریکایی و چند شهروند سعودی شد و ۳۷۲تن زخمی گردیدند. یک دادگاه فدرال در آمریکا، ۱۳عضو حزب‌الله هوادار ایران در عربستان‌سعودی، و یک عضو حزب‌الله لبنان را مسئول این حمله دانست. 


==== وزارت اطلاعات ====
==== وزارت اطلاعات ====
خط ۵۷۲: خط ۵۹۷:
FAX 0014082972325  
FAX 0014082972325  


'''اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور'''
== اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور ==
 
ترور وزارت اطلاعات از اولین ماه‌های تأسیس آن در سال۶۳ به‌کار افتاد:
ترور وزارت اطلاعات از اولین ماه‌های تأسیس آن در سال۶۳ به‌کار افتاد:


خط ۵۸۴: خط ۶۰۸:
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروه‌های کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروه‌های کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>


===== ترورهای عمده وزارت اطلاعات =====
=== ترورهای عمده وزارت اطلاعات ===
«اداره حراست از قانون اساسی آلمان» واواک را یکی از دو مرکز اصلی ترور دولتی ارزیابی مینماید. وظایف این تشکیلات عبارتند از: «برقراری امنیت داخلی (منجمله مبازره با جریانات و تشکیلات اپوزیسیون)، ضد جاسوسی، کنترل ِ تردّد مسافرین، تبلیغات برونمرزی (بخصوص در کشورهای همجوار و غیرهمسایه)، اجرای اقدامات ضربتی (خرابکاری)»<ref name=":0" /> وزارت اطلاعات ترورهای زیادی را بصورت جداگانه یا بطور مشترک با سپاه پاسداران و یا در هماهنگی با کمیته ویژه انجام داده‌است که طبق اطلاعات به بیش از ۲۰۰ مورد می‌رسد. بخشهایی از آن عبارت است از:
«اداره حراست از قانون اساسی آلمان» واواک را یکی از دو مرکز اصلی ترور دولتی ارزیابی مینماید. وظایف این تشکیلات عبارتند از: «برقراری امنیت داخلی (منجمله مبازره با جریانات و تشکیلات اپوزیسیون)، ضد جاسوسی، کنترل ِ تردّد مسافرین، تبلیغات برونمرزی (بخصوص در کشورهای همجوار و غیرهمسایه)، اجرای اقدامات ضربتی (خرابکاری)»<ref name=":0" /> وزارت اطلاعات ترورهای زیادی را بصورت جداگانه یا بطور مشترک با سپاه پاسداران و یا در هماهنگی با کمیته ویژه انجام داده‌است که طبق اطلاعات به بیش از ۲۰۰ مورد می‌رسد. بخشهایی از آن عبارت است از:


====== ترور مسعود رجوی ======
==== ترور مسعود رجوی ====
یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال۶۸ آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی<ref group="پاورقی">سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.</ref> به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی<ref>محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.</ref> نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال۱۳۶۱ با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در ۱۹۸۲ (سال۱۳۶۱) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال۸۴ به ایران بازگشتند. پس از بازگشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد». یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو<ref>گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.</ref> بود.
یکی از مهمترین اهداف وزارت اطلاعات از بدو تأسیس ترور مسعود رجوی بود. در ابتدای تأسیس تا سال۶۸ آخوند محمد حجازی معاونت خارجی وزارت اطلاعات مسئولیت این ترور را برعهده داشت. سعید امامی<ref group="پاورقی">سعید امامی ریاست معاونت داخلی وزارت اطلاعات در زمان رفسنجانی قتلهای زنجیره‌یی در داخل و ترورهای وزارت اطلاعات در خارج را در هماهنگی کامل با حجازی دفتر ویژهٌ خامنه‌ای دنبال می‌کرد. از جمله طرحهایی که مستقیماً توسط سعید امامی به‌اجرا درآمد، طرح ترور دکتر کاظم رجوی و طرح انفجار حرم امام رضا و قتل کشیشان می‌باشد.</ref> به‌عنوان مدیر کل در اجرای این طرح با حجازی کار می‌کرد. یکی از افسران عملیاتی حجازی در فرانسه و سوئیس که دست‌اندرکار این طرح بود محمود رجبی<ref>محمود رجبی همان کسی است که در سالهای بعد در جریان قتلهای سیاسی و زنجیره‌یی دست داشت و از او با نام مستعار محمدی نیز اسم برده می‌شود. وی که در جریان این قتلها دستگیر شده بود، به‌خاطر شرکتش در ترورهای خارج کشور و برای جلوگیری از افشا شدن نقش نظام در این ترورها سریعاً آزاد شد.</ref> نام داشت که در ارتباط با سعید امامی بود. محمود رجبی قبل از تشکیل وزارت اطلاعات با اطلاعات سپاه فعالیت می‌کرد و به‌همراه پاسدار اطلاعاتی دیگری به‌نام رضا طباطبائی در سال۱۳۶۱ با پاسپورت دیپلوماتیک به فرانسه رفته بود. مأموریت این دو نفر از طرف سپاه طراحی و اجرای ترور مسعود رجوی بود. ابوالقاسم مصباحی یکی از پایه‌گذاران وزارت اطلاعات، معروف به شاهدC در شهادت خود در مقابل مراجع قضایی آلمان و سوئیس تصریح می‌کند: در ۱۹۸۲ (سال۱۳۶۱) دو عضو سپاه پاسداران انقلاب به‌نام رضا طباطبایی و محمود رجبی با پاسپورت دیپلوماتیک به پاریس رفتند. استفاده از پاسپورت دیپلوماتیک به‌این منظور بود که به آنها اجازه دهد که از موقعیت مصونیت دیپلوماتیک برخوردار باشند. مأموریت این دو نفر این بود که مسعود رجوی را به قتل برسانند اما به‌دلیل اقدامات حفاظتی طرح سوءقصد در آن زمان تغییر کرد و طباطبایی و رجبی سال۸۴ به ایران بازگشتند. پس از بازگشت محمود رجبی به وزارت اطلاعات منتقل و در معاونت خارجی سازماندهی شد. وی بار دیگر از طرف معاونت خارجی اطلاعات با پاسپورت عادی به فرانسه اعزام شد و درخواست اجازهٌ اقامت دانشجویی کرد که با اقامت او موافقت شد. شاهدC می‌گوید «مأموریت رجبی این بود که تمامی فعالیتهای مجاهدین خلق حول برادر رجوی را کشف کند. او تمامی افراد با نفوذ حول رجوی را شناسایی کرد و طرحی از مکانها و جلسات تهیه کرد تا نهایتاً به تهران بدهد». یک دانشجوی ایرانی مقیم فرانسه به‌نام مجید صفایی که او را پرویز نیز صدا می‌زدند در ارتباط با محمود رجبی فعالیت جاسوسی می‌کرد. شاهدC می‌گوید: «پرویز صفایی دو منبع خارجی داشت اولین منبع یحیی گوآسمی و دومین آن ژاک سوتلو<ref>گوآسمی یک فرانسوی الجزایری‌الاصل بود و سوتلو نمایندهٌ گروه آکسیون دیرکت (عمل مستقیم) فرانسه». چنان‌که در گزارشهای رجبی آمده به‌علت عدم امکان نفوذ در مجاهدین و هشیاری آنها طرحهایش علیه مسعود رجوی موفق نمی‌شود.</ref> بود.


خط ۵۹۶: خط ۶۲۰:
هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه است که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ ۱۰۰۰۰۰دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند. … اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده‌است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده‌است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده‌است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده‌است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته‌است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است؛ ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته‌است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.
هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه است که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ ۱۰۰۰۰۰دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند. … اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده‌است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده‌است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده‌است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده‌است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته‌است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است؛ ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته‌است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.


====== ترور دکتر کاظم رجوی ======
==== [[ترور کاظم رجوی|ترور دکتر کاظم رجوی]] ====
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال۶۵ صادر کرده بود. از اوایل سال۱۳۶۶ اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال۶۷ به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال۶۷  طی نامه‌یی ۱۲نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به «سرهنگ مسعود مزینی‌راد» مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.<ref>آموزش تروریستها در مدرسهٌ ضدجاسوسی در پادگان لویزان و مرکز آموزشی آبیک  در مدرسهٌ لویزان آموزش تئوریک اطلاعات و ضداطلاعات توسط سرکردگان ارتش به جاسوسان و تروریستها داده می‌شود. دورهٌ کامل آموزشی جاسوسی ـ تروریستی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان شامل 5قسمت می‌باشد که سومین قسمت آن مربوط به کاربُرد دقیق سلاح در عملیات تروریستی است. این 12نفر آموزشهای تئوریک را همراه سایر شاگردان این مدرسه به‌مدت دو ماه زیر نظر مستقیم سرهنگ مسعود مزینی گذراندند. اما مراحل پراتیک را به‌طور مستقل در "مرکز آموزش آبیک" واقع در جادهٌ قدیم کرج- قزوین، نرسیده به نیروگاه برق رجایی، طی کردند. در آبیک قزوین پادگانی تأسیس شده که مانند یک شهر نیمه‌ساخته دارای مغازه، منزل و… می‌باشد. خانه‌ها و ساختمانهای این شهر کاذب‌اند و فقط نمای ظاهری یک شهر در آن پادگان وجود دارد. در این شهر، مرحلهٌ نهایی انجام یک ترور مانور می‌شود. در این مانورها، سوژهٌ موردنظر از اجساد بی‌صاحب انتخاب می‌شود و شلیک به‌طور واقعی روی سوژه انجام می‌گیرد. در مانور، عیناً صحنهٌ ترور، چندین‌بار به اجرا گذارده می‌شود. مثلاً اگر شرایط منطقهٌ اصلی ترور، بارانی یا یخ‌بندان یا… تشخیص داده شود، مانور نیز در همان شرایط انجام می‌شود. به این‌ترتیب تمام مراحل، مانند رفتن به‌داخل منازل و مغازه‌ها، نحوهٌ نزدیک شدن به سوژه، فرار و…  تماماً مانور می‌شود. 12نفر معرفی شده به مزینی‌راد در این مرکز برای تمرینات به 3تیم تقسیم شده بودند. در دو هفتهٌ اول تمرینات این 12نفر با موتور انجام می‌شد ولی بعداً موتور از ریل تمرینات حذف و به‌جای آن به‌وسیلهٌ خودرو تمرینات را ادامه دادند. هر کدام از تیمها در یک خودرو سازماندهی شد. این 3ماشین روزانه 12ساعت به‌طور فشرده با سلاح یوزی در خیابانهای این پادگان با آرایش مشخصی حرکت کرده و هدف تعیین‌شده‌یی را به رگبار بسته و متواری می‌شدند. نحوهٌ آرایش بدین شکل بوده که ابتدا یک ماشین 3نفره از پیِ سوژه می‌آمد و بعد از رسیدن به سوژه آن‌را به رگبار می‌بست و عبور می‌کرد. سپس ماشین دوم با یک ترکیب دونفره از کنار سوژه عبور کرده و موفقیت عمل را چک و از انجام موفقیت‌آمیز عمل مطمئن می‌شد و تیر خلاص شلیک می‌کرد. با اندکی فاصله، ماشین سوم از این دو ماشین حرکت می‌کرد و از صحنهٌ عملیات فیلم می‌گرفت. با توجه به فضای بارندگی در اروپا تمرینات تروریستها زیرِ باران و بر روی جادهٌ لغزنده انجام می‌شد. تمرینات دوماه به طول انجامید و در این مدت 4 جسد به عنوان سوژه، هدف شلیک تروریستها قرار گرفت و همهٌ این اجساد در اثر کثرت شلیک کاملاً متلاشی شدند.</ref> ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این ۱۲تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور041<ref>عمادالدین طاهرپور041 کیست؟ در دفترچهٌ کُد مدرسهٌ لویزان، کُد041 به‌معنای دوسلدورف آلمان است. طاهرپور یک عامل وزارت اطلاعات است که در ظاهر یک استراحتگاه را در شهر دوسلدورف آلمان اداره می‌کند. اما این استراحتگاه در واقع سرپل تروریستهای اعزامی وزارت اطلاعات است. در مواقعی که وزارت اطلاعات نمی‌خواهد ردی از خودش در ترددها به‌جا بگذارد از هتلها استفاده نمی‌کند و از یکسری سرپلها برای این‌کار استفاده می‌نماید که یکی از این مراکز استراحتگاهی است که توسط عمادالدین طاهرپور در شهر دوسلدورف آلمان دایر شده‌است. ریل استفاده از این استراحتگاه این‌است که از سفارت و یا کنسولگریهای جمهوری اسلامی در آلمان (و بعضی وقتها از ایران یا سفارتخانهٌ کشورهای دیگر) با طاهرپور تماس گرفته و اطلاع می‌دهند که میهمان داریم و او از افراد معرفی شده کارت شناسایی نمی‌خواهد. آدرس این سرپل ارتباطی به‌شرح زیر می‌باشد:  SCHTZEN STR35 DUSSULDORF GERMANY  دفتر کار عمادالدین طاهرپور در طبقهٌ پایین این ساختمان است. این مرکز هیچ تابلو و علامت مشخصه‌یی ندارد. در طبقهٌ دوم این ساختمان نیز دفتری وجود داشت که کارهای پشتیبانی و استقرار میهمانان را برنامه‌ریزی می‌کرد و مسئول آن فردی به‌نام بنی‌جاهد بود. عناصر وزارت اطلاعات که به این استراحتگاه مراجعه می‌کردند، توسط بنی‌جاهد در یک خانهٌ مسکونی مخفی اسکان داده می‌شدند. آدرس یکی از این منازل مخفی به‌شرح زیر است: PRIENSGEGRG ST 87 DUSSULDORF GERMANY – به نقل از منابع مجاهدین خلق ایران</ref>مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید… در اردیبهشت۶۸ اکیپ ویژه‌یی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما به‌دلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.<ref>منابع مجاهدین معتقدند جمهوری اسلامی و شخص خمینی دلایل زیادی برای ترور کاظم رجوی داشتند. چرا که او فعالیت وسیعی در زمینهٌ افشای نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی از اولین سالهای حکومت خمینی داشت به‌صورتی‌که در سازمان ملل در ژنو و در نیویورک و در دیگر مجامع حقوق بشری او کاملا شناخته شده بود. چنانکه همین گزارش می‌افزاید علیرغم گذشت سالهای طولانی از ترور کاظم رجوی دوستان و همکاران و شاگردان او بیشترین کمک رد پیگیری پرونده نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی دارند.</ref> ابوالقاسم مصباحی (شاهدC) در این باره می‌گوید: «هدف از حذف رجوی این بود که در ابتدای ریاست جمهوری رفسنجانی، می‌خواستند ثابت کنند که قدرتمندیم و همهٌ امکانات را در دست داریم». سه طرح آلترناتیو
در ساعت ۱۱۰۵ روز چهار اردیبهشت ۱۳۶۹، زمانیکه دکتر کاظم رجوی برای مراجعه به بانک ازخانه خارج شده بود، دربازگشت تروریستها او را بقتل رساندند. اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود.  از اوایل سال1366 اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال67 به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد و این ترور عملی گردید.
 
متعاقباً به‌دستور رفسنجانی (که هنوز در پست رئیس مجلس بود)، جلسه‌یی با ترکیب زیر برای ارزیابی شناساییها و طرح ترور تشکیل شد:
 
- سرتیپ پاسدار احمد وحیدی (معاونت وقت اطلاعات سپاه)
 
- فلاحیان (قائم‌مقام وقت ریشهری وزیر اطلاعات)
 
- محمدمهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات (مدیرکل روابط سیاسی و بین‌المللی وقت وزارت خارجه)
 
- سعید شاهسوندی عضو بریده مجاهدین به‌عنوان مطلع از وضعیت سوژه
 
- محمد آزادی از عناصر با تجربه در ترور (که بعداً در طرح ترور بختیار شرکت کرد)
 
- محمد دانش (جزو تیم ترور)
 
- محمد عراقی (جزو تیم ترور)
 
- کاظم دارابی (از عناصر وزارت اطلاعات در آلمان که بعداً در طرح ترور شرفکندی شرکت کرد)
 
- محسن شریفیان از عناصر با سابقه در ترور
 
- سرمدی (از مسئولان وزارت اطلاعات و معاونت امنیت وزارت اطلاعات در دورهٌ وزارت دری نجف‌آبادی بود)
 
در این جلسه براساس شناساییهای اولیه سه طرح اولیه برای ترور کاظم رجوی مورد بحث قرار گرفت.
 
طرح اول: دکتر رجوی را با تمام اعضای خانواده در خانه قتل‌عام کنند.
 
طرح دوم: نصب بمب به خودرو دکتر رجوی. این بمب با بالارفتن سرعت ماشین (در سرعت بیش از ۴۰ کیلومتر) منفجر می‌شد. طبق این طرح بمب یا به ترمز و یا به سوییچ ماشین وصل می‌شد.
 
طرح سوم: ترور دکتر در حین تردد به خانه و یا از خانه.
 
تصمیم‌گیری نهایی و تخصیص بودجه
 
پس از برگزاری جلسهٌ فوق، طرحهای اولیهٌ ترور در کمیتهٌ امور ویژه با ترکیبی از خامنه‌ای (ولی فقیه)، رفسنجانی (رئیس جمهور)، ولایتی (وزیر خارجه) و ریشهری (وزیر سابق اطلاعات) و فلاحیان (وزیر جدید اطلاعات که به‌تازگی به این سمت منصوب شده بود) و محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران مورد بررسی قرار گرفت و تصویب شد. برای اجرای این طرح  بودجهٌ کلان اختصاص یافت.
 
متعاقباً در ۸شهریور سال۶۸ یک اکیپ به‌ریاست  محمد مهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات جمهوری اسلامی با پاسپورت دیپلوماتیک به‌همراه سعید همتی (یکی از قاتلین کاظم رجوی) برای بررسی عملی طرح به ژنو رفتند. براساس ارزیابی این اکیپ طرح دوم منتفی شد و قرار شد روی طرح اول و سوم کار کنند.
 
اعزام تیمهای ترور
 
پس از بازگشت اکیپ آخوندزاده بسطی تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تیمهای ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند؛ که در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.
 
اولین تیم ترور در ۲۶مهر۶۸ وارد ژنو شد. این تیم از جمله شامل یدالله صمدی، صادق بابایی، محمود سجادیان و علی کمالی بود. این تیم قصد اجرای طرح اول یعنی قتل‌عام تمام اعضای خانوادهٌ کاظم رجوی را داشت، اما این طرح با سفر کاظم رجوی به پاریس در روز ۳۰مهر ناکام ماند و تروریستها به تهران بازگشتند.
 
دومین تیم ترور ۱۱بهمن۶۸ وارد ژنو شدند و تا ۱۵بهمن در ژنو بودند. این تیم از جمله شامل صمدی، بابایی، محمود سجادیان، محمدرضا جزایری و هادوی می‌شد که با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسایی و ارزیابی مجدد کردند. این تیم در قدم اول به ارزیابی پرداخت که ضریب موفقیت طرح اول یا سوم کدام بیشتر است. بین اعضای این تیم اختلاف پیش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از این‌که عمل کنند به تهران بازگردند.
 
سومین تیم ترور
 
روز ۲۱فروردین۱۳۶۹، شش نفر از تروریستها با نامهای پاسپورتی محمد سعید رضوانی، یدالله صمدی، سعید همتی، محسن پورشفیعی، علیرضا بیانی همدانی، ناصر پورمیرزایی و سعید دانش با پرواز تهران - ژنو ایران ایر با پاسپورت خدمت وارد ژنو شدند.
 
- محمدعلی هادی نجف‌آبادی سفیر ایران در امارات عربی با پاسپورت دیپلوماتیک ایرانی شماره۰۰۶۶۴۶، در ۲۸فروردین۶۹ به ژنو رفت و  در هتل انترکنتینانتال اتاق۶۲۵ مستقر شد.
 
- محمدمهدی آخوندزاده بسطی ۲۸فروردین با پرواز ایران ایر به ژنو رفت و در همان هتل مستقر شد.
 
آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی نظارت بر عملیات را به‌عهده داشتند و در طول اقامتشان در ارتباط مستمر با تهران بودند و چگونگی پیشرفت طرح را مرتباً با تهران در میان می‌گذاشتند و مواردی که نیاز به تصمیم‌گیری داشت با تهران مشورت می‌کردند. هادی نجف‌آبادی بعداز هر بار تماس با تهران با سیروس ناصری (نمایندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمایندگی سازمان ملل در ژنو) تماس می‌گرفت.
 
- تروریستهای دیگری به‌نامهای دارابی، علی کمالی، محمود سجادیان، علی هادوی، علی مصلحی‌عراقی، محمدرضا جزایری با پروازهای دیگر وارد ژنو شدند.
 
و بالاخره در روز ۴اردیبهشت۱۳۶۹ ساعت۱۱و ۵۰دقیقه کاظم رجوی در حالی که جهت کارهای بانکی از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروریستها واقع شده و به قتل رسید.
 
عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند. وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.<ref group="پاورقی">گزارش به رفسنجانی تروریستها بعداز بازگشت به تهران یک گزارش 40صفحه‌یی از این ترور برای رفسنجانی تهیه کردند. طبق این گزارش فرماندهٌ نظامی عملیات از ابتدا دارابی  و معاون او علی مصلحی عراقی بود. ابتدا آنها می‌خواستند براساس طرح اول یعنی تهاجم به خانه عمل کنند. اما در عمل در بین آنها اختلاف بروز کرد و دارابی در نامه‌یی به تهران نوشت: «به‌علت اصولی نبودن طرح و سوختن طرح شخصاً حاضر به انجام کار نمی‌باشم، آقای عراقی به‌هیچ‌وجه رعایت اصول اطلاعاتی را نمی‌نماید و با افراد بومی رابطه برقرار می‌کند…». وی در این نامه خواهان بازگشت تیم به تهران می‌شود. هم‌زمان علی مصلحی به تهران اعلام می‌کند از نظر او طرح بدون اشکال است و می‌گوید: «گویا آقای دارابی فکر می‌کنند با نبود ایشان کار انجام نمی‌شود». عراقی در گزارشی که به مسئول برون مرزی وزارت اطلاعات در مورد اشکالی که دارابی به ارتباطات او با افراد محلی گرفته بود نوشت: «طرح دوستی من با خانم مسئول کرایهٌ وسایل نقلیه و خرج کردن 10هزار دلار اجباری بوده‌است». به‌دنبال کنسل کردن طرح توسط دارابی، آخوندزاده بسطی با تهران برای تعیین تکلیف تماس می‌گیرد. مسئولین وزارت اطلاعات در تهران تأکید می‌کنند که رفسنجانی خواهان اجرای این طرح است و روی انجام آن تأکید می‌کند. آخوندزاده بسطی، دارابی را از دور عملیاتی خارج کرده و مسئولیت ترور را به تیم مصلحی واگذار نمود. وی ضمن بررسی مجدد، طرح اول را (تهاجم به خانهٌ کاظم رجوی) با توجه به اشکالاتی که دارابی گرفته بود منتفی کرده و طرح سوم را به اجرا درمی‌آورد. از این پس تروریستها به‌مدت یک‌هفته خانه و ترددات کاظم رجوی را به‌طور فشرده زیر نظر گرفته و مقدمات عملی کار را فراهم می‌کنند. طبق طرح، عملیات ترور توسط 3ماشین طراحی شده بود. - یک اتومبیل به فرماندهی شخص مصلحی که فرماندهی کل عملیات را نیز به‌عهده داشت. این تیم که از خودرو گلف استفاده می‌کرد، تیم آتش را تشکیل می‌داد. - اتومبیل دوم به فرماندهی سعید دانش که تیم پشتیبان را به‌عهده داشت. - اتومبیل سوم که قرار بود از صحنه فیلم تهیه کند. تروریستها در روز 4اردیبشهت از ساعت 9صبح خانهٌ کاظم رجوی را زیر نظر گرفتند. در ساعت11.15 دقیقه دکتر برای مراجعه به بانک از خانهٌ خارج می‌شود ولی از خودرو معمول خودش استفاده نمی‌کند و از اتومبیل دیگری استفاده می‌کند. مصلحی با ماشین گلف، این اتومبیل را از خانه تعقیب می‌کند. وقتی رجوی برای مراجعه به بانک پیاده می‌شود، تروریستها مطمئن می‌شوند که سرنشین این خودرو دکتر کاظم رجوی است. مصلحی با بی‌سیم بقیه ماشینها را هماهنگ می‌کند. دکتر پس از خروج از بانک در یک مغازه مدتی متوقف می‌شود، مصلحی تصور می‌کند که تعقیب آنها لو رفته و به‌همین خاطر دکتر از مغازه خارج نشده‌است. به‌طوری‌که ابتدا تصمیم می‌گیرد عقب‌نشینی کنند، اما در همین حین کاظم رجوی از مغازه خارج می‌شود و تروریستها ماموریتشان را ادامه می‌دهند. آرایش خودروهای تروریستها در بازگشت کاظم رجوی به خانه، خودرو تیم سعید دانش در پشت ماشین کاظم رجوی قرار می‌گیرد و دو گلوله به طرف اتومبیل او شلیک می‌کند، گلولهٌ اول به انحراف می‌رود اما گلولهٌ دوم به خودرو اصابت کرده منحرف می‌شود، سومین ماشین تروریستها به‌سرعت به خودرو کاظم رجوی می‌کوبد. هم‌زمان خودرو مصلحی و سمیعی به سمت کاظم رجوی می‌آیند، او  به سمت چپ می‌پیچد و با یک درخت برخورد می‌کند، در تمام این مدت دست دکتر روی بوق ماشین بوده‌است. سپس دو تروریست از ماشین دانش پیاده شده و از دو طرف خودرو کاظم رجوی را به رگبار می‌بندند. با اندکی فاصله ماشین سوم از پشت کاظم رجوی آمده و به‌دنبال ماشین اول و دوم به حرکت ادامه می‌دهد. سلاح دشمن یوزی کالیبر9 با صداخفه‌کُن بوده‌است. کروکی زیر از صحنهٌ عملیات در گزارش 40صفحه‌یی به رفسنجانی آمده‌است:    معرفی تروریستها الف. دیپلومات تروریستها 1) آخونده‌زاده بسطی:  محمد مهدی آخوندزاده بسطی متولد1334 از دیپلومات تروریستهای وزارت خارجه، مدیرکل سیاسی و روابط بین‌المللی وقت وزارت خارجه بود، که مدتی نیز در کشورهای مختلف سمت سفیر داشته‌است. وی با پاسپورت خدمت به‌شمارهٌ006588 به سوئیس مسافرت می‌کرد. آخوندزاده بسطی که فرماندهی و هماهنگی ارگانهای مختلف در ژنو را به‌عهده داشت، در 8شهریور1368 برای ارزیابی طرح ترور به ژنو آمد و در 28فروردین1369 (6روز قبل از ترور) مجدداً با پرواز ایران‌ایر با بلیت شمارهٌ (831174 4261  096) وارد ژنو شد. در این پرواز سعید دانش و ناصر پورمیرزایی نیز حضور داشتند. وی به همراه هادی نجف‌آبادی در هتل اینترکنتینانتال که از قبل توسط کنسول رژیم در ژنو محمد ملائک رزو شده بود، مستقر شد. وی چند ساعت پس از عملیات با پرواز ایران‌ایر737 همراه هادی نجف‌آبادی به تهران بازگشتند. 2) محمدعلی هادی نجف‌آبادی: متولد1327 سفیر وقت رژیم در امارت متحدهٌ عربی با پاسپورت دیپلوماتیک006646 چند روز قبل از 4اردیبهشت، از ابوظبی به ژنو آمد و در همان هتل اینترکنتینانتال به آخوندزاده بسطی پیوست. وی در فاصلهٌ31 فروردین تا 4اردیبهشت تماسهای تلفنی متعددی با تهران داشته‌است و بعداز هر تماس با سیروس ناصری نمایندهٌ رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو ارتباط می‌گرفته‌است.  3) سیروس ناصری:متولد1334 تهران، نمایندهٌ  رژیم در دفتر سازمان ملل در ژنو در زمان ترور پروفسور کاظم. سیروس ناصری شخصاً کینهٌ عمیقی از دکتر رجوی به‌دل داشت. چرا که همهٌ دجالگریهای رژیم را در سازمان ملل ژنو خنثی می‌کرد و ماهیت دیپلومات تروریستهای رژیم از جمله سیروس ناصری را برملا می‌کرد. این مزدور به‌دنبال محکوم شدن رژیم در کمیسیون حقوق بشر، دکتر کاظم را علناً‌تهدید کرد و گفت "خواهی دید! می‌کشیمت".  4) کریم آبادی: کنسول وقت رژیم در ژنو، سلاح تروریستها را با استفاده از محموله‌های دیپلوماتیک تأمین کرده بود و بلیتهای آنها را برای بازگشت به تهران رزرو کرده بود. قابل توجه این‌که مقاومت ایران در همان زمان نوار مکالمهٌ کریم آبادی با یکی از تروریستها راجع به شهادت دکتر کاظم را افشا نمود. ب- تروریستها: اسامی تروریستها، اسامی است که با آن نام پاسپورت برایشان صادر و به ژنو مسافرت کرده‌اند. 1) علی مصلح عراقی فرماندهٌ نظامی ترور در صحنه: متولد1326 تهران با پاسپورت خدمت 056503 به ژنو مسافرت کرد. وی که ابتدا معاون عملیات بود بعداز مخالفت دارابی با انجام ترور، به‌عنوان فرماندهٌ عملیات مشخص شد و روز قبل‌از عملیات (3اردیبهشت) به هتلی که محمد رضوانی از قبل در آن اقامت داشت رفت و با او در آنجا ساکن شد. در ساعت13.50 روز 4اردیبهشت69 بلافاصله بعداز جنایت، وی با پرواز سوئیس‌ایر شمارهٌ434از فرودگاه ژنو همراه با رضوانی، علیرضا همدانی بیانی و ناصر پورمیرزایی، به‌قصد وین پرواز کرده‌اند.  2) سعید دانش متولد سال1333 تهران است. وی با پاسپورت خدمت به شمارهٌ0642393 که در تاریخ 20فروردین69 صادر شده بود در روز 21فروردین69 با پرواز ایران‌ایر و همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و پورمیرزایی به ژنو وارد شد. شماره بلیت هواپیمایی وی 8919604261096 بود. جالب است که اکثر پاسپورتهای خدمت در یک روز یعنی 20فروردین69صادر شده بود. دانش بعداز عملیات با پرواز734 ایران‌ایر به تهران بازگشت. در پرواز سوئیس‌ایر به وین هم یک صندلی برای وی رزرو شده بود که از آن استفاده نکرد. 3) علیرضا بیانی همدانی متولد1337 تهران که پاسپورت خدمت064399 و با شمارهٌ بلیت0964261960890 در روز 21فروردین با پرواز ایران‌ایر وارد ژنو شد. وی بعد از ترور بلافاصله  در ساعت13.50 با پروازSR434  از فرودگاه ژنو به‌قصد وین پرواز کرد.  4) محسن پورشفیعی متولد1337 خوانسار با پاسپورت خدمت043782 که در 13تیرماه1366 صادر شده بود در همان روز 21فروردین وارد ژنو شد. شمارهٌ بلیت  پورشفیعی (889 960 4261 096) بود. وی همراه پورمیرزایی اتاق شمارهٌ16 هتل لارزیدانس دوسالو در ویریهٌ ژنو را برای 29فروردین تا 8اردیبهشت رزو کرد. روز 31فروردین، میرزایی به هتل اطلاع می‌دهد که پورشفیعی امروز هتل را به قصد برن ترک کرده‌است. شفیعی در 11اردیبهشت به هتل زنگ می‌زند و می‌گوید به اشتباه کلید اتاق هتل را با خودش برده‌است برای دادن آن و تصفیهٌ حساب می‌آید. اما دیگر بر نمی‌گردد و بعداز 24آوریل در اتاق آنها همان غذایی بود که در اتومبیل گلف مورد استفاده در صحنهٌ ترور کشف شده بود. 5) ناصر پورمیرزایی متولد سال1335 تهران با پاسپورت خدمت064388 صادره در 20فروردین69. وی در روز 21فروردین69 همراه با صمدی، رضوانی، بیانی همدانی، پورشفیعی و دانش به ژنو وارد شده‌است. شمارهٌ بلیت هواپیما (887 960 4261 096) بوده‌است. وی بعداز جنایت ترور در ساعت13.50 روز ترور با پرواز سوئیس‌ایر433 از فرودگاه ژنو، به‌قصد وین پرواز کرد.  6) یدالله صمدی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت 060198 صادره از تهران در 24مهر سال68به سوئیس سفر می‌کرد. وی به‌محض دریافت پاسپورت در 68/7/24 برای شناسایی به ژنو سفر کرده بود. سفر بعدی صمدی در 11بهمن69 به‌همراه سعید همتی، صادق بابایی، محمود سجادیان، محمودرضا جزایری، و علی هادوی بود که توطئهٌ ترور ناکام ماند. سفر سوم وی به ژنو در روز 21فروردین69 با ایران ایر و با شمارهٌ بلیت هواپیما (892 960 4261 096) بوده‌است. مسئولیت صمدی تهیهٌ امکانات ترور از جمله کرایهٌ ماشینها بوده‌است. 7) محمد سعید رضوانی تاریخ تولد1345 با پاسپورت خدمت064394 صادره در 20فروردین69 با پرواز تهران - ژنو ایران‌ایر 21فروردین69 و با بلیت شمارهٌ (888  960 4261  096) وارد ژنو شد.  وی نیز مانند شماری دیگر از تروریستها همان روز عملیات ژنو را به قصد وین ترک کرد. خودرو دوم تروریستها توسط رضوانی کرایه شده بوده‌است. 8) سعید همتی متولد1327 تهران با پاسپورت خدمت058833 صادره از تهران در تاریخ 8شهریور68  وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 با پرواز ایران‌ایر به ژنو رفت. 9) صادق بابایی متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت056543 صادره از تهران در 27اردیبهشت68 بابائی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 10) علی هادوی متولد1336 گرگان با پاسپورت خدمت062592 صادره از تهران 9بهمن68. علی هادوی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 11) محمدرضا جزایری متولد1337 قم با شمارهٌ پاسپورت خدمت032014 صادره از تهران در 20تیر64. وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت 12) محمود سجادیان متولد1337 تهران با پاسپورت خدمت60348 صادره در تاریخ 2آبان 1368 وی جزو تیم ترور بهمن68 بود که در 11بهمن68 به ژنو رفت. 13) علی کمالی متولد1335 تهران با پاسپورت خدمت056540 صادره در تاریخ 26اردیبهشت68 تهران. وی در 26مهر68 دو روز بعداز یدالله صمدی با پرواز مستقیم ایران‌ایر وارد ژنو شد و به صمدی پیوست و تا 30مهر68 در هتل آدریس ژنو بودند و بعد به هتل مدرن رفته و تا 4آبان68 در ژنو بودند.</ref>
 
دستگیری دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران
 
سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ ۱۴نوامبر۹۲ (۲۳آبان ۷۱)به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانیها در این اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلی این دو نفر محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند.
 
این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری با پاسپورت ایرانی به شماره۳۰۴۹۴۳۴ و محسن شریفی اصفهانی با پاسپورت ایرانی به شمارهٌ ۳۷۹۸۰۸۶ به‌وسیله یک مرسدس بنز با پلاک آلمانیHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.
 
در تاریخ ۱۵نوامبر۹۲ (۲۴آبان ۷۱) فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. البته دستگیر شدگان در واقع ۱۲نفر بودند. اما با دخالت علی آهنی سفیر وقت رژیم در فرانسه ۱۰نفر از آنها آزاد شدند، ولی به درخواست شاتلن، قاضی تحقیق سوئیس برای علی کمالی (با نام پاسپورتی شریف اصفهانی) و محمود سجادیان (با نام پاسپورتی احمد طاهری)، حکم بازداشت صادر شد.<ref group="پاورقی">این افراد طی هفته‌های قبل از بازداشت وارد آلمان شده بودند. آنها در ارتباط با یک شرکت ایرانی هومن  به‌نام یحیی درم‌گزین در آخن بودند. یحیی درم‌گزین متولد دیماه1334 تهران از مأموران سابقه‌دار وزارت اطلاعات بود که از سال1366 در آلمان اقامت داشت.</ref> قاضی سوئیسی مسئول تحقیق در سال ۱۳۷۶رسماً «یک مقام بلندپایهٌ دولت ایران» را در پشت این عملیات تروریستی معرفی کرد. دوماه بعداز ترور، پلیس سوئیس در یک گزارش ۵۲صفحه‌یی پیرامون این جنایت اعلام کرد: «ما عمیقاً یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل آقای کاظم رجوی دست داشته‌اند»<ref group="پاورقی">اطلاعیهٌ مطبوعاتی قاضی تحقیق رولان شاتلن، 22ژوئن 1990 «در حال حاضر مقامات پلیس مسئول پیگیری تحقیقات، شواهد و مدارکی جمع‌آوری نموده‌اند که اجازه می‌دهد دست داشتن یک یا چند سرویس رسمی ایران در ترور آقای کاظم رجوی تأیید گردد».  گزارش 52 صفحه‌یی پلیس سوئیس، ژوئن1990 «در این مرحله از تحقیقات و با توجه به وقایع فوق که نه به تصادف بلکه به معجزه بستگی دارند، ما عمیقاً‌یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً‌در قتل آقای کاظم رجوی دخالت داشته‌اند».  احضار دیپلومات  جمهوری اسلامی توسط دولت سوئیس خبرگزاری فرانسه 22ژوئن90: قاضی رولان شاتلن اعلام کرد که "یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل کاظم رجوی نمایندهٌ مقاومت ایران در اروپا دست داشته‌اند". وی می‌نویسد که تحقیقات به این نتیجه رسید که سیزده نفر "که همگی با پاسپورتهای سرویس ایران که عنوان "در حال مأموریت" در آن ثبت شده بود، به صورت تنگاتنگی در این قضیه شرکت داشته‌اند. نمایندهٌ وزارت امور خارجه سوئیس ضمن احضار یک دیپلومات ایرانی به او گفت که دولت سوئیس اتهاماتی که متوجه برخی از سرویسهای رسمی ایران شده‌اند را تجزیه و تحلیل خواهد کرد و در صورت لزوم اقداماتی که در چنین مواردی اجباری است، را اتخاذ خواهد کرد. وی منتفی نمی‌داند که "در صورتی که برایش مسلم شود که دیپلوماتهایی که اعتبارنامه گرفته‌اند و یا کارکنان ایرانی که در سوئیس به کار اشتغال دارند، در این قضیه دست داشته‌اند، به نتیجه‌گیری مناسب بپردازد". وی افزود: "از 10 تا 24آوریل "کماندوهایی" وارد سوئیس شدند" و در خلال آن عاملین قتل، قربانیشان را تحت نظر قرار دادند". شاتلن اشاره نمود که تحقیقاتی که با همکاری پلیسهای خارجی انجام گرفته‌است، ثابت نموده که روابط تنگاتنگی بین قضیه کوپه و قتلهای دیگر که در سالهای اخیر در اروپا انجام گرفته‌اند، وجود دارد».</ref>
 
آزادی تروریستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی
 
شاتلن قاضی سوئیسی پروندهٌ کاظم رجوی چندین بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلین کاظم رجوی را برای محاکمه در سوئیس به این کشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملی» از این کار سر باز زد. در آخرین روزهای سال۱۹۹۳ (دیماه۱۳۷۲) یک هیأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به ریاست حجازی رئیس عملیات ویژهٌ دفتر خامنه‌ای (بالاترین نفر هماهنگ‌کنندهٌ ترروها و قتلهای زنجیره‌یی)، حسین تقوی معاونت برون‌مرزی اطلاعات و علیرضا معیری مشاور سیاسی رفسنجانی (سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه در دوره بعد) از تهران به پاریس آمدند و بعداز یک معامله در ۸دیماه۷۲ این دو تروریست را با خود به تهران بردند. در ۲۹دسامبر (۸دی)، وزارت خارجه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس<ref group="پاورقی">ماهنامهٌ آلمانی تروریسموس، ارگان بنیاد تحقیق در مورد تروریسم، دسامبر1991 از زمان سقوط سلطنت در تهران، سوئیس به‌عنوان "سرپل" اروپایی برای سرویسهای اطلاعاتی ایران به‌شمار می‌رود. تشکیل این سرپل به زمان امام خمینی برمی‌گردد. این سرپل طی سالها هم‌چنان گسترش یافته و امروز یک مرکز لجستیکی قابل توجه دراختیار دارد. یک ساختمان بدون نام در ژنو در خیابان شماپتی‌ساکنکس شمارهٌ28، نه چندان دور از هتل اینترکنتینتال که سرویس اطلاعاتی ایران واواک (مخفف وزارت اطلاعات و امنیت کشور) در آن مستقر است.  قبل از جنگ خلیج مقامهای آمریکایی این محل را یک مرکز محوری واقعی که مهمترین محل تصمیم‌گیری برای اعمال سوءقصد و اعدام مخالفین است تلقی کردند. آمریکاییها  چندین بار زنگ خطر را به صدا درآورده‌بودند. در سال1988 آنها سعی کردند از قبول‌کردن استوارنامهٌ سید محمود ملائک به‌عنوان سفیر ایران در برن جلوگیری کنند. این فرد ضمناً یکی از عوامل گروگانگیری دیپلوماتهای آمریکایی در سال1979 در تهران می‌باشد. سال گذشته ایالات متحده به صورت دیپلوماتیک نارضایتی خود از عدم تمایل سوئیس مبنی بر محکومیت ایران بعد از ترور کاظم رجوی، برادر و سخنگوی رهبر مجاهدین خلق مسعود رجوی در ژنو را ابراز کرد.  در روز 22ژوئن1990 استدلالات رولن شاتلن قاضی تحقیقاتی سوئیسی که با پروندهٌ کاظم رجوی به‌عنوان فشاری بر مقامات دولتی ایران محسوب می‌شود. بعد از دو ماه فعالیت برای کشف جریان، قاضی کانتون‌وود توانست ثابت کند که این مخالف ایرانی چگونه به‌قتل رسیده‌است. مجموعاً 13نفر در عملیات شرکت داشته‌اند که اولین مأموریتشان را به‌نام مأموریت "شناسایی" در سال1989 شروع کرده بودند. تمام اشخاص شرکت‌کننده در آن، پاسپورت خدمت ایرانی با علامت: "مأمورین ویژه" در اختیار داشتند که اغلب آنان در هتلهای ژنو زندگی می‌کردند.</ref>مسترد نخواهند شد.
 
سوئیس به این اقدام فرانسه<ref>روزنامهٌ فرانسوی پاریزین 18دی72:  گزارش پلیس امنیت استان وود اطمینان می‌دهد که یک یا چند سرویس رسمی (رژیم ایران) به‌طور غیرمستقیم در قتل کاظم رجوی دست دارند. پلیس که مطئمن است سرویسهای مخفی ایران در این جریان عمل کرده‌اند به کیس یک دیپلومات ایرانی که در امارات متحده عربی خدمت می‌کرد، توجه خاص نشان می‌دهد. این مرد در روزهای قبل از سوءقصد علیه رجوی در ژنو به‌سر می‌برد. هادی نجف‌آبادی از هتل اینترکنتینانتال یک سری تلفن به تهران و بعد به هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل یا مستقیماً به سفیر سیروس ناصری زده بود.</ref>اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در ۲آذر۷۳ رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه<ref>خبرگزاری فرانسه 14دی72</ref>نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.<ref>مجلهٌ تایم 21مارس1994</ref>
 
بازگشایی پروندهٌ قتل کاظم رجوی
 
روزنامهٌ لوکوریه (سوئیس) ۴ژوییهٌ۹۷: تحولات جدید در ادامه تحقیقات در قضیهٌ مرگ کاظم رجوی در کوپه انجام می‌گیرد. یک قضیهٌ جدید جاسوسی می‌تواند روابط بین سوئیس و تهران را تیره کند. وزیر امور عامهٌ سوئیس یک تحقیق برای سرویس اطلاعات سیاسی را آغاز کرد. این تصمیم به‌وسیله آخرین تحولات در تحقیق مربوط به مرگ کاظم رجوی فراهم شد. در طی تحقیقاتشان، مقامات قضایی سوئیس فقط اطلاعات دربارهٌ ۱۳مظنون به‌ویژه دو ایرانی که به‌وسیله فرانسه در سال۹۳ به ایران فرستاده شدند، به‌دست نیاوردند، بلکه هم‌چنین به شواهد جدیدی رسیدند که دادستان کل، کارلا دل پونته را به بازگشایی یک تحقیق برای جاسوسی واداشت.
 
شاتلن: ما قاتلان را می‌شناسیم و می‌دانیم در کشورشان چه مشاغلی دارند
 
خبرگزاری آسوشیتدپرس ۱۱ژوئن۹۷: رولان شاتلن در مورد قاتلان گفت «ما آنها را می‌شناسیم و می‌دانیم چه شغل‌هایی در کشور خود دارند». پاسپورتهای قاتلان جعلی بوده‌اند و «ما می‌دانیم از کجا آمده‌اند».
 
شاتلن: قاتلان، امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند
 
خبرگزاری سوئیس ۱۲ژوئن۹۷:قاضی شاتلن کاملاً قانع شده‌است که دستور برای کشتن کاظم رجوی از تهران آمده‌است.  طبق گفتهٌ شاتلن هر دو نفری که توسط سوئیس مورد تعقیب قرار دارند و از فرانسه به ایران تحویل داده شدند به‌عنوان مظنونین اصلی بودند که امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند.
 
شاتلن:دستور قتل کاظم رجوی از یک وزارتخانه آمده‌است
 
روزنامهٌ ۲۴ساعت ۱۳ژوئن۹۷: رولان شاتلن قاضی تحقیق گفت: با کمک اطلاعاتی که ما توانستیم در آلمان به‌دست بیاوریم دقیقاً می‌دانیم که اعضای کماندویی که رجوی را کشته‌است، چه کسانی بوده‌اند. هم‌چنین می‌دانیم نقشی که هرکدام داشته‌اند چه بوده‌است. علاوه بر این ما عکسهای آنها را در اختیار داریم. اغلب این ۱۳مظنون که در تحقیق ما زیر سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامی مستعار عمل می‌کرده‌اند. ازاین به بعد ما اسامی جدید آنها را در ایران می‌دانیم و می‌دانیم که در کدام سرویس کار می‌کنند.
 
قاتلان کاظم رجوی، عاملان قتلهای زنجیره‌یی سیاسی
 
بسیاری از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند که در سالهای بعد در جریان قتلهای زنجیره‌یی دست داشتند. سعید امامی در زمان ریشهری در معاونت خارجی وزارت اطلاعات با حجازی کار می‌کرد و چنان‌که شاهدC می‌گوید گزارشهای «حاج خانم» یعنی همان جاسوس سوئیسی به‌دست او می‌رسید و طرح ترور دکتر کاظم را دنبال می‌کرد. در زمان فلاحیان هم در معاونت امنیت، هم‌چنان ترورهای خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دکتر را  هدایت می‌کرد.
 
کورش فولادی نمایندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروریستی که در انگلیس در انفجاربمب دستگیر شد و زندانی بود) از جناح دوم خردادیها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاریخ۷تیر ۷۸ به‌دنبال خودکشی سعید امامی گفته بود: «… این‌که می‌گویند آرسنیک خورده و خودکشی کرده واقعی نیست… یک آدم مهمی که حتی در توالت هم او را زیر نظر دارند چگونه این‌کار را کرده‌است؟ حالا باید تکلیف این روشن بشود که چطوری شده؟ آدمی است که این‌همه قتل کرده. این کسی است که مسئول کشتن کاظم رجوی بوده‌است. چطوری شده که خود کشی کند؟»
 
در میان قاتلان کاظم رجوی، محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.
 
سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.


یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن۷۸ برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.
سه سال بعد، سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ ۱۴ نوامبر۱۹۹۲ (۲۳ آبان ۱۳۷۱) به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی رژیم ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه شده‌اند و نام اصلی این دو محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند. این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری با پاسپورت ایرانی و محسن شریفی اصفهانی با پاسپورت ایرانی به فرانسه وارد شدند. در تاریخ ۱۵ نوامبر۹۲ فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. در آخرین روزهای سال۱۹۹۳ (دیماه۱۳۷۲) یک هیئت سه‌نفره ازحکومت ایران از تهران به پاریس رفته و بعد از یک مذاکره در ۸دیماه۷۲ این دو تروریست را با خود به تهران بردند.


'''ترور محمدحسین نقدی نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا'''
۲۹ دسامبر (۸ دی۷۲)، وزارت خارجه فرانسه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس مسترد نخواهند شد. سوئیس به این اقدام فرانسه اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در ۲ آذر۷۳ رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.


محمدحسین نقدی عضو و نمایندهٌ شورای ملی مقاومت در ایتالیا در ساعت۹٫۳۰ روز ۲۵اسفند۷۱ در حالی‌که عازم محل کارش بود در میدان البا شهر رم توسط دو تروریست جمهوری اسلامی که سوار بر یک موتور بودند مورد سوءقصد قرار گرفت و به قتل رسید.
==== ترور [[محمدحسین نقدی]] نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا ====
[[محمدحسین نقدی]] عضو و نمایندهٌ شورای ملی مقاومت در ایتالیا در ساعت۹٫۳۰ روز ۲۵اسفند۷۱ در حالی‌که عازم محل کارش بود در میدان البا شهر رم توسط دو تروریست جمهوری اسلامی که سوار بر یک موتور بودند مورد سوءقصد قرار گرفت و به قتل رسید.


محمدحسین نقدی تیرماه۱۳۶۰ به‌عنوان کاردار سفارت رژیم در ایتالیا منصوب شد، اما ۸ماه بعد یعنی در اسفند۱۳۶۰ وی سفارت را ترک کرد و به صفوف مقاومت ایران پیوست و عضو هیأت نمایندگی شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا و سپس از سال۶۳ نمایندهٌ مسئول شورا در این کشور شد.<ref group="پاورقی">مجاهدین در پاسخ به اینکه چرا رژیم ایران تصمیم به ترور نقدی گرفت می‌گویند: نقدی پس از پیوستن به شورای ملی مقاومت همه تلاش خود را در ایتالیا وقف روشن کردن طبقه سیاسی ایتالیا نسبت به فاجعه ای که در ایران می‌گذشت وحمایت از مدافعین ایرانی دمکراسی وحقوق بشر یعنی شورای ملی مقاومت نمود. او توانست حمایت بسیاری از احزاب وشخصیتهای سیاسی و پارلمان این کشور را از برنامه‌های شورا جلب کند. آخرین اقدام وی بیانیه رسمی بود که از کمیسیون خارجی مجلس ایتالیا صادر شد و از دولت ایتالیا خواست که مذاکرات رسمی خود را با شورای ملی مقاومت آغاز نماید؛ و به همین دلیل هم کاندید ترور از سوی جمهوری اسلامی گردید.</ref>
محمدحسین نقدی تیرماه۱۳۶۰ به‌عنوان کاردار سفارت رژیم در ایتالیا منصوب شد، اما ۸ماه بعد یعنی در اسفند۱۳۶۰ وی سفارت را ترک کرد و به صفوف مقاومت ایران پیوست و عضو هیأت نمایندگی شورای‌ملی مقاومت در ایتالیا و سپس از سال۶۳ نمایندهٌ مسئول شورا در این کشور شد.<ref group="پاورقی">مجاهدین در پاسخ به اینکه چرا رژیم ایران تصمیم به ترور نقدی گرفت می‌گویند: نقدی پس از پیوستن به شورای ملی مقاومت همه تلاش خود را در ایتالیا وقف روشن کردن طبقه سیاسی ایتالیا نسبت به فاجعه ای که در ایران می‌گذشت وحمایت از مدافعین ایرانی دمکراسی وحقوق بشر یعنی شورای ملی مقاومت نمود. او توانست حمایت بسیاری از احزاب وشخصیتهای سیاسی و پارلمان این کشور را از برنامه‌های شورا جلب کند. آخرین اقدام وی بیانیه رسمی بود که از کمیسیون خارجی مجلس ایتالیا صادر شد و از دولت ایتالیا خواست که مذاکرات رسمی خود را با شورای ملی مقاومت آغاز نماید؛ و به همین دلیل هم کاندید ترور از سوی جمهوری اسلامی گردید.</ref>


فتوای ترور
===== فتوای ترور محمدحسین نقدی =====
 
بنا به گفته منابع مقاومت ایران فتوای ترور نقدی ابتدا از طرف شخص خمینی صادر شد. اما طبق گفته مصباحی شاهد C دستور قتل به صورت فتوا توسط خامنه ای داده شده بود (چراکه بر اساس معیارهای دینی فتوای کسی که می‌میرد با خود او می‌میرد. به این دلیل این فرمان توسط رهبر جدید جمهوری اسلامی یعنی خامنه ای تجدید گردید  که از سوی بخش عملیاتی وابسته به وزارت اطلاعات می‌بایستی انجام پذیرد. آنها می‌گویند این موضوع در پروندهٌ قضایی نقدی از سوی مقامات امنیتی ایتالیا نیز مورد تأیید قرار گرفته‌است. از همان ابتدا واحد اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست‌وزیری مسئولیت اجرای این ترور را به‌عهده گرفتند. بعداز تشکیل وزارت اطلاعات، معاونت خارجی این وزارتخانه به ریاست حجازی برای اجرای این ترور مأمور شد. در سال۶۱ شماری از عناصر اطلاعاتی سفارت از جمله فردی به‌نام مهدی مقدم سامان در خیابان به نقدی حمله‌ور شدند که با عکس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند. تلاش مجدد برای ترور نقدی به سالهای بعد برمی‌گردد<ref>منابع مقاومت آن را به شکست جمهوری اسلامی در عملیات نصریک ارتباط می‌دهند. آنها می‌گویند تلاش برای اجرای ترور با رفتن مسعود رجوی از پاریس به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش که آنرا آغازی برای شکست جمهوری اسلامی در جنگ و از جمله شکست در حملهٌ موسوم به نصریک علیه مجاهدین در بهار66 مجددا آغاز شد. آنها می‌گویند این شکست‌ها موجب شد جمهوری اسلامی یک بار دیگر تصمیم به ترور فعالان مقاومت در خارج کشور بگیرد و یکی از هدفهای این عملیات محمدحسین نقدی بود. مجاهدین با پی بردن به‌موقع به این موضوع توانستند با اقدامات امنیتی و حفاظتی و با اطلاع به مقامات پلیس از وقوع آن جلوگیری کنند. در گزارش مقامات امنیتی ایتالیا به‌تاریخ 9اردیبهشت66 آمده‌است «سرویسهای ایران قصد انجام سوءقصد علیه مقامات سازمان مجاهدین خلق در اروپا را دارند که هدف در ایتالیا نقدی خواهد بود. این طرح به‌دنبال شکست عملیات نصریک که توسط نیروهای ایرانی در چهارچوب جنگ ایران و عراق علیه پایگاه‌های مخالفین انجام گرفت، مطرح شد. آنها تصمیم گرفتند عملیات را به‌جای متمرکز کردن روی پایگاه‌ها، روی افراد مخالف به صورت فیزیکی شروع کنند».</ref>
بنا به گفته منابع مقاومت ایران فتوای ترور نقدی ابتدا از طرف شخص خمینی صادر شد. اما طبق گفته مصباحی شاهد C دستور قتل به صورت فتوا توسط خامنه ای داده شده بود (چراکه بر اساس معیارهای دینی فتوای کسی که می‌میرد با خود او می‌میرد. به این دلیل این فرمان توسط رهبر جدید جمهوری اسلامی یعنی خامنه ای تجدید گردید  که از سوی بخش عملیاتی وابسته به وزارت اطلاعات می‌بایستی انجام پذیرد. آنها می‌گویند این موضوع در پروندهٌ قضایی نقدی از سوی مقامات امنیتی ایتالیا نیز مورد تأیید قرار گرفته‌است. از همان ابتدا واحد اطلاعات سپاه و اطلاعات نخست‌وزیری مسئولیت اجرای این ترور را به‌عهده گرفتند. بعداز تشکیل وزارت اطلاعات، معاونت خارجی این وزارتخانه به ریاست حجازی برای اجرای این ترور مأمور شد. در سال۶۱ شماری از عناصر اطلاعاتی سفارت از جمله فردی به‌نام مهدی مقدم سامان در خیابان به نقدی حمله‌ور شدند که با عکس‌العمل او و همسرش مجبور به فرار از صحنه شدند. تلاش مجدد برای ترور نقدی به سالهای بعد برمی‌گردد<ref>منابع مقاومت آن را به شکست جمهوری اسلامی در عملیات نصریک ارتباط می‌دهند. آنها می‌گویند تلاش برای اجرای ترور با رفتن مسعود رجوی از پاریس به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش که آنرا آغازی برای شکست جمهوری اسلامی در جنگ و از جمله شکست در حملهٌ موسوم به نصریک علیه مجاهدین در بهار66 مجددا آغاز شد. آنها می‌گویند این شکست‌ها موجب شد جمهوری اسلامی یک بار دیگر تصمیم به ترور فعالان مقاومت در خارج کشور بگیرد و یکی از هدفهای این عملیات محمدحسین نقدی بود. مجاهدین با پی بردن به‌موقع به این موضوع توانستند با اقدامات امنیتی و حفاظتی و با اطلاع به مقامات پلیس از وقوع آن جلوگیری کنند. در گزارش مقامات امنیتی ایتالیا به‌تاریخ 9اردیبهشت66 آمده‌است «سرویسهای ایران قصد انجام سوءقصد علیه مقامات سازمان مجاهدین خلق در اروپا را دارند که هدف در ایتالیا نقدی خواهد بود. این طرح به‌دنبال شکست عملیات نصریک که توسط نیروهای ایرانی در چهارچوب جنگ ایران و عراق علیه پایگاه‌های مخالفین انجام گرفت، مطرح شد. آنها تصمیم گرفتند عملیات را به‌جای متمرکز کردن روی پایگاه‌ها، روی افراد مخالف به صورت فیزیکی شروع کنند».</ref>


اعزام تیم ترور
===== اعزام تیم ترور محمدحسین نقدی =====
 
منابع مقاومت ایران می‌گویند در سال۶۶ حجازی و معاون او سعید امامی طرح ترور را تهیه و چندین بار اقدام به شناسایی کردند ولی با کشف به‌موقع این تصمیمات توسط مقاومت، طرح با شکست مواجه شد. یک بار دیگر در اسفند سال۶۷ وزارت اطلاعات در صدد اجرای این طرح برآمد و به این منظور برای تروریستی به‌نام حمید پرنده (متولد سال۱۳۴۰ در تهران) به‌عنوان دیپلومات از دولت ایتالیا تقاضای پذیرش کردند. اما مقامات امنیتی ایتالیا به‌رغم اصرار سفیر جمهوری اسلامی با تقاضای ویزای او موافقت نکردند. از این رو اجرای طرح بار دیگر به تعویق افتاد. بعداز مرگ خمینی شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی، لیستی از این مخالفین را برای ترور مشخص کرد. در این لیستها اسامی افرای مانند دکتر صالح رجوی، محمدحسین نقدی، هادی مهابادی، محمد محدثین، جلال گنجه‌ای، منوچهر هزارخانی، عباس داوری، پرویز خزایی، ابوالقاسم رضایی به چشم می‌خورد. طرح ترور نقدی بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در دستور قرار داشت. روز ۴خرداد سال۶۹ یک نفر ناشناس با منزل آقای نقدی تماس گرفت و با زبان ایتالیایی ولی با لهجهٌ خارجی گفت که می‌خواهد با خانم نقدی صحبت کند. آقای نقدی خود گوشی را برمی‌دارد. تلفن‌کننده که متوجه می‌شود جواب دهنده خود آقای نقدی است به فارسی می‌گوید: «می‌خواستم به همسرت بگویم که حکم صادره از جانب خمینی مورخ ژوئن۱۹۸۲ فعال شده‌است و به‌زودی به اجرا گذاشته خواهد شد». وزارت اطلاعات در خرداد۶۹ دیپلومات وابسته به این وزارت محمود آخوندزاده بسطی<ref>او برادر مهدی آخوندزاده بسطی است که فرماندهی ترور دکتر کاظم رجوی در 4اردیبهشت69 را به‌عهده داشت. نقدی خبر انتصاب این مزدور را به مقامات امنیتی ایتالیا اطلاع داد. آن‌چنان‌که در پرونده منعکس شده‌است مقامات امنیتی این تهدید را جدی ارزیابی می‌کنند.</ref> را با سمت معاون کنسول میلان به‌منظور شناساییهای ضروری برای اجرای این طرح، به ایتالیا فرستاد.
منابع مقاومت ایران می‌گویند در سال۶۶ حجازی و معاون او سعید امامی طرح ترور را تهیه و چندین بار اقدام به شناسایی کردند ولی با کشف به‌موقع این تصمیمات توسط مقاومت، طرح با شکست مواجه شد. یک بار دیگر در اسفند سال۶۷ وزارت اطلاعات در صدد اجرای این طرح برآمد و به این منظور برای تروریستی به‌نام حمید پرنده (متولد سال۱۳۴۰ در تهران) به‌عنوان دیپلومات از دولت ایتالیا تقاضای پذیرش کردند. اما مقامات امنیتی ایتالیا به‌رغم اصرار سفیر جمهوری اسلامی با تقاضای ویزای او موافقت نکردند. از این رو اجرای طرح بار دیگر به تعویق افتاد. بعداز مرگ خمینی شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی، لیستی از این مخالفین را برای ترور مشخص کرد. در این لیستها اسامی افرای مانند دکتر صالح رجوی، محمدحسین نقدی، هادی مهابادی، محمد محدثین، جلال گنجه‌ای، منوچهر هزارخانی، عباس داوری، پرویز خزایی، ابوالقاسم رضایی به چشم می‌خورد. طرح ترور نقدی بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در دستور قرار داشت. روز ۴خرداد سال۶۹ یک نفر ناشناس با منزل آقای نقدی تماس گرفت و با زبان ایتالیایی ولی با لهجهٌ خارجی گفت که می‌خواهد با خانم نقدی صحبت کند. آقای نقدی خود گوشی را برمی‌دارد. تلفن‌کننده که متوجه می‌شود جواب دهنده خود آقای نقدی است به فارسی می‌گوید: «می‌خواستم به همسرت بگویم که حکم صادره از جانب خمینی مورخ ژوئن۱۹۸۲ فعال شده‌است و به‌زودی به اجرا گذاشته خواهد شد». وزارت اطلاعات در خرداد۶۹ دیپلومات وابسته به این وزارت محمود آخوندزاده بسطی<ref>او برادر مهدی آخوندزاده بسطی است که فرماندهی ترور دکتر کاظم رجوی در 4اردیبهشت69 را به‌عهده داشت. نقدی خبر انتصاب این مزدور را به مقامات امنیتی ایتالیا اطلاع داد. آن‌چنان‌که در پرونده منعکس شده‌است مقامات امنیتی این تهدید را جدی ارزیابی می‌کنند.</ref> را با سمت معاون کنسول میلان به‌منظور شناساییهای ضروری برای اجرای این طرح، به ایتالیا فرستاد.


خط ۷۱۹: خط ۶۴۲:
در فروردین سال۷۱ اکبر خوشکوش<ref group="پاورقی">اکبر خوشکوش مشاور عملیاتی سرمدی معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در زمان دری نجف‌آبادی بود. وی از لمپنهای یاخچی‌آباد تهران و از دوستان سعید حجاریان و عباس عبدی است. از بهمن سال57 با سعید حجاریان در کمیته به‌فعالیت پرداخت و از سال58 از کسانی بود که حملات چماقداران علیه مجاهدین را در تهران سازمان می‌داد. از بهمن59 در کمیتهٌ نازی‌آباد شکنجه و بازجویی از هواداران مجاهدین را شروع کرد و بعداز 30خرداد از شکنجه‌گران زندان اوین شد. به توصیهٌ لاجوردی بعداز تشکیل وزارت اطلاعات خوشکوش به این وزارتخانه منتقل شد و در تیمهای ضربت (تروریستی) معاونت خارجی قرار گرفت. در قتلهای زنجیره‌یی فاش شد: «اکبر خوشکوش از جمله کسانی است که در وزارت اطلاعات به «فرنگی کاری» معرو ف هستند و در ترورهای خارج کشور دست دارد».</ref>از  تروریستهای وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهنی<ref group="پاورقی">منصور آهنی عضو تیمهای ترور وزارت اطلاعات است که در سال70 به کانادا فرستاده شد و متقاضی پناهندگی شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امکانات پناهندگی برای کارهای تروریستی خود در خارج استفاده کند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندمیل کانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پیش منصور آهنی، تلفنی از مربی سابقش رئیس جوخهٌ آدمکشی ایران دریافت کرد. تماس تلفنی از ایران درست چند هفته پس از این که منصور آهنی رسماً در دادگاهی در تورنتو درخواست پناهندگی کرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقای آهنی که توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران برای کشتن آموزش دیده بود در آپارتمانی در دان میلز با همسرش و دو مردی که در مرکز پناهندگان ملاقات کرده بود، مستقر شده بود. او در برگرکینگز در مرکز تورنتو همبرگر درست می‌کرد.  تلفن کننده فارسی حرف می‌زد. او گفت جای آقای آهنی خالی است و می‌خواهد او را دوباره در اروپا در جایی دنج ببیند. تلفن‌کننده نیازی نداشت خود را معرفی کند.  او صدا را می‌شناخت. او علی‌اکبر بود که برای سرویسهای اطلاعاتی غربی تحت نام اکبر خوشکوش شناخته می‌شود. آقای خوشکوش در ایران معروف بود. او رئیس جوخه‌های قتل در خارج بود.  هفت سال پیش در تهران او به آقای آهنی آموزش داده بود که چگونه از موشک‌انداز دستی استفاده کند و چگونه از یک اتومبیل در حال حرکت بیرون بپرد و چهار گلوله به قلب و یکی به مغز یک مرد خالی کند و بعد دوباره سوار اتومبیل شود. آقای آهنی که پنج ماه قبل از آن در اکتبر1991 به کانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقای خوشکوش گفت که برایش پول می‌فرستد تا یک پاسپورت تقلبی بخرد؛ بنابراین آقای آهنی طرحهای ملاقات مخفیانه در اروپا را شروع کرد».</ref>که برای ترور محمدحسین نقدی به ایتالیا آمده بودند با ۳۰هزار دلار اسکناس تقلبی و یک‌سری مدارک توسط پلیس دستگیر شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشکوش که پاسپورت دیپلوماتیک داشت به تهران رفت و آهنی به کانادا رفت که توسط پلیس این کشور دستگیر شد.
در فروردین سال۷۱ اکبر خوشکوش<ref group="پاورقی">اکبر خوشکوش مشاور عملیاتی سرمدی معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در زمان دری نجف‌آبادی بود. وی از لمپنهای یاخچی‌آباد تهران و از دوستان سعید حجاریان و عباس عبدی است. از بهمن سال57 با سعید حجاریان در کمیته به‌فعالیت پرداخت و از سال58 از کسانی بود که حملات چماقداران علیه مجاهدین را در تهران سازمان می‌داد. از بهمن59 در کمیتهٌ نازی‌آباد شکنجه و بازجویی از هواداران مجاهدین را شروع کرد و بعداز 30خرداد از شکنجه‌گران زندان اوین شد. به توصیهٌ لاجوردی بعداز تشکیل وزارت اطلاعات خوشکوش به این وزارتخانه منتقل شد و در تیمهای ضربت (تروریستی) معاونت خارجی قرار گرفت. در قتلهای زنجیره‌یی فاش شد: «اکبر خوشکوش از جمله کسانی است که در وزارت اطلاعات به «فرنگی کاری» معرو ف هستند و در ترورهای خارج کشور دست دارد».</ref>از  تروریستهای وزارت اطلاعات به‌همراه منصور آهنی<ref group="پاورقی">منصور آهنی عضو تیمهای ترور وزارت اطلاعات است که در سال70 به کانادا فرستاده شد و متقاضی پناهندگی شد. جمهوری اسلامی در صدد بود از امکانات پناهندگی برای کارهای تروریستی خود در خارج استفاده کند. چند سال بعد روزنامهٌ گلوب اندمیل کانادا در21 آذرماه77 نوشت: «شش سال پیش منصور آهنی، تلفنی از مربی سابقش رئیس جوخهٌ آدمکشی ایران دریافت کرد. تماس تلفنی از ایران درست چند هفته پس از این که منصور آهنی رسماً در دادگاهی در تورنتو درخواست پناهندگی کرده بود صورت گرفت. تاآن زمان آقای آهنی که توسط یک شاخهٌ ویژهٌ دولت ایران برای کشتن آموزش دیده بود در آپارتمانی در دان میلز با همسرش و دو مردی که در مرکز پناهندگان ملاقات کرده بود، مستقر شده بود. او در برگرکینگز در مرکز تورنتو همبرگر درست می‌کرد.  تلفن کننده فارسی حرف می‌زد. او گفت جای آقای آهنی خالی است و می‌خواهد او را دوباره در اروپا در جایی دنج ببیند. تلفن‌کننده نیازی نداشت خود را معرفی کند.  او صدا را می‌شناخت. او علی‌اکبر بود که برای سرویسهای اطلاعاتی غربی تحت نام اکبر خوشکوش شناخته می‌شود. آقای خوشکوش در ایران معروف بود. او رئیس جوخه‌های قتل در خارج بود.  هفت سال پیش در تهران او به آقای آهنی آموزش داده بود که چگونه از موشک‌انداز دستی استفاده کند و چگونه از یک اتومبیل در حال حرکت بیرون بپرد و چهار گلوله به قلب و یکی به مغز یک مرد خالی کند و بعد دوباره سوار اتومبیل شود. آقای آهنی که پنج ماه قبل از آن در اکتبر1991 به کانادا آمده بود گفت: من پول و پاسپورت ندارم. آقای خوشکوش گفت که برایش پول می‌فرستد تا یک پاسپورت تقلبی بخرد؛ بنابراین آقای آهنی طرحهای ملاقات مخفیانه در اروپا را شروع کرد».</ref>که برای ترور محمدحسین نقدی به ایتالیا آمده بودند با ۳۰هزار دلار اسکناس تقلبی و یک‌سری مدارک توسط پلیس دستگیر شده و هر دو نفر اخراج شدند. خوشکوش که پاسپورت دیپلوماتیک داشت به تهران رفت و آهنی به کانادا رفت که توسط پلیس این کشور دستگیر شد.


تلاش مجدد برای وارد کردن پرنده
===== تلاش مجدد برای وارد کردن حمید پرنده در ترور محمدحسین نقدی =====
 
بعداز شکست تیم، خوشکوش، تصمیم گرفت به‌رغم این‌که وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اسفند۶۷ با دادن ویزای دیپلوماتیک به حمید پرنده مخالف کرده بود، مجدداً برای او در خواست ویزا کند. پرنده از ژانویهٌ ۱۹۸۸ تا ژوئن۱۹۹۰ به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت کرده بود.
بعداز شکست تیم، خوشکوش، تصمیم گرفت به‌رغم این‌که وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اسفند۶۷ با دادن ویزای دیپلوماتیک به حمید پرنده مخالف کرده بود، مجدداً برای او در خواست ویزا کند. پرنده از ژانویهٌ۱۹۸۸ تا ژوئن۱۹۹۰ به‌عنوان مسئول رمز در سفارت جمهوری اسلامی در بن خدمت کرده بود.


مقامات آلمانی او را در طول مقطع یاد شده یک مقام مهم سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارزیابی کرده و در رابطه با فعالیتهای تروریستی به او مظنون بودند. در ۲۳تیر۷۱ وزارت‌خارجهٌ ایتالیا درخواست ویزای دیپلوماتیک پرنده را به‌عنوان دیپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد کرد. ارگانهای امنیتی به‌دلیل «ظن مشارکت در فعالیتهای تروریستی و تهدیداتی که برای امنیت کشور می‌تواند داشته باشد» با اعطای ویزا به او مخالفت کردند. وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اواخر شهریور۷۱  یک بار دیگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاک ایتالیا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاریخ ۳آذر۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ ۰۰۸۶۲۵ برای یک مأموریت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت۲۳٫۴۵ از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولایتی خواست به فشار دیپلوماتیک برای دریافت ویزا برای پرنده متوسل شود. این‌بار برای پرنده به‌عنوان یکی از نفرات نزدیک و مورد اعتماد ولایتی از دولت ایتالیا تقاضای ویزای دیپلوماتیک شد و به سفیر ایتالیا در تهران گوشزد کردند که ولایتی عدم موافقت با این ویزا را به عدم اعتماد به خودش تفسیر خواهد کرد و ناچار به‌عمل متقابل می‌شود.
مقامات آلمانی او را در طول مقطع یاد شده یک مقام مهم سرویسهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارزیابی کرده و در رابطه با فعالیتهای تروریستی به او مظنون بودند. در ۲۳تیر۷۱ وزارت‌خارجهٌ ایتالیا درخواست ویزای دیپلوماتیک پرنده را به‌عنوان دیپلومات سفارت جمهوری اسلامی در رم رد کرد. ارگانهای امنیتی به‌دلیل «ظن مشارکت در فعالیتهای تروریستی و تهدیداتی که برای امنیت کشور می‌تواند داشته باشد» با اعطای ویزا به او مخالفت کردند. وزارت‌خارجهٌ ایتالیا در اواخر شهریور۷۱  یک بار دیگر عدم موافقتش با حضور پرنده در خاک ایتالیا را به جمهوری اسلامی اطلاع داد. علیرغم این در تاریخ ۳آذر۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ ۰۰۸۶۲۵ برای یک مأموریت اعلام‌نشده وارد رم شد و همان روز در ساعت۲۳٫۴۵ از فرودگاه رم به تهران بازگشت. در ادامه وزارت اطلاعات از ولایتی خواست به فشار دیپلوماتیک برای دریافت ویزا برای پرنده متوسل شود. این‌بار برای پرنده به‌عنوان یکی از نفرات نزدیک و مورد اعتماد ولایتی از دولت ایتالیا تقاضای ویزای دیپلوماتیک شد و به سفیر ایتالیا در تهران گوشزد کردند که ولایتی عدم موافقت با این ویزا را به عدم اعتماد به خودش تفسیر خواهد کرد و ناچار به‌عمل متقابل می‌شود.


به‌رغم این اصرار ارگانهای ذیربط امنیتی در ایتالیا هم‌چنان با ورود پرنده به ایتالیا مخالفت کردند. اما وزارت‌خارجهٌ ایتالیا با طرح این موضوع که ندادن ویزا به پرنده به روابط دو کشور ضربه می‌زند خواهان تجدیدنظر در تصمیم ارگانهای امنیتی شد. بالاخره در اوایل دیماه۷۱ با ویزای ورود برای وی موافقت کردند. در روز ۱۸دیماه۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک شمارهٌ۰۱۰۲۳۶ وارد رم شد، او به مقامات ایتالیا آدرس «سفارت جمهوری اسلامی ایران» را به‌عنوان محل سکونت خودش داد؛ ولی چنان‌که در پرونده منعکس است تا ۲۷اسفند یعنی دو روز بعداز ترور، ارگانهای امنیتی ایتالیا هیچ اطلاعی از وی نداشتند. پرنده در حالی‌که شغل رسمی او مسئول رمز سفارت بود ولی از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصمیم‌گیری و اعتبار بالایی حتی نسبت به  شخص سفیر برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات که بعنوان دیپلومات وارد ایتالیا می‌شدند بدون مراجعه به سفیر، به‌طور مستقیم به او مراجعه می‌کردند. در همین رابطه سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا در هفتهٌ اول اسفند برای توجیه طرح ترور به تهران احضار شد و بعداز توجیه به ایتالیا بازگشت. در ۱۱اسفند۷۱ خامنه‌ای طی حکمی سرهنگ محمدرضا نقدی (پسر عموی محمد حسین نقدی) را با اعطای درجهٌ سرتیپی (سرتیپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نیروی انتظامی منصوب کرد.
به‌رغم این اصرار ارگانهای ذیربط امنیتی در ایتالیا هم‌چنان با ورود پرنده به ایتالیا مخالفت کردند. اما وزارت‌خارجهٌ ایتالیا با طرح این موضوع که ندادن ویزا به پرنده به روابط دو کشور ضربه می‌زند خواهان تجدیدنظر در تصمیم ارگانهای امنیتی شد. بالاخره در اوایل دیماه۷۱ با ویزای ورود برای وی موافقت کردند. در روز ۱۸دیماه۷۱ حمید پرنده با پاسپورت دیپلوماتیک شمارهٌ۰۱۰۲۳۶ وارد رم شد، او به مقامات ایتالیا آدرس «سفارت جمهوری اسلامی ایران» را به‌عنوان محل سکونت خودش داد؛ ولی چنان‌که در پرونده منعکس است تا ۲۷اسفند یعنی دو روز بعداز ترور، ارگانهای امنیتی ایتالیا هیچ اطلاعی از وی نداشتند. پرنده در حالی‌که شغل رسمی او مسئول رمز سفارت بود ولی از زمان انتصاب خود عملاً از قدرت تصمیم‌گیری و اعتبار بالایی حتی نسبت به  شخص سفیر برخوردار بود و نفرات وزارت اطلاعات که بعنوان دیپلومات وارد ایتالیا می‌شدند بدون مراجعه به سفیر، به‌طور مستقیم به او مراجعه می‌کردند. در همین رابطه سفیر جمهوری اسلامی در ایتالیا در هفتهٌ اول اسفند برای توجیه طرح ترور به تهران احضار شد و بعداز توجیه به ایتالیا بازگشت. در ۱۱اسفند۷۱ خامنه‌ای طی حکمی سرهنگ محمدرضا نقدی (پسر عموی محمد حسین نقدی) را با اعطای درجهٌ سرتیپی (سرتیپ دوم) به سمت فرماندهٌ حفاظت نیروی انتظامی منصوب کرد.
 
تکمیل تیم ترور


===== تکمیل تیم ترور محمدحسین نقدی =====
در ۱۸اسفند۷۱ دو تروریست به‌نامهای حسین نیسوی (حسین نیسوی ۳۵–۴۰ ساله، متولد اصفهان و از شکنجه‌گران اوین  و نفر مورد اعتماد محسن رضایی است) و احمد کلامی و هجابادی وارد رم شدند و مستقیماً به نزد پرنده رفتند. این دو نفر در تاریخ ۲۷اسفند۷۱ یعنی ۲روز بعداز ترور، رم را ترک کردند.
در ۱۸اسفند۷۱ دو تروریست به‌نامهای حسین نیسوی (حسین نیسوی ۳۵–۴۰ ساله، متولد اصفهان و از شکنجه‌گران اوین  و نفر مورد اعتماد محسن رضایی است) و احمد کلامی و هجابادی وارد رم شدند و مستقیماً به نزد پرنده رفتند. این دو نفر در تاریخ ۲۷اسفند۷۱ یعنی ۲روز بعداز ترور، رم را ترک کردند.


خط ۷۴۹: خط ۶۷۰:
این ۷نفر روز ۲۵اسفند، بین ساعت ۸ تا ۹صبح ساعتی قبل از ترور نقدی، پیاده از هتل بیرون آمده و هرکدام به یک سمت شهر رفتند تا توجهات پلیس ایتالیا را به‌خود جلب کنند و در نتیجه انرژی کمتری متوجه حفاظت نقدی بشود.
این ۷نفر روز ۲۵اسفند، بین ساعت ۸ تا ۹صبح ساعتی قبل از ترور نقدی، پیاده از هتل بیرون آمده و هرکدام به یک سمت شهر رفتند تا توجهات پلیس ایتالیا را به‌خود جلب کنند و در نتیجه انرژی کمتری متوجه حفاظت نقدی بشود.


فرماندهی ترور
===== فرماندهی ترور محمدحسین نقدی =====
 
مهدی اهری مصطفوی<ref>اهری مصطفوی متولد1332، در سالهای1353 تا 1355 در لبنان بود. از سال1357 به سپاه پاسداران وارد شد، و از فرماندهان اشغال سفارت آمریکا بود. وی در سالهای بعد به وزارت‌خارجه رفت و در سال1366 سفیر رژیم در آلمان شد. وی در بسیاری از ترورهای رژیم در خارج کشور دست داشته‌است.</ref>که در آن زمان در مادرید به‌سر می‌برد، فرماندهی این ترور را به‌عهده داشت. وی تحت عنوان مشاور رفسنجانی قرار بود روز ۲۴اسفند از مادرید وارد رم شود و از نزدیک عملیات را فرماندهی کند که در آخرین مرحله این سفر را برهم زدند. به‌رغم این‌که مستقبلین وی به فرودگاه رفته بودند در فرودگاه مطلع شدند که سفر لغو شده‌است. وی قرار بود روز ۲۵اسفند بلافاصله پس از ترور، رم را ترک کند.  
مهدی اهری مصطفوی<ref>اهری مصطفوی متولد1332، در سالهای1353 تا 1355 در لبنان بود. از سال1357 به سپاه پاسداران وارد شد، و از فرماندهان اشغال سفارت آمریکا بود. وی در سالهای بعد به وزارت‌خارجه رفت و در سال1366 سفیر رژیم در آلمان شد. وی در بسیاری از ترورهای رژیم در خارج کشور دست داشته‌است.</ref>که در آن زمان در مادرید به‌سر می‌برد، فرماندهی این ترور را به‌عهده داشت. وی تحت عنوان مشاور رفسنجانی قرار بود روز ۲۴اسفند از مادرید وارد رم شود و از نزدیک عملیات را فرماندهی کند که در آخرین مرحله این سفر را برهم زدند. به‌رغم این‌که مستقبلین وی به فرودگاه رفته بودند در فرودگاه مطلع شدند که سفر لغو شده‌است. وی قرار بود روز ۲۵اسفند بلافاصله پس از ترور، رم را ترک کند.  


خط ۷۵۶: خط ۶۷۶:


خانم مورونی (همسر نقدی) بعداز قتل نقدی گزارش کرد که در ۲۲اسفند۷۱ همراه نقدی در کوچهٌ محل اقامتشان متوجه می‌شوند که دو نفر که خیلی شبیه به ایرانیها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. یکی از آنها که ریش داشت یک دوربین به گردنش آویزان بود. تحقیقات بعدی نشان داد که این فرد حمید پرنده بود.
خانم مورونی (همسر نقدی) بعداز قتل نقدی گزارش کرد که در ۲۲اسفند۷۱ همراه نقدی در کوچهٌ محل اقامتشان متوجه می‌شوند که دو نفر که خیلی شبیه به ایرانیها بودند آنها را تحت‌نظر دارند. یکی از آنها که ریش داشت یک دوربین به گردنش آویزان بود. تحقیقات بعدی نشان داد که این فرد حمید پرنده بود.
ترور در ۲۵اسفند۷۱


روز ۲۵اسفند۷۱ حوالی ساعت۹٫۳۰ در میدان «البا» دو فرد که لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر یک موتور بودند به ماشین محمدحسین نقدی نزدیک می‌شوند و به‌طرف او شلیک می‌کنند و نقدی قبل از رسیدن به بیمارستان به قتل می‌رسد. سلاح مورد استفاده در قتل بعدازظهر همان روز، در یک سطل آشغال در خیابان مونته روکتا پیدا شد. سلاح یک اسکورپیون کالیبر۷٫۶۵، مجهز به صدا خفه کن بود و شماره سریالش پاک شده بود.
روز ۲۵اسفند۷۱ حوالی ساعت۹٫۳۰ در میدان «البا» دو فرد که لباس مبدل به‌تن داشتند و سوار بر یک موتور بودند به ماشین محمدحسین نقدی نزدیک می‌شوند و به‌طرف او شلیک می‌کنند و نقدی قبل از رسیدن به بیمارستان به قتل می‌رسد. سلاح مورد استفاده در قتل بعدازظهر همان روز، در یک سطل آشغال در خیابان مونته روکتا پیدا شد. سلاح یک اسکورپیون کالیبر۷٫۶۵، مجهز به صدا خفه کن بود و شماره سریالش پاک شده بود.


شناسایی حمید پرنده به‌عنوان قاتل اصلی
===== شناسایی حمید پرنده به‌عنوان قاتل اصلی =====
 
بعداز ترور نقدی، وقتی پلیس یک آلبوم عکس را که شامل ۱۴۰عکس بود به خانم مورونی نشان داد، وی عکس شماره۳۰ را به‌عنوان فردی که  در ۲۲اسفند به‌همراه یک نفر دیگر او و آقای نقدی را تحت‌نظر داشت، شناسایی کرد. عکس شماره۳۰ به حمید پرنده تعلق داشت. بر اساس توضیحات رانندهٌ ماشین آقای نقدی و سایر شهود، چهرهٌ قاتل ترسیم شد. خانم مورونی تأیید کرد که این چهره همان کسی است که سه روز قبل از ترور، او را  در نزدیکی منزلشان دیده‌است. این همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروی آقای نقدی نیز در آلبوم عکسهای پلیس روی عکس پرنده به‌عنوان کسی که بیشترین شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.
بعداز ترور نقدی، وقتی پلیس یک آلبوم عکس را که شامل ۱۴۰عکس بود به خانم مورونی نشان داد، وی عکس شماره۳۰ را به‌عنوان فردی که  در ۲۲اسفند به‌همراه یک نفر دیگر او و آقای نقدی را تحت‌نظر داشت، شناسایی کرد. عکس شماره۳۰ به حمید پرنده تعلق داشت. بر اساس توضیحات رانندهٌ ماشین آقای نقدی و سایر شهود، چهرهٌ قاتل ترسیم شد. خانم مورونی تأیید کرد که این چهره همان کسی است که سه روز قبل از ترور، او را  در نزدیکی منزلشان دیده‌است. این همان چهرهٌ پرنده بود. رانندهٌ خودروی آقای نقدی نیز در آلبوم عکسهای پلیس روی عکس پرنده به‌عنوان کسی که بیشترین شباهت را با قاتل دارد، دست گذاشت.


خط ۷۹۱: خط ۷۰۸:
-        حمید رضا ابوطالبی  سفیر وقت جمهوری اسلامی در ایتالیا که هماهنگیهای محلی این قتل تحت فرماندهی او صورت گرفته‌است.  
-        حمید رضا ابوطالبی  سفیر وقت جمهوری اسلامی در ایتالیا که هماهنگیهای محلی این قتل تحت فرماندهی او صورت گرفته‌است.  


موضع مقاومت ایران در رابطه با ترور محمدحسین نقدی
===== موضع مقاومت ایران در رابطه با ترور [[محمدحسین نقدی]] =====
 
تلگرام مسئول شورای‌ملی مقاومت به رئیس جمهور و نخست‌وزیر ایتالیا<blockquote>ساعتی پیش دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم در ایران، آقای محمدحسین نقدی، عضو شورای‌ملی مقاومت ایران و نمایندهٌ شورا در ایتالیا، را در رم ترور نمود. آقای نقدی در آخرین تماس خود به من اطلاع داد که پلیس ایتالیا، که رسماْ مسئولیت حفظ جان او را بنابه تقاضای مقاومت ایران عهده‌دار بود، براساس اطلاعات مشخص دربارهٌ توطئه‌های تروریستی رژیم خمینی علیه جان او ابراز نگرانی نموده‌است.</blockquote><blockquote>سه‌شنبه گذشته، ۹مارس (۱۸اسفند)، نیز آقای نقدی به من اطلاع داد که افسران پلیس او را در همان روز مطلع نمودند که وزارت کشور ایتالیا، براساس گزارشها و اطلاعات مشخص، از پلیس خواسته‌است چگونگی حفاظت از نقدی را بررسی و در صورت لزوم آن‌را تقویت نماید.</blockquote><blockquote>با کمال تأسف، به‌سبب ناکافی بودن مراقبتهای امنیتی، اکنون نقدی - مبارز برجستهٌ مقامت و آزادی ایران که بیش از یک دهه نمایندگی این مقاومت را در کشور شما برعهده داشت و از آن پیشتر نیز کاردار ایران در ایتالیا بود - به‌شهادت رسیده‌است. دیپلومات - تروریستها و تروریستهای اعزام شده از سوی حکومت رفسنجانی و رژیم ملایان با وقاحت و شرارت فوق تصور، با پشت‌پا زدن به قوانین بین‌المللی و حق حاکمیت ایتالیا و با سوءاستفاده از امکانات و مصونیتهای دیپلوماتیک، خون نقدی را در رم برزمین ریختند.</blockquote><blockquote>از این پیشتر، در آوریل۹۰ نیز سفارت رژیم آخوندی در سوییس و نمایندگی آن در ژنو، ترور  پرفسور کاظم رجوی، نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت ایران در سوییس، را تدارک دیده بود. از شما می‌خواهم بلادرنگ مداخله نموده و همهٌ امکانات خود را برای دستگیری تروریستها و همدستانشان به‌کار گرفته و اجازه ندهید جنایتکاران از دست عدالت بگریزند. مردم و مقاومت عادلانهٌ مردم ایران برای دموکراسی و صلح قویاً از دولت ایتالیا خواهان تعطیل لانه‌های ترور و جاسوسی رژیم خمینی و محاکمه و مجازات دست‌اندرکاران این جنایت، به‌ویژه دیپلومات- تروریستهای ملایان می‌باشند.</blockquote><blockquote>یادآوری می‌کنم در ۱۹نوامبر گذشته دولت ایتالیا طرح پیشنهادی نمایندگان پارلمان مبنی بر شناسایی شورای‌ملی مقاومت ایران را، که ضمیمهٌ لایحهٌ بودجهٌ کشورتان تقدیم شده بود، به‌عنوان توصیه پذیرفت. این طرح «دولت ایتالیا را متعهد می‌سازد که به‌هیج اقدامی که کمک غیرمستقیم به رژیم حاکم بر ایران تعبیر می‌شود، دست نزند» و علاوه بر این «به‌طور مستقیم و نیز در تمام ارگانهای بین‌المللی با هرنوع رفتار رژیم حاکم بر ایران آرامش منطقه را برهم می‌زند، مبارزه کند و برای تضمین دموکراسی و حقوق‌بشر در ایران اقدامات لازم را به‌عمل آورد».</blockquote><blockquote>آقای نقدی که برای اغلب سیاسیون و اعضای مجلس و احزاب سیاسی کشورتان شخصیتی کاملاً شناخته شده بود، تصویب همین طرح، و قبل از آن بیانیهٌ ۳۷۷تن نمایندگان پارلمان ایتالیا مبنی بر محکومیت نقض گستردهٌ حقوق‌بشر و تروریسم ملایان در ایران و حمایت از مقاومت ایران (ژوئیه ۹۲)، را پیگیری می‌کرد و بنابراین آخوندها به‌شدت نسبت به او کینه داشتند.</blockquote><blockquote>از آن‌جا که دیکتاتوری تروریستی و مذهبی حاکم بر ایران نخستین نقض‌کنندهٌ حقوق‌بشر و صادرکنندهٌ تروریسم در دنیای امروز است و صلح و آرامش را نه فقط در داخل ایران و منطقه، بلکه با صدور وحشی‌ترین نوع بنیادگرایی و تروریسم در رم و نیویورک و ژنو و بمبئی و در سراسر جهان برهم می‌زند، از مقامات ایتالیا می‌خواهم در طرح موضوع تروریسم و صدور تروریسم و صدور ارتجاع و بنیادگرایی از سوی ملایان در شورای امنیت، و ضرورت مجازات بین‌المللی رژیمی که ۱۸بار در کمیسیون حقوق‌بشر و مجمع‌عمومی ملل‌متحد محکوم گردیده، اما با بی‌اعتنایی کامل به همهٌ قوانین بین‌المللی به جنایات خود ادامه می‌دهد، با مقاومت ایران همگام شوند.</blockquote><blockquote>در انتظار دستگیری و محاکمهٌ جنایتکاران و دیپلومات- تروریستها.</blockquote><blockquote>با احترام -مسئول شورای ملی مقاومت ایران مسعود رجوی</blockquote><blockquote>۲۵ اسفند ۱۳۷۱ (۱۶ مارس ۱۹۹۲)</blockquote>
تلگرام مسئول شورای‌ملی مقاومت به رئیس جمهور و نخست‌وزیر ایتالیا
 
ساعتی پیش دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم در ایران، آقای محمدحسین نقدی، عضو شورای‌ملی مقاومت ایران و نمایندهٌ شورا در ایتالیا، را در رم ترور نمود. آقای نقدی در آخرین تماس خود به من اطلاع داد که پلیس ایتالیا، که رسماْ مسئولیت حفظ جان او را بنابه تقاضای مقاومت ایران عهده‌دار بود، براساس اطلاعات مشخص دربارهٌ توطئه‌های تروریستی رژیم خمینی علیه جان او ابراز نگرانی نموده‌است.
 
سه‌شنبه گذشته، ۹مارس (۱۸اسفند)، نیز آقای نقدی به من اطلاع داد که افسران پلیس او را در همان روز مطلع نمودند که وزارت کشور ایتالیا، براساس گزارشها و اطلاعات مشخص، از پلیس خواسته‌است چگونگی حفاظت از نقدی را بررسی و در صورت لزوم آن‌را تقویت نماید.
 
با کمال تأسف، به‌سبب ناکافی بودن مراقبتهای امنیتی، اکنون نقدی - مبارز برجستهٌ مقامت و آزادی ایران که بیش از یک دهه نمایندگی این مقاومت را در کشور شما برعهده داشت و از آن پیشتر نیز کاردار ایران در ایتالیا بود - به‌شهادت رسیده‌است. دیپلومات - تروریستها و تروریستهای اعزام شده از سوی حکومت رفسنجانی و رژیم ملایان با وقاحت و شرارت فوق تصور، با پشت‌پا زدن به قوانین بین‌المللی و حق حاکمیت ایتالیا و با سوءاستفاده از امکانات و مصونیتهای دیپلوماتیک، خون نقدی را در رم برزمین ریختند.
 
از این پیشتر، در آوریل۹۰ نیز سفارت رژیم آخوندی در سوییس و نمایندگی آن در ژنو، ترور  پرفسور کاظم رجوی، نمایندهٌ شورای‌ملی مقاومت ایران در سوییس، را تدارک دیده بود. از شما می‌خواهم بلادرنگ مداخله نموده و همهٌ امکانات خود را برای دستگیری تروریستها و همدستانشان به‌کار گرفته و اجازه ندهید جنایتکاران از دست عدالت بگریزند. مردم و مقاومت عادلانهٌ مردم ایران برای دموکراسی و صلح قویاً از دولت ایتالیا خواهان تعطیل لانه‌های ترور و جاسوسی رژیم خمینی و محاکمه و مجازات دست‌اندرکاران این جنایت، به‌ویژه دیپلومات- تروریستهای ملایان می‌باشند.
 
یادآوری می‌کنم در ۱۹نوامبر گذشته دولت ایتالیا طرح پیشنهادی نمایندگان پارلمان مبنی بر شناسایی شورای‌ملی مقاومت ایران را، که ضمیمهٌ لایحهٌ بودجهٌ کشورتان تقدیم شده بود، به‌عنوان توصیه پذیرفت. این طرح «دولت ایتالیا را متعهد می‌سازد که به‌هیج اقدامی که کمک غیرمستقیم به رژیم حاکم بر ایران تعبیر می‌شود، دست نزند» و علاوه بر این «به‌طور مستقیم و نیز در تمام ارگانهای بین‌المللی با هرنوع رفتار رژیم حاکم بر ایران آرامش منطقه را برهم می‌زند، مبارزه کند و برای تضمین دموکراسی و حقوق‌بشر در ایران اقدامات لازم را به‌عمل آورد».


آقای نقدی که برای اغلب سیاسیون و اعضای مجلس و احزاب سیاسی کشورتان شخصیتی کاملاً شناخته شده بود، تصویب همین طرح، و قبل از آن بیانیهٌ ۳۷۷تن نمایندگان پارلمان ایتالیا مبنی بر محکومیت نقض گستردهٌ حقوق‌بشر و تروریسم ملایان در ایران و حمایت از مقاومت ایران (ژوئیه ۹۲)، را پیگیری می‌کرد و بنابراین آخوندها به‌شدت نسبت به او کینه داشتند.
=== اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر ۳۲۰میلیمتری ===
 
از آن‌جا که دیکتاتوری تروریستی و مذهبی حاکم بر ایران نخستین نقض‌کنندهٌ حقوق‌بشر و صادرکنندهٌ تروریسم در دنیای امروز است و صلح و آرامش را نه فقط در داخل ایران و منطقه، بلکه با صدور وحشی‌ترین نوع بنیادگرایی و تروریسم در رم و نیویورک و ژنو و بمبئی و در سراسر جهان برهم می‌زند، از مقامات ایتالیا می‌خواهم در طرح موضوع تروریسم و صدور تروریسم و صدور ارتجاع و بنیادگرایی از سوی ملایان در شورای امنیت، و ضرورت مجازات بین‌المللی رژیمی که ۱۸بار در کمیسیون حقوق‌بشر و مجمع‌عمومی ملل‌متحد محکوم گردیده، اما با بی‌اعتنایی کامل به همهٌ قوانین بین‌المللی به جنایات خود ادامه می‌دهد، با مقاومت ایران همگام شوند.
 
در انتظار دستگیری و محاکمهٌ جنایتکاران و دیپلومات- تروریستها.
 
با احترام -مسئول شورای ملی مقاومت ایران مسعود رجوی
 
۲۵ اسفند ۱۳۷۱ (۱۶ مارس ۱۹۹۲)
 
====== اقدام تروریستی با توپهای غول‌پیکر ۳۲۰میلیمتری ======
'''۱ - در پاریس علیه مقر اقامت مریم رجوی'''


==== ۱ - در پاریس علیه مقر اقامت مریم رجوی ====
مجاهدین معتقدند بعداز اعلام ریاست جمهوری خانم مریم رجوی در ۳۰مهر۷۲ از طرف شورای ملی مقاومت ایران و اقامت ایشان در فرانسه، جمهوری اسلامی تلاش کرد به‌هر قیمت یا فرانسه را مجبور کند، از مریم رجوی بخواهد خاک این کشور را ترک کند یا این‌که اقدامات تروریستی علیه او بکار گیرد. در همین رابطه منابع آگاه اظهار می‌دارند که از همان ابتدا، خامنه‌ای و رفسنجانی، فلاحیان و حجازی و سعید امامی را مأمور تدوین طرحهای جدید تروریستی و تهیهٌ مقدمات لازم برای اجرای آنها کردند. از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، بازسازی شبکهٌ جاسوسی و تروریستی در فرانسه بود. به‌همین منظور وزارت اطلاعات فردی به‌نام عاصمی را بدون اطلاع رسمی به مقامات فرانسوی به این کشور فرستاد که در سفارت جمهوری اسلامی در پاریس مأمور بازسازی و فعال کردن سیستمهای تروریستی و جاسوسی شد.
مجاهدین معتقدند بعداز اعلام ریاست جمهوری خانم مریم رجوی در ۳۰مهر۷۲ از طرف شورای ملی مقاومت ایران و اقامت ایشان در فرانسه، جمهوری اسلامی تلاش کرد به‌هر قیمت یا فرانسه را مجبور کند، از مریم رجوی بخواهد خاک این کشور را ترک کند یا این‌که اقدامات تروریستی علیه او بکار گیرد. در همین رابطه منابع آگاه اظهار می‌دارند که از همان ابتدا، خامنه‌ای و رفسنجانی، فلاحیان و حجازی و سعید امامی را مأمور تدوین طرحهای جدید تروریستی و تهیهٌ مقدمات لازم برای اجرای آنها کردند. از اولین اقدامات جمهوری اسلامی، بازسازی شبکهٌ جاسوسی و تروریستی در فرانسه بود. به‌همین منظور وزارت اطلاعات فردی به‌نام عاصمی را بدون اطلاع رسمی به مقامات فرانسوی به این کشور فرستاد که در سفارت جمهوری اسلامی در پاریس مأمور بازسازی و فعال کردن سیستمهای تروریستی و جاسوسی شد.


خط ۹۰۴: خط ۸۰۰:
هفته‌نامهٌ مبین در تاریخ ۱۱دی۷۹، علت تغییر مسئولیت سعید امامی در سال۷۵ را ناشی از لورفتن موشکهای ارسالی به بلژیک می‌داند و می‌نویسد «سعید امامی در سال۶۸ مقارن با آغاز وزارت علی فلاحیان در سن۲۹ یا ۳۰سالگی! به‌معاونت امنیتی منصوب می‌شود و تا سال۷۵ که به‌علت آشکارشدن نقش وی در قاچاق موشک و ظاهراً توپ ۱۰۶میلیمتری به کشور بلژیک، از طریق جاسازی در کانتینرهای حاوی خیارشور که باعث تیره‌شدن روابط ایران و بلژیک گردید از سمت خود معزول می‌گردد».
هفته‌نامهٌ مبین در تاریخ ۱۱دی۷۹، علت تغییر مسئولیت سعید امامی در سال۷۵ را ناشی از لورفتن موشکهای ارسالی به بلژیک می‌داند و می‌نویسد «سعید امامی در سال۶۸ مقارن با آغاز وزارت علی فلاحیان در سن۲۹ یا ۳۰سالگی! به‌معاونت امنیتی منصوب می‌شود و تا سال۷۵ که به‌علت آشکارشدن نقش وی در قاچاق موشک و ظاهراً توپ ۱۰۶میلیمتری به کشور بلژیک، از طریق جاسازی در کانتینرهای حاوی خیارشور که باعث تیره‌شدن روابط ایران و بلژیک گردید از سمت خود معزول می‌گردد».


'''۲ - در بغداد علیه دفتر مرکزی مجاهدین'''
==== ۲ - در بغداد علیه دفتر مرکزی مجاهدین ====
 
به‌کارگیری توپ ۳۲۰میلیمتری در بغداد
به‌کارگیری توپ ۳۲۰میلیمتری در بغداد


خط ۹۹۴: خط ۸۸۹:
این اطلاعات می‌افزاید توجیه تروریستها در طبقهٌ هفتم آپارتمان شمارهٌ ۲۵۹ در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.
این اطلاعات می‌افزاید توجیه تروریستها در طبقهٌ هفتم آپارتمان شمارهٌ ۲۵۹ در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.


===== دیگر فعالیتهای تروریستی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی =====
=== ترور‌های جمهوری اسلامی در ترکیه ===
====== ترکیه شکارگاه تروریسم جمهوری اسلامی ======
در طول دو دههٌ ۶۰ و ۷۰ جمهوری اسلامی، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاه‌های گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.
در طول دو دههٌ ۶۰ و ۷۰ جمهوری اسلامی، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجهٌ قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاه‌های گستردهٌ فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههٌ شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهٌ کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهٌ آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است.


خط ۱٬۰۱۴: خط ۹۰۸:
سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا و کنسولگری آن در استانبول در ارتباط فعال با این افراد قرار داشت و مسائل تردد آنها به ایران را حل و فصل می‌کرد. جمهوری اسلامی این مزدوران خود را تحت عناوین مختلفی مانند حزب‌الله ترکیه یا حرکت اسلامی ترکیه به کار می‌گیرد تا اهداف خود را پیش ببرد. نجمی آسلان مسئول این شبکه در آنکارا به‌وسیله نمایندهٌ فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا  با پاسپورت جعلی به اسم حمید پولاد به‌منظور دیدن دوره‌های آموزش نظامی و سیاسی به ایران فرستاده شد.
سفارت جمهوری اسلامی در آنکارا و کنسولگری آن در استانبول در ارتباط فعال با این افراد قرار داشت و مسائل تردد آنها به ایران را حل و فصل می‌کرد. جمهوری اسلامی این مزدوران خود را تحت عناوین مختلفی مانند حزب‌الله ترکیه یا حرکت اسلامی ترکیه به کار می‌گیرد تا اهداف خود را پیش ببرد. نجمی آسلان مسئول این شبکه در آنکارا به‌وسیله نمایندهٌ فرهنگی جمهوری اسلامی در آنکارا  با پاسپورت جعلی به اسم حمید پولاد به‌منظور دیدن دوره‌های آموزش نظامی و سیاسی به ایران فرستاده شد.


تروریستهای ایرانی و ترک که جمهوری اسلامی آنها را برای اجرای منویات شوم خود به‌کار می‌گیرد، سلاح و مهمات از جمله کلت کمری، یوزی، نارنجک و خمپاره را از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه دریافت می‌کنند. از جمله عرفان چاغرچی که سرتیم تروریستها و ترک بود و علی‌اکبر قربانی را ربوده و به عوامل وزارت اطلاعات در استانبول تحویل داد، سلاحها و تجهیزات لازم برای مأموریتهای تروریستی خود را از محسن کارگر آزاد معاون کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول و دیگر دیپلماتها می‌گرفته و بعداز عملیات به آنها تحویل می‌داده‌است. روزنامهٌ ملیت ۲۶مارس۹۶، اعترافهای چاغرچی در بارهٌ سابقهٌ تشکیل یک باند تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی را درج کرده‌است. چاغرچی می‌گوید: «در سال ۱۹۸۳ نزد طاهری، سرکنسول ایران در استانبول رفتم. او مرا به ایران نزد احمد کریمی فرستاد. کریمی در ایران به ما جا داد و آموزش را شروع کرد. هنگام بازگشت به ترکیه، احمد کریمی ما را برای عملیات توجیه کرد. سلاحهایمان را از دست دو مأمور ساواما به نامهای علی و مصطفی می‌گرفتیم. این سلاحها را در خانه‌هایی که پیاپی عوض می‌شدند، نگهداری می‌کردیم». چاغرچی پس از توضیحاتی در بارهٌ قتل چتین امک و توران دورسون، دو روزنامه‌نگار ترک، می‌گوید: «پس از قتل دورسون، من سلاحها را در منطقهٌ بشیکتاش تحویل دیپلوماتهای ایرانی، به نامهای مجید شادکار و محسن کارگر آزاد دادم و آنها سلاحها را در صندوق عقب یک بنز گذاشتند».
تروریست‌های ایرانی و ترک که جمهوری اسلامی آنها را برای اجرای منویات شوم خود به‌کار می‌گیرد، سلاح و مهمات از جمله کلت کمری، یوزی، نارنجک و خمپاره را از دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه دریافت می‌کنند. از جمله عرفان چاغرچی که سرتیم تروریستها و ترک بود و علی‌اکبر قربانی را ربوده و به عوامل وزارت اطلاعات در استانبول تحویل داد، سلاحها و تجهیزات لازم برای مأموریتهای تروریستی خود را از محسن کارگر آزاد معاون کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول و دیگر دیپلماتها می‌گرفته و بعداز عملیات به آنها تحویل می‌داده‌است. روزنامهٌ ملیت ۲۶مارس۹۶، اعترافهای چاغرچی در بارهٌ سابقهٌ تشکیل یک باند تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی را درج کرده‌است. چاغرچی می‌گوید: «در سال ۱۹۸۳ نزد طاهری، سرکنسول ایران در استانبول رفتم. او مرا به ایران نزد احمد کریمی فرستاد. کریمی در ایران به ما جا داد و آموزش را شروع کرد. هنگام بازگشت به ترکیه، احمد کریمی ما را برای عملیات توجیه کرد. سلاحهایمان را از دست دو مأمور ساواما به نامهای علی و مصطفی می‌گرفتیم. این سلاحها را در خانه‌هایی که پیاپی عوض می‌شدند، نگهداری می‌کردیم». چاغرچی پس از توضیحاتی در بارهٌ قتل چتین امک و توران دورسون، دو روزنامه‌نگار ترک، می‌گوید: «پس از قتل دورسون، من سلاحها را در منطقهٌ بشیکتاش تحویل دیپلوماتهای ایرانی، به نامهای مجید شادکار و محسن کارگر آزاد دادم و آنها سلاحها را در صندوق عقب یک بنز گذاشتند».


====== عملیاتهای تروریستی وزارت اطلاعات در رابطه با مجاهدین ======
در ژانویه ۱۹۹۴ یکی از اعضای حزب دمکرات کردستان ایران به نام طاها کیرمنه در Korum واقع در ترکیه کشته شد.
'''۱ -''' '''ربودن ابوالحسن مجتهدزاده  یک عضو مجاهدین در ترکیه'''


==== ۱ - ربودن ابوالحسن مجتهدزاده، عضو مجاهدین در ترکیه ====
ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عملیات مجاهدین که به فروغ جاویدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت که چرا از برنامهٌ عملیات مجاهدین به‌موقع مطلع نبوده‌است و از این وزارتخانه می‌خواستند که گزارشی از وضعیت مجاهدین بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از دیپلوماتهایش در ترکیه در تاریخ ۱۹آذر۱۳۶۷ اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول کرد. روز ۱۹مهرماه۱۳۶۷حدود ۱۰تروریست جمهوری اسلامی که با چند خودرو حرکت می‌کردند با ترتیب دادن یک تصادف ساختگی در منطقهٌ آکسارای استانبول مجتهدزاده را ربودند. وی را در روزهای اول در دو خانهٌ امن مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. تروریستها برای کشف نشدن محل اختفای مجتهدزاده توسط پلیس ترکیه از روز سوم او را به کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول منتقل کردند که به‌دلیل مصونیت دیپلوماتیک پلیس نمی‌توانست به آن مراجعه کند. از همان ابتدا یکی از دیپلوماتهای ایران به‌نام مهران باقری با نامهای مستعار جاوید و جواد شکنجه و بازجویی از مجتهدزاده را شروع کرد. در این مدت بارها برای او صحنهٌ اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا او را وادار به دادن اطلاعات بکنند. در قسمتی از گزارشی که مجتهدزاده از دوران اسارتش نوشته آمده‌است: «در کنسولگری شکنجه‌ها شدیدتر بود. از این‌که نتوانسته بودند اطلاعاتی از من بگیرند مثل مار زخم‌خورده شده بودند. از ابتدای دستگیری تا آخرین لحظه‌یی که از چنگال این دژخیمان بیرون آمدم یک لحظه ناکام گذاشتن این مزدوران را از یاد نبردم. به‌همین خاطر در روز دوم انتقالم به کنسولگری یعنی ۲۵مهر۶۷ اقدام به یک عمل انتحاری کردم. طرح این بود که خودم را از پنجرهٌ دستشویی به بیرون پرتاپ کرده و در ضمن پرتاپ با فریاد «مرگ بر خمینی - دورد بر رجوی» لااقل بتوانم با صدایم مردم را متوجه ماجرا نمایم. برای اجرای طرح به بهانهٌ دستشوئی رفتم، سه نفر از مزدوران با من آمدند، با دو دست و سر به شیشه خیز برداشتم، ولی پنجره دو جداره بود. اولین شیشه که شکست مزدوری به‌نام محسن مرا از پشت گرفت و بعد با ۷–۸ نفر دیگر مرا زیر مشت و لگد و بعد شکنجه قرار دادند. به‌طوری‌که بعد از یک‌ساعت خون استفراغ کردم. مرا مجدداً‌به قفس انداختند، یکی دو ساعت بعد مرا از قفس خارج کردند و چیزی به‌نام «منگه سر» دور سرم بستند و با گیره‌هایی که داشت شروع به بستن آن کردند. جلوی دهانم را گرفته بودند و به پیچاندن ادامه می‌دادند در اثر فشار حس می‌کردم تمامی سلولهای بدنم و به‌ویژه سلولهای مغزم دارند یک به یک می‌شکنند. با این وضعیت مرا دوبار داخل قفس کردند و تمام شب مانع خوابیدن من شدند».
ناظران اظهار می‌دارند بعداز آخرین عملیات مجاهدین که به فروغ جاویدان معروف است، وزارت اطلاعات از درون نظام به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفت که چرا از برنامهٌ عملیات مجاهدین به‌موقع مطلع نبوده‌است و از این وزارتخانه می‌خواستند که گزارشی از وضعیت مجاهدین بدهد. وزارت اطلاعات با استفاده از دیپلوماتهایش در ترکیه در تاریخ ۱۹آذر۱۳۶۷ اقدام به ربودن یک عضو مجاهدین به نام ابوالحسن مجتهدزاده در شهر استانبول کرد. روز ۱۹مهرماه۱۳۶۷حدود ۱۰تروریست جمهوری اسلامی که با چند خودرو حرکت می‌کردند با ترتیب دادن یک تصادف ساختگی در منطقهٌ آکسارای استانبول مجتهدزاده را ربودند. وی را در روزهای اول در دو خانهٌ امن مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. تروریستها برای کشف نشدن محل اختفای مجتهدزاده توسط پلیس ترکیه از روز سوم او را به کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول منتقل کردند که به‌دلیل مصونیت دیپلوماتیک پلیس نمی‌توانست به آن مراجعه کند. از همان ابتدا یکی از دیپلوماتهای ایران به‌نام مهران باقری با نامهای مستعار جاوید و جواد شکنجه و بازجویی از مجتهدزاده را شروع کرد. در این مدت بارها برای او صحنهٌ اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا او را وادار به دادن اطلاعات بکنند. در قسمتی از گزارشی که مجتهدزاده از دوران اسارتش نوشته آمده‌است: «در کنسولگری شکنجه‌ها شدیدتر بود. از این‌که نتوانسته بودند اطلاعاتی از من بگیرند مثل مار زخم‌خورده شده بودند. از ابتدای دستگیری تا آخرین لحظه‌یی که از چنگال این دژخیمان بیرون آمدم یک لحظه ناکام گذاشتن این مزدوران را از یاد نبردم. به‌همین خاطر در روز دوم انتقالم به کنسولگری یعنی ۲۵مهر۶۷ اقدام به یک عمل انتحاری کردم. طرح این بود که خودم را از پنجرهٌ دستشویی به بیرون پرتاپ کرده و در ضمن پرتاپ با فریاد «مرگ بر خمینی - دورد بر رجوی» لااقل بتوانم با صدایم مردم را متوجه ماجرا نمایم. برای اجرای طرح به بهانهٌ دستشوئی رفتم، سه نفر از مزدوران با من آمدند، با دو دست و سر به شیشه خیز برداشتم، ولی پنجره دو جداره بود. اولین شیشه که شکست مزدوری به‌نام محسن مرا از پشت گرفت و بعد با ۷–۸ نفر دیگر مرا زیر مشت و لگد و بعد شکنجه قرار دادند. به‌طوری‌که بعد از یک‌ساعت خون استفراغ کردم. مرا مجدداً‌به قفس انداختند، یکی دو ساعت بعد مرا از قفس خارج کردند و چیزی به‌نام «منگه سر» دور سرم بستند و با گیره‌هایی که داشت شروع به بستن آن کردند. جلوی دهانم را گرفته بودند و به پیچاندن ادامه می‌دادند در اثر فشار حس می‌کردم تمامی سلولهای بدنم و به‌ویژه سلولهای مغزم دارند یک به یک می‌شکنند. با این وضعیت مرا دوبار داخل قفس کردند و تمام شب مانع خوابیدن من شدند».


خط ۱٬۰۳۷: خط ۹۳۱:
شماری از اعضای تیم عملیاتی عبارت بودند از مهران باقری، خسرو عبداللهی، رسول باقرنژاد شایان، باختری، صادق سرلک و معین صالح‌پور. جمهوری اسلامی در آخرین روزها برای همهٌ این تروریستها پاسپورت دیپلوماتیک صادر کرده بود تا بتوانند خودشان را از معرکه نجات دهند. برای مهران باقری (جاوید) در تاریخ ۲۸مهرماه۶۸یعنی همان روز انتقال مجتهدزاده به تهران پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ۰۰۵۵۷۷۶ صادر شده بود. برای خسرو عبداللهی که در انتقال مجتهدزاده به تهران شرکت داشت نیز، پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ۰۰۵۷۷۵ در تاریخ  ۲۸مهرماه ۱۳۶۷ صادر شده بود. برای رسول باقرنژاد شایان نیز پاسپورت دیپلوماتیک تهیه شده بود. همهٌ تروریستها به‌رغم دستگیر شدن به‌دلیل داشتن پاسپورت دیپلوماتیک، آزاد شده و به ایران بازگشتند. ستاد پشتیبانی مستقر در سلماس، هدایت تروریستها به ترکیه، تعیین مسیر رفت و بازگشت آنها و تهیه امکانات لازم برای آنها را به‌عهده داشت. تروریستها به‌طور رسمی از مرز بازرگان به ترکیه وارد شده بودند و قصد داشتند از همین مسیر به ایران برگردند. ادارهٌ اطلاعات سلماس دو مسیر زاپاس یکی از باش‌قلعه و دیگری دوغوبایزید در نظر گرفته بود.
شماری از اعضای تیم عملیاتی عبارت بودند از مهران باقری، خسرو عبداللهی، رسول باقرنژاد شایان، باختری، صادق سرلک و معین صالح‌پور. جمهوری اسلامی در آخرین روزها برای همهٌ این تروریستها پاسپورت دیپلوماتیک صادر کرده بود تا بتوانند خودشان را از معرکه نجات دهند. برای مهران باقری (جاوید) در تاریخ ۲۸مهرماه۶۸یعنی همان روز انتقال مجتهدزاده به تهران پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ۰۰۵۵۷۷۶ صادر شده بود. برای خسرو عبداللهی که در انتقال مجتهدزاده به تهران شرکت داشت نیز، پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ۰۰۵۷۷۵ در تاریخ  ۲۸مهرماه ۱۳۶۷ صادر شده بود. برای رسول باقرنژاد شایان نیز پاسپورت دیپلوماتیک تهیه شده بود. همهٌ تروریستها به‌رغم دستگیر شدن به‌دلیل داشتن پاسپورت دیپلوماتیک، آزاد شده و به ایران بازگشتند. ستاد پشتیبانی مستقر در سلماس، هدایت تروریستها به ترکیه، تعیین مسیر رفت و بازگشت آنها و تهیه امکانات لازم برای آنها را به‌عهده داشت. تروریستها به‌طور رسمی از مرز بازرگان به ترکیه وارد شده بودند و قصد داشتند از همین مسیر به ایران برگردند. ادارهٌ اطلاعات سلماس دو مسیر زاپاس یکی از باش‌قلعه و دیگری دوغوبایزید در نظر گرفته بود.


سفارت و کنسولگریهای جمهوری اسلامی در ترکیه
سفارت و کنسولگریهای جمهوری اسلامی در ترکیه


ادارهٌ دوازدهم وزارت خارجه به سرپرستی محمود طاهری در طراحی و هدایت این عمل تروریستی شرکت داشت. منوچهر متکی سفیر وقت جمهوری اسلامی در آنکارا مسئولیت حل و فصل مسائل قانونی و حقوقی و استفاده از امکانات دیپلوماتیک برای تروریستها را به‌عهده داشت. منوچهر متکی بعدها معاونت ارتباطات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شد. عباس لطیفی کنسول وقت ایران در آنکارا نیز نقش فعالی در این عملیات تروریستی بر عهده داشت. اما از کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول که بیشترین نقش را در تروریسم این نظام در ۲۳سال گذشته داشته‌است، افراد زیر در ربودن و شکنجهٌ مجتهدزاده و انتقال ناموفق وی به ایران شرکت داشتند:
ادارهٌ دوازدهم وزارت خارجه به سرپرستی محمود طاهری در طراحی و هدایت این عمل تروریستی شرکت داشت. منوچهر متکی سفیر وقت جمهوری اسلامی در آنکارا مسئولیت حل و فصل مسائل قانونی و حقوقی و استفاده از امکانات دیپلوماتیک برای تروریستها را به‌عهده داشت. منوچهر متکی بعدها معاونت ارتباطات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شد. عباس لطیفی کنسول وقت ایران در آنکارا نیز نقش فعالی در این عملیات تروریستی بر عهده داشت. اما از کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول که بیشترین نقش را در تروریسم این نظام در ۲۳سال گذشته داشته‌است، افراد زیر در ربودن و شکنجهٌ مجتهدزاده و انتقال ناموفق وی به ایران شرکت داشتند:
خط ۱٬۰۴۵: خط ۹۳۹:
# حمید رضا کریمی دبیر دوم. چنان‌که در گزارش مجتهدزاده بود وی از ترویستهای فعال صحنهٌ انتقال مجتهدزاده به ایران بود.
# حمید رضا کریمی دبیر دوم. چنان‌که در گزارش مجتهدزاده بود وی از ترویستهای فعال صحنهٌ انتقال مجتهدزاده به ایران بود.
# محسن یکی از افراد کنسولگری در استانبول، در این طرح انتقال نقش حفاظت را به‌عهده داشت.
# محسن یکی از افراد کنسولگری در استانبول، در این طرح انتقال نقش حفاظت را به‌عهده داشت.
'''۲ - ترور نافرجام عضو مجاهدین حسین عابدینی'''
در روز چهارشنبه ۲۳اسفند۶۸ چهار تروریست جمهوری اسلامی در حالی‌که بر دو خودرو سوار بودند، در مسیر فرودگاه استانبول ماشین حسین عابدینی (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوی او آتش گشودند. عابدینی به‌محض مشاهدهٌ تروریستها از ماشین پیاده شد و با دست خالی به‌سمت ترویستها تهاجم کرد. تعادل تروریستها بر هم خورد و سلاح یکی از آنها به زمین افتاد و فرصت شلیک تیر خلاص به حسین عابدینی که به‌شدت مجروح شده بود، نیافتند و از محل متواری شدند.


دشمن به تصور این بود که سرنشین این خودرو محمد سیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی وقت سازمان مجاهدین است. پس از این حمله روزنامه‌ها و رادیو جمهوری اسلامی بلافاصله اعلام کردند که سیدالمحدثین به‌دست عناصر حزب‌الله کشته شده‌است.
==== ۲ - [[ترور حسین عابدینی]] ====
در روز چهارشنبه ۲۳اسفند۶۸ چهار تروریست جمهوری اسلامی در حالی‌که بر دو خودرو سوار بودند، در مسیر فرودگاه استانبول ماشین [[ترور حسین عابدینی|حسین عابدینی]] (اخوان جم) و همراهان را متوقف و به سوی او آتش گشودند. عابدینی به‌محض مشاهده‌ی تروریستها از ماشین پیاده شد و با دست خالی به‌سمت ترویستها تهاجم کرد. تعادل تروریستها بر هم خورد و سلاح یکی از آنها به زمین افتاد و فرصت شلیک تیر خلاص به حسین عابدینی که به‌شدت مجروح شده بود، نیافتند و از محل متواری شدند. حسین عابدینی به بیمارستان منتقل شد و پس از تلاش های بسیار در حالی که از وی قطع امید شده بود نجات یافت.


طرح ترور
رژیم ایران بر تصور این بود که سرنشین این خودرو محمد سیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی وقت سازمان مجاهدین است. پس از این حمله روزنامه‌ها و رادیو جمهوری اسلامی بلافاصله اعلام کردند که سیدالمحدثین به‌دست عناصر حزب‌الله کشته شده‌است.
 
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از قبل فردی به‌نام «آدینچ اولوش» را در استانبول به استخدام خود درآورده بود. اولوش در تلفنخانهٌ مرکزی سورایچی استانبول (در امین اونو) کار می‌کرد. وزارت اطلاعات با پرداخت ۸۰هزار دلار از طریق این فرد امکان شنود شماری از تلفنهای مجاهدین در ترکیه را به‌دست آورده بود.
 
اطلاعات آخوندی با استفاده از مانیتور تلفنهای مجاهدین به جزئیات برخی از ترددهای مجاهدین از طریق فرودگاه استانبول پی برده بود و بر این اساس به احمد عقیقی یک فرمانده تروریست در سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه دستور آماده شدن تیمها را برای این ترور می‌دهد. عقیقی یک تروریست به‌نام «ریاحی» با نام مستعار امیر حسینی را به همراه چند تروریست دیگر به‌سرعت از طریق قبرس وارد ترکیه می‌کند.
 
تروریستها با کمک سفارت جمهوری اسلامی و ادارهٌ کل اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه به ایران رفتند. در روزهای قبل از ترور، کنسول جمهوری اسلامی در استانبول توسط ریاحی و چند تروریست دیگر رفت و آمدها در فرودگاه را کنترل می‌کردند تا با تسلط بیشتر بر صحنه عمل کنند.
 
احمد عقیقی که یکی از فرماندهای تروریستهای وزارت اطلاعات بود، از اواخر دیماه۶۸ به‌عنوان یک دیپلومات، برای پیشبرد اهداف تروریستی جمهوری اسلامی و سازمان‌دادن جوخه‌های ترور به ترکیه آمده بود. این فرد چندی پس از سوءقصد به عابدینی، از ترکیه به سفارت جمهوری اسلامی در وین منتقل شد. ماهنامهٌ آلمانی «تروریسم» تیرماه۱۳۶۹ نوشت: «ارگانهای امنیتی ترکیه نشانه‌هایی در اختیار دارند که دولت تهران در پشت چند سوءقصدی که چندی پیش در آنکارا و استانبول روی داده قرار دارد. در تاریخ ۳۱ژانویه۱۹۹۰ پروفسور معمر آکسوی، رئیس جمعیت حقوقدانان ترکیه و وکیل سابق مجلس مورد اصابت گلوله قرار گرفت. قتل وی با اقامت یک «دیپلومات» ایرانی به‌نام احمد عقیقی در رابطه می‌باشد. این دیپلومات در واقع عضو سازمان امنیت ایران می‌باشد که ۲۰روز قبل از قتل پروفسور آکسوی به ترکیه آمده بود و با افراد مختلفی که به‌عنوان نمایندگان قشری‌گرایی اسلامی معروف هستند، ملاقات نمود. طبق اطلاعات دیگر ارگانهای ترکیه، «عقیقی» هم‌چنین در سوءقصد بر علیه اخوان جم (حسین عابدینی) شرکت داشته‌است».
 
تلاشهای بعد از ترور
 
تروریستهای جمهوری اسلامی ابتدا به وزارت اطلاعات گزارش کردند که محدثین را ترور کرده‌اند. بعداز تکذیب این موضوع در اطلاعیهٌ مجاهدین، وزارت اطلاعات تلاش کرد از بیمارستانی که عابدینی بستری بود، اطلاعات کسب کند که چه کسی را ترور کرده‌است؟ و آیا امکان این‌را می‌یابد که در بیمارستان او را به قتل برساند؟ در همین رابطه از عناصرش در ترکیه استفاده کرده تا به بخش سی‌سی‌یو  بیمارستان وارد شوند؛ ولی با هوشیاری مجاهدین این طرح شکست خورد و به اطلاعات مشخصی هم نرسیدند. ۱۰روز بعد از واقعهٌ ۲۳اسفند منابع خبری جمهوری اسلامی بار دیگر به این موضوع پرداختند و موضوع را به نحو دیگری مطرح کردند:
 
رادیو ایران ۲فروردین: «جزئیات تازه‌یی از هویت یکی از مسئولان رده‌بالای سازمان جاسوسی منافقین که در استانبول به‌هلاکت رسیده‌است، فاش شد. به گزارش واحد مرکزی خبر در پی انتشار خبر ترور فردی به نام محمدرضا اخوان جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین در تاریخ چهارشنبه ۲۳اسفندماه۶۸ در استانبول که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت، هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرار گرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی در همین تاریخ در استانبول یک گروه که اظهار می‌دارد از هواداران سازمان منافقین بوده و به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان پی‌برده‌است و درصدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن می‌باشد، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمدسیدالمحدثین مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است که به مجازات خیانتهای خود رسید و در پی یک تهاجم قهرمانانه به‌شدت زخمی شد و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده‌است.»
 
روزنامهٌ جمهوری اسلامی ۵فروردین: «مسئول ستاد سیاسی منافقین به‌هلاکت رسید. خبرگزاری جمهوری اسلامی به‌نقل از صدای جمهوری اسلامی ایران گزارش داد: در پی انتشار خبر ترور فردی به‌نام محمدرضا اخوان‌جم از وابستگان به سازمان جاسوسی منافقین که در مطبوعات ترکیه انعکاس یافت و هم‌چنین اظهارات سرکردهٌ این سازمان در عراق مبنی بر مورد تهاجم قرارگرفتن یکی از اعضای منافقین به نام حسین عابدینی، در تاریخ ۲۳اسفند۶۸ در استانبول، یک گروه که اظهار داشته از هواداران سازمان منافقین بوده و با پی‌بردن به خیانتها و جاسوسیهای این سازمان، در صدد انتقام‌گیری از سران مزدور آن برآمده، اعلام کرد: فرد مورد تهاجم محمد سیدالمحدثین، مسئول ستاد سیاسی منافقین و مسئول کل ارتباطات و جاسوسیهای سازمان در رابطه با قدرتهای استکباری در عراق است و براساس آخرین اخبار واصله به هلاکت رسیده‌است.»
 
'''۳ - ربودن و شکنجه و قتل علی‌اکبر قربانی عضو مجاهدین در استانبول'''


==== ۳ - ربودن و شکنجه و قتل علی‌اکبر قربانی عضو مجاهدین در استانبول ====
اکبر قربانی در ساعت ۱۱٫۴۰دقیقهٌ ۱۴ خرداد۱۳۷۱ در محلهٌ شیشلی استانبول زمانی‌که می‌خواست سوار اتومبیلش شود، دو نفر ترک با لباس پلیس به او مراجعه کرده و با نشان دادن کارت شناسایی پلیس از وی می‌خواهند که برای پاسخ به چند سئوال با آنها به ادارهٌ پلیس برود. اکبر قربانی که به آنها شک کرده بود شروع به سئوال کردن از آنها می‌کند که آنها به او تهاجم کرده و با استفاده از مواد بیهوش‌کننده او را بیهوش کرده و با خود می‌برند. این تروریستها اکبر قربانی را به خانه‌یی در قسمت آسیایی استانبول منتقل می‌کنند که در آنجا ۵ شکنجه‌گر وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجهٌ او را شروع می‌کنند. یک روز بعد، یعنی ۱۵خرداد۷۱ تروریستهای جمهوری اسلامی، دو خودرو مجاهدین را در استانبول بمبگذاری کردند، اما مجاهدین قبل از سوار شدن متوجه بمبها شده و پلیس بمبهای مزبور را خنثی کرد. کارشناس پلیس قدرت تخریبی هر یک از آنها را معادل ۵۰کیلو تی.ان. تی، ارزیابی نمود. تحقیقات بعدی نشان داد که مواد انفجاری از نوع C4بوده و از طریق بسته‌های دیپلوماتیک از تهران به استانبول منتقل شده‌است. ربودن علی‌اکبر قربانی و بمبگذاری خودروهای مجاهدین، عملیات مشترک وزارت اطلاعات و نیروی قدس (سپاه ۵۰۰۰) بود که تصمیم آن در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به‌ریاست رفسنجانی و با تصویب خامنه‌ای در سال۱۳۷۰ گرفته شده بود. علی اکبریان<ref>علی‌اکبریان کیست؟ اکبریان که ربودن و شکنجه و مثله‌کردن اکبر قربانی تحت نظر مستقیم او انجام شد، از فارغ التحصیلان مدرسهٌ حقانی قم است. وی معاون خارجی وزارت اطلاعات در زمان فلاحیان و از همکاران سعید امامی در ترورهای خارج کشور و قتلهای سیاسی در داخل می‌باشد. در مدت وزارت دری‌نجف‌آبادی، وی معاون مطبوعاتی و روابط عمومی وزارت اطلاعات بود و در زمان یونسی به معاونت خارجی وزارت اطلاعات منصوب گردید.  در جریان قتلهای زنجیره‌یی اکبریان دوبار دستگیر شد. ابتدا در شهریور1377 در زمان وزارت دری‌نجف‌آبادی، بازداشت شد ولی او را آزاد کردند. در زمان یونسی بعداز دستگیری اکبر خوشکوش و افشای ترورهای خارج کشور مجدداً دستگیر شد و نقش او در قتلهای زنجیره‌یی و ترورهای خارج از کشور مطرح شد اما سردمداران رژیم در وحشت از افشای جنایات رژیم در خارج از کشور، به‌سرعت او را آزاد کردند. وی از پاییر سال1380 قائم‌مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شده‌است.</ref>(آخوند) معاونت خارجی وزارت اطلاعات و پاسدار حسین مصلح معاونت عملیات نیروی قدس طراحی و اجرای این عملیات را به‌عهده داشتند. اما مسئولیت عملیات ترور با معاونت خارجی وزارت اطلاعات به‌ریاست علی اکبریان (معروف به اکبری) بود. مرحلهٌ شناسایی با واحد اطلاعات معاونت خارجی بود. فرماندهٌ تیم شناسایی تروریستی به نام «رهجو» بود که از ۴ماه قبل از ربودن اکبر قربانی در استانبول مستقر شده بود. عملیات ربودن و شکنجه و قتل اکبر قربانی به عهدهٌ واحد ضربت معاونت خارجی وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات چه در مرحلهٌ ربودن و چه در بمبگذاری خودروهای مجاهدین و چه برای مخفی‌کردن آثار ترور و پنهان‌کردن جنازهٌ اکبر قربانی از همکاری گستردهٌ سپاه۵۰۰۰ نیروی قدس برخوردار بود که فرماندهی وقت آن با فردی به نام حاج منصور بود که تحت فرماندهی معاونت عملیات سپاه قدس حسین مصلح عمل می‌کرد. سپاه۵۰۰۰، مزدوران ترک وابسته به نیروی قدس و امکانات محلی آنها را برای اجرای این سلسله عملیات تروریستی در اختیار وزارت اطلاعات قرار داد. این مزدوران ترک تحت فرماندهی پاسدار محمد طاهریان از سپاه۵۰۰۰ قرار داشتند. به‌دستور ولایتی (وزیر خارجهٌ وقت رژیم) محمدرضا باقری سفیر جمهوری اسلامی در آنکارا در ۱۴خرداد ۷۱ در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول مستقر شد که عملیات تروریستی را هماهنگ کند.
اکبر قربانی در ساعت ۱۱٫۴۰دقیقهٌ ۱۴ خرداد۱۳۷۱ در محلهٌ شیشلی استانبول زمانی‌که می‌خواست سوار اتومبیلش شود، دو نفر ترک با لباس پلیس به او مراجعه کرده و با نشان دادن کارت شناسایی پلیس از وی می‌خواهند که برای پاسخ به چند سئوال با آنها به ادارهٌ پلیس برود. اکبر قربانی که به آنها شک کرده بود شروع به سئوال کردن از آنها می‌کند که آنها به او تهاجم کرده و با استفاده از مواد بیهوش‌کننده او را بیهوش کرده و با خود می‌برند. این تروریستها اکبر قربانی را به خانه‌یی در قسمت آسیایی استانبول منتقل می‌کنند که در آنجا ۵ شکنجه‌گر وزارت اطلاعات بازجویی و شکنجهٌ او را شروع می‌کنند. یک روز بعد، یعنی ۱۵خرداد۷۱ تروریستهای جمهوری اسلامی، دو خودرو مجاهدین را در استانبول بمبگذاری کردند، اما مجاهدین قبل از سوار شدن متوجه بمبها شده و پلیس بمبهای مزبور را خنثی کرد. کارشناس پلیس قدرت تخریبی هر یک از آنها را معادل ۵۰کیلو تی.ان. تی، ارزیابی نمود. تحقیقات بعدی نشان داد که مواد انفجاری از نوع C4بوده و از طریق بسته‌های دیپلوماتیک از تهران به استانبول منتقل شده‌است. ربودن علی‌اکبر قربانی و بمبگذاری خودروهای مجاهدین، عملیات مشترک وزارت اطلاعات و نیروی قدس (سپاه ۵۰۰۰) بود که تصمیم آن در شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به‌ریاست رفسنجانی و با تصویب خامنه‌ای در سال۱۳۷۰ گرفته شده بود. علی اکبریان<ref>علی‌اکبریان کیست؟ اکبریان که ربودن و شکنجه و مثله‌کردن اکبر قربانی تحت نظر مستقیم او انجام شد، از فارغ التحصیلان مدرسهٌ حقانی قم است. وی معاون خارجی وزارت اطلاعات در زمان فلاحیان و از همکاران سعید امامی در ترورهای خارج کشور و قتلهای سیاسی در داخل می‌باشد. در مدت وزارت دری‌نجف‌آبادی، وی معاون مطبوعاتی و روابط عمومی وزارت اطلاعات بود و در زمان یونسی به معاونت خارجی وزارت اطلاعات منصوب گردید.  در جریان قتلهای زنجیره‌یی اکبریان دوبار دستگیر شد. ابتدا در شهریور1377 در زمان وزارت دری‌نجف‌آبادی، بازداشت شد ولی او را آزاد کردند. در زمان یونسی بعداز دستگیری اکبر خوشکوش و افشای ترورهای خارج کشور مجدداً دستگیر شد و نقش او در قتلهای زنجیره‌یی و ترورهای خارج از کشور مطرح شد اما سردمداران رژیم در وحشت از افشای جنایات رژیم در خارج از کشور، به‌سرعت او را آزاد کردند. وی از پاییر سال1380 قائم‌مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شده‌است.</ref>(آخوند) معاونت خارجی وزارت اطلاعات و پاسدار حسین مصلح معاونت عملیات نیروی قدس طراحی و اجرای این عملیات را به‌عهده داشتند. اما مسئولیت عملیات ترور با معاونت خارجی وزارت اطلاعات به‌ریاست علی اکبریان (معروف به اکبری) بود. مرحلهٌ شناسایی با واحد اطلاعات معاونت خارجی بود. فرماندهٌ تیم شناسایی تروریستی به نام «رهجو» بود که از ۴ماه قبل از ربودن اکبر قربانی در استانبول مستقر شده بود. عملیات ربودن و شکنجه و قتل اکبر قربانی به عهدهٌ واحد ضربت معاونت خارجی وزارت اطلاعات بود. وزارت اطلاعات چه در مرحلهٌ ربودن و چه در بمبگذاری خودروهای مجاهدین و چه برای مخفی‌کردن آثار ترور و پنهان‌کردن جنازهٌ اکبر قربانی از همکاری گستردهٌ سپاه۵۰۰۰ نیروی قدس برخوردار بود که فرماندهی وقت آن با فردی به نام حاج منصور بود که تحت فرماندهی معاونت عملیات سپاه قدس حسین مصلح عمل می‌کرد. سپاه۵۰۰۰، مزدوران ترک وابسته به نیروی قدس و امکانات محلی آنها را برای اجرای این سلسله عملیات تروریستی در اختیار وزارت اطلاعات قرار داد. این مزدوران ترک تحت فرماندهی پاسدار محمد طاهریان از سپاه۵۰۰۰ قرار داشتند. به‌دستور ولایتی (وزیر خارجهٌ وقت رژیم) محمدرضا باقری سفیر جمهوری اسلامی در آنکارا در ۱۴خرداد ۷۱ در کنسولگری جمهوری اسلامی در استانبول مستقر شد که عملیات تروریستی را هماهنگ کند.


خط ۱٬۰۷۹: خط ۹۵۴:
قریب ۷ماه بعد از ربوده شدن اکبر قربانی با دستگیری گروهی از تروریستهای وابسته به جمهوری اسلامی در ترکیه، محل اختفای جسد او کشف شد. همهٌ شواهد و اظهارات پزشکان گواه بر این بود که اکبر قربانی روزها و هفته‌های متمادی تحت شکنجه‌های شدید قرار داشته‌است و چون قادر به کسب اطلاعات از او نشده‌اند او را در زیر شکنجه به قتل می‌رسانند. جسد نشان می‌دهد شکنجه‌گران او را مثله کرده و بسیاری از اجزای بدن او را بریده بودند. متعاقباً عوامل وزارت اطلاعات به کمک مزدوران ترک خود جسد را به حومهٌ استانبول در اطراف شهر ساحلی «جینارجیک» منتقل نموده و در زمین بایری در اراضی جنگلی محلهٌ حسن‌با در قبر کم‌عمقی دفن کردند. «عصمت سزگین» وزیر کشور ترکیه بعداز دستگیری تروریستها در مصاحبه‌یی در ۱۵ بهمن۷۱ گفت: بازجویی از اکبر قربانی ۱۰روز طول کشید و توسط ۲نفر ایرانی انجام می‌شده‌است. وی در همین روز فاش ساخت:  یک سلاح MP5 که در سال۱۹۷۷ از طرف آلمان فدرال به پلیس مخفی شاه فروخته شده بود، در خانهٌ تیمی تروریستها کشف گردیده‌است. به‌نوشتهٌ روزنامهٌ حریت ترکیه به‌دنبال کشف جسد اکبر قربانی پلیس اعلام کرد: «جسد علائمی از شکنجه‌های شدید اعمال شده قبل از مرگ را داشت ناخنهایش را کشیده بودند آلت تناسلی‌اش بریده شده بود و با طناب او را خفه کرده بودند».
قریب ۷ماه بعد از ربوده شدن اکبر قربانی با دستگیری گروهی از تروریستهای وابسته به جمهوری اسلامی در ترکیه، محل اختفای جسد او کشف شد. همهٌ شواهد و اظهارات پزشکان گواه بر این بود که اکبر قربانی روزها و هفته‌های متمادی تحت شکنجه‌های شدید قرار داشته‌است و چون قادر به کسب اطلاعات از او نشده‌اند او را در زیر شکنجه به قتل می‌رسانند. جسد نشان می‌دهد شکنجه‌گران او را مثله کرده و بسیاری از اجزای بدن او را بریده بودند. متعاقباً عوامل وزارت اطلاعات به کمک مزدوران ترک خود جسد را به حومهٌ استانبول در اطراف شهر ساحلی «جینارجیک» منتقل نموده و در زمین بایری در اراضی جنگلی محلهٌ حسن‌با در قبر کم‌عمقی دفن کردند. «عصمت سزگین» وزیر کشور ترکیه بعداز دستگیری تروریستها در مصاحبه‌یی در ۱۵ بهمن۷۱ گفت: بازجویی از اکبر قربانی ۱۰روز طول کشید و توسط ۲نفر ایرانی انجام می‌شده‌است. وی در همین روز فاش ساخت:  یک سلاح MP5 که در سال۱۹۷۷ از طرف آلمان فدرال به پلیس مخفی شاه فروخته شده بود، در خانهٌ تیمی تروریستها کشف گردیده‌است. به‌نوشتهٌ روزنامهٌ حریت ترکیه به‌دنبال کشف جسد اکبر قربانی پلیس اعلام کرد: «جسد علائمی از شکنجه‌های شدید اعمال شده قبل از مرگ را داشت ناخنهایش را کشیده بودند آلت تناسلی‌اش بریده شده بود و با طناب او را خفه کرده بودند».


ماجرا از زبان تروریستها
ماجرا از زبان تروریست‌ها


یکی از مزدوران ترک جمهوری اسلامی به‌نام علی شکر که در بهمن۷۱ دستگیر شد تصریح می‌کند: «… بعد از قتل چتین‌امچ روزنامه‌نگار از روزنامهٌ حریت که در آن عملیات نقش دیدبانی را داشتم به تهران فرار کردم. مدتی در پادگانی بین تهران و قم تحت آموزش بودم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک به ترکیه بازگشتم. این‌بار مأموریت مراقبت و دیدبانی بر روی علی‌اکبر قربانی به‌عهده‌ام قرار گرفت… در مرحلهٌ انجام عملیات دو نفر با نامهای مستعار «مسعود» و «عارف» در حالی‌که لباس پلیسهای ترکیه را بر تن داشتند با یک مینی‌بوس سرقت شده، علی‌اکبر قربانی را در حوالی ظهر ۱۴خرداد۷۱ از محلهٌ شیشلی در استانبول ربوده و به یک ویلای کرایه‌ییِ مدرن و گرانقیمت در ۵کیلومتری شهر «یالووا» در مسیر شهر «کارامورسل»، پشت شهرک «پنار» آوردیم. ۵نفر ایرانی برای بازجویی آن‌جا بودند که اکبر را تحویل گرفتند. اکبر را به اطاق زیرزمین بردیم. علی شکر می‌گوید: بعد از دفن اکبر ما با هواپیما به تهران رفتیم. در آن‌جا شخصی به‌نام محمود از ما استقبال کرد، سپس ما را به «پادگان» نظامی بردند که افرادی ریشو در آن‌جا مستقر بودند.
یکی از مزدوران ترک جمهوری اسلامی به‌نام علی شکر که در بهمن۷۱ دستگیر شد تصریح می‌کند: «… بعد از قتل چتین‌امچ روزنامه‌نگار از روزنامهٌ حریت که در آن عملیات نقش دیدبانی را داشتم به تهران فرار کردم. مدتی در پادگانی بین تهران و قم تحت آموزش بودم و سپس با پاسپورت دیپلوماتیک به ترکیه بازگشتم. این‌بار مأموریت مراقبت و دیدبانی بر روی علی‌اکبر قربانی به‌عهده‌ام قرار گرفت… در مرحلهٌ انجام عملیات دو نفر با نامهای مستعار «مسعود» و «عارف» در حالی‌که لباس پلیسهای ترکیه را بر تن داشتند با یک مینی‌بوس سرقت شده، علی‌اکبر قربانی را در حوالی ظهر ۱۴خرداد۷۱ از محلهٌ شیشلی در استانبول ربوده و به یک ویلای کرایه‌ییِ مدرن و گرانقیمت در ۵کیلومتری شهر «یالووا» در مسیر شهر «کارامورسل»، پشت شهرک «پنار» آوردیم. ۵نفر ایرانی برای بازجویی آن‌جا بودند که اکبر را تحویل گرفتند. اکبر را به اطاق زیرزمین بردیم. علی شکر می‌گوید: بعد از دفن اکبر ما با هواپیما به تهران رفتیم. در آن‌جا شخصی به‌نام محمود از ما استقبال کرد، سپس ما را به «پادگان» نظامی بردند که افرادی ریشو در آن‌جا مستقر بودند.


'''۴ - طرح ترور زهرا رجبی عضو شورای رهبری مجاهدین'''
==== ۴ - طرح ترور [[زهرا رجبی]] عضو شورای رهبری مجاهدین ====
 
طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند ۱۳۷۴، دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علی مرادی، در طبقهٌ پنجم یک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند. زهرا رجبی، در طول سال ۷۴برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در ۸ بهمن ۷۴ به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.
طرح ترور زهرا رجبی که فعال دفاع از حقوق پناهندگان بود در جلسهٌ شورایعالی امنیت جمهوری اسلامی تصویب شده بود. سه‌شنبه‌شب اول اسفند ۱۳۷۴، دیپلوماتهای جمهوری اسلامی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را،  همراه با یک عضو دیگر مجاهدین به نام علی مرادی، در طبقهٌ پنجم یک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به قتل رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند. زهرا رجبی، در طول سال ۷۴برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در ۸ بهمن ۷۴ به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.


خط ۱٬۱۳۵: خط ۱٬۰۰۹:
ناصر سرمدی‌نیا بعداز جدا شدن از تیم رحیم افشار به محسن کارگر آزاد اطلاع می‌دهد که با تیم ترورش، برای انجام عملیات به‌سرعت خود را به محل برسانند.  در جلو آپارتمان، ناصر سرمدی‌نیا، محسن کارگر آزاد به‌همراه دو تروریست دیگر با  رضا معصومی، سعید چوب تراش، رحیم افشار و عبدالحمید چلیک به یکدیگر ملحق می‌شوند. دو تروریست دیگر داخل یک ماشین همراه با یک راننده با فاصله از بقیه توقف کرده بودند. سعید چوب تراش و رحیم افشار در ایستگاه اتوبوس ایستادند، ناصر سرمدی نیا بعداز آخرین هماهنگیها، صحنه را ترک کرد. تروریستها به فرماندهی محسن کارگر آزاد با ورود به ساختمان و شلیک گلوله، علی مرادی و زهرا رجبی را به قتل رساندند.
ناصر سرمدی‌نیا بعداز جدا شدن از تیم رحیم افشار به محسن کارگر آزاد اطلاع می‌دهد که با تیم ترورش، برای انجام عملیات به‌سرعت خود را به محل برسانند.  در جلو آپارتمان، ناصر سرمدی‌نیا، محسن کارگر آزاد به‌همراه دو تروریست دیگر با  رضا معصومی، سعید چوب تراش، رحیم افشار و عبدالحمید چلیک به یکدیگر ملحق می‌شوند. دو تروریست دیگر داخل یک ماشین همراه با یک راننده با فاصله از بقیه توقف کرده بودند. سعید چوب تراش و رحیم افشار در ایستگاه اتوبوس ایستادند، ناصر سرمدی نیا بعداز آخرین هماهنگیها، صحنه را ترک کرد. تروریستها به فرماندهی محسن کارگر آزاد با ورود به ساختمان و شلیک گلوله، علی مرادی و زهرا رجبی را به قتل رساندند.


ارتباطات تروریستها با تهران
ارتباطات تروریست‌ها با تهران


رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ ۰۰۹۸۲۱۲۴۴۳۶۷۲ در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز ۲اسفند ۷۴ به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی  و کراچی به ایران بازگشت.
رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ ۰۰۹۸۲۱۲۴۴۳۶۷۲ در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد. سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK - 826 در روز ۲اسفند ۷۴ به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق - دبی  و کراچی به ایران بازگشت.
خط ۱٬۱۵۱: خط ۱٬۰۲۵:
دستگیری تروریستهای جمهوری اسلامی
دستگیری تروریستهای جمهوری اسلامی


به‌دنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریستهای جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال ۶۸ در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.
به‌دنبال ترور زهرا رجبی، شماری از تروریست‌های جمهوری اسلامی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از نفرات جمهوری اسلامی در ترکیه بود که از سال ۶۸ در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن اکبر قربانی شرکت داشت.


روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ ۷فروردین ۷۵، نوشت: «عرفان چاغرجی با ۴دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده‌است». وی هم‌چنین از نقش ۹دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.
روزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ ۷فروردین ۷۵، نوشت: «عرفان چاغرجی با ۴دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده‌است». وی هم‌چنین از نقش ۹دیپلومات دیگر جمهوری اسلامی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کردند، پرده برداشت.


به‌رغم تلاشهای گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از ۵جلسهٌ دادگاه به ۳۲سال زندان محکوم شد.
به‌رغم تلاشهای گستردهٌ جمهوری اسلامی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت آن به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از ۵جلسهٌ دادگاه به ۳۲سال زندان محکوم شد.
خط ۱٬۱۶۱: خط ۱٬۰۳۵:
به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، ۴ دیپلوماتی که مستقیماً‌در ترور زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ ۲۹فروردین ۷۵، خاک ترکیه را ترک کردند.
به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، ۴ دیپلوماتی که مستقیماً‌در ترور زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ ۲۹فروردین ۷۵، خاک ترکیه را ترک کردند.


خبرگزاری رویتر در ۲۳فروردین ۷۵، نوشت «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.
خبرگزاری رویتر در ۲۳فروردین ۷۵، نوشت: «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیت‌های لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.


محسن کارگر آزاد، به‌رویتر گفت: هیچ دستور رسمی به‌ما برای بازگشت، داده نشده‌است ولی ما خود را آمادهٌ رفتن می‌کنیم. پس از وقایع اخیر، اقامت در ترکیه، یک دردسر دیپلوماتیک خواهد بود».
محسن کارگر آزاد، به‌رویتر گفت: هیچ دستور رسمی به‌ما برای بازگشت، داده نشده‌است ولی ما خود را آمادهٌ رفتن می‌کنیم. پس از وقایع اخیر، اقامت در ترکیه، یک دردسر دیپلوماتیک خواهد بود».
خط ۱٬۱۷۱: خط ۱٬۰۴۵:
ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.
ابراهیم خانی در تماس با سفیر جمهوری اسلامی در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.


یک هفته بعد از این ترور هفته‌نامه صبح ما در ۸اسفند ۷۴، نوشت
یک هفته بعد از این ترور هفته‌نامه صبح ما در ۸اسفند ۷۴، نوشت:


«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند… لازم به توضیح است که اخیراً‌اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اند».
«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند… لازم به توضیح است که اخیراً‌اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اند».


ازسوی دیگر جمهوری اسلامی برای رفع و رجوع این فضاحت تعدادی از دیپلوماتها و اتباع ترکیه در ایران را به‌عنوان جاسوس دستگیر کرد تا در مذاکره با علی تویگان معاون وزیر خارجهٌ ترکیه که آن زمان در ایران بسر می‌برد، برگی داشته باشد.
ازسوی دیگر جمهوری اسلامی برای رفع و رجوع این فضاحت تعدادی از دیپلوماتها و اتباع ترکیه در ایران را به‌عنوان جاسوس دستگیر کرد تا در مذاکره با علی تویگان معاون وزیر خارجهٌ ترکیه که آن زمان در ایران بسر می‌برد، استفاده کند.


خبرگزاری فرانسه ۲۱فروردین ۷۵، به نقل از یک مسئول سرویسهای امنیتی ایران اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران تعداد زیادی از مهاجرین ترک را که با دیپلوماتهای این کشوردر تهران ارتباط داشتند، دستگیر کرده‌است. به گزارش مدیرکل وزارت اطلاعات در استان آذربایجان مرکزی تعداد زیادی شبکهٌ جاسوسی حین عملیات در تهران، تبریز و ارومیه منهدم شدند. این مسئول که هویتش اعلام نشده در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود تعداد زیادی دستگیر شدند که اکثر آنها ملیت ترک دارند. وی با اسم بردن از چهارتن از اعضای سفارت ترکیه در تهران و کنسول این کشور در تبریز و ارومیه تأکید کرد این فعالیتهای جاسوسی از طرف تعداد زیادی از اعضای سرویسهای امنیتی ترکیه تحت پوشش دیپلوماتیک، هدایت می‌شده‌است…
خبرگزاری فرانسه ۲۱فروردین ۷۵، به نقل از یک مسئول سرویسهای امنیتی ایران اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران تعداد زیادی از مهاجرین ترک را که با دیپلوماتهای این کشوردر تهران ارتباط داشتند، دستگیر کرده‌است. به گزارش مدیرکل وزارت اطلاعات در استان آذربایجان مرکزی تعداد زیادی شبکهٌ جاسوسی حین عملیات در تهران، تبریز و ارومیه منهدم شدند. این مسئول که هویتش اعلام نشده در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود تعداد زیادی دستگیر شدند که اکثر آنها ملیت ترک دارند. وی با اسم بردن از چهارتن از اعضای سفارت ترکیه در تهران و کنسول این کشور در تبریز و ارومیه تأکید کرد این فعالیتهای جاسوسی از طرف تعداد زیادی از اعضای سرویس‌های امنیتی ترکیه تحت پوشش دیپلوماتیک، هدایت می‌شد…


آسوشیتدپرس ۲۲فروردین ۷۵ نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود؛ ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.
آسوشیتدپرس ۲۲فروردین ۷۵ نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود؛ ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.


====== سایر ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه ======
==== سایر ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه ====
شبکه‌های تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه که ترکیبی از تروریستهای ایرانی و مزدوران ترک بودند در طول چند سال علاوه بر هدف قرار دادن مخالفان ایرانی، شمار زیادی از اتباع ترکیه و دیپلوماتها و شهروندان سایر کشورها در ترکیه را  به شرح زیر ترور کرده‌اند که اسامی برخی از آنها به شرح زیر است:
شبکه‌های تروریستی جمهوری اسلامی در ترکیه که ترکیبی از تروریستهای ایرانی و مزدوران ترک بودند در طول چند سال علاوه بر هدف قرار دادن مخالفان ایرانی، شمار زیادی از اتباع ترکیه و دیپلوماتها و شهروندان سایر کشورها در ترکیه را  به شرح زیر ترور کرده‌اند که اسامی برخی از آنها به شرح زیر است:


خط ۱٬۲۱۵: خط ۱٬۰۸۹:


دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه در ۲۱بهمن۷۱ در پارلمان این کشور گفت: «ترکیه از جمهوری اسلامی خواسته‌است در برابر شواهد و مدارک به‌دست‌آمده حاکی از این‌که مسلمانان تندرو برای اجرای قتلهای سیاسی در ترکیه در ایران آموزش دیده‌اند واکنش نشان دهد. طی پیامی برای رفسنجانی این تقاضا را مطرح کردم که ایران باید با اطلاعات کافی بتواند دولت و ملت ترکیه را در مورد این مسأله متقاعد کند». دمیرل می‌افزاید: «صرفاً تکذیب مداخلهٌ ایران در ماجرا که از سوی رفسنجانی به‌عمل آمده‌است کفایت نمی‌کند».
دمیرل رئیس جمهور وقت ترکیه در ۲۱بهمن۷۱ در پارلمان این کشور گفت: «ترکیه از جمهوری اسلامی خواسته‌است در برابر شواهد و مدارک به‌دست‌آمده حاکی از این‌که مسلمانان تندرو برای اجرای قتلهای سیاسی در ترکیه در ایران آموزش دیده‌اند واکنش نشان دهد. طی پیامی برای رفسنجانی این تقاضا را مطرح کردم که ایران باید با اطلاعات کافی بتواند دولت و ملت ترکیه را در مورد این مسأله متقاعد کند». دمیرل می‌افزاید: «صرفاً تکذیب مداخلهٌ ایران در ماجرا که از سوی رفسنجانی به‌عمل آمده‌است کفایت نمی‌کند».
====== ترور سعید کریمیان در ۲ دی ماه ۱۳۹۶======
"سعید کریمیان" مدیر شبکه جم در ترکیه درمنطقه نظامی ماسلاک و در مرکز خرید یونیک در داخل خودرو هدف تیراندازی قرار گرفت، و به همراه یک سرنشین دیگر که در خودرویش بود، کشته شد. خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد، افراد مسلح نقابدار، وی را به قتل رساندند. و این حادثه هنگامی روی داد که این دو نفر با خودرویی لوکس در حال عبور از یکی از مناطق اعیان نشین استانبول بودند، که ناگهان سرنشینان یک خودروی دو دفرانسیل، جلوی آنها را گرفته و به سوی آنها آتش گشودند. بر اساس این گزارش، مهاجمان از خودرویشان پیاده شده و آن دو نفر را هدف قرار دادند. سعید کریمیان فورا کشته شد و فرد همراهش نیز به علت شدت جراحات در بیمارستان جان باخت.<ref name=":3">جزئیات ترور سعید کریمیان مدیر شبکه [https://www.otaghkhabar24.com/news/95656 جم]</ref>


====== ترورهای جمهوری اسلامی در اروپا ======
شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیه‌اش آن را به سپاه پاسداران نسبت داد که همزمان با روز پاسدار به دستور خامنه‌ای آن را انجام داده است. در این اطلاعیه نسبت او به سازمان مجاهدین را دروغ و عکس منتشر شده از او در روزنامه مشرق به‌عنوان شرکت‌کننده در یک ملاقات مجاهدین را جعلی دانسته و عکس اصلی که نشان می‌دهد متعلق به یک شخصیت اروپایی بوده است را منتشر ساخت<ref>ترور وحشیانه سعید کریمیان و همکارش در استانبول، جنایت سپاه پاسداران به دستور خلیفه [https://besoyehazadi.com/2017/04/30/%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7/ ارتجاع] https://iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%B4%D8%B4/543-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D9%83%D8%B1%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%87%D9%85%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%88%D9%84%D8%8C%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%81%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B9.html</ref>
سازمان مجاهدین خلق ایران می‌گوید که «پس از مورد گرجی و قطع روابط دیپلماتیک بین فرانسه و ایران، فعالیتهای تروریستی رژیم خمینی در اروپا از اتریش هماهنگ می‌گردید».<ref name=":2">«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل می‌کند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref> نتیجۀ تحقیقات نویسنده آلمانی به نام هلموت دیتل (Helmut Dietl), که سالها در بارۀ تروریسم بینالمللی پژوهش کرده‌است، با نظر مجاهدین خلق یکسان است: «چون شبکه زیرزمینی ترور در چنین آتمسفری فقط مشروط می‌تواند ادامۀ حیات دهد، ایرانیها ترجیح دادند که از سال ۱۹۸۷ ستاد عملیات تروریستی خود را به وین انتقال دهند. اتریشیها هم برای آنها مانعی ایجاد نکردند، همانطوریکه آنها در زمانهای قبل برای سایر گروه‌های ترور ممانعتی ایجاد نکرده بودند».<ref>Wilhelm Dietl: Iran Terrornetz in Österreich in: Terrorusmus-Informationsdienst Nr. 10. Oktober 1989, S. 4</ref><ref group="پاورقی">این نویسنده آلمانی تحقیقاتی دقیق در رابطه با شبکه ترور حکومت ایران در اتریش انجام داده‌است. او برای نیمه دوم سالهای دهه 80 در رابطه با فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی چنین نتیجهگیری می‌کند: «مأمورین فعال و مسلح در سومین ساختمان در نزدیک سفارت ایران زندگی می‌کنند. تعداد افراد مسلح در این محل هرگز پایینتر از 30 تن نبوده‌است. حداکثر آنها به 50 تن بالغ می‌شد. تعدادی از این افراد کارمندان سفارت می‌باشند. گزارش دیتل به اسامی 12 عضو دائمی تیم ترور اشاره دارد و نقش آنها را تشریح می‌کند. در رأس این تیم ِ ترور، کاردار سفارت قراردارد. این تیم 12 نفر بیشتر اوقات هفته را مشغول آموزش به افراد جدیدی هستند که یا از ایران یا ترکیه یا از کشوهای عربی به جمع آنها می‌پیوندند. در این ساختمان دو سالن بزرگ وجود دارد که برای اقامت و تمرین در نظر گرفته شده‌است. تمام سلاحها (کلاشینکف AK-46، تفنگ و سلاحهای دیگر) در زیر زمین انبار می‌شوند».</ref>


'''ترور عبدالرحمان قاسلملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران'''
بر اساس گزارش یک سایت ایرانی به نام «ایران خبر» یکی از اعضای اپوزیسیون خارج از کشور (امیرعباس فخرآور) گفته است که نسبت فامیلی نزدیک با کریمیان داشته و مقتول برادر شوهر خواهرش بوده است. همزمان با وقوع این ترور بحث در رسانه های اپوزیسیون خارج از کشور بر سر عوامل احتمالی ترور مدیر شبکه جم بالا گرفته است. در حالی که در شبکه توئیتر شماری از کاربران ایرانی مقیم خارج این اتفاق را یک تسویه حساب درونی و ناشی از اختلاف و رقابت های شخصی خوانده اند، فخرآور به اتفاق شماری از مخالفان نام آشنای جمهوری اسلامی این ترور را به ایران نسبت دادند. آنها گفتند که قبل از این برخی روزنامه های متعلق به تندروها مثل کیهان و صبح نو برای کریمیان پرونده سازی کرده و در قالب مقاله او را به براندازی متهم کرده بودند. محافل مذکور همچنین به یکی از احکام دادستانی اشاره کرده‌اند که چندی پیش به صورت غیابی علیه مدیر شبکه جم صادر شده است.


نام سعید کریمیان بعد از آن بر سر زبانها افتاد که وی با دایر کردن دفتر در استانبول و دوبی برای جذب شماری از هنرمندان جوان ایرانی تلاش کرد. دفتر استانبول این شبکه مخالف همچنین با خرید و فروش گسترده سریال های ترکیه  ای و نیز جذب و پخش آگهی از داخل و خارج ایران سعی کرد به یک بنگاه اقتصادی و رسانه ای تبدیل شود. برخی شبکه های اپوزیسیون نیز مدعی شده اند که بستگان و برادران وی در شماری ازسازمان‌های داخل ایران صاحب نفوذ و منصب هستند و کریمیان با کمک آنها توانسته بود به جذب آگهی و اسپانسرهای مالی از داخل کشور مبادرت کند.<ref name=":3" />
=== تروریسم جمهوری اسلامی در اروپا ===
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] می‌گوید که «پس از مورد گرجی و قطع روابط دیپلماتیک بین فرانسه و ایران، فعالیتهای تروریستی رژیم خمینی در اروپا از اتریش هماهنگ می‌گردید».<ref name=":2">«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل می‌کند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref> نتیجۀ تحقیقات نویسنده آلمانی به نام هلموت دیتل (Helmut Dietl), که سالها در بارۀ تروریسم بینالمللی پژوهش کرده‌است، با نظر مجاهدین خلق یکسان است: «چون شبکه زیرزمینی ترور در چنین آتمسفری فقط مشروط می‌تواند ادامۀ حیات دهد، ایرانیها ترجیح دادند که از سال ۱۹۸۷ ستاد عملیات تروریستی خود را به وین انتقال دهند. اتریشیها هم برای آنها مانعی ایجاد نکردند، همانطوریکه آنها در زمانهای قبل برای سایر گروه‌های ترور ممانعتی ایجاد نکرده بودند».<ref>Wilhelm Dietl: Iran Terrornetz in Österreich in: Terrorusmus-Informationsdienst Nr. 10. Oktober 1989, S. 4</ref><ref group="پاورقی">این نویسنده آلمانی تحقیقاتی دقیق در رابطه با شبکه ترور حکومت ایران در اتریش انجام داده‌است. او برای نیمه دوم سالهای دهه 80 در رابطه با فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی چنین نتیجهگیری می‌کند: «مأمورین فعال و مسلح در سومین ساختمان در نزدیک سفارت ایران زندگی می‌کنند. تعداد افراد مسلح در این محل هرگز پایینتر از 30 تن نبوده‌است. حداکثر آنها به 50 تن بالغ می‌شد. تعدادی از این افراد کارمندان سفارت می‌باشند. گزارش دیتل به اسامی 12 عضو دائمی تیم ترور اشاره دارد و نقش آنها را تشریح می‌کند. در رأس این تیم ِ ترور، کاردار سفارت قراردارد. این تیم 12 نفر بیشتر اوقات هفته را مشغول آموزش به افراد جدیدی هستند که یا از ایران یا ترکیه یا از کشوهای عربی به جمع آنها می‌پیوندند. در این ساختمان دو سالن بزرگ وجود دارد که برای اقامت و تمرین در نظر گرفته شده‌است. تمام سلاحها (کلاشینکف AK-46، تفنگ و سلاحهای دیگر) در زیر زمین انبار می‌شوند».</ref>
==== ترور عبدالرحمان قاسلملو ====
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده‌است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود.<ref group="پاورقی">قاسملو به خود مختاری در چهارچوب ایران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جدایی طلبی را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهای چپگرا خواستار خودمختاری سازنده هستند». اما برای خمینی بین خودمختاری و جداییطلبی هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود. (پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272..)</ref> حکم مرگ عبدالرحمان قاسملو یکی از آخرین فرمانهایی است که آیت الله خمینی شخصأ آن را امضاء نموده‌است. در روز ۳ ژوئن ۱۹۸۹ خمینی می‌میرد. کمیته عملیات ویژه<ref>اولین هدف عملیات «کمیته ویژه» ترور رهبری حزب دمکرات کردستان ایران بود. دادگاه برلین در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ میکونوس، فرمان ترور دولتی را چنین توضیح می‌دهد: «به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبری سیاسی ایران تصمیم می‌گیرد که با رهبری حزب دمکرات کردستان ایران نه فقط با تکیه بر ابزار سیاسی مبارزه کند، بلکه او را از بین ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمکرات، دکتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوییه 1989 در شهر وین نتیجه بلافصل این تصمیم بوده‌است. سرنخ قرمزی که وقایع وین و برلین را به یکدیگر گره می‌زند به وضوح قابل رؤیت می‌باشد». دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1.</ref> اجرای فرامین وی را در دستور کار قرار می‌دهد.<ref group="پاورقی">«شاهد C» در دادگاه میکونوس چنین اظهار داشت: «سلول اطلاعاتی پاسداران خبر داد که قاسملو بعنوان سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران میخواهد مذاکراتی را به منظور آرامکردن جو سیاسی انجام دهد. این مذاکرات میتوانند به عنوان یک فاکتور جدی سیاسی مطرح گردند. به همین دلیل او میبایست در فاز اولیه چنین فعالیتهایی از سر راه برداشته شود». نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس».</ref> تصمیم‌گیری برای ترور او توسط کمیته‌یی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئیس جمهور علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رهبر مذهبی علی خامنهای، وزیر اطلاعات علی فلاحیان، وزیر سپاه شمخانی و وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد که از ایران برای اجرای عملیات به وین اعزام شد. این تیم در شمار زبدهترین و پیچیدهترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برونمرزی مأموریت یافته بود. از طرف کمیته امنیت سه نفر برای این منظور انتخاب میگردند. مرکز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود.<ref>این یکی از 16 پادگانی است که مستقیماً زیر نظر رفسنجانی اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عملیات علیه عراق، سرکوب کردهای ایرانی و اجرای عملیات تروریستی در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر کرمانشاه و در حاشیه منطقه کردنشین مسقر است. محمود جعفری صحرارودی به عنوان فرد مورد اطمینان رئیس جمهور رفسنجانی فرماندهی این قراگاه را بهعهده داشت. این شخص در کردستان بسرعت مراحل ترقی را طی نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعملیات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وی را به فرماندهی قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهی پادگان شماره 15 پاسداران در کرمانشاه منتقل گردید. قرارگاه «فتح» مسئول کنترل فعالیتهای کردها در خارج از مرزهای ایران میباشد. دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحیمی» با گروه‌های کرد در ارتباط میباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وین «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده‌است. برای او پاسپورت دیپلماتیک تهیه میگردد و مستقیماً زیر نظر رفسنجانی انجام وظیفه مینماید. امیر منصور بزرگیان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصی به وین وارد میشود. وظایف محوله به حاجی مصطفوی آجوادی، قائم مقام مدیر عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولین بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدیر عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهی عملیات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالبانی هم حضور داشت و او را معاون وی نوشیروان امین همراهی می‌کند. ملاقات بدون نتیجه به پایان می‌رسد. ایرانیها سعی می‌کنند طالبانی را از روند مذاکراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلایل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) کاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمی‌تواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدی در عملیات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمی‌توانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور می‌شدند او را هم به عنوان دوست نزدیک دکتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۹ دومین دور مذاکرات در خیابان Harmonieggasse وین شروع می‌شود. قاسملو به تنهایی حضور پیدا می‌کند، ولی صحرارودی و آجوادی حالا یک مأمور حفاظتی را نیز با خود همراه آورده بودند: امیر منصور بزرگیان اصل. حالا تیم ترور جولای Hit-Team)) تکمیل شده بود. مذاکرات یکبار دیگر در روز ۱۳ ژولای ساعت ۱۵:۳۰ شروع می‌شود. جعفری صحرارودی، مصطفی آجوادی و امیر منصور بزرگیان به محل مذاکره می‌آیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته‌است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طریق آیفون درب ورودی منزل را برای قاسملو و قادری باز می‌کند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاکرات واقع در خیابان Like Bahngasse وارد می‌شوند:  بدون محافظین پلیس، بدون محافظین شخصی و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت می‌کند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح کمریشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودی و آجوادی مذاکرات را شروع می‌کنند. بزرگیان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده‌است. دور دوم مذاکرات آغاز و صحبتها روی نوار ضبط می‌شود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها به‌جدّ وارد روند گفتگو نمی‌شوند.<ref>«بخش انتهایی صحبتهای ضبط  شده بر روی نوار نشانگر آن است که دکتر فاضل رسول و دکتر قاسملو تلاش مییکنند که مذاکرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولی ایرانیها تمایل قابل توجهی در این زمینه نشان نمی‌دهند».</ref> بعد از آن صدای شلیک گلوله از دو اسلحه کمری شنیده می‌شود. قاسملو از پیشانی، گیجگاه و گردن مورد اصابت قرار می‌گیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک می‌شود. هر دو در دم جان می‌سپارند. عبدالله قادری ظاهراً مقاومت می‌کند ولی او هم مورد اصابت قرار می‌گیرد. گزارش پزشکی قانونی چنین است: «گلوله‌های داخل بدن: یک گلوله در پشت گردن و یک گلوله در پشت ناحیۀ چپ، یک گلولۀ دیگر در پشت؛ از ۵ گلوله عبور کرده دیگر: یکی در جمجمه، یکی در گردن، یکی در پشت، یکی در شانه چپ، یکی به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse, EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان میخواستنند کاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه کرد تیر خلاص دریافت می‌کنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌کن یکی از اسلحه‌ها پوست و استخوان یکی از مقتولین چسبیده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد می‌کند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودی، بزرگیان و آجوادی قرار را خیلی خوب طرحریزی کرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندی بودند. بهای بلیت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود؛ ولی صحرارودی یک بدشانسی می‌آورد. یک گلوله کمانه کرده و به او اصابت می‌کند. پزشک قانونی چنین توضیح می‌دهد: «گلوله به قسمت بالای بازوی راست اصابت کرده و از ناحیه شانه خارج شده‌است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده‌است. پوکه گلوله را جعفری از دهان بیرون انداخته و یا احتمالاً آن را قورت داده‌است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودی برای دومین بار هم بد شانسی آورد. یک کارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وین به نام گئورگ ساموئل در ساعت ۲۲:۳۰ یک جعبه پلاستیکی را پیدا می‌کند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه می‌شود که درکنار اشیای دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. این کارگر یک اسلحه نوعBeretta  با کالیبر ۶۵/۷ و همراه با صدا خفه‌کن وعلاوه برآن یک سلاح دیگر از نوع Llama با کالیبر ۶۵/۷ و صدا خفه‌کن، دو خشاب اسلحه ۶۵/۷ میلیمتری  یک خشاب ۹ میلیمتری برای مسلسل Para و یک صدا خفه‌کن برای مسلسل در آن پیدا می‌کند. همراه این سلاحها مدارک دیگری وجود داشت که نقش مؤثری در صدور حکم جلب صحرارودی بازی خواهند نمود: این موارد شامل یک کلید موتور سیکلت مارک سوزوکی، یک برگ موتور سیکلت برای سوزوکی، GSX-500E و یک صورت حساب صادر شده از طرف شرکت Ferytag در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ به نام Mustafa M. Yalcin و یک توافقنامه خرید میان شرکت Ferytag و مصطفی مصطفوی برای یک موتور سیکلت سوزوکی، GSX-500E بوده‌است. بعدها فروشنده موتور سیکلت یعنی شرکت فایر تاگ جفعر صحرارودی را به عنوان خریدار شناسایی کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورین امنیتی در زباله‌دانهای در محل یاد شده پلاک ۴۵۱ در ناش مارکت را بازدید نموده و در دومین سطل آشغال یک کیسه پلاستیک حامل یک اسلحه کمری مدلBeretta پیدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده‌است.<ref group="پاورقی">عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد کسلر، رئیس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنیتی آغاز مینمایند. کسلر و مارنینگر همراه با نمایندگان قاسملو پیروتی و بهرامی به آپارتمان ِ محل حادثه میروند: درب ورودی، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر کسلر را به خود معطوف مینماید: 1ـ بر روی در ورودی آپارتمان به هیچوجه آثار شکستگی دیده نمیشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده‌است. کسلر دستور داد که قفل در ورودی بوسیله مأمورین اطلاعاتی بازشده و مورد کنترل قرارگیرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتیجه میرسد: قاتلین به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند. 2ـ پس از شلیک گلولههای مرگبار، به پیشانی سه کرد ایرانی تیر خلاص زده شده‌است. «شاهد» ماجرا، صحرارودی، از معرکه جان سالم بدر برده‌است. 3ـ دو نفر از سه کرد ایرانی کاملاً غافلگیر شده ودر جایی که نشسته بودند به قتل رسیدند؛ بنابراین اگر شخص غریبهیی از بیرون وارد اتاق میشد، قربانیان ترور به هیچ وجه بیحرکت سر جای خود ننشسته بودند. 4ـ «قربانی» دیگری به نام آجودی فرار کرده و مخفی شده‌است. 5ـ درمقابل آپارتمان ـ محل سوء قصد ـ ساختمانی وجود ندارد که بتوان از آن محل این ساختمان را زیر نظر گرفت و آن را شناسایی نمود؛ بنابراین عاملین میبایست قبلاً با ورود به این آپارتمان به شناسائی محل وقوع جرم پرداخته باشند. 6ـ عاملین حتماً قربانیان را از قبل میشناختند تا افراد اشتباهی را با حمله سریع خود مورد اصابت گلوله قرار ندهند. 7ـ این سوء قصد در چهارچوب یک عمل کلاسیک تروریستی نمیگنجد بلکه از عملیات مأمورین اطلاعاتی بشمار میرود. این سوء قصد از نوع آن عملیات تیپیک تروریستی که قربانی و قاتل برای اولینبار در مکانهای عمومی (جلو درب هتلها، در فرودگاه‌ها و یا در جلو محل سکونت مقتول) رو درروی همدیگر قرار میگیرند، نبود؛ ولی این بار سوء قصد در داخل یک آپارتمان شخصی به وقوع میپیوندد. یعنی اینکه قاتل و قربانی حتماً از قبل همدیگر را میشناختند و عاملین ترور میبایست در روند یک پروسه اعتماد قربانیان را جلب میکردند. 8ـ محوریترین دلیل برای اسوالد از همان ابتدای امر این است: او از پیروتی و بهرامی که به محل وقوع جرم ملحق شده بودند کسب اطلاع مینماید که قاسملو و قادری با نمایندگان حکومت ایران درحال مذاکره بودهاند. برای او این امر محرز میگردد که تهران برندۀ اصلی این آدمکشی میباشد. تیم مبارزه با تروریسم  (EBT)تحت نظارت اسوالد کسلر از صحت فرضیۀ خود و موارد هشتگانۀ فوق کاملأ قانع شده‌است.</ref> این افراد بعدا و بنا بر گفته آگاهان پرونده این افراد ابتدا از ETB به پلیس وین منتقل شد که طبق تجربه چشم پوشی‌های زیادی نسبت به پرونده ترور دست چپی‌ها داشته‌است و سپس در چارچوب سیاست مماشات بین اتریش و جمهوری اسلامی این افراد آزاد شده و به ایران برگردانده شدند.<ref>حدود ساعت 21:30 زنگ تلفن قاضی پرونده پتر سِدا به صدا درمیآید. آن طرف خط آنتون شولتس فرماندۀ پلیس دولتی در وزارت کشور قراردارد. شولتس قبل از آن تلفنی با وزارت امور خارجه مذاکرهیی را به پایان رسانده‌است. بلندپایهترین مقام ارشد پلیس دولتی در جمهوری اتریش حالا به نفع ایران واسطهگری میکند. قاضی سِدا این تلفن غیرعادی را در پرونده ثبت نموده‌است: «او سعی میکند مرا متقاعد نماید که حکم جلب علیه افرادی که در سفارت مخفی شدهاند صادر نکنم. او دلیل اتخاذ این موضع را خطر تحولات دیپلماتیک ذکر مینماید». یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1.</ref><ref>مشروح اتفاقات این پرونده را می‌توان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمده‌است پی گرفت. اسکورت به سوی تهران: سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ایرانی علیه رژیم تهران طی اطلاعیهیی از دفتر خود در کلن اطلاعات دقیقی راجع به صحرارودی وبزرگیان منتشر مینماید. سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.</ref>
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده‌است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود.<ref group="پاورقی">قاسملو به خود مختاری در چهارچوب ایران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جدایی طلبی را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهای چپگرا خواستار خودمختاری سازنده هستند». اما برای خمینی بین خودمختاری و جداییطلبی هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود. (پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272..)</ref> حکم مرگ عبدالرحمان قاسملو یکی از آخرین فرمانهایی است که آیت الله خمینی شخصأ آن را امضاء نموده‌است. در روز ۳ ژوئن ۱۹۸۹ خمینی می‌میرد. کمیته عملیات ویژه<ref>اولین هدف عملیات «کمیته ویژه» ترور رهبری حزب دمکرات کردستان ایران بود. دادگاه برلین در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ میکونوس، فرمان ترور دولتی را چنین توضیح می‌دهد: «به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبری سیاسی ایران تصمیم می‌گیرد که با رهبری حزب دمکرات کردستان ایران نه فقط با تکیه بر ابزار سیاسی مبارزه کند، بلکه او را از بین ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمکرات، دکتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوییه 1989 در شهر وین نتیجه بلافصل این تصمیم بوده‌است. سرنخ قرمزی که وقایع وین و برلین را به یکدیگر گره می‌زند به وضوح قابل رؤیت می‌باشد». دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1.</ref> اجرای فرامین وی را در دستور کار قرار می‌دهد.<ref group="پاورقی">«شاهد C» در دادگاه میکونوس چنین اظهار داشت: «سلول اطلاعاتی پاسداران خبر داد که قاسملو بعنوان سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران میخواهد مذاکراتی را به منظور آرامکردن جو سیاسی انجام دهد. این مذاکرات میتوانند به عنوان یک فاکتور جدی سیاسی مطرح گردند. به همین دلیل او میبایست در فاز اولیه چنین فعالیتهایی از سر راه برداشته شود». نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس».</ref> تصمیم‌گیری برای ترور او توسط کمیته‌یی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئیس جمهور علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رهبر مذهبی علی خامنهای، وزیر اطلاعات علی فلاحیان، وزیر سپاه شمخانی و وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد که از ایران برای اجرای عملیات به وین اعزام شد. این تیم در شمار زبدهترین و پیچیدهترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برونمرزی مأموریت یافته بود. از طرف کمیته امنیت سه نفر برای این منظور انتخاب میگردند. مرکز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود.<ref>این یکی از 16 پادگانی است که مستقیماً زیر نظر رفسنجانی اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عملیات علیه عراق، سرکوب کردهای ایرانی و اجرای عملیات تروریستی در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر کرمانشاه و در حاشیه منطقه کردنشین مسقر است. محمود جعفری صحرارودی به عنوان فرد مورد اطمینان رئیس جمهور رفسنجانی فرماندهی این قراگاه را بهعهده داشت. این شخص در کردستان بسرعت مراحل ترقی را طی نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعملیات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وی را به فرماندهی قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهی پادگان شماره 15 پاسداران در کرمانشاه منتقل گردید. قرارگاه «فتح» مسئول کنترل فعالیتهای کردها در خارج از مرزهای ایران میباشد. دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحیمی» با گروه‌های کرد در ارتباط میباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وین «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده‌است. برای او پاسپورت دیپلماتیک تهیه میگردد و مستقیماً زیر نظر رفسنجانی انجام وظیفه مینماید. امیر منصور بزرگیان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصی به وین وارد میشود. وظایف محوله به حاجی مصطفوی آجوادی، قائم مقام مدیر عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولین بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدیر عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهی عملیات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالبانی هم حضور داشت و او را معاون وی نوشیروان امین همراهی می‌کند. ملاقات بدون نتیجه به پایان می‌رسد. ایرانیها سعی می‌کنند طالبانی را از روند مذاکراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلایل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) کاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمی‌تواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدی در عملیات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمی‌توانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور می‌شدند او را هم به عنوان دوست نزدیک دکتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۹ دومین دور مذاکرات در خیابان Harmonieggasse وین شروع می‌شود. قاسملو به تنهایی حضور پیدا می‌کند، ولی صحرارودی و آجوادی حالا یک مأمور حفاظتی را نیز با خود همراه آورده بودند: امیر منصور بزرگیان اصل. حالا تیم ترور جولای Hit-Team)) تکمیل شده بود. مذاکرات یکبار دیگر در روز ۱۳ ژولای ساعت ۱۵:۳۰ شروع می‌شود. جعفری صحرارودی، مصطفی آجوادی و امیر منصور بزرگیان به محل مذاکره می‌آیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته‌است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طریق آیفون درب ورودی منزل را برای قاسملو و قادری باز می‌کند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاکرات واقع در خیابان Like Bahngasse وارد می‌شوند:  بدون محافظین پلیس، بدون محافظین شخصی و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت می‌کند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح کمریشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودی و آجوادی مذاکرات را شروع می‌کنند. بزرگیان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده‌است. دور دوم مذاکرات آغاز و صحبتها روی نوار ضبط می‌شود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها به‌جدّ وارد روند گفتگو نمی‌شوند.<ref>«بخش انتهایی صحبتهای ضبط  شده بر روی نوار نشانگر آن است که دکتر فاضل رسول و دکتر قاسملو تلاش مییکنند که مذاکرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولی ایرانیها تمایل قابل توجهی در این زمینه نشان نمی‌دهند».</ref> بعد از آن صدای شلیک گلوله از دو اسلحه کمری شنیده می‌شود. قاسملو از پیشانی، گیجگاه و گردن مورد اصابت قرار می‌گیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک می‌شود. هر دو در دم جان می‌سپارند. عبدالله قادری ظاهراً مقاومت می‌کند ولی او هم مورد اصابت قرار می‌گیرد. گزارش پزشکی قانونی چنین است: «گلوله‌های داخل بدن: یک گلوله در پشت گردن و یک گلوله در پشت ناحیۀ چپ، یک گلولۀ دیگر در پشت؛ از ۵ گلوله عبور کرده دیگر: یکی در جمجمه، یکی در گردن، یکی در پشت، یکی در شانه چپ، یکی به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse, EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان میخواستنند کاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه کرد تیر خلاص دریافت می‌کنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌کن یکی از اسلحه‌ها پوست و استخوان یکی از مقتولین چسبیده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد می‌کند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودی، بزرگیان و آجوادی قرار را خیلی خوب طرحریزی کرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندی بودند. بهای بلیت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود؛ ولی صحرارودی یک بدشانسی می‌آورد. یک گلوله کمانه کرده و به او اصابت می‌کند. پزشک قانونی چنین توضیح می‌دهد: «گلوله به قسمت بالای بازوی راست اصابت کرده و از ناحیه شانه خارج شده‌است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده‌است. پوکه گلوله را جعفری از دهان بیرون انداخته و یا احتمالاً آن را قورت داده‌است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودی برای دومین بار هم بد شانسی آورد. یک کارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وین به نام گئورگ ساموئل در ساعت ۲۲:۳۰ یک جعبه پلاستیکی را پیدا می‌کند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه می‌شود که درکنار اشیای دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. این کارگر یک اسلحه نوعBeretta  با کالیبر ۶۵/۷ و همراه با صدا خفه‌کن وعلاوه برآن یک سلاح دیگر از نوع Llama با کالیبر ۶۵/۷ و صدا خفه‌کن، دو خشاب اسلحه ۶۵/۷ میلیمتری  یک خشاب ۹ میلیمتری برای مسلسل Para و یک صدا خفه‌کن برای مسلسل در آن پیدا می‌کند. همراه این سلاحها مدارک دیگری وجود داشت که نقش مؤثری در صدور حکم جلب صحرارودی بازی خواهند نمود: این موارد شامل یک کلید موتور سیکلت مارک سوزوکی، یک برگ موتور سیکلت برای سوزوکی، GSX-500E و یک صورت حساب صادر شده از طرف شرکت Ferytag در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ به نام Mustafa M. Yalcin و یک توافقنامه خرید میان شرکت Ferytag و مصطفی مصطفوی برای یک موتور سیکلت سوزوکی، GSX-500E بوده‌است. بعدها فروشنده موتور سیکلت یعنی شرکت فایر تاگ جفعر صحرارودی را به عنوان خریدار شناسایی کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورین امنیتی در زباله‌دانهای در محل یاد شده پلاک ۴۵۱ در ناش مارکت را بازدید نموده و در دومین سطل آشغال یک کیسه پلاستیک حامل یک اسلحه کمری مدلBeretta پیدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده‌است.<ref group="پاورقی">عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد کسلر، رئیس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنیتی آغاز مینمایند. کسلر و مارنینگر همراه با نمایندگان قاسملو پیروتی و بهرامی به آپارتمان ِ محل حادثه میروند: درب ورودی، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر کسلر را به خود معطوف مینماید: 1ـ بر روی در ورودی آپارتمان به هیچوجه آثار شکستگی دیده نمیشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده‌است. کسلر دستور داد که قفل در ورودی بوسیله مأمورین اطلاعاتی بازشده و مورد کنترل قرارگیرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتیجه میرسد: قاتلین به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند. 2ـ پس از شلیک گلولههای مرگبار، به پیشانی سه کرد ایرانی تیر خلاص زده شده‌است. «شاهد» ماجرا، صحرارودی، از معرکه جان سالم بدر برده‌است. 3ـ دو نفر از سه کرد ایرانی کاملاً غافلگیر شده ودر جایی که نشسته بودند به قتل رسیدند؛ بنابراین اگر شخص غریبهیی از بیرون وارد اتاق میشد، قربانیان ترور به هیچ وجه بیحرکت سر جای خود ننشسته بودند. 4ـ «قربانی» دیگری به نام آجودی فرار کرده و مخفی شده‌است. 5ـ درمقابل آپارتمان ـ محل سوء قصد ـ ساختمانی وجود ندارد که بتوان از آن محل این ساختمان را زیر نظر گرفت و آن را شناسایی نمود؛ بنابراین عاملین میبایست قبلاً با ورود به این آپارتمان به شناسائی محل وقوع جرم پرداخته باشند. 6ـ عاملین حتماً قربانیان را از قبل میشناختند تا افراد اشتباهی را با حمله سریع خود مورد اصابت گلوله قرار ندهند. 7ـ این سوء قصد در چهارچوب یک عمل کلاسیک تروریستی نمیگنجد بلکه از عملیات مأمورین اطلاعاتی بشمار میرود. این سوء قصد از نوع آن عملیات تیپیک تروریستی که قربانی و قاتل برای اولینبار در مکانهای عمومی (جلو درب هتلها، در فرودگاه‌ها و یا در جلو محل سکونت مقتول) رو درروی همدیگر قرار میگیرند، نبود؛ ولی این بار سوء قصد در داخل یک آپارتمان شخصی به وقوع میپیوندد. یعنی اینکه قاتل و قربانی حتماً از قبل همدیگر را میشناختند و عاملین ترور میبایست در روند یک پروسه اعتماد قربانیان را جلب میکردند. 8ـ محوریترین دلیل برای اسوالد از همان ابتدای امر این است: او از پیروتی و بهرامی که به محل وقوع جرم ملحق شده بودند کسب اطلاع مینماید که قاسملو و قادری با نمایندگان حکومت ایران درحال مذاکره بودهاند. برای او این امر محرز میگردد که تهران برندۀ اصلی این آدمکشی میباشد. تیم مبارزه با تروریسم  (EBT)تحت نظارت اسوالد کسلر از صحت فرضیۀ خود و موارد هشتگانۀ فوق کاملأ قانع شده‌است.</ref> این افراد بعدا و بنا بر گفته آگاهان پرونده این افراد ابتدا از ETB به پلیس وین منتقل شد که طبق تجربه چشم پوشی‌های زیادی نسبت به پرونده ترور دست چپی‌ها داشته‌است و سپس در چارچوب سیاست مماشات بین اتریش و جمهوری اسلامی این افراد آزاد شده و به ایران برگردانده شدند.<ref>حدود ساعت 21:30 زنگ تلفن قاضی پرونده پتر سِدا به صدا درمیآید. آن طرف خط آنتون شولتس فرماندۀ پلیس دولتی در وزارت کشور قراردارد. شولتس قبل از آن تلفنی با وزارت امور خارجه مذاکرهیی را به پایان رسانده‌است. بلندپایهترین مقام ارشد پلیس دولتی در جمهوری اتریش حالا به نفع ایران واسطهگری میکند. قاضی سِدا این تلفن غیرعادی را در پرونده ثبت نموده‌است: «او سعی میکند مرا متقاعد نماید که حکم جلب علیه افرادی که در سفارت مخفی شدهاند صادر نکنم. او دلیل اتخاذ این موضع را خطر تحولات دیپلماتیک ذکر مینماید». یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1.</ref><ref>مشروح اتفاقات این پرونده را می‌توان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمده‌است پی گرفت. اسکورت به سوی تهران: سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ایرانی علیه رژیم تهران طی اطلاعیهیی از دفتر خود در کلن اطلاعات دقیقی راجع به صحرارودی وبزرگیان منتشر مینماید. سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.</ref>


'''ترور بختیار با استفاده از نفوذی'''
==== ترور بختیار ====
 
شاهپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه، به‌همراه منشی خود سروش کتیبه، در تاریخ۱۵مرداد۷۰ توسط ۳تروریست جمهوری اسلامی به‌نامهای محمدآزادی، علی وکیلی‌راد و فریدون بویراحمدی با کارد آشپزخانه ترور شدند. طرح این ترور در وزارت اطلاعات توسط فلاحیان و سعید امامی دنبال می‌شد و فرماندهی ترور را شفیعی به‌عهده داشت.
شاهپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه، به‌همراه منشی خود سروش کتیبه، در تاریخ۱۵مرداد۷۰ توسط ۳تروریست جمهوری اسلامی به‌نامهای محمدآزادی، علی وکیلی‌راد و فریدون بویراحمدی با کارد آشپزخانه ترور شدند. طرح این ترور در وزارت اطلاعات توسط فلاحیان و سعید امامی دنبال می‌شد و فرماندهی ترور را شفیعی به‌عهده داشت.


خط ۱٬۲۳۱: خط ۱٬۱۱۰:
چندی قبل از ترور، فریدون بویراحمدی به وزارت اطلاعات گزارش کرد که بختیار تصمیم به‌فروش و تعویض خانه‌اش گرفته‌است. از آن‌جا که طرح ترور براساس همان خانه طراحی شده بود و با تعویض خانه نیاز به شناسایی و طراحی جدید بود، وزارت اطلاعات تصمیم گرفت این عمل را سریعتر مرتکب شده و قبل از تعویض خانه، طرح را به‌اجرا در بیاورد.
چندی قبل از ترور، فریدون بویراحمدی به وزارت اطلاعات گزارش کرد که بختیار تصمیم به‌فروش و تعویض خانه‌اش گرفته‌است. از آن‌جا که طرح ترور براساس همان خانه طراحی شده بود و با تعویض خانه نیاز به شناسایی و طراحی جدید بود، وزارت اطلاعات تصمیم گرفت این عمل را سریعتر مرتکب شده و قبل از تعویض خانه، طرح را به‌اجرا در بیاورد.


آماده سازیهای ترور
آماده سازی‌های ترور


یکی از اولین قدمهای اجرای طرح فرستادن محمد آزادی و علی وکیلی‌راد دو تروریست آموزش‌دیده، به فرانسه بود. وزارت اطلاعات برای ممانعت از لورفتن بویراحمدی، ابتدا در صدد بود این دو نفر  را با نامهای جعلی و پوش تجاری به فرانسه منتقل کند. به‌همین خاطر شفیعی از طریق حسین شیخ عطار، معاون ارتباطات وزارت پست و تلفن و تلگراف جمهوری اسلامی که از کادرهای وزارت اطلاعات بود، برای این دو نفر تحت عنوان تکنیسین وزارت پست و تلگراف و تلفن از سفارت فرانسه تقاضای ویزا کرد. این کار از طریق مسعود هندی انجام شد. وی با پوش یک سفر تجاری در رابطه با شرکت سیفاکس در تاریخ ۲تیرماه۷۱ از سفارت فرانسه برای دو نفر به اسامی ناصر نوریان (محمد آزادی) و کمال حسینی (علی وکیلی‌راد) درخواست ویزا نمود. این ویزاها در ۱۱تیرماه آماده شد، اما به‌دلیل عدم آشنایی این دونفر به فرانسه و عدم انطباق با پوش تجاری باعث تغییر تصمیم وزارت اطلاعات و تحویل نگرفتن ویزاها از سفارت فرانسه شد. وزارت اطلاعات به همین‌خاطر به طرح جدیدی روی آورد و در روز ۲۶تیرماه۷۱ برای این دو نفر با اسامی اصلی محمد آزادی و علی وکیلی‌راد از سفارت فرانسه در تهران برای یک دیدار دوستانه با بویراحمدی تقاضای ویزا کرد. در ۳مرداد۷۱ ویزا از سفارت فرانسه در تهران دریافت شد. گرفتن دو ویزا با عکسهای مشابه و نامهای مختلف بعداز ترور به شناسایی آنها کمک کرد.
یکی از اولین قدمهای اجرای طرح فرستادن محمد آزادی و علی وکیلی‌راد دو تروریست آموزش‌دیده، به فرانسه بود. وزارت اطلاعات برای ممانعت از لورفتن بویراحمدی، ابتدا در صدد بود این دو نفر  را با نامهای جعلی و پوش تجاری به فرانسه منتقل کند. به‌همین خاطر شفیعی از طریق حسین شیخ عطار، معاون ارتباطات وزارت پست و تلفن و تلگراف جمهوری اسلامی که از کادرهای وزارت اطلاعات بود، برای این دو نفر تحت عنوان تکنیسین وزارت پست و تلگراف و تلفن از سفارت فرانسه تقاضای ویزا کرد. این کار از طریق مسعود هندی انجام شد. وی با پوش یک سفر تجاری در رابطه با شرکت سیفاکس در تاریخ ۲تیرماه۷۱ از سفارت فرانسه برای دو نفر به اسامی ناصر نوریان (محمد آزادی) و کمال حسینی (علی وکیلی‌راد) درخواست ویزا نمود. این ویزاها در ۱۱تیرماه آماده شد، اما به‌دلیل عدم آشنایی این دونفر به فرانسه و عدم انطباق با پوش تجاری باعث تغییر تصمیم وزارت اطلاعات و تحویل نگرفتن ویزاها از سفارت فرانسه شد. وزارت اطلاعات به همین‌خاطر به طرح جدیدی روی آورد و در روز ۲۶تیرماه۷۱ برای این دو نفر با اسامی اصلی محمد آزادی و علی وکیلی‌راد از سفارت فرانسه در تهران برای یک دیدار دوستانه با بویراحمدی تقاضای ویزا کرد. در ۳مرداد۷۱ ویزا از سفارت فرانسه در تهران دریافت شد. گرفتن دو ویزا با عکسهای مشابه و نامهای مختلف بعداز ترور به شناسایی آنها کمک کرد.
خط ۱٬۲۳۷: خط ۱٬۱۱۶:
اجرای ترور فریدون بویراحمدی روز ۵مرداد به بختیار اطلاع داد نفراتی از درون جمهوری اسلامی که هوادار بختیار هستند و اطلاعات مهمی دارند قرار است به خارج بیایند و پیشنهاد کرد که ترتیب یک ملاقات خصوصی با آنها را بدهد. روز ۱۲مرداد بویراحمدی خبر رسیدن این دونفر را به بختیار داد و قرار شد روز ۱۵مرداد با او ملاقات کنند. ساعت ۵بعدازظهر روز ۱۵مرداد، وکیلی‌راد و آزادی به‌همراه فریدون بویراحمدی با ماشین شخصی بویراحمدی به‌منزل بختیار رفتند و از آن‌جا که بویراحمدی برای پلیس به‌عنوان یکی از نزدیکان بختیارشناخته شده بود، به‌راحتی وارد خانه شدند و با استفاده از چاقوی اره‌یی آشپزخانه، شاهپور بختیار و دفترش را ترور کردند و در ساعت ۶بعداز ظهر از خانه خارج شدند. بعداز ترور، فریدون بویراحمدی از وکیلی‌راد و آزادی جدا شد. این دو تروریست قرار بود با دو پاسپورت ترکیه‌یی به‌نامهای موسی کوثر و علی حیدرکایا به ژنو بروند و بعداز تعویض پاسپورت به تهران برگردند. آنها با قطار از پاریس به لیون رفته و با تاکسی به مرز سوئیس رفتند ولی به‌خاطر جعلی تشخیص دادن ویزای آنها اجازه ورود به سوئیس را پیدا نکردند. این دو تروریست از طریق سرپلشان در استانبول به‌نام مسعود ادیبون، وضعیت خود را روزانه گزارش می‌کردند و راه حلی برای خروج از فرانسه می‌خواستند. نهایتاً آنها یک‌هفته بعد در ۲۱مرداد، با اتوبوس از فرانسه وارد سوئیس شدند. وزارت اطلاعات تعدادی از عواملش ازجمله فردی به‌نام قاسمی را به ژنو فرستاد تا با تعویض پاسپورت، این تروریستها هرچه سریعتر به ایران برگرداند. اما قرار وکیلی‌راد چفت نشد و بعداز چند روز در ژنو دستگیر شد. بعداز دستگیری علی وکیلی‌راد، وزارت اطلاعات در هراس از دستگیری محمد آزادی که قدبلند (نزدیک به دومتر) و قیافهٌ مشخصی داشت، تصمیم گرفت او را در سفارت جمهوری اسلامی در برن مخفی کند تا در فرصت مناسب وی را به‌تهران منتقل نماید. در همین رابطه افشین علوی از مجاهدین خلق در تاریخ۹شهریور۷۰ در یک کنفرانس مطبوعاتی در اورسورواز تأکید کرد که محمد آزادی یکی از متهمان قتل شاهپور بختیار درحال حاضر در سفارت ایران در برن است و یا در محل اقامت سفیر پنهان شده‌است.  وی گفت رفسنجانی دستور داده‌است که آزادی سریعاً از طریق آلمان به ایران منتقل شود. وی هم‌چنین افزود مقاومت ایران مقامات فرانسه، سوئیس و آلمان را مطلع کرده‌است. دفتر مطبوعاتی مجاهدین در پاریس روز یکشنبه ۱۷شهریور در پاریس اعلام کرد که آزادی ظرف ۲۴ساعت گذشته از سوئیس به ایران منتقل شده‌است. علاوه بر وکیلی‌راد، زین‌العابدین سرحدی که با پاسپورت خدمت در سفارت جمهوری اسلامی در سوئیس کار می‌کرد، به‌عنوان یکی از دست‌اندرکاران این ترور دستگیر شد. سوئیس هر دونفر را تحویل فرانسه داد. مسعود هندی به‌جرم تهیهٌ ویزا برای تروریستها و فرشتهٌ جهانبانی به‌عنوان نفوذی جمهوری اسلامی که در شناسایی سوژه نقش داشته‌است در فرانسه دستگیر و محاکمه شدند. ۵نفر از مسئولین وزارت اطلاعات شامل فریدون بویراحمدی، حسین شیخ‌عطار، ناصر قاسمی‌نژاد و غلامحسین شوریده شیرازی‌نژاد - که در این ترور نقش تأمین لجستیک را به‌عهده داشت و مسعود ادیبون غیاباً محاکمه شدند. بویراحمدی بعداز فرار به ایران ابتدا به‌مدت ۱۶ماه در وزارت اطلاعات تهران واقع در باغ مهران مشغول به‌کار بود و سپس به ادارهٌ اطلاعات شیراز منتقل شد.
اجرای ترور فریدون بویراحمدی روز ۵مرداد به بختیار اطلاع داد نفراتی از درون جمهوری اسلامی که هوادار بختیار هستند و اطلاعات مهمی دارند قرار است به خارج بیایند و پیشنهاد کرد که ترتیب یک ملاقات خصوصی با آنها را بدهد. روز ۱۲مرداد بویراحمدی خبر رسیدن این دونفر را به بختیار داد و قرار شد روز ۱۵مرداد با او ملاقات کنند. ساعت ۵بعدازظهر روز ۱۵مرداد، وکیلی‌راد و آزادی به‌همراه فریدون بویراحمدی با ماشین شخصی بویراحمدی به‌منزل بختیار رفتند و از آن‌جا که بویراحمدی برای پلیس به‌عنوان یکی از نزدیکان بختیارشناخته شده بود، به‌راحتی وارد خانه شدند و با استفاده از چاقوی اره‌یی آشپزخانه، شاهپور بختیار و دفترش را ترور کردند و در ساعت ۶بعداز ظهر از خانه خارج شدند. بعداز ترور، فریدون بویراحمدی از وکیلی‌راد و آزادی جدا شد. این دو تروریست قرار بود با دو پاسپورت ترکیه‌یی به‌نامهای موسی کوثر و علی حیدرکایا به ژنو بروند و بعداز تعویض پاسپورت به تهران برگردند. آنها با قطار از پاریس به لیون رفته و با تاکسی به مرز سوئیس رفتند ولی به‌خاطر جعلی تشخیص دادن ویزای آنها اجازه ورود به سوئیس را پیدا نکردند. این دو تروریست از طریق سرپلشان در استانبول به‌نام مسعود ادیبون، وضعیت خود را روزانه گزارش می‌کردند و راه حلی برای خروج از فرانسه می‌خواستند. نهایتاً آنها یک‌هفته بعد در ۲۱مرداد، با اتوبوس از فرانسه وارد سوئیس شدند. وزارت اطلاعات تعدادی از عواملش ازجمله فردی به‌نام قاسمی را به ژنو فرستاد تا با تعویض پاسپورت، این تروریستها هرچه سریعتر به ایران برگرداند. اما قرار وکیلی‌راد چفت نشد و بعداز چند روز در ژنو دستگیر شد. بعداز دستگیری علی وکیلی‌راد، وزارت اطلاعات در هراس از دستگیری محمد آزادی که قدبلند (نزدیک به دومتر) و قیافهٌ مشخصی داشت، تصمیم گرفت او را در سفارت جمهوری اسلامی در برن مخفی کند تا در فرصت مناسب وی را به‌تهران منتقل نماید. در همین رابطه افشین علوی از مجاهدین خلق در تاریخ۹شهریور۷۰ در یک کنفرانس مطبوعاتی در اورسورواز تأکید کرد که محمد آزادی یکی از متهمان قتل شاهپور بختیار درحال حاضر در سفارت ایران در برن است و یا در محل اقامت سفیر پنهان شده‌است.  وی گفت رفسنجانی دستور داده‌است که آزادی سریعاً از طریق آلمان به ایران منتقل شود. وی هم‌چنین افزود مقاومت ایران مقامات فرانسه، سوئیس و آلمان را مطلع کرده‌است. دفتر مطبوعاتی مجاهدین در پاریس روز یکشنبه ۱۷شهریور در پاریس اعلام کرد که آزادی ظرف ۲۴ساعت گذشته از سوئیس به ایران منتقل شده‌است. علاوه بر وکیلی‌راد، زین‌العابدین سرحدی که با پاسپورت خدمت در سفارت جمهوری اسلامی در سوئیس کار می‌کرد، به‌عنوان یکی از دست‌اندرکاران این ترور دستگیر شد. سوئیس هر دونفر را تحویل فرانسه داد. مسعود هندی به‌جرم تهیهٌ ویزا برای تروریستها و فرشتهٌ جهانبانی به‌عنوان نفوذی جمهوری اسلامی که در شناسایی سوژه نقش داشته‌است در فرانسه دستگیر و محاکمه شدند. ۵نفر از مسئولین وزارت اطلاعات شامل فریدون بویراحمدی، حسین شیخ‌عطار، ناصر قاسمی‌نژاد و غلامحسین شوریده شیرازی‌نژاد - که در این ترور نقش تأمین لجستیک را به‌عهده داشت و مسعود ادیبون غیاباً محاکمه شدند. بویراحمدی بعداز فرار به ایران ابتدا به‌مدت ۱۶ماه در وزارت اطلاعات تهران واقع در باغ مهران مشغول به‌کار بود و سپس به ادارهٌ اطلاعات شیراز منتقل شد.


'''طرح ترور مسئولان مقاومت ایران در سوئد با استفاده از نفوذی'''
==== طرح ترور مسئولان شورای ملی مقاومت ایران در سوئد با استفاده از نفوذی ====
 
به‌دنبال اقامت مریم رجوی در مهر۷۲ در پاریس، شورای‌عالی امنیت جمهوری اسلامی در دو جلسهٌ پیاپی به‌ریاست رفسنجانی و با شرکت اعضای اصلی و حضور سعید امامی و احمد وحیدی فرماندهٌ نیروی قدس تصمیم گرفت هر اقدام تروریستی ممکنی را چه در اروپا و چه در عراق علیه مجاهدین و مقاومت ایران در دستور قرار دهد. یکی از طرحها این بود که شماری از مسئولان مقاومت ایران را سوئد به‌قتل برساند. وزارت اطلاعات در نظر داشت این طرح را توسط دو نفوذی درمیان هواداران مجاهدین، به نامهای جمشید عابدی<ref group="پاورقی">جمشید عابدی از سال59 در کمیته کار می‌کرده و در سال 61 محافظ ناطق نوری نمایندهٌ مجلس شد. وی تا سال64 در کمیته کار می‌کرد و در سال 64 به وزارت اطلاعات منتقل شد. وزارت اطلاعات در اسفند64 او را تحت عنوان هوادار مجاهدین به ترکیه و در اردیبشهت ماه65 به آلمان فرستاد. جمشید عابدی در شهریور65 خواستار اعزام به منطقهٌ مرزی و پیوستن به مجاهدین شد. اما به‌دلیل وضعیت مشکوک وی به فاصلهٌ چند ماه یعنی در فروردین66 از منطقه اخراج شد. وی متعاقباً از طریق ترکیه به سوئد رفت و در 70کیلومتری استکهلم مستقر شد.  او به توصیه وزارت اطلاعات تلاش کرد خودش را هوادار سازمان نشان دهد. وزارت اطلاعات در بهمن71 از او خواست که به استکهلم نقل‌مکان کند تا رابطه‌اش با انجمن هواداران در این شهر فعال شود. وی در نزدیکی انجمن خانه‌یی اجاره کرد. طرح وزارت اطلاعات این بود که جمشید تحت عنوان هوادار، خانه و ماشینش را در اختیار انجمن قرار دهد که اگر مسئولین سازمان به سوئد مسافرت کردند با استفاده از این امکانات طرح تروری را پیش ببرد. با مسافرت هیأت مقاومت به استکهلم، جمشید اصرار داشت که آنها در خانه‌اش مستقر شوند که با اصرار او موافقت نمی‌شود.</ref>و سیمین قربانی به‌اجرا دربیاورد. در اواخر آبان۷۲ بدری پورطباخ و فرشته یگانه از اعضای شورای رهبری مجاهدین و آقای ابوالقاسم رضایی دبیر ارشد شورای ملی مقاومت ایران در آن‌زمان به استکهلم سفر کردند. وزارت اطلاعات وقتی از طریق عابدی از این سفر مطلع شد، به‌سرعت ترور این هیأت را با استفاده از نفوذیها و چند دیپلومات در سفارت جمهوری اسلامی در دستور قرار داد. با لو رفتن به‌موقع این طرح و دستگیری دوجاسوس و اخراج سه دیپلومات جمهوری اسلامی، این طرح به‌سرانجام نرسید. جمهوری اسلامی متقابلاً ضمن اخراج سه‌دیپلومات سوئدی از تهران در روز ۲۷آبان۷۲ تصمیم به تقلیل روابط اقتصادی<ref>ستاد هماهنگی روابط خارجی جمهوری اسلامی در تاریخ اول و هفتم آذرماه72 تشکیل جلسه داد و دستورالعمل زیر را برای وزارتخانه‌های ذی‌ربط صادر کرد:  «در پی جلسه‌یی در 6آذر72 با شرکت نمایندگان وزارتهای محترم و براساس مصوبهٌ ستاد هماهنگی روابط خارجی مورخ اول و هفتم آذرماه مبنی بر تقلیل روابط اقتصادی جمهوری اسلامی با کشور سوئد خواهشمند است دستور فرمایید: 1- همکاریهای دوجانبهٌ فعلی را در صورتی‌که زیانی متوجه منافع جمهوری اسلامی نمی‌سازد کاهش داده یا متوقف نمایید. 2- در صورت توقف یا تقلیل و انتقال آن به‌کشور ثالث نسبت به مطالعه و بررسی درخصوص کشور جایگزین رأساً اقدام نمایید… 3- از انعقاد موافقتنامهٌ جدید بارعایت دوشرط مذکور در  بند1 و 2 در آینده تااطلاع ثانوی خودداری گردد. خواهشمند است دستور فرمایید این ادارهٌ کل را از نتیجهٌ اقدامات مطلع نموده…» ابراهیم رحیم‌پور  مدیرکل اروپای مرکزی</ref>با سوئد گرفت.
به‌دنبال اقامت مریم رجوی در مهر۷۲ در پاریس، شورای‌عالی امنیت جمهوری اسلامی در دو جلسهٌ پیاپی به‌ریاست رفسنجانی و با شرکت اعضای اصلی و حضور سعید امامی و احمد وحیدی فرماندهٌ نیروی قدس تصمیم گرفت هر اقدام تروریستی ممکنی را چه در اروپا و چه در عراق علیه مجاهدین و مقاومت ایران در دستور قرار دهد. یکی از طرحها این بود که شماری از مسئولان مقاومت ایران را سوئد به‌قتل برساند. وزارت اطلاعات در نظر داشت این طرح را توسط دو نفوذی درمیان هواداران مجاهدین، به نامهای جمشید عابدی<ref group="پاورقی">جمشید عابدی از سال59 در کمیته کار می‌کرده و در سال 61 محافظ ناطق نوری نمایندهٌ مجلس شد. وی تا سال64 در کمیته کار می‌کرد و در سال 64 به وزارت اطلاعات منتقل شد. وزارت اطلاعات در اسفند64 او را تحت عنوان هوادار مجاهدین به ترکیه و در اردیبشهت ماه65 به آلمان فرستاد. جمشید عابدی در شهریور65 خواستار اعزام به منطقهٌ مرزی و پیوستن به مجاهدین شد. اما به‌دلیل وضعیت مشکوک وی به فاصلهٌ چند ماه یعنی در فروردین66 از منطقه اخراج شد. وی متعاقباً از طریق ترکیه به سوئد رفت و در 70کیلومتری استکهلم مستقر شد.  او به توصیه وزارت اطلاعات تلاش کرد خودش را هوادار سازمان نشان دهد. وزارت اطلاعات در بهمن71 از او خواست که به استکهلم نقل‌مکان کند تا رابطه‌اش با انجمن هواداران در این شهر فعال شود. وی در نزدیکی انجمن خانه‌یی اجاره کرد. طرح وزارت اطلاعات این بود که جمشید تحت عنوان هوادار، خانه و ماشینش را در اختیار انجمن قرار دهد که اگر مسئولین سازمان به سوئد مسافرت کردند با استفاده از این امکانات طرح تروری را پیش ببرد. با مسافرت هیأت مقاومت به استکهلم، جمشید اصرار داشت که آنها در خانه‌اش مستقر شوند که با اصرار او موافقت نمی‌شود.</ref>و سیمین قربانی به‌اجرا دربیاورد. در اواخر آبان۷۲ بدری پورطباخ و فرشته یگانه از اعضای شورای رهبری مجاهدین و آقای ابوالقاسم رضایی دبیر ارشد شورای ملی مقاومت ایران در آن‌زمان به استکهلم سفر کردند. وزارت اطلاعات وقتی از طریق عابدی از این سفر مطلع شد، به‌سرعت ترور این هیأت را با استفاده از نفوذیها و چند دیپلومات در سفارت جمهوری اسلامی در دستور قرار داد. با لو رفتن به‌موقع این طرح و دستگیری دوجاسوس و اخراج سه دیپلومات جمهوری اسلامی، این طرح به‌سرانجام نرسید. جمهوری اسلامی متقابلاً ضمن اخراج سه‌دیپلومات سوئدی از تهران در روز ۲۷آبان۷۲ تصمیم به تقلیل روابط اقتصادی<ref>ستاد هماهنگی روابط خارجی جمهوری اسلامی در تاریخ اول و هفتم آذرماه72 تشکیل جلسه داد و دستورالعمل زیر را برای وزارتخانه‌های ذی‌ربط صادر کرد:  «در پی جلسه‌یی در 6آذر72 با شرکت نمایندگان وزارتهای محترم و براساس مصوبهٌ ستاد هماهنگی روابط خارجی مورخ اول و هفتم آذرماه مبنی بر تقلیل روابط اقتصادی جمهوری اسلامی با کشور سوئد خواهشمند است دستور فرمایید: 1- همکاریهای دوجانبهٌ فعلی را در صورتی‌که زیانی متوجه منافع جمهوری اسلامی نمی‌سازد کاهش داده یا متوقف نمایید. 2- در صورت توقف یا تقلیل و انتقال آن به‌کشور ثالث نسبت به مطالعه و بررسی درخصوص کشور جایگزین رأساً اقدام نمایید… 3- از انعقاد موافقتنامهٌ جدید بارعایت دوشرط مذکور در  بند1 و 2 در آینده تااطلاع ثانوی خودداری گردد. خواهشمند است دستور فرمایید این ادارهٌ کل را از نتیجهٌ اقدامات مطلع نموده…» ابراهیم رحیم‌پور  مدیرکل اروپای مرکزی</ref>با سوئد گرفت.


ترور میکونوس در ۲۶شهریور۷۱ تروریستهای جمهوری اسلامی ۴تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران، صادق شرفکندی، همایون اردلان، فتاح عبدلی و نوری دهکردی را در رستوران میکونوس واقع در شهر برلین به‌قتل رساندند. جلسه‌یی که در این رستوان تشکیل شده بود، برخلاف قرارقبلی یک‌روز زودتر برگزار شد، اما وزارت اطلاعات از طریق عوامل نفوذیش از زمان جلسه اطلاع پیدا کرده بود. در پی انجام این ترور ۵نفر دستگیر شدند که شامل ۴لبنانی و یک ایرانی به‌نام کاظم دارابی بود. کاظم دارابی از کادرهای وزارت اطلاعات بود که سالها برای ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی در خارج کار کرده و نقش فرماندهی این طرح را به‌عهده داشت. بعداز این ترور، وزارت اطلاعات دارابی را به تهران برد و بعداز جمعبندی نتیجه گرفت که طرح موفق انجام شده و ردی باقی نمانده‌است؛ لذا دارابی را برای توطئه‌ها بعدی به آلمان فرستاد ولی برخلاف تصور وزارت اطلاعات، وی توسط پلیس آلمان دستگیر شد. تصویب طرح میکونوس استانداری کردستان در مورخهٌ ۱۵مرداد۷۱ طی نامه‌یی به شمارهٌ ۲۴۰۲. م از ریاست جمهوری خواستار ضربه به حزب دموکرات کردستان شد. وزارت اطلاعات از قبل نیز طرح ترور شرفکندی دبیرکل وقت این حزب در آلمان را داشت. این ترور در شورای‌عالی امنیت جمهوری اسلامی با حضور ۱۰عضو اصلی و با شرکت سعید امامی، احمد وحیدی و پاسدار جعفری، سرتیپ صحرارودی (قاتل قاسملو) به ریاست رفسنجانی تصویب شد و به تأیید خامنه‌ای رسید. آماده‌باش در کردستان در ساعت ۸صبح روز ۲۶مرداد (یعنی صبح همان روز ترور میکونوس) جلسهٌ تأمین استان کردستان به ریاست حاج عبدالوهاب استاندار کردستان تشکیل شد. اعضای شرکت‌کننده در این جلسه عبارت بودند از: زهری معاونت سیاسی امنیتی استانداری، سرتیپ پاسدار حسن رستگار فرمانده و سرتیپ پاسدار محمدنیا جانشین فرمانده سپاه پاسداران کردستان و رجبی معاونت اطلاعات سپاه پاسداران کردستان. در این جلسه به پیشنهاد رجبی به سراسر استان برای مقابله با حرکات احتمالی حزب دموکرات آماده‌باش داده شد. یعنی ۱۶ساعت قبل از این عملیات تروریستی شورای تأمین استان در جریان آن بود. اعتراف فلاحیان فلاحیان در ۸شهریور۷۲ (یک‌سال بعداز این ترور) در یک مصاحبه گفت: ...  گروهکها عمدتاً در وزارت به سه دسته تقسیم می‌شوند، گروهکهایی که به ایدئولوژی چپ وابسته هستند، گروهکهایی که به ایدئولوژی راست وابسته هستند و گروهکهایی که التقاطی هستند… موفق شدیم در مرکزیت این گروهگها نفوذ کرده و دستگیرشان کنیم، آنهایی‌که مجبور به فرار از کشور شدند، باز ما فعالیتمان را ادامه دادیم و الان در خارج از کشور هم ما تعقیبشان می‌کنیم و روی آنها کنترل و در تشکیلات آنها نفوذ داریم. ...  در خارج کشور موفق شدیم که به خیلی از این گروهکها ضربه وارد کنیم. همین‌طور که می‌دانید، یکی از این گروهکهای فعال، حزب دموکرات است که با دو گروه اصلی و انشعابی کردستان فعالیت می‌کنند. هم‌چنین ما موفق شدیم در سال گذشته ضربات  اساسی به کادرهای کومله بزنیم. تشکیلات آنها، اعم از انشعابیون، حزب دموکرات و کومله، به‌شدت ضربه دید و فعالیتشان کاسته شد. جیحونی نفوذی جمهوری اسلامی و عامل دو ترور احمد جیحونی یک عضو عالیرتبهٌ شبکهٌ وزارت اطلاعات در اروپا بود که حداقل در ترور فریدون فرخزاد در آلمان و رضا مظلومان در فرانسه مستقیماً شرکت داشت. وی که به کار ترخیص کالا در گمرگ ایران مشغول بود، در سال۱۳۶۰ به آلمان آمد و دراطراف شهر بن (بادگودسبرگ) ساکن شد و در آن‌جا یک کلوپ ویدئوهای خارجی باز کرد که تا زمان دستگیریش در جریان ترور مظلومان، در آن‌جا کار می‌کرد. احمد جیحونی پس از مدت کوتاهی اقامت در آلمان به ایران سفر کرد و در آن جا به استخدام وزارت اطلاعات درآمد و با مأموریت نفوذ در گروه‌های مخالف به آلمان بازگشت.<ref>منابع مجاهدین می‌گویند وی در برخورد با گروه‌های مخالف، خودش را از یک گروه موهوم مخالف جمهوری اسلامی در داخل کشور معرفی می‌کرد و حتی بعضاً به این افراد کمک مالی هم می‌کرد و متقابلاً طبق دستور وزارت اطلاعات از آنها می‌خواست به تبلیغات علیه مجاهدین بپردازند.</ref>
ترور میکونوس در ۲۶شهریور۷۱ تروریستهای جمهوری اسلامی ۴تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ایران، صادق شرفکندی، همایون اردلان، فتاح عبدلی و نوری دهکردی را در رستوران میکونوس واقع در شهر برلین به‌قتل رساندند. جلسه‌یی که در این رستوان تشکیل شده بود، برخلاف قرارقبلی یک‌روز زودتر برگزار شد، اما وزارت اطلاعات از طریق عوامل نفوذیش از زمان جلسه اطلاع پیدا کرده بود. در پی انجام این ترور ۵نفر دستگیر شدند که شامل ۴لبنانی و یک ایرانی به‌نام کاظم دارابی بود. کاظم دارابی از کادرهای وزارت اطلاعات بود که سالها برای ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی در خارج کار کرده و نقش فرماندهی این طرح را به‌عهده داشت. بعداز این ترور، وزارت اطلاعات دارابی را به تهران برد و بعداز جمعبندی نتیجه گرفت که طرح موفق انجام شده و ردی باقی نمانده‌است؛ لذا دارابی را برای توطئه‌ها بعدی به آلمان فرستاد ولی برخلاف تصور وزارت اطلاعات، وی توسط پلیس آلمان دستگیر شد. تصویب طرح میکونوس استانداری کردستان در مورخهٌ ۱۵مرداد۷۱ طی نامه‌یی به شمارهٌ ۲۴۰۲. م از ریاست جمهوری خواستار ضربه به حزب دموکرات کردستان شد. وزارت اطلاعات از قبل نیز طرح ترور شرفکندی دبیرکل وقت این حزب در آلمان را داشت. این ترور در شورای‌عالی امنیت جمهوری اسلامی با حضور ۱۰عضو اصلی و با شرکت سعید امامی، احمد وحیدی و پاسدار جعفری، سرتیپ صحرارودی (قاتل قاسملو) به ریاست رفسنجانی تصویب شد و به تأیید خامنه‌ای رسید. آماده‌باش در کردستان در ساعت ۸صبح روز ۲۶مرداد (یعنی صبح همان روز ترور میکونوس) جلسهٌ تأمین استان کردستان به ریاست حاج عبدالوهاب استاندار کردستان تشکیل شد. اعضای شرکت‌کننده در این جلسه عبارت بودند از: زهری معاونت سیاسی امنیتی استانداری، سرتیپ پاسدار حسن رستگار فرمانده و سرتیپ پاسدار محمدنیا جانشین فرمانده سپاه پاسداران کردستان و رجبی معاونت اطلاعات سپاه پاسداران کردستان. در این جلسه به پیشنهاد رجبی به سراسر استان برای مقابله با حرکات احتمالی حزب دموکرات آماده‌باش داده شد. یعنی ۱۶ساعت قبل از این عملیات تروریستی شورای تأمین استان در جریان آن بود. اعتراف فلاحیان فلاحیان در ۸شهریور۷۲ (یک‌سال بعداز این ترور) در یک مصاحبه گفت: ...  گروهکها عمدتاً در وزارت به سه دسته تقسیم می‌شوند، گروهکهایی که به ایدئولوژی چپ وابسته هستند، گروهکهایی که به ایدئولوژی راست وابسته هستند و گروهکهایی که التقاطی هستند… موفق شدیم در مرکزیت این گروهگها نفوذ کرده و دستگیرشان کنیم، آنهایی‌که مجبور به فرار از کشور شدند، باز ما فعالیتمان را ادامه دادیم و الان در خارج از کشور هم ما تعقیبشان می‌کنیم و روی آنها کنترل و در تشکیلات آنها نفوذ داریم. ...  در خارج کشور موفق شدیم که به خیلی از این گروهکها ضربه وارد کنیم. همین‌طور که می‌دانید، یکی از این گروهکهای فعال، حزب دموکرات است که با دو گروه اصلی و انشعابی کردستان فعالیت می‌کنند. هم‌چنین ما موفق شدیم در سال گذشته ضربات  اساسی به کادرهای کومله بزنیم. تشکیلات آنها، اعم از انشعابیون، حزب دموکرات و کومله، به‌شدت ضربه دید و فعالیتشان کاسته شد. جیحونی نفوذی جمهوری اسلامی و عامل دو ترور احمد جیحونی یک عضو عالیرتبهٌ شبکهٌ وزارت اطلاعات در اروپا بود که حداقل در ترور فریدون فرخزاد در آلمان و رضا مظلومان در فرانسه مستقیماً شرکت داشت. وی که به کار ترخیص کالا در گمرگ ایران مشغول بود، در سال۱۳۶۰ به آلمان آمد و دراطراف شهر بن (بادگودسبرگ) ساکن شد و در آن‌جا یک کلوپ ویدئوهای خارجی باز کرد که تا زمان دستگیریش در جریان ترور مظلومان، در آن‌جا کار می‌کرد. احمد جیحونی پس از مدت کوتاهی اقامت در آلمان به ایران سفر کرد و در آن جا به استخدام وزارت اطلاعات درآمد و با مأموریت نفوذ در گروه‌های مخالف به آلمان بازگشت.<ref>منابع مجاهدین می‌گویند وی در برخورد با گروه‌های مخالف، خودش را از یک گروه موهوم مخالف جمهوری اسلامی در داخل کشور معرفی می‌کرد و حتی بعضاً به این افراد کمک مالی هم می‌کرد و متقابلاً طبق دستور وزارت اطلاعات از آنها می‌خواست به تبلیغات علیه مجاهدین بپردازند.</ref>
==== ترور محمدرضا کلاهی ====
محمدرضا کلاهی صمدی که ساکن شهر آلمیره هلند بود پانزدهم دسامبر ۲۰۱۵ در سن ۵۶ سالگی در شهر آلمیره هلند در نزدیکی خانه‌اش در خیابان توسط فردی از نزدیک هدف گلوله قرار گرفت و همان روز در بیمارستان جان سپرد. یکی از همسایگانش که مشاهده کرده بود اتومبیلی با دو سرنشین پس از شلیلک به او بسرعت محل را ترک کرد، پلیس را در جریان گذاشت. چندی بعد دو عامل اصلی قتل او بازداشت شدند. روزنامه «پارول» هلند روز جمعه ۴ خرداد ۱۳۹۷در گزارشی نوشت که فرد مقتولِ این پرونده یعنی «علی معتمد»، «به احتمال قریب به یقین»، همان «رضا کلاهی صمدی» است که در دهه هشتاد میلادی به هلند پناهنده شد و از آن زمان با نام مستعار «علی معتمد» در این کشور زندگی می‌کرد. روزنامه پارول روز جمعه نوشت که دو فرد مظنون قتل او، انور آ.ب (۲۸ساله) برادر یکی از جنایتکاران حرفه‌ای هلند و خود نیز نزد پلیس به خلافکاری شناخته شده و یکی از ۶۰۰ خلافکار مشهور آمستردام است و مورئو ام. (۳۵ساله) نیز از تبهکاران حرفه‌ای هلند هستند که پلیس هلند موفق شده است با ردگیری تلفن‌های همراه‌شان آنها را دستگیر کند. انور آ ب به ۲۰ سال و  مورو م به ۲۵ سال زندان محکوم شدند. طبق آخرین اطلاعات مغز متفکر تیم ترور به نام نوفل اف 38 ساله که سردسته یکی از باندهای جنایتکار هلندی بوده است و آن دو نفر را برای این ترور اجیر کرده بود نیز دستگیر شده و در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۹در دادگاه هلند به حبس ابد محکوم شده است. طبق گفته دادستانی هلند آن دو نفر اعتراف کرده‌اند که مبلغ ۱۳۰،۰۰۰ یورو جهت این ترور از نوفل دریافت داشته‌اند.<ref>هولندا تحكم بالمؤبد على مدبر اغتيال معارض [https://www.alarabiya.net/ar/iran/2019/07/19/%D9%87%D9%88%D9%84%D9%86%D8%AF%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D9%83%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D8%A8%D8%AF-%D8%B9%D9%84%D9%89-%D9%85%D8%AF%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%BA%D8%AA%D9%8A%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1 إيراني]</ref>
اولیس عِلّیان، وکیل و نماینده ایرانی‌تبار پارلمان هلند از حزب «ف‌ِف‌ِدِ» (حزب مردم برای آزادی و دموکراسی) تأکید کرده که «محتمل‌ترین سناریو این است که ترور علی معتمد که در وسط یک محله مسکونی آلمیره صورت گرفته، به دستور رژیم ایران انجام شده است». سرویس اطلاعاتی هلند اوایل ماه فوریه ۲۰۱۹اعلام کرده بود، «قرائنی جدی در دست دارد» که نشان‌دهنده دست داشتن ایران در سوءقصد به محمدرضا کلاهی و احمد نیسی است.<ref name=":4">رادیو فردا - جزئیات تازه از پرونده قتل کلاهی؛ «صدور دستور ترور از زندان»‎[https://www.radiofarda.com/a/iran_terror_dutch_kolahi_new_information/29758996.html <nowiki>[3]</nowiki>]</ref>
مرتضی صادقی (او را مرتضی حمزه‌لویی نیز خوانده‌اند)، فعال سیاسی ساکن هلند، که این پرونده را از ابتدا دنبال و خبر قتل محمدرضا کلاهی را برای نخستین بار اعلام کرد، خردادماه پیش‌بینی کرده بود که کشف ارتباط عاملان این ترور با جمهوری اسلامی «مورد تمایل سیستم امنیتی هلند نیست» و از سویی دشوار است، چرا که آنان با واسطه برای انجام این قتل اجیر شده‌اند. آقای صادقی، در گفت‌وگو با رادیو فردا، می‌گوید که هنوز هم دولت هلند عزم جدی برای درگیری با جمهوری اسلامی در این باره ندارد. او گفت دولت هلند هنوز هم تمایل ندارد این موضوع به درگیری جدی با جمهوری اسلامی تبدیل شود، چرا که دستگاه امنیتی این کشور از سال ۲۰۱۶ به طور کامل در جریان موضوع بود اما قصد نداشت شواهد خود را اعلام کند. او یکی از نشانه‌های این موضوع را اطلاع‌رسانی دیرهنگام درباره اخراج دو دیپلمات ایرانی از هلند و عدم اقدام متقابل از سوی جمهوری اسلامی ذکر می‌کند.
او در توجیه عملیات تروریستی جمهوری اسلامی در خاک اروپا می‌گوید جمهوری اسلامی با سوء استفاده از توافقی که با اروپا و آمریکا در دوره باراک اوباما برای مبارزه با گروه‌های تروریستی دست یافته بود و ایران اطلاعاتی را درباره این گروه‌ها از جمله در یمن، عراق، پاکستان و افغانستان در اختیار اروپا و آمریکا قرار می‌داد این ترورها را مشروع می‌داند. او می‌گوید اروپا این همکاری را محدود به مبارزه با گروه‌های تروریستی در منطقه می‌دانسته، اما جمهوری اسلامی این همکاری را دو طرفه می‌دانسته است.<ref name=":4" />
'''کلاهی چگونه لو رفت؟'''
کلاهی پس از ورود به هلند نام خود را به علی معتمد تغییر داد، در یک شرکت برق کار می‌کرد و یک زندگی کاملاً عادی داشت. او با یک زن افغان ازدواج کرده بود و پسر او حدودا ۲۰ ساله است. اما به گفته مرتضی صادقی، کلاهی و خانواده‌اش با بستگان خود که با نام فامیلی صمدی در آمریکا زندگی می‌کردند ارتباط داشت. خانواده محمدرضا کلاهی چند سال پیش از قتل او متوجه شده بودند که علی معتمد همان عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی است. او همچنین می‌گوید که کلاهی سال ۹۲ یا ۹۳ با مادر خود در لندن دیدار کرده بود و «از همان زمان خودش نیز به نوعی احساس کرده بود که این اقدام خطرناکی بوده است». مرتضی صادقی همچنین اطلاعات بدست آمده از یک زن ربوده شده را در این رابطه دخیل می‌داند<ref name=":4" />


'''لیستی از ترورهای اروپا توسط وزارت اطلاعات'''
'''سوابق محمدرضا کلاهی صمدی'''


در دوم آوریل ۱۹۹۰ شهروند کردتبار ایرانی بنام محمد محمدزاده کریمی بر اثر اصابت ضربات مغزی در وان حمام منزلش پیدا شد. در منزل او واقع در Nyhaesham سوئد یک پوستر بزرگ از قاسملو به دیوار آویزان بود.
مقام‌های جمهوری اسلامی همواره محمدرضا کلاهی صمدی را یک عضو سازمان مجاهدین خلق و «عامل نفوذی این گروه در حزب جمهوری اسلامی» و به عنوان عامل انفجار در دفتر این حزب در هفتم تیر سال ۶۰ معرفی کرده‌اند. به نوشته رسانه‌های ایران، محمدرضا کلاهی پس از انقلاب بهمن ۵۷ به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. محمدرضا کلاهی صمدی که در آن زمان دانشجو بود به عنوان صدابردار در ساختمان این حزب مشغول شده بود. او در حزب ارتقاء یافت و مسئول دعوت‌ها برای کنفرانس‌ها و میزگردها و جلسات شد، ضمن آنکه مسئول حفاظت حزب نیز شد. گزارش‌ها حاکی است که وی بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی در نزدیکی چهار راه سرچشمه تهران برد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان مجاهدین مخفی شد و نهایتاً از طریق مرز غربی ایران به عراق رفت و سپس به اروپا گریخت. آن انفجار بنا بر آمارهای دولتی ۷۳ کشته و بنا بر آمارهای غیر دولتی بیش از ۱۱۰کشته برجای گذاشت که بر اثر آن محمد حسینی بهشتی دبیرکل حزب، رئیس وقت دیوان عالی و نایب رئیس مجلس خبرگان نیز جزو آنان بوده است. علی معتمد(محمد رضا کلاهی) در هلند به عنوان تکنیسین برق کار می‌کرد. در محل اقامتش مورد احترام بود و هیچگونه سابقه تخلف نداشت. پسر هفده ساله او نیز در یکی از دانشگاه‌های هلند مشغول به تحصیل است. به نوشته این روزنامه، همسر افغانی الاصل علی معتمد به «پارول» گفته است که حتی او تا چند سال پیش از هویت واقعی شوهرش «بی‌خبر بوده است».<ref>منابع هلندی از «ترور» عامل بمبگذاری در حزب جمهوری اسلامی خبر [https://www.radiofarda.com/a/iranian-killed-holland-reza-samadi-kolahi-ali-motamed/29257308.html دادند]</ref>
====ترور فعال سیاسی عرب احمد مولانیستی====
"احمد مولانا ابوناهض" مشهور به احمد مولانیسی، عرب ایرانی مقیم هلند چهارشنبه شب (۸ نوامبر۲۰۱۷/ ۱۷ آبان۱۳۹۶) در شهر لاهه هلند به ضرب ۳ گلوله به سر و سینه وی کشته شد. او موسس و رهبر جریان جدایی‌طلب "حركة النضال العربي لتحرير الاحواز" ("جنبش آزادی‌بخش الاحواز") بود که در ۱۹۹۹پایه‌گذاری شد. احمد مولا، ۵۴ ساله، در سال ۲۰۰۵ به همراه خانواده‌اش ایران را به قصد زندگی در هلند ترک کرد و از ۱۰ سال پیش در لاهه زندگی می‌کرده است.<ref name=":5">رادیو فردا - فعال سیاسی عرب ایرانی در لاهه هلند «به ضرب گلوله کشته [https://www.radiofarda.com/a/holland-ahmad-nisi-iranian-arab-activist-killed-in-the-hague/28843791.html شد]</ref> این جریان، ترور مولانیسی را به "دست‌های خائن" ربط داده است.<ref>دویچه‌‌وله فارسی - یک فعال سیاسی عرب ایرانی در لاهه کشته [https://www.dw.com/fa-ir/%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A8-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%A7%D9%87%D9%87-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF/a-41313657 شد]</ref> اما خانواده اين فعال سياسى عرب،اطلاعات برون مرزى ايران و وابستگان به اين نهاد در خارج از كشور را متهم به ترور احمد نيسى مى‌كنند.


درماه سپتامبر یک خانم کرد ایرانی بر اثر انفجار یک بمب پاکتی در سوئد ترور گردید. این نامه برای همسرش که یکی از فعالین «حزب دمکرات کردستان ایران» بود، ارسال شده بود.
بنا به گفته دو همراه احمد نیسی، در هنگام برگشت از مراسم فاتحه خوانی در مقابل درب منزل احمد نیسی و هنگام پیاده شدن از ماشین، فردی که صورت خود را پوشانده بود از یک ماشین بنز مرسدس سیاه با ‘کلت کمری با صدا خفه کن’ از پشت به طرف سر احمد نیسی شلیک کرده و بعد از افتادن او بر زمین دو تیر خلاص در سینه احمد نیسی شلیک کرده است. آنها می گویند ضارب خواست بطرف آنها نیز شلیک کند اما بدلیل دستپاچه شدن و هنگام وارد شدن به ماشین کلت کمری از دست او می افتد.


یک ماه بعد یکی دیگر از مخالفین ایرانی در پاریس ویکی دیگر در پاکستان ترور گردیدند.
گروه "حركة النضال العربي لتحرير الاحواز" که گروهی از شورشیان ناسیونالیست عربی را زیر سقف خود گرد آورده، هدف خود را "رهایی خوزستان، بوشهر و هرمزگان و جزایر خلیج فارس" اعلام کرده است. این گروه همچنین در ایران دست به عملیات مسلحانه زده و از جمله دو انفجار در مسیر خط لوله اهواز به این گروه نسبت داده می‌شود. همچنین در دی ۱۳۹۵هم آن‌ها با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کردند که شاخه نظامی این گروه موسوم به «گردان‌های شهید محی الدین آل ناصر»  هم‌زمان با برگزاری مراسم درگذشت هاشمی رفسنجانی در اهواز به مقر سپاه پاسداران در «الغیزانیه» در نزدیکی اهواز حمله کرده‌اند. «جنبش آزادى‌بخش الأحواز» اعلام کرده بود که حمله به مقر سپاه پاسداران بخشی از استراتژی این گروه در سال ۲۰۱۷ است. همچنین در فروردین سال ۱۳۹۴ طی حمله افراد مسلح به پایگاه پلیس «گمبوعه» در شهرستان حمیدیه در ۲۵ کیلومتری غرب اهواز، سه مامور انتظامی کشته و دو نفر زخمی شدند. «جنبش عربی آزادی‌بخش الاحواز» مسئولیت حمله را بر عهده گرفت و مدعی شد یک «پادگان متعلق به سپاه پاسداران» را هدف حمله قرار داده است.<ref name=":5" />


در ۱۸ آوریل ۱۹۹۱ عبد الرحمان برومند، رئیس نهضت مقاومت ملی ایران در پاریس، با چاقو به قتل رسید. برومند یکی از نزدیکان مورد اعتماد شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاه بود.
به گزارش پلیس لاهه، نزدیکان نیسی گفته‌اند که او توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ترور شده است اما پلیس تاکید کرده که نمی‌تواند این خبر را تایید کند. به گفته پلیس یک مظنون در این رابطه دستگیر شده است. یک منبع به شبکه خبری غرب هلند گفته که قربانی را به عنوان یک فعال سیاسی به خوبی می‌شناخته است. این منبع همچنین گفته که برای او روشن است که "رژیم جمهوری اسلامی" پشت این قتل است: «آنها قبلا هم دست به چنین کارهایی زده‌اند.»


در ژانویه ۱۹۹۴ یکی از اعضای حزب دمکرات کردستان ایران به نام طاها کیرمنه در Korum واقع در ترکیه کشته شد.
'''سازمان حقوق بشر اهواز''' ( اهرو) نيز با صدور بيانيه اى ضمن محکوم کردن ترور احمد نیسی، فعال اهوازی ساکن هلند، خواستار تحقیق دولت هلند درباره این موضوع مى باشد.


یکی دیگر از فعالین این حزب بوسیله یک بمب پاکتی در سوئد مجروح گردید.
 اين سازمان اعلام كرده " با توجه به اینکه رژیم ایران به عنوان متهم ردیف اول حمایت از تروریسم در جهان، بیشترین سود را از این ترور می‌برد، سازمان حقوق بشر اهواز خواستار تحقیق فوری درباره این حادثه و اعلام نتایج و معرفی عاملان ترور احمد نیسی است". در ادامه بيانيه این سازمان آمده كه " با اعتقاد راسخ به نفی هر گونه اقدام خشونت‌بار، و ضمن اینکه مجددا همه انواع ترور و کشتار را محکوم کرده، از دولت و مقامات مسئول هلند می‌خواهد در سریع‌ترین زمان ممکن جزئیات این حادثه را روشن کرده و حمایت ضروری را برای همه پناهجویان و پناهندگان اهوازی در خاک هلند را تامین کند".<ref>گوناز تی وی - جزئیات ترور احمد نیسی فعال عرب اهوازی در شهر لاهه [https://www.gunaz.tv/fa/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-6/%D8%AC%D8%B2-%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%86%DB%8C-%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%B9%D8% هلند]</ref>


در ماه مارس همان سال یکی از رهبران این حزب در سلیمانیه واقع در شمال عراق کشته شد.
 '''بیانیه "جنبش آزادی‌بخش الاحواز"'''


مخالف دیگر ایرانی به نام عثمان محمد امین درماه ژوئن درخانه خود واقع در کپنهاگ کشته شد.
"جنبش آزادی‌بخش الاحواز" ضمن انتشار بیانیه‌ای احمد نیسی را دبیرکل این سازمان نامیده و ترور او را به "دست‌های خائن" نسبت داده است. در این بیانیه دولت  یا گروه مشخصی متهم به این قتل نشده‌اند. سازمان حقوق بشر اهواز نیز با صدور بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن ترور احمد نیسی خواستار تحقیق دولت هلند پیرامون این قتل شده است.
====ترور نافرجام گردانندگان مجله اینترنتی آوای بوف در دانمارک====
طبق گزارش پلیس دانمارک بامداد روز سه شنبه ۲۴ آپریل ۲۰۱۸ محل اقامت گردانندگان مجله اینترنتی آوای بوف با تفنگ شکاری مورد تیراندازی قرار گرفت. در حال حاضر پلیس شدیدا دنبال کسانیست که عامل تیراندازی بودند سخنگوی پلیس اظهار داشت در حال حاضر جستجو برای یافتن عامل یا عاملین ادامه دارد و پلیس های مسلح به تفنگ مسلسل در محل مستقر شده اند و ماشین های پلیس به گشت زنی مشغول اند.<ref>https://www.tv2nord.dk/artikel/mand-bag-skyderi-mod-asylcenter-varetaegtsfaengslet-i-fire-uger</ref> مجله اینترنتی آوای بوف چند سال قبل توسط عده ای علاقمند به کتاب راه اندازی شد و در طی مدت کوتاهی اقدام به تولید کتاب های صوتی ممنوعه زیادی نمود. از جمله فعالیت‌های این گروه می توان به تولید کتاب های صوتی از نویسنده های پیشرو ایرانی که کتاب های آنها در ایران ممنوع است، اشاره کرد. در حال حاضر تمامی این کتاب ها در سایت مجله قابل دسترس است.<ref>https://www.avayebuf.WordPress.Com</ref> سایت مجله با وجود فیلتر شدن توسط جمهوری اسلامی روزانه بیش از ۱۰۰۰ بازدید دارد‌. 
==== لیستی از ترورها در اروپا توسط وزارت اطلاعات ====
در دوم آوریل ۱۹۹۰ شهروند کردتبار ایرانی بنام محمد محمدزاده کریمی بر اثر اصابت ضربات مغزی در وان حمام منزلش پیدا شد. در منزل او واقع در Nyhaesham سوئد یک پوستر بزرگ از قاسملو به دیوار آویزان بود.


در ماه نوامبر علی محمد آسدی در بخارست ترور شد.
درماه سپتامبر ۱۹۹۰ يك خانم كرد ايراني بر اثر انفجار يك بمب پاكتي در سوئد ترور گرديد. اين نامه براي همسرش که يكي از فعالين «حزب دمكرات كردستان ایران» بود، ارسال شده بود.


در ماه می۱۹۹۵ دو مخالف ایرانی در بغداد ترور شدند.
در ۱۸ آوریل ۱۹۹۱ عبد الرحمان برومند، رئیس نهضت مقاومت ملی ایران در پاریس، با چاقو به قتل رسید. برومند یکی از نزدیکان مورد اعتماد شاهپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم شاه بود.


یک ماه بعد دو عضو حزب دمکرات کردستان در سلیمانیه واقع در شمال عراق کشته شدند. در ماه سپتامبر هاشم عبداللهی پسر شاهد اصلی در پروندۀ ترور بختیار به قتل رسید.
یکی دیگر از فعالین این حزب بوسیله یک بمب پاکتی در سوئد مجروح گردید.


در ماه مارس درکراچی/ پاکستان دو نفر از روحانیون ایرانی سنیمذهب بوسیله گروه کماندویی ۴ نفره جان باختند.
مخالف دیگر ایرانی به نام عثمان محمد امین درماه ژوئن درخانه خود واقع در کپنهاگ کشته شد.


دربغداد حامدرضا رحمانی نماینده سازمان مجاهدین خلق هدف گلولههای مسلسل تروریستهای تهران گردید.
در ماه نوامبر علی محمد آسدی در بخارست ترور شد.


چند روز بعد ۴ نفر از اعضای حزب دمکرات کردستان PDKI در اربیل واقع در شمال عراق کشته شدند.
در ماه سپتامبر هاشم عبداللهی پسر شاهد اصلی در پروندۀ ترور بختیار به قتل رسید.


ماه می۱۹۹۶ رضا مظلومان، کارمند ارشد زمان شاه، در پاریس قربانی عملیات تروریستی رژیم گردید.
ماه می۱۹۹۶ رضا مظلومان، کارمند ارشد زمان شاه، در پاریس قربانی عملیات تروریستی رژیم گردید.
خط ۱٬۲۸۱: خط ۱٬۱۷۷:
پلیس در کنار جسد وی یک کلاه کاسکت پیدا کرد. بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو نیز تروریستها کلاه کاسکت مشابه از خود به‌جای گذاشتند.
پلیس در کنار جسد وی یک کلاه کاسکت پیدا کرد. بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو نیز تروریستها کلاه کاسکت مشابه از خود به‌جای گذاشتند.


'''انفجارها وترورهای پاریس'''
==== انفجارها و ترورهای پاریس ====
 
در دی و بهمن۶۵ موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را دربر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا درآمد.
در دی و بهمن۶۵ موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را دربر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا درآمد.


خط ۱٬۲۸۹: خط ۱٬۱۸۴:
در تابستان (۱۳۶۶) ۱۹۸۷ پاریس شاهد یک سری عملیات تروریستی بود. ۱۳ نفر از مخالفین رژیم ایران کشته شدند. پلیس فرانسوی موفق گردید سر نخ اصلی این عملیات را شناسایی نماید. این شخص وحید گرجی نام داشت و مأمور اداره امنیتی وزارت اطلاعات ایران بود. گرجی قبل از دستگیری به سفارت ایران در پاریس گریخت. نیروهای ویژه پلیس فرانسه تمام ساختمان سفارت ایران را به محاصره درآوردند. «تک تیراندازان در نقاط مختلف موضع گرفتند. کانالهای زیر زمینی فاضل آب تحت کنترل قرارگرفت. شبها ساختمان سفارت به وسیله نورافکنهای قوی روشن می‌گردید. سفیر ایران مخالف تحویل گرجی به مأموران پلیس فرانسه بود. متعاقباً فرانسه رابطه دیپلماتیک خود را با ایران قطع نمود».<ref>هفته نامۀ اشپیگل آلمانی، شماره 17 سال 1، ص. 116.</ref> حکومت ایران بلافاصله واکنش نشان داد. سفارت فرانسه در تهران را به محاصره واحدهای سپاه پاسداران درآورد. پاسداران انقلاب خواستار دستگیری و محاکمۀ دیپلماتهای فرانسوی به جرم «جاسوسی» بودند. پس از ماه‌ها مذاکره دولت فرانسه تسلیم شد. با این شرط که گرجی برای مدت کوتاهی مورد بازجویی قرارگیرد و سپس فرانسه را ترک کند. بلافاصله پس از اینکه فرمانده تیم ترور از کشور فرانسه خارج شد، مسئولین فرانسوی برای وی قرار منع ورود به فرانسه را صادر نمودند.  
در تابستان (۱۳۶۶) ۱۹۸۷ پاریس شاهد یک سری عملیات تروریستی بود. ۱۳ نفر از مخالفین رژیم ایران کشته شدند. پلیس فرانسوی موفق گردید سر نخ اصلی این عملیات را شناسایی نماید. این شخص وحید گرجی نام داشت و مأمور اداره امنیتی وزارت اطلاعات ایران بود. گرجی قبل از دستگیری به سفارت ایران در پاریس گریخت. نیروهای ویژه پلیس فرانسه تمام ساختمان سفارت ایران را به محاصره درآوردند. «تک تیراندازان در نقاط مختلف موضع گرفتند. کانالهای زیر زمینی فاضل آب تحت کنترل قرارگرفت. شبها ساختمان سفارت به وسیله نورافکنهای قوی روشن می‌گردید. سفیر ایران مخالف تحویل گرجی به مأموران پلیس فرانسه بود. متعاقباً فرانسه رابطه دیپلماتیک خود را با ایران قطع نمود».<ref>هفته نامۀ اشپیگل آلمانی، شماره 17 سال 1، ص. 116.</ref> حکومت ایران بلافاصله واکنش نشان داد. سفارت فرانسه در تهران را به محاصره واحدهای سپاه پاسداران درآورد. پاسداران انقلاب خواستار دستگیری و محاکمۀ دیپلماتهای فرانسوی به جرم «جاسوسی» بودند. پس از ماه‌ها مذاکره دولت فرانسه تسلیم شد. با این شرط که گرجی برای مدت کوتاهی مورد بازجویی قرارگیرد و سپس فرانسه را ترک کند. بلافاصله پس از اینکه فرمانده تیم ترور از کشور فرانسه خارج شد، مسئولین فرانسوی برای وی قرار منع ورود به فرانسه را صادر نمودند.  


==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ====
=== طرح تروریستی بمب‌گذاری در گردهمایی مجاهدین در پاریس ===
دادستانی فدرال و امنیت ملی بلژیک، روز دوشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۷/  ٢ ژوئیه ۲۰۱۸ از خنثی کردن طرح بمبگذاری در گردهمایی روز شنبه گذشته سازمان مجاهدین خلق در حومه پاریس و بازداشت دو بلژیکی ایرانی‌تبار در این رابطه در بروکسل خبر داد.
 
در چارچوب تحقیقاتی که در زمینه مبارزه با تروریسم از سوی دادستانی فدرال بلژیک انجام می‌شود، "امیر س." ٣٨ ساله و "نسیمه ن." ٣٣ ساله، با حکم یک قاضی در شهر "آنتورپ"، روز دوشنبه ٢ ژوئیه به زندان منتقل شدند. این ٢، سوار بر یک خودرو مرسدس، همراه با ۵٠٠ گرم "استون پروکسید" که از مواد منفجرهٔ بسیار قدرتمند است و یک دستگاه برای انفجار این مواد، از سوی نیروهای ویژه پلیس بازداشت شده بودند. این ٢ نفر متهم شده‌اند که قصد داشته‌اند در گردهمایی سازمان مجاهدین خلق، یکی از اصلی‌ترین سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران در تبعید، که روز شنبه ۹ تیر/ ٣٠ ژوئن در حومه پاریس برگزار شد، بمبگذاری کنند. (خبرگزاری آلمان به‌نقل از گزارشی که شنبه ۷مهر ۹۷ در هفته‌نامه آلمانی "اشپیگل" منتشر شد می‌گوید یک زوج بلژیکی ایرانی تبار، که به ظن مشارکت در برنامه‌ریزی یک حمله تروریستی در فرانسه بازداشت شدند، سال‌ها با وزارت اطلاعات رژیم ایران همکاری می‌کردند. اشپیگل می‌گوید به اطلاعاتی دارد که نشان می‌دهد دستگاه اطلاعاتی رژیم ایران از حدود ۱۰ سال پیش زوج بازداشت شده فوق را برای جاسوسی در میان ایرانیان تبعیدی مخالف رژیم نفوذ داده است.به‌نوشته هفته‌نامه اشپیگل زوج بازداشت شده در بروکسل در جریان بازجویی‌های خود گفته‌اند که ده‌ها هزار یورو از مأموران اطلاعاتی رژیم ایران دریافت کرده‌اند.<ref>اشپیگل: دو مظنون بمب‌گذاری در همایش مجاهدین سالها با رژیم ایران همکاری [https://www.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B4%D9%BE%DB%8C%DA%AF%D9%84-%D9%85%D8%B8%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%85%D8%A8%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%A7-%D8%B می‌کردند]</ref>)
 
همچنین در این پرونده از "مهرداد آ."، ۵٤ ساله در فرانسه به اتهام همکاری در این طرح بمبگذاری، بازجویی شده است. ٢ فرد دیگری که در این زمینه از آنها در فرانسه بازجویی شده، آزاد شده‌اند.
 
خنثی‌سازی طرح بمبگذاری در گردهمایی سازمان مجاهدین خلق ایران، نتیجه همکاری سرویس‌های اطلاعاتی و قضائی سه کشور بلژیک، آلمان و فرانسه بوده است.<ref>تلاش برای بمب‌گذاری در گردهمایی مجاهدین خلق در پاریس: بازداشت دو ایرانی‌تبار و بازجویی از دیپلمات [http://fa.rfi.fr/%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%85%D8%A8%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AF%D8%B1-%D ایران]</ref>
 
در همین رابطه خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع غربی گزارش داد که فرانسه حدود یک ماه پیش یک دیپلمات ایرانی را از این کشور اخراج کرده است. بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، اخراج این دیپلمات ایرانی در ارتباط با پرونده تلاش برای بمب‌گذاری در نشست مجاهدین خلق در پاریس صورت گرفته است.<ref>اخراج "یک دیپلمات ایرانی" از فرانسه در ارتباط با طرح بمب‌گذاری در گردهمایی مجاهدین در [http://fa.rfi.fr/%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%AC-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-% پاریس]</ref>
 
فرد دیگری به نام "اسدالله ا."، ٤۶ ساله ساکن آلمان که با عوامل اصلی در تماس بوده نیز از سوی پلیس آلمان مورد بازجویی قرار گرفته است. دادستانی فدرال بلژیک اعلام کرده که این فرد یک دیپلمات ایرانی است که در سفارت ایران در وین کار می‌کند.
 
دیپلمات ایرانی، مامور در اتریش، که پس از دستگیری در آلمان در اختیار بلژیک قرار گرفت، بطور رسمی از سوی بازپرس دادسرایی در شمال بلژیک به "تلاش برای ارتکاب قتل تروریستی و تدارک یک جرم تروریستی" متهم شد.
 
==== واکنش‌ها نسبت به این طراحی تروریستی ====
این خبر بازتاب بسیار زیادی در رسانه‌های غربی و بین المللی و ایران داشت. نیویورک تایمز، اسکای نیوز، تلویزیون اورینت، خبرگزاری اسپوتنیک روسیه، سایت رادیو آلمان، واشنگتن‌پست و....
 
مطبوعات و رسانه‌های آلمان و اتریش خبر بازداشت یک دیپلمات ایرانی در آلمان را همزمان با سفر رئیس‌جمهور ایران به اتریش را به طرز گسترده‌ای پوشش دادند.<ref>بازتاب بازداشت دیپلمات ایرانی در رسانه‌های [https://www.dw.com/fa-ir/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D آلمانی‌زبان]</ref> 
 
جمهوری اسلامی از زبان سخنگوی رسمی وزارت خارجه‌اش بهرام قاسمی آن را یک توطئه طرح‌ریزی شده مجاهدین برای تحت تاثیر قرار دادن سفر روحانی به آلمان که همزمان با این وقایع بود نسبت داد. اما مقامات آلمان و بلژیک و فرانسه آن را رد کردند.<ref>اتریش خواستار لغو مصونیت دیپلمات ایرانی دستگیر شده در رابطه با طرح بمب‌گذاری در گردهمایی مجاهدین شد؛ واکنش "محمدجواد ظریف" و "بهرام قاسمی"[http://fa.rfi.fr/%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%84%D8%BA%D9%88-%D9%85%D8%B5%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%]</ref>
 
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در توییتی در واکنش به بازداشت دیپلمات ایرانی نوشته است: "چقدر تعجب برانگیز است که هم‌زمان با سفر ما (هیات ایرانی) به همراه رئیس جمهوری ایران به اروپا، عملیات ادعایی ایران مطرح و یک نفر بازداشت شده است. ایران به صراحت خشونت و تروریسم را در همه جا محکوم می‌کند و آماده است تا به تمام نگرانی‌ها در این زمینه پاسخ دهد."<ref>دستگیری یک دیپلمات ایرانی در ارتباط با 'طرح بمب‌گذاری' در گرد‌هم‌آیی [http://www.bbc.com/persian/iran-44685885 مجاهدین]</ref>
 
روزنامه ایندیپندنت گزارش کرد که چت‌های اسدالله اسدی با همکارانش در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با این طرح تروریستی توسط دستگاههای امنیتی اروپا جمع‌آوری شده است.<ref>https://www.independent.co.uk/news/world/europe/iran-paris-terror-attack-plot-france-security-europe-diplomat-tehran-a8763941.html</ref>
 
صدراعظم اتریش خواستار همکاری روحانی در پرونده دیپلمات ایرانی شد<ref>https://www.radiofarda.com/a/f8-Austria-asks-ouhani-to-clarify-Iranian-diplomat-case/29339048.html</ref>
 
فرانسه از معرفی سفیر به تهران، به دلیل توطئه بمبگذاری علیه مجاهدین خودداری می‌کند. یک مقام دولت فرانسه روز چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۷(۱۹ سپتامبر۲۰۱۹) گفته است که فرانسه پیش از آنکه مقامات جمهوری اسلامی در مورد توطئه خنثی شده بمبگذاری اطلاعات لازم را ندهند، سفیری برای تهران معرفی نخواهد کرد.<ref>دویچه وله فارسی ـ خودداری فرانسه از معرفی سفیر به تهران، به دلیل توطئه بمبگذاری علیه [https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-45567070 مجاهدین]</ref>در عین حال به نقل از امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه گفته شده که او در آخرین واکنش نسبت به حمله نافرجام به گردهمایی سازمان مجاهدین در پاریس گفته است که معلوم نیست مقام‌های ارشد ایران این دستور را داده باشند. مکرون در مصاحبه با تلویزیون فرانس ۲۴ با اشاره به اختلاف‌ها و شکاف‌های جناحی در جمهوری اسلامی افزود که نمی‌تواند بگوید دقیقا چه نهادی طرح حمله در ماه ژوئن را سازماندهی کرده است.<ref>مکرون: نمی‌دانیم کدام بخش حکومت ایران در طرح بمب‌گذاری دست [https://iranintl.com/%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D داشت]</ref>
 
آلبانی دو دیپلمات ایرانی را اخراج کرد. یک سخنگوی وزارت خارجه آلبانی روز چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۷ (۱۹ دسامبر ۲۰۱۹) به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت این دو دیپلمات به دلیل سوءاستفاده از موقعیت و نقض "مقام دیپلماتیک" خود از این کشور اخراج شده‌اند.<ref>https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-46811880</ref>
 
وزارت‌خارجه آمریکا:‌ طرح تروریستی رژیم ایران در اروپا را زیرنظر داریم. هدر نائرت:‌ ما این گزارش را از نزدیک دنبال می‌کنیم و یقینا از آن مطلع هستیم. ما آن را همین دیروز که خبرش منتشر شد دیدیم. من فقط می‌توانم بگویم که ما دولت ایران را به‌خاطر کاربرد تروریسم قویاً محکوم می‌کنیم که در سراسر جهان و بسیاری کشورها انجام می‌شود. ما با حملات رژیم ایران کاملاًً آشنایی داریم و به محکوم کردن اعمال تروریستی آنها ادامه می‌دهیم اعمالی که در گذشته هم بوده است.<ref>https://efshayaranshitan.blogspot.com/2018/07/blog-post_7.html</ref>
 
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشته است، پشت پرده خنثی کردن برنامه حمله به گردهمایی سازمان مجاهدین خلق در پاریس، سازمان موساد اسرائيل بوده است. این روزنامه افزوده، اسرائيل اطلاعاتی حیاتی در این زمینه داده است.<ref>https://www.dw.com/fa-ir/%D9%85%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DB%8C-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D9%85/a-44757758</ref>
 
رودی جولیانی که از دعوت شدگان به گردهمایی مجاهدین بود در این رابطه بیانیه‌یی صادر کرذ. او در بیانیه‌اش آورد طراحی رژیم ایران برای حمله به گردهمایی ایران آزاد نشان می‌دهد که این بزرگترین حامی تروریسم در جهان توسط تظاهراتهای بزرگ در بیش از ۱۴۰شهر ایران به‌طور فزاینده‌یی تضعیف شده است.<ref>توظئه تروریستی ـ بیانیه رودی [https://www.mojahedin.org/i/%D8%AA%D9%88%D8%B7%D8%A6%D9%87-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D9%8A-%D8%B1%DA%98%D9%8A%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%8A-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A8%D8%B جولیانی]</ref>
 
معاون زیر کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا خانم بیتریز بکیرا عضو پارلمان اروپا از اسپانیا و معاون زیرکمیته حقوق‌بشر این پارلمان طی پیامی گفت:‌ «تبریکات من به پلیس اروپا برای جلوگیری از حمله در پاریس در روز شنبه و دستگیری شش متهم ایرانی. تمامی حمایت من برای مریم رجوی در برابر این وحشیگری تروریستی. من دعوت شده بودم ولی در حال بازگشت از کشور کلمبیا بودم و نتوانستم به گردهمایی برسم.»<ref>https://efshayaranshitan.blogspot.com/2018/07/blog-post_74.html</ref>
 
ناظران دستگیری یک شهروند اتریشی ـ ایرانی<ref>یک شهروند اتریشی-ایرانی شش ماه است در ایران زندانی [https://www.dw.com/fa-ir/iran/a-49837219 است]</ref> توسط جمهوری اسلامی ایران را یک واکنش در همین راستا ارزیابی می‌کنند.
 
==== اسدالله اسدی ====
متهم اصلی این پرونده ، اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی مشغول به کار در سفارت ایران در اتریش است که پلیس او را "اسدالله اسدی" معرفی می‌کند. او اول ژوئیه در اتوبانی در شمال ایالت بایرن دستگیر شد. در سایت رسمی دولت اتریش، در بخش معرفی نمایندگان و دیپلمات‌های ایرانی در بروکسل و شهرهای دیگر، نام اسدالله اسدی به چشم می‌خورد که از سال ۲۰۱۴ میلادی دبیر سوم سفارت ایران بوده است. سخنگوی دادستانی بلژیک نام دیپلمات دستگیر شده در آلمان را "اسدالله الف" معرفی کرده و گفته او ۴۷ سال دارد.
 
دادستانی آلمان در شهر کارلسروهه می‌گوید دیپلمات بازداشت شده یک مأمور اطلاعاتی رژیم ایران است و مواد منفجره را در اختیار زوج دستگیر شده در بلژیک قرار داده است.
 
روزنامه اتریشی "دی پرسه" نیز دیپلمات بازداشت شده را اسدالله اسدی معرفی کرده است. او دبیر سوم سفارت ایران در وین است، ولی در خاک آلمان از مصونیت دیپلماتیک برخوردار نیست.
 
===== استرداد به بلژیک =====
پس از دستگیری این دیپلمات ایرانی در آلمان دادستانی این کشور پیشتر وی را به «جاسوسی» و «توطئه برای قتل» متهم کرده بود. آلمان در پاسخ به درخواست بلژیک برای استرداد وی به آلمان رسما با این درخواست موافقت کرد و او را به بلژیک تحویل داد.<ref>آلمان اجازه استرداد دیپلمات ایرانی به بلژیک را صادر [https://fa.euronews.com/2018/10/01/germany-approves-extradition-of-iranian-diplomat-over-bomb-plot کرد]</ref>
 
خبرگزاری فرانسه به نقل از دفتر دادستانی فدرال بلژیک گزارش کرده که اسدی روز چهارشنبه (۱۰ اکتبر) در دادگاه حاضر خواهد شد. دادستان های آلمانی در کیفرخواست خود گفته بودند که اسدالله اسدی مامور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامیست - نهادی که بنا بر حکم صادر شده وظیفه اش "زیر نظر گرفتن و مبارزه با گروه های مخالف در داخل و خارج ایران است."دادگاهی در آلمان در روز ۲۷ سپتامبر حکم استرداد اسدالله اسدی را صادر کرد. او به ظن "فعالیت های اطلاعاتی خارجی" و "توطئه برای قتل" بازداشت شده بود.
 
بنا بر آن حکم، آقای اسدی در حال گذراندن تعطیلات در آلمان و خارج از حوزه ماموریتش بازداشت شده و به همین دلیل از مصونیت دیپلماتیک برخوردار نبوده است.<ref>آلمان دیپلمات ایرانی اسدالله اسدی را به 'بلژیک تحویل داد'[http://www.bbc.com/persian/iran-45806404]</ref>
 
مایک پومپئو از تحویل اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی به بلژیک استقبال کرد. مایک پومپئو در بیانیه‌ای که عصر دیروز صادر کرد، بار دیگر تأکید کرد که این پرونده نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی همچنان “مهم‌ترین حکومت حامی تروریسم در جهان” است. وزیر خارجه ایالات متحده گفت طراحی چنین توطئه‌ای در خاک اروپا نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی همچنان در زمینه گسترش تروریسم در قاره سبز فعال است.<ref>https://www.voisfarsi.com/news/israel/%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9-%D9%BE%D9%88%D9%85%D9%BE%D8%A6%D9%88-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%AD%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84/</ref>
 
===== بازپرسی و تفهیم اتهام =====
اسدالله اسدی دیپلومات ایرانی رسماً به اقدام برای سوءقصد تروریستی متهم و پس از جلسه بازپرسی در برابر قاضی تحقیق دربلژیک زندانی شد. رویتر نیز در وایر فرانسوی خود، نوشت:دادستانی فدرال بلژیک اعلام کرد، یک دیپلمات (رژیم) ایران که روز سه‌شنبه توسط آلمان به بلژیک تحویل داده شده بود، روز چهارشنبه به تلاش برای سوءقصد تروریستی و آماده‌سازی یک نقض تروریستی در چارچوب تحقیقات پیرامون تلاش برای سوءقصد خنثی‌شده در ۳۰ ژوئن علیه گردهمایی مخالفان ایرانی در ویلپنت در نزدیکی پاریس متهم شد.<ref>اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی تروریست دربلژیک توسط قاضی تفهیم اتهام و زندانی [https://www.iran-efshagari.com/%d8%a7%d8%b3%d8%af%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%af%db%8c-%d8%af%db%8c%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a7%d8%aa-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%aa%d8%b1%d9%88%d8%b1%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d8%af/ شد]</ref>
 
=== تروریسم جمهوری اسلامی در آمریکا===
====ترور عادل جبیر در آمریکا====
در 19 مهر 1390 وزارت دادگستری آمریکا طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد که توطئه ایران برای ترور سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده را خنثی کرده است.  وزارت دادگستری آمریکا روز سه شنبه اتهاماتی علیه دو ایرانی به دلیل درگیری در توطئه عنوان کرد و آنها را متهم ساخت که با عناصر دولت ایران برای کشتن عبدالجیر سفیر سعودی توطئه چینی می کردند. مقامات یک مظنون را منصور ارباب سیار، دارای گذرنامه های ایرانی و آمریکایی معرفی کردند که روز ۲۹ سپتامبر در فرودگاه جان اف کندی در نیویورک دستگیر شد. مقامات گفتند دومین مظنون غلام شکوری نام دارد و او ر ا عضو نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توصیف کردند که فراری است. اریک هولدر دادستان کل آمریکا روز سه شنبه در یک کنفرانس خبری گفت توطئه در ایران «تهیه» و از آنجا «پشتیبانی و هدایت» شد. او گفت واشنگتن دولت ایران را مسئول می داند.اریک هولدر دادستان کل روز سه شنبه 16 مهر گفت مقامات یک آمریکایی ایرانی تبار را به ظن درگیر در طرح هدف گرفتن سفیر سعودی بازداشت کرده اند. هولدر مظنون، منصور ارباب سیار را ، که گذرنامه های آمریکایی و ایرانی دارد، متهم کرد با یک عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در تهران ترور سفیر سعودی را طرح ریزی کردند. همدست دیگر، غلام شکوهی معرفی شده است.
 
اريک هولدر همچنين گفته است: «از روزی که اين متهم بازداشت شده است، به دست داشتن در اين طرح توطئه اعتراف کرده است و همچنين اطلاعات با ارزشی در خصوص نقش عناصری درحکومت ايران در این اقدامات ارائه کرده است.»بر اساس دادخواست دادستانی فدرال نیویورک، منصور ارباب سيار در ماه اوت در جریان گفت وگو با فردی که فکر می کرد از اعضای یک کارتل مواد مخدر است حاضر شده بود مبلغ يک و نيم ميليون دلار برای ترور سفير عربستان بپردازد. منصور ارباب سیار به عنوان پيش پرداخت، مبلغ يک صدهزار دلار را در دو نوبت به این فرد، که مامور مخفی نیروی مبارزه با مواد مخدر آمریکا است، پرداخت کرده است. به گفته مقامات رسمی آمريکا، منصور ارباب سيار در ۲۹ سپتامبر از ايران به فرانکفورت سفر کرده است و از آنجا قصد داشت برای نهايی کردن طرح ترور به مکزيکو سيتی برود که در آنجا از ورود وی به مکزيک ممانعت به عمل آمده و او را از طريق يک پرواز به نيويورک فرستادند و در آنجا دستگير شده است. بر اساس اين دادخواست، منصور ارباب سيار به مامور مخفی نيروی مبارزه با مواد مخدر گفته است که مقامات ايرانی حاضرند «هزاران کيلو ترياک» در اختيار کارتل های مواد مخدر مکزيک قرار دهند.<ref>آمریکا ایران را به دست داشتن در توطئه ترور سفير عربستان در واشینگتن متهم [https://www.radiofarda.com/a/o2_us_allege_two_iranian_killing_arabia/24356727.html کرد]</ref> سخنگوی کاخ سفید گفت پرزیدنت اوباما نخستین بار در ماه ژوئن از موضوع آگاه شد و به دولت دستور داد تمام حمایت های لازم را از تحقیقات انجام دهد. آقای اوباما از هم پاشیده شدن توطئه را یک «دستاور عمده» نامید و ستود. مقامات می گویند ارباب سیار ناآگاهانه یک خبرچین اداره مبازره با مواد مخدر را برای اجرای توطئه استخدام کرد و معتقد بود که او با کارتل های مواد مخدر مکزیکی که قادر هستند سفیر سعودی را بکشند ارتباط دارد. <ref>آمریکا توطئه ترور سفیر عربستان را خنثی [https://ir.voanews.com/a/iran-us-terror-2011-10-11-131537913/143904.html کرد]</ref> ارباب سیر ۵۸ ساله در اکتبر ۲۰۱۲ اتهام خود را پذیرفت. وی متهم است با همکاری مخفیانه با عناصر نظامی ایرانی، آدمکشانی از محافل مافیای مکزیک را اجیر کند تا سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را به قتل برسانند. او توسط یک دادگاه ایالات متحده آمریکا به ۲۵ سال زندان محکوم شد.<ref>ایرانی متهم به ترور سفیر عربستان به ۲۵ سال زندان محکوم [https://www.dw.com/fa-ir/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D9%87%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DB%B2%DB%B5-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%B2%D9%86%D8%A شد]</ref>
 
در همین رابطه علاوه بر توطئه ترور سفیر عربستان قصد عملیات تروریستی بر علیه سفارت عربستان و اسرائیل در آمریکا هم بوده است. به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز،منابع رسمی آمریکا گفته اند یک شهروند ایرانی در آمریکا بازداشت شده و افرادی از ایران به برنامه ریزی ، سازماندهی و قصد اجرای عملیات های تروریستی علیه سفیر عربستان، سفارت این کشور و سفارت اسرائیل در واشنگتن متهم شده اند.<ref>آمریکا: ایران می خواست سفیر عربستان را «ترور» و دو سفارتخانه را در واشنگتن «منفجر» کند/ ایران: این یک نمایش مضحک [https://www.asriran.com/fa/news/184832/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B است]</ref>
 
'''واکنش‌های بین‌المللی'''
 
جمهوری اسلامی از زبان رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، « ادعای طراحی ترور سفير سعودی در آمريکا» را ادعایی کذب و عاری از «هرگونه صحت» دانست و آن‌ را قويا تکذيب کرد .
 
نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه با ابراز نگرانی از "توطئه ایران برای ترور" سفیر عربستان سعودی در واشنگتن خواهان تشدید تحریم های ایران شده است. به گفته آقای سارکوزی، شواهد ارائه شده به وسیله ایالات متحده درباره نقش ایران در این توطئه از اعتبار بالایی برخوردار است. او همچنین از تغییر رویه رهبران ایران ابراز نگرانی کرد.
 
همزمان، کانادا از تحریم پنج شهروند ایران به اتهام دست داشتن در طرح ترور عادل الجبیری، سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده خبر داده است. جان بئرد، وزیر خارجه کانادا در بیانیه ای اعلام کرد: "توطئه خنثی شده شاهد دیگری بر تهدیدهای حکومت کنونی ایران است. کانادا به همکاری با شرکای بین المللی خود برای فشار بر رژیم ایران برای تغییر رویه خطرناکش ادامه می دهد."افراد تحریم شده عبارتند از: منصور ارباب سیر، شهروند بازداشت شده ایرانی – آمریکایی، غلام شکوری "همدست او"، قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، حامد عبداللهی و عبدالرضا شهلایی از فرماندهان این نیرو. پیش تر، ایالات متحده و بریتانیا این ۵ نفر را تحریم کرده بودند. بر اساس تحریم های جدید ، اموال تحریم شدگان در کانادا مسدود شده و آنها از سفر به این کشور منع شده اند. همچنین شهروندان کانادایی از معامله با آنها منع شده اند.<ref>"توطئه ترور" سفیر عربستان؛ نگرانی فرانسه و اقدام [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/10/111018_u02_canada_iran_plot کانادا]</ref>
 
سازمان مجاهدین طی اطلاعیه‌یی طرح ترور سفير عربستان سعودي و انفجار در آمريكا را اعلان جنگ رژيم آخوندي با جامعه جهاني خواند<ref>اطلاعیه دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران 19مهر1390 (11اكتبر2011)[https://hambastegimeli.com/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A/29691-2011-10-12-06-10-20 <nowiki>[4]</nowiki>]</ref>واز حامد عبداللهي، عبدالرضا شهلايي و علي غلام شكوري، به‌عنوان پاسدار سرتيپ هاي نيروي تروريستي قدس نام برد كه در طرح ترور سفير عربستان سعودي در واشينگتن دست اندركار بودند.<ref name=":6">اطلاعیه شورای ملی مقاومت [https://www.iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D9%88/1579-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B ایران]</ref>
 
'''طرح پرونده در شورای امنیت'''
 
عربستان سعودی اعلام کرد به طور رسمی از بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواسته است شورای امنیت را در جریان «توطئه ترور» سفیر این کشور در واشینگتن بگذارد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f8-saudi-mission-statement/24360875.html</ref> دبيرکل سازمان ملل پرونده «توطئه ايران» را به شورای امنيت فرستاد. همزمان با شکايت عربستان، سوزان رايس، نماينده آمريکا در سازمان ملل، نيز نشستی با نمايندگان ۱۵ کشور عضو شورای امنيت برای ايجاد هماهنگی در زمينه نحوه برخورد با ايران برگزار کرد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f4_ban_ki_moon_send_iran_plot_case_unsc/24362181.html</ref>
 
=== تروریسم جمهوری اسلامی در عراق ===
تروریست‌های جمهوری اسلامی عملیات‌های تروریستی گوناگونی علیه مکانها و افراد سازمان مجاهدین خلق ایران نیز در عراق انجام داده‌اند که مجاهدین تعداد آن را 150 عمل تروریستی برآورد کرده‌اند که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
 
ترور منجر به قتل حسین سدیدی ، ابراهیم سلیمی و یارعلی گرتبار فیروزجایی از افراد مجاهدین در تاریخ ۱۹ تیرماه ۱۳۷۴ که طبق اطلاعیه مجاهدین توسط تروریستهایی که از داخل یک تاکسی به جانب اتومبیل مجاهدین آتش گشوده و همزمان به شلیک آرپی جی ۱۸ مبادرت کردند کشته شدند.<ref>نوزدهم تیر۱۳۷۴ شهادت سه مجاهد خلق به دست تروریستهای رژیم [http://iranazadfarda.com/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7/%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%AA%DB%8C%D8%B1%DB%B1%DB%B3%DB%B7%DB%B4-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%B3%D9%87-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%AE خمینی]</ref>
 
ترور منجر به قتل حامدرضا رحمانی از اعضای مجاهدین در ۱۸ اسفند ۱۳۷۴ در خیابان سعدون بغداد نزدیک دفتر مجاهدین با شلیک تروریستهای جمهوری اسلامی که سوار بر فولکس واگن سفید رنگ بودند کشته شد . حامدرضا رحمانی هنگام ترور در حال رانندگی با جیپ لندکروز بود.<ref>قربانیان تروریسم جمهوری اسلامی در خارج از [https://www.balatarin.com/permlink/2019/1/29/5026671 کشور]</ref>
 
ترور منجر به قتل فرشته اسفندیاری و عفت حداد دو زن عضو مجاهدین در 27 اردیبهشت ۱۳۷۴ در منطقه شعب بغداد که طبق اطلاعیه مجاهدین شبکه تروریستی آن در ایران آموزش دیده و پس از اعزام به عراق به چندین عملیات تروریستی علیه مجاهدین اقدام کرده بود. طراح ترور نادر یاراحمدی دبیر دوم سفارت جمهوری اسلامی در بغداد بوده و شخصاً قبل‌ازانجام این‌عملیات سلاحهای مسلسل استفاده‌شده در این‌عملیات را در یک‌جعبه‌ویلن به‌همراه هزاردلار پول درسر قراری به‌فرمانده این‌شبکه تروریستی تحویل داده بود. این‌شبکه برای انجام عملیات تروریستی خود امکانات گسترده‌یی شامل ۱۰الی ۱۲ خودرو سواری و دوکابین و تاکسی وهمچنین کارتهای جعلی فراوان از ارگانهای عراقی داشته که همگی توسط وزارت اطلاعات برای آنها تهیه شده بود و در هرنوبت که مسئول این‌شبکه به‌ایران می‌رفته میزان زیادی پول به‌دلار، همراه خود به‌عراق می‌آورده است. این‌شبکه برای ورود به‌عراق ازمنطقه مرزی مهران-بدره وهمچنین وادی خویسه درجنوب استفاده میکرده است<ref>شهادت عفت حداد و فرشته [https://event.mojahedin.org/i/events/4895 اسفندیاری]</ref>
 
پس از این ترور يك گزارش تحقيقي گروه حقوق‌بشر پارلمان انگلستان هم كه در سال1994 منتشر شد، اعـلام كرد كه: «…جمهوری اسلامی طي سال گذشته، به بيش از 100مورد سوءقصد تروريستي عليه جان ايرانيان مخالف در 18كشور جهان مبادرت كرده است.<ref>شهادت دو شيرزن مجاهدخلق «عفت حداد» و «فرشته اسفندياري»[http://wwwbahayazadi.blogspot.com/2016/05/blog-post_61.html]</ref>
 
انفجار اتوبوس کارگران عراقی که در قرارگاه اشرف مجاهدین کار می‌کردند ۸ خرداد ۱۳۸۵ که منجر به کشته شدن ۱۳ کارگر و جراحت ۱۵ نفر از آنان منجر شد. این انفجار در 3 كيلومتري شمال شهرخالص با بمب جهت دار و شديدالانفجار ساچمه اي ساخت جمهوری اسلامی ايران صورت گرفت.<ref>خبرنامه طلیعه سپیده دمان
انفجار اتوبوس شهري حامل كارگران قرارگاه اشرف توسط رژيم پليد آخوندي 13 شهيد و 15 مجروح برجاي [http://khabarnameh2.blogspot.com/2006/05/13-15-7-45-8-1385-29-2006.html?m=0 گذاشت]
</ref>
 
انفجار ایستگاه آبرسانی به قرارگاه اشرف در ۲۷ تیرماه ۱۳۸۵ در منطقه زُرگانيه . انفجارهاي پياپي ,لوله هاي آبرساني را كه از ايستگاه پمپاژ آب در رودخانه دجله تا قرارگاه اشرف به طول 26 كيلومتر امتداد دارد , در محل انفجار به اندازه يك تا دومتر متلاشي كرده است. بنابر اظهارات شهود, بر روي جاده در نزديكي محل انفجار بمبهاي متعددي هم كار گذاشته شده بود تا از كساني كه متعاقباً براي مشاهده محل انفجار يا تعمير لوله ها اقدام ميكنند, تلفات بگيرد .تاكنون شماري از اين بمبها پيدا و خنثي شده اند . مجاهدين معتقدند علاوه بر آب مصرفي خود , آب موردنياز اهالي ۱۵ روستا و مدارس مجاور در مسير همين لوله هاي آبرساني را به رايگان تأمين می‌كرده اند.<ref>رژيم آخوندي لوله هاي آب قرارگاه اشرف را منفجر [http://www.didgah.net/print_Maghaleh.php?id=13937 كرد]</ref>
 
انفجار اتوبوس کارگران عراقی که در قرارگاه اشرف مجاهدین کار می‌کردند ۴ آذرماه ۱۳۸۶ که منجر به کشته شدن یک کارگر و جراحت ۶ تن از آنان انجامید.
 
انفجار ایستگاه آبرسانی به قرارگاه اشرف در ۱۹ بهمن ۱۳۸۶ واقع در 25 کیلومتری غرب قرارگاه در منطقه زُرگانیه با کار گذاشتن بیش از 300 کیلوگرم تی ان تی شدیدالانفجار که دراثر انفجار, پمپ های بزرگ آبرسانی و تجهیزات و تاسیسات ایستگاه و محل های کارکنان آن تخریب شد و آب اشرف و مناطق اطراف آن قطع گردید. ایستگاه آب اشرف از 22 سال پیش متعلق به مجاهدین بوده و علاوه بر قرارگاه اشرف تأمین آب مورد نیاز کشاورزی و معیشتی بیش از 20 هزار تن از اهالی وروستاهای منطقه و همچنین بخشی از آب آشامیدنی ساکنان شهر عظیم را تامین میکرد. این ایستگاه در آن سالها تحت حفاظت اهالی و عشایر منطقه قرار داشت که با تشکیل شورای بیداری“ از آن مراقبت می کردند. قابل ذکر است که  دو روز پیش از این انفجار شیخ حمید ذیاب از اعضای شورای عشایری که مسئولیت حفاظت منطقه و همچنین حفاظت از ایستگاه آب قرارگاه اشرف را برعهده داشت در یک سوء قصد تروریستی به قتل رسید.<ref>رژیم ضدانسانی آخوندی ایستگاه پمپاژ آب شهر اشرف را منفجر [https://leader.mojahedin.org/i/news/25277 کرد]</ref>
 
انفجار اتوبوس مجاهدین در ۱۹ خرداد ۱۳۸۷ بوسیله یک خودرو انفجاری حامل 250 کیلوگرم مواد منفجره از نوع پلاستیک که منجر به کشته شدن 6 تن از مجاهدین و تعداد زیادی مجروح شد، پرتاب دو موشک اسکاد-بی به قرارگاه اشرف فردای عملیات اتوبوس ۲۰ خرداد۱۳۸۷ <ref>گرامی باد خاطره ۶ شهید مجاهد خلق، قربانیان انفجار اتوبوس توسط تروریستهای رژیم [https://event.mojahedin.org/i/events/5329 آخوندی]</ref>
 
علاوه بر موارد فوق عملیات تروریستی بی‌شماری توسط گروههای نیابتی وابسته به جمهوری اسلامی در عراق بخصوص در سالهای بعد از اشغال عراق توسط نیروهای چندملیتی صورت گرفته است که تخمین زده شده‌است که شبه نظامیان وابسته به ایران در مجموع ۱۱۰۰ نفر سرباز آمریکایی را در عراق کشته‌اند. علاوه بر این بارها گزارش شده که نیروهای وابسته به ایران دست به اقدامات تروریستی در عراق زده‌اند. ترور برادر طارق الهاشمی در ۲ اردیبهشت ۱۳۸۵، انفجار حرم کاظمین در ۱۷ دی ۱۳۸۷، انفجار مرقد شیخ عبدالقادر گیلانی در ۹ خرداد ۱۳۸۶و...از آن جمله است.
 
در ماه مارس ۱۹۹۴ یکی از رهبران حزب دمکرات کردستان ایران در سلیمانیه واقع در شمال عراق کشته شد.
 
يك ماه بعد در ماه آوریل ۱۹۹۵ دو عضو حزب دمكرات كردستان در سليمانيه واقع در شمال عراق كشته شدند.
 
در ۱۹۹۵ 4 نفر از اعضاي حزب دمكرات كردستان PDKI در اربيل واقع در شمال عراق كشته شدند.
 
=== تروریسم جمهوری اسلامی در دیگر کشورها ===
 
==== تروریسم جمهوری اسلامی در پاکستان ====
در اکتبر ۱۹۹۰ یکی دیگر از مخالفین ایرانی در پاریس ویکی دیگر در پاکستان ترور گردیدند.
 
در ماه مارس ۱۹۹۵ دركراچي/ پاكستان دو نفر از روحانيون ايراني سني‌مذهب بوسيله گروه كماندويي 4 نفره جان باختند.
 
==== تروریسم جمهوری اسلامی در تایلند ====
در ۲۵بهمن ۱۳۹۰(۱۴فوريه۲۰۱۲) در پي انفجار چند بمب در بانكوك پايتخت اين كشور، ۷نفر كه ۴ تن از آنان مأموران ايراني سپاه قدس و اطلاعات جمهوری اسلامی بودند، دستگير شدند. در تحقیقات مشخص شد مجيد علوي از سركردگان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با نام مستعار «حسين تهراني» در روز ۲۹دي۱۳۹۰ (۱۹ژانويه۲۰۱۲) براي طراحي و اجراي چندين عمليات تروريستي به تايلند رفته است. مجيد علوي به مدت ۸ سال مأمور مخفي معاونت خارجي وزارت اطلاعات در سودان و عربستان سعودي بود و پس از شناخته شدن در سودان به تهران برگشت و در معاونت خارجي وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به مديركلي كشورهاي عربي تعیین شد. وي در ارتباط مستقيم با «حزب الله» لبنان و جهاد اسلامي فلسطين قرار داشت. احمدي نژاد، رئيس جمهور وقت جمهوری اسلامی، پس از بركنار كردن محسن اژه اي از وزارت اطلاعات، مجيد علوي را در يك حكم رسمي به عنوان قائم مقام وزارت اطلاعات معرفي كرد.
 
=== تروریسم جمهوری اسلامی جهت نفوذ و جاسوسی در مجاهدین ===
 
==== دستگیری علی منصوری در فرودگاه تل‌آویو ====
خبرگزاري فرانسه در روز ۸مهر ۱۳۹۲(۳۰سپتامبر۲۰۱۳) از دستگيري يك ايراني مظنون به جاسوسي در تل آويو در روز ۲۰شهريور92 (۱۱سپتامبر۲۰۱۳)، به هنگام حمل عكسهايي از سفارت آمريكا، خبر داد. به نوشته روزنامه لوسوار، فرد مزبور كه از پاسپورت تابعيت بلژيكي استفاده مي‌كرد، از اين پيشتر «خود را به عنوان هوادار مجاهدين خلق معرفي كرده بود.... او يك مأمور اعزامي به بلژيك به منظور نفوذ در مجاهدين بود» (۹مهر۹۲-اول اكتبر۲۰۱۳). به گزارش همين روزنامه علي منصوري در سال۱۳۷۷ (۱۹۹۸) به بروكسل آمد و وقتي درخواست پناهندگي سياسي او مورد قبول واقع نشد، در سال ۲۰۰۲ با يك بلژيكي ايراني تبار ازدواج كرد و از اين طريق تابعيت بلژيك را به دست آورد. او در عين حال كارت هويت و پاسپورت خود را به سرعت برق از تهران دريافت كرد و مي‌خواست در يك كلوپ شبانه سرمايه گذاري كند. علي منصوري يك برادر پولدار نزديك به جمهوری اسلامی داشت و بدون هيچ مشكلي به ايران رفت و آمد مي كرد. او يك مأمور اعزامي براي نفوذ در مجاهدين بود. وي اعتراف كرده است كه به خاطر پول كار مي‌كرده و در پوشش كارهاي تجاري و بازرگاني يك ميليون دلار از رژيم ايران گرفته است.
 
همزمان رسانه هاي اسراييل از دستگيري اين فرد در سومين سفرش به اين كشور به اتهام جاسوسي و انجام مأموريت از سوي نيروي قدس سپاه پاسداران، خبر دادند. او از گذرنامه بلژيكي با نام خارجي «الکس مانس» استفاده مي‌كرده است و قصد داشت با ثبت يك شركت بازرگاني در اسراييل، امكان سفرهاي بعدي را هم فراهم كند. منصوري بعد از هر دو سفر قبلي به اسراييل، براي دادن گزارش به تهران مي رفت. رابطين او با سپاه تروريستي قدس «حامد عبداللهي» (پ: حامد عبدالهی از دست اندرکاران ترور سفیر عربستان در واشنگتن در اکتبر ۲۰۱۱ بود)  و «مجيد علوي» بودند. علاوه بر اين در سفر به ايران افرادي به نامهاي «حاج مصطفي»، «حاج حميد نعمتي» و «مهدي خانبابايي» از سوي اطلاعات آخوندها با او ديدار مي كردند. <ref name=":6" />
 
== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ==
بر اساس منابع مجاهدین یکی از وظایف ارگانهایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل‌البیت، مجمع التقریب  بین‌المذاهب‌الاسلامی، رایزنهای فرهنگی، بنیادهای مختلف و … جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از یک‌سری آموزشهای اولیه و چکهای اولیهٌ امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. در اسفند۷۳ خامنه‌ای دستور داد که با ادغام ۵ ارگان ویژهٌ تروریسم و صدور بنیادگرایی، در یک‌سازمان واحد به‌نام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، بر دامنهٌ صدور بنیادگرایی و تروریسم افزوده شود.<ref>جریان عضوگیری، آموزش و به‌کارگیری تروریستهای ایرانی و  غیرایرانی در سالهای بعد علاوه بر سپاه پاسداران و نیروی قدس، توسط وزارت اطلاعات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ادامه یافت.</ref> این ۵سازمان که تا آن زمان به‌طور جداگانه زیر نظر خامنه‌ای فعالیت می‌کردند، عبارتند از:
بر اساس منابع مجاهدین یکی از وظایف ارگانهایی مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل‌البیت، مجمع التقریب  بین‌المذاهب‌الاسلامی، رایزنهای فرهنگی، بنیادهای مختلف و … جذب و انتخاب نیروهایی است که پس از یک‌سری آموزشهای اولیه و چکهای اولیهٌ امنیتی به نیروی قدس و یا وزارت اطلاعات تحویل می‌شوند. در اسفند۷۳ خامنه‌ای دستور داد که با ادغام ۵ ارگان ویژهٌ تروریسم و صدور بنیادگرایی، در یک‌سازمان واحد به‌نام «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، بر دامنهٌ صدور بنیادگرایی و تروریسم افزوده شود.<ref>جریان عضوگیری، آموزش و به‌کارگیری تروریستهای ایرانی و  غیرایرانی در سالهای بعد علاوه بر سپاه پاسداران و نیروی قدس، توسط وزارت اطلاعات و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ادامه یافت.</ref> این ۵سازمان که تا آن زمان به‌طور جداگانه زیر نظر خامنه‌ای فعالیت می‌کردند، عبارتند از:


خط ۱٬۳۱۰: خط ۱٬۳۳۶:
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علاوه بر رایزنهای فرهنگی، از طریق خانه‌های فرهنگ و شرکتها و کتابخانه‌هایی که در کشورهای خارجی به‌وجود آورده‌است، عناصر مستعد را برای شبکه‌های تروریستی و تبلیغاتی رژیم، عضوگیری می‌کند. مسافرت مأموران این سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابسته‌های فرهنگی، با پاسپورت و ویزاهایی که توسط وزارت خارجه دراختیار آنها گذاشته می‌شود، انجام می‌شود.  این سازمان در ایجاد شرکتهای پوششی برای عملیات تروریستی با وزارت اطلاعات و نیروی قدس همکاری نزدیک دارد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، علاوه بر رایزنهای فرهنگی، از طریق خانه‌های فرهنگ و شرکتها و کتابخانه‌هایی که در کشورهای خارجی به‌وجود آورده‌است، عناصر مستعد را برای شبکه‌های تروریستی و تبلیغاتی رژیم، عضوگیری می‌کند. مسافرت مأموران این سازمان تحت عنوان خبرنگار و وابسته‌های فرهنگی، با پاسپورت و ویزاهایی که توسط وزارت خارجه دراختیار آنها گذاشته می‌شود، انجام می‌شود.  این سازمان در ایجاد شرکتهای پوششی برای عملیات تروریستی با وزارت اطلاعات و نیروی قدس همکاری نزدیک دارد.


==== وزارت خارجه در خدمت تروریسم ====
== وزارت خارجه در خدمت تروریسم ==
ناظران در بررسی ارگانهای دست‌اندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده‌اند که وزارت خارجه یکی از پایه‌های اصلی تروریسم این نظام است. یکی از نفرات اصلی تصمیم‌گیری ترورها در شورای عالی امنیت وزیر خارجه است و از طرف دیگر هماهنگ با کمیتهٌ عملیات ویژه امکانات لجستیک ترورها را فراهم می‌کند.
ناظران در بررسی ارگانهای دست‌اندرکار تروریسم جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده‌اند که وزارت خارجه یکی از پایه‌های اصلی تروریسم این نظام است. یکی از نفرات اصلی تصمیم‌گیری ترورها در شورای عالی امنیت وزیر خارجه است و از طرف دیگر هماهنگ با کمیتهٌ عملیات ویژه امکانات لجستیک ترورها را فراهم می‌کند.


یکم. سفارتخانه‌ها
یکم. سفارتخانه‌ها


نظام متناسب با امکانات کشور میزبان، از سفارتخانه‌اش برای مأموریتهای مختلف اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی در طرحهای تروریستی، استفاده می‌کند. یک خبرنگارآمریکایی به نام Edgar Obalalance که تاریخچه تروریسم جمهوری اسلامی را از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۵ بررسی نموده، می‌نویسد: «ارتباطات برونمرزی ایران متشکل است از یک شبکه وسیع جهانی از سفارتخانهها و نمایندگیهای دیپلماتیک مملو از پرسنل امنیتی است که گسترش را وجه همت خویش قرار دادهاند، سلاحهای ترویستها را تهیه مینمایند و طعمه آنها را زیر نظر دارند، در حالی که پادوهای دیپلماتیکی با [سوء] استفاده از مصونیت دیپلماتیک مواد منفجره، سلاحها و مهماتشان را در ورای مرزها جابهجا میکنند».<ref>Edgar O’Ballance: Islamic Fundamentalist Terrorism, 1-1, The Iranian connection, 1, S. VII.</ref> در گزارشی از اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده‌است: «وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجۀ ایران در یک بافت به هم تنیده حرکت میکنند. با وجود تنگاتنگ بودن روابط دوجانبه ارتباط آنها پر تنش است. کارمندان وزارت اطلاعات، که در وزارت امور خارجه انجام وظیفه مینمایند، در یک بخش ویژه در کنار هم کار میکنند ولی آنها مستقیأ مطیع دستورالعمل وزارت اطلاعات میباشند. خدمات لجیستیکی از طریق نمایندگیهای برونمرزی در اختیار کارکنان امنییتی قرار داده میشود. محتملاً کلیۀ کارکنان سفارتخانهها و کنسولگریها ایران در امور امنیتی/اطلاعاتی آموزشهای لازم را دیدهاند و موظف به همکاری با ارگانهای امنیتی میباشند».<ref>BND: Aufzeichnung Fremder Dienste: Iran. Nachrichten- und Sicherheitsdiente im Iran 01.03.1, S. 5</ref> وزارت اطلاعات به‌طور گسترده از مصونیت دیپلوماتیک و پاسپورت دیپلوماتیک برای تروریستهای خود و نیز از بسته‌های دیپلوماتیک برای نقل و انتقال تسلیحات و تجهیزات تروریستی و ارسال پول نقد استفاده می‌کند. برای سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به‌عنوان مرکز اصلی فعالیت تروریستی این نظام دراروپا عمل می‌کرده‌است. وظایف سفارتخانه‌های ایران را «پلیس جنایی/ امنییتی آلمان» واقع در شهر ویسبادن (Wiesbaden) چنین تشریح می‌کند: هیچ عملیاتی در خارج از ایران نمی‌تواند «بدون توافق وهمکاری همهجانبۀ وزارت امور خارجه ایران، سفارتخانه‌ها و کنسولگریهای مربوطه به مرحلۀ اجرا درآید».<ref>فته نامۀ اشپیگل آلمانی، شماره 17 سال 1، ص.</ref> در گزارشی که در سازمان اطلاعات داخلی آلمان (BFV) در مهر۷۳ به دادگاه میکونوس داد، آمده‌است: «وزارت اطلاعات، نیروی قدس و سازمان اطلاعات نظامی دارای مقرهای قانونی و غیرقانونی در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آینده نیز مرکز فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی ایران باقی خواهد ماند» در ادامهٌ این گزارش آمده‌است: «هر سه سازمان اطلاعاتی (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامی) پایگاه‌های دیگری نیز در آلمان دارند، پایگاه‌های امنیتی که زیر نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: کنسولگری هامبورگ، برلین، فرانکفورت و مونیخ. در مؤسسات و شرکتهای دولتی و نیمه‌دولتی زیر هم اعضای سازمان اطلاعاتی شناسائی شده‌اند:
نظام متناسب با امکانات کشور میزبان، از سفارتخانه‌اش برای مأموریتهای مختلف اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی در طرحهای تروریستی، استفاده می‌کند. یک خبرنگارآمریکایی به نام Edgar Obalalance که تاریخچه تروریسم جمهوری اسلامی را از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۵ بررسی نموده، می‌نویسد: «ارتباطات برونمرزی ایران متشکل است از یک شبکه وسیع جهانی از سفارتخانهها و نمایندگیهای دیپلماتیک مملو از پرسنل امنیتی است که گسترش را وجه همت خویش قرار دادهاند، سلاحهای ترویستها را تهیه مینمایند و طعمه آنها را زیر نظر دارند، در حالی که پادوهای دیپلماتیکی با [سوء] استفاده از مصونیت دیپلماتیک مواد منفجره، سلاحها و مهماتشان را در ورای مرزها جابهجا میکنند».<ref>Edgar O’Ballance: Islamic Fundamentalist Terrorism, 1-1, The Iranian connection, 1, S. VII.</ref> در گزارشی از اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده‌است: «وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجۀ ایران در یک بافت به هم تنیده حرکت میکنند. با وجود تنگاتنگ بودن روابط دوجانبه ارتباط آنها پر تنش است. کارمندان وزارت اطلاعات، که در وزارت امور خارجه انجام وظیفه مینمایند، در یک بخش ویژه در کنار هم کار میکنند ولی آنها مستقیأ مطیع دستورالعمل وزارت اطلاعات میباشند. خدمات لجیستیکی از طریق نمایندگیهای برونمرزی در اختیار کارکنان امنییتی قرار داده میشود. محتملاً کلیۀ کارکنان سفارتخانهها و کنسولگریها ایران در امور امنیتی/اطلاعاتی آموزشهای لازم را دیدهاند و موظف به همکاری با ارگانهای امنیتی میباشند».<ref>BND: Aufzeichnung Fremder Dienste: Iran. Nachrichten- und Sicherheitsdiente im Iran 01.03.1, S. 5</ref> وزارت اطلاعات به‌طور گسترده از مصونیت دیپلوماتیک و پاسپورت دیپلوماتیک برای تروریستهای خود و نیز از بسته‌های دیپلوماتیک برای نقل و انتقال تسلیحات و تجهیزات تروریستی و ارسال پول نقد استفاده می‌کند. برای سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به‌عنوان مرکز اصلی فعالیت تروریستی این نظام دراروپا عمل می‌کرده‌است. وظایف سفارتخانه‌های ایران را «پلیس جنایی/ امنییتی آلمان» واقع در شهر ویسبادن (Wiesbaden) چنین تشریح می‌کند: هیچ عملیاتی در خارج از ایران نمی‌تواند «بدون توافق وهمکاری همهجانبۀ وزارت امور خارجه ایران، سفارتخانه‌ها و کنسولگریهای مربوطه به مرحلۀ اجرا درآید».<ref>هفته نامۀ اشپیگل آلمانی، شماره 17 سال 1، ص.</ref> در گزارشی که در سازمان اطلاعات داخلی آلمان (BFV) در مهر۷۳ به دادگاه میکونوس داد، آمده‌است: «وزارت اطلاعات، نیروی قدس و سازمان اطلاعات نظامی دارای مقرهای قانونی و غیرقانونی در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آینده نیز مرکز فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی ایران باقی خواهد ماند» در ادامهٌ این گزارش آمده‌است: «هر سه سازمان اطلاعاتی (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامی) پایگاه‌های دیگری نیز در آلمان دارند، پایگاه‌های امنیتی که زیر نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: کنسولگری هامبورگ، برلین، فرانکفورت و مونیخ. در مؤسسات و شرکتهای دولتی و نیمه‌دولتی زیر هم اعضای سازمان اطلاعاتی شناسائی شده‌اند:


- مرکز تجاری ایری در هامبورگ IRI-TRADE-Center
- مرکز تجاری ایری در هامبورگ IRI-TRADE-Center
خط ۱٬۳۳۷: خط ۱٬۳۶۳:
- شرکت ونا همواره در جریان ترورهای جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن کار می‌کرده و رابطه داشته‌است».
- شرکت ونا همواره در جریان ترورهای جمهوری اسلامی قرار داشته و با طبقهٌ سوم سفارت این نظام در بن کار می‌کرده و رابطه داشته‌است».


==== سایر ارگانهای جمهوری اسلامی در خارج کشور در خدمت تروریسم ====
=== سایر ارگانهای جمهوری اسلامی در خارج کشور در خدمت تروریسم ===
دستگاه تروریستی جمهوری اسلامی در صورت لزوم دیگر ارگانهای خارج کشوری را نیز در پیشبرد اهداف تروریستی‌اش مورد استفاده قرار می‌دهد
دستگاه تروریستی جمهوری اسلامی در صورت لزوم دیگر ارگانهای خارج کشوری را نیز در پیشبرد اهداف تروریستی‌اش مورد استفاده قرار می‌دهد


خط ۱٬۳۵۴: خط ۱٬۳۸۰:
-رایزنهای فرهنگی و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف، در جذب عناصر خارجی برای سرویسهای اطلاعاتی این نظام فعال هستند.
-رایزنهای فرهنگی و خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف، در جذب عناصر خارجی برای سرویسهای اطلاعاتی این نظام فعال هستند.


'''احکام و مستندات خارجی دال بر تروریسم جمهوری اسلامی'''
== احکام و مستندات خارجی دال بر تروریسم جمهوری اسلامی ==
 
'''حکم دادگاه میکونوس'''


=== حکم دادگاه میکونوس ===
حکم وجریان رسیدگی کشتار میکونوس مفصل‌ترین وکاملترین رسیدگی است که نسبت به تروریسم جمهوری اسلامی در خارج صورت گرفته‌است. در این حکم بر نقش مشخص سران جمهوری اسلامی در این ترورها تأکید شده‌است. دادگاه عالی جنایی برلین پس از ۴ سال رسیدگی مستمر طی ۲۵۶ جلسه واستماع شهادت صدها تن از مطلعین وبررسی ده‌ها هزار صفحه سند ومدرک در ۱۰ آوریل ۱۹۹۷ حکم مشروح خود را در چند صد صفحه صادر واعلام نمود.
حکم وجریان رسیدگی کشتار میکونوس مفصل‌ترین وکاملترین رسیدگی است که نسبت به تروریسم جمهوری اسلامی در خارج صورت گرفته‌است. در این حکم بر نقش مشخص سران جمهوری اسلامی در این ترورها تأکید شده‌است. دادگاه عالی جنایی برلین پس از ۴ سال رسیدگی مستمر طی ۲۵۶ جلسه واستماع شهادت صدها تن از مطلعین وبررسی ده‌ها هزار صفحه سند ومدرک در ۱۰ آوریل ۱۹۹۷ حکم مشروح خود را در چند صد صفحه صادر واعلام نمود.


خط ۱٬۳۶۴: خط ۱٬۳۸۹:
(بطور مشخص توجه کنید به صفحات زیر در ترجمه ایتالیایی حکم= ۱۹۶, ۱۹۷, ۱۹۹,  ۲۰۳ تا ۲۰۹, ۲۱۵, ۲۱۹, پاراگراف دوم ۲۲۰, پاراگرافهای ۲–۴ صفحه ۲۲۱, دو پاراگراف آخر ۲۲۶ وصفحات ۲۲۷ و۲۲۸, ۲۳۱–۲۳۳)
(بطور مشخص توجه کنید به صفحات زیر در ترجمه ایتالیایی حکم= ۱۹۶, ۱۹۷, ۱۹۹,  ۲۰۳ تا ۲۰۹, ۲۱۵, ۲۱۹, پاراگراف دوم ۲۲۰, پاراگرافهای ۲–۴ صفحه ۲۲۱, دو پاراگراف آخر ۲۲۶ وصفحات ۲۲۷ و۲۲۸, ۲۳۱–۲۳۳)


'''دستور قتل مکتوب'''
=== دستور قتل مکتوب ===
 
یک مورد از اسنادی که دادگاه میکونوس (صفحه ۲۱۹ ترجمه حکم دادگاه به ایتالیایی) در رسیدگی خود مورد بررسی قرارداد دستور قتل یکی از مخالفین رژیم به اسم منوچهر گنجی بود که طبق سند ارایه شده به دادگاه میکونوس شخص خامنه ای دستور خامنه ای «مهدور الدم» و «واجب القتل» اعلام شده‌است.
یک مورد از اسنادی که دادگاه میکونوس (صفحه ۲۱۹ ترجمه حکم دادگاه به ایتالیایی) در رسیدگی خود مورد بررسی قرارداد دستور قتل یکی از مخالفین رژیم به اسم منوچهر گنجی بود که طبق سند ارایه شده به دادگاه میکونوس شخص خامنه ای دستور خامنه ای «مهدور الدم» و «واجب القتل» اعلام شده‌است.


'''احکام دادگاه ایالت کلمبیا در امریکا'''
=== احکام دادگاه ایالت کلمبیا در امریکا ===
 
این دادگاه بطور خاص برای رسیدگی به جنایات تروریستی که در خارج خاک ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاده ویکی از اقربای درجه قربانی آن اعمال تبعه آمریکا باشد صلاحیت رسیدگی دارد. صلاحیت این دادگاه محدود به تعیین خسارتهای مالی ناشی از این جنایات است، اما طبیعی است که دادگاه برای دادن حکم به جبران خسارت باید ابتدا عمل تروریستی وانتساب آن به طرف مربوطه را احراز نماید. از دادگاه تا کنون ده‌ها حکم علیه جنایات تروریستی حکومت ایران صادر شده‌است. در این احکام طرف خوانده همواره «رژیم جمهوری اسلامی ایران» است. در بسیاری از احکام این دادگاه علاوه بر جمهوری اسلامی، وزارت ا طلاعات ایران و همچنین سپاه پاسداران طرف دعوا هستند. در برخی از آنها بطور خاص وزیر اطلاعات وقت علی فلاحیان، رییس جمهور رژیم رفسنجانی و رهبر رژیم علی خامنه ای نیز طرف شکایت بوده ومحکوم شده‌اند. از جمله این احکام عبارتست از:
این دادگاه بطور خاص برای رسیدگی به جنایات تروریستی که در خارج خاک ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاده ویکی از اقربای درجه قربانی آن اعمال تبعه آمریکا باشد صلاحیت رسیدگی دارد. صلاحیت این دادگاه محدود به تعیین خسارتهای مالی ناشی از این جنایات است، اما طبیعی است که دادگاه برای دادن حکم به جبران خسارت باید ابتدا عمل تروریستی وانتساب آن به طرف مربوطه را احراز نماید. از دادگاه تا کنون ده‌ها حکم علیه جنایات تروریستی حکومت ایران صادر شده‌است. در این احکام طرف خوانده همواره «رژیم جمهوری اسلامی ایران» است. در بسیاری از احکام این دادگاه علاوه بر جمهوری اسلامی، وزارت ا طلاعات ایران و همچنین سپاه پاسداران طرف دعوا هستند. در برخی از آنها بطور خاص وزیر اطلاعات وقت علی فلاحیان، رییس جمهور رژیم رفسنجانی و رهبر رژیم علی خامنه ای نیز طرف شکایت بوده ومحکوم شده‌اند. از جمله این احکام عبارتست از:


خط ۱٬۳۸۰: خط ۱٬۴۰۳:
-    در بسیاری از احکام این دادگاه که در مورد تروریسم جمهوری اسلامی علیه خارجیان مرتکب شده نیز شکایت علیه سران نظام به اسم صورت گرفته و جمهوری اسلامی محکوم شده‌است. از جمله کیس شماره 1:00CV02602(RCL)  از SHAUL STERN علیه جمهوری اسلامی ایران، دولت ایران، وزارت اطلاعات ایران، آیت الله علی حسینی خامنه ای، علی اکبر هاشمی رفسنجانی و علی فلاحیان خوزستانی. این کیس مربوط به یک انفجار است که در ۳۰ ژوییه ۱ در اورشلیم اتفاق افتاده وپدر خواهان یعنی Lean Stern کشته شد.
-    در بسیاری از احکام این دادگاه که در مورد تروریسم جمهوری اسلامی علیه خارجیان مرتکب شده نیز شکایت علیه سران نظام به اسم صورت گرفته و جمهوری اسلامی محکوم شده‌است. از جمله کیس شماره 1:00CV02602(RCL)  از SHAUL STERN علیه جمهوری اسلامی ایران، دولت ایران، وزارت اطلاعات ایران، آیت الله علی حسینی خامنه ای، علی اکبر هاشمی رفسنجانی و علی فلاحیان خوزستانی. این کیس مربوط به یک انفجار است که در ۳۰ ژوییه ۱ در اورشلیم اتفاق افتاده وپدر خواهان یعنی Lean Stern کشته شد.


'''۸. احکام جلب بین المللی علیه سران''' جمهوری اسلامی
=== ۸. احکام جلب بین المللی علیه سران جمهوری اسلامی ===
 
'''الف. احکام جلب علیه فلاحیان'''


==== احکام جلب علیه فلاحیان ====
علی فلاحیان وزیر اطلاعات ایران در دهه ۱۹۹۰ میلادی یکی از چهره‌های اصلی تروریسم جمهوری اسلامی وکشتارهای روشنفکران ونویسندگان در داخل ایران است. بخاطر دخالت وی در سازماندهی ترورهای خارج ایران در سالهای گذشته چندین حکم جلب بین المللی علیه وی صادر شده‌است. در سال ۱۹۹۶ دادستانی فدرال آلمان علیه او حکم جلب صادر نمود. در سال ۲۰۰۶ نیز قاضی تحقیق سوییسی علیه او حکم جلب بین المللی صادر نمود.
علی فلاحیان وزیر اطلاعات ایران در دهه ۱۹۹۰ میلادی یکی از چهره‌های اصلی تروریسم جمهوری اسلامی وکشتارهای روشنفکران ونویسندگان در داخل ایران است. بخاطر دخالت وی در سازماندهی ترورهای خارج ایران در سالهای گذشته چندین حکم جلب بین المللی علیه وی صادر شده‌است. در سال ۱۹۹۶ دادستانی فدرال آلمان علیه او حکم جلب صادر نمود. در سال ۲۰۰۶ نیز قاضی تحقیق سوییسی علیه او حکم جلب بین المللی صادر نمود.


'''۱.  حکم جلب دادگاه آلمان'''
====  حکم جلب دادگاه آلمان ====
 
در حکم جلب بین المللی که بازپرس دیوانعالی فدرال آلمان در ۱۴ مارس ۱۹۹۶ علیه فلاحیان صادر کرد چنین آمده‌است: «وی مشکوک است که در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ در برلن با همکاری دیگران با انگیزه پست، جبونانه و با ابزار خطرناک… ۴ نفر را به قتل رسانده وشروع به قتل یک دیگر نموده‌است» (اصل این حکم جلب همراه با ترجمه آن موجود است).
در حکم جلب بین المللی که بازپرس دیوانعالی فدرال آلمان در ۱۴ مارس ۱۹۹۶ علیه فلاحیان صادر کرد چنین آمده‌است: «وی مشکوک است که در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ در برلن با همکاری دیگران با انگیزه پست، جبونانه و با ابزار خطرناک… ۴ نفر را به قتل رسانده وشروع به قتل یک دیگر نموده‌است» (اصل این حکم جلب همراه با ترجمه آن موجود است).


در بخش پایانی این حکم جلب، فلاحیان بعنوان کسی که در قتل محمد نقدی نقش داشته تصریح شده وچنین آمده‌است: '''«'''بر اساس اطلاعات موجود امکان جدی وجود دارد که متهم به جنایات بیشتری از این قبیل دست بزند. قتل دیپلمات سابق ایران کاظم رجوی در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ در اطراف ژنو، قتل نخست وزیر سابق ایران بختیار در ۶ اوت ۱۹۹۱ در حوالی پاریس، قتل نقدی دبیر شورای ملی مقاومت ایران – بخش ایتالیا در ۱۶ مارس ۱۹۹۳ در رم همگی در زمان اشتغال او وطبق مدارک موجود در محدود مسئولیت وزارتخانه ای که او ریاستش را بعهده دارد انجام گرفته‌است.»
در بخش پایانی این حکم جلب، فلاحیان بعنوان کسی که در قتل محمد نقدی نقش داشته تصریح شده وچنین آمده‌است: '''«'''بر اساس اطلاعات موجود امکان جدی وجود دارد که متهم به جنایات بیشتری از این قبیل دست بزند. قتل دیپلمات سابق ایران کاظم رجوی در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ در اطراف ژنو، قتل نخست وزیر سابق ایران بختیار در ۶ اوت ۱۹۹۱ در حوالی پاریس، قتل نقدی دبیر شورای ملی مقاومت ایران – بخش ایتالیا در ۱۶ مارس ۱۹۹۳ در رم همگی در زمان اشتغال او وطبق مدارک موجود در محدود مسئولیت وزارتخانه ای که او ریاستش را بعهده دارد انجام گرفته‌است.»


'''۲.  حکم جلب دستگاه قضایی سوییس'''
====  حکم جلب دستگاه قضایی سوییس ====
 
قاضی ژاک آنتنن در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۰۶ پس از تحقیقات گسترده پلیس که از زمان ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ صورت گرفت، حکم جلب بین المللی علی فلاحیان را بعنوان کسی که در این قتل دست داشته صادر نمود. (متن این حکم همراه با ترجمه آن موجود است)
قاضی ژاک آنتنن در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۰۶ پس از تحقیقات گسترده پلیس که از زمان ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ صورت گرفت، حکم جلب بین المللی علی فلاحیان را بعنوان کسی که در این قتل دست داشته صادر نمود. (متن این حکم همراه با ترجمه آن موجود است)


'''ب. دستور  جلب ۸ تن از سران''' جمهوری اسلامی '''توسط قاضی آرژانتینی'''
==== دستور  جلب ۸ تن از سران جمهوری اسلامی توسط قاضی آرژانتینی ====
 
در ۱۸ ژوییه ۱۹۹۴ یک ماشین بمبگذار شده مرکز جامعه یهودیان در شهر بوئنوس آیرس آرژانتین با خاک یکسان کرد. در این عمل تروریستی ۸۵ کشته و بیش از ۲۰۰ نفر زخمی گردیدند. این بزرگترین انفجار تاریخ آرژانتین بود.
در ۱۸ ژوییه ۱۹۹۴ یک ماشین بمبگذار شده مرکز جامعه یهودیان در شهر بوئنوس آیرس آرژانتین با خاک یکسان کرد. در این عمل تروریستی ۸۵ کشته و بیش از ۲۰۰ نفر زخمی گردیدند. این بزرگترین انفجار تاریخ آرژانتین بود.


پس از ۱۲ سال تحقیقات گسترده در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶ دادستان کل آرژانتین آلبرتو نیسمان<ref>نیسمان در یک توطئه ترور در حالیکه قرار بود برای شهادت در جهت روشن‌سازی همین پرونده به دادگاه برود به قتل رسید.</ref>در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد تصمیم این انفجار در سال ۱۹۹۳ در یک جلسه با شرکت بالاترین مقامات ایران گرفته شده‌است. او همراه با دادستان مارچلو مارتینز بورگو از قاضی فدرال آرژانتین خواستار صدور حکم جلب رهبران جمهوری اسلامی شامل اکبر هاشمی رفسنجانی رییس جمهور نظام در آن زمان، علی اکبر ولایتی وزیر خارجه، علی فلاحیان وزیر اطلاعات، محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، احمد وحیدی فرمانده کل نیروهای قدس سپاه پاسداران (نیرویی که درخارج ایران عمل می‌کند), محسن ربانی وابسته فرهنگی سفارت رژیم در آرژانتین، احمد رضا عسگری یکی دیگر از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در آن کشور و عماد مغنیه<ref>عماد مغنیه در جریان یک انفجار در لبنان کشته شد</ref>فرمانده نظامی حزب الله لبنان، گردید. در تاریخ ۹ نوامبر ۲۰۰۶ قاضی فدرال Judge Rodolfo Canicoba دستور جلب بین المللی این هشت تن را صادر نمود وانترپل دستور دستگیری آنها همراه با عکسهایشان را منتشر نمود. این خبر در کلیه رسانه‌های مهم بین المللی بصورت گسترده منعکس گردید (از جمله واشنگتن پست و آسوشیتدپرس ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶, تلویزیون الجزیره ۲۷ اکتبر ۲۰۰۶, خبرگزاری فرانسه ۱۶ مارس ۲۰۰۷, رادیو تلویزیون بی بی سی ۷ نوامبر ۲۰۰۷, رویتر ورادیو صدای آمریکا ۹ نوامبر ۲۰۰۷ و نیویورک تایمز ۱۰ نوامبر ۲۰۰۷)
پس از ۱۲ سال تحقیقات گسترده در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶ دادستان کل آرژانتین آلبرتو نیسمان<ref>نیسمان در یک توطئه ترور در حالیکه قرار بود برای شهادت در جهت روشن‌سازی همین پرونده به دادگاه برود به قتل رسید.</ref>در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد تصمیم این انفجار در سال ۱۹۹۳ در یک جلسه با شرکت بالاترین مقامات ایران گرفته شده‌است. او همراه با دادستان مارچلو مارتینز بورگو از قاضی فدرال آرژانتین خواستار صدور حکم جلب رهبران جمهوری اسلامی شامل اکبر هاشمی رفسنجانی رییس جمهور نظام در آن زمان، علی اکبر ولایتی وزیر خارجه، علی فلاحیان وزیر اطلاعات، محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، احمد وحیدی فرمانده کل نیروهای قدس سپاه پاسداران (نیرویی که درخارج ایران عمل می‌کند), محسن ربانی وابسته فرهنگی سفارت رژیم در آرژانتین، احمد رضا عسگری یکی دیگر از دیپلماتهای جمهوری اسلامی در آن کشور و عماد مغنیه<ref>عماد مغنیه در جریان یک انفجار در لبنان کشته شد</ref>فرمانده نظامی حزب الله لبنان، گردید. در تاریخ ۹ نوامبر ۲۰۰۶ قاضی فدرال Judge Rodolfo Canicoba دستور جلب بین المللی این هشت تن را صادر نمود وانترپل دستور دستگیری آنها همراه با عکسهایشان را منتشر نمود. این خبر در کلیه رسانه‌های مهم بین المللی بصورت گسترده منعکس گردید (از جمله واشنگتن پست و آسوشیتدپرس ۲۵ اکتبر ۲۰۰۶, تلویزیون الجزیره ۲۷ اکتبر ۲۰۰۶, خبرگزاری فرانسه ۱۶ مارس ۲۰۰۷, رادیو تلویزیون بی بی سی ۷ نوامبر ۲۰۰۷, رویتر ورادیو صدای آمریکا ۹ نوامبر ۲۰۰۷ و نیویورک تایمز ۱۰ نوامبر ۲۰۰۷)
==== آخرین حکم دادگاه آرژانتین ====
۲۴ آوریل ۲۰۲۴ برابر با ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ وزارت خارجه آرژانتین از پلیس اینترپل خواست احمد وحیدی، وزیر کشور جمهوری اسلامی را به خاطر «مشارکت» در بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ در مرکز جامعه یهودیان در بوئنوس‌آیرس که منجر به کشته شدن ۸۵ نفر شد، بازداشت کند.
در بیانیه وزارت خارجه آرژانتین همچنین آمده که پلیس اینترپل به درخواست این کشور هشدار قرمزی برای بازداشت وحیدی صادر کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت خارجه آرژانتین اعلام کرد که احمد وحیدی جزو هیئت ایرانی است که همراه با ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور، در حال حاضر از پاکستان و سریلانکا بازدید می‌کند.
آرژانتین از این دو کشور خواسته که وحیدی را بازداشت کنند.
در تصاویری که خبرگزاری‌ها از سفر رئیسی به پاکستان منتشر کردند، تصویری از وحیدی دیده نمی‌شود.
بیانیه وزارت خارجه آرژانتین پس از آن صادر شد که بیش از سه دهه پس از حملات مرگبار به سفارت اسرائیل و مرکز یهودیان آمیا در پایتخت آرژانتین، دادگاهی در این کشور جمهوری اسلامی را «حکومت تروریست» و مسئول حملات اعلام کرد.
پیش از این در سفر احمد وحیدی به عنوان وزیر دفاع دولت محمود احمدی‌نژاد به بولیوی، پس از اعتراض آرژانتین، بولیوی از وحیدی خواسته بود که این کشور را ترک کند. آرژانتین پیشتر اعلام کرده بود که وحیدی، یکی از اعضای ارشد سابق سپاه پاسداران ایران، از «طراحان اصلی» بمب گذاری آمیا است و این کشور همواره به دنبال استرداد او بوده است. دادگاهی در آرژانتین تهران را در حمله مرگبار به سفارت اسرائیل و مرکز آمیا مسئول شناخت.
بر اساس درخواست نهادهای قانونی آرژانتین، اینترپل در سال ۲۰۰۷ برای محسن ربانی و احمدرضا اصغری، دو عضو ارشد وقت سفارت ایران در بوئنوس آیرس، قرار توقیف بین‌المللی صادر کرد. این قرارها هنوز نیز اعتبار دارد. اتهام آن دو کمک میدانی بود.
اینترپل برای علی‌اکبر ولایتی، محسن رضایی، احمد وحیدی و علی فلاحیان نیز قرار توقیف صادر کرده بود. در آن زمان ولایتی وزیر خارجه، رضایی فرمانده سپاه، وحیدی فرمانده نیروی قدس سپاه و فلاحیان وزیر اطلاعات بودند.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/32918404.html سایت رادیو فردا]</ref>


== پاورقی ==
== پاورقی ==
<references group="پاورقی" />
<references group="پاورقی" />


== پانویس ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۸٬۹۲۶

ویرایش