۴۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
سعید محسن در کنار بنیانگذار سازمان مجاهدین محمد حنیفنژاد، از سال 1344 تا سال 1350 سازمان را در آن شرایط خفقان شدید، بدون اینکه کوچکترین ضربهای متحمل شود، به پیش بردند. این کاری بس شگفتانگیز بود که در جنبش رهاییبخش میهنمان سابقه نداشت.<ref name=":0" /> | سعید محسن در کنار بنیانگذار سازمان مجاهدین محمد حنیفنژاد، از سال 1344 تا سال 1350 سازمان را در آن شرایط خفقان شدید، بدون اینکه کوچکترین ضربهای متحمل شود، به پیش بردند. این کاری بس شگفتانگیز بود که در جنبش رهاییبخش میهنمان سابقه نداشت.<ref name=":0" /> | ||
== قسمتهايي از مقاله چشمانداز پرشور == | |||
سؤالي كه امروز براي اغلب افراد بهويژه آنان كه استنباط سازماني قوي ندارند و كساني كه داراي قدرت درك شرايط و امكانات موجود نيستند وجود دارد، اين است كه: «آيا در چنين شرايط سهمناكي مبارزه پيروز امكانپذير است؟» اين پرسشي است كه امروز پرسندهاش زياد و پاسخگويش كم است. | |||
منشأ اين سؤال چيست؟ | |||
گذشته از عوامل تاريخي و مبارزههاي ناكام گذشته كه در پيدايش چنين سؤالي مؤثرند، بايد به پديده ديگر كه زاييده شرايط زماني است بيشتر توجه داشت. شرايط ميهني و كانونهاي ملتهب گوشه و كنار جهان نشان دادهاند كه كسب پيروزي در مبارزه امري آسان نيست. براي كسب پيروزي در ميدان نبرد دست پر بايد داشت. انديشه، جسارت، جانبازي، پرهيزكاري، سعه صدر، صداقت، حلشدن در امر نبرد، اينها و نظاير اينها سكههايي است كه براي كسب پيروزي بايد به همراه داشت. به اين ترتيب مبارزه پيروز آنطور كه بسياري در گذشته گمان ميكردند امر سادهيي نيست بلكه از مشكلترين مسائل عصر ما است. | |||
سادهانديشي در اين مورد سرانجامي جز ناكامي نخواهد داشت و درست در همينجا است كه ناكاميهاي گذشته وقتي كه با اقدامات ضدمردمي رژيم توأم ميشود، افراد را تحت تأثيرات منفي و كشنده خود قرار ميدهد، در اين زمان ترس و نااميدي به صورتهاي مختلف تظاهر ميكند. عدهيي به بهانه اينكه داراي سرمايه كافي براي ورود در بازار نبرد نيستند، ميترسند. عدهيي به منفيبافي روي ميآورند زيرا از اعتراف به ترس خود شرمسارند. گروهي به لفاظي و سياستبازي ميپردازند زيرا از درهمريختن شخصيت مجازي خود هراس دارند و نميخواهند مشت خالي خود را باز كنند. عدهيي در زير بار نارسايي انديشه منكوب ميشوند و عدهيي هم كه خود را پيشكسوت ميانگارند به پند و موعظه ميپردازند و توجيه ميكنند كه شتر رميده را به حال خود واگذاريد. | |||
در چنين شرايطي همهچيز سهمگين جلوه ميكند. هر عمل رژيم دليل بر قدرت شكستناپذير او جلوه ميكند. دشمن با دامنزدن به اين شرايط چنين مينماياند كه تفوق مطلق از آن اوست و سيهروزي و شكست از آن حريف. | |||
بيهوده نيست كه براي بسياري نحوه فشار دستگاههاي جاسوسي دشمن سخت هراسآور است و زندان و وقايعش موجب وحشت. | |||
تحت شكنجه بودن، تيرباران شدن، در زير سرنيزه جلادان جاندادن، سالها در سلول زندان بهسربردن چيزهايي هستند كه حتي تصور آنها موي بر اندام آدمي راست ميكند. متواريبودن، گرسنگي، فقر، خانهبهدوشي و در عين جواني و شادابي لباس ساده پوشيدن و به اندك ساختن، خانه و كاشانه را ترك گفتن، ترك زن و فرزند و عزيزان در راه هدفهاي عالي انساني، كارهايي هستند كه در نظر آنان تنها از عهده افراد نادرالوجود و خارقالعاده برميآيد. آنان كه دچار چنين اضطراب دروني ميگردند، در زمينه سياست دچار ماليخوليا خواهند شد. | |||
ولي با تمام اينها سدهاي راه تكامل شكستپذيرند و اين امر ناشي از ماهيت آنها است و ما نهتنها چنين رويدادها را دليل سرخوردگي و يأس نميگيريم بلكه معتقديم كه آنها خوبند و بسيار هم خوبند زيرا تنها شدايد و شرايط مشكلند كه يك عصيانگر انقلابي را آبديده ميكنند. | |||
اينكه زمانه و شرايطش ما را در جهت پذيرش ايدئولوژي «شهادت انقلابي» رهنمون شدهاند، بسيار خجسته است و خجستگي بيشتر آنگاه كه ما مردانه چنين سير شورانگيزي را پذيرا شويم. | |||
پيدايش مرز جنبش و ضدجنبش | |||
شرايط سخت و دشوار عامل مرزبندي دقيق بين جنبش و ضدجنبش است. پيدايش مرز بين جنبش و ضدجنبش انقلاب خود دليل بر تكامل مبارزه است زيرا تنها در چنين صورتي است كه براي فرصتطلبي و سازشكاري محلي باقي نخواهد ماند. | |||
فرصتطلبان و سازشكاران و آنها كه بهاصطلاح يكي به نعل ميزنند و يكي به ميخ، مواضع خود را از دست خواهند داد و در اين شرايط تنها مردان مصمم هستند كه بار سنگين نبرد را بهدوش ميكشند و داراي قدرت ادامه نبرد و بسيج آگاهنمودن تودهها در هرگونه شرايط سخت ميباشند. | |||
آيا درك اين مسأله براي همه ميسر است؟ مسلماً نه. تنها كساني قدرت اين كيفيت را دارند كه به انديشه علمي و اراده مجهزند. شرايط را دقيقاً ميشناسند و مطابق با شرايط در خود آمادگي ايجاد ميكند. بر ماست كه بكوشيم تا در شمار چنين افرادي درآييم. سازمان دربرگيرنده اين عناصر نيز سازماني است كه خود ثمره شرايط خاص و دشوار محيط است. «بين ريشههاي وجودي چنين سازماني و شرايط محيط رابطه مستقيمي وجود دارد». | |||
از آنچه گفته شد ميتوان چنين نتيجه گرفت كه شرايط دشوار كنوني براي ما نهتنها بد نيست بلكه از آنجا كه دشواريها تعيينكننده مرز دقيق بين جنبش و ضدجنبش، انقلاب و ضدانقلابند، انتخاب طبيعي، پايه و اساس پيدايش عناصر ارزنده و در نتيجه رهبري خواهد شد و حكومت عادات و سنن كه منجر به پيدايش يك رهبري مصنوعي ميشد، نابود ميگردد و تنها در اينصورت است كه رهبري و زعامت را كساني بهعهده خواهند گرفت كه صلاحيت و شايستگي خود را براي احراز اين مقام نشان دادهاند. | |||
نوشته سعيد محسن(نشریه مجاهد-فوقالعاده مهر ۱۳۷۶ | |||
== دستگیری و اعدام == | == دستگیری و اعدام == |
ویرایش