۱٬۳۰۵
ویرایش
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
بند ۶: این بند به کارگاه اختصاص دارد و زندانیان را برای بیگاری به آنجا میبرند و پول ناچیزی در برابر کاری که از آنان میکشند، به این زندانیان میپردازند.<ref name=":1" /> | بند ۶: این بند به کارگاه اختصاص دارد و زندانیان را برای بیگاری به آنجا میبرند و پول ناچیزی در برابر کاری که از آنان میکشند، به این زندانیان میپردازند.<ref name=":1" /> | ||
=== بند زندانیان سیاسی === | |||
در زندان وکیل آباد چند سال پس از انقلاب یک بند جدید مخصوص زندانیان سیاسی درست کرده بودند که خود شامل سه بند بود. بند۱، بند ۲، بند ۳ که شامل قرنطینهها، اتاقهای عمومی دربسته، و سلولهای انفرادی و "انباری" بود.<ref name=":3">[https://bidaran.info/spip.php?article153 کشتار جمعی زندانيان سياسي در سال ١٣٦٧- زندان مشهد]</ref> | |||
== بند زنان زندان وکیلآباد مشهد == | == بند زنان زندان وکیلآباد مشهد == | ||
خط ۷۵: | خط ۷۸: | ||
==== قرنطینه ==== | ==== قرنطینه ==== | ||
وقتی زندانی جدید برای اولین بار از قرنطینه وارد بند میشود، ظرف و ظروفی در اختیار ندارد و باید این وسیلهها و دیگر مایحتاج اولیهاش را (مانند سایر زندانیها) به قیمت گزاف از فروشگاه زندان بخرد. به همین خاطر آن دسته از زندانیها که پولی نداشتهاند در کارتشان واریز کنند، بدون ظرف میمانند؛ مگر اینکه کسی لطف کند و از ظرفهای خودش به آنها بدهد.<ref name=":0" /> | وقتی زندانی جدید برای اولین بار از قرنطینه وارد بند میشود، ظرف و ظروفی در اختیار ندارد و باید این وسیلهها و دیگر مایحتاج اولیهاش را (مانند سایر زندانیها) به قیمت گزاف از فروشگاه زندان بخرد. به همین خاطر آن دسته از زندانیها که پولی نداشتهاند در کارتشان واریز کنند، بدون ظرف میمانند؛ مگر اینکه کسی لطف کند و از ظرفهای خودش به آنها بدهد.<ref name=":0" /> | ||
== قتلعام ۶۷ در زندان وکیلآباد مشهد == | |||
=== اعدام مجاهدین === | |||
رضا فانی یزدی از زندانیان مارکسیست که در مقطع [[قتل عام ۶۷|قتلعام۶۷]] در زندان وکیلآباد مشهد بوده است میگوید: در زندان مشهد، تا آنجا که به خاطر دارم، در سه سری زندانیان را بردند. اولین گروه همان گروه ۹ نفره اولی درست فردای پس از عملیات مجاهدین و بازجویی عمومی بود. سری دوم را که تعدادشان حداقل به ۱۰۰ نفر می رسید، چند روز بعد بردند. دوباره بلندگوها شروع کردند به خواندن اسامی. همه آنها را یکی یکی از بند خارج کردند. بند تقریبا نیمه خالی شده بود. یک هفته بعد سومین سری را بردند. دوباره بلندگو شروع کرد به خواندن اسامی. تقریبا در این سری تمام بچههای مجاهدین را از بند ۲ بردند. بند تقریبا خالی شده بود. فقط ما مانده بودیم، یعنی زندانیان وابسته به گروههای چپ و بهاییها که جمعا ۲ اتاق بودند. چیزی کمتر از ۲۵ نفر و ما چپیها که حداکثر ۸۰ نفری بیشتر نبودیم. از بند عمومی ۴۰۰ نفری حداکثر حدود ۱۰۰ نفر بیشتر باقی نمانده بود.<ref name=":3" /><ref name=":4">[https://www.iranrights.org/library/document/335 1988 Mass Execution of Political Prisoners in Mashhad, A Testimony]</ref> | |||
از زندانیان چپ هیچ کس اعدام نشد. | |||
=== سوالات برای قتلعام === | |||
هوادار کدام جریان هستید. اگر کسی می گفته مجاهدین، و یا سازمان - در آن زمان اکثر بچههای سازمان مجاهدین از اینکه بگویند منافقین ابا داشتند و می گفتند "سازمان" و تعداد کمی هم می گفتند مجاهدین – اعدام میشدند و دیگر سوالی در کار نبود. کسانی که می گفتند "منافقین"، از آنها سوال می شد که آیا سازمان را محکوم می کنید ویا عملیات فروغ جاویدان را محکوم می کنید و حاضر به مصاحبه هستید. در صورتیکه قبول نمیکردند، اعدام میشدند.<ref name=":3" /><ref name=":4" /> | |||
=== نحوه اعدام === | |||
نحوه اعدام بصورت دار زدن گروهی بود. بچهها را در گروههای گویا ۶ نفره در همان محوطه بازداشتگاه وزارت اطلاعات در خیابان کوهستان حلق آویز می کردند.<ref name=":3" /> <ref name=":4" /> | |||
=== مدت زندانی اعدامشدگان === | |||
تمام کسانی را که از زندان بردند، محکومیت حبس داشتند. ولی اکثر آنها بیشتر سالهای حبس خود را گذرانده بودند. بسیاری از بچههای سازمان که اعدام شدند، بیشتر از ۷ سال زندانی کشیده بودند. بعضیها از جمله جلیل صوفیزاده ملیکش بود.<ref name=":3" /><ref name=":4" /> | |||
=== ترکیب هیئت مرگ در زندان مشهد === | |||
رضا فانی یزدی در مصاحبهاش میگوید ترکیب هیات تا آنجا که اطلاع دارم و پس از آزادی از زندان از تعدادی از زندانیان باقی مانده که از اطلاعات بازگشته و به بند ۱ آمده بودند شنیدم، همان ترکیب هیات در اوین بوده است ولی مغیثی حاکم شرع دادگاه های انقلاب، و ولی پور دادیار ناظر زندان و احیانا محمد شکوری که مسئول بند بود از اعضای شرکت کننده در کنار هیات اصلی بوده اند.<ref name=":3" /><ref name=":4" /> | |||
=== محل دفن اعدامشدگان و اطلاع به خانوادهها === | |||
در مشهد با کلمه «اعزام» به جای اعدام به خانوادهها دروغ گفتند. شایع کردن به جزیره معتادین منتقل کردهاند. رضا فانی یزدی گفت نشنیدم در مشهد به هیچ کس وسایل بچه ها را داده باشند، یا وصیتنامه ای باقی مانده باشد. بعد از مدتی معلوم شد در قسمت لعنتآباد دفن کردهاند.<ref name=":3" /> <ref name=":4" /> | |||
=== خودکشی پدر یک قتلعامشده === | |||
پدر بهرام پرنده از بچههای مجاهدین به دادستانی رفته بود و گفته بود اگر نگوئید که بهرام کجاست خودم را خواهم کشت. مغیثی حاکم شرع به او گفته بود که اشکال ندارد، خودت را بکش! او هم از پنجره اتاق دادستانی خودش را به بیرون پرت کرده و مرده بود.<ref name=":3" /><ref name=":4" /> | |||
=== اسامی بعضی از قتلعام شدگان === | |||
رضا فانی یزدی در مصاحبهاش به اسامی بعضی از زندانیان قتلعامشده اشاره میکند: | |||
'''جعفر هاشمی''' – جعفر هاشمی اولین نفری بود که دراین دوره در زندان اوین اعدام شد. ۴ سال در مشهد در زندان انفرادی بود. سال ۶۶ با هم مدتی در انباری بودیم که جعفر را از همانجا به اوین بردند. جعفر تنها کسی بود که در زندان مشهد رسما از سازمان مجاهدین خلق دفاع می کرد. | |||
'''محسن عطاران''' – او نیز پس از چند سال زندان که آزاد شده بود، دوباره دستگیر شد. | |||
'''مجید اکبریان''' – از بچههای ورزشکار و اهل قوچان بود، و خیلی هم خوش تیپ بود. در ۱۷ سالگی دستگیر شده بود. | |||
'''محمد فیض''' – از بچههای سبزوار بود. حکم زندان وی تمام شده بود و ملی کشی می کرد. | |||
'''کاظم فارسی''' – سن و سالی بیشتر از اکثر ما داشت، متاهل بود و بچه داشت. | |||
'''محمد فانی دیسفانی''' – در سن ۱۷ سالگی دستگیر شده بود. از بچههای سبزوار بود. | |||
'''ابوالفضل صفوی''' – فوتبالیست درجه اول تیم ابومسلم خراسان بود. در دوران دبیرستان، قهرمان مسابقات فوتبال آموزشگاهی استان خراسان بود. پس از آزادی در این دوره دوباره دستگیر شد. | |||
'''علی میرشاهی''' – در سن ۱۷ سالگی دستگیر شده بود. پس از ۲ سال آزاد شده و دوباره دستگیر و به ۲۰ سال زندان محکوم شد. | |||
'''صادق خزاعی''' – در سن ۱۴ سالگی دستگیر شده بود. پس از ۴ سال حبس، در هنگام مرخصی از زندان فرار کرد و به خارج گریخت. برای عملیاتی به ایران آمد، دستگیر شد و سپس اعدام شد. | |||
'''خلیل مودی''' – از بچههای بیرجند بود. مدتی نماینده بند بود و صدای بسیار گرم و قشنگی داشت. | |||
'''غلامرضا محمدی''' – چندین ماه پیش از عملیات فروغ جاویدان مدتی با هم در انباری بودیم و قبل از سفر هیات مرگ به تهران منتقل شد و در اوین اعدام شد. | |||
'''شهرام مرجوی''' – اهل آذربایجان و از اقوام نزدیک آیت الله موسوی اردبیلی، رئیس وقت شورایعالی قضایی بود. | |||
'''جلیل صوفی زاده''' – مدت زندان را گذرانده و ملی کشی می کرد. | |||
'''نوید آموزگار''' – اولین نفری بود که از بند برده شد. | |||
'''جواد نصیری''' – قهرمان شمشیربازی بود. | |||
و ... | |||
== تحریم زندان وکیلآباد مشهد == | == تحریم زندان وکیلآباد مشهد == |
ویرایش