کاربر:Khosro/صفحه تمرین شاپور بختیار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:


== خانواده بختیار ==
== خانواده بختیار ==
شاپور بختیار در چهارم تیرماه سال ۱۳۹۳، در روستای کرک بروجن واقع در ۹۰ کیلومتری شهر کرد به دنیا آمد. پدر بختیار محمدرضا معروف به سردار فاتح و مادرش نازبیگم نام داشت. شاپور بختیار از ایل بختاری بود. پدر بزرگ مادری او صمصام‌السلطنه بود که دو بار نخست وزیر ایران شده بود. عموی مادری بختیار نیز سردار اسعد بختیاری بود که پس از فروپاشی حکومت محمدعلی شاه، یکی از دو نفری بود که اداره دولت موقت را به‌عهده داشت. بختیار در سن هفت سالگی مادرش را از دست داد. پدر وی نیز در سال ۱۳۱۳، که اوج قدرت رضا شاه بود، همراه با چند نفر از سران ایل بختیاری، به خاطر مبارزه با دولت مرکزی، به دستور رضا شاه اعدام شدند.<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/f4_shapour_bakhtiyar_from_birth_to_terror/24285450.html شاپور بختیار: از ترور تا ترور - سایت رادیو فردا]</ref>  
شاپور بختیار در چهارم تیرماه سال ۱۳۹۳، در روستای کرک بروجن واقع در ۹۰ کیلومتری شهر کرد به دنیا آمد. پدر بختیار محمدرضا معروف به سردار فاتح و مادرش نازبیگم نام داشت. شاپور بختیار از ایل بختاری بود. پدر بزرگ مادری او صمصام‌السلطنه بود که دو بار نخست وزیر ایران شده بود. عموی مادری بختیار نیز [[سردار اسعد بختیاری|'''سردار اسعد بختیاری''']] بود که پس از فروپاشی حکومت [[محمد علی شاه|'''محمدعلی شاه''']]، یکی از دو نفری بود که اداره دولت موقت را به‌عهده داشت. بختیار در سن هفت سالگی مادرش را از دست داد. پدر وی نیز در سال ۱۳۱۳، که اوج قدرت رضا شاه بود، همراه با چند نفر از سران ایل بختیاری، به خاطر مبارزه با دولت مرکزی، به دستور رضا شاه اعدام شدند.<ref name=":0">[https://www.radiofarda.com/a/f4_shapour_bakhtiyar_from_birth_to_terror/24285450.html شاپور بختیار: از ترور تا ترور - سایت رادیو فردا]</ref>  


=== همسران و فرزندان ===
=== همسران و فرزندان ===
خط ۶۵: خط ۶۵:


=== سال‌های زندان ===
=== سال‌های زندان ===
شاپور بختیار به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی در حزب ایران و به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت، در اواخر سال ۱۳۳۲، زندانی شد. او سپس به زادگاه خود تبعید شد. بختیار یک‌سال بعد، بار دیگر بازداشت و این بار به ۳ سال حبس محکوم گردید. با آغاز دوباره‌ی جبهه ملی در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹، که به‌طوری نسبی فضای باز سیاسی ایجاد شده بود، بختیار مجدداً وارد عرصه‌ی سیاسی شد و تا سال ۱۳۴۵، سه بار دیگر دستگیر شد. به گفته‌ی خود بختیار، از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تا بهمن ۱۳۵۷، دست کم ۵ سال و ۸ ماه در زندان‌های شاه به سر برده؛ و ۷ سال نیز ممنوع‌الخروج بوده است.<ref name=":0" /> '''»'''
شاپور بختیار به‌خاطر فعالیت‌های سیاسی در حزب ایران و به اتهام اخلالگری و توهین به مقام سلطنت، در اواخر سال ۱۳۳۲، زندانی شد. او سپس به زادگاه خود تبعید شد. بختیار یک‌سال بعد، بار دیگر بازداشت و این بار به ۳ سال حبس محکوم گردید. با آغاز دوباره‌ی جبهه ملی در سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹، که به‌طوری نسبی فضای باز سیاسی ایجاد شده بود، بختیار مجدداً وارد عرصه‌ی سیاسی شد و تا سال ۱۳۴۵، سه بار دیگر دستگیر شد. به گفته‌ی خود بختیار، از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تا بهمن ۱۳۵۷، دست کم ۵ سال و ۸ ماه در زندان‌های شاه به سر برده؛ و ۷ سال نیز ممنوع‌الخروج بوده است.<ref name=":0" />  


بختیار پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۲، وارد فعالیت‌های اقتصادی شد. وی مدتی مدیریت کارخانه وطن اصفهان و آبگینه قزوین و شرکت داکتیران را به عهده داشت.<ref name=":2" />  
بختیار پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۴۲، وارد فعالیت‌های اقتصادی شد. وی مدتی مدیریت کارخانه وطن اصفهان و آبگینه قزوین و شرکت داکتیران را به عهده داشت.<ref name=":2" />  


== پذیرشنخست‌وزیری ==
== پذیرشنخست‌وزیری ==
[[پرونده:شاپور و شاه....JPG|جایگزین=شاپور بختیار و محمدرضا شاه|بندانگشتی|شاپور بختیار و محمدرضا شاه]]
[[پرونده:شاپور و شاه....JPG|جایگزین=شاپور بختیار و محمدرضا شاه|بندانگشتی|شاپور بختیار و محمدرضا شاه|247x247پیکسل]]
[[پرونده:ش.بختیار.JPG|جایگزین=بختیار، هنگام خروج شاه و فرح پهلوی از ایران|بندانگشتی|250x250پیکسل|بختیار، هنگام خروج شاه و فرح پهلوی از ایران]]
در اواخر سال ۱۳۵۷، و بحبوحه '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، به دستور شاه، شاپور بختیار از زندان آزاد شد. شاه در یک دیدار خصوصی با بختیار در کاخ نیاوران تهران، از وی خواست که مقام نخست‌وزیری ایران را بپذیرد. بختیار شروطی برای قبول نخست‌وزیر گذاشت که عبارت بودند از: گرفتن رأی برای کابینه‌اش از مجلس سنا، خروج [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] از کشور، انحلال [[ساواک]]، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و مصادره اموال بنیاد پهلوی به سود دولت،
در اواخر سال ۱۳۵۷، و بحبوحه '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]'''، به دستور شاه، شاپور بختیار از زندان آزاد شد. شاه در یک دیدار خصوصی با بختیار در کاخ نیاوران تهران، از وی خواست که مقام نخست‌وزیری ایران را بپذیرد. بختیار شروطی برای قبول نخست‌وزیر گذاشت که عبارت بودند از: گرفتن رأی برای کابینه‌اش از مجلس سنا، خروج [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] از کشور، انحلال [[ساواک]]، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات و مصادره اموال بنیاد پهلوی به سود دولت،


سرانجام بختیار در بحبوحه انقلاب ضدسلطنتی با کابینه‌اش از مجلس سنا رأی اعتماد گرفت. در آن زمان رأی شورای مرکزی جبهه‌ی ملی این بود که کسی از اعضاء جبهه ملی پست نخست وزیری را قبول نکند. با این وجود شاپور بختیار به این رأی جبهه ملی توجه نکرد؛ و پست نخست وزیری را پذیرفت. به همین خاطر او از جبهه ملی و هم‌چنین حزب ایران طرد و اخراج شد. بیشتر اعضاء حزب بختیار را خائن و سلطنت‌طلب خواندند؛ و او را متهم به تک‌روی و از بین بردن اعتبار جبهه ملی و خط مصدق کردند. بختیار پس از اخراج از حزب که دیگر کسی از هم‌حزبی‌ها او را همراهی نمی‌کرد، کار خود را دشوار دید؛ و از مردم هم‌یاری خواست. بختیار در دی‌ماه سال ۱۳۵۷، طی پیامی به مردم خود را مرغ طوفان نامید؛ و در انتهای پیامش این بت شعر را خواند: من مرغ طوفانم نیندیشم ز طوفان - موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد.<ref name=":2" /> '''«'''
سرانجام بختیار در بحبوحه انقلاب ضدسلطنتی با کابینه‌اش از مجلس سنا رأی اعتماد گرفت. در آن زمان رأی شورای مرکزی جبهه‌ی ملی این بود که کسی از اعضاء جبهه ملی پست نخست وزیری را قبول نکند. با این وجود شاپور بختیار به این رأی جبهه ملی توجه نکرد؛ و پست نخست وزیری را پذیرفت. به همین خاطر او از جبهه ملی و هم‌چنین حزب ایران طرد و اخراج شد. بیشتر اعضاء حزب بختیار را خائن و سلطنت‌طلب خواندند؛ و او را متهم به تک‌روی و از بین بردن اعتبار جبهه ملی و خط مصدق کردند. بختیار پس از اخراج از حزب که دیگر کسی از هم‌حزبی‌ها او را همراهی نمی‌کرد، کار خود را دشوار دید؛ و از مردم هم‌یاری خواست. بختیار در دی‌ماه سال ۱۳۵۷، طی پیامی به مردم خود را مرغ طوفان نامید؛ و در انتهای پیامش این بت شعر را خواند: من مرغ طوفانم نیندیشم ز طوفان - موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد. بختیار هنگام خروج شاه از ایران، وارد هواپیما شد؛ و به او اطمینان‌خاطر داد که  همه‌ی تلاش خود را برای حفظ مملکت به‌کار گیرد.<ref name=":2" />  


محمدرضا شاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ، درباره‌ی ماجرای نخست وزیری شاپور بختیار نوشته است: <blockquote>«با بی‌میلی و اکراه و به خاطر فشار خارجی، با انتصاب بختیار به سمت نخست وزیری موافقت کردم. همیشه او را فردی دوستدار انگلیس و جاسوس پترولیوم انگلیس می‌دانستم، اما بالاخره بعد از دیدار با لرد جرج براون وزیر امور خارجه وقت انگلیس تصمیم گرفتم نام بختیار را به عنوان نخست وزیر اعلام کنم…»<ref name=":3" /> </blockquote>
محمدرضا شاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ، درباره‌ی ماجرای نخست وزیری شاپور بختیار نوشته است: <blockquote>«با بی‌میلی و اکراه و به خاطر فشار خارجی، با انتصاب بختیار به سمت نخست وزیری موافقت کردم. همیشه او را فردی دوستدار انگلیس و جاسوس پترولیوم انگلیس می‌دانستم، اما بالاخره بعد از دیدار با لرد جرج براون وزیر امور خارجه وقت انگلیس تصمیم گرفتم نام بختیار را به عنوان نخست وزیر اعلام کنم…»<ref name=":3" /> </blockquote>
خط ۹۶: خط ۹۷:


=== تلاش برای موافقت خمینی ===
=== تلاش برای موافقت خمینی ===
[[پرونده:ش. بختیار4.JPG|جایگزین=شاپور بختیار|بندانگشتی|220x220پیکسل]]
بختیار تلاش کرد که با '''[[روح‌الله خمینی|خمینی]]''' ملاقات و موافقت او را با نگه‌داشتن دولت خود تا انجام رفراندوم در باره نظام سیاسی آینده کشور جلب کند، اما نتیجه‌ای نداد. شرط خمینی برای پذیرفتن بختیار، استعفای او بود. شاپور بختیار در یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن دعوت از خمینی برای آمدن به ایران، برنامه دولت خود را اعلام کرد. خمینی طی پیامی دولت شاپور بختیار و مجلس را غیرقانونی اعلام کرد. این پیام خمینی بازتاب خیلی گسترده‌ای داشت؛ و به دنبال آن حرکت انقلاب شدت بیشتری به خود گرفت. ارتش و نیروهای مسلح متزلزل شدند؛ و نظم و انضباط نظامی از بین رفت. بغرنج‌ترین موضوعی که بختیار پس از خروج محمدرضا شاه با آن مواجه شد، راهپیمایی روز اربعین ۲۹ دی‌ماه ۱۳۵۷، بود که مردم با تظاهرات عظیم میلیونی، با دولت بختیار مخالفت کردند؛ و خواهان تشکیل جمهوری اسلامی به رهبری خمینی شدند.<ref name=":2" />  
بختیار تلاش کرد که با '''[[روح‌الله خمینی|خمینی]]''' ملاقات و موافقت او را با نگه‌داشتن دولت خود تا انجام رفراندوم در باره نظام سیاسی آینده کشور جلب کند، اما نتیجه‌ای نداد. شرط خمینی برای پذیرفتن بختیار، استعفای او بود. شاپور بختیار در یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن دعوت از خمینی برای آمدن به ایران، برنامه دولت خود را اعلام کرد. خمینی طی پیامی دولت شاپور بختیار و مجلس را غیرقانونی اعلام کرد. این پیام خمینی بازتاب خیلی گسترده‌ای داشت؛ و به دنبال آن حرکت انقلاب شدت بیشتری به خود گرفت. ارتش و نیروهای مسلح متزلزل شدند؛ و نظم و انضباط نظامی از بین رفت. بغرنج‌ترین موضوعی که بختیار پس از خروج محمدرضا شاه با آن مواجه شد، راهپیمایی روز اربعین ۲۹ دی‌ماه ۱۳۵۷، بود که مردم با تظاهرات عظیم میلیونی، با دولت بختیار مخالفت کردند؛ و خواهان تشکیل جمهوری اسلامی به رهبری خمینی شدند.<ref name=":2" />  


خط ۱۱۰: خط ۱۱۲:


=== تأسیس نهضت مقاومت ملی ایران ===
=== تأسیس نهضت مقاومت ملی ایران ===
[[پرونده:شاپور بخ.....JPG|جایگزین=شاپور بختیار مؤسس نهضت مقاومت ملی|بندانگشتی|259x259پیکسل|شاپور بختیار مؤسس نهضت مقاومت ملی]]
شاپور بختیار پس از خروج از ایران، در کشور فرانسه نهضت مقاومت ملی ایران را پایه‌گذاری کرد. او در این نهضت، مخالفت صریح خود را با نظام جمهوری اسلامی و خمینی اعلام کرد؛ و به صراحت گفت که براندازی نظام جمهوری اسلامی راه حل و چاره‌ی کار ایران است. بختیار طی فراخوانی در ۱۴ مرداد ۱۳۵۹، از کلیه‌ی یاران و هم‌رزمان پیشین خود در جبهه‌ی ملی و هم‌چنین از کسانی که نگرانی دست‌یابی به اصول و ارزش‌هایی مانند آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و دموکراسی در ایران را دارند، خواست که به نهضت مقاومت ملی ایران بپیوندند و به مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران تدوام بخشند.<ref name=":2" />  
شاپور بختیار پس از خروج از ایران، در کشور فرانسه نهضت مقاومت ملی ایران را پایه‌گذاری کرد. او در این نهضت، مخالفت صریح خود را با نظام جمهوری اسلامی و خمینی اعلام کرد؛ و به صراحت گفت که براندازی نظام جمهوری اسلامی راه حل و چاره‌ی کار ایران است. بختیار طی فراخوانی در ۱۴ مرداد ۱۳۵۹، از کلیه‌ی یاران و هم‌رزمان پیشین خود در جبهه‌ی ملی و هم‌چنین از کسانی که نگرانی دست‌یابی به اصول و ارزش‌هایی مانند آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و دموکراسی در ایران را دارند، خواست که به نهضت مقاومت ملی ایران بپیوندند و به مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران تدوام بخشند.<ref name=":2" />  


۶٬۰۰۷

ویرایش