بهرام عالیوندی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۳۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ مارس ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۹: خط ۸۹:
پس از پایان دبیرستان و خدمت سربازی به تهران آمد و یک‌سالی به کارهای مختلف پرداخت و عصرها به هنرستان کمال‌الملک رفت. پس از کودتای ۲۸ مرداد باحمایت برادر بزرگ که کارمند عالیرتبه دولت بود، در هنرستان زیبای پسران نام‌نویسی کرد، جایی که خود بعداً در آنجا و نیز هنرستان نقاشی دختران هنرآموز نقاشی گردید. در آنجا جلال آل احمد مربی ادبیات و مشوق او بود و تا آخرین روزهای حیات وی را زیر نظر داشت. در همین دوره بورسی ۴ ساله برای فرانسه نصیبش شد اما ساواک اجازه خروج از کشور به او نداد. جلال آل احمد هم به او گفت «در اروپا که به تو آمپول هنر تزریق نمی‌کنند همین جا بمان و خود را بساز».
پس از پایان دبیرستان و خدمت سربازی به تهران آمد و یک‌سالی به کارهای مختلف پرداخت و عصرها به هنرستان کمال‌الملک رفت. پس از کودتای ۲۸ مرداد باحمایت برادر بزرگ که کارمند عالیرتبه دولت بود، در هنرستان زیبای پسران نام‌نویسی کرد، جایی که خود بعداً در آنجا و نیز هنرستان نقاشی دختران هنرآموز نقاشی گردید. در آنجا جلال آل احمد مربی ادبیات و مشوق او بود و تا آخرین روزهای حیات وی را زیر نظر داشت. در همین دوره بورسی ۴ ساله برای فرانسه نصیبش شد اما ساواک اجازه خروج از کشور به او نداد. جلال آل احمد هم به او گفت «در اروپا که به تو آمپول هنر تزریق نمی‌کنند همین جا بمان و خود را بساز».


وی سپس در سال ۱۳۳۶ در ادارهٌ هنرهای سنتی وزارت فرهنگ و هنر به عنوان طرّاح در کارگاه کاشی‌سازی مشغول کار شد. بعد از تأسیس دانشکدهٌ هنرهای تزیینی در سال ۱۳۳۹، عالیوندی در این دانشکده، در رشتهٌ نقاشی تزیینی به تحصیل پرداخت و دورهٌ تخصصی‌اش را زیر نظر یک استاد فرانسوی به پایان رساند و در رشته نقاشی تزیینی لیسانس گرفت. پس از آن مدتی در هنرستانهای نقاشی به تعلیم پرداخت و سپس برای چندمین مرتبه راهی اروپا شد و از موزه‌های بزرگ آنجا دیدن کرد.<ref>پای صحبت بهرام عالیوندی نقاش معاصر - [http://www.ensani.ir/storage/Files/20101222091458-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%20%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C%20%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%20%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1%20%DB%8C%D8%A7% یادبودهایی در پس غبار] </ref>
وی سپس در سال ۱۳۳۶ در ادارهٌ هنرهای سنتی وزارت فرهنگ و هنر به عنوان طرّاح در کارگاه کاشی‌سازی مشغول کار شد. مدتی حدود سه سال ازروی اشیاء باستانی ایران کپی برداری می‌کند تابه گفته خودش بارموزنوروسایه روشن رشته‌های هنر قدیم ایران بیشترآشناشود. بعد از تأسیس دانشکدهٌ هنرهای تزیینی در سال ۱۳۳۹، عالیوندی در این دانشکده، در رشتهٌ نقاشی تزیینی به تحصیل پرداخت و دورهٌ تخصصی‌اش را زیر نظر یک استاد فرانسوی به پایان رساند و در رشته نقاشی تزیینی لیسانس گرفت. پس از آن مدتی در هنرستانهای نقاشی به تعلیم پرداخت و سپس برای چندمین مرتبه راهی اروپا شد و از موزه‌های بزرگ آنجا دیدن کرد.<ref>پای صحبت بهرام عالیوندی نقاش معاصر - [http://www.ensani.ir/storage/Files/20101222091458-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%20%D8%B5%D8%AD%D8%A8%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C%20%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%20%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1%20%DB%8C%D8%A7% یادبودهایی در پس غبار] </ref>


طی دورانی که اداره هنرهای ملی کار می‌کرد، آموزش هنرهای سنّتی را به هنرجویان رشته نقاشی به عهده داشت و هنرجویان را به موزهٌ ایران باستان می‌برد و رمز و رازهای خطوط و نقوش آثار هنری قدیمی ایران را به آنان می‌آموخت.<ref name=":1" />
طی دورانی که اداره هنرهای ملی کار می‌کرد، آموزش هنرهای سنّتی را به هنرجویان رشته نقاشی به عهده داشت و هنرجویان را به موزهٌ ایران باستان می‌برد و رمز و رازهای خطوط و نقوش آثار هنری قدیمی ایران را به آنان می‌آموخت.<ref name=":1" />


وی در تهران  به‌عنوان هنرجوی این رشته در هنرستان نقاشی پسران پذیرفته می‌شود،
طی حدود ۲۶ سال خدمت در وزارت فرهنگ و هنر، هزاران طرح عالیوندی درکارگاه‌های میناسازی، گلیم‌بافی، کاشی‌کاری، منبت‌سازی، خاتم‌کاری، نقره‌سازی، معرق‌کاری و … توسط استادکاران رشته‌های فوق به اجرا در آمد و در موزه فرهنگ و هنر جمع‌آوری یا به سران کشورها هدیه گردید.<ref name=":3" />


وی در این‌باره گفته‌است: «درهنرستان، [[جلال آل احمد]] هم دبیرادبیات مان بودوهم مربی وراهنمای خوبی برای من وتاآخرین روزهای زندگی نیزپیشرفت‌هایم رازیرنظرداشت. در۲۸سالگی دیپلم گرفتم، بعنوان شاگرد ممتازشناخته شدم وبورس چهارسال تحصیل درفرانسه به من تعلق گرفت اماسازمان امنیت اجازه خروج ازایران به من نداد و باز جلال بود که اینبارنیزبه یاریم آمدو اینکه: دراروپاکه آمپول هنرتزریق نمی‌کنند. همین جابمان وخودرابساز.»
== نمایشگاه‌ها ==
 
کارهای عالیوندی در مقر اصلی سازمان ملل در وین به نمایش در آمده‌ است.
سال ۱۳۳۶ عالیوندی بصورت روزمزدبه استخدام کارگاه کاشی سازی فرهنگ وهنردرآمد.<ref name=":3" />
 
عالیوندی مدتی حدودسه سال ازروی اشیاء باستانی ایران کپی برداری می‌کند تابه گفته خودش بارموزنوروسایه روشن رشته‌های هنر قدیم ایران بیشترآشناشود. بعدهانیزبعنوان هنرآموزنقاشی درهنرستانهای نقاشی دختران وپسران تهران، تعیلم شاگردان خودرابرای آشنایی وطراحی ازروی همین آثارتاریخی درموزه ایران باستان را بعهده می‌گیرد. طی حدود۲۶ سال خدمت دروزارت فرهنگ وهنر، هزاران طرح عالیوندی درکارگاه‌های میناسازی، گلیم بافی، کاشیکاری، منبت سازی، خاتم کاری، نقره سازی، معرق کاری و… توسط استادکاران رشته‌های فوق به اجرادرآمده ودرموزه فرهنگ وهنرجمع آوری یابه سران کشورهاهدیه گردید.<ref name=":3" />
 
کارهای عالیوندی در مقر اصلی سازمان ملل در وین به نمایش درآمده‌است.


«هنر در تبعید»، نمایشگاه فردی او در وین در ژوئن ۲۰۰۷ میلادی شامل ۷۳ کار آبرنگ، رنگ روغن روی کنوس و کاغذ بود.
«هنر در تبعید»، نمایشگاه فردی او در وین در ژوئن ۲۰۰۷ میلادی شامل ۷۳ کار آبرنگ، رنگ روغن روی کنوس و کاغذ بود.
خط ۱۱۰: خط ۱۰۵:


== سبک هنری ==
== سبک هنری ==
عالیوندی درسراسرزندگی هنری خود، زنده یاد خانم شکوه ریاضی رابعنوان یگانه استادبرجسته خوددرزمینه آموزش طراحی ونقاشی مدرن بامتدآکادمی بوزارپاریس که تحصیل کرده آنجابود، فروتنانه قدرشناخت وارج نهاد.
عالیوندی، خانم شکوه ریاضی را به‌عنوان یگانه استاد برجسته خود در زمینه آموزش طراحی و نقاشی مدرن با متد آکادمی بوزار پاریس که تحصیل کرده آنجا بود، ارج نهاد.


او گفته‌است اگراثرسبک کوبیسم درکارهایم مشهوداست شاید کارروی کاشیهای معرق وتقسیم بندی ناگزیرآنهااین توهم راایجاد کرده‌است.<ref name=":3" />
به گفته خودش اگر اثر سبک کوبیسم درکارهایم مشهود است شاید کار روی کاشی‌های معرق و تقسیم‌بندی ناگزیر آنها این توهم را ایجاد کرده‌ است.<ref name=":3" />


عالیوندی به نسلی از ایرانیان هنرمند تعلق دارد که چهره‌های شناخته شده و مهمی چون مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، و پرویز تناولی جز آنها بشمار می‌آیند. آثار عالیوندی در زمینه‌های سمبولیسم و سمبل‌های شرقی می‌باشد، مانند ماهی، فلس ماهی، و اسب که سمبول‌های مینیاتور پارسی می‌باشند. نقاشی‌های عالیوندی از فرهنگ پارسی تأثیر و الهام گرفته و به تصویر کشنده داستانها و افسانه‌های اسطوره ایی و شعرهای شعرای معروفی چون فردوسی و عطار نیشابوری هستند. کارهای برجسته او شامل یک سری نقاشی در مقیاس بزرگ که در دهه ۱۳۶۰ تولید شده‌اند می‌باشند. این شامل تصویر میترا، عیسی مسیح و فردوسی می‌باشد. برخی از کارهای او از زمان جنگ و سرکوب در ایران الهام می‌گیرند و درد و رنج مردم خود را به تصویر می‌کشد.<ref name=":2" />
عالیوندی به نسلی از ایرانیان هنرمند تعلق دارد که چهره‌های شناخته شده و مهمی چون مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، و پرویز تناولی جز آنها به شمار می‌آیند. آثار عالیوندی در زمینه‌های سمبولیسم و سمبل‌های شرقی می‌باشد، مانند ماهی، فلس ماهی، و اسب که سمبول‌های مینیاتور پارسی می‌باشند. نقاشی‌های عالیوندی از فرهنگ پارسی تأثیر و الهام گرفته و به تصویر کشنده داستانها و افسانه‌های اسطوره ایی و شعرهای شعرای معروفی چون فردوسی و عطار نیشابوری هستند. کارهای برجسته او شامل یک سری نقاشی در مقیاس بزرگ که در دهه ۱۳۶۰ تولید شده‌اند می‌باشند. این شامل تصویر میترا، عیسی مسیح و فردوسی می‌باشد. برخی از کارهای او از زمان جنگ و سرکوب در ایران الهام می‌گیرند و درد و رنج مردم خود را به تصویر می‌کشد.<ref name=":2" />


از لحاظ تکنیکی، کارهای او در برخی اوقات بسیار سنتی و برخی اوقات بسیار خلاقانه و اصیل می‌باشند. نقاشی‌های اولیه عالیوندی شامل آنهایی که در دهه ۱۳۶۰ بودند معمولاً از رنگ و روغن سنتی روی کانواس می‌باشد که یادآور شیشه‌های رنگی و طرحهای کلیساهای قرون وسطی می‌باشد که کامل انشان دهنده خلاقیت‌های شخصی او می‌باشند. در طی سالهای دهه ۱۳۷۰ عالیوندی کارهای رنگ و روغنی را ادامه داد اما کنواس سنتی کنار گذاشته شد و او کارهای خود را مستقیماً به روی کاغذ متقل نمود، روشی که توسط کیوبیستها در سده ۱۹۰۰ بنیان‌گذاری شده بود.<ref>نقاشی که در زمستان آمد و در بهار رفت - [https://bahramalivandi.org/index.php/سبک-هنری سبک هنری]</ref>
از لحاظ تکنیکی، کارهای او در برخی اوقات بسیار سنتی و برخی اوقات بسیار خلاقانه و اصیل می‌باشند. نقاشی‌های اولیه عالیوندی شامل آنهایی که در دهه ۱۳۶۰ بودند معمولاً از رنگ و روغن سنتی روی کانواس می‌باشد که یادآور شیشه‌های رنگی و طرحهای کلیساهای قرون وسطی می‌باشد که کامل انشان دهنده خلاقیت‌های شخصی او می‌باشند. در طی سالهای دهه ۱۳۷۰ عالیوندی کارهای رنگ و روغنی را ادامه داد اما کنواس سنتی کنار گذاشته شد و او کارهای خود را مستقیماً به روی کاغذ متقل نمود، روشی که توسط کیوبیستها در سده ۱۹۰۰ بنیان‌گذاری شده بود.<ref>نقاشی که در زمستان آمد و در بهار رفت - [https://bahramalivandi.org/index.php/سبک-هنری سبک هنری]</ref>
خط ۱۲۲: خط ۱۱۷:
او در آثارش هنر شرق را با تکنیک‌های مدرن درهم آمیخته بود، میراث گرانبهای هنری او گنجینه‌ای از بیش از سه هزار اثر متنوع در ابعاد گوناگون (از پانزده در هجده سانتیمتر تا دو متر و نیم در سه متر) می‌باشد.
او در آثارش هنر شرق را با تکنیک‌های مدرن درهم آمیخته بود، میراث گرانبهای هنری او گنجینه‌ای از بیش از سه هزار اثر متنوع در ابعاد گوناگون (از پانزده در هجده سانتیمتر تا دو متر و نیم در سه متر) می‌باشد.


روحیه تسلیم ناپذیری، آزادیخواهی، عشق به رزمندگان و شهیدان راه آزادی، در آثار استاد خود را گاه در انعکاس نور امید و گاه در شعله‌های فروزان نمایان می‌ساخت.
روحیه تسلیم‌ناپذیری، آزادی‌خواهی، عشق به رزمندگان و شهیدان راه آزادی، در آثار وی، خود را گاه در انعکاس نور امید و گاه در شعله‌های فروزان نشان‌ می‌دهد.
 
انزجار از فاشیسم دینی و بشردوستی و عدالت‌خواهی در همه جای آثار او به چشم می‌خورد. او یک بار در مورد آثارش گفته بود: <blockquote>«زندگی من در خاطرات گذشته نمی‌گذرد. به‌کهنگی عمرم هم اصلاً نمی‌اندیشم. همان‌طور که برای ادامه زندگی به غذا نیاز دارم، نقاشی کردن هم برای من نیاز زندگی ست. آنچه هم که روح مرا جوان و زنده نگه‌می‌دارد همین بازی با رنگ و خط و نقطه و فلس است که دور از واقعیتهای تلخ ملموس، دنیایی از فانتزی را مجسم می‌کند، شخصاً تابع لحظات زودگذر روز هستم. اکتشافات فضایی در ماورای کهکشان و حوادث زمینی طی روز همه برایم اثرگذار است، اگر هم ردپایی از گذشته‌های هنری دور در کارهایم به چشم می‌خورد، نتیجه مطالعات و بازسازی آثار گوناگون هنرهای باستانی ایران مثل مینیاتور، نقش برجسته، سرامیک، نقره‌سازی، منبت‌کاری، میناسازی و غیره است که محفوظات ذهنی مرا تشکیل می‌دهد».</blockquote>بهرام عالیوندی تسلط به تکنیک نقاشی غرب و شناخت عمیق هنر و فرهنگ شرق را در آثارش با هم درآمیخت و موفق به خلق سبکی گردید که در آن به زبان ویژه هنری خود اندیشه‌ها، تخیلات و آرمانهای والای انسانیش را بازگو می‌کرد.
 
او در کارهایش فرهنگ غنی ایران را از مذاهب تا عرفان شعر تا حماسه‌سرایی را تجربه کرد و این زمینه‌ساز بیان و زبان زیبای هنری نقاشی او شد.<ref name=":0">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/5575/سالگرد-درگذشت-استاد-بهرام-عالیوندی-هنرمند-مقاومت-و-از-پیش-کسوتان-نقاشی-مدرن-ایران سالگرد درگذشت استاد بهرام عالیوندی، هنرمند مقاومت و از پیش‌کسوتان نقاشی مدرن ایران]</ref>


وی گفته‌است: «من مدتهای طولانی در ادارهٌ هنرهای ملی وزارت فرهنگ و هنر به عنوان طرّاح کار کردم. طرّاحی در ادارهٌ هنرهای ملی و آشنایی با هنرهای قدیمی و سنتی ایران فرصتی بسیار گرانبها برای من بود که راز این هنرها را بشناسم و تجربیات گرانبهایی به دست آورم. در همین سالها بود که ضمن کشیدن طرح برای طرّاحان قلمزن روی نقره، با شگفتی متوجه نقشهای فلس بر روی سینیها، گلدانها و ساغرهای نقره شدم و سخت شیفتهٌ آنها شدم، تا آن جا که همهٌ فکر و کوششم این بود که روزی بتوانم این فلسها را در تابلوهای خود پیاده کنم. حالا بیش از ۲۵سال است که ضمن کار، این فلسها را زیرورو می‌کنم و با آنها چون کودکی به بازی نشسته‌ام، تا آن جا که امروز دیگر این فلسها ـ بدون آن که ادعای صاحب سبک بودن داشته باشم ـ چه در آثار رنگی و چه سیاه و سفید، بیانگر هویت هنری من و به قول اکثر منتقدان، «امضا» ی من است. البته مدتهای طولانی تابلوهای فیگوراتیو با فلس می‌ساختم، ولی امروزه از آنها به فلسهای آبستره رسیده‌ام، و با همین فلسهای آبستره است که در اعماق کائنات به دنبال حیات دیگری هستم.
انزجار از سرکوب دینی و بشردوستی و عدالت‌خواهی در همه جای آثار او به چشم می‌خورد. او یک بار در مورد آثارش گفته بود: <blockquote>«زندگی من در خاطرات گذشته نمی‌گذرد. به‌کهنگی عمرم هم اصلاً نمی‌اندیشم. همان‌طور که برای ادامه زندگی به غذا نیاز دارم، نقاشی کردن هم برای من نیاز زندگی ست. آنچه هم که روح مرا جوان و زنده نگه‌می‌دارد همین بازی با رنگ و خط و نقطه و فلس است که دور از واقعیتهای تلخ ملموس، دنیایی از فانتزی را مجسم می‌کند، شخصاً تابع لحظات زودگذر روز هستم. اکتشافات فضایی در ماورای کهکشان و حوادث زمینی طی روز همه برایم اثرگذار است، اگر هم ردپایی از گذشته‌های هنری دور در کارهایم به چشم می‌خورد، نتیجه مطالعات و بازسازی آثار گوناگون هنرهای باستانی ایران مثل مینیاتور، نقش برجسته، سرامیک، نقره‌سازی، منبت‌کاری، میناسازی و غیره است که محفوظات ذهنی مرا تشکیل می‌دهد».</blockquote>بهرام عالیوندی تسلط به تکنیک نقاشی غرب و شناخت عمیق هنر و فرهنگ شرق را در آثارش با هم درآمیخت و موفق به خلق سبکی گردید که در آن به زبان ویژه هنری خود اندیشه‌ها، تخیلات و آرمانهای والای انسانی‌اش را بازگو می‌کرد.


تحقیقات و کشفیات فضایی اخیر، به فلسهای رنگی، خطوط سیاه منحنی و نقطه‌پردازیها و آبرنگهای من، شور و زندگی دیگری بخشیده‌است.
او در کارهایش فرهنگ ایران را از مذاهب تا عرفان شعر تا حماسه‌سرایی را تجربه کرد و این زمینه‌ساز بیان و زبان هنری نقاشی او شد.<ref name=":0">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/5575/سالگرد-درگذشت-استاد-بهرام-عالیوندی-هنرمند-مقاومت-و-از-پیش-کسوتان-نقاشی-مدرن-ایران سالگرد درگذشت استاد بهرام عالیوندی، هنرمند مقاومت و از پیش‌کسوتان نقاشی مدرن ایران]</ref>


او به اسطوره‌شناسی علاقه داشت و این علاقه روی کار او اثر گذاشته بود. اسطوره‌های ایرانی و هندی و به طور عام اسطوره‌های شرقی مایه الهام آثار او بودند. تم اصلی نقاشی او جنگ بین نور و ظلمت و پیروزی نور بر ظلمت است. به همین خاطر منتقدان او را نقاشی نامیده‌اند که از تاریکی‌ها نور و امید می‌آفرید.
او به اسطوره‌شناسی علاقه داشت و این علاقه روی کار او اثر گذاشته بود. اسطوره‌های ایرانی و هندی و به طور عام اسطوره‌های شرقی مایه الهام آثار او بودند. تم اصلی نقاشی او جنگ بین نور و ظلمت و پیروزی نور بر ظلمت است. به همین خاطر منتقدان او را نقاشی نامیده‌اند که از تاریکی‌ها نور و امید می‌آفرید.
۱٬۰۴۴

ویرایش