کاربر:Sayfe/صفحه تمرین-خانواده شفایی: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح املا
(اصلاح ارقام)
(اصلاح املا)
خط ۵۱: خط ۵۱:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''دکتر مرتضی شفایی''' (زاده۱۳۱۰درگذشته ۵‌مهر۱۳۶۰) متولد اصفهان، همه‌ی مراحل تحصیلی‌اش را در همان شهر گذراند و پس از دریافت درجه دکترا از دانشگاه اصفهان به‌مدت ۵ سال، بین مردم محروم روستاهای کردستان و آذربایجان غربی زندگی کرد. پس از بازگشت از مأموریت ۵ساله‌اش در روستاهای غرب کشور، یاری رسانی به مردم محروم شهرش را در پیش گرفت.
'''دکتر مرتضی شفایی''' (زاده۱۳۱۰درگذشته ۵مهر۱۳۶۰) متولد اصفهان، همه‌ی مراحل تحصیلی‌اش را در همان شهر گذراند و پس از دریافت درجه دکترا از دانشگاه اصفهان به‌مدت ۵ سال، بین مردم محروم روستاهای کردستان و آذربایجان غربی زندگی کرد. پس از بازگشت از مأموریت ۵ساله‌اش در روستاهای غرب کشور، یاری رسانی به مردم محروم شهرش را در پیش گرفت.


دکتر مرتضی شفایی  از زمان انقلاب ضدسلطنتی در تظاهرات‌ها و فعالیت‌های مبارزاتی آن دوران به‌صورت خودجوش شرکت  می‌کرد. پس از سرنگونی رژیم شاهنشاهی و تشکیل انجمن‌های مجاهدین به همکاری با مرکزپزشکی مجاهدین معروف به امداد مجاهدین  روی آورد.
دکتر مرتضی شفایی  از زمان انقلاب ضدسلطنتی در تظاهرات‌ها و فعالیت‌های مبارزاتی آن دوران به‌صورت خودجوش شرکت  می‌کرد. پس از سرنگونی رژیم شاهنشاهی و تشکیل انجمن‌های مجاهدین به همکاری با مرکزپزشکی مجاهدین معروف به امداد مجاهدین  روی آورد.
خط ۵۷: خط ۵۷:
در شامگاه ۵مهر۱۳۶۰، دکتر شفایی را همراه همسر و فرزند ۱۶ساله‌اش مجید شفایی، در کنار بیش از ۵۰ مجاهد خلق دیگر تیرباران کرد.
در شامگاه ۵مهر۱۳۶۰، دکتر شفایی را همراه همسر و فرزند ۱۶ساله‌اش مجید شفایی، در کنار بیش از ۵۰ مجاهد خلق دیگر تیرباران کرد.


== زندگی نامه دکتر شفایی ==
== زندگی‌نامه دکتر شفایی ==
دکتر مرتضی شفایی در سال ۱۳۱۰ در اصفهان متولد شد، تمامی مراحل تحصیل را در اصفهان پشت‌سر گذاشت. وی پس از دریافت درجه دکترا از دانشگاه اصفهان، به‌مدت ۵ سال در میان مردم محروم روستاهای کردستان و آذربایجان غربی زندگی کرد. پس از بازگشت از آن ماموریت ۵‌ساله در روستاهای غرب کشور، یاری رسانی به مردم محروم شهرش را در پیش گرفت.
دکتر مرتضی شفایی در سال ۱۳۱۰ در اصفهان متولد شد، تمامی مراحل تحصیل را در اصفهان پشت‌سر گذاشت. وی پس از دریافت درجه دکترا از دانشگاه اصفهان، به‌مدت ۵ سال در میان مردم محروم روستاهای کردستان و آذربایجان غربی زندگی کرد. پس از بازگشت از آن مأموریت ۵ساله در روستاهای غرب کشور، یاری رسانی به مردم محروم شهرش را در پیش گرفت.


== فعالیت‌های سیاسی ==
== فعالیت‌های سیاسی ==
خط ۷۲: خط ۷۲:


== اعدام دکتر شفایی ==
== اعدام دکتر شفایی ==
ماموران آخوند طاهری در اصفهان فرزند ۱۶ ساله‌شان را در مقابل چشمان پدر و مادرش دکتر شفایی و عفت خلیفه سلطانی شکنجه و آزار دادند و برایشان اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا آنها را در هم بشکنند و وادار به تسلیم نمایند.
مأموران آخوند طاهری در اصفهان فرزند ۱۶ ساله‌شان را در مقابل چشمان پدر و مادرش دکتر شفایی و عفت خلیفه سلطانی شکنجه و آزار دادند و برایشان اعدام مصنوعی ترتیب دادند تا آنها را در هم بشکنند و وادار به تسلیم نمایند.


در شامگاه ۵مهر۱۳۶۰، دکتر شفایی را همراه همسر و فرزند ۱۶ساله‌اش مجید شفایی، در کنار بیش از ۵۰ مجاهد خلق دیگر تیرباران کرد.<ref name=":1">[https://event.mojahedin.org/i/news/141200 خانواده شفایی- سایت سازمان مجاهدین]</ref>
در شامگاه ۵مهر۱۳۶۰، دکتر شفایی را همراه همسر و فرزند ۱۶ساله‌اش مجید شفایی، در کنار بیش از ۵۰ مجاهد خلق دیگر تیرباران کرد.<ref name=":1">[https://event.mojahedin.org/i/news/141200 خانواده شفایی- سایت سازمان مجاهدین]</ref>


=== دکتر مرتضی از زبان دیگران ===
=== دکتر مرتضی از زبان دیگران ===
یکی از معلمان در اصفهان که از قدیم دکتر مرتضی را می‌شناخت نوشته است: «از زمانی‌که با دکتر مرتضی شفایی آشنا شدم، یاد گرفتم که تنها معلم خوبی برای بچه‌های فقیر بودن کافی نیست. او به من  آموخت که بسیار بیشتر از کمک به درس و مشق آنها، بتوانم شاگردانم را هم در مشکلات‌‌شان و رنج و محرومیت‌های خانوادگی و اجتماعی‌شان کمک کنم».
یکی از معلمان در اصفهان که از قدیم دکتر مرتضی را می‌شناخت نوشته است: «از زمانی‌که با دکتر مرتضی شفایی آشنا شدم، یاد گرفتم که تنها معلم خوبی برای بچه‌های فقیر بودن کافی نیست. او به من  آموخت که بسیار بیشتر از کمک به درس و مشق آنها، بتوانم شاگردانم را هم در مشکلات‌شان و رنج و محرومیت‌های خانوادگی و اجتماعی‌شان کمک کنم».


وی در ادامه نوشت:«بارها در تلاش برای حل و فصل مشکلات بچه‌ها، وقتی که به فقر و بیماری و بی‌غذایی یک خانواده  پی می‌بردم، احساس می‌کردم که دیگر کاری از دستم بر نمی‌آید؛ ولی از وقتی دکتر مرتضی شفایی را شناختم، او در حل و فصل این مشکلات  تکیه‌گاهم بود. یک بار که مادر یکی از دانش‌آموزانم را نزد او بردم، بعد از معاینه بیمار به‌شدت ناراحت شد و دستش موقع نوشتن نسخه می‌لرزید. تصور کردم آن مادر بیماری خطرناکی دارد، اما دکتر خودش را سرزنش می‌کرد که چرا زودتر متوجه وضع این خانواده نشده است. سپس دکتر مرتضی شفایی به آن خانواده مقدار قابل توجهی پول داد و از آنها با شرمندگی عذرخواهی کرد که  بیش از این کاری از دستش بر نمی‌آید .
وی در ادامه نوشت:«بارها در تلاش برای حل و فصل مشکلات بچه‌ها، وقتی که به فقر و بیماری و بی‌غذایی یک خانواده  پی می‌بردم، احساس می‌کردم که دیگر کاری از دستم بر نمی‌آید؛ ولی از وقتی دکتر مرتضی شفایی را شناختم، او در حل و فصل این مشکلات  تکیه‌گاهم بود. یک بار که مادر یکی از دانش‌آموزانم را نزد او بردم، بعد از معاینه بیمار به‌شدت ناراحت شد و دستش موقع نوشتن نسخه می‌لرزید. تصور کردم آن مادر بیماری خطرناکی دارد، اما دکتر خودش را سرزنش می‌کرد که چرا زودتر متوجه وضع این خانواده نشده است. سپس دکتر مرتضی شفایی به آن خانواده مقدار قابل توجهی پول داد و از آنها با شرمندگی عذرخواهی کرد که  بیش از این کاری از دستش بر نمی‌آید .


زهره شفایی در رابطه با پدرش نوشته: «او با خودش عهد بسته بود که به  محرومین جامعه کمک کند. علاوه بر‌کمک‌های مالی که به افراد نیازمند می‌کرد، برای معاینه و درمان رایگان بیماران نیز سهمیه‌یی  در نظر گرفته  بود. او بویژه از اواسط سال ۱۳۵۵، مبالغ مشخصی از حقوق و درآمد ماهانه‌اش را  به کمک‌های خاصی که فرزند مجاهدش جواد شفایی سفارش‌ می‌کرد، اختصاص می‌داد».<ref name=":0" />
زهره شفایی در رابطه با پدرش نوشته: «او با خودش عهد بسته بود که به  محرومین جامعه کمک کند. علاوه برکمک‌های مالی که به افراد نیازمند می‌کرد، برای معاینه و درمان رایگان بیماران نیز سهمیه‌یی  در نظر گرفته  بود. او بویژه از اواسط سال ۱۳۵۵، مبالغ مشخصی از حقوق و درآمد ماهانه‌اش را  به کمک‌های خاصی که فرزند مجاهدش جواد شفایی سفارش می‌کرد، اختصاص می‌داد».<ref name=":0" />
== اعضای دیگر خانواده دکتر شفایی ==
== اعضای دیگر خانواده دکتر شفایی ==


خط ۹۸: خط ۹۸:
مجید در اواخر تابستان سال ۱۳۶۰ در جریان اجرای یک قرار دستگیر شد و پاسداران بلافاصله او را به زیر شدیدترین شکنجه‌ها بردند و پشت و پهلوي او را سياه کرده و دستش را شكستند اما مجید مقاومت کرد و از مواضع‌اش دفاع کرد.  
مجید در اواخر تابستان سال ۱۳۶۰ در جریان اجرای یک قرار دستگیر شد و پاسداران بلافاصله او را به زیر شدیدترین شکنجه‌ها بردند و پشت و پهلوي او را سياه کرده و دستش را شكستند اما مجید مقاومت کرد و از مواضع‌اش دفاع کرد.  


پاسداران سرانجام؛‌ او را ساعت ۱۲ شب يكشنبه پنجم مهر ماه سال ۱۳۶۰ به همراه پدر و مادرش در اصفهان تیرباران کردند. مجید در زمان تیرباران ۱۶ ساله بود. از او ژاكتي به يادگار مانده است كه مادرش عفت خليفه سلطاني براي وی بافته بود. اما قبل از اينكه بتواند آن را به تن کند؛ در كنار مادرش به خاک افتاد. هردوی آنها را در مزار تخت فولاد اصفهان بخاك سپردند.<ref>[http://porannajafi1000.blogspot.com/2017/10/blog-post_8.html مجید شفایی - پیشتازان راه آزادی ایران- استان اصفهان]</ref>
پاسداران سرانجام؛ او را ساعت ۱۲ شب يكشنبه پنجم مهر ماه سال ۱۳۶۰ به همراه پدر و مادرش در اصفهان تیرباران کردند. مجید در زمان تیرباران ۱۶ ساله بود. از او ژاكتي به يادگار مانده است كه مادرش عفت خليفه سلطاني براي وی بافته بود. اما قبل از اينكه بتواند آن را به تن کند؛ در كنار مادرش به خاک افتاد. هردوی آنها را در مزار تخت فولاد اصفهان بخاك سپردند.<ref>[http://porannajafi1000.blogspot.com/2017/10/blog-post_8.html مجید شفایی - پیشتازان راه آزادی ایران- استان اصفهان]</ref>


=== زهرا شفایی( مریم) ===
=== زهرا شفایی( مریم) ===
[[پرونده:مریم شفایی.PNG|بندانگشتی|زهرا شفایی‌‌(مریم)|جایگزین=]]زهرا شفایی (مریم) در سال‌در اصفهان متولد شد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند. از سال‌ به ‌تهران آمد تا تحصیلاتش را در رشته زبان و ادبیات عربی در دانشگاه تهران ادامه دهد. او هم‌زمان با ورود به‌دانشگاه وارد فعالیت‌های سیاسی ضدژریم شاه شد و در شمار عناصر فعال حرکت‌های دانشجویی تهران بود. مریم بلافاصله پس از پیروزی انقلاب به‌صفوف دانشجویان هوادار مجاهدین پیوست.
[[پرونده:مریم شفایی.PNG|بندانگشتی|زهرا شفایی(مریم)|جایگزین=]]زهرا شفایی (مریم) در سال‌در اصفهان متولد شد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند. از سال به تهران آمد تا تحصیلاتش را در رشته زبان و ادبیات عربی در دانشگاه تهران ادامه دهد. او هم‌زمان با ورود به‌دانشگاه وارد فعالیت‌های سیاسی ضدژریم شاه شد و در شمار عناصر فعال حرکت‌های دانشجویی تهران بود. مریم بلافاصله پس از پیروزی انقلاب به‌صفوف دانشجویان هوادار مجاهدین پیوست.


مریم در روز ۱۹اردیبهشت سال۱۳۶۱ همراه با همسرش حسین جلیلی‌پروانه و علی انگبینی در یک درگیری خیابانی در شمال تهران کشته شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/events/1236/%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%81%D8%A7%DB%8C%DB%8C(%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85)%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%B5%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9 زهرا شفایی( مریم) - سایت سازمان مجاهدین]</ref>
مریم در روز ۱۹اردیبهشت سال۱۳۶۱ همراه با همسرش حسین جلیلی‌پروانه و علی انگبینی در یک درگیری خیابانی در شمال تهران کشته شد.<ref>[https://event.mojahedin.org/events/1236/%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%81%D8%A7%DB%8C%DB%8C(%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85)%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%B5%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9 زهرا شفایی( مریم) - سایت سازمان مجاهدین]</ref>
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
[[پرونده:حسین جلیلی پروانه.JPG|بندانگشتی|209x209پیکسل|حسین جلیلی پروانه]]حسین در سال ۱۳۳۲ - داماد دکتر مرتضی شفایی در شهر گناباد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند و از سال ۱۳۵۰ برای ادامه دادن به تحصیلاتش در رشته ریاضی دانشگاه فردوسی به مشهد رفت.<ref>[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/7953 حسین جلیلی پروانه - سایت سازمان مجاهدین]</ref>
[[پرونده:حسین جلیلی پروانه.JPG|بندانگشتی|209x209پیکسل|حسین جلیلی پروانه]]حسین در سال ۱۳۳۲ - داماد دکتر مرتضی شفایی در شهر گناباد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند و از سال ۱۳۵۰ برای ادامه دادن به تحصیلاتش در رشته ریاضی دانشگاه فردوسی به مشهد رفت.<ref>[https://martyrs.mojahedin.org/i/martyrs/7953 حسین جلیلی پروانه - سایت سازمان مجاهدین]</ref>


حسین پس از ورود به دانشگاه‌، فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. وی در سال ۱۳۵۴ دستگیر شد و پس از پشت سر گذاشتن دوران بازجویی دادگاه نظامی شاه‌، او را به سه سال زندان محکوم نمود. حسین پس از انتقال به زندان عمومی‌، در ارتباط با تشکیلات مجاهدین قرار گرفت. پس از آزادی از زندان و به دنبال سقوط رژیم پهلوی‌، حسین در بخش تبلیغات سازمان در تهران مشغول به کار شد. در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ هنگامی که حسین با همسرش مریم شفاهی و یکی از همرزمانش علی انگبینی از پایگاه خود خارج شده بودند، طی یک درگیری خیابانی کشته شد.<ref>[https://porannajafi1000.blogspot.com/search?q=%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86+%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C+%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87 حسین جلیلی پروانه - سایت پیشتازان راه آزادی]</ref>
حسین پس از ورود به دانشگاه، فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. وی در سال ۱۳۵۴ دستگیر شد و پس از پشت سر گذاشتن دوران بازجویی دادگاه نظامی شاه، او را به سه سال زندان محکوم نمود. حسین پس از انتقال به زندان عمومی، در ارتباط با تشکیلات مجاهدین قرار گرفت. پس از آزادی از زندان و به دنبال سقوط رژیم پهلوی، حسین در بخش تبلیغات سازمان در تهران مشغول به کار شد. در روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ هنگامی که حسین با همسرش مریم شفاهی و یکی از همرزمانش علی انگبینی از پایگاه خود خارج شده بودند، طی یک درگیری خیابانی کشته شد.<ref>[https://porannajafi1000.blogspot.com/search?q=%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86+%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C+%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87 حسین جلیلی پروانه - سایت پیشتازان راه آزادی]</ref>


=== زهره شفایی ===
=== زهره شفایی ===
۱٬۲۲۹

ویرایش