کاربر:Javad/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''جامعه بی طبقه توحیدی'''، نام جامعه ای است که مجاهدین خلق رسیدن به آن جامعه را جزء آرمان و هدف غائی خود در نظر دارند. جامعه بی طبقه توحیدی نوعی جامعه‌ی آرمانی و خالی از هرگونه استثمار و بهره‌کشی است که در ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران مفصلا تبیین شده است. آنها معتقدند برآیند حرکت جهان در مسیر تکاملی خود به سمت تحقق چنین جامعه‌یی در حرکت است. تفاوت آنها با آنچه مارکسیست‌ها به آن معتقدند در واژه‌ی «توحیدی» است. از نظر سازمان مجاهدین خلق برابری و عدالت تنها در سایه‌ی ایدئولوژی توحید متجلی خواهد شد. ازین منظر، آنها جامعه‌ی آرمانی را جامعه‌ای می‌دانند که در آن علاوه‌ی بر نفی استثمار طبقاتی، ارزش‌های توحیدی که ناظر بر یگانگی انسان با خویش،پیرامون خویش و پروردگارخویش می‌باشد نیز محقق شود.  
'''جامعه بی طبقه توحیدی'''، نام جامعه ای است که مجاهدین خلق رسیدن به آن جامعه را جزء آرمان و هدف غائی خود در نظر دارند. جامعه بی طبقه توحیدی نوعی جامعه‌ی آرمانی و خالی از هرگونه استثمار و بهره‌کشی است که در ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران مفصلا تبیین شده است. آنها معتقدند برآیند حرکت جهان در مسیر تکاملی خود به سمت تحقق چنین جامعه‌یی در حرکت است. تفاوت آنها با آنچه مارکسیست‌ها به آن معتقدند در واژه‌ی «توحیدی» است. از نظر سازمان مجاهدین خلق برابری و عدالت تنها در سایه‌ی ایدئولوژی توحید متجلی خواهد شد. ازین منظر، آنها جامعه‌ی آرمانی را جامعه‌ای می‌دانند که در آن علاوه‌ی بر نفی استثمار طبقاتی، ارزش‌های توحیدی که ناظر بر یگانگی انسان با خویش،پیرامون خویش و پروردگارخویش می‌باشد نیز محقق شود.  


جامعه بی طبقه توحیدی از خطبه‌ای از نهج‌البلاغه گرفته شده است که مورد توجه مجاهدین به عنوان یک آرمان‌شهر برای انسان بوده است و از این جامعه به عنوان معیاری برای رسیدن به هدف آرمانی خود نام می‌برند و هدف خود را رسیدن به این جامعه می‌دانند. جامعه بی طبقه توحیدی از نظر امام علی در زمان ظهور امام زمان دارای این مشخصه‌هاست: حد‌اکثر رشد تکنولوژی تا هیچ نقطه‌یی از زمین، ناخرم و نا‌آباد باقی نمانده باشد، ظلم و ستم و بهره‌کشی ریشه‌کن شده، اثری از طبقات استثمارگر در میان نباشد، تفکر پولی و اقتصاد کالایی منقضی شده باشد، هیچ زمینه‌یی برای جنگ و برادرکشی باقی نمانده باشد، مرزهای قومی، ملی، نژادی و طبقاتی، بی‌معنی شده و فروریخته باشد، طبیعتاًً در چنین شرایطی، همه مفاسد، فحشا، خیانت و دزدی، ریشه‌کن شده است<sup>[1]</sup>.
جامعه بی طبقه توحیدی از خطبه‌ای از نهج‌البلاغه گرفته شده است که مورد توجه مجاهدین به عنوان یک آرمان‌شهر برای انسان بوده است و از این جامعه به عنوان معیاری برای رسیدن به هدف آرمانی خود نام می‌برند و هدف خود را رسیدن به این جامعه می‌دانند. جامعه بی طبقه توحیدی از نظر امام علی در زمان ظهور امام زمان دارای این مشخصه‌هاست: حد‌اکثر رشد تکنولوژی تا هیچ نقطه‌یی از زمین، ناخرم و نا‌آباد باقی نمانده باشد، ظلم و ستم و بهره‌کشی ریشه‌کن شده، اثری از طبقات استثمارگر در میان نباشد، تفکر پولی و اقتصاد کالایی منقضی شده باشد، هیچ زمینه‌یی برای جنگ و برادرکشی باقی نمانده باشد، مرزهای قومی، ملی، نژادی و طبقاتی، بی‌معنی شده و فروریخته باشد، طبیعتاًً در چنین شرایطی، همه مفاسد، فحشا، خیانت و دزدی، ریشه‌کن شده است.


== وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی ==
== وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی ==
وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی از آرمان‌شهر یا مدینه فاضله‌ای بر آمده است که سازمان مجاهدین خلق در ایدئولوژی خود، از آن به عنوان آرمانی که باید تحقق پذیرد یاد کرده است. این آرمان برگرفته از خطبه‌های نهج‌البلاغه علی (ع) است که در قسمتی از آن اشاره به چنین جامعه‌ای کرده است. در خطبه ۱۳۸ نهج‌البلاغه آمده است:
وجه تسمیه جامعه بی طبقه توحیدی از آرمان‌شهر یا مدینه فاضله‌ای بر آمده است که سازمان مجاهدین خلق در ایدئولوژی خود، از آن به عنوان آرمانی که باید تحقق پذیرد یاد کرده است. این آرمان برگرفته از خطبه‌های نهج‌البلاغه علی (ع) است که در قسمتی از آن اشاره به چنین جامعه‌ای کرده است. در خطبه ۱۳۸ نهج‌البلاغه آمده است:


«آگاه باشید که فردا خواهد آمد، فردا خواهد آمد با آنچه که ‌آن‌را‌ نمی‌شناسید. فرمانروایی خواهد آمد، غیر از تبار شاهان و فرمانروایان، او حاکمان را به‌سبب بدیها و ستمهایشان مورد بازخواست قرار خواهد داد. زمین، ارزشمندترین ذخایر خود را برای او آشکار خواهد ساخت و کلید همه گنجینه‌هایش را تسلیم او خواهد نمود. و او قسط و عدل را آنچنان که شایسته آن است به‌شما خواهد نمود و آنچه را که از کتاب (قرآن) و سنت پیامبر به‌فراموشی سپرده شده، احیا خواهد کرد»<sup>[2]</sup>.
«آگاه باشید که فردا خواهد آمد، فردا خواهد آمد با آنچه که ‌آن‌را‌ نمی‌شناسید. فرمانروایی خواهد آمد، غیر از تبار شاهان و فرمانروایان، او حاکمان را به‌سبب بدیها و ستمهایشان مورد بازخواست قرار خواهد داد. زمین، ارزشمندترین ذخایر خود را برای او آشکار خواهد ساخت و کلید همه گنجینه‌هایش را تسلیم او خواهد نمود. و او قسط و عدل را آنچنان که شایسته آن است به‌شما خواهد نمود و آنچه را که از کتاب (قرآن) و سنت پیامبر به‌فراموشی سپرده شده، احیا خواهد کرد»<ref>خطبه ۱۳۸ نهج‌البلاغه</ref>.


در جای دیگر حضرت علی (ع) از قول حضرت محمد درباره جامعه ای که در آن عدالت برپاست، فرمود:
در جای دیگر حضرت علی (ع) از قول حضرت محمد درباره جامعه ای که در آن عدالت برپاست، فرمود:


«چنانچه یک‌روز هم از عمر جهان مانده باشد، به‌تأکید، خداوند، مردی از خاندان مرا بر‌می‌انگیزد تا زمین را مشحون از عدل و داد کند چنانچه از جور و ستم انباشته شده است. چنانکه قلب امت محمد را از بی‌نیازی سرشار کند و عدالت او بر‌امت فراگیر باشد. او از ما خواهد بود و خداوند به‌دست او دین اسلام را به‌نهایت کمال می‌رساند چنانکه‌ به‌دست ما پایه‌گذاری فرمود»<sup>[3][4]</sup>.
«چنانچه یک‌روز هم از عمر جهان مانده باشد، به‌تأکید، خداوند، مردی از خاندان مرا بر‌می‌انگیزد تا زمین را مشحون از عدل و داد کند چنانچه از جور و ستم انباشته شده است. چنانکه قلب امت محمد را از بی‌نیازی سرشار کند و عدالت او بر‌امت فراگیر باشد. او از ما خواهد بود و خداوند به‌دست او دین اسلام را به‌نهایت کمال می‌رساند چنانکه‌ به‌دست ما پایه‌گذاری فرمود»<ref>ابو‌داود کتاب سنن</ref><ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5377 نیمه شعبان، سالروز ولادت حضرت مهدی-سایت مجاهد]</ref>.


مفاهیمی را که می‌توان از روایات بالا برداشت کرد این است که جامعه بی طبقه توحیدی جامعه ای است که در آن زمین، پر از عدل و داد می‌شود. در مرحله بعدی عدل را تعریف می‌کند که شامل توزیع مناسب و بی‌نیاز کننده ثروت و عدالت اجتماعی است که در چنین جامعه ای افراد به سطحی از شرف انسانی و درک مفهوم آن می‌رسند که زیاده‌خواهی و حرص مال و طمع‌ورزی را قبیح دانسته و از آن دوری می‌کنند. در مرحله نهایی مفهون جامعه در روایت بالا اشاره به کمال دین می‌کند که در دوران مهدی موعود در جامعه، دین به کمال می‌رسد و مفهوم واقعی خود را که عدالت اجتماعی است گسترش می‌دهد و مردم بی‌نیاز از مادیات مازاد بر نیاز خود می‌شوند.
مفاهیمی را که می‌توان از روایات بالا برداشت کرد این است که جامعه بی طبقه توحیدی جامعه ای است که در آن زمین، پر از عدل و داد می‌شود. در مرحله بعدی عدل را تعریف می‌کند که شامل توزیع مناسب و بی‌نیاز کننده ثروت و عدالت اجتماعی است که در چنین جامعه ای افراد به سطحی از شرف انسانی و درک مفهوم آن می‌رسند که زیاده‌خواهی و حرص مال و طمع‌ورزی را قبیح دانسته و از آن دوری می‌کنند. در مرحله نهایی مفهون جامعه در روایت بالا اشاره به کمال دین می‌کند که در دوران مهدی موعود در جامعه، دین به کمال می‌رسد و مفهوم واقعی خود را که عدالت اجتماعی است گسترش می‌دهد و مردم بی‌نیاز از مادیات مازاد بر نیاز خود می‌شوند.
۱٬۶۶۴

ویرایش