زندان کهریزک
زندان کهریزک یا بازداشتگاه کهریزک، در شهر سنگ از توابع شهر ری در استان تهران واقع شده است که در دوران ریاست قالیباف برای نیروی انتظامی تأسیس شد.
بازداشتگاه کهریزک، ابتدا به عنوان اردوگاه بازپروری برای معتادان و تنبه جوانان محلات و برای حبس جوانان غیرمنطبق بر معیارهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در جنوب غرب تهران ساختهشد تا به آنها پیش از اعزام به زندانها درسی فراموشناشدنی بدهند. ساخت این اردوگاه بخشی از طرحی به نام «امنیت اجتماعی» بود که تنبیه جوانان برای رفتارهای غیراسلامی را هدف قرار میداد. این جوانان در کنار لاتها و معتادان قرار میگرفتند که خود نوعی تنبیه مضاعف برای جوانان معترض به ایدئولوژی اسلامی و شرایط پلیسی جامعه بود.[۱]
زندان کهریزک طی سالیان در عملیاتهای مختلفی مانند، تخریب محله خاکسفید مورد استفاده قرارگرفت. این بازداشتگاه تا اواسط سال ۱۳۸۸ ناشناخته بود، اما در جریان قیام سال ۱۳۸۸ شهرت جهانی پیدا کرد.
اعزام جوانان معترض به کهریزک، مستقیما تحت اشراف بیت رهبری و زیر تظر دادستان تهران بعنوان عامل بیت رهبری انجام گرفت. میتوان گفت مسئول مستقیم جنایات انجام گرفته در کهریزک شخص علی خامنهای است که با دستور سرکوب در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ دستور قلع و قمع معترضان را صادر کرد. محاکمه ماموران انتظامی و صدور حکم برای ماموران سطح پایین در حد استوار (سازمان قضایی نیروهای مسلح، ۹ تیر ۱۳۸۹) و سپس تعلیق قضایی سه نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران توسط شعبه یک دادگاه انتظامی قضات تحت فشار خانوادهها تنها جهت دلخوش کردن افراد نزدیک به حکومت مانند: عبدالحسین روحالامینی صورت گرفت.[۱]
کهریزک نمونهی بارز همکاری بیت رهبری، قوهی قضائیه، نیروی انتظامی، لباس شخصیها در استفاده از نیروی قهر و تحقیر مافوق تصور علیه معترضان و جویندگان حق حاکمیت مردم ایران است.
کهریزک به روایت بهروز صبری
بهروز صبری سلماسی از عاملین اصلی آزار و اذیت جنسی بازداشتشدگان زندان کهریزک، متولد تهران در سال ۱۳۵۶ میباشد که در جریانات ضرب و شتم دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۸۸ نقش محوری داشت. نامبرده در بسیاری از فعالیتهای تروریستی سپاه قدس نیز نقش داشت. دفترچه یادداشتهای روزانه وی که حاوی بسیاری از جنایات وی بود، توسط یکی از سربازان وظیفه ربودهشد و به دست مهدی کروبی افتاد و زمینه رسوایی جمهوری اسلامی را فراهم کرد. نام وی پس از اعتراضات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ توسط برخی از رسانهها فاش شد.
زندانیان در بدو ورود به کهریزک، برهنه فقط با یک زیرشلواری مجبور بودند روی سنگ و خار و خاشاک و آسفالت سینهخیز بروند و همزمان مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند یا تا حد ضعف «بشین پاشو» و «کلاغپر» میرفتند. تعدادی از بازداشتشدگان به دلیل شدت جراحات وارده و شرایط نامناسب نگهداریشان در بازداشتگاه، کشتهشدند و نیروهای امنیتی با تهدید خانوادههای آنان از اعلام اسامی و دادخواهی این خانوادهها جلوگیری نمودند. بازداشتشدگان که از زمان بازداشت تا روز تولد فاطمه زهرا حق استفاده از حمام را نداشتند، در این مدت به بیماریهایی نظیر شپش مبتلا شدند. سوله کهریزک در این زمان فاقد آب، تهویه، وسایل گرم کننده و خنک کننده، هرگونه کف پوش، موکت و تخت خواب، نور کافی، سرویس بهداشتی قابل استفاده و حمام بوده است. کمپ کهریزک تا سه ماه آب لوله کشی نداشت و زندانیان تا سه ماه حق نداشتند برای دستشویی از آب استفاده کنند. آب فقط به شرط کتک و کابل خوردن به آنها داده میشد. تا یک ماه اول آب را از گالنهای گازوئیل میخوردند که موجب تهوع و استفراغ میشد. در دو ماه اول، هر زندانی میتوانست فقط در ساعتهای ۱۰ صبح و ۱۰ شب، ۳ دقیقه از دستشویی استفاده کند و به شرط کتک خوردن و سینه خیز رفتن و عوعو کردن مانند سگ، از آب استفاده کند. البته در ۲۰ روز اول در را باز نمیکردند و بازداشتیها مجبور بودند همانجا که زندگی میکنند جلوی هم ادرار و مدفوع کنند، بعد از ۲۰ روز که در را باز کردند کف سوله را با آب فشار قوی شستند.
در یادداشتهای روزانه بسیجی بهروز صبری سلماسی که از شکنجهگران با سابقه بازداشتگاه کهریزک آمدهاست:
«غذا دو وعده در ساعت ۱۶:۳۰ و ۲۱:۳۰ میان زندانیان پرتاب میشد که شامل یک چهارم نان لواش و یک سیبزمینی بسیار کوچک (تقریبا ۵۰ گرمی برای هر نفر) بود. گاهی افرادی که ضعیفتر بودند و تاکنون این مکانها را ندیده بودند را وادار میکردند برای دریافت غذا چهار دست و پا مثل سگ پارس کنند و سیب زمینی را با دندان از روی زمین بردارند. در اثر سوء تغدیه به زودی زندانیان چنان وضعی پیدا کردند که با هر ضرب و شتم کوچکی بیهوش میشدند و بیشترشان یک سوم تا نصف وزن خود را از دستدادند. زندانیان کهریزک که اکنون به زندانهای دیگر منتقل شدهاند هنوز به شرایط عادی برنگشتهاند و به انواع بیماریهای گوارشی مبتلا هستند. در کهریزک کمتر از نیم متر جا برای هر کسی بود و زندانیان گاهی مجبور بودند نوبتی بخوابند.»
ضرب و شتم زندانیان با باتوم، کابل، سیمهای برق بافتهشده و شوک الکتریکی انجام میشد. دست و پای آنها را به صورت کمانی و قپانی میبستند و کتک میزدند. گاهی هم با دست و پای بسته آنها را تاب داده و پرت میکردند. گاهی هم دستها و پاهای زندانیان را به همدیگر میبستند. گاهی کف پای زندانیان را میزدند و سپس مجبورشان میکردند روی پاهای ملتهب خود راه بروند. گاهی برای تحقیر و وحشت، عورت آنها را جلوی دیگر زندانیان نشانداده و با باتوم و شیشه به آنها تجاوز میکردند و در صورتی که زندانی میپذیرفت تا فحشهای بسیار رکیکی به خود دهد، شکنجه متوقف میشد.
گاهی زندانیان به تخت سربازان بسته میشدند و دیگران باید روی آنها ادرار میکردند. بسیاری از زندانیان دچار مشکلات روحی روانی شدند و ۱۳ نفر تا ۳۰ مهر ۱۳۸۸ کشته شدند. کسانی که دست و پایشان میشکست به بیمارستان برده نمیشدند، زیرا از بیمارستان سجاد فقط برای موارد منجر به مرگ استفاده میشد و شکستگی دست و پا مورد اورژانسی محسوب نمیشد. بسیاری از این شکستگیها به طور کج جوش خوردهاست. از سه قلاده سوسمار نیز برای آزار بازداشتیها استفاده میشد.
در اردوگاه مرگ کهریزک یک سولۀ مستطیلی شکل ایجاد شده بود و این سوله را قفسبندی کردهبودند، مساحت هر قفس در حدود ۳۰ متر مربع بود. در هر کدام از این قفسها بین ۴۰ الی ۶۰ نفر جا میدادند که زندانیان تقریبا فقط قادر به ایستادن باشند. در این سوله در حدود ۲۰۰ نفر از دستگیرشدگان قیام مردم ایران و تعدادی از زندانیان عادی نگهداری میشدند.
دستگیرشدگان به محض ورود به این زندان تحت شکنجه قرار میگرفتند. شکنجه و زدن ضرباتی که معمولاً سر و صورت زندانی و نقاط حساس بدن او را هدف قرار میدادند. شکنجهگران با استفاده از ابزارهای شکنجه مانند باتوم، لولههای فلزی، نبشی و شلاق شکنجه میکردند و بیشتر به سر زندانی میکوبیدند. شکنجهگران در مواردی بر روی زندانیان آب گرم میریختند که یکی از موارد شکنجه معمول آنها بود. سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه مرگ کهریزک پس از شکنجههای بسیار با یک وسیله فلزی به سر شهید راه آزادی مردم ایران محسن روحالامینی میکوبد و در حالی که خون از سر او جاری بود بدستور وی توسط شکنجهگرانی به نامهای سید موسوی و سید حسینی از پا آویزان میشود و مدتها بدین صورت میماند که همچنان خون از سر او جاری بود. [۲]
آنها همچنین حکم مرگ افراد را داشتند و خود می توانستند تصمیم بگیرند و به اجرا در بیاورند. البته مرگ در زیر شکنجه های سبعانه و قرون وسطائی صورت می گرفت و مرگ اکثر جانباختگان بصورت تصادفی نبوده، بلکه با طرح، تشخیص و تصمیم قبلی و در زیر شکنجه های طاقت فرسا و غیرانسانی که بطور سیستماتیک و علیه تمامی زندانیان صورت می گرفت. آنها قربانیان خود را انتخاب می کردند و در زیر شکنجه به قتل می رساندند. بنابه گفتۀ شاهدین در مجموع کسانی که به قتل رسانده شدند در حدود ۱۵ الی ۲۰ نفر می باشند. پیکر آنها را لای پتو می پیچاندند و در وانتی قرار می دادند و به سردخانه کهریزک تحویل می دادند.
مهدی کروبی یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۱۳۸۸ در نامهای به هاشمی رفسنجانی صریحاً به تجاوز به دختران و پسران بازداشت شده اشاره کردهاست. مجید انصاری، معاون سابق رئیسجمهوری ایران و عضو مجمع روحانیون مبارز، در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، دربارهی درخواست مهدی کروبی از هاشمی رفسنجانی، برای بررسی موضوع «تجاوز به زندانیان» گفتهاست:
«با کمال تاسف اینها صحت دارد و آدم باید به قول امیرالمؤمنین آرزوی مرگ کند که در جمهوری اسلامی کار به اینجا برسد که چنین فجایعی رخ دهد… نه یک مورد بلکه متعدد بودهاست».[۳]
شکنجهگران کهریزک
اسامی شماری از شکنجهگرانی که تا کنون تعدادی از جوانان ایرانی را زیر شکنجه در زندان کهریزک به قتل رساندند به شرح زیر است:
احمدرضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی،[۴] عامریان (عامری) معاون رادان، کشمیری (از دستیاران رادان)، حقی فرمانده گارد، کومیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک، سروان پاسدار زندی معاون اردوگاه کهریزک، پاسدار سید موسوی قاتل محسن روحالامینی، افسر پاسدار سید حسینی افسر نگهبان زندان کهریزک، حسین فدایی، سرتیپ مسعود صدرالاسلام فرمانده سابق اطلاعات ناجا، بهروز صبری سلماسی از شکنجهگران کهریزک، حسین عمویی از شکنجهگران کهریزک و هشت نفر از افراد گارد که با نقاب زندانیان را مورد شکنجه قرار میدادند.
برخی از اظهارات رادان در زندان کهریزک خطاب به زندانیان:
ما از بالاترین مقامات کشوری و امنیتی و قضایی دستور داریم که اینگونه عمل کنیم و مامورین تنها دستورات را اجرا میکنند و در سیر بازجوییهای فنی به تمام مامورین پلیس امنیت میگویم که برخورد کنید و بزنید و اگر کسی کشته شد من پاسخ خواهم داد... آنقدر اینجا شکنجه میشوید و بی آب و غذا نگه داشته میشوید تا اندازه موش شوید و از میان میلههای سلولهای بازداشتگاه رد شوید و تازه این موقع است که اگر زنده ماندید به دادگاه و زندان دیگر منتقل میشوید.[۵]
قاسم رضایی، جانشین فرمانده نیروی انتظامی در برنامه دستگیری افرادی که آنها را اراذل و اوباش مینامند به ماموران پلیس دستور داد در صحنه درگیری، دست و پای کسانی که قمه دارند را بشکنند.
او در ویدیویی که خبرگزاری ایرنا منتشر کرد خطاب به ماموران گفت: باید کاری کنید که قمه را بیاندازد. یعنی دست نداشتهباشند. اگر این افراد را در صحنه درگیری بازداشت کردید و سالم بودند باید پاسخ دهید که چرا سالماند. باید دستشان شکسته و نیمتنه آنها افتاده باشد. اگر قداره کشیدند باید قلم پایشان را بشکنید.[۶]
شهدای کهریزک
در بازداشتگاه کهریزک افراد زیادی زیر شکنجه به قتل رسیدند. سه تن از مشهورترین این شهدا عبارتند از:
محسن روحالامینی
«محسن روحالامینی» فرزند دکتر عبدالحسین روحالامینی رئیس سابق انستیتو پاستور، مشاور محسن رضایی و دبیرکل حزب اصولگرای توسعه و عدالت در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات دستگیر و پس از مدتی جنازه او به خانوادهاش تحویل داده شد.
علت مرگ محسن روحالامینی بیماری مننژیت اعلام شد اما پس از مراسم خاکسپاری، پدر او اعلام کرد که هنگام تحویل جنازه متوجه شده که فرزندش مورد شکنجه قرارگرفته، دهان او خردشده و فرق سرش شکاف برداشتهبود.[۷]
محمد کامرانی
امیر جوادیفر
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ سایت رادیو فردا مقاله کهریزک به روایت کهریزکیشدگان
- ↑ سایت کار گزارش هولناک در بارهی بازداشتگاه کهریزک
- ↑ نیروی انتظامی - سایت رادیو فردا
- ↑ مکالمات بیسیمی احمدرضا رادان یوتیوب
- ↑ نیروی انتظامی - سایت عصر نو
- ↑ نیروی انتظامی فیسبوک بیبیسی فارسی
- ↑ سایت دویچهوله کهریزک از یک سوله تا آبروی نظام