کاربر:Khosro/صفحه تمرین شهیار قنبری: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا)
خط ۱: خط ۱:
شهیار قنبری (زاده ۶ مرداد ۱۳۲۹، تهران) شاعر، ترانه سرا، آهنگساز، نمایشنامه‌نویس، فیلم ساز، روزنامه نگار، مجری، برنامه ساز رادیو و تلویزیون و خواننده ایرانی و فرزند حمید قنبری دوبلور سرشناس است. شهیار قنبری شعر و ادبیات را از نوجوانی و در سن ۱۵ سالگی آغاز کرد؛ و سپس راهی انگلستان شد. وی پس از بازگشت به وطن فعالیتش را با نوشتن برای هفته نامه‌های مختلف و خبرنگاری آغاز کرد. نخستین ترانه‌ی او ''دیگه اشکم واسه من ناز می‌کنه''، بود با آهنگی از اسفندیار منفردزاده و دومین ترانه‌اش ''ستاره آی ستاره،'' با آهنگی از پرویز اتابکی بود که هر دو با صدای خواننده معرف، گوگوش منتشر شدند. او در ۱۹ سالگی فعالیتش را گسترش داد؛ و ترانه‌های بسیاری را برای گوگوش، داریوش اقبالی، ابی ، فرهاد و خواننده‌های مشهور دیگر آن زمان سرود. درسال ۱۳۵۱، شهیار قنبری با هم‌کاری زنده‌یاد '''واروژان''' سروده‌ای به نام بوی خوب گندم با صدای داریوش اقبالی تنظیم کردند که به خاطر انتشار این اثر، داریوش و شهیار قنبری توسط '''ساواک''' شاه دستگیر و به زندان افتادند. شهیار قنبری در دهه‌ی ۱۳۵۰، فیلم موزیکال ''پاییز''، ''ایستگاه آخر'' را با بازی '''پرویز فنی زاده''' و ایرن نویسندگی و کارگردانی کرد که پخش آن با آغاز '''انقلاب ضدسلطنتی''' میسرنشد. شهیار قنبری در سال ١٣۵٩، به فرانسه مهاجرت کرد؛ و در طی این سالیان فعالیت خود را ادامه داد. او پس از سالیان اقامت در فرانسه در دهه‌ی ۱۳۹۰، به شهر لس‌آنجلس آمریکا رفت تا غزل‌نمایش  ''نون و پنیر و سبزی'' ، را در کنسرت داریوش و ابی به صحنه ببرد. شهیار قنبری طی سال‌های پس از '''انقلاب ضدسلطنتی''' با هنرمندان مشهوری نظیر داریوش اقبالی، ابی، بیژن مرتضوی، حسن شماعی زاده، لیلا فروهر، سیاوش قمیشی ، مارتیک، ، امید سلطانی، شهره، نوش‌آفرین، مهرداد آسمانی، منصور، و… همکاری کرد. وی تا کنون ۳۷ سال است که در عرصه‌ی ترانه‌سرایی فعالیت می‌کند. شهیار قنبری در حال حاضر در جنوب کالیفرنیای آمریکا زندگی می‌کند.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    =اسماعیل خویی
| تصویر                  =اسماخو3.JPG
| توضیح تصویر            =
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          =شعر و ادبیات، نویسندگی و مترجم
| ملیت                  =ایرانی
| تاریخ تولد            =۹ تیرماه ۱۳۱۷
| محل تولد                =مشهد
| والدین                =
| تاریخ مرگ              =۴ خرداد ۱۴۰۰
| محل مرگ                =لندن
| علت مرگ                =بیماری ذات‌الریه
| محل زندگی              =مشهد، تهران، لندن
| مختصات محل زندگی        =
| مدفن                  =لندن
|مذهب                  =
|در زمان حکومت          =
|اتفاقات مهم            =
| نام دیگر              =
|لقب                    =
|بنیانگذار              =از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران
| پیشه                  =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =غزل و شعر نو
|کتاب‌ها                =مجموعه اشعار: بی تاب، ما بودگان، از صدای سخن عشق و…
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار            =
|تخلص                    =
|فیلم ساخته بر اساس اثر=
| همسر                    =فرانکا گالیو، رکسانا صبا
| شریک زندگی            =
| فرزندان                =آتوسا، هومن، سبا و سُرایه
|تحصیلات                  =دکترای فلسفه
|دانشگاه                =دانشگاه لندن
|حوزه                  =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|علت شهرت              =
| تأثیرگذاشته بر        =
| تأثیرپذیرفته از        =
| وب‌گاه                  =
|گفتاورد                =
|امضا                  =
}}
شهیار قنبری (زاده ۶ مرداد ۱۳۲۹، تهران) شاعر، ترانه‌سرا، آهنگساز، نمایشنامه‌نویس، فیلم‌ساز، روزنامه‌نگار، مجری، برنامه ساز رادیو و تلویزیون و خواننده ایرانی و فرزند حمید قنبری دوبلور سرشناس است. شهیار قنبری شعر و ادبیات را از نوجوانی و در سن ۱۵ سالگی آغاز کرد؛ و سپس راهی انگلستان شد. وی پس از بازگشت به وطن فعالیتش را با نوشتن برای هفته نامه‌های مختلف و خبرنگاری آغاز کرد. نخستین ترانه‌ی او ''دیگه اشکم واسه من ناز می‌کنه''، بود با آهنگی از اسفندیار منفردزاده و دومین ترانه‌اش ''ستاره آی ستاره،'' با آهنگی از پرویز اتابکی بود که هر دو با صدای خواننده معرف، گوگوش منتشر شدند. او در ۱۹ سالگی فعالیتش را گسترش داد؛ و ترانه‌های بسیاری را برای گوگوش، داریوش اقبالی، ابی، فرهاد و خواننده‌های مشهور دیگر آن زمان سرود. درسال ۱۳۵۱، شهیار قنبری با هم‌کاری زنده‌یاد '''واروژان''' سروده‌ای به نام بوی خوب گندم با صدای داریوش اقبالی تنظیم کردند که به خاطر انتشار این اثر، داریوش و شهیار قنبری توسط '''ساواک''' شاه دستگیر و به زندان افتادند. شهیار قنبری در دهه‌ی ۱۳۵۰، فیلم موزیکال ''پاییز''، ''ایستگاه آخر'' را با بازی '''پرویز فنی زاده''' و ایرن نویسندگی و کارگردانی کرد که پخش آن با آغاز '''انقلاب ضدسلطنتی''' میسرنشد. شهیار قنبری در سال ١٣۵٩، به فرانسه مهاجرت کرد؛ و در طی این سالیان فعالیت خود را ادامه داد. او پس از سالیان اقامت در فرانسه در دهه‌ی ۱۳۹۰، به شهر لس‌آنجلس آمریکا رفت تا غزل‌نمایش  ''نون و پنیر و سبزی''، را در کنسرت داریوش و ابی به صحنه ببرد. شهیار قنبری طی سال‌های پس از '''انقلاب ضدسلطنتی''' با هنرمندان مشهوری نظیر داریوش اقبالی، ابی، بیژن مرتضوی، حسن شماعی زاده، لیلا فروهر، سیاوش قمیشی، مارتیک، امید سلطانی، شهره، نوش‌آفرین، مهرداد آسمانی، منصور، و… همکاری کرد. وی تا کنون ۳۷ سال است که در عرصه‌ی ترانه‌سرایی فعالیت می‌کند. شهیار قنبری در حال حاضر در جنوب کالیفرنیای آمریکا زندگی می‌کند.


'''آغاز شعر و ادبیات'''
'''آغاز شعر و ادبیات'''
خط ۷: خط ۵۴:
او سپس عازم بریتانیا شد؛ و در سال ١٩۶٨، درگروهای موسیقی پاپ شرکت کرد.
او سپس عازم بریتانیا شد؛ و در سال ١٩۶٨، درگروهای موسیقی پاپ شرکت کرد.


شهیار قنبری در تظاهرات مردم در اعتراض به جنگ ویتنام ، سال١٩۶٨، در لندن شرکت کرد؛ و پس از آن بود که ترانه سرایی را بر گزید. وی پس از بازگشت به وطن فعالیتش را با نوشتن برای هفته نامه‌های مختلف و خبرنگاری آغاز کرد؛ و هم‌زمان برای رادیو تهران نیز برنامه‌ی ''آوای موسیقی''  را پیرامون
شهیار قنبری در تظاهرات مردم در اعتراض به جنگ ویتنام، سال١٩۶٨، در لندن شرکت کرد؛ و پس از آن بود که ترانه‌سرایی را بر گزید. وی پس از بازگشت به وطن فعالیتش را با نوشتن برای هفته نامه‌های مختلف و خبرنگاری آغاز کرد؛ و هم‌زمان برای رادیو تهران نیز برنامه‌ی ''آوای موسیقی'' را پیرامون


  pop و rock and roll  
  pop و rock and roll  


تهیه کرد. کار وی در تلویزیون با گویندگی و ترانه‌سرایی برای برنامه‌ی تلویزیونی زنگوله‌ها که جایی برای کشف صداھای تازه در تلویزیون بود، درکنار زنده‌یاد '''واروژان'''، پرویز اتابکی، اسفندیار منفردزاده، بابک افشار، تورج نگهبان، '''ایرج جنتی عطایی''' و '''منوچهرسخایی''' تهیه  کننده‌ی آن برنامه آغاز شد. '''«سایت تیلا»'''
تهیه کرد. کار وی در تلویزیون با گویندگی و ترانه‌سرایی برای برنامه‌ی تلویزیونی زنگوله‌ها که جایی برای کشف صداهای تازه در تلویزیون بود، درکنار زنده‌یاد '''واروژان'''، پرویز اتابکی، اسفندیار منفردزاده، بابک افشار، تورج نگهبان، '''ایرج جنتی عطایی''' و '''منوچهرسخایی''' تهیه  کننده‌ی آن برنامه آغاز شد. '''«سایت تیلا»'''


'''ترانه سرایی'''
'''ترانه‌سرایی'''


شهیار قنبری در سال ۱۳۴۸، یعنی در ۱۸ سالگی، درست بر خلاف خواسته‌ی پدرش که بر این باور بود هنرمندان در جامعه‌ی ایران سرنوشت درخشانی ندارند، به شعر و ترانه سرایی ادامه داد. نخستین ترانه‌ی او ''دیگه اشکم واسه من ناز می‌کنه''، بود با آهنگی از اسفندیار منفردزاده و دومین ترانه‌اش ''ستاره آی ستاره،'' با آهنگی از پرویز اتابکی بود که هر دو با صدای خواننده معرف، گوگوش منتشر شدند. ستاره آی ستاره نخستین ترانه‌ی وی بود که در برنامه‌ی  ''شما و رادیو''، صبح جمعه پخش شد. '''«سایت ایوافان»'''
شهیار قنبری در سال ۱۳۴۸، یعنی در ۱۸ سالگی، درست بر خلاف خواسته‌ی پدرش که بر این باور بود هنرمندان در جامعه‌ی ایران سرنوشت درخشانی ندارند، به شعر و ترانه‌سرایی ادامه داد. نخستین ترانه‌ی او ''دیگه اشکم واسه من ناز می‌کنه''، بود با آهنگی از اسفندیار منفردزاده و دومین ترانه‌اش ''ستاره آی ستاره،'' با آهنگی از پرویز اتابکی بود که هر دو با صدای خواننده معرف، گوگوش منتشر شدند. ستاره آی ستاره نخستین ترانه‌ی وی بود که در برنامه‌ی ''شما و رادیو''، صبح جمعه پخش شد. '''«سایت ایوافان»'''


او در ۱۹ سالگی فعالیتش را گسترش داد؛ و ترانه‌های بسیاری را برای گوگوش، داریوش اقبالی، ابی ، فرهاد و خواننده‌های مشهور دیگر آن زمان سرود. از جمله: قصه‌ی دو ماهی، بوی گندم، مرد تنها، قصه‌ی بره وگرگ، حرف، نفس، هجرت، جمعه، هفته خاکستری، نیاز، سقوط، همیشه غایب، نفرین‌نامه، نجواها، آوار، اگه بمونی و ده‌ها ترانه‌ی دیگر. شهیار قنبری درایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی نخستین مجموعه شعرخوانی خود را به نام" یک دهان آواز سرخ " منتشر کرد. '''«سایت تیلا»'''
او در ۱۹ سالگی فعالیتش را گسترش داد؛ و ترانه‌های بسیاری را برای گوگوش، داریوش اقبالی، ابی، فرهاد و خواننده‌های مشهور دیگر آن زمان سرود. از جمله: قصه‌ی دو ماهی، بوی گندم، مرد تنها، قصه‌ی بره وگرگ، حرف، نفس، هجرت، جمعه، هفته خاکستری، نیاز، سقوط، همیشه غایب، نفرین‌نامه، نجواها، آوار، اگه بمونی و ده‌ها ترانه‌ی دیگر. شهیار قنبری درایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی نخستین مجموعه شعرخوانی خود را به نام" یک دهان آواز سرخ " منتشر کرد. '''«سایت تیلا»'''


'''قصه‌ی دو ماهی'''
'''قصه‌ی دو ماهی'''
خط ۲۵: خط ۷۲:
شهیار قنبری در این باره می‌گوید:
شهیار قنبری در این باره می‌گوید:


'''«قصه‌ی دو ماهی میلاد من است. بند ناف ترانه من این چنین بریده می‌شود...!» «سایت ایوافان»'''
'''«قصه‌ی دو ماهی میلاد من است. بند ناف ترانه من این چنین بریده می‌شود… !» «سایت ایوافان»'''


'''دستگیری و زندان'''
'''دستگیری و زندان'''


اوایل دهه‌ی ۱۳۵۰، شهیار قنبری با زنده‌یاد واروژان هم‌کاری داشت که در واقع دوره‌ی دیگری از زندگی حرفه‌ای او به شمار می‌رود. نخستین هم‌کاری آن‌ها در سال ۱۳۵۱، سروده‌ای به نام بوی خوب گندم با صدای داریوش اقبالی بود. به خاطر انتشار این اثر، داریوش و شهیار قنبری توسط '''ساواک''' شاه دستگیر و به زندان افتادند. شهیار قنبری در مقدمه‌ی کتاب " ''دریا در من''" نوشته است که مأموران ساواک از وی خواسته‌اند که ترانه‌ای در مدح و ستایش '''محمدرضا شاه پهلوی''' بسراید و بخواند تا از زندان آزادش کنند؛ اما او زیر بار نمی‌رود و نمی‌پذیرد. در همین رابطه شهیار قنبری خطاب به واروژان می‌گوید:
اوایل دهه‌ی ۱۳۵۰، شهیار قنبری با زنده‌یاد واروژان هم‌کاری داشت که در واقع دوره‌ی دیگری از زندگی حرفه‌ای او به‌شمار می‌رود. نخستین هم‌کاری آن‌ها در سال ۱۳۵۱، سروده‌ای به نام بوی خوب گندم با صدای داریوش اقبالی بود. به خاطر انتشار این اثر، داریوش و شهیار قنبری توسط '''ساواک''' شاه دستگیر و به زندان افتادند. شهیار قنبری در مقدمه‌ی کتاب " ''دریا در من''" نوشته است که مأموران ساواک از وی خواسته‌اند که ترانه‌ای در مدح و ستایش '''محمدرضا شاه پهلوی''' بسراید و بخواند تا از زندان آزادش کنند؛ اما او زیر بار نمی‌رود و نمی‌پذیرد. در همین رابطه شهیار قنبری خطاب به واروژان می‌گوید:


'''«راستی ما چرا آن‌جا بودیم؟ ما که فقط ترانه می‌نوشتیم و تو "واروژان" را داشتیم و دریای صداهای خوش‌رنگ را، و شاعر می‌گوید از رفیق دلتنگی‌ها و تشنگی‌ها: امروز که بی تو، بر ما هزار سال گذشته ‌است، حتی نمی‌توانم از سنگینی این غیبت بزرگ بنویسم. واژه‌ها، نیروی موسیقی را کم دارند. واژه‌های من تو را کم دارند، واروژانِ من...! مرد سازها و آوازها...! و شاعر به قله‌هایی بلندتر می‌رسد...» «سایت پرشین ساز»'''
'''«راستی ما چرا آن‌جا بودیم؟ ما که فقط ترانه می‌نوشتیم و تو «واروژان» را داشتیم و دریای صداهای خوش‌رنگ را، و شاعر می‌گوید از رفیق دلتنگی‌ها و تشنگی‌ها: امروز که بی تو، بر ما هزار سال گذشته است، حتی نمی‌توانم از سنگینی این غیبت بزرگ بنویسم. واژه‌ها، نیروی موسیقی را کم دارند. واژه‌های من تو را کم دارند، واروژانِ من…! مرد سازها و آوازها…! و شاعر به قله‌هایی بلندتر می‌رسد…» «سایت پرشین ساز»'''


'''فعالیت سینمایی و تئاتر'''
'''فعالیت سینمایی و تئاتر'''


شهیار قنبری در کودکی در فیلم ''چهره‌ی آشنا'' به همراه پدرش نقش بازی‌ کرد؛ و پس از آن در سال ۱۳۳۵، در فیلم ''خانه خراب'' ساخته‌ی نصرت کریمی و سپس در فیلم ''شام آخر'' که ساخته‌ی خودش بود، به همراه زنده یاد '''پرویز فنی زاده''' ایفای نقش کرد. وی در آن سال‌ها دو نمایش‌نامه به نام‌های ''برادران علمی'' و ''غزل‌نمایش'' نیز نوشت. پس از آن به همراه شاعران سرشناس '''سیمین بهبهانی'''، '''فریدون مشیری'''، یدلله رویایی و عماد خراسانی به عضویت شورای ترانه‌های روز ایران در آمد. شهیار قنبری در اواخر دهه‌ی ۱۳۵۰، فیلم موزیکال ''پاییز''، ''ایستگاه آخر'' را با بازی پرویز فنی زاده و ایرن نویسندگی و کارگردانی کرد که پخش آن با آغاز انقلاب ضدسلطنتی میسرنشد. '''«سایت تیلا»'''
شهیار قنبری در کودکی در فیلم ''چهره‌ی آشنا'' به همراه پدرش نقش بازی کرد؛ و پس از آن در سال ۱۳۳۵، در فیلم ''خانه خراب'' ساخته‌ی نصرت کریمی و سپس در فیلم ''شام آخر'' که ساخته‌ی خودش بود، به همراه زنده یاد '''پرویز فنی زاده''' ایفای نقش کرد. وی در آن سال‌ها دو نمایش‌نامه به نام‌های ''برادران علمی'' و ''غزل‌نمایش'' نیز نوشت. پس از آن به همراه شاعران سرشناس '''سیمین بهبهانی'''، '''فریدون مشیری'''، یدلله رؤیایی و عماد خراسانی به عضویت شورای ترانه‌های روز ایران در آمد. شهیار قنبری در اواخر دهه‌ی ۱۳۵۰، فیلم موزیکال ''پاییز''، ''ایستگاه آخر'' را با بازی پرویز فنی زاده و ایرن نویسندگی و کارگردانی کرد که پخش آن با آغاز انقلاب ضدسلطنتی میسرنشد. '''«سایت تیلا»'''


شهیار قنبری در اوایل همین دهه آلبوم ''قدغن'' را منتشر کرد؛ و سپس دو مجموعه به نام‌های ''شناسنامه ١'' و ''شناسنامه ٢'' که مجموعه‌ای از تمام ترانه‌های نوشته شده توسط خودش است، با صدای گوگوش به ھمراه مروری بر سال‌های دور ترانه با کلام استاد شهیار و سپس ''سفرنامه'' که مجموعه‌ای زیبا و متفاوت بود، منتشر گردید. وی پس از چند سال اثری دیگر به نام  ''برهنگی'' را منتشر کرد. یک روز پس از فاجعه‌ی ١١ سپتامبر در نیویورک آمریکا  ''دوستت دارم‌ها''  را به قربانیان این فاجعه تقدیم کرد. پس از آن بود که یک مجموعه  ترانه‌خوانی به نام  
شهیار قنبری در اوایل همین دهه آلبوم ''قدغن'' را منتشر کرد؛ و سپس دو مجموعه به نام‌های ''شناسنامه ١'' و ''شناسنامه ٢'' که مجموعه‌ای از تمام ترانه‌های نوشته شده توسط خودش است، با صدای گوگوش به همراه مروری بر سال‌های دور ترانه با کلام استاد شهیار و سپس ''سفرنامه'' که مجموعه‌ای زیبا و متفاوت بود، منتشر گردید. وی پس از چند سال اثری دیگر به نام ''برهنگی'' را منتشر کرد. یک روز پس از فاجعه‌ی ١١ سپتامبر در نیویورک آمریکا ''دوستت دارم‌ها'' را به قربانیان این فاجعه تقدیم کرد. پس از آن بود که یک مجموعه ترانه‌خوانی به نام  


RewindMe in Paris
RewindMe in Paris


  که محصول سالیان تلاش بی‌وقفه وی بود، به ترانه‌خانه تقدیم نمود. مجموعه‌ای بی‌نظیر به زبان‌های انگلیسی و فرانسه. آخرین کار مشترک شهیار قنبری و گوگوش، آلبوم ''مانیفست'' است که این آلبوم با استقبال گسترده و فراگیر مردم مواجه شد تا آغازی باشد بر تحول موسیقی و ترانه ایرانی در سال‌های غربت. در این آلبوم ٨ ترانه از شهیار قنبری با صدای گوگوش وجود دارد که مورد توجه و استقبال دوستداران شهیار و گوگوش قرار گرفته است. '''«سایت تیلا»'''
  که محصول سالیان تلاش بی‌وقفه وی بود، به ترانه‌خانه تقدیم نمود. مجموعه‌ای بی‌نظیر به زبان‌های انگلیسی و فرانسه. آخرین کار مشترک شهیار قنبری و گوگوش، آلبوم ''مانیفست'' است که این آلبوم با استقبال گسترده و فراگیر مردم مواجه شد تا آغازی باشد بر تحول موسیقی و ترانه ایرانی در سال‌های غربت. در این آلبوم ٨ ترانه از شهیار قنبری با صدای گوگوش وجود دارد که مورد توجه و استقبال دوستداران شهیار و گوگوش قرار گرفته است. '''«سایت تیلا»'''


'''پس از انقلاب صدسلطنتی'''
'''پس از انقلاب صدسلطنتی'''


شهیار قنبری پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ١٣۵٩، به فرانسه مهاجرت کرد؛ و در طی این سالیان فعالیت خود را ادامه داد. سال‌ها بعد درفرانسه دومین آلبوم خود را به نام  ''پیشمرگانه‌ها'' یا  ''اگر همه شاعر بودند'' که در ایران ضبط شده بود منتشر کرد؛ و پس ازآن آلبوم ''صدای درخت بی‌زمین''. او پس از سالیان اقامت در فرانسه در دهه‌ی ۱۳۹۰، به شهر لس‌آنجلس آمریکا رفت تا غزل‌نمایش  ''نون و پنیر و سبزی'' ، را در کنسرت داریوش و ابی به صحنه ببرد. کاری متفاوت با بازی تنها فرزندش ''لرکا''. '''«سایت تیلا»'''
شهیار قنبری پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ١٣۵٩، به فرانسه مهاجرت کرد؛ و در طی این سالیان فعالیت خود را ادامه داد. سال‌ها بعد درفرانسه دومین آلبوم خود را به نام  ''پیشمرگانه‌ها'' یا ''اگر همه شاعر بودند'' که در ایران ضبط شده بود منتشر کرد؛ و پس ازآن آلبوم ''صدای درخت بی‌زمین''. او پس از سالیان اقامت در فرانسه در دهه‌ی ۱۳۹۰، به شهر لس‌آنجلس آمریکا رفت تا غزل‌نمایش  ''نون و پنیر و سبزی''، را در کنسرت داریوش و ابی به صحنه ببرد. کاری متفاوت با بازی تنها فرزندش ''لرکا''. '''«سایت تیلا»'''


شهیار قنبری طی سال‌های پس از '''انقلاب ضدسلطنتی''' با هنرمندان مشهوری نظیر داریوش اقبالی، ابی، بیژن مرتضوی، حسن شماعی زاده، لیلا فروهر، سیاوش قمیشی ، مارتیک، ، امید سلطانی، شهره، نوش‌آفرین، مهرداد آسمانی، منصور، و… همکاری کرد. '''«سایت ایوافان»«کاخ آسمان»«سایت اوردوز»'''
شهیار قنبری طی سال‌های پس از '''انقلاب ضدسلطنتی''' با هنرمندان مشهوری نظیر داریوش اقبالی، ابی، بیژن مرتضوی، حسن شماعی زاده، لیلا فروهر، سیاوش قمیشی، مارتیک، امید سلطانی، شهره، نوش‌آفرین، مهرداد آسمانی، منصور، و… همکاری کرد. '''«سایت ایوافان» «کاخ آسمان» «سایت اوردوز»'''


'''برنامه های رادیویی و تلویزیونی'''
'''برنامه های رادیویی و تلویزیونی'''


برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی شهیار قنبری از این قبیل است: برنامه‌ی رادیویی - از سال ١٣٧٢ تا ١٣٧٩ـ از رادیو صدای ایران، سریال تلویزیونی  ''گل یا پوچ'' ـ اورجینال -، کوچ از تلویزیون جنبش ملی، برنامه‌ی مستقل تلویزیونی
برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی شهیار قنبری از این قبیل است: برنامه‌ی رادیویی - از سال ١٣٧٢ تا ١٣٧٩ـ از رادیو صدای ایران، سریال تلویزیونی ''گل یا پوچ'' ـ اورجینال -، کوچ از تلویزیون جنبش ملی، برنامه‌ی مستقل تلویزیونی


Version take one
Version take one


از کانال ۱۸، مشق شب در کنار شهروز رفیعی و آیلین،  و برنامه‌ی دوستت دارم‌ها
از کانال ۱۸، مشق شب در کنار شهروز رفیعی و آیلین،  و برنامه‌ی دوستت دارم‌ها


از تلویزیون جام جم. شهیار قنبری هم‌چنین به زبان فرانسه تسلط دارد؛ و در دو آلبوم اخیر خود نیز ترانه‌هایی به زبان‌های فرانسه و انگلیسی اجرا کرده است. وی تا کنون ۳۷ سال است که در عرصه‌ی ترانه‌سرایی فعالیت می‌کند. '''«سایت تیلا»'''
از تلویزیون جام جم. شهیار قنبری هم‌چنین به زبان فرانسه تسلط دارد؛ و در دو آلبوم اخیر خود نیز ترانه‌هایی به زبان‌های فرانسه و انگلیسی اجرا کرده است. وی تا کنون ۳۷ سال است که در عرصه‌ی ترانه‌سرایی فعالیت می‌کند. '''«سایت تیلا»'''
خط ۸۱: خط ۱۲۸:
درخت بی‌زمین (تهران – ۱۳۹۶)  
درخت بی‌زمین (تهران – ۱۳۹۶)  


بنویس! ساعت پاکنویس: روایت کامل ( تهران – ۱۳۹۶)  
بنویس! ساعت پاکنویس: روایت کامل (تهران – ۱۳۹۶)  


دریا در من (گزیده‌ی ترانه‌ها، تهران ۱۳۴۸–۱۳۷۴)  
دریا در من (گزیده‌ی ترانه‌ها، تهران ۱۳۴۸–۱۳۷۴)  
خط ۱۳۳: خط ۱۸۰:
شام آخر (با کارگردانی شهیار قنبری)
شام آخر (با کارگردانی شهیار قنبری)


پاییز ایستگاهِ آخر (با کارگردانی شهیار قنبری، یک فیلم موزیکال تلویزیونی در دوبخش، نخستین تجربه‌ی سوررئالیستی شهیارقنبری بود) '''«ویکی زرو»«سایت ستاربینو»«کاخ آسمان»'''
پاییز ایستگاهِ آخر (با کارگردانی شهیار قنبری، یک فیلم موزیکال تلویزیونی در دوبخش، نخستین تجربه‌ی سوررئالیستی شهیارقنبری بود) '''«ویکی زرو» «سایت ستاربینو» «کاخ آسمان»'''


شهیار قنبری در حال حاضر در جنوب کالیفرنیای آمریکا زندگی می‌کند.
شهیار قنبری در حال حاضر در جنوب کالیفرنیای آمریکا زندگی می‌کند.
خط ۲۷۳: خط ۳۲۰:
تن تو مثل تبر، تن من ریشه سخت
تن تو مثل تبر، تن من ریشه سخت


طپش عکس یه قلب مونده اما رو درخت
تپش عکس یه قلب مونده اما رو درخت


بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال تو
بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال تو
خط ۳۰۱: خط ۳۴۸:
خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم
خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم


گفتنی ها کم نیست، من وتو کم گفتیم ،
گفتنی ها کم نیست، من وتو کم گفتیم،


مثل هذیان دم مرگ،ازآغاز چنین در هم وبر هم گفتیم
مثل هذیان دم مرگ، ازآغاز چنین در هم وبر هم گفتیم


دیدنی ها کم نیست، من و تو کم دیدیم،  
دیدنی ها کم نیست، من و تو کم دیدیم،  
خط ۳۲۳: خط ۳۷۰:
من و تو کم بودیم، من وتو اما در
من و تو کم بودیم، من وتو اما در


میدانها،  اینک اندازه ما میخوانیم،
میدانها،  اینک اندازه ما میخوانیم،


ما به اندازه ما می بینیم، ما به اندازه ما می چینیم،
ما به اندازه ما می بینیم، ما به اندازه ما می چینیم،
خط ۳۲۹: خط ۳۷۶:
ما به اندازه ما می گوییم، ما به اندازه ما می روییم
ما به اندازه ما می گوییم، ما به اندازه ما می روییم


من وتو کم نه،که باید شب بیرحم و،
من وتو کم نه، که باید شب بیرحم و،


گل مریم و،  بیداری شبنم باشیم!
گل مریم و،  بیداری شبنم باشیم!


  من وتو خم نه،و در هم نه،
  من وتو خم نه، و در هم نه،


و کم هم نه، که می باید با هم باشیم!
و کم هم نه، که می باید با هم باشیم!


من و تو حق  داریم، در شب این جنبش، نبض آدم باشیم،
من و تو حق  داریم، در شب این جنبش، نبض آدم باشیم،


من وتو حق داریم، که به اندازه ما هم شده، با هم باشیم
من وتو حق داریم، که به اندازه ما هم شده، با هم باشیم
خط ۳۷۷: خط ۴۲۴:
<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>


'''امان از راه بی‌عـابــر'''
'''امان از راه بی‌عابر'''


ترانه‌ی این شعر نیز توسط داریوش اقبالی اجرا شده است.
ترانه‌ی این شعر نیز توسط داریوش اقبالی اجرا شده است.


امان از راه بی‌عـابــر، امان از شهر بی‌شاعـر
امان از راه بی‌عابر، امان از شهر بی‌شاعر


امان از روز بـی‌روزن، امان از این‌همه رهـــزن
امان از روز بی‌روزن، امان از این‌همه رهزن


امان از بـاد بــی‌بــاده، امان از ســـرو افـتـاده
امان از باد بی‌باده، امان از سرو افتـاده


امان از تـیغ بـی‌دردان، به جای بوسه بر گردن
امان از تیغ بی‌دردان، به جای بوسه بر گردن


امان از سایه‌ی بی‌سر، بـــر این درگــاه دردآور
امان از سایه‌ی بی‌سر، بر این درگاه دردآور


امان از نـاتــمـام تـــــو، امان از نـاتــمــام مـــن
امان از ناتمـام تو، امان از ناتمـام من


امان از روز بی‌رویا، امان از شام مرگ آوا
امان از روز بی‌رویا، امان از شام مرگ آوا


امان از جای صد دشنه، مـیان چــین پــیــراهـــن
امان از جای صد دشنه، میان چین پیـراهن


امان از شعله‌ی آخـر، هـجوم باد و خاکـستر
امان از شعله‌ی آخر، هجوم باد و خاکستر


که از پروانه‌ی پرپر، اجاق شب نشد روشن
که از پروانه‌ی پرپر، اجاق شب نشد روشن


ببار ای خــوب ِ دیروزی، بر این بازار خودسوزی
ببار ای خوب ِ دیروزی، بر این بازار خودسوزی


که این غمخانه‌ی بی‌می، نــدارد آب ِ مــرد افـکـــن
که این غمخانه‌ی بی‌می، ندارد آب ِ مرد افکـن


برقـصانم غزل‌بانو، بـچـرخـانم غزل‌بانو
برقصانم غزل‌بانو، بچـرخانم غزل‌بانو


میان گـفـتن و خـفـتـن، میان مـاندن و رفـتـن 
میان گفـتن و خفـتن، میان ماندن و رفتـن 


<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>
خط ۴۱۹: خط ۴۶۶:
تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم
تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم


داره از ابر سیاه خون می‌چکه،  
داره از ابر سیاه خون می‌چکه،


جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
خط ۴۲۷: خط ۴۷۴:
کاش می‌بستم چشامو، این ازم بر نمیاد
کاش می‌بستم چشامو، این ازم بر نمیاد


داره از ابر سیاه خون می‌چکه،  
داره از ابر سیاه خون می‌چکه،


جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
خط ۴۳۹: خط ۴۸۶:
با لبای بسته فریاد می‌کنه
با لبای بسته فریاد می‌کنه


داره از ابر سیاه خون می‌چکه،  
داره از ابر سیاه خون می‌چکه،


جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
خط ۴۴۷: خط ۴۹۴:
خنجر از پشت می‌زنه، اون که همراه منه
خنجر از پشت می‌زنه، اون که همراه منه


داره از ابر سیاه خون می‌چکه،  
داره از ابر سیاه خون می‌چکه،


جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه
خط ۴۵۵: خط ۵۰۲:
ترانه‌ی این شعر توسط خود شهیار قنبری اجرا شده است.
ترانه‌ی این شعر توسط خود شهیار قنبری اجرا شده است.


آبی دریا  قدغن،  شوق تماشا قدغن 
آبی دریا  قدغن،  شوق تماشا قدغن 


عشق دو ماهی قدغن، با هم و تنها قدغن
عشق دو ماهی قدغن، با هم و تنها قدغن


برای عشق تازه ، اجازه بی‌اجازه  
برای عشق تازه، اجازه بی‌اجازه  


پچ پچ و نجوا قدغن، رقص سایه‌ها قدغن
پچ پچ و نجوا قدغن، رقص سایه‌ها قدغن


کشف بوسه‌ی بی هوا، به وقت رویا قدغن
کشف بوسه‌ی بی هوا، به وقت رؤیا قدغن


برای خواب تازه، اجازه بی‌اجازه
برای خواب تازه، اجازه بی‌اجازه
خط ۴۷۷: خط ۵۲۴:
عطر خوش زن قدغن، تو قدغن، من قدغن
عطر خوش زن قدغن، تو قدغن، من قدغن


برای روز تازه، اجازه بی‌اجازه'''«سایت اوردوز»'''{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
برای روز تازه، اجازه بی‌اجازه'''«سایت اوردوز»'''
| نام                    =اسماعیل خویی
| تصویر                  =اسماخو3.JPG
| توضیح تصویر            =
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          =شعر و ادبیات، نویسندگی و مترجم
| ملیت                  =ایرانی
| تاریخ تولد            =۹ تیرماه ۱۳۱۷
| محل تولد                =مشهد
| والدین                =
| تاریخ مرگ              =۴ خرداد ۱۴۰۰
| محل مرگ                =لندن
| علت مرگ                =بیماری ذات‌الریه
| محل زندگی              =مشهد، تهران، لندن
| مختصات محل زندگی        =
| مدفن                  =لندن
|مذهب                  =
|در زمان حکومت          =
|اتفاقات مهم            =
| نام دیگر              =
|لقب                    =
|بنیانگذار              =از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران
| پیشه                  =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری            =غزل و شعر نو
|کتاب‌ها                =مجموعه اشعار: بی تاب، ما بودگان، از صدای سخن عشق و…
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار            =
|تخلص                    =
|فیلم ساخته بر اساس اثر=
| همسر                    =فرانکا گالیو، رکسانا صبا
| شریک زندگی            =
| فرزندان                =آتوسا، هومن، سبا و سُرایه
|تحصیلات                  =دکترای فلسفه
|دانشگاه                =دانشگاه لندن
|حوزه                  =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|علت شهرت              =
| تأثیرگذاشته بر        =
| تأثیرپذیرفته از        =
| وب‌گاه                  =
|گفتاورد                =
|امضا                  =
}}
۵٬۹۰۸

ویرایش