کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:


=== اعتصاب ===
=== اعتصاب ===
شب اول، آسفالت سرد، پذیرای همه مسافران گشته بود. شبهای بعد سایبانها و پتو، حفاظهای حداقلی برای متحصنین بودند. بنرهای مریم رجوی در اطراف، خواسته‌های اعتصاب‌غذاکنندگان و متحصنین را بیان می‌کردند: آزادی مریم.
این ۱۵روز را حامیان مقاومت در بدترین شرایط بهداشتی به‌سر بردند. شهردار شهر و شورای شهر به‌کمک شتافتند. در بیانیه‌ی ‌شورای شهر آمده است: عده‌یی سمپاتیزانهای ایرانی از چندین کشور اروپایی به‌این‌جا آمده‌اند. شهرداری تلاش کرده است که امکانات انسانی لازم برای حضور در خیابان گرد را با بازکردن استادیوم ورزشی و با دادن اجازه استفاده از زمین فوتبال تثبیت‌شده، فراهم نماید. شهرداری بررسی کرده است که تأمین آب، غذا و پتو فراهم شده باشد. بسیاری از اهالی اور به‌طور خودجوش آمده‌اند تا قوت‌قلب بدهند و خوراکیهای مختلف با خود آورده‌اند.
اعتصاب‌غذاکنندگان، طیفی از مردان و دختران جوان تا مادران پیر بودند که گوشت تن و بدن را میان آرواره‌های گرسنگی قرار دادند و درحالی به‌انتظار لحظه شیرین آزادی نشستند که هیچ‌کس نمی‌دانست چه خواهد شد. بخشی از اعتصاب‌غذا خشک است تا بتوان خواسته حق را بر کرسی عدالت نشاند.
آنان با مقاومت و پایداری ستایش‌انگیز خود، ریشه‌های مستحکم این مقاومت در اعماق قلبهای ایرانیان و عشق بزرگ به‌آزادی و رهایی ملی را در تک‌تک لحظه‌های این روزهای به‌یادماندنی به‌نمایش گذاشتند.
روزها بسیار پرجنب‌وجوش و خروش هستند؛ ولی شبها خود حکایت دیگری است. دهها زن و مرد از پیر و جوان، شب را تا صبح درکنار خیابان به‌سر می‌برند و بعضی شبها باران نیز زیرانداز و پتوها را خیس می‌کند. اما اینها مانع نیستند بلکه تلخی انتظار است که شیرینی خواب را از همه می‌رباید.
بی‌شک امید به‌آزادی را نمی‌توان در بند نگه‌داشت
در اورسوراواز، روحانی آزاده، اسقف ژاک گایو، همراه با استاد جلال گنجه‌ای، یک مراسم نیایش بین‌المذاهب برگزار می‌کنند و ضمن درخواست آزادی سریع مریم رجوی، به‌نام انسانیت و عدالت، بر‌عواطف جریحه‌دار و حرمت پایمال‌شده‌ پناهندگان ایرانی، مرهم می‌نهند.
اسقف گایو می‌گوید: از صحبت با شما دریافتم که مریم رجوی امید شما به‌آزادی است. بی‌شک امید به‌آزادی را نمی‌توان در بند نگه‌داشت. پیش‌از آن اسقف گایو بلافاصله بعداز شنیدن خبر تجمع ایرانیان در مقابل وزارت کشور به‌آن‌ محل شتافت ولی به ‌او اجازه حضور در جمع تظاهرکنندگان که توسط پلیس محصور شده بودند، داده نشد.
شامگاه دوشنبه ۳۰ژوئن، هزاران تن از ایرانیان در ۲۰شهر اروپا، آمریکا و استرالیا، شب را با روشن‌کردن شمع برای آزادی مریم زنده نگاه داشتند. این شب‌زنده‌داری در شهر اشرف امتداد می‌یابد.
هم‌زمان در خاک میهن اسیر و در زیر‌سایه سنگین حکومت سرکوبگر آخوندی، صدها تن از هواداران مقاومت و خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی با در‌دست‌داشتن پلاکاردهایی با شعار آزادی مریم رجوی، طی چند تظاهرات و درگیری با نیروهای رژیم در مقابل سفارت فرانسه یا در سایر نقاط تهران، دست به‌اعتراض و تظاهرات می‌زنند. گروهی از این تظاهرکنندگان توسط پاسداران سرکوبگر رژیم دستگیر و روانه زندان می‌شوند.
''' '''
'''سیمای واقعی فرانسه'''
اما چهره واقعی فرانسه نه در عملیات پلیسی خشونت‌بار و بندوبستهای تجاری و سیاسی، بلکه در حمایت شخصیتهای ملی و سیاسی و حمایت مردم و به‌خصوص اهالی اورسوراواز و مناطق اطراف آن بارز گردید.
خانم دانیل میتران بانوی اول پیشین و شخصیت برجسته مدافع حقوق‌بشر فرانسه، نخستین شخصیتی بود که به ‌اور‌سور‌اواز رفت تا حمایت و همبستگی خود را با مریم رجوی و پناهندگان ایرانی، ابراز کند. وی دربرابر خبرنگاران با ابراز تعجب از این اقدام گفت: «طی بیش‌از بیست سال که این افراد در این‌جا پناهنده هستند چه ناامنی برای فرانسویها ایجاد کرده‌اند؟» خانم میتران با تأکید بر آشنا‌یی شخصی خودش با مریم رجوی، گفت «ما باید به‌حمایت از آنان ادامه دهیم».
شهردار اور، ژان پیر بکه که در تمام طول اعتصاب‌غذا از متحصنین حمایت به‌عمل آورده به‌تلویزیون فرانسه می‌گوید: «د.اس.ت دنبال چه چیزی بود؟ قاضی بروگیر دنبال چیست؟ سلاح، دلائل اثبات تروریسم؟ هیچ. تحقیقات به‌خوبی این‌را نشان داده است، بازدید از محل در دو نوبت. هیچ‌چیز در این‌جا پیدا نشد».
شهردار و انجمن شهر اور و همسایگان، یکپارچه به‌حمایت از خانم رجوی و اعتصاب‌غذاکنندگان برخاستند. شورای شهر اور به‌اتفاق آرای همه اعضایش از سراسر طیف سیاسی فرانسه، ازجمله احزاب حاکم، طی قطعنامه‌یی حمایت خود را از خانم رجوی و سایر ایرانیان مقیم این شهر اعلام کرد و مسئولیتهای دولت فرانسه را تذکر داد. اور به‌میعادگاه وجدانهای بیداری تبدیل شد که برای ابراز حمایت و همبستگی با متحصنان و اعتصاب‌غذاکنندگان به ‌آن‌جا می‌شتافتند. اما علاوه بر‌سیاستمدارانی نظیر ژان پیر بلازی، نماینده‌ مجلس و فعالان حقوق‌بشر، نظیر نمایندگان حقوق‌بشر نوین، لیگ حقوق‌بشر فرانسه و آندره میشل، جامعه‌شناس مشهور، انبوهی از شهروندان عادی فرانسوی، خود را حتی از شهرهای دوردست در جنوب و شمال فرانسه به ‌اور رساندند تا همبستگی خودشان را با مریم رجوی و پناهندگان ایرانی ابراز کنند. به‌دستور شهرداری، برخی امکانات استادیوم محل نیز مورد استفاده‌ متحصنان قرار گرفت. هرکس سعی می‌کرد به‌این ایرانیان ـ که خانه و زندگی خود را برای اعتراض به‌دستگیری مریم رجوی رها کرده و به‌اور شتافته بودند ـ کمکی کند.
در این شرایط دشوار، هر‌حرکت کوچک، معنی سمبلیک عظیمی را در‌بر‌داشت. یک مرد همسایه با آکاردئون خود نزد اعتصابیون که از شدت گرسنگی بی‌حال شده بودند، آمد و ساعتها برایشان موسیقی نواخت. هنگام ترک محل، او که می‌خندید به‌اعتصابیون گفت: «آمده بودم به‌شما روحیه بدهم، اما خودم از شما روحیه گرفتم» !
زنان فرانسوی برای اعتصاب‌غذاکنندگان در موج حرارت بی‌سابقه اواخر ژوئن کیسه‌های یخ می‌آوردند. همسایگان، در خانه‌های خود را به‌روی اعتصاب‌غذاکنندگان بازگذاشتند تا شرایط دشوار حضور شبانه‌روزی در پیاده‌روهای مقابل دفتر شورا در اور را قدری سهل‌تر کنند.


=== خودسوزی ===
=== خودسوزی ===
۳۷۴

ویرایش