سید حسن مدرس: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ نوامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت سیاسی مذهبی |عنوان = سید حسن مدرس |سرشناسی = |...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
حسن مدرس در سال ۱۲۴۹ در روستای سرابه کچو از توابع اردستان، استان اصفهان به دنیا آمد. پدر وی اسماعیل و جدش میرعبدالباقی از سادات طباطبایی و اصلا زواره‌ای بودند. شغل پدر و جدش منبری و تبلیغ احکام اسلامی بوده است. سید حسن شش ساله بود که همراه با خانواده‌اش به قمشه واقع در جنوب اصفهان رفت. سید حسن مدرس در چهارده سالگی پدر بزرگش را از دست داد و دو سال بعد در ۱۶ سالگی برحسب وصیت وی برای تحصیل به اصفهان رفت. حسن مدرس در بیست و یک سالگی پدرش را از دست داد.  
حسن مدرس در سال ۱۲۴۹ در روستای سرابه کچو از توابع اردستان، استان اصفهان به دنیا آمد. پدر وی اسماعیل و جدش میرعبدالباقی از سادات طباطبایی و اصلا زواره‌ای بودند. شغل پدر و جدش منبری و تبلیغ احکام اسلامی بوده است. سید حسن شش ساله بود که همراه با خانواده‌اش به قمشه واقع در جنوب اصفهان رفت. سید حسن مدرس در چهارده سالگی پدر بزرگش را از دست داد و دو سال بعد در ۱۶ سالگی برحسب وصیت وی برای تحصیل به اصفهان رفت. حسن مدرس در بیست و یک سالگی پدرش را از دست داد.  


حسن مدرس در طول دوران تحصیل علوم دینی در اصفهان در محضر درس بیش از ۳۰ تن از روحانیون و علمای آن‌زمان حضور داشت که از جمله مهمترین آن می‌توان از آقا میرزا عبدالعلی هرندی نحوی، جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملا‌محمد کاشانی نام برد. وی سپس هفت سال به نجف و سامرا رفته،‌ پیش میرزای شیرازی و ملا محمد کاظم خراسانی به اجتهاد رسید. حسن مدرس در سال ۱۲۸۲ و پس از بازگشت به اصفهان مشغول تدریس درس اصول و فقه شده و همچنین به عضویت انجمن مقدس ملی اصفهان درآمد.<ref name=":0">[https://www.mojahedin.org/i/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3 سید حسن مدرس]</ref><ref>[https://www.youtube.com/watch?v=L76sVP6x53I آیت‌الله سید حسن مدرس را بهتر بشناسیم - یوتیوب]</ref><ref name=":1">[http://danesh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%b3%db%8c%d8%af+%d8%ad%d8%b3%d9%86+%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3&SSOReturnPage=Check&Rand=0 زندگی‌نامه شهید حسن مدرس به قلم خودش]</ref><ref>گنجینه خواف، ص ۹۷</ref>
حسن مدرس در طول دوران تحصیل علوم دینی در اصفهان در محضر درس بیش از ۳۰ تن از روحانیون و علمای آن‌زمان حضور داشت که از جمله مهمترین آن‌ها می‌توان از آقا میرزا عبدالعلی هرندی نحوی، جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملا‌محمد کاشانی نام برد. وی سپس هفت سال به نجف و سامرا رفت،‌ و نزد میرزای شیرازی و ملا محمد کاظم خراسانی به درجه اجتهاد رسید. حسن مدرس در سال ۱۲۸۲ و پس از بازگشت به اصفهان مشغول تدریس درس اصول و فقه شده و همچنین به عضویت انجمن مقدس ملی اصفهان درآمد.<ref name=":0">[https://www.mojahedin.org/i/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3 سید حسن مدرس]</ref><ref>[https://www.youtube.com/watch?v=L76sVP6x53I آیت‌الله سید حسن مدرس را بهتر بشناسیم - یوتیوب]</ref><ref name=":1">[http://danesh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%b3%db%8c%d8%af+%d8%ad%d8%b3%d9%86+%d9%85%d8%af%d8%b1%d8%b3&SSOReturnPage=Check&Rand=0 زندگی‌نامه شهید حسن مدرس به قلم خودش]</ref><ref>گنجینه خواف، ص ۹۷</ref>


== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوران قاجار ==
== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوران قاجار ==
خط ۵۶: خط ۵۶:
شعار جمهوری‌خواهی از راه‌هایی بود که [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای ساقط کردن حکومت قاجار و تصاحب کامل قدرت در پیش گرفته بود. ایده استقرار رژیم جمهوری در ایران در نیمه دوم اسفند ۱۳۰۲ مطرح شد و طرفداران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای تهیه زمینه اجرای این نقشه، تلگراف‌های متعددی از سراسر کشور برای برقراری جمهوری در ایران به تهران فرستادند و با دامن زدن به تظاهرات روزمره‌، این طرح را به موج بزرگ اجتماعی-سیاسی تبدیل کردند.
شعار جمهوری‌خواهی از راه‌هایی بود که [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای ساقط کردن حکومت قاجار و تصاحب کامل قدرت در پیش گرفته بود. ایده استقرار رژیم جمهوری در ایران در نیمه دوم اسفند ۱۳۰۲ مطرح شد و طرفداران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] برای تهیه زمینه اجرای این نقشه، تلگراف‌های متعددی از سراسر کشور برای برقراری جمهوری در ایران به تهران فرستادند و با دامن زدن به تظاهرات روزمره‌، این طرح را به موج بزرگ اجتماعی-سیاسی تبدیل کردند.


در ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ تعداد بسیاری از مردم تهران در مسجد شاه اجتماع کرده و به مخالفت با جمهوری رضاخانی پرداختند. رهبری این حرکت با حسن مدرس بود. روز بعد، تعداد بیشتری به سوی مجلس راهپیمایی کرده و مخالفت خود را با رضاخان اعلام کردند. این تظاهرات، روز دوم فروردین ۱۳۰۳ نیز در مقابل ساختمان مجلس و در شرایطی که نمایندگان آماده بررسی و تصویب طرح جمهوری رضاخانی بودند، تکرار شد و به زد و خورد مردم با مأموران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] انجامید.<ref>[https://www.porseman.com/article/%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D8%9F/150137 مخالفت مدرس با جمهوریت؟]</ref><ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی سید حسن مدرس،‌ ص ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۵۸</ref>
در ۲۸ اسفند ۱۳۰۲ تعداد بسیاری از مردم تهران در مسجد شاه اجتماع کردند و به مخالفت با جمهوری رضاخانی پرداختند. رهبری این حرکت با حسن مدرس بود. روز بعد، تعداد بیشتری به سوی مجلس راهپیمایی کرده و مخالفت خود را با رضاخان اعلام کردند. این تظاهرات، روز دوم فروردین ۱۳۰۳ نیز در مقابل ساختمان مجلس و در شرایطی که نمایندگان آماده بررسی و تصویب طرح جمهوری رضاخانی بودند، تکرار شد و به زد و خورد مردم با مأموران [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] انجامید.<ref>[https://www.porseman.com/article/%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D8%9F/150137 مخالفت مدرس با جمهوریت؟]</ref><ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی سید حسن مدرس،‌ ص ۱۵۶ و ۱۵۷ و ۱۵۸</ref>


عبدالله مستوفی در تحلیل پیرامون این مساله نوشته است:<blockquote>«سردار سپه به خوبی فهمیده بود که پاره‌ای از آزادی‌خواهان بی‌مزه و خیال‌باف در این کشور هستند که به مجرد شنیدن اسم جمهوری، تصور خواهند کرد که با این طرز حکومت، فورا ایران نظیر فرانسه و سوییس و آمریکا خواهد شد و همین که تغییر طرز حکومت و جمهوری در افواه بیفتد، بیشتر از سلطنت او که عملیات گذشته، او را مستبدتر از پدر و جدّ اعلای سلطان احمد شاه هم معرفی کرده است، طرفدار پیدا خواهد کرد و اگر یکی دو سال به عنوان ریاست جمهوری بر این کشور حکم‌فرمایی کند، از ریاست جمهوری تا سلطنت، آن هم در نزد ایرانی‌ها که اکثریتشان شاه‌دوست تاریخی هستند، یکی قدم کوچک بیش‌تر نیست.</blockquote><blockquote>بنابراین مناسب‌تر، ساده‌تر و طبیعی‌تر این است که به دست آزادی‌خواهان دو آتشه خود را به ریاست جمهوری برساند تا بعدها به دست سلطنت‌طلبان، تاج و تخت را تصرف و سلطنت را در خانواده‌ی خویش مستقر نماید. این است ... که تغییر طرز حکومت را محرمانه با خواص خود از نظامیان و وکلایی که با او هم دست شده بودند، به میان گذاشته و از رؤسای آن ها قول مساعد گرفت.»<ref>شرح حال زندگی من، ج۳، عبدالله مستوفی، ص ۵۸۴ و ۵۸۵</ref></blockquote>
عبدالله مستوفی در تحلیل پیرامون این مساله نوشته است:<blockquote>«سردار سپه به خوبی فهمیده بود که پاره‌ای از آزادی‌خواهان بی‌مزه و خیال‌باف در این کشور هستند که به مجرد شنیدن اسم جمهوری، تصور خواهند کرد که با این طرز حکومت، فورا ایران نظیر فرانسه و سوییس و آمریکا خواهد شد و همین که تغییر طرز حکومت و جمهوری در افواه بیفتد، بیشتر از سلطنت او که عملیات گذشته، او را مستبدتر از پدر و جدّ اعلای سلطان احمد شاه هم معرفی کرده است، طرفدار پیدا خواهد کرد و اگر یکی دو سال به عنوان ریاست جمهوری بر این کشور حکم‌فرمایی کند، از ریاست جمهوری تا سلطنت، آن هم در نزد ایرانی‌ها که اکثریتشان شاه‌دوست تاریخی هستند، یک قدم کوچک بیش‌تر نیست.</blockquote><blockquote>بنابراین مناسب‌تر، ساده‌تر و طبیعی‌تر این است که به دست آزادی‌خواهان دو آتشه خود را به ریاست جمهوری برساند تا بعدها به دست سلطنت‌طلبان، تاج و تخت را تصرف و سلطنت را در خانواده‌ی خویش مستقر نماید. این است ... که تغییر طرز حکومت را محرمانه با خواص خود از نظامیان و وکلایی که با او هم دست شده بودند، به میان گذاشت و از رؤسای آن ها قول مساعد گرفت.»<ref>شرح حال زندگی من، ج۳، عبدالله مستوفی، ص ۵۸۴ و ۵۸۵</ref></blockquote>


== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوره پهلوی ==
== فعالیت‌های سیاسی مدرس در دوره پهلوی ==
خط ۶۴: خط ۶۴:


=== سوقصد به جان  مدرس ===
=== سوقصد به جان  مدرس ===
صبح روز هفتم آبان ۱۳۰۵، هنگامی که حسن مدرس برای تدریس به مدرسه سپهسالار می‌رفت، در کوچه‌ای مورد هدف گلوله قرار گرفت که بر اثر آن از ناحیه کتف و ساعد زخمی شد. وی در بیمارستان به رضاخان در پیامی گفت:
صبح روز هفتم آبان ۱۳۰۵، هنگامی که حسن مدرس برای تدریس به مدرسه سپهسالار می‌رفت، در کوچه‌ای هدف گلوله قرار گرفت که بر اثر آن از ناحیه کتف و ساعد زخمی شد. وی در بیمارستان به رضاخان در پیامی گفت:
[[پرونده:مدرس ترور.jpg|جایگزین=مدرس در بیمارستان پس از ترور نافرجام|بندانگشتی|مدرس در بیمارستان پس از ترور نافرجام]]
[[پرونده:مدرس ترور.jpg|جایگزین=مدرس در بیمارستان پس از ترور نافرجام|بندانگشتی|مدرس در بیمارستان پس از ترور نافرجام]]
<blockquote>«به کوری چشم بدخواهان،‌ من هنوز زنده‌ام.»<ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی آیت‌الله سید حسن مدرس، ص ۱۶۵</ref></blockquote>
<blockquote>«به کوری چشم بدخواهان،‌ من هنوز زنده‌ام.»<ref>فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی آیت‌الله سید حسن مدرس، ص ۱۶۵</ref></blockquote>
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


== برخی سخنان حسن مدرس ==
== برخی سخنان حسن مدرس ==
مدرس که از دشمنا سلطنت رضاخان بود سخنانی در دیالوک با رضاخان دارد که در تاریخ به ثبت رسیده است. از جمله این سخنان چنین است:
مدرس که از دشمنان سلطنت رضاخان بود سخنانی در دیالوگ با رضاخان دارد که در تاریخ به ثبت رسیده است. از جمله این سخنان چنین است:
* «تو یک قزاق هستی،‌ برو پی کارت و پا به زمین بکوب، تو را چه به دخالت در امور مملکت؟»
* «تو یک قزاق هستی،‌ برو پی کارت و پا به زمین بکوب، تو را چه به دخالت در امور مملکت؟»
* «ما خودمان صاحب‌خانه هستیم. ما را آزاد بگذارید که صلاح و فساد خودمان را می‌دانیم.»
* «ما خودمان صاحب‌خانه هستیم. ما را آزاد بگذارید که صلاح و فساد خودمان را می‌دانیم.»
۱٬۶۵۱

ویرایش