کاربر:Javad/3صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:توتالیتاریسم.jpg|جایگزین=توتالیتاریسم، توتالیتاریسم دینی|بندانگشتی|340x340پیکسل|توتالیتاریسم]]
[[پرونده:توتالیتاریسم.jpg|جایگزین=توتالیتاریسم، توتالیتاریسم دینی|بندانگشتی|340x340پیکسل|توتالیتاریسم]]
'''توتالیتاریسم'''،حکومت توتالیتر به رژیم‌هایی اطلاق می‌شود که با استفاده از قدرت و با اصل ایجاد وحشت در جامعه، در کلیه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی به شکلی انحصاری و با ایجاد فضای خفقان، دخالت می‌کنند. رژیم‌های توتالیتر با اهرم قانون که خود وضع نمودند در کلیه عرصه‌های زندگی مردم و حریم خصوصی افراد دخالت می‌کنند و آن را تحت سیطره خود قرار می‌دهند. به گفته هانا آرنت پژوهشگر توتالیتاریسم، توتالیتاریسم صورت جدیدی از رژیم‌های سیاسی است که ایجاد وحشت(ترور) اصل راهنمای آن است.  
'''توتالیتاریسم''' یا تمامیت خواهی به حکومت هایی اطلاق می‌شود که با استفاده از قدرت و با اصل ایجاد وحشت در جامعه، در کلیه امور اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی به شکلی انحصاری ، دخالت می‌کنند. رژیم‌های توتالیتر با اهرم قانون که خود وضع می کنند در کلیه عرصه‌های زندگی مردم و حریم خصوصی افراد دخالت نموده و آن را تحت سیطره خود قرار می‌دهند. به گفته هانا آرنت پژوهشگر توتالیتاریسم، توتالیتاریسم صورت جدیدی از رژیم‌های سیاسی است که ایجاد وحشت(ترور) اصل راهنمای آن است.  


از ویژگی‌های عمده توتالیتاریسم تبلیغات وسیع و سنگین، دستگاه پلیسی و اطلاعاتی پیچیده، بحران‌سازی، دشمن‌تراشی، کیش شخصیت، ترویج دیدگاه ماکیاولی (حفظ قدرت به هر قیمت)، حذف اندیشه‌های متفاوت و ایدئولوژی‌های مخالف خود، ترویج ایدئولوژی و فرهنگ مختص به دستگاه خود، ایجاد فضای رعب و وحشت، زندان، شکنجه، سانسور شدید خبری، انتخابات غیر آزاد و انتخابات نمایشی، ایجاد طیفی از افراد وفادار از قشر لمپن و افراد بی‌طبقه جامعه از طریق امکانات مادی، انحصار رسانه‌های عمومی و مجازی، استفاده حدأکثر از آن برای بی‌حیثیت نمودن مخالفان از طریق ساخت فیلم‌های تبلیغاتی.  
از ویژگی‌های عمده توتالیتاریسم تبلیغات وسیع و سنگین، دستگاه پلیسی و اطلاعاتی پیچیده، بحران‌سازی، دشمن‌تراشی، کیش شخصیت، ترویج دیدگاه ماکیاولی (حفظ قدرت به هر قیمت)، حذف اندیشه‌های متفاوت و ایدئولوژی‌های مخالف خود، ترویج ایدئولوژی و فرهنگ مختص به دستگاه خود، ایجاد فضای رعب و وحشت، زندان، شکنجه، سانسور شدید خبری، انتخابات غیر آزاد و انتخابات نمایشی، ایجاد طیفی از افراد وفادار از قشر لمپن و افراد بی‌طبقه جامعه از طریق امکانات مادی، انحصار رسانه‌های عمومی و مجازی، استفاده حدأکثر از آن برای بی‌حیثیت نمودن مخالفان از طریق ساخت فیلم‌های تبلیغاتی.  
خط ۷: خط ۷:


== نمونه تاریخی ==
== نمونه تاریخی ==
برای ذکر نمونه تاریخی از حکومت‌های توتالیتر غیر مذهبی و کلاسیک می‌توان از حکومت نازی‌ها در آلمان به رهبری آدولف هیتلر با کشتارهای بی‌حد و حصر نظیر هولوکاست اشاره کرد اما نمونه تاریخی از حکومت توتالیتر مذهبی در دنیا فقط میتوان از حکومت پاپ‌ها در قرون وسطی نام برد و در تاریخ معاصر هم از حکومت جمهوری اسلامی ایران نام برد. جمهوری اسلامی ایران تنها حکومتی توتالیتر مذهبی اسلامی در دنیاست که نمونه ندارد.
برای ذکر نمونه تاریخی از حکومت‌های توتالیتر غیر مذهبی و کلاسیک می‌توان از حکومت نازی‌ها در آلمان به رهبری آدولف هیتلر با کشتارهای بی‌حد و حصر نظیر هولوکاست اشاره کرد اما نمونه تاریخی از حکومت توتالیتر مذهبی در دنیا فقط میتوان از حکومت پاپ‌ها در قرون وسطی نام برد و در تاریخ معاصر نیز از حکومت جمهوری اسلامی ایران نام برد. جمهوری اسلامی ایران تنها حکومتی توتالیتر مذهبی اسلامی در دنیاست که نمونه ندارد.


== توتالیتاریسم پاپ در قرون وسطی ==
== توتالیتاریسم پاپ در قرون وسطی ==
[[پرونده:قرون وسطی.jpg|جایگزین=توتالیتاریزم قرون وسطی|بندانگشتی|قرون وسطی]]
[[پرونده:قرون وسطی.jpg|جایگزین=توتالیتاریزم قرون وسطی|بندانگشتی|قرون وسطی]]
سال ۴۰۰ تا ۱۴۰۰میلادی اروپا تحت سیطره حکومت پاپ‌ها قرار داشت. این حکومت که برخی آنرا ولایت پاپ‌ها نیز نامیده‌اند بیش از ۱۰ قرن طول کشید. در آن زمان کلیسا اطاعت و اعتقاد به کلیسا را واجب می‌دانست و آنرا تنها راه نجات بشر می‌شناخت. لقب پاپ قائد اعظم بود که مدعی حکومت بر جهان بود. آن سال‌ها نگاه داشتن مردم در جهل و خرافه به عنوان یکی از روش‌های مناسب حکومت و تسلط بر آنها محسوب می‌شد. مبلغ و مجری چنین روشی نیز روحانیون کلیسا بودند و هر پدیده ناشناخته‌ای را تفسیر خرافی می‌کردند و با ایجاد ترس بین مردم، آنها را ملزم به پیروی از خود می‌کردند. در ادامه همین روند، با ایجاد فضای کنترلی و اختناق و خفقان سعی داشتند دانشمندان را کنترل کنند و مانع رسیدن حقایق و درک صحیح مردم از ناشناخته‌ها شوند. به این ترتیب می‌توانستند بر مردم با استفاده از ایمان مردم به خرافه و دنیایی موهوم ناشی از نادانی و مسلط نبودن به قانونمندی‌های پدیده‌ها به حکومت خود ادامه دهند و هم‌زمان دستگاه عریض و طویل خویش را گسترش دهند و پایگاه اجتماعی فرمان‌بر برای خود مهیا کنند. در این نوع حکومت، آگاهی و بیان قانونمندی‌ها و تفکر، دشمن دین‌فروشان و روحانیون مذهبی به شمار می‌رفت و به شدت از آن جلوگیری می‌کردند<ref>[https://iranglobal.info/node/58727 ولایت فقیه در قرن ۲۱ تجربه ای تلخ تر از ولایت پاپ در قرون وسطی-سایت ایران گلوبال]</ref>.
سال ۴۰۰ تا ۱۴۰۰میلادی اروپا تحت سیطره حکومت پاپ‌ها قرار داشت. این حکومت که برخی آنرا ولایت پاپ‌ها نیز نامیده‌اند بیش از ۱۰ قرن طول کشید. در آن زمان کلیسا اطاعت و اعتقاد به کلیسا را واجب می‌دانست و آنرا تنها راه نجات بشر می‌شناخت. لقب پاپ قائد اعظم بود که مدعی حکومت بر جهان بود. در آن سال‌ها نگه داشتن مردم در جهل و خرافه یکی از روش‌های مناسب حکومت و تسلط بر آنها محسوب می‌شد. مبلغ و مجری چنین روشی نیز روحانیون کلیسا بودند. و آنها هر پدیده ناشناخته‌ای را تفسیر خرافی می‌کردند و با ایجاد ترس بین مردم، آنها را ملزم به پیروی از خود می‌ساختند. روحانیون کلیسا با ایجاد فضای کنترلی و خفقان سعی می کردند دانشمندان را کنترل و مانع رسیدن حقایق و درک صحیح مردم از ناشناخته‌ها شوند. به این ترتیب می‌توانستند بر مردم با استفاده از ایمان مردم به خرافه و دنیایی موهوم ناشی از نادانی و مسلط نبودن به قانونمندی‌های پدیده‌ها به حکومت خود ادامه دهند و هم‌زمان دستگاه عریض و طویل خویش را گسترش دهند و پایگاه اجتماعی فرمان‌بر برای خود مهیا کنند. در این نوع حکومت، آگاهی و بیان قانونمندی‌ها و تفکر، دشمن دین‌فروشان و روحانیون مذهبی به شمار می‌رفت و به شدت از آن جلوگیری می‌کردند<ref>[https://iranglobal.info/node/58727 ولایت فقیه در قرن ۲۱ تجربه ای تلخ تر از ولایت پاپ در قرون وسطی-سایت ایران گلوبال]</ref>.


در قرون وسطی از اوایل شکل‌گیری آن به تدریج دیگر فاصله‌ای بین دین و دولت باقی نمانده بود و کلیسا رفته رفته سیطره خویش را بر تمامی امور در جامعه بسط داد و تمامی مسئولین حکومت به‌وسیله پاپ‌ها مشخص می‌شدند و قانون کلیسا و نسخه‌ای از آن که توسط پاپ مشخص می‌شد مبنای شرع حاکمیت بود. در واقع در چنین حاکمیتی پاپ به هیچ کس پاسخ‌گو نبود و صاحب جان و مال افراد در جامعه بود و به تشخیص پاپ هر دسته و جریانی می‌توانست تحت پیگرد و دستگیری و زندان و اعدام قرار بگیرد. در چنین حکومتی هر کس مخالفتی با قوانین می‌کرد به عنوان دشمن خدا، مسیح، کلیسا و کتاب مقدس محسوب می‌شد و عقوبتی سنگین و خشن در انتظارش بود. بدین ترتیب در قرون وسطی هزاران نفر به دلیل عقاید متفاوت و خلاف آیین کلیسا با شکنجه‌های فراوان به قتل می‌رسیدند.
در قرون وسطی از اوایل شکل‌گیری آن به تدریج دیگر فاصله‌ای بین دین و دولت باقی نمانده بود و کلیسا رفته رفته سیطره خویش را بر تمامی امور در جامعه بسط داد و تمامی مسئولین حکومت به‌وسیله پاپ‌ها مشخص می‌شدند و قانون کلیسا و نسخه‌ای از آن که توسط پاپ مشخص می‌شد مبنای شرع حاکمیت بود. در واقع در چنین حاکمیتی پاپ به هیچ کس پاسخ‌گو نبود و صاحب جان و مال افراد در جامعه بود و به تشخیص پاپ هر دسته و جریانی می‌توانست تحت پیگرد و دستگیری و زندان و اعدام قرار بگیرد. در چنین حکومتی هر کس مخالفتی با قوانین می‌کرد به عنوان دشمن خدا، مسیح، کلیسا و کتاب مقدس محسوب می‌شد و عقوبتی سنگین و خشن در انتظارش بود. بدین ترتیب در قرون وسطی هزاران نفر به دلیل عقاید متفاوت و خلاف آیین کلیسا با شکنجه‌های فراوان به قتل می‌رسیدند.
۱٬۶۶۴

ویرایش