غلامحسین ساعدی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۴۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
}}
}}


'''غلامحسین ساعدی''' با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) [[رمان]]<nowiki/>نویس، نمایش‌نامه‌نویس نامدار ایرانی بود که زبانی متفاوت از دیگران را برای نوشته‌های خود برگزیده بود. او پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بوده و تا پایان عمر پنجاه ساله‌اش آثار زیادی از خود به جا گذاشت.<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مرگ-در-آوارگی-۲۵-سال-از-مرگ-ساعدی-میگذرد/a-6257513 دویچه وله-مرگ در آوارگی ، ۲۵ سال از مرگ ساعدی می‌گذرد]</ref><ref>[http://www.parceh.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF%DB%8 نگاه اجمالی به زندگینامه غلامحسین ساعدی-سایت پرسه]</ref>
'''غلامحسین ساعدی''' با نام مستعار گوهرمراد (زاده ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ - درگذشته در ۲ آذر ۱۳۶۴) رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس نامدار ایرانی بود. وی نویسنده داستان معروف«گاو» است. فیلم سینمایی گاو از فیلم‌های موج نو سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و با بازی علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی و پرویز فنی‌زاده بر اساس همین داستان ساخته شده است.


غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصه‌های دیگر گذاشت. او با [[نهضت ملی شدن صنعت نفت]] فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیت‌ها منجر به دستگیری چند ماهه‌ی او بعد از [[کودتای ۲۸ مرداد]] شد. او یک‌بار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندان‌های [[ساواک]] زندانی و شکنجه شد.<ref>[http://msmorvarid.persianblog.ir/post/159 مروری بر زندگی غلامحسین‌ساعدی]</ref> ساعدی تا پایان عمر داستانها و نمایشنامه‌های زیادی نوشت که از جمله می‌توان به آثاری چون [[نمایشنامه گاو|گاو]]، [[عزاداران بیل]]، [[چوب به دست‌های ورزیل]] و [[اتللو در سرزمین عجایب]] اشاره کرد.<ref>[http://www.parceh.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF%DB%8 نگاه اجمالی به زندگینامه غلامحسین ساعدی]</ref>
غلامحسین ساعدی پزشک اعصاب و روان بود اما در زمینه نویسندگی بسیار پرکار بوده و تا پایان عمر پنجاه ساله‌اش آثار زیادی از خود به جا گذاشت.<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مرگ-در-آوارگی-۲۵-سال-از-مرگ-ساعدی-میگذرد/a-6257513 دویچه وله-مرگ در آوارگی ، ۲۵ سال از مرگ ساعدی می‌گذرد]</ref><ref>[http://www.parceh.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF%DB%8 نگاه اجمالی به زندگینامه غلامحسین ساعدی-سایت پرسه]</ref>
 
 
 
غلامحسین ساعدی فعالیت ادبی خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و سپس پا به عرصه‌های دیگر گذاشت. او با [[نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران|نهضت ملی شدن صنعت نفت]] فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. این فعالیت‌ها منجر به دستگیری چند ماهه‌ی او بعد از کودتای ۲۸ مرداد شد. او یک‌بار دیگر در سال ۱۳۵۳ دستگیر و به مدت یک سال در زندان‌های [[ساواک]] زندانی و شکنجه شد.<ref>[http://msmorvarid.persianblog.ir/post/159 مروری بر زندگی غلامحسین‌ساعدی]</ref>  
 
غلامحسین ساعدی پس از انقلاب با سرکوب هنرمندان و دگراندیشان از ایران خارج شد و مواضع تندی نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ کرد.
 
او در یکی از مقالات خود نوشت:
 
«شرف کفتار بر رژیم خمینی در این است که او به مرده خواری قناعت می‌کند، ولی این یک، نه تنها به تناول زنده‌ها و مرده‌ها مشغول است که نفس زندگی را می‌خواهد نابود کند، شرف و حیثیت و فرهنگ انسانی را می‌خواهد به خاک بسپارد»
 
غلامحسین ساعدی همچنین به همه هنرمندانی که حاضر به همکاری با این رژیم شدند حمله کرد. وی همچنین از شورای ملی مقاومت حمایت کرد و درکنار آن‌ها قرار گرفت.
 
غلامحسین ساعدی تا پایان عمر داستانها و نمایشنامه‌های زیادی نوشت که از جمله می‌توان به آثاری چون گاو، عزاداران بیل، چوب به دست‌های ورزیل اشاره کرد. وی پس از انقلاب مقالات و آثار زیادی در اعتراض به سرکوب و اختناق در ایران نوشت که از جمله‌ی آنها «اتللو در سرزمین عجایب» است.<ref>[http://www.parceh.com/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AF%DB%8 نگاه اجمالی به زندگینامه غلامحسین ساعدی]</ref>  


== تولد و جوانی ==
== تولد و جوانی ==
خط ۶۷: خط ۸۱:
«آن‌چه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازه‌ی نیم‌جانی بیش نبود. آن مرد با آن خلاقیت جوشانش پس از شکنجه‌های جسمی و بیشتر روحی زندان اوین، دیگر مطلقا زندگی نکرد. آهسته آهسته در خود تپید و تپید تا مرد. وقتی درختی را در حال بالندگی اره می‌کنید، با این کار در نیروی بالندگی او دست نبرده‌اید، بلکه خیلی ساده او را کشته‌اید. ساعدی مسائل را درک می‌کرد و می‌کوشید عکس‌العمل نشان بدهد. اما دیگر نمی‌توانست. او را اره کرده بودند.»<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مرگ-در-آوارگی-۲۵-سال-از-مرگ-ساعدی-میگذرد/a-6257513 دویچه وله-مرگ در آوارگی - ۲۵ سال از مرگ ساعدی می‌گذرد]</ref>
«آن‌چه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازه‌ی نیم‌جانی بیش نبود. آن مرد با آن خلاقیت جوشانش پس از شکنجه‌های جسمی و بیشتر روحی زندان اوین، دیگر مطلقا زندگی نکرد. آهسته آهسته در خود تپید و تپید تا مرد. وقتی درختی را در حال بالندگی اره می‌کنید، با این کار در نیروی بالندگی او دست نبرده‌اید، بلکه خیلی ساده او را کشته‌اید. ساعدی مسائل را درک می‌کرد و می‌کوشید عکس‌العمل نشان بدهد. اما دیگر نمی‌توانست. او را اره کرده بودند.»<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مرگ-در-آوارگی-۲۵-سال-از-مرگ-ساعدی-میگذرد/a-6257513 دویچه وله-مرگ در آوارگی - ۲۵ سال از مرگ ساعدی می‌گذرد]</ref>


== غلامحسین ساعدی پس [[انقلاب ضد سلطنتی]] ==
== غلامحسین ساعدی پس انقلاب ضد سلطنتی ==
غلامحسین ساعدی، پس از انقلاب ضدسلطنتی به مخالفت با جو اختناقی که در حال شکل‌گیری در ایران بود پرداخت. او در نیمه فرودین ۱۳۵۸ در مقاله‌ای با عنوان «بعد از انقلاب، ارعاب؟» نوشت:
غلامحسین ساعدی، پس از انقلاب ضدسلطنتی به مخالفت با جو اختناقی که در حال شکل‌گیری در ایران بود پرداخت. او در نیمه فرودین ۱۳۵۸ در مقاله‌ای با عنوان «بعد از انقلاب، ارعاب؟» نوشت:
<blockquote>«آن‌چه را که خلق‌های ستم کشیده‌ی ایران تصور نمی‌کردند به این زودی دچارش خواهند شد، فضای ترس و ارعاب و تهدیدی است که سال‌های سال، به هزاران شکل و رنگ، زیر تسلط ایادی و جلادان شاه، آزموده بودند… دستگاه قدرت امروزی نیز از همان وسایل و لوازمی که دستگاه استبدادی بدان متوسل می‌شد، یاری می‌گیرد… آن‌هایی که جان برکف، با شجاعت کامل، درمقابل هیچ نوع تهدیدی مرعوب نمی‌شدند و تیره‌ترین سیاه‌چال‌ها را به سرخم کردن و پوزه بر خاک مالیدن درمقابل قدرت ترجیح می‌دادند و هر خطری را به جان می‌خریدند… دیگر در مقابلِ هیچ ارعابی جاخالی نخواهندکرد و این داستانی است نه تازه… دستگاهی که به ارعاب متوسل شود، خود مرعوب‌تر از همه است؛ یادتان نرود».<ref>[https://www.hambastegimeli.com/صفحات-ویژه/طبله-عطار/72095-از-بهار-آزادی-تا-آخرین به نقل از سایت هم بستگی ملی-بعداز انقلاب، ارعاب؟]</ref></blockquote>او پس از تصویب قانون مطبوعات در جمهوری اسلامی در روز ۱۵ مرداد ۱۳۵۸، در اعتراض به آن، در مقاله‌ای با عنوان «شاه هم نتوانست» نوشت:<blockquote>قدرت حاکم فعلی، با به بندکشیدن مطبوعات بی‌طرف و مترقی، ماهیت اصلی خود را، با وقاحت کامل، نشان داد؛ نشان داد دولتی که خود را دولت انقلاب می‌نامد، چه فاشیست و ضدانسانی است و چگونه برای تسلط اختناق، دسیسه‌ها می‌چیند…» </blockquote>[[پرونده:غلامحسین ساعدی و احمد شاملو.jpg|بندانگشتی|
<blockquote>«آن‌چه را که خلق‌های ستم کشیده‌ی ایران تصور نمی‌کردند به این زودی دچارش خواهند شد، فضای ترس و ارعاب و تهدیدی است که سال‌های سال، به هزاران شکل و رنگ، زیر تسلط ایادی و جلادان شاه، آزموده بودند… دستگاه قدرت امروزی نیز از همان وسایل و لوازمی که دستگاه استبدادی بدان متوسل می‌شد، یاری می‌گیرد… آن‌هایی که جان برکف، با شجاعت کامل، درمقابل هیچ نوع تهدیدی مرعوب نمی‌شدند و تیره‌ترین سیاه‌چال‌ها را به سرخم کردن و پوزه بر خاک مالیدن درمقابل قدرت ترجیح می‌دادند و هر خطری را به جان می‌خریدند… دیگر در مقابلِ هیچ ارعابی جاخالی نخواهندکرد و این داستانی است نه تازه… دستگاهی که به ارعاب متوسل شود، خود مرعوب‌تر از همه است؛ یادتان نرود».<ref>[https://www.hambastegimeli.com/صفحات-ویژه/طبله-عطار/72095-از-بهار-آزادی-تا-آخرین به نقل از سایت هم بستگی ملی-بعداز انقلاب، ارعاب؟]</ref></blockquote>او پس از تصویب قانون مطبوعات در جمهوری اسلامی در روز ۱۵ مرداد ۱۳۵۸، در اعتراض به آن، در مقاله‌ای با عنوان «شاه هم نتوانست» نوشت:<blockquote>قدرت حاکم فعلی، با به بندکشیدن مطبوعات بی‌طرف و مترقی، ماهیت اصلی خود را، با وقاحت کامل، نشان داد؛ نشان داد دولتی که خود را دولت انقلاب می‌نامد، چه فاشیست و ضدانسانی است و چگونه برای تسلط اختناق، دسیسه‌ها می‌چیند…» </blockquote>[[پرونده:غلامحسین ساعدی و احمد شاملو.jpg|بندانگشتی|