فوتبال در ایران
فوتبال در ایران از یک قرن قبل شروع شده یعنی زمانیکه یک گروه انگلیسی برای اکتشاف نفت در جنوب ایران عازم کشورمان شد.[۱] فوتبال به تدریج درشهرهای دیگرایران ازجمله بندرانزلی و بندرعباس در یک زمان حساس و تعیینکننده مطرح شد.[۲] اولین تیم فوتبال در ایران، اسپورت نام داشت که به همت برداران خان سردار شکل گرفت. به دنبال آن تیم فوتبال تهران بین سالهای ۱۹۲۱–۱۹۲۵ میلادی تشکیل شد[۳]پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۹ و تغییراتی که در ساختار اجرایی و اموراداری فدراسیون فوتبال رخ داد، برای مدتی رقابتهای باشگاهی سراسری به تعویق افتاد.[۲] فدراسیون فوتبال در سال ۱۳۲۵ تشکیل شد[۱]اولین سازمان و تشکیلا ت فوتبال در ایران، «انجمن ترقی و ترویج فوتبال» بود که توسط افرادی چون ابوالفضل صدری، میرباقر عظیمی و سیدمحمد تدین که از نخستین معلمین ورزش کشور محسوب میشدند در سال ۱۳۰۰ شمسی تشکیل شد. انجمن ترقی و ترویج فوتبال موفق شد اولین دوره مسابقههای فوتبال پایتخت را بین تیمهای حاضر در تهران در سال ۱۳۰۲ برگزار کند، مسابقاتی که تقریباً بدون وقفه هر سال انجام شد و با توسعه فوتبال در سراسر کشور و ظهور تیمهای قدرتمند در شهرستانها به مسابقههای سراسری (لیگ) تبدیل گردید.[۱] فدراسیون فوتبال ایران از سال ۱۹۵۸ عضو ایافسی (AFC)میباشد.[۳] فدراسیون فوتبال ایران از سال ۱۹۴۸ عضو فیفا میباشد.[۳] فوتبال زنان در ایران که فوتبال بانوان یا فوتبال دخترها نامیدهمیشود، از دهه ۱۳۵۰ آغاز شد. تیم فوتبال زنان ایران در رتبهبندی سال۱۳۸۹ در جهان جایگاه ۵۵ را به دست آورد که این جایگاه بالاتر از جایگاه فوتبال مردان ایران در آن زمان بودهاست.
فوتبال در ایران | |
---|---|
ورزشگاه آزادی تهران | |
کشور | ایران |
تیم ملی | تیم ملی فوتبال ایران |
اولین بازی | ۱۹۴۱ |
تیم فوتبال دختران ایران در المپیک جوانان سنگاپور ۱۳۸۹ مشارکت کرد. باشگاه تاج اولین باشگاهی بود که تصمیم به راهاندازی تیم فوتبال دختران گرفت، پس از آن باشگاههای پرسپولیس، دیهیم و عقاب نیز تیم فوتبال دخترانشان را تشکیل دادند.[۱] اوایل انقلاب زنان به صورت معمولی وارد استادیومها میشدند اما بعد از تصویب قانون حجاب، کمکم زنان وارد استادیومها نشدند و بعد از آن هم دیگر آنها را به آن محیط ورزشی راه ندادند. اما این ممنوعیت هیچگاه به صورت رسمی اعلام نشد. از آنجا که در فضاهای تکجنسیتی معمولاً ادبیاتی به کار گرفته میشود که مناسب بیان عمومی نیست، کمکم در استادیومها هم با شرایط فرهنگی نامناسبی روبهرو شدیم. برخی که شاهد وضعیت بحرانآمیز استادیومها بودند، مطلوبشدن فضای استادیوم را وابسته به حضور زنان دانستند.[۴]کثر نظامهای سیاسی میکوشند با ترویج نوع خاصی از اخلاق فوتبالی، نمادسازی در ورزشگاه، خلق سرودها و آهنگهای ورزشی، پوشش گسترده رسانه ای و غیره، از فوتبال در جهت هم گرایی ملی و در برخی موارد، نماد کارآمدی استفاده کنند. با این حال، همواره از فوتبال، به عنوان سوپاپ اطمینانی برای کنترل تنشها و مخالفتهای اجتماعی، استفاده شدهاست و در مقابل، در مواردی، سکوی ورزشگاهها با اعتراضات سیاسی نیز همراه بودهاست.[۵]محرومیت احسان حاجصفی و مسعود شجاعی بازتاب زیادی در رسانههای جهان داشته و از مارکا تا اکیپ و از نیویورک تایمز تا گاردین این حرفها را منتشر کردهاند و این بیم وجود دارد به دلیل اینکه صحبتهای انجام شده از نظر سازمانی موضع رسمی وزارت ورزش باشد، مشکلاتی برای فوتبال ایران رقم بخورد. در حالی که فدراسیون فوتبال رأساً اقدام این دو بازیکن در حضور در مسابقه پانیونیوس برابر نماینده اسرائیل را محکوم و اعلام کرد بعد از صحبت با این دو بازیکن تصمیم مقتضی را دربارهٔ آنها اعمال خواهد کرد ورود داورزنی به موضوع حضور حاجصفی و شجاعی مقابل حریفی از اسرائیل و محرومیت آنها از دعوت به تیم ملی حساسیتها در قبال این اتفاق را بیش از پیش کرد[۶]در سال ۹۰ افشاگریهای مختلفی دربارهٔ وضعیت مدارس فوتبال صورت گرفت و یکی از افرادی که در این زمینه اطلاعاتی را در اختیار رسانهها قرار داد، ناصر فریاد شیران بود. او بعد از گذشت یکسال معتقد است که به هیچ عنوان صحبتهای مطرح شده در این زمینه مورد توجه مسئولان قرار نگرفتهاست.[۷]موضوع فساد در فوتبال چند سالی است که مطرح شدهاست اما مشخص نیست به چه دلیل به جز چند مربی فوتبال که برای مدتی از فعالیت محروم شدند اسامی دیگر افرادی که این نماینده مجلس از آنها صحبت میکند علنی نشده و فقط هر از گاهی از ابعاد این پرونده صحبت میشود. پرونده فساد در فوتبال مربوط به تبانی و رشوه در لیگ ایران است که منجر به محرومیت برخی داوران و مربیان شده و گفته میشود رسیدگی به آن ادامه دارد[۸]فساد در فوتبال ایران عیان است و نمیشود آن را انکار کنیم. علی دایی، خداداد عزیزی، علی کریمی، مهدی هاشمی نسب و سایر پیشکسوتانی که در هفتههای اخیر دربارهٔ فساد صحبت کردهاند جزء افرادی هستند که همیشه در کلامشان صداقت وجود داشتهاست و بدون دلیل حرف نمیزنند.[۹]
تاریخچه فوتبال ایران
ورود فوتبال به ایران
تاریخ شروع فوتبال در ایران، به حدود یک قرن پیش بازمیگردد یعنی زمانیکه یک گروه انگلیسی برای اکتشاف نفت در جنوب ایران عازم کشورمان شد.[۱]پس از حفر اولین چاه نفت در «مسجد سلیمان» به سال ۱۹۰۸، فوتبال به شکل جدی در این شهر دنبال گردید.[۱]
چندی بعد همین اتفاق در «بوشهر» افتاد. شهروندان انگلیسی در اوقات فراغت با هیجان رودروی تیمهای محلی کشورمان میایستادند والبته این رقابتها بیشترحالت تفریحی داشت. فوتبال به تدریج درشهرهای دیگرایران ازجمله بندرانزلی و بندرعباس در یک زمان حساس و تعیینکننده مطرح شد. قبل از شروع جنگ جهانی اول(۱۹۱۴) فوتبال در مدرسه آلمانیها بازی میشد، اما بعد از خاتمه جنگ، کالج آمریکاییها در تهران پیگیراین ورزش شد. همچنین مسابقاتی بین اعضای سفارتخانههای اروپایی درایران پایهریزی و دنبال گردید. گسترش منظم فوتبال درادامه، مرزهای شهرهایی چون آبادان و مشهد را نیز درنوردید و جوانان بیشتری را به سوی این رشته ورزشی جلب کرد.[۲]
اولین تیم فوتبال
اولین تیم فوتبال در ایران، اسپورت نام داشت که به همت برداران خان سردار شکل گرفت. به دنبال آن تیم فوتبال تهران بین سالهای ۱۹۲۱–۱۹۲۵ میلادی تشکیل شد[۳]تیم منتخب اتحادیه کارگران تحت عنوان تیم تهران اولین سفر برون مرزی که جنبه غیررسمی داشت را به «بادکوبه» انجام داد. البته حاصل ۳ بازی فوتبالیستهای آن موقع کشورمان، ۳ شکست پیاپی با نتایج ۴ بر یک، ۳ بر صفرو ۲ بر صفر بود. درسپتامبر۱۹۴۱(شهریور ۱۳۲۰)، تیم ملی فوتبال ایران اولین بازی رسمی خود را در برابر افغانستان و در کابل برگزار کرد، مسابقه ای که به تساوی بدون گل انجامید[۲]
پس از انقلاب ۵۷
پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۹ و تغییراتی که در ساختار اجرایی و اموراداری فدراسیون فوتبال رخ داد، برای مدتی رقابتهای باشگاهی سراسری به تعویق افتاد. این امر تا شروع لیگ قدس که در آن تیمهای منتخب استانهای کشور حضور داشتند، ادامه یافت[۲]
۱. فدراسیون فوتبال درایران
در سال ۱۹۴۸ مسابقات بازیهای المپیک قرار بود در لندن برگزار شود و ایران برای اولین بار جهت شرکت در بازیهای المپیک اعلام آمادگی کرد اما پیش شرط حضور در این مسابقات داشتن فدراسیونهای ورزشی مستقل بود و بنابراین فدراسیونها و از جمله فدراسیون فوتبال در سال ۱۳۲۵ تشکیل شد[۱]
مسابقات دوره ای
اولین سازمان و تشکیلا ت فوتبال در ایران، «انجمن ترقی و ترویج فوتبال» بود که توسط افرادی چون ابوالفضل صدری، میرباقر عظیمی و سیدمحمد تدین که از نخستین معلمین ورزش کشور محسوب میشدند در سال ۱۳۰۰ شمسی تشکیل شد.
از این سال به بعد انجمن هر ساله در کنار ثبت نام باشگاهها و تیمهای جدید، برگزاری مسابقههای فوتبال را بر عهده گرفت و با تدوین و ترجمه «قوانین فوتبال» در جهت ایجاد نظم و قانونمند کردن فوتبال در ایران گام برداشت.
انجمن ترقی و ترویج فوتبال موفق شد اولین دوره مسابقههای فوتبال پایتخت را بین تیمهای حاضر در تهران در سال ۱۳۰۲ برگزار کند، مسابقاتی که تقریباً بدون وقفه هر سال انجام شد و با توسعه فوتبال در سراسر کشور و ظهور تیمهای قدرتمند در شهرستانها به مسابقههای سراسری (لیگ) تبدیل گردید. این انجمن تا سال ۱۳۱۳ که با تشکیل «انجمن تربیت بدنی و پیشاهنگی» از سوی دولت وقت، جای خود را به آن داد، اعزام اولین تیم منتخب ایران به بادکوبه شوروی، برگزاری دوازده دوره مسابقات فوتبال باشگاههای تهران، انتشار اولین رساله قوانین فوتبال در ایران و ثبت نزدیک به ۵۰ باشگاه فوتبال در سراسر کشور را در کارنامه خود داشت.[۱]
تیم ملی فوتبال ایران
نخستین تشکیلا ت ورزش ایران در سال ۱۳۱۲ با تشکیل «انجمن تربیت بدنی و پیشاهنگی» زیر نظر وزارت معارف (فرهنگ) به وجود آمد و از این تاریخ تمامی برنامهها و مسابقههای ورزشی مدارس و آموزشگاهها را زیر نظر گرفت. انجمن ترقی و ترویج فوتبال نیز کمکم در انجمن تربیت بدنی ادغام شد و فعالیتهای آن به مدارس محدود گردید. سازمان یافتن ورزش ایران به رشد آن در کشور کمک شایانی نمود.
در سال ۱۳۱۹ به منظور شرکت ورزشکاران ایرانی در بازیهای المپیک، نخستین گامها برای تشکیل فدراسیونهای ورزشی از جمله فدراسیون فوتبال برداشته شد و از این سال فوتبال کشور عملاً زیر نظر این فدراسیون که مجمع فوتبال خوانده میشد، قرار گرفت.
این مجمع در سالهای اشغال ایران، اداره فوتبال را در سختترین شرایط به عهده داشت و توانست از حضور ارتش متفقین در ایران بهره گرفته و با برگزاری یک سری مسابقههای فوتبال بین تیمهای این ارتش و تیمهای داخلی تنور فوتبال ایران را همچنان داغ نگه دارد.
همچنین مجمع فوتبال موفق شد در سال ۱۳۲۰ امکان اولین سفر رسمی تیم ملی ایران را به خارج از کشور فراهم آورد و این تیم را به افغانستان گسیل دارد.[۱]
عضویت درکنفدراسیون فوتبال آسیا
فدراسیون فوتبال ایران از سال ۱۹۵۸ عضو ایافسی (AFC)میباشد. فدراسیون فوتبال ایران همچنین عضو مؤسس فدراسیون فوتبال غرب آسیا در سال ۲۰۰۱ بودهاست، نهادی که در سال ۲۰۱۴ از عضویت آن خارج شد و با اقدام به تأسیس فدراسیون فوتبال مرکز آسیا به عضویت آن درآمد[۳]
عضویت در فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا)
فدراسیون فوتبال ایراناز سال ۱۹۴۸ عضو فیفا میباشد[۳]
زنان در فوتبال ایران
فوتبال زنان در ایران که فوتبال بانوان یا فوتبال دخترها نامیدهمیشود، از دهه ۱۳۵۰ آغاز شد؛ در حالی که تاریخچه فوتبال در ایران به سالهای آغازین سده ۱۴ خورشیدی (سده کنونی) بازمیگردد. تیم فوتبال زنان ایران در رتبهبندی سال۱۳۸۹ در جهان جایگاه ۵۵ را به دست آورد که این جایگاه بالاتر از جایگاه فوتبال مردان ایران در آن زمان بودهاست.[۱]
تیم فوتبال دختران ایران در المپیک جوانان سنگاپور ۱۳۸۹ مشارکت کرد. این بازیها با مسابقه ایران مقابل ترکیه افتتاح شد. سپ بلاتر در استادیوم تماشاچی این بازی بود، وی پس از بازی از مشاهده دختران فوتبالیست ایرانی ابراز خوشحالی کرد و گفت: «به عنوان رئیس فدراسیون بینالمللی معتقدم که درهای فوتبال باید روی همه فرهنگهای جهان باز باشد. این هدف فوتبال است که همه دختران در همه جای دنیا فوتبال بازی کنند.» او همچنین انتقاداتی نسبت به کلاه بازیکنان ایرانی، و تفاوت آن با عکسهایی که فدراسیون فوتبال ایران قبلاً منشر کرده بود، داشت[۱]
اشگاه تاج اولین باشگاهی بود که تصمیم به راهاندازی تیم فوتبال دختران گرفت، پس از آن باشگاههای پرسپولیس، دیهیم و عقاب نیز تیم فوتبال دخترانشان را تشکیل دادند. اما تیم فوتبال زنان تاج برتری پیشتازانه خود را نسبت به بقیه تیمها همچنان حفظ کرده بود و از نظر فنی و تکنیکی تیم موفقی بود.
باتوجه به افزایش مربیان زن آموزش دیده و افزایش تعداد علاقهمندان به فوتبال زنان، فدراسیون فوتبال نخستین تیم ملی فوتبال زنان را در ایران تشکیل داد. هرچند که مشکلات بسیار زیادی در این زمینه وجود داشت و شرایط حاکم بر فوتبال زنان، شرایط سخت و دشواری بود. برای مثال باوجود اینکه ایران دارای تیم ملی زنان بود، در اولین رقابتهای جام ملتهای زنان آسیا و اقیانوسیه که در پیش بود حضور نیافت.[۱۰]
ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها
قبل از انقلاب و همچنین اوایل انقلاب زنان به صورت معمولی وارد استادیومها میشدند اما بعد از تصویب قانون حجاب، کمکم زنان وارد استادیومها نشدند و بعد از آن هم دیگر آنها را به آن محیط ورزشی راه ندادند. اما این ممنوعیت هیچگاه به صورت رسمی اعلام نشد. از آنجا که در فضاهای تکجنسیتی معمولاً ادبیاتی به کار گرفته میشود که مناسب بیان عمومی نیست، کمکم در استادیومها هم با شرایط فرهنگی نامناسبی روبهرو شدیم. برخی که شاهد وضعیت بحرانآمیز استادیومها بودند، مطلوبشدن فضای استادیوم را وابسته به حضور زنان دانستند. به عقیده این افراد با آزادشدن ورود زنان، فضای فرهنگی استادیوم هم بهتر خواهد شد. از سوی دیگر ورود زنان به استادیوم هم وارد مطالبات خود خانمها شد. برای مثال یکی از دختران دانشجوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۶۳ شرط بسته بود که آن زمان وارد استادیوم میشود. این خانم آنقدر مقابل در استادیوم شیرودی ایستاد و با مسئولان صحبت و اصرار کرد که او را به قسمت ویآیپی بردند و گفتند همان گوشه طوری که کسی او را نبیند، بازی را تماشا کند. آن زمان برخوردها با زنان هنوز حذفی نشده و با زنانی که مایل به حضور در استادیوم بودند، محترمانه برخورد میشد. بعد از حضور این دانشجو در این بازی با افرادی که اجازه ورود این خانم را داده بودند، برخورد شد. در واقع رسماً از همان وقت ورود زنها ممنوعیت پیدا کرد. با افزایش برخوردها هم دختران علاقهمند به فوتبال با لباس مبدل به ورزشگاه میآمدند. به خاطر دارم سال ۱۳۷۵ در ورزشگاه آزادی همراه آقای مهدی اربابی، رئیس هیئت فوتبال وقت استان تهران و مسئول برگزاری مسابقات لیگ، خانمی را از بین تماشاچیها شناسایی کردند. یکی از مأموران با تندی با او برخورد کرد و دختر با مقاومت زیاد مقابل مأمور ایستاده بود. خدابیامرز آقای شیرازی، خبرنگار شبکه خبر که در سقوط هواپیمای ۳۳۰ شهید شدند، از این صحنه فیلمبرداری کرد و با اصرار نیروی انتظامی قول داد این فیلم را منتشر نکند. مقامات بالاتر هم با فردی که آن زن را مورد ضربوشتم قرار داده بود، برخورد کردند.[۴]
فوتبال و سیاست
اکثر نظامهای سیاسی میکوشند با ترویج نوع خاصی از اخلاق فوتبالی، نمادسازی در ورزشگاه، خلق سرودها و آهنگهای ورزشی، پوشش گسترده رسانه ای و غیره، از فوتبال در جهت هم گرایی ملی و در برخی موارد، نماد کارآمدی استفاده کنند. با این حال، همواره از فوتبال، به عنوان سوپاپ اطمینانی برای کنترل تنشها و مخالفتهای اجتماعی، استفاده شدهاست و در مقابل، در مواردی، سکوی ورزشگاهها با اعتراضات سیاسی نیز همراه بودهاست.[۵]
سادگی بازی فوتبال و درک آسان آن، دیوار تخصصی ورود به آن را کوتاه کرده و به اشتباه، این اجازه را به افراد داده تا با هر سطحی از تخصص و دانش، به فوتبال علاقهمند شوند و در مورد آن اظهارنظر کنند. نهادینه شدن چنین تفکری در فرهنگ مدیریت فوتبال ایران، زمینه تخصص زدایی و خانه نشینی صاحبان واقعی فوتبال را فراهم آوردهاست.
جریان مالی و رسانه ای فوتبال، آن را به قدرتی تبدیل کردهاست که میزان و کیفیت آن، توجه بسیاری از سیاستمداران را به خود جلب کردهاست.
زیرا آنها به دنبال بررسی اهداف، موشکافی شخصیتی و چرایی سیاستمداران نیستند؛ از نظر آنان، تأیید و حمایت بازیکنان مورد علاقه شان کافی است. از این رو، این نوع حمایت سیاسی که فارغ از اندیشههای ریشه دار سیاسی است، بسیار سست و گذرا است و تنها زمینه ایجاد اعتماد به نفس کاذب در سیاستمداران را فراهم میآورد. نمونه چنین اعتماد به نفسی را میتوان در کاندید شدن برخی روسای سازمان تربیت بدنی کشور در انتخابات ریاست جمهوری جست و جو کرد.[۵]
برجستهترین دخالت سیاست در فوتبال ایران
محرومیت احسان حاجصفی و مسعود شجاعی بازتاب زیادی در رسانههای جهان داشته و از مارکا تا اکیپ و از نیویورک تایمز تا گاردین این حرفها را منتشر کردهاند و این بیم وجود دارد به دلیل اینکه صحبتهای انجام شده از نظر سازمانی موضع رسمی وزارت ورزش باشد، مشکلاتی برای فوتبال ایران رقم بخورد. در حالی که فدراسیون فوتبال رأساً اقدام این دو بازیکن در حضور در مسابقه پانیونیوس برابر نماینده اسرائیل را محکوم و اعلام کرد بعد از صحبت با این دو بازیکن تصمیم مقتضی را دربارهٔ آنها اعمال خواهد کرد ورود داورزنی به موضوع حضور حاجصفی و شجاعی مقابل حریفی از رژیم اشغالگر قدس و محرومیت آنها از دعوت به تیم ملی حساسیتها در قبال این اتفاق را بیش از پیش کرد. فیفا همواره بر این نکته تأکید داشته که در فدراسیونهای زیرمجموعه خود نباید دخالتی از سوی سران سیاسی در تصمیمات اتخاذ شده وجود داشته باشد، حتی در این راه با هیچ فدراسیون عضو شوخی ندارد تا جایی که الان برخی کشورها سالهاست از سوی فدراسیون جهانی تعلیق و از حضور در رقابتهای رسمی محروم شدهاند؛ بنابراین با اتفاقات اخیر که اتفاقاً بازتاب گستردهای نیز در محافل خبری معتبر دنیا داشت حالا این حساسیت که دخالت در فوتبال ایران وجود دارد، نزد سران فیفا بیشتر نیز شدهاست.[۶]
فساد و اختلاس درفوتبال ایران
در سال ۹۰ افشاگریهای مختلفی دربارهٔ وضعیت مدارس فوتبال صورت گرفت و یکی از افرادی که در این زمینه اطلاعاتی را در اختیار رسانهها قرار داد، ناصر فریاد شیران بود. او بعد از گذشت یکسال معتقد است که به هیچ عنوان صحبتهای مطرح شده در این زمینه مورد توجه مسئولان قرار نگرفتهاست.
ناصر فریاد شیران با حضور در غرفه ورزش ایرانی در نوزدهمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها، اظهار داشت: «بعد از آن صحبتها برخی دستگاهها مانند مجلس با من تماس گرفتند و پرسیدند که برای صحبتهایم سند دارم که من هم به آنها اعلام کردم این چنین است و حرفهایم مستند بوده اما در نهایت اتفاق خاصی رخ نداد.»
وی ادامه داد: «سه ماه پیش بود که در برنامه ورزشی رادیو با اجرای مازیار ناظمی شرکت کردم. موضوع بحث هم فساد در فوتبال بود و همان روز من در یکی از نشریات ورزشی مطلبی خواندم دربارهٔ اینکه مربی ۱۵ فوتبالیست نوجوان را وادار به تجاوز به یکدیگر کردهاست. به همین دلیل این مطلب را با خودم به این برنامه بردم. در همان برنامه شیرازی رئیس هیئت فوتبال تهران هم میهمان تلفنی بود و من از او پرسیدم آیا این مطلب را خواندهاید که شیرازی پاسخ داد خیر اما این کار را خواهم کرد.»
مدیر اسبق آکادمی فوتبال باشگاه استقلال تصریح کرد: «همان زمان هم گفتم که بسیاری از تیمهای پایه باشگاههای فوتبال کشور خرید و فروش میشوند. یعنی عده ای میآیند تیمهای نوجوانان، جوانان یا امید باشگاهها را با مبلغ ۸۰ یا ۱۰۰ میلیون میخرند و سپس در روزنامهها برای تست در این تیمها آگهی میدهند. برای هر تست از هر بازیکن مبالغی از ۵ هزار تومان تا ۲۰ هزار تومان اخذ میشود و این افراد در زمان همین تستها کل هزینه انجام شده را درمیآورند.»
فریاد شیران میگوید: «بسیاری از این افراد، سالم نیستند. تصور کنید بازیکنی از شهرستان به تهران میآید، در خانه ای به او چایی داده میشود و این فرد از هوش میرود. سپس به او تجاوز میشود و از آن فیلم و عکس گرفته میشود. بدین ترتیب بازیکنی که ممکن است یک استعداد فوتبالی با ۱۴–۱۵ سال سن باشد اسیر دست این افراد میشود و هر کاری که آنها بخواهند را انجام میدهد و به هر تیمی که بگویند میرود.»[۷]
وضوع فساد در فوتبال چند سالی است که مطرح شدهاست اما مشخص نیست به چه دلیل به جز چند مربی فوتبال که برای مدتی از فعالیت محروم شدند اسامی دیگر افرادی که این نماینده مجلس از آنها صحبت میکند علنی نشده و فقط هر از گاهی از ابعاد این پرونده صحبت میشود.
پرونده فساد در فوتبال مربوط به تبانی و رشوه در لیگ ایران است که منجر به محرومیت برخی داوران و مربیان شده و گفته میشود رسیدگی به آن ادامه دارد.[۸]
علیرضا اکبر پور در گفتگو با خبرنگار مهر، در رابطه با وضعیت تیمهای پایه ای که در سطح استان تهران فعالیت میکنند، گفت: امکانات که در حد زیر صفر است. باشگاه ها در تیمهای پایهها هیچ خرجی نمیکنند و سرمایهگذاری صورت نمیگیرد. باشگاهها باید سرمایهگذاری کنند و خرج کنند تا بازیکنان خوب تحویل بگیرند.
وی افزود: من خودم در آکادمی باشگاه استقلال بودم. باشگاه یک دست لباس به تیمهای پایه زوری میداد و هنگامی هم که ما اعتراض میکردیم، میگفتند خودتان بروید و این امکانات را تهیه کنید.
مربی تیمهای پایه استقلال تصریح کرد: ما سالم کار کردیم اما در سطح فوتبال پایه واقعاً فساد زیادی وجود دارد. عامل این فسادها هم مدیریت باشگاهها هستند که هیچ اهمیتی به پایهها نمیدهند.[۱۱]
علی دایی در پستی اینستاگرامی: «مطمئناً فساد در فوتبال وجود دارد و بارها در این باره صحبت کردم. البته فقط در فوتبال نیست و همه جا وجود دارد و فوتبال ما هم بخشی از جامعه است.[۱۲]
انتصاب افراد سیاسی غیرمتخصص در حوزه فوتبال محور بعدی است که طبق آن افراد سیاسی فاقد تجربه مرتبط با حوزه فوتبال در فدراسیون و انتصاب مدیران عامل در باشگاهها منصوب شدهاند.
سخنگوی کمیسیون اصل۹۰ مجلس اظهار داشت: منابع مالی غیرشفاف و ارتزاق از بیتالمال هم در فدراسیون و هم در باشگاهها مشهود است، طبق این بخش از گزارش حدود هزار میلیارد تومان سالانه در لیگ برتر و لیگ دسته یک از بیتالمال هزینه میشود و به غیر از سه باشگاه استقلال اهواز، پدیده شاندیز و گسترش فولاد تبریز سایر باشگاهها، دولتی یا شبه دولتی هستند.
«محور بعدی گزارش اینکه نقل و انتقالات بازیکنان بدون نظارت است که این نقل و انتقالات به واسطه مدیران عامل به صورت مستقیم با بازیکنان و مربیان و یا ارتباط مربیان با بازیکنان همچنین بخش ایجنتهای کددار و نقش گروههای متفرقه در نقش ایجنتهای غیررسمی شامل خبرنگاران، پیشکسوتان، کارمندان و … انجام میشود.»[۱۳]
فساد در فوتبال عیان است و نمیتوانیم آن را انکار کنیم. علی دایی، خداداد عزیزی، علی کریمی، مهدی هاشمی نسب و سایر پیشکسوتانی که در هفتههای اخیر دربارهٔ فساد صحبت کردهاند جزء افرادی هستند که همیشه در کلامشان صداقت وجود داشتهاست و بدون دلیل حرف نمیزنند. مطمئناً فردی مانند علی کریمی که سالها در بطن فوتبال بودهاست بارها این مسائل را به چشم دیدهاست و البته من هم فسادهای حاکم در فوتبال را به بارها دیدهام و با آن برخورد کردم. همیشه هم برای مبارزه با این فساد داد زده اما به نظر میرسد گوش شنوایی وجود ندارد.
مربیانی در فوتبال ما حضور دارند که حال آدم از رفتارهای آنها بد میشود. این افراد تنها دنبال منافع خودشان هستند و جالب این جاست هر سال هم بدون هیچ مشکلی فعالیت میکنند. مهدی تاج و علی کفاشیان حدود ۹ سال است که مدیریت فوتبال را در دست دارند اما در بسیاری از مواقع روی مافیای این رشته سرپوش گذاشتهاند. به نظر میرسد دایره ای در این فوتبال وجود دارد که افراد حاضر در آن به هم نان قرض میدهند و این تابوی زشت باید شکسته شود.[۹]
پانویس
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ باشگاه خبرنگاران جوان تاریخ ۱۳۹۱/۴/۱۷
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ سایت تبیان پنجشنبه ۱۳۸۱/۱۲/۲۲
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ سایت فدراسیون فوتبال ایران
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ http://www.sharghdaily.ir/News/138518/تاریخچه-ممنوعیت-زنان-از-ورزشگاه-شیرودی-تا-آزادی
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ خبرگزاری اقتصادی ایران - رابطه فوتبال و سیاست در ایران ۲۰ اردیبشهت ۱۳۹۶
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ خبر ورزشی تلاش فدراسیون برای ازفرار ازشائبه دخالت سیاست درفوتبال [۱]
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ایران گلوبال فسادفوتبال ایران به بازیکنان نوجوان تجاوز میکنند ۲۲آذر۱۳۹۶[۲]
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ اتاق خبر اسامیچهرههای سرشناس درپرونده فساددرفوتبال ایران ۹مهر۱۳۹۴[۳]
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ باشگاه خبرنگاران جوان میناوند فساد در فوتبال ایران ریشه دواندهاست ۲۴ آبان ۱۳۹۶[۴]
- ↑ https://iranwire.com/fa/blogs/846/6994
- ↑ خبرگزاری مهر عامل فساددرفوتبال پایه مدیران هستند ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶[۵]
- ↑ خبر فوری دایی: جلوی گردن کلفتها میایستم و کوتاه هم نمیآیم۲۱ آبان ۱۳۹۶
- ↑ سایت دانا جزئیات پرونده «فساد در فوتبال ایران»۱۷ خرداد ۱۳۹۴[۶]
منابع
- باشگاه خبرنگاران جوان
- سایت تبیان
- سایت فدراسیون فوتبال ایران
- خبرگزاری اقتصادی ایران
- خبر ورزشی
- ایران گلوبال
- خبرگزاری مهر
- سایت دانا