کاربر:Khosro/صفحه تمرین دادشاه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۹: خط ۶۹:
واقعه‌ی دیگری که در این دوران رخ داد، مرگ علی خان نقدی دشمن اصلی دادشاه بود. مرگ علی خان را بر اثر رعد و برق گفته‌اند، اما برخی براین باورند که او به قتل رسیده است تا همگان فکر و گمان کنند که دادشاه او را کشته است. مرگ علی خان یک اتفاق مهم برای دادشاه بود، زیرا دادشاه که تا این زمان مأمور کدخداهای فنوج ضد علی خان محسوب می‌شد، حالا به عامل و مأمور سرکوب علیه این گروه تبدیل شده بود. به خاطر این‌که با مرگ علی خان کدخدایان شهر فنوج دیگر دلیلی برای تحریک دادشاه و باج دادن به او نمی‌دیدند؛ بنابراین دادشاه به آزار و اذیت اهالی فنوج روی آورد. از طرفی هم از شدت حمایت اتحادیه طرفدار دادشاه از او در این زمان کاسته شد؛ که همین شرایط باعث شد که دادشاه با شدت بیشتری به اذیت و زیر فشار قرار دادن کدخداهای فنوج بپردازد و اخاذی بیشتری از آنان کند. در این همین ایام اتفاق مهم دیگر، کشته شدن رحیم داد یکی از بهترین یاران دادشاه به وسیله‌ی یکی از نیروهای ژاندارمری فنوج بود که باعث شد دادشاه به عملیات انتقام‌جویانه دست بزند. در این زمان میان نیروهای دادشاه و نیروهای دولتی درگیری‌های شدیدی رخ داد که منجر به کشته شدن تعدادی از طرفین شد. یکی دیگر از اتفاقات این دوران، جدا شدن افراد منفعت‌طلب و ماجراجو بود که برای منافع مادی خود به دادشاه پیوسته بودند. مهمترین این افراد، فردی به نام جنگوک بود که در اوایل سال ۱۳۳۴، از اردو دادشاه جدا شد؛ و سپس با هدف رسوا کردن دادشاه دست به یک‌سری قتل و غارت به نام دادشاه زد. جنگوک سرانجام در ۱۶ آبان‌ماه ۱۳۳۴، با هم‌کاری نیروهای محلی و ژاندارمری کشته شد. پس از این واقعه، جنگ و گریز بین نیروهای دادشاه و ژاندارمری آغاز شد که نتیجه‌ای در بر نداشت.  
واقعه‌ی دیگری که در این دوران رخ داد، مرگ علی خان نقدی دشمن اصلی دادشاه بود. مرگ علی خان را بر اثر رعد و برق گفته‌اند، اما برخی براین باورند که او به قتل رسیده است تا همگان فکر و گمان کنند که دادشاه او را کشته است. مرگ علی خان یک اتفاق مهم برای دادشاه بود، زیرا دادشاه که تا این زمان مأمور کدخداهای فنوج ضد علی خان محسوب می‌شد، حالا به عامل و مأمور سرکوب علیه این گروه تبدیل شده بود. به خاطر این‌که با مرگ علی خان کدخدایان شهر فنوج دیگر دلیلی برای تحریک دادشاه و باج دادن به او نمی‌دیدند؛ بنابراین دادشاه به آزار و اذیت اهالی فنوج روی آورد. از طرفی هم از شدت حمایت اتحادیه طرفدار دادشاه از او در این زمان کاسته شد؛ که همین شرایط باعث شد که دادشاه با شدت بیشتری به اذیت و زیر فشار قرار دادن کدخداهای فنوج بپردازد و اخاذی بیشتری از آنان کند. در این همین ایام اتفاق مهم دیگر، کشته شدن رحیم داد یکی از بهترین یاران دادشاه به وسیله‌ی یکی از نیروهای ژاندارمری فنوج بود که باعث شد دادشاه به عملیات انتقام‌جویانه دست بزند. در این زمان میان نیروهای دادشاه و نیروهای دولتی درگیری‌های شدیدی رخ داد که منجر به کشته شدن تعدادی از طرفین شد. یکی دیگر از اتفاقات این دوران، جدا شدن افراد منفعت‌طلب و ماجراجو بود که برای منافع مادی خود به دادشاه پیوسته بودند. مهمترین این افراد، فردی به نام جنگوک بود که در اوایل سال ۱۳۳۴، از اردو دادشاه جدا شد؛ و سپس با هدف رسوا کردن دادشاه دست به یک‌سری قتل و غارت به نام دادشاه زد. جنگوک سرانجام در ۱۶ آبان‌ماه ۱۳۳۴، با هم‌کاری نیروهای محلی و ژاندارمری کشته شد. پس از این واقعه، جنگ و گریز بین نیروهای دادشاه و ژاندارمری آغاز شد که نتیجه‌ای در بر نداشت.  


محمدرضا شاه در دی‌ماه ۱۳۳۵، به ایرانشهر سفر کرد. با وجود اقدامات فرماندار ایرانشهرعیسی خان مبارکی درباره‌ی ماجرای دادشاه و ندادن مهلت به مخالفین برای ملاقات با شاه، آنان توسط سرلشکر کیکاوسی شکایت‌نامه‌ای را که در آن به هم‌دستی و اتحاد عیسی خان و مهیم خان اشاره شده بود، به شاه دادند. شاه هم اسدالله علم را که وزیر وقت کشور بود، فراخواند؛ و فرمان اکید و فوری برای پایان دادن به ماجرای دادشاه صادر کرد.<ref name=":0" />  
محمدرضا شاه در دی‌ماه ۱۳۳۵، به ایرانشهر سفر کرد. با وجود اقدامات فرماندار ایرانشهر عیسی خان مبارکی درباره‌ی ماجرای دادشاه و ندادن مهلت به مخالفین برای ملاقات با شاه، آنان توسط سرلشکر کیکاوسی شکایت‌نامه‌ای را که در آن به هم‌دستی و اتحاد عیسی خان و مهیم خان اشاره شده بود، به شاه دادند. شاه هم اسدالله علم را که وزیر وقت کشور بود، فراخواند؛ و فرمان اکید و فوری برای پایان دادن به ماجرای دادشاه صادر کرد.<ref name=":0" />  


== فراز داستان دادشاه ==
== فراز داستان دادشاه ==
[[پرونده:دادشاه7.JPG|جایگزین=عکسی از دادشاه|بندانگشتی|180x180پیکسل|عکسی از دادشاه]]
[[پرونده:دادشاه7.JPG|جایگزین=عکسی از دادشاه|بندانگشتی|180x180پیکسل|عکسی از دادشاه]]
دولت تا پیش از سال ۱۳۳۶، قضیه دادشاه را جدی نمی‌گرفت؛ و دنبال هم نمی کرد، تا این‌که در اوایل سال ۱۳۳۶، مأمورین آمریکایی و ایرانی «اصل چهار» در تنگ سرحه، بین چابهار و ایرانشهر، توسط نیروهای دادشاه کشته شدند. «اصل چهار» بنگاهی بود که آمریکاییان پس از جنگ جهانی دوم در ایران تأسیس کرده بودند تا به‌وسیله آن به دولت ایران از لحاظ اقتصادی کمک کنند، اما در پشت این قضیه به دنبال یافتن نفت بودند. کشته شدن این مأموران، باعث واکنش شدید دولت مرکزی شد. به خاطر ناکام ماندن ژاندارمری در سرکوب دادشاه و نیروهایش، دولت با هم‌دستی خوانین و خیانت آنان به دادشاه، توانست او را شکست بدهد.<ref name=":0" />  
دولت تا پیش از سال ۱۳۳۶، قضیه دادشاه را جدی نمی‌گرفت؛ و دنبال هم نمی کرد، تا این‌که در اوایل سال ۱۳۳۶، مأمورین آمریکایی و ایرانی «اصل چهار» در تنگ سرحه، بین چابهار و ایرانشهر، توسط نیروهای دادشاه کشته شدند. ”اصل چهار” بنگاهی بود که آمریکاییان پس از جنگ جهانی دوم در ایران تأسیس کرده بودند تا به‌وسیله آن به دولت ایران از لحاظ اقتصادی کمک کنند، اما در پشت این قضیه به دنبال یافتن نفت بودند. کشته شدن این مأموران، باعث واکنش شدید دولت مرکزی شد. به خاطر ناکام ماندن ژاندارمری در سرکوب دادشاه و نیروهایش، دولت با هم‌دستی خوانین و خیانت آنان به دادشاه، توانست او را شکست بدهد.<ref name=":0" />  


=== شرح ماجرا ===
=== شرح ماجرا ===
هیئت اصل چهار در روز یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۳۶، جهت انجام مأموریت عازم چابهار شد. این هیئت عبارت بودند از «کویین کارول» رئیس اداره‌ی اصل چهار کرمان، «آنیتا کارول» و «برستیل ویلسن» مشاور حوزه عمران بمپوراز اتباع ایالات متحده آمریکا و هم‌چنین مهندس محسن شمس معاون ایرانی ویلسن و «هراند خاکچیان» راننده‌ی خودرو جیب استیشن از اتباع کشور ایران. آنان هنگام عبور از «تنگ سرحه» همگی به دست دادشاه و نیروهایش به قتل رسیدند. اما سؤال این است که چرا دادشاه گروه اصل چهار را کشت؟ براساس تحقیقات و اطلاعات به دست آمده، دادشاه از طرف عوامل دولت به صورت غیرمستقیم حمایت می‌شد؛ به ویژه از جانب عوامل اسدالله علم نخست وزیر وقت کشور، سرانجام با دسیسه‌ای حساب شده و با نقشه‌ای انگلیسی با هدف ناامن جلوه دادن بلوچستان در رقابت انگلیس با آمریکا، در منطقه به قصد لغو شدن اصل چهار که هدفش یافتن نفت از طرف آمریکایی‌ها بود، این هیئت را در تنگ سرحه به قتل رسانید. بدین سان بود که در سال         ۱۳۳۶، اصل چهار از جانب گریگوری رئیس اصل چهار متوقف گردید؛ و انگلیسی‌ها موفق شدند از ورود و نفوذ آمریکا در بلوچستان جلوگیری کنند.
هیئت اصل چهار در روز یکشنبه چهارم فروردین ۱۳۳۶، جهت انجام مأموریت عازم چابهار شد. این هیئت عبارت بودند از ”کویین کارول” رئیس اداره‌ی اصل چهار کرمان، ”آنیتا کارول” و ”برستیل ویلسن” مشاور حوزه عمران بمپوراز اتباع ایالات متحده آمریکا و هم‌چنین مهندس محسن شمس معاون ایرانی ویلسن و ”هراند خاکچیان” راننده‌ی خودرو جیب استیشن از اتباع کشور ایران. آنان هنگام عبور از ”تنگ سرحه” همگی به دست دادشاه و نیروهایش به قتل رسیدند. اما سؤال این است که چرا دادشاه گروه اصل چهار را کشت؟ براساس تحقیقات و اطلاعات به دست آمده، دادشاه از طرف عوامل دولت به صورت غیرمستقیم حمایت می‌شد؛ به ویژه از جانب عوامل اسدالله علم نخست وزیر وقت کشور، سرانجام با دسیسه‌ای حساب شده و با نقشه‌ای انگلیسی با هدف ناامن جلوه دادن بلوچستان در رقابت انگلیس با آمریکا، در منطقه به قصد لغو شدن اصل چهار که هدفش یافتن نفت از طرف آمریکایی‌ها بود، این هیئت را در تنگ سرحه به قتل رسانید. بدین سان بود که در سال ۱۳۳۶، اصل چهار از جانب گریگوری رئیس اصل چهار متوقف گردید؛ و انگلیسی‌ها موفق شدند از ورود و نفوذ آمریکا در بلوچستان جلوگیری کنند.


پس از این ماجرا نیروهای دولتی با جدیت فراوانی به تعقیب دادشاه و یارانش پرداختند. سرانجام در روز ۱۴ فروردین‌ماه ۱۳۳۶، درگیری شدیدی بین نیروهای دولتی و دادشاه و افرادش در مرز پاکستان رخ داد. با وجود این‌که به نیروهای دادشاه صدمات فراوانی رسید اما آنان موفق شدند از مرز عبور کنند؛ و به خاک پاکستان وارد شوند. در همین روز دکتر منوچهر اقبال مأمور تشکیل کابینه شد. در پاکستان میان دادشاه و برادرش احمدشاه اختلاف نظر به وجود آمد؛ چون دادشاه معتقد بود که زنان و کودکان باید در پاکستان بمانند؛ و خودشان به ایران برگردند و به نبرد با مخالفان محلی و نیروهای دولتی ادامه دهند. در صورتی که احمدشاه اعتقادش این بود که با زنان و کودکان به دولت پاکستان پناهنده شود؛ و دادشاه و افرادش در «اپسی کهن» پنهان و مخفی شوند. سرانجام احمدشاه مسیر پناهندگی را در پیش گرفت، ولی دولت پاکستان آن‌ها را دستگیر کرد؛ و به عنوان یک ژست سیاسی به دولت ایران تحویل داد.<ref name=":0" />  
پس از این ماجرا نیروهای دولتی با جدیت فراوانی به تعقیب دادشاه و یارانش پرداختند. سرانجام در روز ۱۴ فروردین‌ماه ۱۳۳۶، درگیری شدیدی بین نیروهای دولتی و دادشاه و افرادش در مرز پاکستان رخ داد. با وجود این‌که به نیروهای دادشاه صدمات فراوانی رسید اما آنان موفق شدند از مرز عبور کنند؛ و به خاک پاکستان وارد شوند. در همین روز دکتر منوچهر اقبال مأمور تشکیل کابینه شد. در پاکستان میان دادشاه و برادرش احمدشاه اختلاف نظر به وجود آمد؛ چون دادشاه معتقد بود که زنان و کودکان باید در پاکستان بمانند؛ و خودشان به ایران برگردند و به نبرد با مخالفان محلی و نیروهای دولتی ادامه دهند. در صورتی که احمدشاه اعتقادش این بود که با زنان و کودکان به دولت پاکستان پناهنده شود؛ و دادشاه و افرادش در ”اپسی کهن” پنهان و مخفی شوند. سرانجام احمدشاه مسیر پناهندگی را در پیش گرفت، ولی دولت پاکستان آن‌ها را دستگیر کرد؛ و به عنوان یک ژست سیاسی به دولت ایران تحویل داد.<ref name=":0" />  


== پایان ماجرای دادشاه ==
== پایان ماجرای دادشاه ==
خط ۹۶: خط ۹۶:


=== دادشاه سمبل ناسیونالیست ===
=== دادشاه سمبل ناسیونالیست ===
از نتایج اصلی و مهم سرگذشت دادشاه سمبلیک شدن دادشاه از جانب ناسیونالیست‌های بلوچ بود. نخستین همایش و یا تشکیل نخستین گروه سیاسی بلوچ‌های ایران، حول موضوع دادشاه و با هدف کمک به او هم‌زمان با اوج‌گیری سرگذشتش در سال ۱۳۳۶، به نام جنبش دادشاه بود. جنبش دادشاه که جمعه خان بلوچ رئیس آن بود، بعدها نام آن تغییر پیدا کرد و به «جنبش آزادیبخش بلوچ» تبدیل شد. طرف‌داران و هواداران این جنبش، دادشاه را نخستین شهید راه اهداف ناسیونالیستی می‌دانند و برای آن‌ها نقش یک رهبر ملی را دارد.<ref name=":0" />  
از نتایج اصلی و مهم سرگذشت دادشاه سمبلیک شدن دادشاه از جانب ناسیونالیست‌های بلوچ بود. نخستین همایش و یا تشکیل نخستین گروه سیاسی بلوچ‌های ایران، حول موضوع دادشاه و با هدف کمک به او هم‌زمان با اوج‌گیری سرگذشتش در سال ۱۳۳۶، به نام جنبش دادشاه بود. جنبش دادشاه که جمعه خان بلوچ رئیس آن بود، بعدها نام آن تغییر پیدا کرد و به ”جنبش آزادیبخش بلوچ” تبدیل شد. طرف‌داران و هواداران این جنبش، دادشاه را نخستین شهید راه اهداف ناسیونالیستی می‌دانند و برای آن‌ها نقش یک رهبر ملی را دارد.<ref name=":0" />  


=== دادشاه در ادبیات بلوچ ===
=== دادشاه در ادبیات بلوچ ===
۵٬۹۰۸

ویرایش