کاربر:Safa/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
این لنین بود که این اصطلاح را ابداع کرد و اصول یک حزب سیاسی با انضباط و انقلابی را تکامل بخشید.
این لنین بود که این اصطلاح را ابداع کرد و اصول یک حزب سیاسی با انضباط و انقلابی را تکامل بخشید.


مقولۀ سانترالیسم دموکراتیک، از سه جنبۀ مرتبط با یک­دیگر تشکیل می شود: تعریف عضویت، دموکراسی درون حزبی (یا مشارکتی) و وحدت در عمل.
سانترالیسم دموکراتیک
 
سانترالیسم دموکراتیک از نظر لغوی این عبارت مرکب از دو کلمه سانترالیسم به معنای مرکزیت و دموکراتیک صفت از واژه دموکراسی می‌باشد و از این جهت گاه آن را مرکزیت دموکراتیک هم ترجمه کرده‌اند. اصل سانترالیسم دموکراتیک مناسبات میان رهبری و اعضا حزب، میان ارگان‌های فرماندهی و سلسله مراتب، میان اعضا حزب و حزب را تعریف می کند. مفهوم آن در چند کلمه عبارتست از انتخابی بودن تمام ارگان‌های حزبی، وظیفه ارگان‌های رهبری در مورد گزارش دادن مرتب، انضباط دقیق حزبی، تبعیت اقلیت از اکثریت و اجرای تصمیمات سازمان‌های بالاتر. دموکراسی و مرکزیت دو جنبه یک اصل واحد را در حیات داخل حزبی تشکیل می‌دهند و اجرای دقیق آن شرط ضروری زندگی داخلی احزاب انقلابی است. در بعضی از احزاب غیر انقلابی نیز در این‌باره سخن گفته می‌شود ولی نه در سازمان‌های بورژوایی و نه در احزاب فرمایشی و دستوری عملا و واقعا این اصل اساسی مراعات نمی‌گردد، نه انضباط و مرکزیتی در کار است و نه بیان آزاد عقاید و دمکراسی و انتخاب واقعی ارگان‌های رهبری.
 
سانترالیسم یعنی:
 
۱.برنامه و اساسنامه واحدحزبی.
 
۲.حزب دارای یک ارگان عالی رهبری است که کنگره حزبی و در فاصله میان دو کنگره کمیته مرکزی آن را تشکیل می‌دهد.
 
۳. کلیه ارگان‌های حزبی تابع مرکزیت هستند. ارگان‌های پایین تابع ارگان‌های مافوق و اقلیت تابع اکثریت است.
 
۴. درحزب انضباط آگاهانه و محکمی حاکم است که برای کلیه اعضا از بالا تا پایین بدون استثنا لازم الاجرا است.
 
دموکراسی یعنی:
 
۱. تمام ارگان‌های رهبری حزب از بالا تا پایین انتخابی است.
 
۲. هر ارگان رهبری موظف است در برابر ارگانی که او را انتخاب کرده گزارش دهد.
 
۳. طرح و بحث مسایل سیاسی و تشکیلاتی در مجامع حزبی و طبق مقررات حزبی از حقوق لاینفک اعضا حزب است. ارگان‌های حزبی موظف هستند به نظرات اعضاء توجه کنند و تجارب آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهند و از آن استفاده کنند.
 
تعریف جنبه های مختلف سانترالیسم دموکراتیک
 
مقولۀ سانترالیسم دموکراتیک، از سه جنبه ی مرتبط با یک­دیگر تشکیل می شود: تعریف عضویت، دموکراسی درون حزبی (یا مشارکتی) و وحدت در عمل.


تعریف عضویت:
تعریف عضویت:
خط ۳۲: خط ۵۶:
دموکراسی بیش از حد در عمل، به سردرگمی و بی­ نظمی و اغلب شکست می انجامد؛ سانترالیسم بیش از حد نیز از سوی دیگر به بوروکراسی، تصمیمات نادرست و فقدان تعهد اعضا منجر می شود.
دموکراسی بیش از حد در عمل، به سردرگمی و بی­ نظمی و اغلب شکست می انجامد؛ سانترالیسم بیش از حد نیز از سوی دیگر به بوروکراسی، تصمیمات نادرست و فقدان تعهد اعضا منجر می شود.


سانترالیسم دموکراتیک
بدین ترتیب سانترالیسم و دموکراسی دو روی یک سکه هستند، دموکراسی بدون مرکزیت به یک لیبرالیسم و هرج و مرج و آشفتگی سازمانی و آشفتگی در وحدت اراده و عمل تبدیل می شود و سانترالیسم بدون دموکراسی به اعمال روش های فردی و استبداد رای و بریدن از توده های حزبی منتهی می شود. اگر اصل سانترالیسم دموکراتیک بدون خدشه رعایت گردد، دموکراسی درون حزبی به برپایی سانترالیسم محکم و سالم کمک می کند و سانترالیسم نیز به دموکراسی مورد نیاز یاری می رساند.با این تعاریف اهمیت اصل سانترالیسم نه فقط از نظر تشکیلاتی بلکه از نظر سیاسی نیز برای تعیین سیاست و استراتژی و تاکتیک صحیح درمبارزه برون حزبی روشن می شود، واضح است که بنا به شرایط و اوضاع ممکن است یکی از دو جهت این اصل تقویت یابد.
 
سانترالیسم دموکراتیک از نظر لغوی این عبارت مرکب از دو کلمه سانترالیسم به معنای مرکزیت و دموکراتیک صفت از واژه دموکراسی می‌باشد و از این جهت گاه آن را مرکزیت دموکراتیک هم ترجمه کرده‌اند. اصل سانترالیسم دموکراتیک مناسبات میان رهبری و اعضا حزب، میان ارگان‌های مافوق و مادون، میان اعضا حزب و حزب را در مجموع خود منعکس می‌سازد. مفهوم آن در چند کلمه عبارتست از انتخابی بودن تمام ارگان‌های حزبی، وظیفه ارگان‌های رهبری در مورد گزارش دادن مرتب، انضباط دقیق حزبی، تبعیت اقلیت از اکثریت و اجرای تصمیمات سازمان‌های بالاتر. دموکراسی و مرکزیت دو جنبه یک اصل واحد را در حیات داخل حزبی تشکیل می‌دهند و اجرای دقیق آن شرط ضروری زندگی داخلی احزاب انقلابی است. در بعضی از احزاب غیر انقلابی نیز در این‌باره سخن گفته می‌شود ولی نه در سازمان‌های بورژوایی و نه در احزاب فرمایشی و دستوری عملا و واقعا این اصل اساسی مراعات نمی‌گردد، نه انضباط و مرکزیتی در کار است و نه بیان آزاد عقاید و دمکراسی و انتخاب واقعی ارگان‌های رهبری.
 
سانترالیسم یعنی:
 
۱.حزب برنامه و اساسنامه واحدی دارد.
 
۲.حزب دارای یک ارگان عالی رهبری است که کنگره حزبی و در فاصله میان دو کنگره کمیته مرکزی آن را تشکیل می‌دهد.
 
۳. کلیه ارگان‌های حزبی تابع مرکز هستند. ارگان‌های پایین تابع ارگان‌های مافوق و اقلیت تابع اکثریت است.
 
۴. درحزب انضباط آگاهانه و محکمی حاکم است که برای کلیه اعضا از بالا تا پایین بدون استثنا یکسان است.
 
دموکراسی یعنی:
 
۱. تمام ارگان‌های رهبری حزب از صدر تا ذیل انتخابی است.
 
۲. هر ارگان رهبری موظف است در برابر ارگانی که او را انتخاب کرده گزارش دهد.
 
۳. طرح و بحث مسایل سیاسی و تشکیلاتی در مجامع حزبی و طبق مقررات حزبی از حقوق لاینفک اعضا حزب است. ارگان‌های حزبی موظفند به نظریات توده‌های حزبی توجه کنند و تجارت آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهند و از آن بهره گیرند.
 
بدین ترتیب سانترالیسم و دموکراسی دو روی یک مدال هستند یکی بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد، دموکراسی بدون مرکزیت به یک لیبرالیسم و هرج و مرج و آشفتگی سازمانی و اضمحلال وحدت اراده و عمل بدل می شود و سانترالیسم بدون دموکراسی به اعمال روش های فرماندهی و تحجر و بریدن از توده های حزبی منتهی می شود. اگر اصل سانترالیسم دموکراتیک بدون خدشه رعایت گردد، دموکراسی درون حزبی به سانترالیسم محکم و سالم کمک می کند و سانترالیسم درون حزبی نیز به دموکراسی لازم یاری می رساند.از آن چه گفته شد اهمیت اصل سانترالیسم نه تنها از نظر تشکیلاتی بلکه از نظر سیاسی نیز برای تعیین سیاست صحیج و استراتژیک و تاکتیک درست درمبارزه برون حزبی روشن می شود، واضح است که بنا به شرایط و اوضاع ممکن است یکی از دو جهت این اصل تقویت یابد.


مثلاٌ درشرایط کار مخفی هنگامی که دشمن با تمام وسایل و نیرو علیه حزب برخاسته و سازمانهای آن درمعرض ضربات شدید قرار می دهد دموکراسی حزبی ناچار محدود می شود، تشکیل کنگره ها و کنفرانس ها غیر منظم می شود، انتخاب ارگان های رهبری اکثراٌ جای خود را به انتصاب افراد می دهد.  
مثلاٌ درشرایط کار مخفی هنگامی که دشمن با تمام وسایل و نیرو علیه حزب برخاسته و سازمانهای آن درمعرض ضربات شدید قرار می دهد دموکراسی حزبی ناچار محدود می شود، تشکیل کنگره ها و کنفرانس ها غیر منظم می شود، انتخاب ارگان های رهبری اکثراٌ جای خود را به انتصاب افراد می دهد.  
۸٬۸۴۰

ویرایش