رژیم ولایت فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۴: خط ۷۴:


=== خمینی در دوران رضا شاه ===
=== خمینی در دوران رضا شاه ===
در دوران دیکتاتوری [[رضا شاه|رضا‌ شاه]]، خمینی دوران جوانی را می‌گذراند و مشغول در‌س‌های حوزه بود. در این دوران بودند روحانیونی  که در برابر زورگویی‌های او اعتراض کردند. در صدر آن‌ها سید حسن مدرس بود. او تا لحظه جان باختن زیر انواع فشار‌ها قرار داشت. [[سید حسن مدرس]] در ۲۳ آذر ۱۳۱۶ به دستور رضا‌شاه کشته شد. خمینی در این دوران هیچ‌ فعالیت سیاسی نداشت و کاملا مطیع سیاست‌های حاکم بود. خمینی در دیدار با هیأت دولت در شهریور ۱۳۶۱ گفته بود: <blockquote>«هر کس زمان رضا‌شاه را درک کرده باشد، می‌داند که آن زمان غیر از زمان محمدرضا شاه بود. رضا‌ شاه قلدری بود که شاید مردم ما او را خیلی نمی‌شناختند و شاید تاریخ کمتر کسی را مثل او به یاد داشته باشد. مدرس  در مقابل او با قدرت ایستاد...»</blockquote>در دوره‌ی دیکتاتوری [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] تنها فعالیتی که از خمینی مشاهده و ثبت شده است، برگزاری کلاس اخلاق در حوزه‌ی قم بود. این کلاس‌ها در مدرسه‌ی فیضیه دایر بود و سپس با تذکر ما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ٔموران رضاشاه به مدرسه «حاج ملا صادق» در حومه‌ی قم منتقل شد.
در دوران دیکتاتوری [[رضا شاه|رضا‌ شاه]]، خمینی دوران جوانی را می‌گذراند و مشغول در‌س‌های حوزه بود. در این دوران بودند روحانیونی  که در برابر زورگویی‌های او اعتراض کردند. در صدر آن‌ها سید حسن مدرس بود. او تا لحظه جان باختن زیر انواع فشار‌ها قرار داشت. [[سید حسن مدرس]] در ۲۳ آذر ۱۳۱۶ به دستور [[رضاشاه پهلوی|رضا‌خان]] کشته شد. خمینی در این دوران هیچ‌ فعالیت سیاسی نداشت و کاملا مطیع سیاست‌های حاکم بود. خمینی در دیدار با هیأت دولت در شهریور ۱۳۶۱ گفته بود: <blockquote>«هر کس زمان رضا‌شاه را درک کرده باشد، می‌داند که آن زمان غیر از زمان محمدرضا شاه بود. رضا‌ شاه قلدری بود که شاید مردم ما او را خیلی نمی‌شناختند و شاید تاریخ کمتر کسی را مثل او به یاد داشته باشد. مدرس  در مقابل او با قدرت ایستاد...»</blockquote>در دوره‌ی دیکتاتوری [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] تنها فعالیتی که از خمینی مشاهده و ثبت شده است، برگزاری کلاس اخلاق در حوزه‌ی قم بود. این کلاس‌ها در مدرسه‌ی فیضیه دایر بود و سپس با تذکر ما‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ٔموران رضاشاه به مدرسه «حاج ملا صادق» در حومه‌ی قم منتقل شد.


در کتاب «نهضت امام خمینی» برای توجیه سکوت [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در آن زمان آمده است: «امام خمینی از آن‌جا که هماره از تدابیر کافی و درایت و بصیرت سرشار برخوردار می‌باشد، توانست با تاکتیک و نهان‌کاری‌ها که از دستورات و تعالیم زنده‌ی اسلام است و تقیه نام دارد، رژیم و کارشناس‌های داخلی و خارجی را غافلگیر سازد...».<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- ص۳۵ و ۳۶ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
در کتاب «نهضت امام خمینی» برای توجیه سکوت [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در آن زمان آمده است: «امام خمینی از آن‌جا که هماره از تدابیر کافی و درایت و بصیرت سرشار برخوردار می‌باشد، توانست با تاکتیک و نهان‌کاری‌ها که از دستورات و تعالیم زنده‌ی اسلام است و تقیه نام دارد، رژیم و کارشناس‌های داخلی و خارجی را غافلگیر سازد...».<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- ص۳۵ و ۳۶ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
خط ۸۰: خط ۸۰:
=== خمینی در دوران محمد رضا شاه ===
=== خمینی در دوران محمد رضا شاه ===
[[پرونده:خمینی در کنار کاشانی.JPG|جایگزین=خمینی بنیان‌گذار رژیم ولایت فقیه در کنار کاشانی|بندانگشتی|خمینی در کنار کاشانی در سال ۱۳۳۱]]
[[پرونده:خمینی در کنار کاشانی.JPG|جایگزین=خمینی بنیان‌گذار رژیم ولایت فقیه در کنار کاشانی|بندانگشتی|خمینی در کنار کاشانی در سال ۱۳۳۱]]
در سال‌های بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان که یک فضای نسبتا باز سیاسی ایجاد شده بود خمینی سکوت خود را شکست و در کتاب کشف‌الاسرار به انتقاد از دیکتاتوری سرنگون‌شده‌ی رضاخان  پرداخت. در دوران نخست وزیری [[دکتر محمد مصدق]]، خمینی در کنار [[آیت‌الله کاشانی]] و از نزدیکان او بود. او در جهت مخالفت با دولت ملی دکتر مصدق می‌کوشید. خمینی بعد از رسیدن به قدرت، بارها کینه‌ی خود نسبت به مصدق را اعلام کرد. اولین بار بعد از مراسم سالگرد درگذشت مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷، هنگامی که [[سید محمود طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] در آن مراسم سخنرانی کرد؛ این مراسم را میتینگ راه انداختن «برای هر استخوانی» توصیف کرد. خمینی در سخنرانی خود در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ نیز گفت که مصدق مسلمان نبود.<ref>صحیفه نور - جلد ۱۵</ref> او همچنین با بیان اینکه مصدق از اسلام سیلی خورد (اشاره به کودتای استعماری ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق) ابراز خرسندی کرد.  
در سال‌های بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان که یک فضای نسبتا باز سیاسی ایجاد شده بود خمینی سکوت خود را شکست و در کتاب کشف‌الاسرار به انتقاد از دیکتاتوری سرنگون‌شده‌ی رضاخان  پرداخت. در دوران نخست وزیری [[دکتر محمد مصدق]]، خمینی در کنار [[آیت‌الله کاشانی|کاشانی]] و از نزدیکان او بود. او در جهت مخالفت با دولت ملی دکتر مصدق می‌کوشید. خمینی بعد از رسیدن به قدرت، بارها کینه‌ی خود نسبت به مصدق را اعلام کرد. اولین بار بعد از مراسم سالگرد درگذشت مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷، هنگامی که [[سید محمود طالقانی|آیت‌الله طالقانی]] در آن مراسم سخنرانی کرد؛ این مراسم را میتینگ راه انداختن «برای هر استخوانی» توصیف کرد. خمینی در سخنرانی خود در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ نیز گفت که مصدق مسلمان نبود.<ref>صحیفه نور - جلد ۱۵</ref> او همچنین با بیان اینکه مصدق از اسلام سیلی خورد (اشاره به [[کودتای ۲۸ مرداد|کودتای استعماری ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق]]) ابراز خرسندی کرد.  


در سال ۱۳۴۱ بعد از تصویب قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی خمینی به دادن حق رأی به زنان اعتراض کرد. در ۱۶خرداد ۴۲ و در پی یک سخنرانی تند علیه حکومت شاه، خمینی بازداشت شد و به مدت دو ماه در زندان بود. در ۴ آبان ۱۳۴۳ در پی سخنرانی خمینی در اعتراض به قانون کاپیتولاسیون، بلافاصله دستگیر و به ترکیه تبعید شد. پس از یک‌سال حضور در ترکیه  به نجف رفت و تا مهر ۱۳۵۷ در آن‌جا باقی ماند. او در سال‌های تبعید اساسا سکوت اختیار کرد. در سال ۱۳۴۹ بعد از واقعه سیاهکل که تعدادی از رزمندگان فدایی به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند، خمینی در واکنش به این واقعه در نامه‌‌ای به اتحادیه‌ی دانشجویان مسلمان خارج کشور نوشت:  
در سال ۱۳۴۱ بعد از تصویب قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی خمینی به دادن حق رأی به زنان اعتراض کرد. در ۱۶خرداد ۴۲ و در پی یک سخنرانی تند علیه حکومت شاه، خمینی بازداشت شد و به مدت دو ماه در زندان بود. در ۴ آبان ۱۳۴۳ در پی سخنرانی خمینی در اعتراض به قانون کاپیتولاسیون، بلافاصله دستگیر و به ترکیه تبعید شد. پس از یک‌سال حضور در ترکیه  به نجف رفت و تا مهر ۱۳۵۷ در آن‌جا باقی ماند. او در سال‌های تبعید اساسا سکوت اختیار کرد. در سال ۱۳۴۹ بعد از واقعه سیاهکل که تعدادی از رزمندگان فدایی به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند، خمینی در واکنش به این واقعه در نامه‌‌ای به اتحادیه‌ی دانشجویان مسلمان خارج کشور نوشت:  
خط ۸۶: خط ۸۶:
«از حادثه آفرینی استعمار در کشورهای اسلامی نظیرحادثه‌ی سیاهکل و حوادث ترکیه فریب نخورید و اغفال نشوید.»<ref>پابه پای آفتاب -جلد۳ ص۱۶۳- مصاحبه با حمید روحانی</ref>
«از حادثه آفرینی استعمار در کشورهای اسلامی نظیرحادثه‌ی سیاهکل و حوادث ترکیه فریب نخورید و اغفال نشوید.»<ref>پابه پای آفتاب -جلد۳ ص۱۶۳- مصاحبه با حمید روحانی</ref>


درسال‌های ۱۳۴۴تا ۱۳۵۰ خمینی به تدریس در حوزه نجف مشغول بود. مباحث حکومت اسلامی خمینی طرح او برای حکومت آینده است که در این سال‌ها در جمع شاگردان محدود او تدریس شده است. در سال‌های بعد از ۱۳۵۰ با ظهور سازمان‌های انقلابی نظیر مجاهدین و فدا‌ئیان خلق در مبارزه علیه حکومت پهلوی، و محبوبیت آنان نزد توده مردم، خمینی نیز از این فرصت استفاده کرد و در فاصله سال‌های ۵۰ تا ۵۷، یازده پیام‌ خطاب به  دانشجویان و جوانان صادر کرد. او هیچ گاه مجاهدین را تایید نکرد اما تحت فشار افکار عمومی جامعه، فتوایی برای واگذاری یک سوم از سهم امام به خانواده زندانیان سیاسی و نشر کتب اسلامی سیاسی، صادر کرد.
درسال‌های ۱۳۴۴تا ۱۳۵۰ خمینی به تدریس در حوزه نجف مشغول بود. مباحث حکومت اسلامی خمینی طرح او برای حکومت آینده است که در این سال‌ها در جمع شاگردان محدود او تدریس شده است. در سال‌های بعد از ۱۳۵۰ با ظهور سازمان‌های انقلابی نظیر [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|فدا‌ئیان خلق]] در مبارزه علیه حکومت پهلوی، و محبوبیت آنان نزد توده مردم، خمینی نیز از این فرصت استفاده کرد و در فاصله سال‌های ۵۰ تا ۵۷، یازده پیام‌ خطاب به  دانشجویان و جوانان صادر کرد. او هیچ گاه مجاهدین را تایید نکرد اما تحت فشار افکار عمومی جامعه، فتوایی برای واگذاری یک سوم از سهم امام به خانواده زندانیان سیاسی و نشر کتب اسلامی سیاسی، صادر کرد.


در سال ۱۳۵۵  کارتر با سیاست حقوق بشر در آمریکا روی کار آمد. او در پی این سیاست رژیم شاه را مجبور کرد که شکنجه در زندان‌ها را کنار بگذارد. خمینی این فضا را خوب درک کرده بود. او سکوت سالیان خود را شکست و از فرصت به‌دست آمده استفاده کرد. در آبان ۱۳۵۶ شاه از آمریکا بازگشت و بر سیاست جدید و استمرار فضای باز سیاسی تاکید کرد. خمینی، دو ماه بعد در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی، آخوندها را به استفاده از فرصت به‌دست آمده فراخواند و گفت: <blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده، من عرض می‌کنم به شما یک فرجه پیدا شده، اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمی‌شد در ایران. اگر الان  غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسنده‌های احزاب دارند می‌نویسند، امضا می‌کنند، اشکال می‌کنند،... شما هم بنویسید... امروز روزی است که باید گفت و پیش می‌برید. و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود... خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند... امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت.»<ref>صحیفه نور- جلد۱ - ص ۲۶۶</ref></blockquote>با شروع اعتراضات علیه شاه از آبان ۱۳۵۶ تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، خمینی همواره پشت مردم و تحولات حرکت می‌کرد و در وقایع مهم از قبیل تظاهرات خونین ۱۷ دی‌ماه ۵۶ در قم و هم‌چنین تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن همان سال و بعد از واقعه خونین ۱۷ شهریور ۵۷، با ارزیابی سیر تحولات با چند روز تأخیر موضع‌گیری می‌کرد.
در سال ۱۳۵۵  کارتر با سیاست حقوق بشر در آمریکا روی کار آمد. او در پی این سیاست رژیم شاه را مجبور کرد که شکنجه در زندان‌ها را کنار بگذارد. خمینی این فضا را خوب درک کرده بود. او سکوت سالیان خود را شکست و از فرصت به‌دست آمده استفاده کرد. در آبان ۱۳۵۶ شاه از آمریکا بازگشت و بر سیاست جدید و استمرار فضای باز سیاسی تاکید کرد. خمینی، دو ماه بعد در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی، آخوندها را به استفاده از فرصت به‌دست آمده فراخواند و گفت: <blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده، من عرض می‌کنم به شما یک فرجه پیدا شده، اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمی‌شد در ایران. اگر الان  غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسنده‌های احزاب دارند می‌نویسند، امضا می‌کنند، اشکال می‌کنند،... شما هم بنویسید... امروز روزی است که باید گفت و پیش می‌برید. و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود... خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند... امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت.»<ref>صحیفه نور- جلد۱ - ص ۲۶۶</ref></blockquote>با شروع اعتراضات علیه شاه از آبان ۱۳۵۶ تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، خمینی همواره پشت مردم و تحولات حرکت می‌کرد و در وقایع مهم از قبیل تظاهرات خونین ۱۷ دی‌ماه ۵۶ در قم و هم‌چنین تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن همان سال و بعد از واقعه خونین ۱۷ شهریور ۵۷، با ارزیابی سیر تحولات با چند روز تأخیر موضع‌گیری می‌کرد.
۴۸۰

ویرایش