۲۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| عنوان اصلی = | | عنوان اصلی = | ||
| برگرداننده = | | برگرداننده = | ||
| ویراستار = | | ویراستار = | ||
| به کوشش = | | به کوشش = | ||
| تصویر = | | تصویر =جانباختگان ضربه ۱۲ اردیبهشت.jpg | ||
| زیرنویس تصویر = | | زیرنویس تصویر =جانباختگان ضربه ۱۲ اردیبهشت | ||
| نویسنده = | | نویسنده = | ||
| تصویرگر = | | تصویرگر = | ||
| طراح جلد = | | طراح جلد = | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| مجموعه = | | مجموعه = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| سبک = | | سبک = | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
ضربه ۱۲ اردیبهشت | ضربه ۱۲ اردیبهشت ۶۱، تهران شاهد نبردهای عظیمی بود که از شرق تا غرب و از شمال تا بخشهایی از مرکز شهر را دربر میگرفت. | ||
از ساعت 2بعدازظهر با اولینشلیک، تهاجم همزمان پاسداران بهچندینپایگاه مجاهدین شروع شد. نبرد تا ساعتهایی پساز نیمهشب ادامه داشت و رشیدترین فرزندان ایران، با مقاومت دلیرانه خود درسی فراموشیناپذیر بهخمینیدجال و مزدوران آدمکش او دادند. دشمن از زمین و هوا با سلاحهای نیمهسنگین و حتی سلاح سنگین و شلیکبا هلیکوپتر، پایگاهها را میکوبید. شهر درهالهیی از انفجار و دود و آتش غرق شده بود. بیشاز 60زن و مرد مجاهدخلق، ایستاده بودند تا آنطور که شایسته مجاهدخلق است، رایت شرف یکخلق را تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون برافراشته نگاه دارند. | از ساعت 2بعدازظهر با اولینشلیک، تهاجم همزمان پاسداران بهچندینپایگاه مجاهدین شروع شد. نبرد تا ساعتهایی پساز نیمهشب ادامه داشت و رشیدترین فرزندان ایران، با مقاومت دلیرانه خود درسی فراموشیناپذیر بهخمینیدجال و مزدوران آدمکش او دادند. دشمن از زمین و هوا با سلاحهای نیمهسنگین و حتی سلاح سنگین و شلیکبا هلیکوپتر، پایگاهها را میکوبید. شهر درهالهیی از انفجار و دود و آتش غرق شده بود. بیشاز 60زن و مرد مجاهدخلق، ایستاده بودند تا آنطور که شایسته مجاهدخلق است، رایت شرف یکخلق را تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون برافراشته نگاه دارند. | ||
روز | روز ۱۲اردیبهشت، مجاهدان قهرمان با پایمردی و حماسه شورانگیز فرمانده والامقام محمد ضابطی و سایر همرزمان قهرمانش یکآزمایش بزرگ را باموفقیت پشتسر گذاشتند و سربلند و سرافراز درخاطره خلق و میهن جاودانه شدند. | ||
مجاهد قهرمان محمد ضابطی، همواره نامش همراه با بزرگترین حرکتهای مردمی علیه ارتجاع خمینی؛ از مبارزات سیاسی سالهای 60 و میتینگ بزرگ امجدیه گرفته تا تظاهرات 7اردیبهشت و خیزش عظیم سازمانیافته مردمی در30خرداد60 عجین شده است. او بهمثابهی یک انقلابی تمامعیار و یکمجاهد فداکار، خطوط استراتژیکسازمان را دربرخورد با ارتجاع پیاده میکرد و با ابتکار و خلاقیت، دستاوردهای سیاسی آنرا بیشتر و افزونتر مینمود. اینخلاقیتها برای پیادهکردن خطوط سازمان از فردای 30خرداد60 اهمیت بیشتری یافت. محمد ضابطی در رأس بخش اجتماعی سازمان، توانست بهسرعت روابط و مناسبات علنی را با مرحله و فضای جدید منطبق نماید و تشکیلات بسیار گستردهیی را وارد مناسبات مخفی، نظامی و تهاجمیکند. | مجاهد قهرمان محمد ضابطی، همواره نامش همراه با بزرگترین حرکتهای مردمی علیه ارتجاع خمینی؛ از مبارزات سیاسی سالهای 60 و میتینگ بزرگ امجدیه گرفته تا تظاهرات 7اردیبهشت و خیزش عظیم سازمانیافته مردمی در30خرداد60 عجین شده است. او بهمثابهی یک انقلابی تمامعیار و یکمجاهد فداکار، خطوط استراتژیکسازمان را دربرخورد با ارتجاع پیاده میکرد و با ابتکار و خلاقیت، دستاوردهای سیاسی آنرا بیشتر و افزونتر مینمود. اینخلاقیتها برای پیادهکردن خطوط سازمان از فردای 30خرداد60 اهمیت بیشتری یافت. محمد ضابطی در رأس بخش اجتماعی سازمان، توانست بهسرعت روابط و مناسبات علنی را با مرحله و فضای جدید منطبق نماید و تشکیلات بسیار گستردهیی را وارد مناسبات مخفی، نظامی و تهاجمیکند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
درروزهای پرتلاطم مقاومت درسالهای 60 و 61، در شرایطی که دژخیمان و سردمداران خونخوار رژیم تلاش میکردند، با موج شقاوتبار اعدامها و شکنجههای قرونوسطایی، مقاومت مجاهدان و مبارزان را درهم بشکنند و با انواع تبلیغات رذیلانه و یا پخش ندامت برخی عناصر درهمشکسته و بخصوص برخی از مدعیان از تلویزیون، گرد یأس و انفعال در جامعه بپاشند، ناگهان خروش پایداری مجاهدان و شعلههای مقاومت حماسی آنان در چندیننقطه تهران زبانه کشید، تهران گرمای آنراحس کرد و مجاهدان پاکباز درپایان آننبرد نابرابر، تنها پیکرهای سوخته و متلاشیشده و پایگاههای ویرانشده خود را برای دشمن باقی گذاشتند. اگرچه خمینی و خیل رجالگان و دژخیمانش بهصحنهگردانی لاجوردی، از شهادت تنیچند از ارزندهترین کادرهای سازمان، شادمانیها نمودند و اگرچه مردم ستمدیده ما، بهخاطر ازدستدادن تعدادی از رشیـدترین فرزنـدان دلاور خـود گریستـند، اما در گرماگـرم یأسپراکنیهای تلویزیونی رژیم، مردم ایران، روح سرخ و پرصلابت مقاومت و انقلاب را بهچشم دیدند و سرشار از افتخار و امید شدند. | درروزهای پرتلاطم مقاومت درسالهای 60 و 61، در شرایطی که دژخیمان و سردمداران خونخوار رژیم تلاش میکردند، با موج شقاوتبار اعدامها و شکنجههای قرونوسطایی، مقاومت مجاهدان و مبارزان را درهم بشکنند و با انواع تبلیغات رذیلانه و یا پخش ندامت برخی عناصر درهمشکسته و بخصوص برخی از مدعیان از تلویزیون، گرد یأس و انفعال در جامعه بپاشند، ناگهان خروش پایداری مجاهدان و شعلههای مقاومت حماسی آنان در چندیننقطه تهران زبانه کشید، تهران گرمای آنراحس کرد و مجاهدان پاکباز درپایان آننبرد نابرابر، تنها پیکرهای سوخته و متلاشیشده و پایگاههای ویرانشده خود را برای دشمن باقی گذاشتند. اگرچه خمینی و خیل رجالگان و دژخیمانش بهصحنهگردانی لاجوردی، از شهادت تنیچند از ارزندهترین کادرهای سازمان، شادمانیها نمودند و اگرچه مردم ستمدیده ما، بهخاطر ازدستدادن تعدادی از رشیـدترین فرزنـدان دلاور خـود گریستـند، اما در گرماگـرم یأسپراکنیهای تلویزیونی رژیم، مردم ایران، روح سرخ و پرصلابت مقاومت و انقلاب را بهچشم دیدند و سرشار از افتخار و امید شدند. | ||
درآخرین ساعتهای نبرد، مزدوران رژیم که انتظار چنین مقاومت جانانهیی را نداشتند، بهستوه آمده و در نهایت خشم و استیصال، با مسلسل و تیربار بهسوی پایگاهها شلیکمیکردند. عملیاتی که بهزعم آنها و باآنهمه پیشبینی و تدارکات قبلی میبایست درکوتاهمدت با «موفقیت» بهپایان برسد، اینک ساعتهای متمادی بهدرازا کشیده و در تمام شهر توفان بهپا کرده بود و خشم و اعتراض مردم را نسبت بهرژیم و ستایش و تحسین آنان را نسبت بهفرزندان دلیر و پاکبازشان برانگیخته بود. سرانجام، مزدوران درمانده که گمان نمیکردند تسخیر پایگاههای مجاهدین چنین بهایی را بطلبد، با شلیکوحشیانه موشکهای آر.پی.جی و رگبار مسلسلهای سنگین توسط هلیکوپتر، «دژهای تسخیرناپذیر شرف» را بهآتش کشیدند و بهاینترتیب، نبرد را درآننقطه بهپایان بردند. | |||
اگرچه جای سردارضابطی و یارانش خالی است، اما یادشان در قلب و ضمیر هزاران مجاهدخلق و رزمنده ارتش آزادی در شهر شرف، اشرف و درهرکجای جهان و در قلوب مردم مجاهدپرور، جاودانه است. | |||
== کانون اصلی مقاومت == | == کانون اصلی مقاومت == | ||
خط ۶۰: | خط ۵۴: | ||
درآنپایگاه همچنین مجاهدان قهرمان '''قاسم باقرزاده، حمید جلالزاده، سوسن میرزایی، پری یوسفی، زکیه محدث، احمد کلاهدوز، محمد تواناییانفرد، فاطمه (تاجی) مهدویکرمانی، اقدس تقوی، امیرهوشنگ آقبابا''' نیز دلیرانه دربرابر تهاجم پاسداران ظلمت و تباهی ایستاده بودند و حماسه میآفریدند. آنان چنان صحنههای پرشوری از مقاومت و دلاوری را در مقابل چشمان شگفتزده مردم آفریدند که هرگز از خاطرهها نخواهد رفت. | درآنپایگاه همچنین مجاهدان قهرمان '''قاسم باقرزاده، حمید جلالزاده، سوسن میرزایی، پری یوسفی، زکیه محدث، احمد کلاهدوز، محمد تواناییانفرد، فاطمه (تاجی) مهدویکرمانی، اقدس تقوی، امیرهوشنگ آقبابا''' نیز دلیرانه دربرابر تهاجم پاسداران ظلمت و تباهی ایستاده بودند و حماسه میآفریدند. آنان چنان صحنههای پرشوری از مقاومت و دلاوری را در مقابل چشمان شگفتزده مردم آفریدند که هرگز از خاطرهها نخواهد رفت. | ||
== | == گزارش یکشاهد از صحنه == | ||
اینگزارش توسط یکی از زنان مجاهدخلق که درمیان جمعیت محل، شاهد صحنههایی از حماسه ۱۲اردیبهشت بوده بهثبت رسیده است: | اینگزارش توسط یکی از زنان مجاهدخلق که درمیان جمعیت محل، شاهد صحنههایی از حماسه ۱۲اردیبهشت بوده بهثبت رسیده است: | ||
خط ۸۲: | خط ۷۶: | ||
== در نارمک (شرق تهران) == | == در نارمک (شرق تهران) == | ||
[[پرونده:خدیجه مسیح.jpg|بندانگشتی|180x180پیکسل|خدیجه مسیح]] | |||
درهمانروز یک پایگاه دیگر مجاهدین در نارمک (شرق تهران)، مورد حمله قرار گرفت. در اینپایگاه، تنها یکشیرزن مجاهدخلق، '''خدیجه مسیح،''' حضور داشت که یکتنه بهحملات گرگهای هار خمینی که از چندسو هجوم آورده بودند، پاسخ میگفت. | درهمانروز یک پایگاه دیگر مجاهدین در نارمک (شرق تهران)، مورد حمله قرار گرفت. در اینپایگاه، تنها یکشیرزن مجاهدخلق، '''خدیجه مسیح،''' حضور داشت که یکتنه بهحملات گرگهای هار خمینی که از چندسو هجوم آورده بودند، پاسخ میگفت. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۲: | ||
== آخرین تلفن بهخانواده == | == آخرین تلفن بهخانواده == | ||
[[پرونده:مهین خیابانی و تقی اوسطی.jpg|بندانگشتی|مهین خیابانی و تقی اوسطی]] | |||
مجاهد خلق '''مهین خیابانی،''' خواهر سردارشهید خلق «'''موسی'''» نیز در زمرهشهیدان ۱۲اردیبهشت بود. در یکی دیگر از پایگـاهها، مجاهدان قهرمان '''مهین خیابانی و تقی اوسطی''' تا آخرین نفس ایستادند و جنگیدند و بهشهادت رسیدند. مجاهدشهید مهین خیابانی در آخرین دقایق حیاتش بهخانه یکی از نزدیکانش تلفن زد و جریان حملهپاسداران و آخرین وضعیت خود را تشریح کرد. ایندومجاهد دلیر پساز ساعتها مقاومت، در شعلههای آتشی که از انفجار موشکهای آر.پی.جی برخاسته بود، پروانهوار سوختند و بهشهادت رسیدند، بهطوریکه مزدوران رژیم تا هفتهها بعد نتوانسته بودند هویت ایندو قهرمان مجاهد را شناسایی کنند. | |||
<references /> | <references /> |
ویرایش