حسن لاهوتی اشکوری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه | اندازه جعبه = | عنوان = | نام = حسن لاهوتی | ت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۰: خط ۹۰:


=== خاطرات محسن رفیق دوست ===
=== خاطرات محسن رفیق دوست ===
محسن رفیق‌دوست در خاطرات خود در مورد این‌که چگونه حسن لاهوتی را حذف و او را برکنار کرده است چنین می‌گوید:<blockquote>« ما قبل از انقلاب باهم زندان بودیم و رفاقت داشتیم. آقای لاهوتی از ابتدای انقلاب از [مجاهدین] حمایت کرد. تا زمانی که در سپاه بود، با او درگیر بودیم. لاهوتی و من هردو یک تصمیم گرفتیم؛ هرکدام می‌خواستیم آن‌یکی را از سپاه بیرون کنیم. تا اینکه رفتم خدمت امام و گزارش مفصلی از کارهای لاهوتی دادم. برای مدرک هم چند کپی از حکم‌هایی را که ایشان صادر کرده بود با خود بردم. علاوه بر این گزارش دادم که در سپاه دو مهر وجود دارد، یکی در دبیرخانه و دیگری در جیب آقای لاهوتی… آقای لاهوتی حکم‌هایی به دادگاه می‌نویسد که …فلانی حق دارد این اسلحه‌ها را به‌جای دیگر ببرد».</blockquote>محسن رفیق دوست همچنین در خاطرات خود اشاره می‌کند که تلاش کرده است پسر حسن لاهوتی به نام وحید لاهوتی را از مجاهدین خلق جدا کند اما نتوانسته است. وی می‌گوید یکی از افرادی که برای دستگیری حسن لاهوتی رفته بود از محافظان خودش بوده است و برایش نقل کرده است که سه روز پیش از دستگیری حسن لاهوتی فرزندش وحید لاهوتی را دستگیر کرده بودند.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d9%85%d8%a7%d8%ac%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c-%d9%84%d8%a7%d9%87%d9%88%d8%aa%db%8c-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b7-%d8%ae%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%84%d8%a7%d8%ac/ ماجرای قتل آقای لاهوتی توسط خمینی ولاجوردی-سایت ایران افشاگر]</ref>به گفته محسن رفیق دوست،  آقای لاهوتی به شدت از دستگیری پسرش عصبانی بود و هنگام دستگیری در حل نوشتن نامه‌ی سرگشاده‌ای به پسر وحید لاهوتی بود که در آن به خمینی حمله کرده بود. [[پرونده:آیت‌الله لاهوتی همراه با پدر طالقانی.PNG|جایگزین=آیت‌الله لاهوتی همراه با پدر طالقانی|بندانگشتی|آیت‌الله لاهوتی همراه با پدر طالقانی]]
محسن رفیق‌دوست در خاطرات خود در مورد این‌که چگونه حسن لاهوتی را حذف و او را برکنار کرده است چنین می‌گوید:<blockquote>« ما قبل از انقلاب باهم زندان بودیم و رفاقت داشتیم. آقای لاهوتی از ابتدای انقلاب از [مجاهدین] حمایت کرد. تا زمانی که در سپاه بود، با او درگیر بودیم. لاهوتی و من هردو یک تصمیم گرفتیم؛ هرکدام می‌خواستیم آن‌یکی را از سپاه بیرون کنیم. تا اینکه رفتم خدمت امام و گزارش مفصلی از کارهای لاهوتی دادم. برای مدرک هم چند کپی از حکم‌هایی را که ایشان صادر کرده بود با خود بردم. علاوه بر این گزارش دادم که در سپاه دو مهر وجود دارد، یکی در دبیرخانه و دیگری در جیب آقای لاهوتی… آقای لاهوتی حکم‌هایی به دادگاه می‌نویسد که …فلانی حق دارد این اسلحه‌ها را به‌جای دیگر ببرد».</blockquote>محسن رفیق دوست همچنین در خاطرات خود اشاره می‌کند که تلاش کرده است پسر حسن لاهوتی به نام وحید لاهوتی را از مجاهدین خلق جدا کند اما نتوانسته است. وی می‌گوید یکی از افرادی که برای دستگیری حسن لاهوتی رفته بود از محافظان خودش بوده است و برایش نقل کرده است که سه روز پیش از دستگیری حسن لاهوتی فرزندش وحید لاهوتی را دستگیر کرده بودند.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%d9%85%d8%a7%d8%ac%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c-%d9%84%d8%a7%d9%87%d9%88%d8%aa%db%8c-%d8%aa%d9%88%d8%b3%d8%b7-%d8%ae%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%84%d8%a7%d8%ac/ ماجرای قتل آقای لاهوتی توسط خمینی ولاجوردی-سایت ایران افشاگر]</ref>به گفته محسن رفیق دوست،  آقای لاهوتی به شدت از دستگیری پسرش عصبانی بود و هنگام دستگیری در حل نوشتن نامه‌ی سرگشاده‌ای به پسر وحید لاهوتی بود که در آن به خمینی حمله کرده بود. [[پرونده:آیت‌الله لاهوتی همراه با پدر طالقانی.PNG|alt=آیت‌الله حسن لاهوتی همراه با پدر طالقانی|بندانگشتی|آیت‌الله لاهوتی همراه با پدر طالقانی|250x250پیکسل]]
وحید لاهوتی سرانجام پس از دستگیری و تحمل شکنجه‌های بسیار بازجوهای خود را قانع می‌کند که در ساختمان آلومینیوم با یکی از مجاهدین قرار دارد اما هنگامی که با مأموران به آن محل می‌رود با پرتاب خود از طبقه چهارم به زندگی‌اش پایان می‌دهد.<ref>[[به نقل از کتاب خاطرات محسن رفیق دوست]]</ref>  
وحید لاهوتی سرانجام پس از دستگیری و تحمل شکنجه‌های بسیار بازجوهای خود را قانع می‌کند که در ساختمان آلومینیوم با یکی از مجاهدین قرار دارد اما هنگامی که با مأموران به آن محل می‌رود با پرتاب خود از طبقه چهارم به زندگی‌اش پایان می‌دهد.<ref>[[به نقل از کتاب خاطرات محسن رفیق دوست]]</ref>