کاربر:Javad/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
تا قبل از به قدرت رسیدن خمینی در ایران توتالیتاریسم منحصر به یک نظام کلاسیک و فرهنگ اروپایی بود. که ویژگی‌های آنها نیز کیش شخصیت، حزب واحد، ایدئولوژی، کنترل روی اندیشه مردم و استفاده سیستماتیک از خشونت و زور به عنوان شیوه حکومت بود. اما بعد از به دست گرفتن قدرت توسط خمینی، شکلی از توتالیتاریسم در دنیا فرصت ظهور پیدا کرد که برای عمده دانشوران علوم سیاسی و اجتماعی نامفهوم و ناشناخته بود. به همین دلیل هم تعریف جامع و کاملی از این پدیده نمی‌توانستند داشته باشند.
تا قبل از به قدرت رسیدن خمینی در ایران توتالیتاریسم منحصر به یک نظام کلاسیک و فرهنگ اروپایی بود. که ویژگی‌های آنها نیز کیش شخصیت، حزب واحد، ایدئولوژی، کنترل روی اندیشه مردم و استفاده سیستماتیک از خشونت و زور به عنوان شیوه حکومت بود. اما بعد از به دست گرفتن قدرت توسط خمینی، شکلی از توتالیتاریسم در دنیا فرصت ظهور پیدا کرد که برای عمده دانشوران علوم سیاسی و اجتماعی نامفهوم و ناشناخته بود. به همین دلیل هم تعریف جامع و کاملی از این پدیده نمی‌توانستند داشته باشند.


== توتالیتاریسم دینی در ایران ==
== توتالیتاریزم دینی در ایران ==
توتالیتر کلاسیک و توتالیتاریسم دینی از نظر بعضی وجوه شباهت‌هایی دارند اما فرق عمده آنها وجود حزب با ساختار مستحکم است که در رژیم‌توتالیتر دینی چنین نیست و به دلیل نبود حزبی مستحکم، اختلافاتی که در جناح‌های مختلف پیش می‌آید به بیرون درز می‌کند و مردم پی به اختلافاتشان می‌برند. در جناح‌بندی‌های رژیم توتالیتر دینی در ایران که بعد از به دست گرفتن قدرت توسط خمینی بعد از انقلاب ۵۷ ایجاد شد دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب پدید آمدند. درگیری درونی این جناح‌ها عموما جنگ بر سر قدرت و شیوه اداره کشور و راه حل مسائل و مشکلات برای منافع حاکمیت و بقای نظام موجود است. در اساس جنگ‌های این دو جناح جنگ قدرت و در بسیاری مواقع برای فریب افکار عموی در داخل و خصوصا در خارج از کشور است که این موقعیت جنبه مثبت قابل توجهی دارد که برای بقای نظام قابل توجه و اطمینان است. بدین معنی که اختلاف بین جناحین در افکار عمومی ایجاد شبهه‌ای می‌کند که گویا در رژیم توتالیتر دینی آلترناتیو وجود دارد و رژیم تک‌حزبی نیست و رقابت بر سر رسیدن به قدرت عادلانه و نمونه کشورهای کلاسیک انتخابات آزاد با گرایش‌های متفاوت وجود دارد و به همین وسیله در جامعه جهانی ماهیت واقعی خود را پنهان می‌کنند.  
توتالیتر کلاسیک و توتالیتاریسم دینی از نظر بعضی وجوه شباهت‌هایی دارند اما فرق عمده آنها وجود حزب با ساختار مستحکم است که در رژیم‌توتالیتر دینی چنین نیست و به دلیل نبود حزبی مستحکم، اختلافاتی که در جناح‌های مختلف پیش می‌آید به بیرون درز می‌کند و مردم پی به اختلافاتشان می‌برند. در جناح‌بندی‌های رژیم توتالیتر دینی در ایران که بعد از به دست گرفتن قدرت توسط خمینی بعد از انقلاب ۵۷ ایجاد شد دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب پدید آمدند. درگیری درونی این جناح‌ها عموما جنگ بر سر قدرت و شیوه اداره کشور و راه حل مسائل و مشکلات برای منافع حاکمیت و بقای نظام موجود است. در اساس جنگ‌های این دو جناح جنگ قدرت و در بسیاری مواقع برای فریب افکار عموی در داخل و خصوصا در خارج از کشور است که این موقعیت جنبه مثبت قابل توجهی دارد که برای بقای نظام قابل توجه و اطمینان است. بدین معنی که اختلاف بین جناحین در افکار عمومی ایجاد شبهه‌ای می‌کند که گویا در رژیم توتالیتر دینی آلترناتیو وجود دارد و رژیم تک‌حزبی نیست و رقابت بر سر رسیدن به قدرت عادلانه و نمونه کشورهای کلاسیک انتخابات آزاد با گرایش‌های متفاوت وجود دارد و به همین وسیله در جامعه جهانی ماهیت واقعی خود را پنهان می‌کنند.  


خط ۲۸: خط ۲۸:
در رژیم توتالیتر ترور ابزار و اهرم اصلی برای پیشبرد خطوط است. در چنین حکومتی دشمن‌تراشی لازم است تا اهداف حکومت تأمین شود. لذا با دشمن‌تراشی زمینه برای حذف رقیبان  یا مخالفان آماده می‌شود و چنین وضعیتی ایجاد وحشت در جامعه را به دنبال دارد و لاجرم هر کس که قانون حاکمیت را نقض کند بلاواسطه همسو با دشمن یا خود دشمن محسوب می‌شود و باید محاکمه شود و نیز فاقد هرگونه حقوق قانونی است. حکومت ایران از آغاز شکل‌گیری تاکنون از ترور برای حذف مخالفان و ایجاد وحشت از عواقب دشمنی با حاکمیت و اصل نظام استفاده کرده است. بنا به گفته مخالفان رژيم ایران، جمهوری اسلامی بیش از ۲۰۰ عمل تروریستی علیه مخالفان در خارج ایران انجام داده‌است و این جدای از عملیات تروریستی جمهوری اسلامی علیه اتباع و اماکن خارجی است. در بررسی نظرگاه‌های جمهوری اسلامی که بر اساس یک نظام توتالیتر دینی بنا شده است، نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به‌دنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی براساس ولایت مطلقهٌ فقیه است که در نوع خود در جهان بی‌نظیر است.  
در رژیم توتالیتر ترور ابزار و اهرم اصلی برای پیشبرد خطوط است. در چنین حکومتی دشمن‌تراشی لازم است تا اهداف حکومت تأمین شود. لذا با دشمن‌تراشی زمینه برای حذف رقیبان  یا مخالفان آماده می‌شود و چنین وضعیتی ایجاد وحشت در جامعه را به دنبال دارد و لاجرم هر کس که قانون حاکمیت را نقض کند بلاواسطه همسو با دشمن یا خود دشمن محسوب می‌شود و باید محاکمه شود و نیز فاقد هرگونه حقوق قانونی است. حکومت ایران از آغاز شکل‌گیری تاکنون از ترور برای حذف مخالفان و ایجاد وحشت از عواقب دشمنی با حاکمیت و اصل نظام استفاده کرده است. بنا به گفته مخالفان رژيم ایران، جمهوری اسلامی بیش از ۲۰۰ عمل تروریستی علیه مخالفان در خارج ایران انجام داده‌است و این جدای از عملیات تروریستی جمهوری اسلامی علیه اتباع و اماکن خارجی است. در بررسی نظرگاه‌های جمهوری اسلامی که بر اساس یک نظام توتالیتر دینی بنا شده است، نظریه ولایت فقیه که سنگ بنای جمهوری اسلامی است مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمی‌شناسد و به‌دنبال ایجاد حکومت جهانی اسلامی براساس ولایت مطلقهٌ فقیه است که در نوع خود در جهان بی‌نظیر است.  


=== درجه خطر توتالیتاریسم دینی ===
=== درجه خطر توتالیتاریزم دینی ===
وجه تمایز توتالیتاریسم دینی با توتالیتاریسم کلاسیک میزان مشروعیت و منشأ و منبع مشروعیت این دو نظام است. مشروعیت نظام‌های توتالیتاریسم کلاسیک در روی زمین است و دارای وجه معنوی نیست اما در رژیم‌ توتالیتر دینی این مشروعیت معنوی و آسمانی است. برای مثال هیتلر مشروعیتش را از حزب بزرگ و مردم خود می‌گرفت اما توتالیتاریسم دینی که  هم‌اکنون در ایران حاکم است با استفاده از ابزار دین و مذهب و سوء استفاده از دین و به بازی گرفتن مذهب، مردم و افکار عمومی را فریب می‌دهد و شرع اسلام را که خود تدوین کرده است را منبع مشروعیت و شرع مطلق می‌انگارد. چنانچه هیتلر زمانی‌که در برابر فشار افکار عمومی و قدرت غالب قرار می‌گیرد خودکشی می‌کند اما خمینی هم‌چنان بعد از کشتار اوایل انقلاب و به کشتن دادن هزاران جوان در جنگ ایران و عراق، همچنان در قدرت باقی ماند و دستور قتل‌عام زندانیان در سال ۶۷ را نیز در پی آن صادر کرد'''<ref>[http://www.dabirimehr.ir/?p=2287 توتالیتر از منظر هانا آرنت-اندیشکده خرد]</ref>'''. در سال‌های آغازین انقلاب ایران در سال ۵۷ و در همان ابتدای انقلاب، ظهور خمینی با آن سابقه‌‌، نشان از فرهنگی می‌داد که اندیشه‌های نظام توتالیتر دینی را در خود جای داده است و در پی برقراری چنین نظامی تلاش می‌کند. خمینی در سخنرانی معروف خود در اعلام نخست وزیری مهندس بازرگان گفت: « من باید یك تنبه دیگری هم بدهم و آن این كه من كه ایشان را حاكم كردم، یك نفر آدمی هستم كه به واسطه‌ی ولایتی كه از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم. ایشان را كه من قرار دادم واجب‌الاتباع است، ملت باید از او اتباع كند. یك حكومت عادی نیست، یك حكومت شرعی است؛ باید از او اتباع كنند. مخالفت با این حكومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حكومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ جزای آن بسیار زیاد است'''»'''<ref>[http://www.newsecularism.com/2012/04/16.Monday/041612.Ali-Afshari-Khomeini-and-violence.htm آیت الله خمینی و تزریق خشونت و استبداد به نظریه ولایت فقیه-نشریه اینترنتی سکولاریسم]</ref>.  
وجه تمایز توتالیتاریسم دینی با توتالیتاریسم کلاسیک میزان مشروعیت و منشأ و منبع مشروعیت این دو نظام است. مشروعیت نظام‌های توتالیتاریسم کلاسیک در روی زمین است و دارای وجه معنوی نیست اما در رژیم‌ توتالیتر دینی این مشروعیت معنوی و آسمانی است. برای مثال هیتلر مشروعیتش را از حزب بزرگ و مردم خود می‌گرفت اما توتالیتاریسم دینی که  هم‌اکنون در ایران حاکم است با استفاده از ابزار دین و مذهب و سوء استفاده از دین و به بازی گرفتن مذهب، مردم و افکار عمومی را فریب می‌دهد و شرع اسلام را که خود تدوین کرده است را منبع مشروعیت و شرع مطلق می‌انگارد. چنانچه هیتلر زمانی‌که در برابر فشار افکار عمومی و قدرت غالب قرار می‌گیرد خودکشی می‌کند اما خمینی هم‌چنان بعد از کشتار اوایل انقلاب و به کشتن دادن هزاران جوان در جنگ ایران و عراق، همچنان در قدرت باقی ماند و دستور قتل‌عام زندانیان در سال ۶۷ را نیز در پی آن صادر کرد'''<ref>[http://www.dabirimehr.ir/?p=2287 توتالیتر از منظر هانا آرنت-اندیشکده خرد]</ref>'''. در سال‌های آغازین انقلاب ایران در سال ۵۷ و در همان ابتدای انقلاب، ظهور خمینی با آن سابقه‌‌، نشان از فرهنگی می‌داد که اندیشه‌های نظام توتالیتر دینی را در خود جای داده است و در پی برقراری چنین نظامی تلاش می‌کند. خمینی در سخنرانی معروف خود در اعلام نخست وزیری مهندس بازرگان گفت: « من باید یك تنبه دیگری هم بدهم و آن این كه من كه ایشان را حاكم كردم، یك نفر آدمی هستم كه به واسطه‌ی ولایتی كه از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم. ایشان را كه من قرار دادم واجب‌الاتباع است، ملت باید از او اتباع كند. یك حكومت عادی نیست، یك حكومت شرعی است؛ باید از او اتباع كنند. مخالفت با این حكومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حكومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ جزای آن بسیار زیاد است'''»'''<ref>[http://www.newsecularism.com/2012/04/16.Monday/041612.Ali-Afshari-Khomeini-and-violence.htm آیت الله خمینی و تزریق خشونت و استبداد به نظریه ولایت فقیه-نشریه اینترنتی سکولاریسم]</ref>.  


=== فقدان فعالیت‌های فکری در نظام توتالیتر دینی ===
=== فقدان فعالیت‌های فکری در رژیم توتالیتر دینی ===
فعالیت‌های فکری در نظام‌های توتالیتر نظیر رژیم ایران به سختی امکان‌پذیر است و هر فرد مجبور است خود را با الگویی که نظام می‌خواهد وفق دهد. و چنین جبری افراد را از خلاقیت باز‌می‌دارد و اجازه پرورش شخصیت افراد در جامعه و گسترش آن و در نهایت پیشرفت جامعه گرفته می‌شود. به صورتی که مشاهده میکنیم در ایران امروز هر هنرمندی باید خود را در قالبی که نظام می‌گوید، چه از لحاظ شکل و چه از نظر محتوی انطباق دهد. به همین دلیل است که شمار کسانی که می‌توانند در برابر چنین فشار و اختناقی مقاومت کنند کم است و اگر هم باشند، تحت تعقیب یا در زندان هستند و مجبور به مهاجرت به خارج از کشور می‌شوند. چنانچه در آمار نیز دیده می‌شود به فرار مغزها و متخصصین به خارج از کشور ایران هر دوره‌ای افزوده می‌شود. ضمن اینکه واکنش نظام به مقاومت کنندگان در برابر فشار چیزی جز توسل به زور نیست. و همین دلیل هم به ویژگی‌های نظام‌های توتالیتر اضافه می‌کند که بدون نیروی قهریه یعنی پلیس، وزارت اطلاعات و بخش‌های موازی این وزارت‌خانه، دادگاه‌های فرمایشی، احکام خودسرانه، اعدام‌هایی جهت ایجاد رعب در جامعه، ترورهای سازمان‌یافته، نمی‌تواند به بقای خود ادامه دهد. اما در مقابل هم استفاده از این روشهای قهر‌آمیز چون علی‌رغم میلی باطنی افراد است ممکن است در هر دوره‌ای متوقف شود یا باعث صف‌بندی مقابل حکومت شود.   
فعالیت‌های فکری در رژیم‌های توتالیتر نظیر رژیم ایران به سختی امکان‌پذیر است و هر فرد مجبور است خود را با الگویی که نظام می‌خواهد وفق دهد. و چنین جبری افراد را از خلاقیت باز‌می‌دارد و اجازه پرورش شخصیت افراد در جامعه و گسترش آن و در نهایت پیشرفت جامعه گرفته می‌شود. به صورتی که مشاهده می‌کنیم در ایران امروز هر هنرمندی باید خود را در قالبی که نظام می‌گوید، چه از لحاظ شکل و چه از نظر محتوی انطباق دهد. به همین دلیل است که شمار کسانی که می‌توانند در برابر چنین فشار و اختناقی مقاومت کنند کم است و اگر هم باشند، تحت تعقیب یا در زندان هستند و مجبور به مهاجرت به خارج از کشور می‌شوند. چنانچه در آمار نیز دیده می‌شود به فرار مغزها و متخصصین به خارج از کشور ایران هر دوره‌ای افزوده می‌شود. ضمن اینکه واکنش نظام به مقاومت کنندگان در برابر فشار چیزی جز توسل به زور نیست. و همین دلیل هم به ویژگی‌های نظام‌های توتالیتر اضافه می‌کند که بدون نیروی قهریه یعنی پلیس، وزارت اطلاعات و بخش‌های موازی این وزارت‌خانه، دادگاه‌های فرمایشی، احکام خودسرانه، اعدام‌هایی جهت ایجاد رعب در جامعه، ترورهای سازمان‌یافته، نمی‌تواند به بقای خود ادامه دهد. اما در مقابل هم استفاده از این روشهای قهر‌آمیز چون علی‌رغم میلی باطنی افراد است ممکن است در هر دوره‌ای متوقف شود یا باعث صف‌بندی مقابل حکومت شود.   


=== نوکران نظام توتالیتر ===
=== نوکران نظام توتالیتر ===
به دنبال ویژگی‌های دیگر نظام توتالیتر دینی در ایران، پدیده‌ای که چشم‌گیرتر و فراگیرتر از دیگر پدیده‌ها دیده می‌شود، استفاده از حلقه‌های جیره مواجب بگیر و نوکران بدون طبقه و با ویژگی‌هایی شبیه به لمپن‌ها در جامعه است که نظام توتالیتر دینی در ایران از این افراد برای تحقق اهداف خود بهره می‌برد و هر کجا که نیاز باشد از حضور بسیجی آن‌ها در صحنه بهره می‌برد. چنانچه تجربه کرده‌ایم رژیم ایران در مقابل تظاهرات عمومی علیه خودش تظاهراتی ضد تظاهرات دیگر به‌راه می‌اندازد و این نوکران و جیره‌مواجب بگیرها را بسیج می‌کند تا نشان دهد که پشتیبانی مردم را داراست و با این کار بتواند روحیه مخالفان خود را ضعیف کند و به جامعه بین‌الملل نیز نشان دهد که هنوز از مقبولیت افکار عمومی در جامعه برخوردار است.  
به دنبال ویژگی‌های دیگر نظام توتالیتر دینی در ایران، پدیده‌ای که چشم‌گیرتر و فراگیرتر از دیگر پدیده‌ها دیده می‌شود، استفاده از حلقه‌های جیره مواجب بگیر و نوکران بدون طبقه و با ویژگی‌هایی شبیه به لمپن‌ها در جامعه است که نظام توتالیتر دینی در ایران از این افراد برای تحقق اهداف خود بهره می‌برد و هر کجا که نیاز باشد از حضور بسیجی آن‌ها در صحنه بهره می‌برد. چنانچه تجربه کرده‌ایم رژیم ایران در مقابل تظاهرات عمومی علیه خودش تظاهراتی ضد تظاهرات دیگر به‌راه می‌اندازد و این نوکران و جیره‌مواجب بگیرها را بسیج می‌کند تا نشان دهد که پشتیبانی مردم را داراست و با این کار بتواند روحیه مخالفان خود را ضعیف کند و به جامعه بین‌الملل نیز نشان دهد که هنوز از مقبولیت افکار عمومی در جامعه برخوردار است.  


حکومت توتالیتر دینی در ایران منکر بحران در جامعه می‌شود و تلاش دارد از هر بحرانی در جامعه به نفع خود سود ببرد. برای مثال حق هر شهروندی در جامعه داشتن شغل، مسکن، خوراک، پوشاک و تحصیل است. اما رژیم ایران با منتظر نگه داشتن مردم پشت صف‌های طولانی مسکن و بدهکاری سنگین در بانک‌ها، برآورده شدن حداقلی توسط افرادی محدود، به نیازهای اولیه خود برای زندگی توسط نظام به امتیازی به خود محسوب می‌کند. و همین امر باعث می‌شود بخش کوچک از جامعه از امتیاز بیشتری نسبت به دیگر اکثریت جامعه برخوردار شوند. و درنهایت نیز همین امر آنها را از صف مردم جدا می‌کند و برای دوام امتیازها برای خود و منافع بیشتر، از رژیم دفاع می‌کنند. ضدتظاهراتی که در تاریخ    آبان توسط حکومت ایران برگزار شد از این دست است<ref>آغاز و پایان توتالیتاریسم-ایوان کلیما ترجمه خشایار دیهیمی</ref>.  
رژیم توتالیتر دینی در ایران منکر بحران در جامعه می‌شود و تلاش دارد از هر بحرانی در جامعه به نفع خود سود ببرد. برای مثال حق هر شهروندی در جامعه داشتن شغل، مسکن، خوراک، پوشاک و تحصیل است. اما رژیم ایران با منتظر نگه داشتن مردم پشت صف‌های طولانی مسکن و بدهکاری سنگین در بانک‌ها، برآورده شدن حداقلی توسط افرادی محدود، به نیازهای اولیه خود برای زندگی توسط نظام به امتیازی به خود محسوب می‌کند. و همین امر باعث می‌شود بخش کوچک از جامعه از امتیاز بیشتری نسبت به دیگر اکثریت جامعه برخوردار شوند. و درنهایت نیز همین امر آنها را از صف مردم جدا می‌کند و برای دوام امتیازها برای خود و منافع بیشتر، از رژیم دفاع می‌کنند. ضدتظاهراتی که در تاریخ    آبان توسط حکومت ایران برگزار شد از این دست است<ref>آغاز و پایان توتالیتاریسم-ایوان کلیما ترجمه خشایار دیهیمی</ref>.  


== هنر در نظام‌ توتالیتر دینی ==
== هنر در نظام‌ توتالیتر دینی ==
هنر یکی از زمینه‌های اصلی در بقا و پیشبرد اهداف نظام توتالیتر دینی در ایران است. رژیم ایران از ابتدا با موسیقی و سینما دشمن بود و به‌ویژه موسیقی را حرام اعلام کرده بود اما خیلی زود متوجه شد که می‌تواند از موسیقی برای پیشبرد اهدافش و همچنین تبلیغات استفاده کند. در زمینه فیلم و سریال نیز حکومت توتالیتر دینی در ایران استفاده بی‌شماری در زمینه این هنر برای بقای نظام خود و گسترش اندیشه‌های خود در جامعه و القاء فکر و سیاست خود در جامعه داشته است. برای مثال در زمینه سینما، رژیم ایران با اختصاص هزینه‌های گزاف برای ساخت فیلم‌هایی که مضمون اعتراضی دارد اما در نهایت به نفع رژیم است و انگشت اتهام را به سمت مخالفان نظام و مردم نشانه می‌رود تبلیغاتی وسیع صورت می‌دهد. رژیم توتایتر دینی در ایران علیه مخالفان فیلم‌های بسیاری ساخته و خود را در آن قربانی تروریسم معرفی کرد و در آن جای ظالم و مظلوم را عوض کرد و با نگاهی دوگانه در فیلم و سریال سعی در فریب اذهان جامعه و جوانانی که اطلاعی از تاریخ ندارند می‌کند. این‌ها همه درحالی صورت می‌گیرد که بسیاری از فیلم‌سازان و موسیقی‌دانان در ایران در انزوا یا در زندان یا مجبور به ترک کشور شده‌اند. در اساس در حکومت توتالیتر دینی ایران هر کس در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کند حق استقلال فکری ندارد و باید در راستای اهداف و اندیشه‌های رژیم ایران حرکت و در چارچوب همین نظام فعالیت کند، در غیر این صورت از دور فعایت خارج می‌شود<ref>[https://melliun.org/iran/178304 نقش هنر و هنرمندان در سیاست حکومتهای توتالیتر-سایت ملیون ایران]</ref>.  
هنر یکی از زمینه‌های اصلی در بقا و پیشبرد اهداف نظام توتالیتر دینی در ایران است. رژیم ایران از ابتدا با موسیقی و سینما دشمن بود و به‌ویژه موسیقی را حرام اعلام کرده بود اما خیلی زود متوجه شد که می‌تواند از موسیقی برای پیشبرد اهدافش و همچنین تبلیغات استفاده کند. در زمینه فیلم و سریال نیز حکومت توتالیتر دینی در ایران استفاده بی‌شماری در زمینه این هنر برای بقای نظام خود و گسترش اندیشه‌های خود در جامعه و القاء فکر و سیاست خود در جامعه داشته است. برای مثال در زمینه سینما، رژیم ایران با اختصاص هزینه‌های گزاف برای ساخت فیلم‌هایی که مضمون اعتراضی دارد اما در نهایت به نفع رژیم است و انگشت اتهام را به سمت مخالفان نظام و مردم نشانه می‌رود تبلیغاتی وسیع صورت می‌دهد. رژیم توتایتر دینی در ایران علیه مخالفان فیلم‌های بسیاری ساخته و خود را در آن قربانی تروریسم معرفی کرد و در آن جای ظالم و مظلوم را عوض کرد و با نگاهی دوگانه در فیلم و سریال سعی در فریب اذهان جامعه و جوانانی که اطلاعی از تاریخ ندارند می‌کند. این‌ها همه درحالی صورت می‌گیرد که بسیاری از فیلم‌سازان و موسیقی‌دانان در ایران در انزوا یا در زندان یا مجبور به ترک کشور شده‌اند. در اساس در رژیم توتالیتر دینی ایران هر کس در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کند حق استقلال فکری ندارد و باید در راستای اهداف و اندیشه‌های رژیم ایران حرکت و در چارچوب همین نظام فعالیت کند، در غیر این صورت از دور فعایت خارج می‌شود<ref>[https://melliun.org/iran/178304 نقش هنر و هنرمندان در سیاست حکومتهای توتالیتر-سایت ملیون ایران]</ref>.  
== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۱٬۶۶۴

ویرایش