کاربر:Pupak/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
پس از انقلاب، جبهه ملی در جهت برپایی یک نظام لیبرال دموکراسی گام برمی‌دارد، اما رویدادهایی که در سالهای پس از انقلاب رخ داد کاملاً در تضاد با مشی و آرمان جبهه ملی قرار داشت. ب<ref>امیدها و ناامیدی‌ها - خاطرات دکتر سنجابی -تاریخ شفاهی هاروارد - نوار ۲۶</ref>
پس از انقلاب، جبهه ملی در جهت برپایی یک نظام لیبرال دموکراسی گام برمی‌دارد، اما رویدادهایی که در سالهای پس از انقلاب رخ داد کاملاً در تضاد با مشی و آرمان جبهه ملی قرار داشت. ب<ref>امیدها و ناامیدی‌ها - خاطرات دکتر سنجابی -تاریخ شفاهی هاروارد - نوار ۲۶</ref>


این رویارویی هنگام تقدیم لایحه قصاص برگرفته از احکام شرع به مجلس به اوج خود رسید. جبهه ملی در اعلامیه‌ای
این رویارویی هنگام تقدیم لایحه قصاص برگرفته از احکام شرع به مجلس به اوج خود رسید. جبهه ملی در اعلامیه‌ای مردم را به راهپیمایی بر ضد سیاست‌های حاکمیت دعوت نمود که با درگیری‌هایی همراه بود. از صبح روز راهپیمایی خمینی در برابر آن موضع گرفت و سران جبهه ملی را با فتوایی بی‌سابقه به ارتداد متهم ساخت. <ref>جبههٔ ملی و خروج از اسلام انقلابی</ref>قسمتی از سخنان روح‌الله خمینی در مورد جبهه ملی در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰: <nowiki>{{... اینها مرتدند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است. بله، جبهه ملی هم ممکن است بگویند که ما این اعلامیه را نداده‌ایم. اگر آمدند در رادیو امروز بعد از ظهر آمدند در رادیو اعلام کردند به اینکه این اعلامیه‌ای که حکم ضروری مسلمین، جمیع مسلمین، را غیرانسانی خوانده، این اطلاعیه از ما نبوده؛ اگر اینها اعلام کنند که از ما نبوده، از آن‌ها هم ما می‌پذیریم…}}</nowiki>
 
مردم را به راهپیمایی بر ضد سیاست‌های حاکمیت دعوت نمود که با درگیری‌هایی همراه بود. از صبح روز راهپیمایی خمینی در برابر آن موضع گرفت و سران جبهه ملی را با فتوایی بی‌سابقه به ارتداد متهم ساخت. <ref>جبههٔ ملی و خروج از اسلام انقلابی</ref>قسمتی از سخنان روح‌الله خمینی در مورد جبهه ملی در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰: <nowiki>{{... اینها مرتدند. جبهه ملی از امروز محکوم به ارتداد است. بله، جبهه ملی هم ممکن است بگویند که ما این اعلامیه را نداده‌ایم. اگر آمدند در رادیو امروز بعد از ظهر آمدند در رادیو اعلام کردند به اینکه این اعلامیه‌ای که حکم ضروری مسلمین، جمیع مسلمین، را غیرانسانی خوانده، این اطلاعیه از ما نبوده؛ اگر اینها اعلام کنند که از ما نبوده، از آن‌ها هم ما می‌پذیریم…}}</nowiki>


== '''۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰''' ==
== '''۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰''' ==
'''تدارك بزرگترين تظاهرات اعتراضي مجاهدين'''
'''تدارك بزرگترين تظاهرات اعتراضي مجاهدين'''


''' '''مسعود رجوي: «... ما مجاهدين بلافاصله بعداز بستن روزنامه‌ها، به‌طورمتقابل روزنامه‌هاي حكومتي را تحريم كرده و از فردا به تدارك يك تظاهرات بزرگ پرداختيم. منظورم از تظاهرات بزرگ، تظاهراتي هم‌چون 7ارديبهشت است و نه تظاهرات پراكندهٌ كوچك...  كه طبعاً تدارك و نيروي حمايتي و واحدهاي حفاظتي و تيمهاي ضربت و سازماندهي بسيار متحرك خاص خود را مي‌طلبيد. امّا جوابهاي دو روز اول كاملاً منفي بود و چنين تظاهراتي به‌رغم همهٌ تداركات لازم پا نمي‌گرفت. مسئولان و فرماندهان مربوطه گزارش مي‌دادند كه در قدمهاي نخستين چنين چيزي اصلاً در شرايط امنيتي و نظامي جديد شهر امكان ندارد…
''' '''مسعود رجوي: «... ما مجاهدين بلافاصله بعداز بستن روزنامه‌ها، به‌طورمتقابل روزنامه‌هاي حكومتي را تحريم كرده و از فردا به تدارك يك تظاهرات بزرگ پرداختيم.» منظورم از تظاهرات بزرگ، تظاهراتي هم‌چون 7ارديبهشت است و نه تظاهرات پراكندهٌ كوچك...  كه طبعاً تدارك و نيروي حمايتي و واحدهاي حفاظتي و تيمهاي ضربت و سازماندهي بسيار متحرك خاص خود را مي‌طلبيد. امّا جوابهاي دو روز اول كاملاً منفي بود و چنين تظاهراتي به‌رغم همهٌ تداركات لازم پا نمي‌گرفت. مسئولان و فرماندهان مربوطه گزارش مي‌دادند كه در قدمهاي نخستين چنين چيزي اصلاً در شرايط امنيتي و نظامي جديد شهر امكان ندارد…


   پس از ناكامي و شكست دو روز اول، (احتمالاً 18 و 19خرداد60)، ابتدا مسئولان ما فكر كرده بودند كه پا نگرفتن تظاهرات بزرگ به‌خاطر نقايص تداركاتي و تشكيلاتي است. اما وقتي تمام جريان كار را از ابتدا تا انتها دوباره بررسي كرديم و ديديم كه در تداركات تشكيلاتي و تدافعي معمول، هيچ نقص جدي وجود ندارد؛ عنصر كاملاً جديدي جلب توجه نمود: فضاي اجتماعي و سياسي آن‌قدر تنگ شده بود كه امكان چنان حركت بزرگي را با تداركات معمولي مطلقاً و از اساس سلب مي‌كرد. بله، اين‌بار بعد از بستن روزنامه‌ها و آغاز سركوب مطلق، تدارك متقابل ارتجاع ـ‌‌كه از اين پيشتر نيز گزارشهايي راجع بهآن داشتيم‌‌ـ كيفاً فرق كرده و هيچ واكنش بزرگي را براي جامعه امكانپذير نمي‌ساخت. مراكز متعددي را در تهران كشف كرديم كه دسته‌هاي 100 تا 500 و حتي 1000نفري چماقداران مسلح با تجهيزات كامل و بي‌سيم و وسايل موتوري در آن گوش‌به‌زنگ و آماده نشسته بودند. از طرف ديگر هر روز نيز ارباب چماقداران در جماران به‌منظور يك بسيج كامل ايدئولوژيكي و نظامي رَجَز مي‌خواند و تهديد مي‌كرد و به يكي گوشمالي مي‌داد تا از نظر رواني نيز قدرت حركت را سلب كند. پس گزارش مسئولان و فرماندهان سياسي و نظامي ما صحّت داشت و در سيطرهٌ شرايط كاملاً جديدي قرار گرفته بوديم. تمركز و وفور چماقداران مسلّح و موضع تهاجميِ اَيادي كاملاً بسيج شدهٌ خميني، از پاسدار و كميته‌چي گرفته تا به‌اصطلاح حزب‌اللهي، كه از مدتي پيش تدارك شده بود، چنين چيزي را امكان‌ناپذير مي‌كرد و ما فقط كشته مي‌داديم و كتك مي‌خورديم… داستان، داستان سلاح گرم بود بر بدنهاي گرمتر. ولي بدون سلاح و فقط مشت؛ مشت در برابر ژ‌ـ3 و كلت…
   پس از ناكامي و شكست دو روز اول، (احتمالاً 18 و 19خرداد60)، ابتدا مسئولان ما فكر كرده بودند كه پا نگرفتن تظاهرات بزرگ به‌خاطر نقايص تداركاتي و تشكيلاتي است. اما وقتي تمام جريان كار را از ابتدا تا انتها دوباره بررسي كرديم و ديديم كه در تداركات تشكيلاتي و تدافعي معمول، هيچ نقص جدي وجود ندارد؛ عنصر كاملاً جديدي جلب توجه نمود: فضاي اجتماعي و سياسي آن‌قدر تنگ شده بود كه امكان چنان حركت بزرگي را با تداركات معمولي مطلقاً و از اساس سلب مي‌كرد. بله، اين‌بار بعد از بستن روزنامه‌ها و آغاز سركوب مطلق، تدارك متقابل ارتجاع ـ‌‌كه از اين پيشتر نيز گزارشهايي راجع بهآن داشتيم‌‌ـ كيفاً فرق كرده و هيچ واكنش بزرگي را براي جامعه امكانپذير نمي‌ساخت. مراكز متعددي را در تهران كشف كرديم كه دسته‌هاي 100 تا 500 و حتي 1000نفري چماقداران مسلح با تجهيزات كامل و بي‌سيم و وسايل موتوري در آن گوش‌به‌زنگ و آماده نشسته بودند. از طرف ديگر هر روز نيز ارباب چماقداران در جماران به‌منظور يك بسيج كامل ايدئولوژيكي و نظامي رَجَز مي‌خواند و تهديد مي‌كرد و به يكي گوشمالي مي‌داد تا از نظر رواني نيز قدرت حركت را سلب كند. پس گزارش مسئولان و فرماندهان سياسي و نظامي ما صحّت داشت و در سيطرهٌ شرايط كاملاً جديدي قرار گرفته بوديم. تمركز و وفور چماقداران مسلّح و موضع تهاجميِ اَيادي كاملاً بسيج شدهٌ خميني، از پاسدار و كميته‌چي گرفته تا به‌اصطلاح حزب‌اللهي، كه از مدتي پيش تدارك شده بود، چنين چيزي را امكان‌ناپذير مي‌كرد و ما فقط كشته مي‌داديم و كتك مي‌خورديم… داستان، داستان سلاح گرم بود بر بدنهاي گرمتر. ولي بدون سلاح و فقط مشت؛ مشت در برابر ژ‌ـ3 و كلت…
۲۱۳

ویرایش