کاربر:Shahab/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۷: خط ۵۷:


آخرین برگ از دیدارها در فصل تختی، روز چهار یا پنج دی ماه سال ۱۳۴۶ است. تلفنی قراری هست رفته‌ام به چهارراه پهلوی سابق و ولی عصر امروز روبروی تیاتر شهر گلفروشی شاه غلام (رزنوار) همراه با مجتبی مهدوی و منتظرم تا تختی برسد. شاه غلام گفت همین دوروبرهاست. تا برسد فتح‌الله شاگرد شاه غلام، یکی از همولایتی‌هایش را آورده بود و دوربینی هم از جایی اجاره کرده که این می‌خواهد عکسی با جهان پهلوان بیندازند. دو عکس انداخته شد. در یکی من و شاگرد شاه غلام در طرفین او و در دیگری او و دو جوان در طرفینش. بعد راه می‌افتیم به سوی باشگاه دخانیات که مسلم اسکندر فیلابی آن جا تمرین می‌کرد.   
آخرین برگ از دیدارها در فصل تختی، روز چهار یا پنج دی ماه سال ۱۳۴۶ است. تلفنی قراری هست رفته‌ام به چهارراه پهلوی سابق و ولی عصر امروز روبروی تیاتر شهر گلفروشی شاه غلام (رزنوار) همراه با مجتبی مهدوی و منتظرم تا تختی برسد. شاه غلام گفت همین دوروبرهاست. تا برسد فتح‌الله شاگرد شاه غلام، یکی از همولایتی‌هایش را آورده بود و دوربینی هم از جایی اجاره کرده که این می‌خواهد عکسی با جهان پهلوان بیندازند. دو عکس انداخته شد. در یکی من و شاگرد شاه غلام در طرفین او و در دیگری او و دو جوان در طرفینش. بعد راه می‌افتیم به سوی باشگاه دخانیات که مسلم اسکندر فیلابی آن جا تمرین می‌کرد.   
سال 1335 تختی نخستین مدال طلای المپیک خود را در ملبورن به دست آورد. پس از آن در سال 1338 مدال طلای مسابقات کشتی قهرمانی جهان را که در تهران برگزار می شد، از آن خود کرد. تختی با این پیروزی در خانه، به اوج شهرت و محبوبیت رسید. اما هنوز آشکارا به چهره ضدرژیم تبدیل نشده بود؛ در این سال ها او سه مرتبه پهلوان پایتخت نامیده شد و هر بار شاه این مدال را بر گردن او آویخت. اما دهه 1340 ورق برگشت.   
شاه ایران که هم، تحت فشار دولت امریکا قرار داشت و هم درگیر رکود اقتصادی شده بود، تصمیم گرفت فضای سیاسی ایران را باز و آزاد کند. بنابراین سال 1340 احزاب سیاسی فعالیت های خود را از سر گرفتند و جبهه ملی تشکیلات خود را با هدف مخالفت با شیوه استبدادی شاه و نه حکومت او، بازسازی کرد (گرچه خود مصدق در حبس خانگی به سر می برد.)
تختی به مبارزه خود در جبهه ملی ادامه داد و برای شکل دادن به سازمانی وابسته به کارگردان ورزشکار تلاش کرد. سال 1340 او عنوان دیگری در مسابقات قهرمانی جهان در یوکوهاما به دست آورد و زمانی که به تهران بازگشت، خیل عظیم طرفداران با دسته گل و حلقه های گل از طرف جبهه ملی از او استقبال کردند؛ تختی دیگر به چهره برجسته اپوزیسیون تبدیل شده بود. 
مدت کوتاهی پس از این رویداد، بسیاری از کشتی گیران برتر اعتصاب کردند و خواهان تامین امنیت اجتماعی شان شدند و تختی از درخواست آن ها حمایت کرد. سپس، در مسابقات بین المللی کشتی که در تهران برگزار شد، تازه کاری برای رقابت با تختی روی تشک آمد اما  تختی بدون کوچک ترین تردیدی، از کشتی با او امتناع کرد. تماشاگران نام او را صدا می زدند و اجازه نمی دادند مسابقات پیش از حضور او و خواندن دعا برای شروع رقابت ها، آغاز شود. 
این واقعه مثل سیلی به صورت هم نام او بود؛ شاهزاده '''غلامرضا پهلوی''' (برادر شاه) که ریاست کمیته ملی المپیک ایران را برعهده داشت و برای تماشای این مسابقه به استادیوم رفته بود اما به هنگام ورود تختی، با وحشت سالن را ترک کرد. از این زمان به بعد، تختی دشمن های قدرتمندی در دربار پیدا کرد، اما جایگاه تختی به عنوان موفق ترین و محبوب ترین '''ورزشکار ایرانی''' دیوار دفاعی مستحکمی برای او بود که در واقعه سال 1341، از آن بهره کامل را برد.  
زمانی که دانشجویان دانشگاه تهران تصمیم به برگزاری جشن ساگرد پیروزی مصدق در 30 تیر 1341 گرفتند، رژیم شاهنشاهی، نیروهای ضدشورش را به این مراسم فرستاد. دانشجوهای رشته افسری و کارگران شرکت اتوبوسرانی که لباس های کشاورزان را به تن کرده بودند، از سوی دولت به این مراسم رفتند و دانشجوها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. درگیری بالا گرفته بود تا این که تختی با ورزشکاران دیگر عضو جبهه ملی سر صحنه حاضر شدند. دو کشتی گیر که به تازگی عنوان قهرمانی کسب کرده بودند، در میان دانشجویان افسری بودند که با دیدن تختی، مشتاقانه گروه شان را تشویق کردند برای تبریک به تختی به دانشجویان بپیوندند مراسم برگزار شد و روز بعد دانشجویان افسری به شدت توبیخ شدند.
دی ماه 1341، جبهه ملی  کنگره ای در تهران برگزار کرد تختی در مقام نماینده سازمان ورزش کارگران جبهه ملی در این کنگره شرکت کرد و منتخب شورای عالی جبهه ملی شد. اواسط دی ماه، چند ورز پیش از این که شاه همه پرسی ساختگیش را ترتیب دهد تا با توسل به آن حس حمایت مردمی از اصلاحاتش را القا کند، بسیاری از اعضای شورای عالی جبهه ملی دستگیر شدند اما تختی بازداشت نشد.
با فرارسیدن تابستان سال 1342، آزادی فضای سیاسی ایران نیز به پایان رسید و تمامی فعالیت های حزبی سرکوب شدند. شکست اپوزوسیون سیاسی از شاه خلائی سیاسی را موجب شد. امام خمینی تبعید شد و شاه با ظاهر حکومت مشروطه دیکتاتوری خود را آغاز کرد؛ حکومتی که اعضای مجلسش را در ظاهر مردم انتخاب کرده بودند، اما درواقع خود دولت، آن ها را گلچین کرده بود.
حتی پس از سرکوب تمامی اپوزیسیون های سازمان یافته، تختی، جابنداری سیاسی خود از جبهه ملی را پنهان نکرد و تا آن جا پیش رفت که از حضور یافتن در جایاه ویژه تماشاگران سر باز زد و در نتیجه حقوق ماهیانه او از شرکت راه آهن قطع شد. رژیم شاهنشاهی با توجه به محبوبیت تختی، سیاست تهدید و تحبیب را در دستور کار خود قرار داد.  
در مجلسی که سال 1342 تشکیل شد به تختی جایگاهی پیشنهاد شد اما او از نشستن بر روی این صندلی امتناع کرد. برای تنبیه، ابتدا از ورود تختی به باشگاه های ورزشی و مسابقات ممانعت شد اما مدتی بعد از او درخواست شد در المپیک تابستان 1964 توکیو شرکت کند؛ کارگزاران ورزش امیدوار بودند تختی دست خالی بازگردد و در نتیجه محبوبیتش را از دست بدهد. 
تختی از دنیای رقابت خداحافظی کرده بود، اما از آن جایی که مرد خواستار حضور او در المپیک بودند، رهسپار رقابت های المپیک توکیو شد. در آن جا زمانی که از اعطای افتخار حمل پرچم ایران در مراسم افتتاحیه به او، امتناع شد و آن را نصیب رییس فدراسیون شنای ایران  کردند، تختی طعم حقارت را چشید؛ از طرفی شنا ورزشی بود که هرگز در ایران موفق عمل نکرده بود. در توکیو، نماینده های ورزش ایران تختی را مسخره کردند و دست انداختند. تحقیری که با رنجش همراه بود، اما تختی آن را با بردباری تحمل می کرد. تختی بدون مدال به ایران بازگشت.


== فعالیتهای اجتماعی ==
== فعالیتهای اجتماعی ==
۲۴۴

ویرایش