۹٬۸۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
|والدین=نام مادر: بیبی راعی}}'''عاطفه رجبی''' '''سهاله''' (متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۶در شهر نکا - اعدام شده در ۲۵ مرداد ۱۳۸۳) در سن ۱۶ سالگی در شهر نکا به اتهام فساد اعدام شد.<ref>خبرگزاری ایسنا، مازندنومه</ref> | |والدین=نام مادر: بیبی راعی نام پدر: صفرعلی}}'''عاطفه رجبی''' '''سهاله''' (متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۶در شهر نکا - اعدام شده در ۲۵ مرداد ۱۳۸۳) در سن ۱۶ سالگی در شهر نکا (محله نارنجباغ) به اتهام فساد اعدام شد.<ref>خبرگزاری ایسنا، مازندنومه</ref> | ||
عاطفه در کودکی مادرش را در تصادف از دست داد. پدرش نیز معتاد و | عاطفه در کودکی مادرش را در تصادف از دست داد. پدرش نیز معتاد و دورهگرد بود. عاطفه رجبی از پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش که بیمار بودند نگهداری و سرپرستی میکرد. نخستین دستگیری عاطفه زمانی بود که وی در یک مهمانی در کافه تریا شرکت کرد. گفته میشود که عاطفه رجبی به لحاظ ذهنی دچار اختلالاتی بود. | ||
عاطفه رجبی در خانه پیش پدربزرگ و مادر بزرگ خود بود که بار دیگر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. عاطفه رجبی (احتمالا در دستگیری اول) توسط علی اشرف دارابی عضو سابق سپاه مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود. | عاطفه رجبی در خانه پیش پدربزرگ و مادر بزرگ خود بود که بار دیگر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. عاطفه رجبی (احتمالا در دستگیری اول) توسط علی اشرف دارابی عضو سابق سپاه مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
عاطفه رجبی سهاله در سال ۱۳۶۶ در شهر نکا متولد شد. عاطفه در مرداد ۱۳۸۳ به جرم ساختهگی فساد در شهر نکا به اعدام محکوم شد!. | عاطفه رجبی سهاله در سال ۱۳۶۶ در شهر نکا متولد شد. عاطفه در مرداد ۱۳۸۳ به جرم ساختهگی فساد در شهر نکا به اعدام محکوم شد!. | ||
عاطفه مادرش را در تصادف از دست داد و پدرش نیز به شدت معتاد بود تا جاییکه شغل خود را از دست داده بود و در خیابان شب را به صبح میرساند. عاطفه مهربان از پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش که بیمار بودند نگهداری و سرپرستی میکرد و برای آنها نقش پدر و مادر را داشت!. | خانوادة عاطفه، قبل از سال ۷۰ و قبل از جدايی پدر و مادر، از مازندران به مشهد رفتند و آنجا زندگی کردند. يک خواهر دارد به نام فاطمه و يک برادر به نام محمدعلی. جواد هم خيلی سال پيش توی رودخانه غرق شد. پدر عاطفه لباس دستِ دوم میخرد و میفروشد. کار و جای مشخصی ندارد. دورهگرد است. عاطفه و خواهرش، وقتی پدرشان لباسهای کهنه را برای فروش به مازندران میبرد، در مشهد پيش زنی افغانی که همسايهشان بود میماندند. (بعدها محمدعلی، برادر بزرگ عاطفه خبر از دو مرکز بهزيستی در مشهد میدهد که عاطفه مدتی در آنها بهسر برده بود.) بعد آمدند نکا پيش پدربزرگ و مادربزرگ که تنها نباشند. عاطفه مادرش را در تصادف از دست داد و پدرش نیز به شدت معتاد بود تا جاییکه شغل خود را از دست داده بود و در خیابان شب را به صبح میرساند. عاطفه مهربان از پدر بزرگ و مادر بزرگ پیرش که بیمار بودند نگهداری و سرپرستی میکرد و برای آنها نقش پدر و مادر را داشت!. | ||
مامور سازمان بهزیستی در گزارشی که زندگی مشقتبار عاطفه رجوی را به تصویر کشیده چنین نوشته است: <blockquote>«عاطفه از پدربزرگ و مادربزرگ خود به تنهایی نگهداری میکرده، تمام کارهای خانه بر عهده او بوده، تمیز کردن، غذا پختن، حتی حمام کردن پدربزرگ و مادربزرگ».</blockquote>در ادامه همین گزارش ۳ سال پیش از اعدام عاطفه بدست | مامور سازمان بهزیستی در گزارشی که زندگی مشقتبار عاطفه رجوی را به تصویر کشیده چنین نوشته است: <blockquote>«عاطفه از پدربزرگ و مادربزرگ خود به تنهایی نگهداری میکرده، تمام کارهای خانه بر عهده او بوده، تمیز کردن، غذا پختن، حتی حمام کردن پدربزرگ و مادربزرگ».</blockquote>در ادامه همین گزارش ۳ سال پیش از اعدام عاطفه بدست ماموران جمهوری اسلامی چنین آمده است:<blockquote>«پدر و مادربزرگ این نوجوان ۱۳ ساله هیچگونه توجهی به او ندارند و اینچنین به نظر میرسد که عاطفه برای دستیابی به ذره ای عشق و محبت بسیار درمانده است!».</blockquote>کمبود عاطفه از یک سو و کارهای سخت و جانفرسای خانه از سوی دیگر عاطفه را به گذران وقت در بیرون از منزل هل داده بود. عاطفه چهرهی آشنایی در کوچه و محل پیدا کرده بود. به طوریکه مردم لقب «کولی» را روی او گذارده بودند. | ||
شهر کوچک نکا، از دختری تنها و بی سرپرست، سوژهای شناخته شده برای پلیس ارشاد ساخته بود. گشتهای وزارت ارشاد در تمامی | شهر کوچک نکا، از دختری تنها و بی سرپرست، سوژهای شناخته شده برای پلیس ارشاد ساخته بود. گشتهای وزارت ارشاد در تمامی روزهای هفته به پرسهزنی در خیابانهای شهرهای ایران مشغول هستند تا با تهدید و اجبار مردم را به تن دادن قوانین به اصطلاح اسلامی وادار نمایند. | ||
عمه عاطفه رجبی | عمه عاطفه رجبی حدود يک ماه پيش از اعدام عاطفه، در نامهای از مقامات قضايی رژیم ايران خواهان رسيدگي به پروندهی برادر زاده خود شد و نوشت: قاضی دادگاه در رابطه با عاطفه ۱۶ ساله حکم اعدام را صادر کرد، اما دو مرد ۵۰ ساله و ۴۵ ساله را که عاطفه را مورد سوءاستفاده جنسی قرار داده بودند، تنها به چند ضربه شلاق محکوم کرد!.<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/325352.html عاطفه شانزده ساله هنگام اعدام به قاضی گفت: اگر اين بار مرا عفو کنيد تا آخر عمرم به نامحرم نگاه نمی کنم]- سایت رادیو فردا</ref>[[پرونده:عاطفه رجبی.jpg|جایگزین=عاطفه رجبی سهاله|بندانگشتی|عاطفه رجبی سهاله]]عاطفه هنگام اعدام ۱۶ ساله بود. به گفته پدر عاطفه، وی متولد سال ۱۳۶۶ بود. در حالیکه مقامات قضایی شهرستان نکا ( شهری که عاطفه در آنجا به دار آویخته شد) سن او را ۲۲ سال اعلام کردند. | ||
مقامات | مقامات قضايی نکا، شهرستانی که در آن عاطفه اعدام شد، سن وی را ۲۲ سال اعلام کرده بودند، در حالی که پدر وی بعدا گفت: عاطفه متولد سال ۱۳۶۶ بود<blockquote>گلناز اسفندیاری (گزارشگر رادیو فردا) - عاطفه لحظاتی پیش از اعدام به قاضی گفت: «اگر اين بار مرا عفو کنيد تا آخر عمرم به نامحرم نگاه نمیکنم، اما قاضی خودش طناب دار را بالا کشيد!».<ref name=":0" /></blockquote> | ||
== دستگیری عاطفه رجبی == | == دستگیری عاطفه رجبی == |
ویرایش