اسدالله لاجوردی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از  خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر  بهشتی دادستان انقلاب تهران شد. حکم انتصاب  لاجوردی به عنوان دادستان انقلاب تهران توسط علی قدوسی صادر شد<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>.
لاجوردی در کنار مهدی عراقی و اسلامی از مسئولان انتظامات کمیته استقبال از  خمینی بودند. در جریان رسیدگی به پرونده گروه فرقان او از ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ با نظر  بهشتی دادستان انقلاب تهران شد. حکم انتصاب  لاجوردی به عنوان دادستان انقلاب تهران توسط علی قدوسی صادر شد<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>.


بدین ترتیب پای لاجوردی به مدیریت زندان ها وانجام کارهای اطلاعاتی و محاکمه مخالفان سیاسی باز شد. دیری نگذشت که وی ارتقاء جایگاه یافت و به چهره اصلی در برخورد با گروه های اپوزیسیون تبدیل شد. وی در زمان تحمل حبس در دوران شاه، با گروه های چپ کمونیست و سازمان مجاهدین خلق اختلاف داشت. زندانیان زمان شاه از طیف‌های مختلفی بودند. اصلی ترین آنها جریان مجاهدین خلق بودند که مسلمان‌هایی نوگرا به شمار می‌رفتند.جریان دیگر اعضاء و هواداران چریک‌های فدایی خلق بند که اعتقادات مارکسیستی داشتند<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>. <blockquote>«این دو جریان معمولا به دلیل فعالیت‌های مسلحانه و سازمانی دارای احکام سنگین یا ابد بودند. همچنین جریان کوچکی از آخوندها و اسلام‌گرایان سنتی در زندان‌ها حضور داشتند بدلیل سخنرانی‌ها در منابر و یا فعالیت‌های تبلیغی بازداشت شده بودند. اسدالله لاجورد از ابتدا در این طیف دسته بندی می‌شد. گفته می‌شود او به دلیل افکار سنتی حتی بند رخت خود را از مارکسیست‌ها جدا کرده و آنها را نجس می‌دانست. این رفتارها از سوی و روشنفکران و زندانیان سیاسی قابل تحمل نبود. اسدالله لاجوردی یکبار در زندان به دلیل همین رفتارها از موسی خیابانی از کاردهای بالای مجاهدین خلق سیلی محکمی خورده بود»<ref>نقل قول</ref>.</blockquote>اسدالله لاجوردی پس از انقلاب و رسیدن به قدرت، با تمام توان به سرکوب و کشتار روشنفکران و مخالفان دیکتاتوری خمینی از جمله مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها و دیگر جریانات سیاسی پرداخت.
بدین ترتیب پای لاجوردی به مدیریت زندان ها وانجام کارهای اطلاعاتی و محاکمه مخالفان سیاسی باز شد. دیری نگذشت که وی ارتقاء جایگاه یافت و به چهره اصلی در برخورد با گروه های اپوزیسیون تبدیل شد. وی در زمان تحمل حبس در دوران شاه، با گروه های چپ کمونیست و سازمان مجاهدین خلق اختلاف داشت. زندانیان زمان شاه از طیف‌های مختلفی بودند. اصلی ترین آنها جریان مجاهدین خلق بودند که مسلمان‌هایی نوگرا به شمار می‌رفتند.جریان دیگر اعضاء و هواداران چریک‌های فدایی خلق بند که اعتقادات مارکسیستی داشتند<ref>سایت بی بی سی فارسی</ref>. <blockquote>«این دو جریان معمولا به دلیل فعالیت‌های مسلحانه و سازمانی دارای احکام سنگین یا ابد بودند. همچنین جریان کوچکی از آخوندها و اسلام‌گرایان سنتی در زندان‌ها حضور داشتند بدلیل سخنرانی‌ها در منابر و یا فعالیت‌های تبلیغی بازداشت شده بودند. اسدالله لاجورد از ابتدا در این طیف دسته بندی می‌شد. گفته می‌شود او به دلیل افکار سنتی حتی بند رخت خود را از مارکسیست‌ها جدا کرده و آنها را نجس می‌دانست. این رفتارها از سوی و روشنفکران و زندانیان سیاسی قابل تحمل نبود. اسدالله لاجوردی یکبار در زندان به دلیل همین رفتارها از موسی خیابانی از کاردهای بالای مجاهدین خلق سیلی محکمی خورده بود».</blockquote>اسدالله لاجوردی پس از انقلاب و رسیدن به قدرت، با تمام توان به سرکوب و کشتار روشنفکران و مخالفان دیکتاتوری خمینی از جمله مجاهدین خلق و مارکسیست‌ها و دیگر جریانات سیاسی پرداخت.


یکی از زندانیان سیاسی بازمانده در مورد او نقل میکند:
یکی از زندانیان سیاسی بازمانده در مورد او نقل میکند: