کاربر:Abbas/صفحه تمرین2: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی از طرف حزب دموکرات کردستان ایران نماینده کردهای مقیم مرکز بود. او طبق گفته خودش در همان اوایل روی کار آمدن جمهوری اسلامی سه بار به خمینی دیدار کرده است. خودش در این باره می‌گوید:<blockquote>«قبل از آن سه بار با آقای خمینی در قم ملاقات کرده بودم. دوبار با هیات حزبی رفتیم. آقای دکتر قاسملو هم تشریف داشتند. ما یک روز قبل از رفراندم «جمهوری اسلامی آری یا نه» رفته بودیم. اساسنامه حزب دمکرات را به خمینی دادیم و گفتیم مطالعه کنید و اگر نظری دارید بفرمایید تا در آن گنجانده شود. یعنی تا این حد حسن نیت نشان دادیم اما او تن به هیچ چیز نداد. بار دوم به خاطر جنگ نقده رفتیم تا بگوییم «جنگ را عوامل ساواک، شاه پرست و یک عده از خوانین منطقه به همراه آقایان ظهیرنژاد و حسنی برپا کردند، وگرنه ما خیال جنگ به هیچ وجه نداشتیم.» بار سوم هم به همراه دهقانانی که قبلا در تقسیم اراضی یک مقدار زمین به آنها رسیده بود به نزد آقای خمینی رفتم. خوانین چند منطقه می‌خواستند زمینها را از دست دهقانان در بیاورند. من آن زمان مسئول جمعیت کُردهای مقیم مرکز بودم. پیشنهاد دهنده تاسیس این جمعیت هم خودم بودم که بعد دوستان مرا به عنوان اولین مسئول انتخاب کردند. خمینی گفت «دامادم را می‌فرستم. ما نمی‌گذاریم خونخوارها این کارها را بکنند.» البته بعد معلوم شد خونخوار خودش است.» <ref name=":3" /> </blockquote>در زمان فتوای جهاد خمینی در تابستان ۱۳۵۸ بر علیه کردها عده‌ای قصد داشتند در تهران جلیل گادانی را با چاقو ترور کنند که با اطلاع دوستان مخفیانه به پاوه رفت. او که خود شاهد وقایع روزهای ۲۰ تا ۲۸ مرداد ۵۸ و حمله چماقداران طرفداز جمهوری اسلامی و خمینی به دفاتر احزاب و گروه‌های مختلف از جمله مجاهدین و فدائیان و حزب توده بوده در بازگشت به مهاباد در میتینگی در ساختمان سازمان جوانان مهاباد که به مناسبت سی و چهارمین سالگرد تاسیس حزب دمکرات برگزار شد با توجه به وقایع تهران سخنرانی کرد و گفت: «به عنوان یک وظیفه تاکید می‌کنم حزب دمکرات کردستان با سوابق درخشانی که دارد به عنوان یک حزب مسئول باید تا حد امکان مردم را مسلح کند. چون حرکت‌هایی که من از این پاسدارها و مامورین جمهوری اسلامی چند روز قبل در تهران دیدم خیلی بدتر از آنی است که شاه در وقت خود می‌گفت "ارتجاع سیاه"، اینها به هر جایی که دموکراسی بخواهد در آن شکوفا بشود، حمله می‌کنند. این‌ها با هر نوع دمکراسی در تضاد هستند.»<ref name=":3" />
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی از طرف حزب دموکرات کردستان ایران نماینده کردهای مقیم مرکز بود. او طبق گفته خودش در همان اوایل روی کار آمدن جمهوری اسلامی سه بار به خمینی دیدار کرده است. خودش در این باره می‌گوید:<blockquote>«قبل از آن سه بار با آقای خمینی در قم ملاقات کرده بودم. دوبار با هیات حزبی رفتیم. آقای دکتر قاسملو هم تشریف داشتند. ما یک روز قبل از رفراندم «جمهوری اسلامی آری یا نه» رفته بودیم. اساسنامه حزب دمکرات را به خمینی دادیم و گفتیم مطالعه کنید و اگر نظری دارید بفرمایید تا در آن گنجانده شود. یعنی تا این حد حسن نیت نشان دادیم اما او تن به هیچ چیز نداد. بار دوم به خاطر جنگ نقده رفتیم تا بگوییم «جنگ را عوامل ساواک، شاه پرست و یک عده از خوانین منطقه به همراه آقایان ظهیرنژاد و حسنی برپا کردند، وگرنه ما خیال جنگ به هیچ وجه نداشتیم.» بار سوم هم به همراه دهقانانی که قبلا در تقسیم اراضی یک مقدار زمین به آنها رسیده بود به نزد آقای خمینی رفتم. خوانین چند منطقه می‌خواستند زمینها را از دست دهقانان در بیاورند. من آن زمان مسئول جمعیت کُردهای مقیم مرکز بودم. پیشنهاد دهنده تاسیس این جمعیت هم خودم بودم که بعد دوستان مرا به عنوان اولین مسئول انتخاب کردند. خمینی گفت «دامادم را می‌فرستم. ما نمی‌گذاریم خونخوارها این کارها را بکنند.» البته بعد معلوم شد خونخوار خودش است.» <ref name=":3" /> </blockquote>در زمان فتوای جهاد خمینی در تابستان ۱۳۵۸ بر علیه کردها عده‌ای قصد داشتند در تهران جلیل گادانی را با چاقو ترور کنند که با اطلاع دوستان مخفیانه به پاوه رفت. او که خود شاهد وقایع روزهای ۲۰ تا ۲۸ مرداد ۵۸ و حمله چماقداران طرفداز جمهوری اسلامی و خمینی به دفاتر احزاب و گروه‌های مختلف از جمله مجاهدین و فدائیان و حزب توده بوده در بازگشت به مهاباد در میتینگی در ساختمان سازمان جوانان مهاباد که به مناسبت سی و چهارمین سالگرد تاسیس حزب دمکرات برگزار شد با توجه به وقایع تهران سخنرانی کرد و گفت: «به عنوان یک وظیفه تاکید می‌کنم حزب دمکرات کردستان با سوابق درخشانی که دارد به عنوان یک حزب مسئول باید تا حد امکان مردم را مسلح کند. چون حرکت‌هایی که من از این پاسدارها و مامورین جمهوری اسلامی چند روز قبل در تهران دیدم خیلی بدتر از آنی است که شاه در وقت خود می‌گفت "ارتجاع سیاه"، اینها به هر جایی که دموکراسی بخواهد در آن شکوفا بشود، حمله می‌کنند. این‌ها با هر نوع دمکراسی در تضاد هستند.»<ref name=":3" />


پس از وقایع پاوه و فتوای جهاد خمینی برعلیه کردها  
پس از وقایع پاوه و فتوای جهاد خمینی برعلیه کردها در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ جلیل گادانی به کردستان رفت و پس از اعلام مقاومت از طرف حزب دموکرات کردستان ایران و گروه‌های کردی دیگر به عنوان یکی از مسئولان حزب دموکرات کردستان در مقاومت علیه جمهوری اسلامی شرکت داشت.<ref name=":3" />
 
در سال‌های بعد حزب دموکرات کردستان به عضویت شورای ملی مقاومت ایران در‌آمد و جلیل گادانی مدتی نماینده حزب دموکرات در شورای ملی مقاومت بود و اسناد و التزامات شورا را از طرف حزب امضا می‌کرد.<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%DA%AF%D8%B2%D9%8A%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7/81229-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%DA%A9-%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D9%86- درگذشت کاک جلیل گادانی از مبارزان دیرین و رهبران سیاسی کردستان ایران - سایت همبستگی ملی]</ref>
 
کاک  جلیل و شماری از همرزمانش در سال ۱۳۶۶ از حزب دموکرات بیرون آمدند و حزب دموکرات کردستان ایران رهبری انقلابی را در سال ۱۳۶۷ تأسیس کردند. حزب دموکرات کردستان ایران رهبری انقلابی در سال ۱۳۷۵ به فعالیت‌های خود خاتمه داد و کاک جلیل به حزب دموکرات کردستان ایران بازگشت و بعد از انشعاب در حزب عضو حزب دموکرات کردستان شد.<ref name=":0" /> 


== سوء قصد توسط جمهوری اسلامی ==
== سوء قصد توسط جمهوری اسلامی ==
جلیل گادانی طبق گفته خودش و در مصاحبه‌ای که با رادیو زمانه انجام داد سه بار توسط عوامل جمهوری اسلامی مورد سوء قصد قرار گرفته که از هر سه آنها جان به در برده است.
=== ترور اول ===
در سال ۱۳۷۳ همسر یکی از پیشمرگه‌های حزب دموکرات کردستان ایران رهبری انقلابی که جلیل گادانی دبیر کل آن بود برای دیدار اقوامش به طور قاچاق از کردستان عراق به کردستان ایران می‌رود. وزارت اطلاعات ایران او را دستگیر کرده و تحت فشار وادار به همکاری می‌کند. پس از بازگشت این زن همسر خود را نیز با خود همراه کرده و پیشمرگه مزبور در اقلیم کردستان با ماموران اطلاعاتی ایران ارتباط برقرار می‌کند. در ملاقات دوم ماموران یک بمب ۲۳ کیلویی به او می‌دهند که در نزدیکی محل نشست رهبری حزب منفجر کند. او این بمب را داخل یک تشک به منزلش که با محل نشست سران حزب ۵۰ متر فاصله داشته منتقل می‌کند. پیشمرگه مزبور در دیدار با یکی از آشنایان که از اعضای مخفی حزب بوده به او اعتماد می‌کند و ماجرای بمب را برای او تعریف می‌کند که این عضو حزب نیز آنرا به رهبری حزب گزارش می‌کند. مسئولان امنیتی حزب فرد مزبور را دستگیر می‌کنند و او اعتراف می‌کند و توظئه سوءقصد به جان کاک جلیل گادانی و اعضای رهبری حزب خنثی می‌شود و فرد مزبور نیز در دادگاه حزب به اعدام محکوم شده و اعدام می‌شود.<ref name=":3" />
=== ترور دوم ===
جلیل گادانی ماجرای ترور دوم را اینطور بیان می‌کند:<blockquote>«حدود شش ماه یا یک سال بعد از ماجرای ترور اول یک آقایی به اسم حسین از کردستان عراق پیش من آمد. اهل دور و اطراف رانیه بود. ما آن زمان در مناطق روستایی در جنگل زندگی می‌کردیم. او اهل یکی از روستاهای اطراف دفتر سیاسی حزب بود. حسین به من گفت «برای کار خودم به ایران رفته بودم. در آنجا مرا به اطلاعات بردند. دهنم را شیرین کردند و به من چایی دادند. گفتند دشمنان ما در آنجا هستند. شما می‌توانید به آنها دسترسی داشته باشید. می‌توانید بروید یکی از آنها را ترور کنید، گفتم برای من خیلی سخت است. نه اسلحه دارم نه امکاناتی. گفتند ما این‌ها را برایت فراهم می‌کنیم و در همان کردستان عراق به شما تحویل می‌دهیم. گفتم اجازه بدهید اول فکر کنم اگر توان انجامش را داشتم با شما تماس می‌گیرم. گفتند در درجه اول جلیل گادانی و اگر نشد یک پیشمرگه و یک کادر حزب را ترور کنید ما به شما ۱۶ میلیون جایزه می‌دهیم. من سه چهار روز هست که برگشته‌ام. تا عمر دارم دیگر به ایران نمی‌روم. اینها اصلا آدم نیستند وقتی بدون اینکه چیزی در میان باشد یکی مثل من را مامور ترور شما و دیگری و بقیه می‌کنند خب این نه اسلام است و نه مسلمانی. فقط آمدم بگویم که مراقب خودتان باشید. برایتان برنامه دارند.»<ref name=":3" /></blockquote>
=== ترور سوم ===


== مرگ ==
== مرگ ==
سرانجام جلیل گادانی در روز پنج‌شنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ در سلیمانیه عراق بر اثر ابتلا به بیماری کرونا در سن ۸۶ سالگی درگذشت. دبیرخانە حزب دمکرات کوردستان (حدک) طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد کە جلیل گادانی، سیاستمدار و از رهبران سابق این حزب بر اثر ابتلا بە ویروس کرونا در سن ٨٦ سالگی چشم از جهان فرو بست.در اطلاعیە دبیرخانە حزب دمکرات کوردستان آمدە است: <blockquote>«امروز پنج‌شنبە، ١٦ مرداد ٩٩، جلیل گادانی، سیاستمدار و مبارز دیرین حزب دمکرات کوردستان و جنبش سیاسی کورد، پس از هفت دهە مبارزە سیاسی در راه آزادی ملتش، درگذشت.»<ref name=":2" /></blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۲٬۳۳۶

ویرایش