۱۳٬۱۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←اعدام) |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
== اعدام == | == اعدام == | ||
<blockquote>ظاهراً مظفرالدین شاه مایل به قتل میرزا رضا نبود. ولی بالاخره تصمیم خود را گرفت. میرزا رضا را برای بردار کردن به میدان مشق بردند. گزارش لحظه به لحظه اعدام او نشان میدهد که تا آخر هم از کار خود پشیمان نشده بود و به این کار ایمان داشت.</blockquote><blockquote>سخنان و رفتارهای او در آخرین لحظات نشان از بیباکی در مقابل مرگ است. یک نقل قول شفاهی میگوید هنگامی که امیر تومان ارغون پدر سرهنگ ارغون (معروف به سرهنگ نمره یک) که مسئول دار زدن میرزا رضا بود، او را برای دار زدن میبرد خطاب به میرزا رضا گفت: پدر سوخته شاه را کشتی، حالا میبینی که میبرند دارت بزنند، میرزا رضا در جواب گفت: پدر سوخته خودت هستی اگر تو بمیری سگ و گربه هم به تشییع جنازهات نخواهند رفت، ولی میبینی که برای اعدام من این همه تشریفات برگزار کردهاند!</blockquote><blockquote>میرزا رضا در سحرگاه | <blockquote>ظاهراً مظفرالدین شاه مایل به قتل میرزا رضا نبود. ولی بالاخره تصمیم خود را گرفت. میرزا رضا را برای بردار کردن به میدان مشق بردند. گزارش لحظه به لحظه اعدام او نشان میدهد که تا آخر هم از کار خود پشیمان نشده بود و به این کار ایمان داشت.</blockquote><blockquote>سخنان و رفتارهای او در آخرین لحظات نشان از بیباکی در مقابل مرگ است. یک نقل قول شفاهی میگوید هنگامی که امیر تومان ارغون پدر سرهنگ ارغون (معروف به سرهنگ نمره یک) که مسئول دار زدن میرزا رضا بود، او را برای دار زدن میبرد خطاب به میرزا رضا گفت: پدر سوخته شاه را کشتی، حالا میبینی که میبرند دارت بزنند، میرزا رضا در جواب گفت: پدر سوخته خودت هستی اگر تو بمیری سگ و گربه هم به تشییع جنازهات نخواهند رفت، ولی میبینی که برای اعدام من این همه تشریفات برگزار کردهاند!</blockquote><blockquote>میرزا رضا در سحرگاه ۲۱مرداد ۱۲۷۵ در میدان مشق تهران بهدار آویخته شد. بعد از مرگش شیخ هادی نجمآبادی برای وی مراسم چهلم و سالگرد برگزار کرد که افراد بسیار معدودی در آن شرکت کردند.</blockquote><blockquote>میرزا قبل از مرگش در بازجوئیها که از وی پرسیده شد به چه دلیل شاه را به قتل رسانده شاه چه گناهی کرده در جواب گفت: وقتی در کشورم این همه ظلم و جور و فساد میدیدم و حقخوری و حقکشی با تمام این حرفها وقتی میدیدم قدرت اول مملکت شاه است پس با خودم گفتم اگر شاه خبر ندارد از وضعیت کشورش که وای به حال مملکتی که شاه آن ایشان باشد و اگر شاه خبر داشت از وضعیت کشور پس حق او بود قتل و کشتنش و من از این اقدامم خرسند هستم.<ref>کرمان بلاگ- [https://kerman-blog.ir/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C/ زندگی نامه میرزارضا کرمانی] </ref></blockquote> | ||
== میرزا رضا را از زبان کاساکوفسکی روسی == | == میرزا رضا را از زبان کاساکوفسکی روسی == |
ویرایش