مادران آبان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۸: خط ۴۸:


=== بیانیه‌ی ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ===
=== بیانیه‌ی ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ ===
[[پرونده:نقاشی نمادین از مادران آبان.jpeg|جایگزین=نقاشی نمادین از مادران آبان|بندانگشتی|نقاشی نمادین از مادران آبان]]
ما زنانی هستیم که شاهد خاکسپاری فرزندان به خاک و خون کشیده‌مان بوده‌ایم.  
ما زنانی هستیم که شاهد خاکسپاری فرزندان به خاک و خون کشیده‌مان بوده‌ایم.  



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۷

مادران دادخواه قیام آبان ۱۳۹۸
مادران داغدار آبان ۹۸.jpg
تاریخاز آبان ماه ۱۳۹۸
مکانشهرهای ایران
علت‌هاجنایت علیه بشریت
هدف‌هامحاکمه عاملان جنایت در دادگاههای بین‌المللی
روش‌هاتظاهرات و دادخواهی
طرف‌های درگیری مدنی
مردم ایران
حکومت جمهوری اسلامی ایران (نیروهای امنیتی - نیروی ضد شورش - سپاه- بسیج - نیروی انتظامی)
تلفات
کشته(ها)بیش از ۱۵۰۰ نفر
زخمی‌هانامعلوم
بازداشت‌شدهدهها هزار نفر

مادران آبان م اصطلاحی است که در ادبیات سیاسی ایران به جمعی از مادران شهدای قیام آبان ۹۸ اطلاق می‌شود. آن‌ها کسانی هستند که پس از شهادت فرزندانشان اقدام به دادخواهی و اعتراض کردند.

تاریخچه‌ی تشکل مادران

مادر پویا بختیاری در مصاحبه با یکی از شبکه‌های اجتماعی می‌گوید:

«ما مادران داغ‌دار با این درد مشترک، درک بهتری از هم‌دیگر داریم. ما مثل یک انجمن هستیم؛ یک گروه مشترک که در دادخواهی هم‌صداییم. دادخواهی صدای تظلم‌خواهی است؛ همان واقعه‌ای که سال‌ها ادامه پیدا کرده است. این درک مشترک به مادران داغ‌دار تحمیل شده است. ما خواستار محاکمه عادلانه مسببان این داغ هستیم. به بیمارستان لقمان آمده‌ایم تا به مادر بهنام محجوبی بگوییم ما هم این درد را مثل او کشیده‌ایم، از جنس او هستیم و می‌دانیم چه داغی تحمل می‌کند. وقتی پسرم را کشتند، مادران داغدار دیگر برای هم‌دردی نزد من آمدند. آن روز متوجه اهمیت این حضور نشدم. شاید مادر بهنام هم امروز متوجه نشود. اما حالا می‌دانم که این هم‌دردی و هم‌صدایی چه‌قدر موثر بود. حس کردم اگر دیگران با درد مشترک بر من تاثیر گذاشتند، من هم می‌توانم برای مادر بهنام موثر باشم.»

مادر مصطفی کریم بیگی می‌گوید:

«درد مشترک آدم‌ها را به هم نزدیک می‌کند و به آن‌ها قدرت می‌دهد. تاثیر دیگر آن، پیش‌برد دادخواهی است. الان هم شاید همه مادران داغ‌دار فریاد نزنند و گروهی ساکت باشند اما سکوت آن‌ها به معنای دادخواه نبودن‌شان نیست. دادخواهی برای ما در کنار محاکمه عاملان و آمران مسببان این داغ‌ها، ایستادگی علیه فراموشی است؛ تلاشی برای جلوگیری از تکرار این فاجعه. نقطه عطف دادخواهی همین است که می‌خواهیم مادران دیگر مثل ما عزادار نشوند؛ چه مادرانی که فرزندان‌شان را با اسلحه کشتند، چه با دار، چه در خیابان و چه در زندان؛ مثل مادر بهنام. وقتی من را زندانی کردند، گفتم اعدامم هم بکنید، من دادخواه خون پسرم هستم. هیچ‌کس هم نمی‌تواند به من و ما بگوید ساکت شویم. پرچم دادخواهی از دهه ۶۰توسط مادران خاوران افراشته شد و هنوز هم مادران پرچم‌دار دادخواهی هستند.»

بیانیه مادران دادخواه

بیانیه‌ی ۴ دی ۱۳۹۸

مادران آبان
مادران آبان

ما خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط خانواده‌های داغدار و پایان دادن به اذیت و آزار آن‌ها هستیم!

در دوم دیماه،‌ خانم ناهید شیربیشه و آقای منوچهر بختیاری؛ مادر و پدر زنده یاد پویا بختیاری و تعدادی دیگر از اعضای این خانواده را در کرج بازداشت کردند. سپس در نیمه شب به منزل خانم شهناز اکملی رفتند و ایشان و دخترشان را مورد ارعاب شدید قرار دادند. هم چنین آرمیتا ابراهیمی خواهر جان باخته آرشام ابراهیمی را به‌ اطلاعات اصفهان احضار کردند. سوم دی ماه نیز محمد شهبازی برادر جان باخته آمنه شهبازی را به پلیس امنیت احضار کردند.

خشونت و آزار خانواده‌های داغدار و دادخواه، شیوه همیشگی مسئولان جنایت کار حکومت اسلامی ایران در طول چهل سال گذشته بوده است. آن‌ها با وقاحت و بی‌شرمی تمام به جای پاسخ‌گویی بر چرایی و چگونگی کشتار عزیزان مان،‌ تا می‌توانند به مردم ایران و جهان دروغ می‌گویند و خانواده‌ها را نیز زیر شدیدترین فشارها و اذیت و آزارها قرار می دهند.

حکومت گمان می‌کند که با این جنایت‌ها و خشونت‌های افسار گسیخته می‌تواند مردم جان به لب رسیده را خاموش سازد، به ویژه در این شرایط که خشم مردم از حکومت به حد نهایت رسیده است و حکومت نیز این را به خوبی می‌داند، اما اگر دیگر دیکتاتورهای پیشین توانستند صدای مردم جان به لب رسیده از بی‌عدالتی و تبعیض را خاموش سازند، حکومت اسلامی که هیچ نقطه‌ی روشنی در کارنامه‌ی ننگین سراسر فساد و حق کشی ندارد، نیز می‌تواند.

ما به حکومت هشدار می‌دهیم؛ اکنون دیگر دهه شصت نیست که خانواده‌های زخم خورده تنها باشند و یار و پشتیبانی نداشته باشند، حال فریاد دادخواهی خانواده‌های آسیب دیده به گوش تمام مردم ایران و جهان می‌رسد و اگر هم چنان به سرکوب و خشونت و بازداشت ها ادامه دهند، ممکن است بتوانند تعدادی دیگر را نیز بازداشت و شکنجه کرده و حتی بکشند، ولی گور خود را نیز خواهند کند، زیرا مردم تحمل شان به نقطه‌ی جوش رسیده است و دیگر سکوت نخواهند کرد.

ما مادران و خانواده‌های داغدار و دادخواه این سرکوب‌ها و بازداشت‌ها را به شدت محکوم می‌کنیم و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی خانواده‌های بازداشت شده و پایان دادن به‌ اذیت و آزار آن‌ها هستیم. ما از حق برگزاری مراسم آزادانه خانواده‌های داغدار که اولیه ترین حق یک خانواده آسیب دیده است به شدت پشتیبانی می‌کنیم و در برابر این سرکوب ها و بی‌عدالتی‌ها ساکت نمی نشینیم و از تمامی مردم ایران و جهان می‌خواهیم که فریاد دادخواهی این مردم سرکوب شده را بلند کنند.

ما باز هم از مردم شریف و آزاده ایران و جامعه بین المللی می‌خواهیم که روز ۵ دی ماه (۲۶ دسامبر) مصادف با چهل امین روز کشته شدن فرزندان‌مان، را روز بین المللی ادای احترام به قربانیان آبان ماه اعلام‌ کرده و با برگزاری مراسم یادبود، یک دقیقه سکوت کنیم. یا بهر طریق که می‌توانیم یاد عزیزان‌مان را گرامی داشته و این جنایات و اذیت آزار خانواده‌های داغدار و دادخواه را محکوم کنیم.

۴ دی ۱۳۹۸

امضا کنندگان:

۱ - مادر قائدی و مرسده قائدی از مادران و خانواده‌های خاوران- مادر و خواهر دادخواه (صادق که در ۳۱ بهمن ۱۳۶۱ و جواد قائدی که به همراه همسرش منیرالسادات هاشمی در ۲۲ مرداد ۱۳۶۲ اعدام شدند)

۲ - معصومه دانشمند، لادن و لاله بازرگان: از مادران و خانواده‌های خاوران- مادر و خواهران دادخواه (بیژن بازرگان کشته شده در شهریور ۱۳۶۷)

۳ - شرافت زرینی (دایه شریفه)، محمد حسین پناهی (خالو میرزا) و امجد حسین پناهی: مادر، پدر و برادر دادخواه (اشرف و رامین حسین پناهی: اشرف در مرگی مشکوک در ۶ مهر ۱۳۸۷ و رامین در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ کشته شدند و افشین حسین پناهی زندانی است)

۴ - ایراندخت رضازاده: از مادران و خانواده‌های خاوران- خواهر دادخواه (داریوش رضازاده کشته شده در ۳۱ تیر ۱۳۶۰)

۵ - گلرخ جهانگیری: از مادران و خانواده‌های خاوران- همسر دادخواه (حسن جهانگیری لاکانی کشته شده در ۱۱ آذر ۱۳۶۲)

۶ - محمد اعظمی: از مادران و خانواده‌های خاوران- برادر دادخواه (فریدون اعظمی کشته شده در ۸ آبان ۱۳۶۲)

۷ - بانو صابری: از مادران و خانواده‌های خاوران- همسر (عباسعلی منشی رودسری- کشته شده در تابستان ۱۳۶۷)

۸ - عصمت طالبی کالخوران: از مادران و خانواده‌های خاوران- خواهر و همسر (عادل طالبی کالخوران کشته شده در شهریور ۱۳۶۷ و عبدالمجید سیمیاری در ۱۳۶۷)

۹ - خاطره معینی: از مادران و خانواده‌های خاوران- خواهر دادخواه (هبت اله معینی کشته شده در تابستان ۱۳۶۷)

۱۰ - رضوان مقدم: از مادران و خانواده‌های خاوران- همسر دادخواه (علی اصغر منوچهر آبادی کشته شده در شهریور ۱۳۶۷)

۱۱ - مینا لبادی: از مادران و خانواده‌های خاوران- همسر دادخواه (علی اصغر ضیغمی کشته شده در تابستان ۱۳۶۷)

۱۲ - مرسده محسنی: از مادران و خانواده‌های خاوران- خواهر دادخواه (مجتبی محسنی کشته شده در آذر ۱۳۶۷)

۱۳ - منصوره بهکیش: از مادران و خانواده‌های خاوران- خواهر (زهرا،‌ محمود، محمدرضا- محسن و محمدعلی بهکیش از کشته شدگان دهه ی ۶۰ و سیامک اسدیان (همسر زهرا کشته شده در ۱۳ مهر ۱۳۶۰)

۱۴ - حسین زال زاده: برادر دادخواه (ابراهیم زال زاده در ۵ اسفند ۱۳۷۵ کشته شد)

۱۵ - پرستو فروهر: دختر دادخواه (پروانه اسکندری و داریوش فروهر کشته شده در یکم آذر ۱۳۷۷)

۱۶ - سیما صاحبی: همسر دادخواه (محمدجعفر پوینده کشته شده در ۱۸ آذر ۱۳۷۷)

۱۷ - گلزار و حمیده قباخلو: از مادران و خانواده‌های خاوران- مادر و خواهر دادخواه (حمید قباخلو کشته شده در تابستان ۱۳۶۷)

۱۸ - راحله فرج زاده طارانی: خواهر دادخواه (شهرام فرج زاده طارانی- کشته شده در ۶ دی ۱۳۸۸)

۱۹ - مهوش علاسوندی و بیژن فتحی: مادر و پدر دادخواه (عبداله و محمد فتحی کشته شده در اردیبهشت ۱۳۹۰)

۲۰ - قدم‌خیر فرامرزی، عبداله احمدی و ژیلا احمدی: مادر، پدر و خواهر دادخواه ( بهرام و شهرام احمدی: بهرام در ۷ دی ۱۳۹۰ و شهرام در ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ کشته شدند)

۲۱ - شعله پاکروان: مادر دادخواه (ریحانه جباری- کشته شده در ۳ آبان ۱۳۹۳)

۲۲ - خانواده دادخواه (محمد ثلاث کشته شده در ۲۸ خرداد ۱۳۹۷)[۱]

بیانیه‌ی ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰

نقاشی نمادین از مادران آبان
نقاشی نمادین از مادران آبان

ما زنانی هستیم که شاهد خاکسپاری فرزندان به خاک و خون کشیده‌مان بوده‌ایم.

ما پسران و دختران‌مان را دیدیم که مغزهای‌شان با گلوله متلاشی، قلب‌های‌شان با گلوله سوراخ، و بد‌ن‌های‌شان با ماشین نیروی انتظامی و شوکر الکترونیکی له شده است. ما بدن تکه پاره شده زیر شکنجه و گردن‌کبود فرزندان‌مان را دیده و بر آن‌ها بوسه گذاشتیم.

ما معنای رنج هجران و فقدان عزیزان را با تمام وجود لمس می‌کنیم . فرزندان‌مان به آزادی و رهایی مردم‌ و آینده‌ای روشن برای ایران باور داشتند. آنان به ما آموختند، برای رسیدن به آزادی و کرامت انسانی باید مبارزه کنیم، حتی اگر به قیمت جان‌مان تمام شود.

ما زنانی هستیم که ادامه زندگی‌مان را در دادخواهی یافته‌ایم. ما می‌دانیم که پیش از ما زنانی زیسته‌اند که پیکر به خون خفته فرزندانشان، در نهان و پنهان درگورهای فردی و جمعی دفن شدند. به آنان نیز اجازه سوگواری و برگزاری مراسم یادمان ندادند. بسیاری از این مادران با غم بزرگی در دل، جهان را وا نهادند و رفتند. با تمام رنج‌هایی که برآنان رفت، هرگز دست از دادخواهی نکشیدند. پرچمی را که آنان به‌دست گرفتند، اکنون به دست ما مادران، نسل‌ جدید دادخواهان، رسیده است.

شنیده‌ایم اخیرا به خاوران، محل دفن فرزندان این زنان و مادران مبارز، دست درازی شده است و می‌خواهند در آن تغییراتی بوجود آورند و آن‌را تبدیل به محلی برای دفن درگذشتگان دیگر کنند. ما امضا کنندگان این بیانیه، مراتب اعتراض‌مان‌ را نسبت به این عمل غیرانسانی اعلام می‌کنیم. خاوران باید به عنوان نمادی از مبارزه ما مردم ایران برعلیه فراموشی، دست نخورده باقی بماند. خاوران یادآور از جان گذشتگی هزاران زن و مرد جوانی است که به مانند فرزندان‌مان به گلوله بسته شدند و به گردنشان طناب انداختند. ما در کنار مادران و خانواده‌های خاوران ایستاده‌ایم .

امضاکنندگان به ترتیب الفبا:

-ژیلا احمدی خواهر بهرام و شهرام احمدی اعدام‌شده در ۹۰ و ۹۵

- نرگس افشاری مادر محمد داستانخواه جانباخته آبان ۹۸

- شهناز اکملی مادر مصطفی کریم بیگی جانباخته عاشورای ۸۸

- ایران اللهیاری مادر مهرداد معین فر جانباخته ابان ۹۸

- فرزانه انصاری فر خواهر فرزاد انصاری فر جانباخته آبان۹۸

- زینب بایزیدی عضو خانواده رحمان و حسن بایزیدی اعدام شده دهه شصت

- طاهره بجروانی همسر سیدعلی فتوحی کوهساره جانباخته آبان ۹۸

- ناهید بهارلو خواهر مسعود بهارلو جانباخته آبان ۹۸

-شعله پاکروان مادر ریحانه جباری اعدام شده در آبان ۹۳

-سمیه جعفرپناه خواهر محسن جعفرپناه جانباخته آبان ۹۸

-شمسی خمسه مادر بابک اسدی از مجروحان ۸۸

-راحله راحمی پور خواهر حسین راحمی پور اعدام شده دهه شصت

- محبوبه رمضانی مادر پژمان قلی پور جانباخته آبان ۹۸

-فاطمه سپهری فعال سیاسی و خواهر محمد حسین سپهری زندانی سیاسی

- مهناز سرابی مادر علیرضا شیرمحمدعلی زندانی سیاسی کشته شده در زندان

- ناهید شیرپیشه مادر پویا بختیاری جانباخته آبان ۹۸

- گوهر عشقی مادر ستار بهشتی جانباخته زیر شکنجه در سال ۹۱

-قدمخیر فرامرزی مادر بهرام و شهرام احمدی اعدام شده در ۹۰ و ۹۵

-نصرت فرهادی مادر شلر فرهادی جانباخته راه ازادی ۹۱

- صدیقه مالکی فرد همسر هاشم خواستار زندانی سیاسی

-زینب محمدی مادر محمد طاهری جانباخته آبان۹۸

مادران قیام
مادران دادخواه آبان ۱۳۹۸

- شهناز مرتب عمه ئاروین مرتب جانباخته هواپیمای اوکراینی

- ماریان معین فر خواهر مهرداد معین فر جانباخته آبان ۹۸

-فرنگیس مظلوم مادر سهیل عربی زندانی سیاسی

-شهین مهین فر مادر امیر ارشد تاجمیر جانباخته عاشورای ۸۸

- بهیه نامجو مادر نوید افکاری اعدام شده در تابستان ۹۹ حبیب و وحید افکاری

- مریم هاشمی خاله سجاد رضایی جانباخته آبان ۹۸[۲]

فعالیت‌های مادران آبان

مادران آبان پس از شهادت فرزندانشان در کنار یکدیگر زمان فعالیت برای دادخواهی و محاکمه عاملان این جنایات با صدور چند بیانیه خواسته‌های خود را منعکس کرده‌اند و همچنین در تظاهرات و مراسم مختلفی که برای سالگرد شهدا برگزار شده شرکت می‌کنند

مادران شهدا پس از شهادت بهنام محجوبی به مادر او در بیمارستان لقمان‌الدوله پیوستند

۲۸بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۰ و۳۰ دقیقه شب، در حیاط بیمارستان لقمان، پیکر بی‌جان بهنام محجوبی را به دستگاه وصل کرده‌اند، مادرش، بتول حسینی در ۲۳ ثانیه، پنج بار می‌گوید: «می‌خواهم بچه‌ام را ببینم.» اما ماموران اجازه نمی‌دهند مادر به بالین فرزندش برود. صبح مادران دادخواه سر‌ می‌رسند. مادر «مصطفی»، مادر «پویا»، مادر «ابراهیم» و مادر «سعید» به نمایندگی از تمامی مادران داغ‌دار، مادر بهنام را در آغوش می‌کشند و با هم، اشک می‌ریزند.

قدیمی‌ترین مادر داغ‌دار میان آن‌ها، مادر سعید است. «سعید زینالی» را پنج روز بعد از واقعه کوی «دانشگاه تهران»، در منزل وی بازداشت کردند و به محل نامعلومی بردند. ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود که نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و «عزت ابراهیم‌نژاد» را کشتند، چندین دانشجو را مجروح و زندانی کردند و ۲۰ سال است که مادر سعید به دنبال فرزندش می‌گردد و هیچ پاسخی نمی‌گیرد.

مادر مصطفی، «شهناز اکملی» روی نیمکت بیمارستان لقمان مادر بهنام را در آغوش دارد، روز «عاشورا»، ششم دی ۱۳۸۸ «مصطفی کریم‌بیگی» را با شلیک گلوله به سرش کشتند.

مادر پویا، «ناهید شیربیشه»، دیگر مادر داغ‌دار است. «پویا بختیاری» در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ به همراه مادرش شرکت داشت. جرقه این اعتراضات با افزایش قیمت بنزین زده شد و به سرعت شهرهای مختلف ایران را در برگرفت و با شعارهای ضد حکومت اوج گرفت اما به سرعت سرکوب شد. ۲۵ آبان ماه، سیل جمعیت فریاد می‌زد: «می‌کشم، می‌کشم آن‌که برادرم کشت.» مادر ابراهیم، «سکینه احمدی» هم به جمع مادران داغ‌دار حیاط بیمارستان لقمان پیوسته است، همان شبی که پویا بختیاری را کشتند، به قلب «ابراهیم کتابدار» در حالی‌که مقابل محل کارش ایستاده بود، شلیک کردند. ابراهیم را پس از اصابت گلوله به بیمارستان رسانده بودند اما مادرش وقتی رسید که بچه‌اش جان در بدن نداشت.

مادر ابراهیم روایت می‌کند:

«آرزو داشتم پسرم را بغلم بگیرم، ببوسم و به بچه‌هایش که مدام می‌پرسند بابای‌مان را می‌خواهیم، بگویم این هم بابای شما. سر مزارش، بچه‌ها گفتند چرا ما را به مزار و پای این سنگ سیاه می‌آوری؟ چه بگویم به آن‌ها؟ به بچه چهار ساله چه جوابی بدهم؟ می‌گویم بابا را دولت کشت. می‌پرسند به چه گناهی؟ چه جوابی دارم بدهم؟ پسر من را بی‌گناه کشتند.»

و ادامه می‌دهد: «ما مادران وقتی هم‌دیگر را می‌بینیم، حال‌مان کمی بهتر می‌شود. من می‌خواهم کسانی که باعث کشته شدن پسرم شدند، محاکمه شوند. ما مادران داغ‌دار کنار هم ایستادگی‌مان را نشان می‌دهیم. می‌خواهیم دیگر جوان‌های بی‌گناه را نکشتند. این قانون و دولت به جوان‌های مردم ظلم می‌کند. ما نمی‌خواهیم مادران دیگری به روز ما بیفتند.» مادر پویا شرح می‌دهد:

«ما مادران داغ‌دار با این درد مشترک، درک بهتری از هم‌دیگر داریم. ما مثل یک انجمن هستیم؛ یک گروه مشترک که در دادخواهی هم‌صداییم. دادخواهی صدای تظلم‌خواهی است؛ همان واقعه‌ای که سال‌ها ادامه پیدا کرده است. این درک مشترک به مادران داغ‌دار تحمیل شده است. ما خواستار محاکمه عادلانه مسببان این داغ هستیم. به بیمارستان لقمان آمده‌ایم تا به مادر بهنام بگوییم ما هم این درد را مثل او کشیده‌ایم، از جنس او هستیم و می‌دانیم چه داغی تحمل می‌کند. وقتی پسرم را کشتند، مادران داغ‌دار دیگر برای هم‌دردی نزد من آمدند. آن روز متوجه اهمیت این حضور نشدم. شاید مادر بهنام هم امروز متوجه نشود. اما حالا می‌دانم که این هم‌دردی و هم‌صدایی چه‌قدر موثر بود. حس کردم اگر دیگران با درد مشترک بر من تاثیر گذاشتند، من هم می‌توانم برای مادر بهنام موثر باشم.»

مادر مصطفی در توصیف همبستگی مادران می‌گوید:

«درد مشترک آدم‌ها را به هم نزدیک می‌کند و به آن‌ها قدرت می‌دهد. تاثیر دیگر آن، پیش‌برد دادخواهی است. الان هم شاید همه مادران داغ‌دار فریاد نزنند و گروهی ساکت باشند اما سکوت آن‌ها به معنای دادخواه نبودن‌شان نیست. دادخواهی برای ما در کنار محاکمه عاملان و آمران مسببان این داغ‌ها، ایستادگی علیه فراموشی است؛ تلاشی برای جلوگیری از تکرار این فاجعه. نقطه عطف دادخواهی همین است که می‌خواهیم مادران دیگر مثل ما عزادار نشوند؛ چه مادرانی که فرزندان‌شان را با اسلحه کشتند، چه با دار، چه در خیابان و چه در زندان؛ مثل مادر بهنام. وقتی من را زندانی کردند، گفتم اعدامم هم بکنید، من دادخواه خون پسرم هستم. هیچ‌کس هم نمی‌تواند به من و ما بگوید ساکت شویم. پرچم دادخواهی از دهه ۶۰توسط مادران خاوران افراشته شد و هنوز هم مادران پرچم‌دار دادخواهی هستند.»

اشاره او به اعدام هزاران نفر از مخالفان جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ است. تابستان ۱۳۶۷ اوج این اعدام‌ها بود. بسیاری از زندانیان سیاسی که به دستور «روح‌الله خمینی» اعدام شدند را در گورهای دسته جمعی گورستان خاوران به خاک سپردند. همین باعث شد نام «مادران خاوران» روی آن‌ها گذاشته شود؛ مادرانی که نه جسدهای فرزندان‌شان را دیدند، نه نشانی از قبر آن‌ها یافتند.

از همان ابتدای دهه ۶۰، هر وقت که خانواده‌های زندانیان سیاسی به خاوران می‌رفتند، با حجمی از خاک جابه‌جا شده مواجه می‌شدند؛ تا سال ۱۳۶۷ که در پی قطع تماس زندانیان با خانواده‌هایشان و تجمع و پی‌گیری‌ مادران خاوران، نامه‌نگاری‌ و هزاران سوال بی‌جواب، قدم به خاوران گذاشتند. این‌بار انگار که از آن خاک هم ناله برخاسته بود. هزاران جان بی‌جان را دفن کرده بودند و مادران داغ‌دار بودند که چنگ عشق بر زمین می‌کشیدند تا شاید برای آخرین وداع، پیکر بی‌جان فرزند را به آغوش کشند.[۳]

و در اقدام اخیرشان ضمن تجمع در میدان آزادی با شعار به تظاهرات پرداختند و در ادامه در متروی تهران به افشاگری و دادخواهی پرداختند که در ایستگاه آریا‌شهر توسط ماموران امنیتی دستگیر شدند

حمایت‌ها از مادران آبان

مریم رجوی : فراخوان به محاکمه بین‌المللی خامنه‌ای، رئیسی و اژه‌ای به جرم جنایت علیه بشریت

درسومین روز اجلاس جهانی ایران آزاد که به جنبش دادخواهی مردم ایران اختصاص داشت خانم مریم رجوی به محاکمه بین‌المللی خامنه‌ای، رئیسی و اژه‌ای فراخواند و گفت:

رئیسی جلاد، آزمایش جامعه جهانی

اما تا آن‌جا که به‌ جامعه جهانی بر‌می‌گردد، این آزمایشی در برابر آن‌هاست که آیا با نظام قتل‌عام مراوده و معامله را ادامه می‌دهند یا در کنار مردم ایران می‌ایستند؟

ما به‌ جامعه جهانی به‌ویژه دولت‌های غرب می‌گوییم. آخوند رئیسی مجرم است؛‌ به‌خاطر نسل‌کشی و ارتکاب ‌جنایت علیه بشریت در سال ۶۷. او مجرم است زیرا به‌عنوان یکی از بالاترین مقام‌های قضایی رژیم در چهار‌دهه گذشته نقش تعیین‌کننده در اعدام و کشتار فرزندان مردم ایران داشته است.

او مجرم است، زیرا در زمره‌ سران رژیمی است که به‌ کشتار ۱۵۰۰جوان در قیام آبان دست زده که محققین می‌گویند عدد واقعی ۳ برابر بیشتر است. رئیسی مجرم است زیرا همین امروز هم از تمام جنایت‌های گذشته خود دفاع می‌کند و بر ادامه آن مصر است.[۴]

خانم رجوی همچنین در توییتی در روز ۱۲ ژوئیه نوشت:

به خانواده‌های شهیدان به خصوص به مادران شهیدان قیام آبان و زندانیان سیاسی مقاوم درود میفرستم و از همه هموطنان می‌خواهم جنبش دادخواهی را گسترش دهند.[۵]

منابع