۱۳٬۱۲۰
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== پیشینه زندان قزلقلعه == | == پیشینه زندان قزلقلعه == | ||
در اوایل سلطنت قاجاریه قزل قلعه که در حاشیه ده امیرآباد بنا شده بود، محل بیتوته و اقامت شبانه کاروانیان بود. معمولاً مسافران و تاجران با کالاها و اجناس مختلفی که بار شترها و چهارپایان دیگر کرده بودند، به صورت یک کاروان از خراسان به راه می افتادند تا به پایتخت یا شهرهای مختلف برسند. این کاروان ها وقتی هنگام شب به نزدیکی تهران می رسیدند، ناگزیر بودند شبی را در کاروانسرای قزل قلعه بگذرانند. چون غروب که می شد، نگهبانان از ترس دزدان و چپاولگران دروازه های پایتخت را می بستند و کاروانیان ناگزیر بودند، وارد این قلعه شوند و هنگام صبح با بازشدن دروازه ها وارد شهر شوند. دورتادور داخل قزل قلعه حجره هایی برای اقامت مسافران بیابانی ساخته شده بود و طویله هایی را هم برای نگهداری چهارپایان در نظر گرفته بودند.از بیم هجوم راهزنان دور تا دور قلعه دیوارهای بلند کاهگلی ساخته بودند و یک دروازه راه ورود به این قلعه بود که شب ها بسته می شد. پس از سال ها با متروک ماندن جاده کاروان روی بیابانی، این قلعه در زمان قاجاریه به انبار مهمات تبدیل شد که تا زمان پهلوی اول به همین صورت باقی بود تا اینکه پس از کودتای | در اوایل سلطنت قاجاریه قزل قلعه که در حاشیه ده امیرآباد بنا شده بود، محل بیتوته و اقامت شبانه کاروانیان بود. معمولاً مسافران و تاجران با کالاها و اجناس مختلفی که بار شترها و چهارپایان دیگر کرده بودند، به صورت یک کاروان از خراسان به راه می افتادند تا به پایتخت یا شهرهای مختلف برسند. این کاروان ها وقتی هنگام شب به نزدیکی تهران می رسیدند، ناگزیر بودند شبی را در کاروانسرای قزل قلعه بگذرانند. چون غروب که می شد، نگهبانان از ترس دزدان و چپاولگران دروازه های پایتخت را می بستند و کاروانیان ناگزیر بودند، وارد این قلعه شوند و هنگام صبح با بازشدن دروازه ها وارد شهر شوند. دورتادور داخل قزل قلعه حجره هایی برای اقامت مسافران بیابانی ساخته شده بود و طویله هایی را هم برای نگهداری چهارپایان در نظر گرفته بودند.از بیم هجوم راهزنان دور تا دور قلعه دیوارهای بلند کاهگلی ساخته بودند و یک دروازه راه ورود به این قلعه بود که شب ها بسته می شد. پس از سال ها با متروک ماندن جاده کاروان روی بیابانی، این قلعه در زمان قاجاریه به انبار مهمات تبدیل شد که تا زمان پهلوی اول به همین صورت باقی بود تا اینکه پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بخاطر دستگیریهای گروهی افراد سیاسی مخالف رژیم، زندان قصر (نخستین زندان پایتخت) بیش از ظرفیت خود با انبوه فشرده ای از زندانیان روبرو شد.<ref name=":0">[https://psri.ir/?id=m7xalxc2 از زندان قزل قلعه تا میدان تره بار]</ref> | ||
این قلعه در زمان سلطنت قاجاریه برای انبار مهمات ساخته شده بود و تا زمان رضا شاه نيز انبار مهمات بود. در زمان محمد رضا شاه چون ارتش نيازی به انبار مهمات در داخل شهر نداشت آن را انبار اشيای كهنه مثل ميز و صندلی كردند. <ref name=":1">[https://www.rahetudeh.com/rahetude/2014/07juin/461/galeh.html "قزل قلعه" میدان تره بار عباس آباد روی ویرانه زندان قدیمی تهران]</ref> | این قلعه در زمان سلطنت قاجاریه برای انبار مهمات ساخته شده بود و تا زمان رضا شاه نيز انبار مهمات بود. در زمان محمد رضا شاه چون ارتش نيازی به انبار مهمات در داخل شهر نداشت آن را انبار اشيای كهنه مثل ميز و صندلی كردند. <ref name=":1">[https://www.rahetudeh.com/rahetude/2014/07juin/461/galeh.html "قزل قلعه" میدان تره بار عباس آباد روی ویرانه زندان قدیمی تهران]</ref> | ||
ارتش اين ساختمان و قلعه را در اختيار تشكيلات امنیتی سرلشکر بختیار فرماندار نظامی تهران، پس از کودتای | ارتش اين ساختمان و قلعه را در اختيار تشكيلات امنیتی سرلشکر بختیار فرماندار نظامی تهران، پس از کودتای ۲۸ مرداد قرار داد. حتی تا مدتی پس از جشن های تاج گذاری و جشن های شاهنشاهی محمدرضاشاه نیز از آن برای به زندان افکندن سیاسیون استفاده کردند.<ref name=":1" /> | ||
== محل زندان قزلقلعه == | == محل زندان قزلقلعه == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
زندان قزل قلعه سقف بلندی داشت و نگهبانان بالای آن همه جا را تحت نظر داشتند. در داخل هم لامپهای بی فروغی جلوی هر سلول نصب شده بود، وقتی در بند باز و بسته میشد سر و صدا میکرد و هنگام داخل شدن و بیرون رفتن سربازها صدای همهمه و راه آنان در راهرو میپیچید. | زندان قزل قلعه سقف بلندی داشت و نگهبانان بالای آن همه جا را تحت نظر داشتند. در داخل هم لامپهای بی فروغی جلوی هر سلول نصب شده بود، وقتی در بند باز و بسته میشد سر و صدا میکرد و هنگام داخل شدن و بیرون رفتن سربازها صدای همهمه و راه آنان در راهرو میپیچید. | ||
=== ظرفیت زندان === | === ظرفیت زندان === | ||
زندان قزل قلعه در دوران رژیم شاه محل نگاهداری | زندان قزل قلعه در دوران رژیم شاه محل نگاهداری ۷۰۰ زندانی بود.<ref name=":0" /> | ||
== نگهبانان و رابطه با زندانیان == | == نگهبانان و رابطه با زندانیان == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
== شکنجه و جنایت در زندان قزلقلعه == | == شکنجه و جنایت در زندان قزلقلعه == | ||
بنا به نوشته سایت «راه توده» بيش از | بنا به نوشته سایت «راه توده» بيش از ۶ هزار نفر در اين زندان و زير شكنجه ها جان دادند و بيش از ۶۰ هزار نفر نيز در طول عمر اين زندان در آن شكنجه و زندانی شدند. حمام اين قلعه كه اتاق شكنجه بود و به حمام نيز معروف بود تا پایان عمر این زندان بوی خون می داد.<ref name=":1" /> اما مقاله خاطرات خانه زندگان کشتهشدن این تعداد را دروغ میداند.<ref name=":3" /> | ||
در قزل قلعه بویژه بعد از کودتای ۲۸ مرداد جنایت بسیاری رخ داد. آن کاروانسرا با دیوارهای بلند کاهگلی اش زندان شد و محلی که به نگه داری اسب و قاطر مسافران کاروانسرا اختصاص داشت را سلول انفرادی کردند و در مرکز محوطه ساختمانهای بزرگی ایجاد شد و بعنوان بندهای عمومی مورد استفاده قرار گرفت. از سالهای | در قزل قلعه بویژه بعد از کودتای ۲۸ مرداد جنایت بسیاری رخ داد. آن کاروانسرا با دیوارهای بلند کاهگلی اش زندان شد و محلی که به نگه داری اسب و قاطر مسافران کاروانسرا اختصاص داشت را سلول انفرادی کردند و در مرکز محوطه ساختمانهای بزرگی ایجاد شد و بعنوان بندهای عمومی مورد استفاده قرار گرفت. از سالهای ۴۷ - ۱۳۴۶ به بعد، به جز موارد استثنایی در زندان قزل قلعه بازجویی صورت نمیگرفت. آنجا زندانیانی که محکومیتشان مشخص شده بود و قرار بود همچنان زیر نظر ساواک باشند نگهداری میشدند. | ||
آیتالله منتظری در خاطراتش از شکنجه پسرش محمد در این زندان میگوید: یک روز هم مرا بردند به عنوان بازجویی دیدم محمد هم در آن اطاق است، بازجو شروع کرد به محمد فحش دادن فحشهای چارواداری و رکیک، بعد شروع کرد با سیلی بر گوشهای او کوبیدن، با این کار میخواستند روحیه مرا بشکنند. محمد را در قزل قلعه خیلی شکنجه کردند، یک بار او را برهنه روی بخاری روشن نشانده بودند، البته نه آن روز جلوی روی من بلکه یک روز دیگر، خود محمد میگفت: "وقتی من را روی بخاری نشاندند من گفتم یا امام زمان، ازغندی بازجو شروع کرد نعوذ بالله به امام زمان (عج) فحش دادن <ref name=":3" /> | آیتالله منتظری در خاطراتش از شکنجه پسرش محمد در این زندان میگوید: یک روز هم مرا بردند به عنوان بازجویی دیدم محمد هم در آن اطاق است، بازجو شروع کرد به محمد فحش دادن فحشهای چارواداری و رکیک، بعد شروع کرد با سیلی بر گوشهای او کوبیدن، با این کار میخواستند روحیه مرا بشکنند. محمد را در قزل قلعه خیلی شکنجه کردند، یک بار او را برهنه روی بخاری روشن نشانده بودند، البته نه آن روز جلوی روی من بلکه یک روز دیگر، خود محمد میگفت: "وقتی من را روی بخاری نشاندند من گفتم یا امام زمان، ازغندی بازجو شروع کرد نعوذ بالله به امام زمان (عج) فحش دادن <ref name=":3" /> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
نگهبانان قزل قلعه از استوار ایوب ساقی حرف شنوی داشتند. ساقی متولد شهر اهر بود و رگه ای از لوطی گری داشت. تا پنجم ابتدایی درس خوانده بود و پیشتر انباردار قزل قلعه بود و بعدها همه کاره قزل قلعه شد.<ref name=":0" /> | نگهبانان قزل قلعه از استوار ایوب ساقی حرف شنوی داشتند. ساقی متولد شهر اهر بود و رگه ای از لوطی گری داشت. تا پنجم ابتدایی درس خوانده بود و پیشتر انباردار قزل قلعه بود و بعدها همه کاره قزل قلعه شد.<ref name=":0" /> | ||
یکی از زندانبانان معروف قزل قلعه، بازجویی معروف به «ساقی» بود که بسیاری از چهره های معروف تاریخ سیاسی گذشته در این زندان تحت نظر این مرد بودند، مخصوصاً رجال سیاسی و دولتمردان دستگیر شده پس از کودتای | یکی از زندانبانان معروف قزل قلعه، بازجویی معروف به «ساقی» بود که بسیاری از چهره های معروف تاریخ سیاسی گذشته در این زندان تحت نظر این مرد بودند، مخصوصاً رجال سیاسی و دولتمردان دستگیر شده پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ که در این زندان به سر برده اند.به گفته این زندانیان؛ «ساقی» مردی با شخصیت عجیب بود که در برخورد با زندانیان سیاسی از خود دو چهره متضاد نشان می داد. می گویند در جریان بازجویی های توام با شکنجه اگر یک زندانی سیاسی، از خود ضعف نشان می داد ساقی کینه عجیبی نسبت به این زندانی نشان می داد و ضمن بدرفتاری با او سعی داشت از نظر غذایی و رفاهی این زندانی را با محرومیت هایی روبرو کند یا مدت ها از ملاقات با خانواده اش جلوگیری کند. اما وقتی یک زندانی در بازجویی های توام با آزار و شکنجه دوام می آورد، برخوردی ملایم با او در پیش می گرفت و امکانات رفاهی را در اختیارش می گذاشت. ساقی سال ها بازجو و زندانبان بازداشتگاه های نظامی بود.<ref name=":0" /> | ||
ساقی زندانیان مقاوم را دوست داشت و در مقابل، با زندانیان دون همت و سازشکار، خشن بود. او در عین حال مخالف سختگیری و شدت عمل نسبت به زندانیان بود . گاه برای تحقیر زندانیانی که زیر شکنجه اعتراف میکردند و دوستانشان را لو میدادند، با لهجه شیرین ترکیاش میگفت: «آخه تو که جونش رو نداشتی چرا چریک شدی؟» یا (چرا کمونیست شدی؟) | ساقی زندانیان مقاوم را دوست داشت و در مقابل، با زندانیان دون همت و سازشکار، خشن بود. او در عین حال مخالف سختگیری و شدت عمل نسبت به زندانیان بود . گاه برای تحقیر زندانیانی که زیر شکنجه اعتراف میکردند و دوستانشان را لو میدادند، با لهجه شیرین ترکیاش میگفت: «آخه تو که جونش رو نداشتی چرا چریک شدی؟» یا (چرا کمونیست شدی؟) | ||
وقتی قزل قلعه منحل شد و ساقی به اوین آمد وارد کادر اداری شد. اگرچه سال | وقتی قزل قلعه منحل شد و ساقی به اوین آمد وارد کادر اداری شد. اگرچه سال ۱۳۵۳ بازنشسته شد ولی تا زمان پیروزی انقلاب در دستگاه ساواک ماند.<ref name=":0" /> | ||
== کتاب در مورد زندان قزلقلعه == | == کتاب در مورد زندان قزلقلعه == | ||
کتاب «قزل قلعه: زندان سرخ پهلوی» با تدوین یعقوب لطفی از سوی موزه عبرت منتشر شد. نویسنده کتاب «قزل قلعه: زندان سرخ پهلوی» را بر اساس مطالعات گسترده میدانی کتابخانهای، استفاده از دیگر منابع چون سایتهای اینترنتی، بهرهبرداری از | کتاب «قزل قلعه: زندان سرخ پهلوی» با تدوین یعقوب لطفی از سوی موزه عبرت منتشر شد. نویسنده کتاب «قزل قلعه: زندان سرخ پهلوی» را بر اساس مطالعات گسترده میدانی کتابخانهای، استفاده از دیگر منابع چون سایتهای اینترنتی، بهرهبرداری از ۱۲۰ هزار برگ سند منتشر شده از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی، بررسی خاطرات به جا مانده از زندانیان سیاسی رژیم پهلوی و انجام مصاحبههای شفاهی با مطلعان از وقایع این زندان و محبوسان آن تدوین کرده است.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/207021/خاطرات-زندانیان-زندان-قزل-قلعه-منتشر-شد کتاب «قزل قلعه: زندان سرخ پهلوی» با تدوین یعقوب لطفی از سوی موزه عبرت منتشر شد.]</ref> | ||
== تعطیلی و تبدیل زندان قزلقلعه به پارک و میدان بار == | == تعطیلی و تبدیل زندان قزلقلعه به پارک و میدان بار == | ||
در ابتدای دهه | در ابتدای دهه ۱۳۵۰ شاه فرمان تخریب این زندان و تبدیل آن به میدان تره بار را صادر کرد تا این بخش از تاریخ خونین سلطنت او از برابر دیدگان حذف شود. قزل قلعه را کوبیدند و آن را تبدیل به میدان تره بار هم کردند.<ref name=":1" /> | ||
انور سلطانی در خاطراتش مینویسد:<blockquote>جسته و گریخته، بین بچهها صحبت از آن میشد که درب قزل قلعه را میخواهند تخته کنند و ما را به جای دیگری منتقل نمایند. در اواخر تابستان یا اوایل پائیز | انور سلطانی در خاطراتش مینویسد:<blockquote>جسته و گریخته، بین بچهها صحبت از آن میشد که درب قزل قلعه را میخواهند تخته کنند و ما را به جای دیگری منتقل نمایند. در اواخر تابستان یا اوایل پائیز ۵۳ این شایعه به حقیقت پیوست. افسری از ابواب جمعی زندان آمد و گفت که قزل قلعه را تعطیل و جایش را تبدیل به زمین ورزش میکنیم تا وقتی که از زندان بیرون میروید ‘به جای کارهای آنچنانی’ ورزش کنید.<ref name=":2">[https://kurdistanmedia.com/fa/news/2023/04/9 سه مهمانی در هتل اوین]</ref></blockquote>روز اول اردیبهشت ۱۳۵۸ دولت اعلام کرد زندان قزل قلعه که در دوران رژیم شاه محل نگاهداری ۷۰۰ زندانی بود به فضای سبز و گذرگاه خودروها تبدیل شده است.<ref name=":0" /> | ||
تا سال ۱۳۵۰ قزل قلعه دائر بود ولی کم کم از کارایی افتاد. بخصوص که اوین را هم ساخته بودند. یکی دو سال بعد از انقلاب آنرا ویران کردند و به تلی از خاک تبدیل شد. زمینهای قسمت شمالی را هم به میدان میوه و تره بار تبدیل کردند که دو سوله بزرگ اصلی دارد. در یکی سبزی و صیفی جات میفروشند و دیگری مخصوص میوه است. قسمتهای شمالی و جنوبی زمین های قزل قلعه به وسیله بزرگراه سرباز گمنام به دو نیمه تقسیم شده است.<ref name=":0" /> | تا سال ۱۳۵۰ قزل قلعه دائر بود ولی کم کم از کارایی افتاد. بخصوص که اوین را هم ساخته بودند. یکی دو سال بعد از انقلاب آنرا ویران کردند و به تلی از خاک تبدیل شد. زمینهای قسمت شمالی را هم به میدان میوه و تره بار تبدیل کردند که دو سوله بزرگ اصلی دارد. در یکی سبزی و صیفی جات میفروشند و دیگری مخصوص میوه است. قسمتهای شمالی و جنوبی زمین های قزل قلعه به وسیله بزرگراه سرباز گمنام به دو نیمه تقسیم شده است.<ref name=":0" /> |
ویرایش