کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مبارزه مسلحانه همچنان که از نام آن پیداست نوعی از مبارزه است که در آن از سلاح و قهرسازمان‌یافته برای سرنگون حکومت‌های دیکتاتوری و تمامیت‌خواه استفاده می‌شود.
از سویی استراتژی مبارزه‌ی انقلابی را  دشمن به نیروی انقلابی تحمیل می‌کند. به این معنی که نیروی انقلابی باید آن‌را با توجه به ماهیت دشمن کشف نماید. بدون استراتژی مبارزه، نبرد قهرآمیز نوعی آوانتوریزم و ماجراجویی بی‌نتیجه خواهد بود. به این ترتیب برای نبرد با یک حکومت استبدادی تشخیص استراتژی درست، مهمترین عامل پیروزی است. در چین، مائو با استراتژی نبرد آزادی‌بخش توانست به پیروزی دست‌ یابد. در روسیه، لنین با جنگ مسلحانه‌ی شهری توانست تزاریسم را از پای درآورد. در کوبا، چه‌گوارا، استراتژی کانون‌های شورشی را برگزید، اما در بولیوی همین استراتژی دیگر راهگشا نبود و ساختار سیاسی اقتصادی در این کشور استراتژی چریک شهری را ضروری می‌ساخت. [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی]] در ایران، به عنوان اولین جریانات انقلابی سازمان‌یافته، استراتژی چریک شهری را برای سرنگونی شاه مناسب یافتند. سازمان مجاهدین در جنگ چریک‌‌شهری به تقدم شهر معتقد بود اما چریک‌های فدایی در تاکتیک به تقدم روستا باور داشت و برای بررسی آن گروهی را به سیاهکل فرستاد. واقعه‌ی خونین [[قیام سیاهکل|سیاهکل]] نادرستی تقدم روستا را به اثبات رساند. پس از انقلاب ضدسلطنتی و چند دور نبرد در اشکال مختلف مسعود رجوی استراتژی ارتش آزادی‌بخش نوین را بنیان گذاشت. این استراتژی در تکامل خود و انطباق فعال با شرایط، به ارتش آزادی و کانون‌های شورشی ارتقاء یافت. تعیین استراتژی مبارزه انقلابی در هر مبارزه‌ی جدی و سازمان‌یافته اولین گام ضروری برای پیروزی است.
از سویی استراتژی مبارزه‌ی انقلابی را  دشمن به نیروی انقلابی تحمیل می‌کند. به این معنی که نیروی انقلابی باید آن‌را با توجه به ماهیت دشمن کشف نماید. بدون استراتژی مبارزه، نبرد قهرآمیز نوعی آوانتوریزم و ماجراجویی بی‌نتیجه خواهد بود. به این ترتیب برای نبرد با یک حکومت استبدادی تشخیص استراتژی درست، مهمترین عامل پیروزی است. در چین، مائو با استراتژی نبرد آزادی‌بخش توانست به پیروزی دست‌ یابد. در روسیه، لنین با جنگ مسلحانه‌ی شهری توانست تزاریسم را از پای درآورد. در کوبا، چه‌گوارا، استراتژی کانون‌های شورشی را برگزید، اما در بولیوی همین استراتژی دیگر راهگشا نبود و ساختار سیاسی اقتصادی در این کشور استراتژی چریک شهری را ضروری می‌ساخت. [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی]] در ایران، به عنوان اولین جریانات انقلابی سازمان‌یافته، استراتژی چریک شهری را برای سرنگونی شاه مناسب یافتند. سازمان مجاهدین در جنگ چریک‌‌شهری به تقدم شهر معتقد بود اما چریک‌های فدایی در تاکتیک به تقدم روستا باور داشت و برای بررسی آن گروهی را به سیاهکل فرستاد. واقعه‌ی خونین [[قیام سیاهکل|سیاهکل]] نادرستی تقدم روستا را به اثبات رساند. پس از انقلاب ضدسلطنتی و چند دور نبرد در اشکال مختلف مسعود رجوی استراتژی ارتش آزادی‌بخش نوین را بنیان گذاشت. این استراتژی در تکامل خود و انطباق فعال با شرایط، به ارتش آزادی و کانون‌های شورشی ارتقاء یافت. تعیین استراتژی مبارزه انقلابی در هر مبارزه‌ی جدی و سازمان‌یافته اولین گام ضروری برای پیروزی است.