۱۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
=== '''مرضیه – رزمنده ارتش آزادیبخش''' === | === '''مرضیه – رزمنده ارتش آزادیبخش''' === | ||
قبل از پیوستنش به ارتش آزادیبخش گفته بود:[[پرونده:2017101319977098570163.jpg|بندانگشتی]]<blockquote>«… اراده و عزم جزم کردهام که بهعنوان رزمنده ارتش آزادیبخش به ارتش مریم بپیوندم. من برای رزمیدن و آزادی مردمم ترک خانمان و عزیزان و جلای وطن کردم، به دامن سیمرغ رهایی چنگ زدم، بر آستان علی (ع) و سیدالشهدا سرساییدم و گرد و غبار اشرف و مجاهدان پاکبازش را توتیای دیده نمودم و به نام گل سرخ خواندم». </blockquote>۲۱مهر، اگرچه به ظاهر روز فوت اوست، اما او درست در چنین روزی دربیش از یک دهه پیش،به ارتش آزادیبخش پیوست . چرا که در جنگ ارادهها، اراده خللناپذیرش او را به سوی ارتش آزادی کشاند. | قبل از پیوستنش به ارتش آزادیبخش گفته بود:[[پرونده:2017101319977098570163.jpg|بندانگشتی|جایگزین=مرضیه بر روی تانکها ارتش آزادیبخش|مرضیه بر روی تانکها ارتش آزادیبخش]]<blockquote>«… اراده و عزم جزم کردهام که بهعنوان رزمنده ارتش آزادیبخش به ارتش مریم بپیوندم. من برای رزمیدن و آزادی مردمم ترک خانمان و عزیزان و جلای وطن کردم، به دامن سیمرغ رهایی چنگ زدم، بر آستان علی (ع) و سیدالشهدا سرساییدم و گرد و غبار اشرف و مجاهدان پاکبازش را توتیای دیده نمودم و به نام گل سرخ خواندم». </blockquote>۲۱مهر، اگرچه به ظاهر روز فوت اوست، اما او درست در چنین روزی دربیش از یک دهه پیش،به ارتش آزادیبخش پیوست . چرا که در جنگ ارادهها، اراده خللناپذیرش او را به سوی ارتش آزادی کشاند. | ||
وی در این باره گفته بود:<blockquote>«برای پیروزی سهل و آسان نیامدهام. آمدهام تا در همه غم و شادی و شکست و پیروزی رشیدترین و پاکترین زنان و مردان ملتم شریک باشم. به خدا دیگر حال و حوصله خارجه و اروپا را ندارم… </blockquote><blockquote>من رزمنده ارتش آزادیبخش هستم. لااقل برای بچهها و راهگشایان ملتم آشپزی که بلدم. اگر نه دستکم دعایی بدرقه راهشان میکنم، اما اراده کردهام که بهعنوان رزمنده ارتش آزادیبخش به ارتش مریم بپیوندم… </blockquote> '''من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق ''' '''چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه هست»'''. | وی در این باره گفته بود:<blockquote>«برای پیروزی سهل و آسان نیامدهام. آمدهام تا در همه غم و شادی و شکست و پیروزی رشیدترین و پاکترین زنان و مردان ملتم شریک باشم. به خدا دیگر حال و حوصله خارجه و اروپا را ندارم… </blockquote><blockquote>من رزمنده ارتش آزادیبخش هستم. لااقل برای بچهها و راهگشایان ملتم آشپزی که بلدم. اگر نه دستکم دعایی بدرقه راهشان میکنم، اما اراده کردهام که بهعنوان رزمنده ارتش آزادیبخش به ارتش مریم بپیوندم… </blockquote> '''من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق ''' '''چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه هست»'''. | ||
صدای او پس از ورود به اشرف، امیدی برای مردم ایران بود، آنجا که گفت: [[پرونده:2017101319977098570189.jpg|بندانگشتی]]<blockquote>«در کمال افتخار و سربلندی، لباس رزم به تن کردم و بهخاطر آزادی تا آخرین نفس و با تمام هستی خودم در کنار مردمم، سربلند و شاد و سرشار از افتخار، میایستم. من آمدهام تا همهٴ استعداد و توان و انرژی و هنر و صدایم را برای آزادی مملکت، برای آزادی ایران و مردم شریف و بزرگوارمان بهکار بگیرم. آمدهام تا دست یاری بانوی بزرگ مقاومت ایران را بهگرمی بفشارم… در تو با تو، با تو در تو، بهاران میشوم».</blockquote> به این ترتیب مرضیه در میدان مبارزه سیاسی نیز بهخواندن بر علیه ظلم آخوندها پرداخت و از ”کاوه میهن“ و ”ایران زمین“ تا ”مثل جنگل“ و ”ارتش آزادی“ و صلای اذانی که با سلام به فاطمه زهرا (ع) مزین است، بیمحابا ”به نام گل سرخ“ نغمه سر داد تا رهروان تنهای «نیمه شبان» شاه و شب تیره و تار شیخ را بیشتر و بیشتر برانگیزد و «بوی جوی مولیان» وطن را عطرافشانی نماید. او که تمامی هنر خود را در مسیر مقاومتی پرشکوه و سترگ در مقابل سیاهترین دیکتاتوری تاریخ معاصر قرار داده بود، از این پس تا هنگامی که صدایش برای همیشه بهجاودانگی پیوست، کارنامه زندگیاش مجموعهیی ارزشمند از هنر و مقاومت شد و او را در تاریخ هنر ایران، بلکه در تاریخ هنر ملتهای معاصر، جاودانه کرد.<ref>سازمان مجاهدین خلق ایران -[https://blog.mojahedin.org/i/ مرضیه صدای جاودانه]</ref>[[پرونده:2017101319977098570198.jpg|بندانگشتی]] | صدای او پس از ورود به اشرف، امیدی برای مردم ایران بود، آنجا که گفت: [[پرونده:2017101319977098570189.jpg|بندانگشتی|جایگزین=دیدار مرضیه با خانوم مریم رجوی|دیدار مرضیه با خانوم مریم رجوی]]<blockquote>«در کمال افتخار و سربلندی، لباس رزم به تن کردم و بهخاطر آزادی تا آخرین نفس و با تمام هستی خودم در کنار مردمم، سربلند و شاد و سرشار از افتخار، میایستم. من آمدهام تا همهٴ استعداد و توان و انرژی و هنر و صدایم را برای آزادی مملکت، برای آزادی ایران و مردم شریف و بزرگوارمان بهکار بگیرم. آمدهام تا دست یاری بانوی بزرگ مقاومت ایران را بهگرمی بفشارم… در تو با تو، با تو در تو، بهاران میشوم».</blockquote> به این ترتیب مرضیه در میدان مبارزه سیاسی نیز بهخواندن بر علیه ظلم آخوندها پرداخت و از ”کاوه میهن“ و ”ایران زمین“ تا ”مثل جنگل“ و ”ارتش آزادی“ و صلای اذانی که با سلام به فاطمه زهرا (ع) مزین است، بیمحابا ”به نام گل سرخ“ نغمه سر داد تا رهروان تنهای «نیمه شبان» شاه و شب تیره و تار شیخ را بیشتر و بیشتر برانگیزد و «بوی جوی مولیان» وطن را عطرافشانی نماید. او که تمامی هنر خود را در مسیر مقاومتی پرشکوه و سترگ در مقابل سیاهترین دیکتاتوری تاریخ معاصر قرار داده بود، از این پس تا هنگامی که صدایش برای همیشه بهجاودانگی پیوست، کارنامه زندگیاش مجموعهیی ارزشمند از هنر و مقاومت شد و او را در تاریخ هنر ایران، بلکه در تاریخ هنر ملتهای معاصر، جاودانه کرد.<ref>سازمان مجاهدین خلق ایران -[https://blog.mojahedin.org/i/ مرضیه صدای جاودانه]</ref>[[پرونده:2017101319977098570198.jpg|بندانگشتی|جایگزین=مراسم خاکسپاری مرضیه، حومه پاریس، 18 اکتبر 2010 | | ||
مراسم خاکسپاری مرضیه، حومه پاریس، 18 اکتبر 2010 | |||
]] | |||
<nowiki>----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------</nowiki><blockquote><ref name=":0" />مرضیه در مصاحبهای گفت: «در زمانی که خانوادههای ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم میفرستادند پدر من با وجود اینکه یک فرد روحانی بود؛ مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای زنان خیلی غیرعادی بود و در عین حال یک خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسهای میداشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأیید میکردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی میدانست. من پیش از اینکه شروع به خواندن کنم سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم ». </blockquote> | <nowiki>----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------</nowiki><blockquote><ref name=":0" />مرضیه در مصاحبهای گفت: «در زمانی که خانوادههای ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم میفرستادند پدر من با وجود اینکه یک فرد روحانی بود؛ مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای زنان خیلی غیرعادی بود و در عین حال یک خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسهای میداشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأیید میکردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی میدانست. من پیش از اینکه شروع به خواندن کنم سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم ». </blockquote> |
ویرایش