حمید نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷٬۷۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲۴: خط ۴۲۴:


یکی از اتفاقات حاشیه‌ای این دادگاه در سالن خبرنگاران اتفاق افتاد. بنا به گفته خبرنگاران حاضر، شخصی که هر بار از سفارت در این سالن حاضر می‌شود به خاطر گرفتن عکس از خبرنگاران و با اعتراض حاضران از سالن اخراج شد. در این سالن در هر جلسه برخی از شاهدان نیز حضور دارند و جریان دادگاه را دنبال می‌کنند.<ref>[[سایت صدای آمریکا فارسی]]</ref>
یکی از اتفاقات حاشیه‌ای این دادگاه در سالن خبرنگاران اتفاق افتاد. بنا به گفته خبرنگاران حاضر، شخصی که هر بار از سفارت در این سالن حاضر می‌شود به خاطر گرفتن عکس از خبرنگاران و با اعتراض حاضران از سالن اخراج شد. در این سالن در هر جلسه برخی از شاهدان نیز حضور دارند و جریان دادگاه را دنبال می‌کنند.<ref>[[سایت صدای آمریکا فارسی]]</ref>
== دوازدهمین جلسهٔ دادگاه حمید نوری ==
دوازدهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان ۶۷ دوشنبه ۱۵ شهریور ماه، به شهادت همایون کاویانی، زندانی پیشین و پرسش و پاسخ دادستان‌ها و وکلای مدافع متهم از او اختصاص داشت.
همایون کاویانی که در ۱۷ سالگی پس از شرکت در تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ دستگیر شده بود در جریان دادگاهی چند دقیقه‌ای با سه اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین»، «شرکت در تظاهرات ۳۰ خرداد» و «ضدیت با نظام جمهوری اسلامی» به حبس ابد محکوم شد.
آقای کاویانی در دوازدهمین جلسه دادگاه شهادت داد که اولین بار با حمید نوری بدون چشم بند زندان در سال ۶۶ روبرو شد. او گفت در زندان گوهردشت، ناصریان دادیار زندان، حمید نوری را در برابر او و جمعی از زندانیان هم بندش به عنوان معاون و دست راست خود معرفی کرد.
چهارمین شاهد این دادگاه از روزی گفت که حمید نوری او و چند زندانی دیگر را به «راهروی مرگ» برد و ناصریان او را به نزد «هیات مرگ» هدایت کرد؛ کاویانی شهادت داد که حمید نوری را در زمان حضورش در آن راهرو دید که با لباس شخصی و پرونده‌ها در دستش در حال رفت و آمد بود و دیگران را صدا می‌کرد.
این شاهد در ادامه افزود، حسینعلی نیری در هیات مرگ از او سوال کرد که نظرش درباره حمله مجاهدین به غرب کشور چیست؟ در ادامه ناصریان طبق خواسته هیات مرگ ورقه‌ای به او داد و در آن ورقه حمله مجاهدین به غرب کشور را محکوم و از آیت الله خمینی تقاضای عفو کرد و از اعدام جان سالم بدر برد.
کاویانی گفت در راهروی مرگ بود که بر روی دیوار کنار شانه‌اش این جمله را خواند: «۹ نفر از بچه‌های مشهد رفتند برای اعدام» و این لحظه‌ای بود که او از موضوع اعدام‌ها مطلع شد. او سخنان شاهدان دیگر را در مواردی مثل اضافه شدن جیره غذایی در روزهای اعدام، نحوه چیدمان سالن‌ها و بندها، شکنجه‌های متعدد، وجود اتاق گاز و ممنوعیت ورزش جمعی تایید کرد.
کاویانی شهادت داد که در چند شبی که در راهروی بازجویی بوده صدای زنانی را می‌شنیده که می‌گفتند: «دست نزن به من کثافت. ولم کن.» او گفت پس از انتقال به زندان اوین در سال ۶۰ دو یا سه شب در هفته صدای تیرباران می‌شنید. او گفت زندانیان براساس شمارش تعداد تیرهای خلاص هر شب از تعداد اعدام‌ها آگاه می‌شدند.
کاویانی از چند تجربه برخورد مستقیم دیگر خود با حمید نوری سخن گفت، یکی از این برخوردها پس از انتقال او به زندان اوین رخ داد.
در آن دوره مادر همایون کاویانی به سرطان پستان مبتلا شده و در حال مرگ بود،‌ پدرش از او خواست تا اگر می تواند کاری کند تا با مادر برای آخرین بار دیداری داشته باشد. کاویانی از حمید نوری تقاضای مرخصی کرد و نوری گفت جواب می‌دهد. نوری بعدا خبر داد که تقاضای مرخصی او رد شده است، نمونه دیگری از این ملاقات‌ها بعد از آزادی کاویانی از زندان پیش آمد.
شاهد توضیح داد که پس از آزادی برای انجام مصاحبه از دادستانی اوین تقاضانامه‌ای را دریافت کرد. او را در روز مصاحبه به حسینیه بردند و جلوی دوربین نشاندند. آن روز کاویانی بدون چشم بند در فاصله چند متری حمید نوری نشست.
شاهد در قسمت دیگری از شهادتش در پاسخ به سوال وکیل مدافع حمید نوری در مورد این مصاحبه گفت: «حمید عباسی یک دوربین کوچک و یک صندلی گذاشته بود آن بالا. من رفتم و همه زندگی و افکارم را محکوم کردم و آمدم پایین.»
کاویانی شهادت داد که پس از اعدام‌ها چند بار برای کارهای مختلف از جمله عمل فک و کشکک زانو که در جریان بازجویی‌ها آسیب دیده بودند به حمید نوری مراجعه کرد. کاویانی در پاسخ به این سوال دادستان که احساسش در مواجه با حمید نوری در دادگاه چیست گفت: «خیلی سخت است. کسی که عزیزان آدم را گرفته است از یاد آدم نمی رود.»
بخش دیگری از شهادت همایون کاویانی به نحوه آگاهی او از دستگیری حمید نوری اختصاص داشت. شاهد گفت ایرج مصداقی در تماسی تلفنی به او گفته که برای گفتن یک خبر مهم منع قانونی دارد اما به وقتش به او خواهد گفت.
کاویانی امروز شهادت داد که عکس حمید نوری را در اداره پلیس و در جریان بازجویی های پلیس سوئد دیده است. دادستان از او می‌پرسد آیا شما قبل از دیدن عکس نوری در اداره پلیس عکسی از او در فضای مجازی دیده بودید. کاویانی پاسخ داد: «نه».
در ادامه دادگاه دنیل مارکوس، یکی از وکلای مدافع حمید نوری ادعا کرد که شهادت کاویانی در مورد زمان دیدن عکس نوری با گفته‌های او در اداره پلیس و نزد دادستان تغییر کرده و تفاوت دارد.
یوران یالمارشون، وکیل آقای کاویانی در آغاز دادگاه امروز تاکید کرده بود که شاهد سال‌هاست از مشکلات روحی و جسمی اتفاقات داخل زندان رنج می برد و در سوئیس، محل پناهندگی و اقامتش تحت درمان است.
جلسه بعدی دادگاه روز چهارشنبه ۱۷ شهریور در استکهلم سوئد برگزار خواهد شد. شاهد بعدی این دادگاه سیامک نادری خواهد بود.<ref name=":6">[https://pmnews.se/?p=51545 سایت pm news]</ref>
== سیزدهمین جلسهٔ دادگاه حمید نوری ==
سیزدهمین جلسه محاکمه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷، روز چهارشنبه ۱۷ شهریور (۸ سپتامبر) با شهادت سیامک نادری، زندانی پیشین و از شاکیان و شاهدان این پرونده، برگزار شد.
سیامک نادری در ۵ مهر ۱۳۶۰ به اتهام‌ هواداری از سازمان مجاهدین خلق، ۱۰ تومان کمک مالی، و فروش چند نشریه آن سازمان دستگیر و بدون داشتن وکیل مدافع به تحمل هفت سال زندان محکوم شد.
در جلسه روز چهارشنبه آقای نادری شهادت داد که اعدام‌ها در «نانوایی» زندان شروع شد، اما به علت محدودیت فضای نانوایی به «حسینیه» منتقل شد. سیامک نادری در مقایسه با شاهدان پیش از خود و با استفاده از نقشه های موجود در کتاب ایرج مصداقی توضیحات دقیقتری از زندان گوهردشت، بندها، حسینیه، و ساختمان‌های آن ارائه داد.
وی گفت، بیشترین زمان محکومیتش را در قرنطینه و سلول انفرادی گذراند و به همین دلیل افراد زیادی را ندیده و نمی‌شناسد.
شاهد از ناصریان به عنوان رئیس زندان و از حمید نوری به عنوان دادیار و بازوی قضایی او نام برد. او توضیح داد که حمید نوری مسئول صدازدن، به خط کردن، و هدایت زندانیان از سلول‌ها به راهروی مرگ و نزد هیات مرگ بود. او با اشاره به نوری گفت عباسی همان کسی است که امروز در دادگاه نشسته است.
سیامک نادری شهادت داد که نخستین ملاقاتش با حمید نوری در پاییز ۱۳۶۶ بود. وی گفت که در آن زمان توسط پاسدار همراهش مورد ضرب و شتم قرار گرفت. وی همچنین گفت که شاهد یورش ناصریان و حمید نوری به بند فرعی ۸ در روز هفتم مرداد، یعنی یک روز پیش از آغاز اعدام‌ها، بوده و دیده است که این دو، همراه با اعمال خشونت، وسایل آنها را گشته‌اند.
او گفت در مجموع چهار بار توسط حمید نوری مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به «تاریکخانه» برده شد. نادری گفت زندانیان سلول های انفرادی را با هدف تنبیه به تاریکخانه می بردند و بدون نور، توالت، و لباس و تنها با یک لباس زیر حبس می کردند.
نادری درباره حوادث روز هشتم مرداد گواهی داد که حمید نوری، هم‌بند او به نام مصطفی بابایی را با خود برد و بابایی هرگز بازنگشت. او همچنین شهادت داد که همان روز یک زندانی سیاسی به نام زهرا خسروی، با استفاده از علائم کد مورس، آنها را از اعدام قریب الوقوع خود باخبر کرد.
شاهد در مورد خودش گفت که بین ۳ تا ۵ دقیقه در برابر هیات مرگ قرار گرفته و با نوشتن انزجار نسبت به سازمان مجاهدین و عراق، از اعدام رهایی یافته است. سیامک نادری همچنین نسبت به اعدام زندانیانی شهادت داد که به گفته خودش قبل از خروجش از ایران اسامی‌شان را همراه با اسامی برخی از بازماندگان به خارج فرستاده بود.
دادستان از سیامک نادری خواست مشاهداتش پس از بازگشت از نزد هیات مرگ را برای دادگاه توضیح دهد. در این‌جا شاهد برای دقایقی متاثر شد و گریه کرد و سپس گفت که در یک کانتینر یخچال‌دار «برزنت‌های سورمه‌ای و زیتونی رنگ را دیدم. تقریبا سه لایه روی هم چیده بودند که اجساد بچه‌ها بود. پاسدار بر روی اجساد راه می رفت… بعد از آن ماه محرم بود که ده روز اعدام نداشتیم.»
نادری در پاسخ به پرسش وکیل مدافع متهم درباره مکان و زمانی که برای نخستین بار عکس نوری را دیده و نیز جزئیات صحبت‌هایش با ایرج مصداقی و مسئولیت حمید نوری در زندان، بار دیگر توضیح داد که در سال ۶۷، زمانی که هنوز عضو سازمان مجاهدین خلق بود، تمام این اطلاعات را به مجامع حقوق بشری ارسال کرد و همواره شهادت داده است که حمید عباسی (نوری) دادیار زندان بود.
چهاردهمین جلسه دادگاه حمید نوری روز پنجشنبه ۱۸ شهریور (۹ سپتامبر) برگزار خواهد شد و سیامک نادری برای ادامه شهادت و ادامه پاسخ به پرسش های وکلای مدافع متهم دوباره به دادگاه خواهد آمد. محسن اسحاقی نیز شاهد دیگر چهاردهمین جلسه دادگاه خواهد بود.<ref name=":6" />
== چهاردهمین جلسهٔ دادگاه حمید نوری ==
== پانزدهمین جلسهٔ دادگاه حمید نوری ==
پانزدهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام‌های تابستان ۶۷ روز سه‌شنبه ۲۳ شهریور (۱۴ سپتامبر)، با ادای شهادت رمضان فتحی، هفتمین شاهد این دادخواهی، در استکهلم سوئد برگزار شد.
در آغاز دادگاه بندگت هسل بری، وکیل شاهد، با ارائه مدارک پزشکی و مشاوره‌های موکلش گفت که آقای فتحی به دلیل صدمات روحی وارده به او در زندان، از افسردگی و اضطراب و آسیب‌های پس از تروما رنج می‌برد و تحت درمان است و این جلسه نباید به درازا کشیده شود.
فتحی در سال ۶۰ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. او سه سال پس از دستگیری به خاطر هواداری از سازمان مجاهدین و پخش نشریه در زمان انتخابات ریاست جمهوری، به اتهام محاربه و ارتداد، دو بار به اعدام محکوم شد و این حکم در نهایت به ۱۲ سال زندان تغییر کرد.
فتحی گفت، حسینعلی نیری قاضی هر سه دادگاه او بود. او گفت که برای نخستین بار در سال ۶۲ حمید نوری را در اتاق اعدام در زندان اوین دید. شاهد به موارد متعدد شکنجه در دهه ۶۰، از جمله زدن ۳۵۰ ضربه کابل به کف پای و ضرب و شتم توسط حمید نوری در تونل مرگ اشاره کرد. او دو بار - پانزدهم و بیست‌و‌پنجم مرداد ۶۷ - به راهروی مرگ برده شد، اما هرگز در برابر هیات مرگ قرار نگرفت.
فتحی می‌گوید که در جریان اعدام‌ها با ایرج مصداقی، نخستین شاهد پرونده، در بند دو بود. او موضوع پخش شیرینی و گفتن جمله «عاشورای مجدد مجاهدین» توسط حمید نوری در جریان اعدام‌ها را تائید کرد و گفت: «حتما الان خودش [حمید نوری] هم یادش می‌آید.»
شاهد با اشاره به این که نوری به همراه لشگری فرم سوال و جواب او را پر کردند، یادآور شد که راهروی مرگ کاملا تحت کنترل لشگری، نوری، و ناصریان بود. او گفت که حدود ساعت ۱۱ شب سه‌شنبه ۱۱ مرداد ۶۷، به همراه روح الله - که بعدا اعدام شد - شاهد بلند کردن و انداختن اجساد در ماشین بودند و «تا ۳۰ جسد» را شمردند.
آقای فتحی همچنین از یک زندانی به نام کاوه نثاری نام برد که به علت بیماری صرع روی دوش زندانی دیگری برای اعدام برده شد. شاهد در اظهارات خود چندین بار به ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری فعلی ایران و دادستان وقت کرج، اشاره کرد. او درباره نحوه استفاده و دیدن اطراف از طریق چشم بند و طریقه مورس زدن نیز زندانیان توضیح داد.
از سوی دیگر، وکلای مدافع متهم که تلاش می‌کردند به موارد اختلاف میان شهادت شاهد در جلسه امروز و بازجویی‌های انجام شده نزد پلیس بپردازند، مواردی مانند زمان وقوع اعدام افراد، تعداد برگه‌های امضاء شده در زندان، عدم شناسایی برخی عکس‌ها توسط شاهد در بازجویی پلیس، و تفاوت روایت شاهد با نوشته‌های ایرج مصداقی در کتاب‌هایش، را مطرح کردند.
رمضان فتحی که از سال ۲۰۱۶ برای مدت پنج سال، هفته‌ای دو بار به روانشناس و مشاور مراجعه کرده است، گفت: «بدترین اتفاق در گوهردشت این بود که دوستانم اعدام شدند و من زنده ماندم. فکر می‌کنم به آنها خیانت کردم.»
جلسه بعدی دادگاه روز پنج‌شنبه ۲۵ شهریور (۱۶ سپتامبر) برگزار خواهد شد.<ref>[https://ir.voanews.com/a/hamid-nouri-court-15th-session/6226359.html صدای آمریکا فارسی]</ref>


== انعکاسات دادگاه حمید نوری ==
== انعکاسات دادگاه حمید نوری ==
۸٬۷۵۵

ویرایش