۱٬۳۰۵
ویرایش
خط ۸: | خط ۸: | ||
این قلعه در زمان سلطنت قاجاریه برای انبار مهمات ساخته شده بود و تا زمان رضا شاه نيز انبار مهمات بود. در زمان محمد رضا شاه چون ارتش نيازی به انبار مهمات در داخل شهر نداشت آن را انبار اشيای كهنه مثل ميز و صندلی كردند. <ref name=":1">[https://www.rahetudeh.com/rahetude/2014/07juin/461/galeh.html "قزل قلعه" میدان تره بار عباس آباد روی ویرانه زندان قدیمی تهران]</ref> | این قلعه در زمان سلطنت قاجاریه برای انبار مهمات ساخته شده بود و تا زمان رضا شاه نيز انبار مهمات بود. در زمان محمد رضا شاه چون ارتش نيازی به انبار مهمات در داخل شهر نداشت آن را انبار اشيای كهنه مثل ميز و صندلی كردند. <ref name=":1">[https://www.rahetudeh.com/rahetude/2014/07juin/461/galeh.html "قزل قلعه" میدان تره بار عباس آباد روی ویرانه زندان قدیمی تهران]</ref> | ||
ارتش اين ساختمان و قلعه را در اختيار تشكيلات امنیتی سرلشکر بختیار فرماندار نظامی تهران، پس از کودتای 28 مرداد قرار داد. حتی تا مدتی پس از جشن های تاج گذاری و جشن های شاهنشاهی محمدرضاشاه نیز از آن برای به زندان افکندن سیاسیون استفاده کردند.<ref name=":1" /> | ارتش اين ساختمان و قلعه را در اختيار تشكيلات امنیتی سرلشکر بختیار فرماندار نظامی تهران، پس از کودتای 28 مرداد قرار داد. حتی تا مدتی پس از جشن های تاج گذاری و جشن های شاهنشاهی محمدرضاشاه نیز از آن برای به زندان افکندن سیاسیون استفاده کردند.<ref name=":1" /> | ||
== محل زندان قزلقلعه == | |||
این زندان در زمین های جلالیه در ده امیر آباد، قرار داشت. ده امیرآباد بعدها با آباد شدن شهر تهران، به محله امیرآباد تبدیل شد و امروزه به کارگر شمالی تغییر نام داده است. در خیابان کارگر شمالی، یک فرعی وجود داشت که به زندان قزل قلعه منتهی میشد. اتوبانی هم از وسط زمینهای این زندان میگذرد که یکی از شاهراههای مهم تهران به شمار میآید و به اتوبان پارک وی، گیشا، خیابان نواب، خیابان آزادی، انقلاب و اتوبان کردستان و... راه دارد. زندان قزل قلعه در واقع بین پارک لاله (پارک فرح) و کوی دانشگاه قرار داشت.کوی دانشگاه و چند مرکز تحقیقاتی روی تپه های امیرآباد ساخته شده بود و قزل قلعه در شیب شرقی آن تپه ها قرار داشت.<ref name=":0" /> | این زندان در زمین های جلالیه در ده امیر آباد، قرار داشت. ده امیرآباد بعدها با آباد شدن شهر تهران، به محله امیرآباد تبدیل شد و امروزه به کارگر شمالی تغییر نام داده است. در خیابان کارگر شمالی، یک فرعی وجود داشت که به زندان قزل قلعه منتهی میشد. اتوبانی هم از وسط زمینهای این زندان میگذرد که یکی از شاهراههای مهم تهران به شمار میآید و به اتوبان پارک وی، گیشا، خیابان نواب، خیابان آزادی، انقلاب و اتوبان کردستان و... راه دارد. زندان قزل قلعه در واقع بین پارک لاله (پارک فرح) و کوی دانشگاه قرار داشت.کوی دانشگاه و چند مرکز تحقیقاتی روی تپه های امیرآباد ساخته شده بود و قزل قلعه در شیب شرقی آن تپه ها قرار داشت.<ref name=":0" /> | ||
=== موسس زندان قزلقلعه | زندان قزل قلعه خارج از «دروازه یوسف آباد» و در زمین های جلالیه در ده امیر آباد، قرار داشت. ده امیرآباد بعدها با آباد شدن شهر تهران، به محله امیرآباد تبدیل شد و امروزه به کارگر شمالی تغییر نام داده است. در خیابان کارگر شمالی، یک فرعی وجود داشت که به زندان قزل قلعه منتهی میشد. اتوبانی هم از وسط زمینهای این زندان میگذرد که یکی از شاهراههای مهم تهران به شمار میآید و به اتوبان پارک وی، گیشا، خیابان نواب، خیابان آزادی، انقلاب و اتوبان کردستان و... راه دارد. زندان قزل قلعه در واقع بین پارک لاله (پارک فرح) و کوی دانشگاه بود. کوی دانشگاه و چند مرکز تحقیقاتی روی تپه های امیرآباد ساخته شده بود و قزل قلعه در شیب شرقی آن تپه ها قرار داشت. اگر مسیرمان کوی دانشگاه بود. برای رفتن به قزل قلعه میبایست از خیابان امیرآباد به خیابانی در دست راست بپیچیم و بعد از پائین رفتن از شیب در سمت چپ، زندان قزل قلعه پیدا بود.<ref name=":13">[https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-49447.html خاطرات خانه زندگان (قسمت هفدهم) زندان قزل قلعه با حوض و بید مجنونش]</ref> | ||
== موسس زندان قزلقلعه == | |||
سپهبد تیمور بختیار ژنرال بی رحم رژیم و نخستین رئیس ساواک جدیدالتاسیس، تصمیم گرفت قزل قلعه را با تغییرات اندک تبدیل به زندان کند. با این دستور بختیار، زندانیان سیاسی که محکومیت شان قطعی شده بود و می بایست همچنان تحت نظر سازمان قرار بگیرند به این قلعه انتقال یافتند و از طویله ها به عنوان سلول انفرادی زندانیان استفاده کردند.<ref name=":0" /> | سپهبد تیمور بختیار ژنرال بی رحم رژیم و نخستین رئیس ساواک جدیدالتاسیس، تصمیم گرفت قزل قلعه را با تغییرات اندک تبدیل به زندان کند. با این دستور بختیار، زندانیان سیاسی که محکومیت شان قطعی شده بود و می بایست همچنان تحت نظر سازمان قرار بگیرند به این قلعه انتقال یافتند و از طویله ها به عنوان سلول انفرادی زندانیان استفاده کردند.<ref name=":0" /> | ||
== رؤسای زندان قزلقلعه == | |||
سرگرد جانب، سروان آشتیانی نسب، سرگرد خلج هدایتی و سرهنگ سیف الدین عصار از جمله رؤسای زندان قزل قلعه بودند. سرگرد سیف الدین عصار مامور خدمت از ارتش شاه به ساواک طی چند سال در بسیاری از دستگیری ها مشارکت داشت.<ref name=":0" /> | سرگرد جانب، سروان آشتیانی نسب، سرگرد خلج هدایتی و سرهنگ سیف الدین عصار از جمله رؤسای زندان قزل قلعه بودند. سرگرد سیف الدین عصار مامور خدمت از ارتش شاه به ساواک طی چند سال در بسیاری از دستگیری ها مشارکت داشت.<ref name=":0" /> | ||
سرهنگ عصار علاوه بر دستگیری آیت الله خمینی، در دستگیری فدایی خلق عباس مفتاحی نقش محوری داشت و بنا بر سند ساواک به همین دلیل از اعلحضرت مژدگانی گرفته است. من سند مزبور را دیده ام: «سرگرد سیف الدین عصار مامور خدمت از ارتش شاهنشاهی به ساواک طی چند سال گذشته در بسیاری از فعالیتهای عملیاتی و دستگیری عوامل مُخرّب مشارکت و پیوسته با جسارت و رشادت کامل انجام وظیفه نموده است. نامبرده در جریان کشف و دستگیری عناصر وابسته به جنبش مسلحانه در تبریز و تهران و... تلاش و جدیت فوق العاده داشته است...و در روز ۱۳/۵/۱۳۵۰ در دستگیری عباس مفتاحی یکی از ۹ متواری...نقش عمده ای داشته است... در صورت استقرار اراده...ملوکانه یکسال ارشدیت به نامبرده اعطا شود.» زیر سند نوشته شده: از شرف عرض مبارک شاهانه گذشت. موافقت فرمودند.<ref name=":3">[https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-49447.html خاطرات خانه زندگان (قسمت هفدهم) زندان قزل قلعه با حوض و بید مجنونش] </ref | سرهنگ عصار علاوه بر دستگیری آیت الله خمینی، در دستگیری فدایی خلق عباس مفتاحی نقش محوری داشت و بنا بر سند ساواک به همین دلیل از اعلحضرت مژدگانی گرفته است. من سند مزبور را دیده ام: «سرگرد سیف الدین عصار مامور خدمت از ارتش شاهنشاهی به ساواک طی چند سال گذشته در بسیاری از فعالیتهای عملیاتی و دستگیری عوامل مُخرّب مشارکت و پیوسته با جسارت و رشادت کامل انجام وظیفه نموده است. نامبرده در جریان کشف و دستگیری عناصر وابسته به جنبش مسلحانه در تبریز و تهران و... تلاش و جدیت فوق العاده داشته است...و در روز ۱۳/۵/۱۳۵۰ در دستگیری عباس مفتاحی یکی از ۹ متواری...نقش عمده ای داشته است... در صورت استقرار اراده...ملوکانه یکسال ارشدیت به نامبرده اعطا شود.» زیر سند نوشته شده: از شرف عرض مبارک شاهانه گذشت. موافقت فرمودند.<ref name=":3">[https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-49447.html خاطرات خانه زندگان (قسمت هفدهم) زندان قزل قلعه با حوض و بید مجنونش] </ref> | ||
== | == شکنجهگران معروف زندان == | ||
عضدی (محمد حسن ناصری)، حسین زاده (رضا عطارزاده)، منوچهری، تهرانی ، کمالی (فرج الله سیفی کمانگر) از جمله بازجویانی بودند که به قزل قلعه سر میزدند.<ref name=":0" /> | |||
== ساختار زندان == | |||
زندان قزلقلعه، بصورت یک مستطیلی بود که در دو ضلع طرفین آن بندهای انفرادی واقع شده بود. در ضلع شمالی آن سه بند با سه گنبد مُدوّر بود که حکم بندهای عمومی را داشت و درشان به طرف حیاط باز بود. در ضلع جنوبی اطاقی کوچک در سمت چپ بود و توالت و دوش (در سمت راست) واقع شده بود. در وسط حیاط، حوضی بود با بید مجنونی که خاطره ها با خود داشت و زندانیان وقت غروب همنشین و همدمش بودند. میگفتند یادگار «وارطان» است. او کاشته است. | زندان قزلقلعه، بصورت یک مستطیلی بود که در دو ضلع طرفین آن بندهای انفرادی واقع شده بود. در ضلع شمالی آن سه بند با سه گنبد مُدوّر بود که حکم بندهای عمومی را داشت و درشان به طرف حیاط باز بود. در ضلع جنوبی اطاقی کوچک در سمت چپ بود و توالت و دوش (در سمت راست) واقع شده بود. در وسط حیاط، حوضی بود با بید مجنونی که خاطره ها با خود داشت و زندانیان وقت غروب همنشین و همدمش بودند. میگفتند یادگار «وارطان» است. او کاشته است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
زندان قزل قلعه سقف بلندی داشت و نگهبانان بالای آن همه جا را تحت نظر داشتند. در داخل هم لامپهای بی فروغی جلوی هر سلول نصب شده بود، وقتی در بند باز و بسته میشد سر و صدا میکرد و هنگام داخل شدن و بیرون رفتن سربازها صدای همهمه و راه آنان در راهرو میپیچید. | زندان قزل قلعه سقف بلندی داشت و نگهبانان بالای آن همه جا را تحت نظر داشتند. در داخل هم لامپهای بی فروغی جلوی هر سلول نصب شده بود، وقتی در بند باز و بسته میشد سر و صدا میکرد و هنگام داخل شدن و بیرون رفتن سربازها صدای همهمه و راه آنان در راهرو میپیچید. | ||
=== ظرفیت زندان === | |||
زندان قزل قلعه در دوران رژیم شاه محل نگاهداری 700 زندانی بود.<ref name=":0" /> | |||
== نگهبانان و رابطه با زندانیان == | |||
بطور معمول یک سرباز روی پشت بام اتاق های عمومی پاس میداد. سربازان که بیشترشان سرباز وظیفه بودند، گاه گداری پای صحبت زندانیان مینشستند و از سرودخوانی آنان کیف میکردند. پیش آمده بود که دور از چشم و اطلاع رؤسای قزل قلعه سربازان پیغامهای غیر سیاسی خانواده زندانی را هم به او میرساندند. در یک مورد سربازی پیش خانواده زندانی رفته و با آنان گرم صحبت شده بود و کلک و ملکی هم در کارش نبوده است. سربازان گاهی چیزهای کوچک متعلق به خودشان مثل نخ و سوزن، قلم و غیره را از پنجره گنبد (از سقف) پائین میانداختند تا زندانیان بردارند.<ref name=":12">[https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-49447.html خاطرات خانه زندگان (قسمت هفدهم) زندان قزل قلعه با حوض و بید مجنونش]</ref> | |||
== وضعیت زندان قزلقلعه == | |||
در قزل قلعه آزاد بودیم که همه اوقات صبح و عصر را در حیاط قدم بزنیم، با مهرههای خمیری دست ساز یک همبند هنرمند بروجردی شطرنج و تخته نرد بازی کنیم و دیگران ‘کونسه بدهند’؛ یا کنار حوض آب لم بدهیم و روزهارا بشماریم- کار دیگری که نمیشد کرد. کتاب و روزنامهای در کار نبود. غذای سه وعده را گرچه خود نمی پختیم ولی داخل دیگی تحویل میگرفتیم و بین همه توزیع میکردیم. نوبت حمام را خود نگاه میداشتیم، بر نظافت دستشوئی و توالت نظارت داشتیم و از همه مهمتر اینکه مسئولین زندان داخل بندها نمیآمدند و اگر به ندرت، آنهم برای انجام کارهایشان وارد حیاط میشدند، بعداز چند دقیقه گورشان را گم میکردند.<ref name=":2">[https://kurdistanmedia.com/fa/news/2023/04/9 سه مهمانی در هتل اوین]</ref> | در قزل قلعه آزاد بودیم که همه اوقات صبح و عصر را در حیاط قدم بزنیم، با مهرههای خمیری دست ساز یک همبند هنرمند بروجردی شطرنج و تخته نرد بازی کنیم و دیگران ‘کونسه بدهند’؛ یا کنار حوض آب لم بدهیم و روزهارا بشماریم- کار دیگری که نمیشد کرد. کتاب و روزنامهای در کار نبود. غذای سه وعده را گرچه خود نمی پختیم ولی داخل دیگی تحویل میگرفتیم و بین همه توزیع میکردیم. نوبت حمام را خود نگاه میداشتیم، بر نظافت دستشوئی و توالت نظارت داشتیم و از همه مهمتر اینکه مسئولین زندان داخل بندها نمیآمدند و اگر به ندرت، آنهم برای انجام کارهایشان وارد حیاط میشدند، بعداز چند دقیقه گورشان را گم میکردند.<ref name=":2">[https://kurdistanmedia.com/fa/news/2023/04/9 سه مهمانی در هتل اوین]</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۴: | ||
در قسمت ضلع جنوبی زندان قزل قلعه، قرینه آشپزخانه زندان، حمام قرار داشت. حمام یا بهتر بگویم (در مقطعی) شکنجه گاه زندان قزل قلعه در آهنی زنگ زده و قفلی برنجی داشت که همیشه بسته بود. رختکن دلگیرش از دو قسمت سکو و پایین سکو تشکیل میشد و زندانیان لباسهای خودشان را روی سکو قرار میدادند. سه محوطه کوچک با دو دیوار تیغه ای شیرآهک مالیده از هم جدا میشد و در هر کدام چند دوش و شیرآب رسوب زده وجود داشت. یکی از دوشها بزرگتر بود و پائین دوشها یک کاسه گذاشته بودند که آب در آن جمع میشد. شیشه های حمام به سمت بیرون آنقدر کثیف بود که اصلاً چیزی دیده نمیشد.<ref name=":0" /> | در قسمت ضلع جنوبی زندان قزل قلعه، قرینه آشپزخانه زندان، حمام قرار داشت. حمام یا بهتر بگویم (در مقطعی) شکنجه گاه زندان قزل قلعه در آهنی زنگ زده و قفلی برنجی داشت که همیشه بسته بود. رختکن دلگیرش از دو قسمت سکو و پایین سکو تشکیل میشد و زندانیان لباسهای خودشان را روی سکو قرار میدادند. سه محوطه کوچک با دو دیوار تیغه ای شیرآهک مالیده از هم جدا میشد و در هر کدام چند دوش و شیرآب رسوب زده وجود داشت. یکی از دوشها بزرگتر بود و پائین دوشها یک کاسه گذاشته بودند که آب در آن جمع میشد. شیشه های حمام به سمت بیرون آنقدر کثیف بود که اصلاً چیزی دیده نمیشد.<ref name=":0" /> | ||
== زندانیان زندان قزلقلعه == | |||
نام ۳۰۰ زندانی این زندان در خاطرات خانه زندگان آورده شده است. نام تعدادی از آنها از این قرار است: محمود اعتمادزاده معروف به بهآذین» دکتر سامی» حبیبالله پیمان،محمدتقی شریعتی، سعید کلانتری مشعوف، شکرالله پاکنژاد، سعید سلطانپور، عزتالله سحابی، دکتر عباس شیبانی، داریوش فروهر، شاهمراد دلفانی، شاهرخ مسکوب، سرلشکر قرنی، افراد جبهه التحریر خوزستان، مسعود رجوی، غلامحسین ساعدی، صفر قهرمانی، آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، بیژن جزنی، هاشمی رفسنجانی، مهدی ابریشمچی، محمد سیدی کاشانی، عباس سورکی، همایون کتیرایی، مهدی سامع، ابوالحسن بنیصدر، آیتالله لاهوتی، آیتالله منتظری و...<ref name=":3" /> | نام ۳۰۰ زندانی این زندان در خاطرات خانه زندگان آورده شده است. نام تعدادی از آنها از این قرار است: محمود اعتمادزاده معروف به بهآذین» دکتر سامی» حبیبالله پیمان،محمدتقی شریعتی، سعید کلانتری مشعوف، شکرالله پاکنژاد، سعید سلطانپور، عزتالله سحابی، دکتر عباس شیبانی، داریوش فروهر، شاهمراد دلفانی، شاهرخ مسکوب، سرلشکر قرنی، افراد جبهه التحریر خوزستان، مسعود رجوی، غلامحسین ساعدی، صفر قهرمانی، آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان، بیژن جزنی، هاشمی رفسنجانی، مهدی ابریشمچی، محمد سیدی کاشانی، عباس سورکی، همایون کتیرایی، مهدی سامع، ابوالحسن بنیصدر، آیتالله لاهوتی، آیتالله منتظری و...<ref name=":3" /> | ||
شاهرخ مسکوب شاهنامه را در همین زندان به زندانیان آموخت، مرتضی کیوان از همین زندان به میدان تیرباران برده شد، هوشنگ تیزابی نیز از همین قلعه سرخ عبور کرد. حتی شادروان فروهر و به آذین نیز آن را دیدند و در آن بسر بردند. خسرو روزبه نیز در همین زندان با گروهبان ساقی چهره به چهره شد!<ref name=":1" /> | شاهرخ مسکوب شاهنامه را در همین زندان به زندانیان آموخت، مرتضی کیوان از همین زندان به میدان تیرباران برده شد، هوشنگ تیزابی نیز از همین قلعه سرخ عبور کرد. حتی شادروان فروهر و به آذین نیز آن را دیدند و در آن بسر بردند. خسرو روزبه نیز در همین زندان با گروهبان ساقی چهره به چهره شد!<ref name=":1" /> | ||
=== پیام مسعود رجوی از زندان قزل قلعه === | |||
مسعود رجوی پس از اینکه بهعلت کارزار گسترده و فعالیتهای برادرش اعدام نشد، در پیامی که ۳اردیبهشت ۵۱ از زندان قزل قلعه ارسال کرد نوشت: | مسعود رجوی پس از اینکه بهعلت کارزار گسترده و فعالیتهای برادرش اعدام نشد، در پیامی که ۳اردیبهشت ۵۱ از زندان قزل قلعه ارسال کرد نوشت: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۴: | ||
مسعود رجوی ـ ۳-۲-۱۳۵۱ زندان قزل قلعه<ref name=":5">[https://m.mojahedin.org/id/20283fb9-d081-4729-ab4b-4e41dbbf4fd1 مسعود رجوی و فراز و نشیبهای مبارزه با دو دیکتاتوری]</ref> | مسعود رجوی ـ ۳-۲-۱۳۵۱ زندان قزل قلعه<ref name=":5">[https://m.mojahedin.org/id/20283fb9-d081-4729-ab4b-4e41dbbf4fd1 مسعود رجوی و فراز و نشیبهای مبارزه با دو دیکتاتوری]</ref> | ||
== شکنجه و جنایت در زندان قزلقلعه == | |||
بنا به نوشته سایت «راه توده» بيش از 6 هزار نفر در اين زندان و زير شكنجه ها جان دادند و بيش از 60 هزار نفر نيز در طول عمر اين زندان در آن شكنجه و زندانی شدند. حمام اين قلعه كه اتاق شكنجه بود و به حمام نيز معروف بود تا پایان عمر این زندان بوی خون می داد.<ref name=":1" /> اما مقاله خاطرات خانه زندگان کشتهشدن این تعداد را دروغ میداند.<ref name=":3" /> | بنا به نوشته سایت «راه توده» بيش از 6 هزار نفر در اين زندان و زير شكنجه ها جان دادند و بيش از 60 هزار نفر نيز در طول عمر اين زندان در آن شكنجه و زندانی شدند. حمام اين قلعه كه اتاق شكنجه بود و به حمام نيز معروف بود تا پایان عمر این زندان بوی خون می داد.<ref name=":1" /> اما مقاله خاطرات خانه زندگان کشتهشدن این تعداد را دروغ میداند.<ref name=":3" /> | ||
ویرایش