کاربر:Khosro/صفحه تمرین مریم آروین: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''مریم آروین'''، (متولد سال ۱۳۷۲، سیرجان، درگذشته ۱۸ بهمن ۱۴۰۱، سیرجان) وکیل دادگستری و عضو کانون وکلای استان کرمان بود. او یکی از دانشجویان ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال ۱۳۹۷، یعنی در سن ۲۵ سالگی وکیل شد و سه سال بعد در سن ۲۸ سالگی دکتر...» ایجاد کرد)
 
(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص=مریم آروین
|تصویر=مریم آروین؛2.JPG
|عرض_تصویر=300px
|توضیح_تصویر=مریم‌السادات آروین
|تاریخ_تولد=سال ۱۳۷۲
|محل_تولد=سیرجان
|تاریخ_مرگ=۱۸ بهمن ۱۴۰۱
|ملیت= ایرانی
|محل_مرگ=سیرجان
|مدفن=آرامستان سیرجان
|علت مرگ=تزریق سرم در زندان
|شناخته‌شده برای    =مردم استان کرمان و ایران
|والدین=طیبه نظری
|تحصیلات=دکترای حقوق
|دانشگاه=دانشگاه فردوسی مشهد}}
'''مریم آروین'''، (متولد سال ۱۳۷۲، سیرجان، درگذشته ۱۸ بهمن ۱۴۰۱، سیرجان) وکیل دادگستری و عضو کانون وکلای استان کرمان بود. او یکی از دانشجویان ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال ۱۳۹۷، یعنی در سن ۲۵ سالگی وکیل شد و سه سال بعد در سن ۲۸ سالگی دکترای تخصصی حقوق را دریاف کرد. مریم آروین اهل شعر و نویسندگی بود و یک رساله‌ای هم با عنوان «حقوق متهم در مراحل دادرسی با رویکرد فقهی» به نگارش درآورده و منتشر نمود. او در سیرجان دفتر وکالت داشت و در عین حال مدرس دانشگاه نیز بود. مریم آروین به صورت داوطبانه پرونده‌های بچه‌های کار، بچه‌های بهزیستی و محرومین را توان مالی نداشتند، به‌طور رایگان دنبال می‌کرد. او هم‌چنین در جریان '''[[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]'''، وکالت شماری از معترضان بازداشت‌شده را پذیرفته و چندین بار نیز به دادستانی سیرجان برای پذیرش وکالت معترضان بازداشت‌شده و به‌دست گرفتن پرونده‌های آن‌ها مراجعه کرده بود.  
'''مریم آروین'''، (متولد سال ۱۳۷۲، سیرجان، درگذشته ۱۸ بهمن ۱۴۰۱، سیرجان) وکیل دادگستری و عضو کانون وکلای استان کرمان بود. او یکی از دانشجویان ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال ۱۳۹۷، یعنی در سن ۲۵ سالگی وکیل شد و سه سال بعد در سن ۲۸ سالگی دکترای تخصصی حقوق را دریاف کرد. مریم آروین اهل شعر و نویسندگی بود و یک رساله‌ای هم با عنوان «حقوق متهم در مراحل دادرسی با رویکرد فقهی» به نگارش درآورده و منتشر نمود. او در سیرجان دفتر وکالت داشت و در عین حال مدرس دانشگاه نیز بود. مریم آروین به صورت داوطبانه پرونده‌های بچه‌های کار، بچه‌های بهزیستی و محرومین را توان مالی نداشتند، به‌طور رایگان دنبال می‌کرد. او هم‌چنین در جریان '''[[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|اعتراضات سراسری ۱۴۰۱]]'''، وکالت شماری از معترضان بازداشت‌شده را پذیرفته و چندین بار نیز به دادستانی سیرجان برای پذیرش وکالت معترضان بازداشت‌شده و به‌دست گرفتن پرونده‌های آن‌ها مراجعه کرده بود.  


خط ۵: خط ۲۱:
مریم آروین و مادرش در روز ۲۲ آذرماه، با قرار وثیقه به‌طور موقت از زندان آزاد شدند، اما در روز ۱۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۱، کانون وکلای کرمان طی بیانیه‌ای اعلام کرد که مریم آروین ۲ ماه پس از آزادی از زندان جان خود را از دست داد. در بیانیه‌ی کانون وکلای کرمان علت مرگ مریم آروین مشخص نشده بود. مادر مریم فاش کرد که در زندان به مریم سرم وصل کرده و وی را کشته‌اند و دکتر زندان نیز در نامه‌ای آسیب‌هایی که مریم رسیده بود را تأیید کرده است. پیکر دکتر مریم آروین پس از چهار روز، یعنی در روز جمعه ۲۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۱، در آرامستان شهرستان سیرجان به خاک سپرده شد.  
مریم آروین و مادرش در روز ۲۲ آذرماه، با قرار وثیقه به‌طور موقت از زندان آزاد شدند، اما در روز ۱۸ بهمن‌ماه ۱۴۰۱، کانون وکلای کرمان طی بیانیه‌ای اعلام کرد که مریم آروین ۲ ماه پس از آزادی از زندان جان خود را از دست داد. در بیانیه‌ی کانون وکلای کرمان علت مرگ مریم آروین مشخص نشده بود. مادر مریم فاش کرد که در زندان به مریم سرم وصل کرده و وی را کشته‌اند و دکتر زندان نیز در نامه‌ای آسیب‌هایی که مریم رسیده بود را تأیید کرده است. پیکر دکتر مریم آروین پس از چهار روز، یعنی در روز جمعه ۲۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۱، در آرامستان شهرستان سیرجان به خاک سپرده شد.  


مریم آروین نخستین معترضی نبود که پس از آزادی از زندان جان باخته است، بلکه معترضان دیگری نیز بودند که پس از آزادی از زندان یا به‌طرز مشکوکی جان باخته‌اند و یا دست به خودکشی زده‌اند. معلوم نیست که آیا مسئولان زندان پیش از آزادی به این معترضان، مواد مخدر یا سمی کشنده می‌خورانده یا ترزریق می‌کرده‌اند و یا این‌که ‌به دلیل شکنجه‌های روحی و روانی که در دوران بازداشت و زندان متحمل شده‌اند، باعث جان باختن و یا خودکشی آن‌ها شده است. مقامات قضایی و نیروهای امنیتی رژیم ایران از قیام سراسری ۴۰۱، تا کنون دلیل جان باختن بسیاری از معترضان و دستگیرشدگان را خودکشی، سقوط از ارتفاع، تصادف، خودآسیب‌رسانی، مسمومیت و موارد مشابه عنوان کرده‌اند.
مریم آروین نخستین معترضی نبود که پس از آزادی از زندان جان باخته است، بلکه معترضان دیگری نیز بودند که پس از آزادی از زندان یا به‌طرز مشکوکی جان باخته‌اند و یا دست به خودکشی زده‌اند. معلوم نیست که آیا مسئولان زندان پیش از آزادی به این معترضان، مواد مخدر یا سمی کشنده می‌خورانده یا ترزریق می‌کرده‌اند و یا این‌که به دلیل شکنجه‌های روحی و روانی که در دوران بازداشت و زندان متحمل شده‌اند، باعث جان باختن و یا خودکشی آن‌ها شده است. مقامات قضایی و نیروهای امنیتی رژیم ایران از قیام سراسری ۴۰۱، تا کنون دلیل جان باختن بسیاری از معترضان و دستگیرشدگان را خودکشی، سقوط از ارتفاع، تصادف، خودآسیب‌رسانی، مسمومیت و موارد مشابه عنوان کرده‌اند.


== تحصیلات و شغل ==
== تحصیلات و شغل ==
مریم‌السادات آروین در سال ۱۳۷۲، در سیرجان متولد شد. او یکی از دانشجویان ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال ۱۳۹۷، یعنی در سن ۲۵ سالگی وکیل شد و سه سال بعد در سن ۲۸ سالگی دکترای تخصصی حقوق را دریاف کرد. او اهل شعر و نویسندگی بود و یک رساله‌ای هم با عنوان «حقوق متهم در مراحل دادرسی با رویکرد فقهی» به نگارش درآورده و منتشر نمود. مریم آروین در سیرجان دفتر وکالت داشت و در عین حال مدرس دانشگاه نیز بود.<ref name=":0">[https://wncri.org/fa/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA/ مریم آروین یک وکیل انسان دوست که در قیام ۱۴۰۱ جان باخت - سایت زنان نیروی تغییر]</ref>
مریم‌السادات آروین در سال ۱۳۷۲، در سیرجان متولد شد. او یکی از دانشجویان ممتاز دانشگاه فردوسی مشهد بود که در سال ۱۳۹۷، یعنی در سن ۲۵ سالگی وکیل شد و سه سال بعد در سن ۲۸ سالگی دکترای تخصصی حقوق را دریاف کرد. او اهل شعر و نویسندگی بود و یک رساله‌ای هم با عنوان «حقوق متهم در مراحل دادرسی با رویکرد فقهی» به نگارش درآورده و منتشر نمود. مریم آروین در سیرجان دفتر وکالت داشت و در عین حال مدرس دانشگاه نیز بود.<ref name=":0">[https://wncri.org/fa/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA/ مریم آروین یک وکیل انسان دوست که در قیام ۱۴۰۱ جان باخت - سایت زنان نیروی تغییر]</ref>


=== '''پذیرفتن وکالت محرومان و معترضان''' ===
=== پذیرفتن وکالت محرومان و معترضان ===
دست‌نوشته‌هایی از مریم آروین به‌دست آمده که مربوط به پیش از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، است. دست‌نوشته‌های او حاکی از آن است که وی نگران حقوق زنان بوده که به‌خاطر تبعیض در سیستم آموزشی و هم‌چنین در جامعه قربانی شده‌اند. مریم آروین به صورت داوطبانه پرونده‌های بچه‌های کار، بچه‌های بهزیستی و محرومین را توان مالی نداشتند، به‌طور رایگان دنبال می‌کرد.  
دست‌نوشته‌هایی از مریم آروین به‌دست آمده که مربوط به پیش از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، است. دست‌نوشته‌های او حاکی از آن است که وی نگران حقوق زنان بوده که به‌خاطر تبعیض در سیستم آموزشی و هم‌چنین در جامعه قربانی شده‌اند. مریم آروین به صورت داوطبانه پرونده‌های بچه‌های کار، بچه‌های بهزیستی و محرومین را توان مالی نداشتند، به‌طور رایگان دنبال می‌کرد.  


نزدیکان مریم آروین می‌گویند که او پس از آغاز قیام سراسری با شنیدن اخبار و دیدن تصاویر دختران و پسرانی که هر روز در جریان اعتراضات کشته می‌شدند و به زندان می‌رفتند، بسیار ناراحت و برافروخته می‌شد که معده‌اش درد می‌گرفت. مریم آروین هم‌چنین به خانواده‌ی معترضانی که در شهرستان سیرجان دستگیر شده بودند، مشاوره می‌داد.  
نزدیکان مریم آروین می‌گویند که او پس از آغاز قیام سراسری با شنیدن اخبار و دیدن تصاویر دختران و پسرانی که هر روز در جریان اعتراضات کشته می‌شدند و به زندان می‌رفتند، بسیار ناراحت و برافروخته می‌شد که معده‌اش درد می‌گرفت. مریم آروین هم‌چنین به خانواده‌ی معترضانی که در شهرستان سیرجان دستگیرشده بودند، مشاوره می‌داد.  


براساس گزارشات منتشر‌شده، مریم آروین به خاطر دفاع از یک پسر نوجوان ۱۵ ساله یتیم که پولی بابت گرفتن وکیل نداشت، با قاضی دادگاه درگیری لفظی پیدا کرد. او نسبت به حکم قاضی اعتراض کرده و گفته بود که این پسر باید به کانون اصلاح و تربیت می‌رفت و نه به زندان<ref name=":0" />
براساس گزارشات منتشرشده، مریم آروین به خاطر دفاع از یک پسر نوجوان ۱۵ ساله یتیم که پولی بابت گرفتن وکیل نداشت، با قاضی دادگاه درگیری لفظی پیدا کرد. او نسبت به حکم قاضی اعتراض کرده و گفته بود که این پسر باید به کانون اصلاح و تربیت می‌رفت و نه به زندان<ref name=":0" />


دفتر وکالت دکتر مریم‌السادات آروین در شهر بابک استان کرمان بود. او در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، وکالت شماری از معترضان بازداشت‌شده را پذیرفته و چندین بار نیز به دادستانی سیرجان برای پذیرش وکالت معترضان بازداشت‌شده و به‌دست گرفتن پرونده‌های آن‌ها مراجعه کرده بود. پس از این مراجعات بود که او مورد تهدید دستگاه‌های امنیتی قرار گرفت و سرانجام نیز بازداشت شد.<ref name=":1">[https://www.independentpersian.com/node/305536/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%D8%AE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B4-%C2%AB%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA خاکسپاری مریم آروین در سیرجان: افشاگری درباره نقش «دادستان» در بازداشت وکیل جوان - سایت ایندیپندنت]</ref>
دفتر وکالت دکتر مریم‌السادات آروین در شهر بابک استان کرمان بود. او در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، وکالت شماری از معترضان بازداشت‌شده را پذیرفته و چندین بار نیز به دادستانی سیرجان برای پذیرش وکالت معترضان بازداشت‌شده و به‌دست گرفتن پرونده‌های آن‌ها مراجعه کرده بود. پس از این مراجعات بود که او مورد تهدید دستگاه‌های امنیتی قرار گرفت و سرانجام نیز بازداشت شد.<ref name=":1">[https://www.independentpersian.com/node/305536/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%D8%AE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B4-%C2%AB%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA خاکسپاری مریم آروین در سیرجان: افشاگری درباره نقش «دادستان» در بازداشت وکیل جوان - سایت ایندیپندنت]</ref>
خط ۳۴: خط ۵۰:
طیبه نظری (مادر مریم) اعلام کرد که در زندان به دخترش به بهانه‌ی مسکن و آرام‌بخش سُرُم وصل کرده‌اند و علت مرگش هم مسمومیت دارویی بوده و دکتر زندان نیز در نامه‌ای آن را تأیید کرده است.<ref name=":2">[https://freedom.memorial/symbol/91c-maryam-arvin?lang=fa مریم آروین - سایت نمادهای آزادی]</ref>
طیبه نظری (مادر مریم) اعلام کرد که در زندان به دخترش به بهانه‌ی مسکن و آرام‌بخش سُرُم وصل کرده‌اند و علت مرگش هم مسمومیت دارویی بوده و دکتر زندان نیز در نامه‌ای آن را تأیید کرده است.<ref name=":2">[https://freedom.memorial/symbol/91c-maryam-arvin?lang=fa مریم آروین - سایت نمادهای آزادی]</ref>


=== '''مراسم خاکسپاری''' ===
=== مراسم خاکسپاری ===
پیکر دکتر مریم آروین پس از چهار روز، یعنی در روز جمعه ۲۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۱، در آرامستان شهرستان سیرجان به خاک سپرده شد. در همین روز دادسرای عمومی و انقلاب سیرجان با صدور اطلاعیه‌ای مدعی شد که مریم آروین خودکشی کرده است. محسن نیک‌ورز (دادستان) ادعا کرد که مریم آروین با مصرف دارو دست به خودکشی زده است، اما مادر مریم افشا کرد که علت مرگ دخترش وصل سرم در زندان بوده است.<ref name=":0" />  
پیکر دکتر مریم آروین پس از چهار روز، یعنی در روز جمعه ۲۱ بهمن‌ماه ۱۴۰۱، در آرامستان شهرستان سیرجان به خاک سپرده شد. در همین روز دادسرای عمومی و انقلاب سیرجان با صدور اطلاعیه‌ای مدعی شد که مریم آروین خودکشی کرده است. محسن نیک‌ورز (دادستان) ادعا کرد که مریم آروین با مصرف دارو دست به خودکشی زده است، اما مادر مریم افشا کرد که علت مرگ دخترش وصل سرم در زندان بوده است.<ref name=":0" />  


خط ۴۳: خط ۵۹:
یکی از بستگان مریم آروین در این مراسم گفت:<blockquote>«مریم آروین نزدیک به یک ماه بازداشت بود و زندان را به‌دلیل صدور قرار بازداشت موقت از طرف دادستان بی‌سواد تحمل کرد، در حالی‌که این قرار برای افراد با جرایم خطرناک صادر می‌شود.»<ref name=":1" /></blockquote>
یکی از بستگان مریم آروین در این مراسم گفت:<blockquote>«مریم آروین نزدیک به یک ماه بازداشت بود و زندان را به‌دلیل صدور قرار بازداشت موقت از طرف دادستان بی‌سواد تحمل کرد، در حالی‌که این قرار برای افراد با جرایم خطرناک صادر می‌شود.»<ref name=":1" /></blockquote>


=== '''صدور حکم برای مادر مریم آروین''' ===
=== صدور حکم برای مادر مریم آروین ===
یک هفته پس از جان باختن مریم آروین، شعبه‌ی ۱۰۳ کیفری دادگاه سیرجان برای طیبه نظری (مادر مریم آروین) حکم غیابی ۱۵ ماه زندان، مبلغ یک میلیون تومان جریمه و ۴۰ ضربه شلاق صادر کرد که البته بعداً تعلیق شد.<ref name=":0" />
یک هفته پس از جان باختن مریم آروین، شعبه‌ی ۱۰۳ کیفری دادگاه سیرجان برای طیبه نظری (مادر مریم آروین) حکم غیابی ۱۵ ماه زندان، مبلغ یک میلیون تومان جریمه و ۴۰ ضربه شلاق صادر کرد که البته بعداً تعلیق شد.<ref name=":0" />


== مرگ‌های مشکوک ==
== مرگ‌های مشکوک ==
مریم آروین نخستین معترضی نبود که پس از آزادی از زندان جان باخته است، بلکه معترضان دیگری نیز بودند که پس از آزادی از زندان یا به‌طرز مشکوکی جان باخته‌اند و یا دست به خودکشی زده‌اند. معلوم نیست که آیا مسئولان زندان پیش از آزادی به این معترضان، مواد مخدر یا سمی کشنده می‌خورانده یا ترزریق می‌کرده‌اند و یا این‌که ‌به دلیل شکنجه‌های روحی و روانی که در دوران بازداشت و زندان متحمل شده‌اند، باعث جان باختن و یا خودکشی آن‌ها شده است.<ref name=":0" />  
مریم آروین نخستین معترضی نبود که پس از آزادی از زندان جان باخته است، بلکه معترضان دیگری نیز بودند که پس از آزادی از زندان یا به‌طرز مشکوکی جان باخته‌اند و یا دست به خودکشی زده‌اند. معلوم نیست که آیا مسئولان زندان پیش از آزادی به این معترضان، مواد مخدر یا سمی کشنده می‌خورانده یا ترزریق می‌کرده‌اند و یا این‌که به دلیل شکنجه‌های روحی و روانی که در دوران بازداشت و زندان متحمل شده‌اند، باعث جان باختن و یا خودکشی آن‌ها شده است.<ref name=":0" />  


مقامات قضایی و نیروهای امنیتی رژیم ایران از قیام سراسری ۴۰۱، تا کنون دلیل جان باختن بسیاری از معترضان و دستگیرشدگان را خودکشی، سقوط از ارتفاع، تصادف، خودآسیب‌رسانی، مسمومیت و موارد مشابه عنوان کرده‌اند.<ref name=":1" />
مقامات قضایی و نیروهای امنیتی رژیم ایران از قیام سراسری ۴۰۱، تا کنون دلیل جان باختن بسیاری از معترضان و دستگیرشدگان را خودکشی، سقوط از ارتفاع، تصادف، خودآسیب‌رسانی، مسمومیت و موارد مشابه عنوان کرده‌اند.<ref name=":1" />


به‌عنوان نمونه، '''[[یلدا آقافضلی]]''' (هنرمند و معترض ۱۹ ساله)، '''[[عرشیا امام‌ قلی‌زاده]]''' (نوجوان ۱۶ ساله اهل جلفا)، محسن جعفری‌راد (روزنامه‌نگار، مستندساز و منتقد و کارگردان سینما)، هستی حسین‌پناهی (دانش‌آموز ۱۶ ساله اهل دهگلان) و نمونه‌های مشابه دیگر که همگی پس از آزادی از زندان، یا به طرز مشکوکی جان باخته‌اند یا خودکشی کرده‌اند.<ref name=":3">[https://www.independentpersian.com/node/305081/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%9B-%D8%A7%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86 ادامه مرگ بازداشتی‌های اعتراض‌های اخیر پس از آزادی؛ این‌بار مریم آروین - سایت ایندیپندنت]</ref>
به‌عنوان نمونه، '''[[یلدا آقافضلی]]''' (هنرمند و معترض ۱۹ ساله)، '''[[عرشیا امام قلی‌زاده]]''' (نوجوان ۱۶ ساله اهل جلفا)، محسن جعفری‌راد (روزنامه‌نگار، مستندساز و منتقد و کارگردان سینما)، هستی حسین‌پناهی (دانش‌آموز ۱۶ ساله اهل دهگلان) و نمونه‌های مشابه دیگر که همگی پس از آزادی از زندان، یا به طرز مشکوکی جان باخته‌اند یا خودکشی کرده‌اند.<ref name=":3">[https://www.independentpersian.com/node/305081/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%9B-%D8%A7%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86 ادامه مرگ بازداشتی‌های اعتراض‌های اخیر پس از آزادی؛ این‌بار مریم آروین - سایت ایندیپندنت]</ref>


== افشاگری مادر مریم آروین ==
== افشاگری مادر مریم آروین ==
طیبه نظری مادر دکتر مریم آروین که مدرس ادبیات در دبیرستان‌های سیرجان است، در روز ۸ خردادماه ۱۴۰۲، در حساب اینستاگرام خود در مورد جان باختن دخترش نوشت که به مریم که به خاطر دفاع از موکلانش دستگیر شده بود، به بهانه دادن آرام‌بخش و مسکن تقویتی، در زندان به او سرم وصل کرده و وی را کشته‌اند و دکتر زندان نیز در نامه‌ای آسیب‌هایی که مریم رسیده بود را تأیید کرده است.  
طیبه نظری مادر دکتر مریم آروین که مدرس ادبیات در دبیرستان‌های سیرجان است، در روز ۸ خردادماه ۱۴۰۲، در حساب اینستاگرام خود در مورد جان باختن دخترش نوشت که به مریم که به خاطر دفاع از موکلانش دستگیرشده بود، به بهانه دادن آرام‌بخش و مسکن تقویتی، در زندان به او سرم وصل کرده و وی را کشته‌اند و دکتر زندان نیز در نامه‌ای آسیب‌هایی که مریم رسیده بود را تأیید کرده است.  


طیبه نظری هم‌چنین نسبت به اعمال خشونت و دستگیری دخترش نوشته که یک مأمور زن به‌نام زهرا علیزاده، معروف به مبینا همراه با یک مأمور اطلاعاتی '''[[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی|نیروی انتظامی]]''' دیگر به‌نام حمید زیدآبادی، مریم را در راهرو دادسرا دستبند زده و مقنعه‌اش را درآوردند و او را روی زمین کشیدند.<ref name=":0" />  
طیبه نظری هم‌چنین نسبت به اعمال خشونت و دستگیری دخترش نوشته که یک مأمور زن به‌نام زهرا علیزاده، معروف به مبینا همراه با یک مأمور اطلاعاتی '''[[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی|نیروی انتظامی]]''' دیگر به‌نام حمید زیدآبادی، مریم را در راهرو دادسرا دستبند زده و مقنعه‌اش را درآوردند و او را روی زمین کشیدند.<ref name=":0" />  


طیبه نظری در باره ویژیگی‌های انسان‌دوستانه‌ و مسئولیت‌پذیری دخترش و هم‌چنین چگونگی جان باختن او نوشته است:
طیبه نظری درباره ویژیگی‌های انسان‌دوستانه و مسئولیت‌پذیری دخترش و هم‌چنین چگونگی جان باختن او نوشته است:


زمانی که من و دخترم را در راهروهای دادسرا به خاک می‌شیدند، دختر شجاعم که واقعاً بهش افتخار می‌کنم با صدای بلند فریاد می‌زد: من مانند بعضی افراد نانم را در خون جوانان کشورم نمی‌زنم و به‌جای این داغ مهر که بر پیشانی دارید، کاش ذره‌ای شرافت و انسانیت داشتید. خلاصه من و دخترم را به اطلاعات نیروی انتظامی بردند و در آن‌جا به زور مرا از دخترم جدا ساختند و من به گمان این‌که می‌خواهند مرا آزاد کرده و به خانه بفرستند، گفتم فردا پیش مسئولین بالات شهر می‌روم و برای آزادی دخترم تلاش می‌کنم؛ غافل از این‌که تمام  این مسئولین سلسله‌وار هوای هم را دارند. مأمور زن و مرد دختر مرا با جثه‌ی کوچک و ظریفش در ماشین ون نشاندند با دست‌بند، انگار که یک جانی و قاتل و خلافکار را دستگیر کرده‌اند و به زندان کهن شهر بردند.
زمانی که من و دخترم را در راهروهای دادسرا به خاک می‌شیدند، دختر شجاعم که واقعاً بهش افتخار می‌کنم با صدای بلند فریاد می‌زد: من مانند بعضی افراد نانم را در خون جوانان کشورم نمی‌زنم و به‌جای این داغ مهر که بر پیشانی دارید، کاش ذره‌ای شرافت و انسانیت داشتید. خلاصه من و دخترم را به اطلاعات نیروی انتظامی بردند و در آن‌جا به زور مرا از دخترم جدا ساختند و من به گمان این‌که می‌خواهند مرا آزاد کرده و به خانه بفرستند، گفتم فردا پیش مسئولین بالات شهر می‌روم و برای آزادی دخترم تلاش می‌کنم؛ غافل از این‌که تمام  این مسئولین سلسله‌وار هوای هم را دارند. مأمور زن و مرد دختر مرا با جثه‌ی کوچک و ظریفش در ماشین ون نشاندند با دست‌بند، انگار که یک جانی و قاتل و خلافکار را دستگیر کرده‌اند و به زندان کهن شهر بردند.


بعد از یک روز جنازه دخترم را تحویلم دادند وعلت مرگ نامعلوم اعلام شد. در بیمارستان مرتب می‌گفتند ریه‌اش مشکل داشته؟ خلاصه دختر دست گل مرا فقط به جرم دفاع از موکلین محرومش نابود کردند. وکیلی که مرتب پرونده‌های محرومین را بدون هزینه یا هزینه‌ای اندک قبول می‌کرد، دختر جوانی که از کمک به بچه های بهزیستی وبچه های کار دریغ نمی ورزید دختری که از کمک به حیوانات بیمار و رساندن آن‌ها به دامپزشکی کوتاهی نمی‌کرد، جوانی که اهل پیاده‌روی وکوهنوردی بود، دختری که عاشق طبیعت ومحیط زیست و گل‌وگیاه بود، دختری که هر وقت از بیرون می‌آمد با یه بغل کتاب یا گل و گلدان به خانه می‌آمد، دختری که فعال و خوش‌پوش بود و زیبایی را دوست داشت. فرشته‌ای به تمام معنا، از جنس نور و روشنی، صلح‌دوست وحق‌طلب، مدافع حقوق زنان، دلسوز جامعه که به خاطر شرافت شغلی‌اش با جانش بها پرداخت کرد. و چراغ عمرش را در ۲۹ سالگی که هنوز هزاران امید و آرزو داشت و دو ماه بیشتر از عقدش نمی‌گذشت، خاموش کردند. نه می‌بخشم ونه فراموش می‌کنم. زندگی من وخانواده‌ام را نابود کردند و تازه بعد از این داغ بزرگی که رو دلم گذاشتند و دخترم را نابود کردند، هنوز یک هفته از مرگ دلبندم نگذشته بود که قاضی شعبه ۱۰۳ کیفری صالح صفی‌نتاج با کمال بی‌شرمی و در غیاب بنده برای خودم هم ۱۵ ماه زندان و یک میلیون جریمه و۴۰ ضربه شلاق حکم صادر کرد، بدون هیچ شواهد و اسنادی حتی ما تقاضا کرده بودیم که فیلم‌های دوربین‌های دادسرا را چک کنند و درخواست نامه پزشک زندان را که نوشته بود چقدر به دخترمن آسیب رسیده را داده بودیم، اما بدون این همه شواهد برا منم حکم صادر شد، ولی از خجالتشون چون هیچ‌گونه مدرک و اسنادی در دست نداشتند، تعلیق کردند. ننگ و شرم بر چنین قضات و دادسرا و دادگاهی...<ref>[https://www.instagram.com/p/Cs0OdwJtIQI/?utm_source=ig_embed&img_index=1 پیج اینستاگرام طیبه نظری]</ref><ref>[https://ir.voanews.com/a/disclosure-maryam-arvin-death-lawyer/7113613.html مادر مریم آروین، وکیلی که پس از آزادی جان باخت: علت مرگ «وصل سرم» در زندان بود - سایت صدای آمریکا]</ref>  
بعد از یک روز جنازه دخترم را تحویلم دادند وعلت مرگ نامعلوم اعلام شد. در بیمارستان مرتب می‌گفتند ریه‌اش مشکل داشته؟ خلاصه دختر دست گل مرا فقط به جرم دفاع از موکلین محرومش نابود کردند. وکیلی که مرتب پرونده‌های محرومین را بدون هزینه یا هزینه‌ای اندک قبول می‌کرد، دختر جوانی که از کمک به بچه های بهزیستی وبچه های کار دریغ نمی ورزید دختری که از کمک به حیوانات بیمار و رساندن آن‌ها به دامپزشکی کوتاهی نمی‌کرد، جوانی که اهل پیاده‌روی وکوهنوردی بود، دختری که عاشق طبیعت ومحیط زیست و گل‌وگیاه بود، دختری که هر وقت از بیرون می‌آمد با یه بغل کتاب یا گل و گلدان به خانه می‌آمد، دختری که فعال و خوش‌پوش بود و زیبایی را دوست داشت. فرشته‌ای به تمام معنا، از جنس نور و روشنی، صلح‌دوست وحق‌طلب، مدافع حقوق زنان، دلسوز جامعه که به خاطر شرافت شغلی‌اش با جانش بها پرداخت کرد؛ و چراغ عمرش را در ۲۹ سالگی که هنوز هزاران امید و آرزو داشت و دو ماه بیشتر از عقدش نمی‌گذشت، خاموش کردند. نه می‌بخشم ونه فراموش می‌کنم. زندگی من وخانواده‌ام را نابود کردند و تازه بعد از این داغ بزرگی که رو دلم گذاشتند و دخترم را نابود کردند، هنوز یک هفته از مرگ دلبندم نگذشته بود که قاضی شعبه ۱۰۳ کیفری صالح صفی‌نتاج با کمال بی‌شرمی و در غیاب بنده برای خودم هم ۱۵ ماه زندان و یک میلیون جریمه و۴۰ ضربه شلاق حکم صادر کرد، بدون هیچ شواهد و اسنادی حتی ما تقاضا کرده بودیم که فیلم‌های دوربین‌های دادسرا را چک کنند و درخواست نامه پزشک زندان را که نوشته بود چقدر به دخترمن آسیب رسیده را داده بودیم، اما بدون این همه شواهد برا منم حکم صادر شد، ولی از خجالتشون چون هیچ‌گونه مدرک و اسنادی در دست نداشتند، تعلیق کردند. ننگ و شرم بر چنین قضات و دادسرا و دادگاهی…<ref>[https://www.instagram.com/p/Cs0OdwJtIQI/?utm_source=ig_embed&img_index=1 پیج اینستاگرام طیبه نظری]</ref><ref>[https://ir.voanews.com/a/disclosure-maryam-arvin-death-lawyer/7113613.html مادر مریم آروین، وکیلی که پس از آزادی جان باخت: علت مرگ «وصل سرم» در زندان بود - سایت صدای آمریکا]</ref>  


== بازتاب‌های داخلی و خارجی ==
== بازتاب‌های داخلی و خارجی ==
خط ۶۹: خط ۸۵:
براساس یک سند افشاشده از سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، نشان می‌دهد که دو مأمور '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]''' به‌نام‌های علرضا حسینی و علیرضا صادقی در جریان دستگیری دو تن از معترضان زن در تهران، به آن‌ها تجاوز کرده‌اند. البته دامنه‌ی آزار جنسی به زنان معترض ایرانی بسیار فراتر از این موارد است و رژیم ایران از این روش برای سرکوب و ارعاب زنان و دختران استفاده می‌کند و هرگز هم مسئولیت آن را به عهده نگرفته است.<ref name=":3" />  
براساس یک سند افشاشده از سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، نشان می‌دهد که دو مأمور '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]''' به‌نام‌های علرضا حسینی و علیرضا صادقی در جریان دستگیری دو تن از معترضان زن در تهران، به آن‌ها تجاوز کرده‌اند. البته دامنه‌ی آزار جنسی به زنان معترض ایرانی بسیار فراتر از این موارد است و رژیم ایران از این روش برای سرکوب و ارعاب زنان و دختران استفاده می‌کند و هرگز هم مسئولیت آن را به عهده نگرفته است.<ref name=":3" />  


== منابع: ==
== منابع ==
۸٬۸۲۸

ویرایش