۲٬۵۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوان ۲ = | | عنوان ۲ = | ||
| نام = سید احمد حکمآبادی تبریزی | | نام = سید احمد حکمآبادی تبریزی | ||
| تصویر = | | تصویر = احمد کسروی.JPG | ||
| اندازه تصویر = 220px | | اندازه تصویر = 220px | ||
| عنوان تصویر = | | عنوان تصویر = | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
'''احمد کسروی'''(زادهی ۸ مهر ۱۲۶۹ در تبریز – درگذشتهی ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ در تهران) با نام اصلی سید احمد حکم آبادی، تاریخنگار، زبانشناس، پژوهشگر، حقوقدان و اندیشمند ایرانی بود.<ref name="سید احمد کسروی">[http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2006/07/060720_mv-constitution-prvn-kasravi.shtml سید احمد کسروی]، بیبیسی فارسی</ref> احمد کسروی در رشتهی حقوق در دانشگاه تهران تدریس میکرد و همچنین در اوقات دیگر به وکالت میپرداخت.<ref>[[یرواند آبراهامیان]]، کسروی ملیگرای وحدتانگار http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120316_l44_kasravi_nationalist_abrahamian.shtml تا زمانی که در سال ۱۹۴۶ ترور شد، تا حدودی از طریق وکالت خصوصی دعاوی در تهران و نیز تا حدودی به عنوان استاد حقوق در دانشکده حقوق تهران روزگار میگذراند.</ref> | '''احمد کسروی'''(زادهی ۸ مهر ۱۲۶۹ در تبریز – درگذشتهی ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ در تهران) با نام اصلی سید احمد حکم آبادی، تاریخنگار، زبانشناس، پژوهشگر، حقوقدان و اندیشمند ایرانی بود.<ref name="سید احمد کسروی">[http://www.bbc.co.uk/persian/worldnews/story/2006/07/060720_mv-constitution-prvn-kasravi.shtml سید احمد کسروی]، بیبیسی فارسی</ref> احمد کسروی در رشتهی حقوق در دانشگاه تهران تدریس میکرد و همچنین در اوقات دیگر به وکالت میپرداخت.<ref>[[یرواند آبراهامیان]]، کسروی ملیگرای وحدتانگار http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120316_l44_kasravi_nationalist_abrahamian.shtml تا زمانی که در سال ۱۹۴۶ ترور شد، تا حدودی از طریق وکالت خصوصی دعاوی در تهران و نیز تا حدودی به عنوان استاد حقوق در دانشکده حقوق تهران روزگار میگذراند.</ref> | ||
کسروی به طور عام یک عنصر مترقی و ضد بنیادگرایی و عقب ماندگی فکری بود. وی نه یک ضددین | کسروی به طور عام یک عنصر مترقی و ضد بنیادگرایی و عقب ماندگی فکری بود. وی نه یک ضددین بلکه یک ضدخرافه بود. <ref name="ReferenceB">[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120313_l44_kasravi_religion_delfani.shtml احمد کسروی؛ از دینستیزی تا دینآوری]، بیبیسی فارسی</ref> احمد کسروی منتقد شرایط زندگی و آداب اجتماعی بیدلیلی بودکه به اعتقاد وی مردم را در فقر و عقبماندگی نگاه داشته بود. | ||
او همچنی به برخی از اعتقادات مذهبی انتقاد میکرد و فرهنگ تشیع و بهائیت را زیر سؤال میبرد. احمد کسروی همچنین منتقد شاعرانی چون خیام، حافظ و سعدی بود.<ref name="ReferenceA">[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120311_l44_kasravi_ahmad.shtml احمد کسروی، تجسم مدرنیته ایرانی با تناقضهایش]، بیبیسی فارسی</ref> | او همچنی به برخی از اعتقادات مذهبی انتقاد میکرد و فرهنگ تشیع و بهائیت را زیر سؤال میبرد. احمد کسروی همچنین منتقد شاعرانی چون خیام، حافظ و سعدی بود.<ref name="ReferenceA">[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120311_l44_kasravi_ahmad.shtml احمد کسروی، تجسم مدرنیته ایرانی با تناقضهایش]، بیبیسی فارسی</ref> | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
در بازگشت دشمنی میان مسلمانان و ارمنیان بیشتر شده و کسروی هم برخوردهای لفظیای با آنان داشت تا اینکه یک روز هنگام خروج از مدرسه چند دانشآموز ارمنی وی را دنبال کرده و عبایش را کشیده و بردهبودند. این کار به اعتصاب مسلمانان در مدرسه انجامید و اگرچه با پا درمیانی مدیر، دانشآموزان از وی پوزش خواستند ولی کسروی که رنجیدهبود دیگر به مدرسه نرفت. | در بازگشت دشمنی میان مسلمانان و ارمنیان بیشتر شده و کسروی هم برخوردهای لفظیای با آنان داشت تا اینکه یک روز هنگام خروج از مدرسه چند دانشآموز ارمنی وی را دنبال کرده و عبایش را کشیده و بردهبودند. این کار به اعتصاب مسلمانان در مدرسه انجامید و اگرچه با پا درمیانی مدیر، دانشآموزان از وی پوزش خواستند ولی کسروی که رنجیدهبود دیگر به مدرسه نرفت. | ||
=== پیوستن به دموکراتها | === پیوستن به دموکراتها <ref>همان، ۱۰۳–۱۴۹</ref> === | ||
پس از بیکاری کسروی کتاب النجمةالدریة را در زمان آزادی که به دست آورده بود نگاشت که از این کتاب بالاتر یادشدهاست. با چاپ این کتاب با ادارهٔ فرهنگ آذربایجان آشنایی یافت. در این هنگام سال ۱۲۹۶ بود که نیکولای دوم واپسین تزار روسیه سرنگونشد. این سرنگونی بر روزگار آن زمان ایران و به ویژه تبریز که روسها در آنجا نفوذ داشتند اثرگذار بود. در این میان خیابانی دست به بازگشایی حزب دموکرات در آذربایجان زد. در این هنگام به گفتهٔ کسروی برخی از مشروطهخواهان که در شش سال گذشته از دیگران آزارهای بسیاری دیده بودند سر به کینهجویی برداشتند که کسروی میکوشید آنها را آرام نگهدارد و به چند تن از دشمنان دیروزش نیز پناه دادهبود. در این هنگام بود که دبیرستانها باز میشد و کسروی را برای آموزش عربی در دبیرستان خواندند. در این هنگام بود که کسروی به دموکراتها پیوست. | پس از بیکاری کسروی کتاب النجمةالدریة را در زمان آزادی که به دست آورده بود نگاشت که از این کتاب بالاتر یادشدهاست. با چاپ این کتاب با ادارهٔ فرهنگ آذربایجان آشنایی یافت. در این هنگام سال ۱۲۹۶ بود که نیکولای دوم واپسین تزار روسیه سرنگونشد. این سرنگونی بر روزگار آن زمان ایران و به ویژه تبریز که روسها در آنجا نفوذ داشتند اثرگذار بود. در این میان خیابانی دست به بازگشایی حزب دموکرات در آذربایجان زد. در این هنگام به گفتهٔ کسروی برخی از مشروطهخواهان که در شش سال گذشته از دیگران آزارهای بسیاری دیده بودند سر به کینهجویی برداشتند که کسروی میکوشید آنها را آرام نگهدارد و به چند تن از دشمنان دیروزش نیز پناه دادهبود. در این هنگام بود که دبیرستانها باز میشد و کسروی را برای آموزش عربی در دبیرستان خواندند. در این هنگام بود که کسروی به دموکراتها پیوست. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
در این میان رضاخان از اهواز و شوشتر دیدار کرد و در شوشتر هم مهمانیای فراهم ساخت، ولی کسروی چون شنیده بود که در گزارش بدو ارجی چندانی بر کارهای عدلیه نگذاشتهاند به مهمانی رضاخان نرفت. چندی پس از آن کسروی عدلیه را به اهواز برد، ولی در آنجا با حکمران نظامی شهر که خود دادگاهی نظامی گشوده بود دچار مشکل شد. ایشان کوشیدند تا عدلیه را به شوشتر برگردانند، ولی کسروی با اینکه از مرکز هم پیغام رسیدهبود که به شوشتر بازگردید سرپیچیده و برماندن در اهواز پافشرده بود. در این زمان با نام مستعار خداداد نوشتارهایی را در حبلالمتین یکی دربارهٔ چگونگی رفتار سپاهیان با مردمان خوزستان نوشت. همچنین چون در آن زمان زمزمه پادشاهی سردارسپه میرفت، کسروی گفتاری دربارهٔ ارج ننهادن رضا خان به مشروطه را نوشت که حبلالمتین به چاپرساند. چندی پس از آن که فشار حکومت نظامی بالا گرفت کسروی به ناچار در نوروز ۱۳۰۴ با خانواده به عراق سفر کرد و پس از بیست روز گردش در آنجا به اهواز بازگشت. سپس به شوشتر که عدلیه را به آنجا بازگردانده بودند برگشت و اوضاع آنجا را نیز آشفته دید. در این زمان به سفارش روزنامه عربی الاوقاتالعراقیة به نوشتن دربارهٔ اسپرانتو پرداخت. در این زمان چون با حکمران نظامی شوشتر هم اختلاف یافت، از تهران خواهان بازگشت او شدند و او در اردیبهشت همان سال باز از راه عراق به تهران بازگشت. در تهران سردار سپه او را به حضور پذیرفت و اختلافهایی که داشت به دادگاهینمودن کسروی میانجامید با پا درمیانی چند تنی از سیاستمداران از میان رفت. | در این میان رضاخان از اهواز و شوشتر دیدار کرد و در شوشتر هم مهمانیای فراهم ساخت، ولی کسروی چون شنیده بود که در گزارش بدو ارجی چندانی بر کارهای عدلیه نگذاشتهاند به مهمانی رضاخان نرفت. چندی پس از آن کسروی عدلیه را به اهواز برد، ولی در آنجا با حکمران نظامی شهر که خود دادگاهی نظامی گشوده بود دچار مشکل شد. ایشان کوشیدند تا عدلیه را به شوشتر برگردانند، ولی کسروی با اینکه از مرکز هم پیغام رسیدهبود که به شوشتر بازگردید سرپیچیده و برماندن در اهواز پافشرده بود. در این زمان با نام مستعار خداداد نوشتارهایی را در حبلالمتین یکی دربارهٔ چگونگی رفتار سپاهیان با مردمان خوزستان نوشت. همچنین چون در آن زمان زمزمه پادشاهی سردارسپه میرفت، کسروی گفتاری دربارهٔ ارج ننهادن رضا خان به مشروطه را نوشت که حبلالمتین به چاپرساند. چندی پس از آن که فشار حکومت نظامی بالا گرفت کسروی به ناچار در نوروز ۱۳۰۴ با خانواده به عراق سفر کرد و پس از بیست روز گردش در آنجا به اهواز بازگشت. سپس به شوشتر که عدلیه را به آنجا بازگردانده بودند برگشت و اوضاع آنجا را نیز آشفته دید. در این زمان به سفارش روزنامه عربی الاوقاتالعراقیة به نوشتن دربارهٔ اسپرانتو پرداخت. در این زمان چون با حکمران نظامی شوشتر هم اختلاف یافت، از تهران خواهان بازگشت او شدند و او در اردیبهشت همان سال باز از راه عراق به تهران بازگشت. در تهران سردار سپه او را به حضور پذیرفت و اختلافهایی که داشت به دادگاهینمودن کسروی میانجامید با پا درمیانی چند تنی از سیاستمداران از میان رفت. | ||
=== | === آغاز نامداری کسروی<ref>همان، ۳۱۵–۴۱۱</ref> === | ||
پس از خوزستان کسروی چندی در تهران بیکار ماند، در این زمان به نگارش آذری یا زبان باستانی آذربایجان پرداخت و آن را به چاپ رساند و این زمانی بود که کشاکش پانترکیسم به تازگی رونقی گرفته بود. این کتاب سبب نامآوری کسروی در میان انجمنهای دانشی زمان گردید. در این زمان شرقشناس روس چایگین با کسروی دیدار کرد و دنیسن راس آن را به انگلیسی برگرداند. از این پس کسروی در چندین انجمن پژوهشی انگلیسی و آمریکایی عضوشد. در همین هنگام تاریخ پانصد ساله خوزستان را نیز به پایان رساند. همچنین پژوهشی دربارهٔ سید نبودن صفویان نمود و نتیجه اش را در روزنامه آینده نوشت که در آن زمان سر و صدای بسیاری به پا کرد. همچنین به پژوهش دربارهٔ گویشهای گوناگون ایرانی پرداخت. | پس از خوزستان کسروی چندی در تهران بیکار ماند، در این زمان به نگارش آذری یا زبان باستانی آذربایجان پرداخت و آن را به چاپ رساند و این زمانی بود که کشاکش پانترکیسم به تازگی رونقی گرفته بود. این کتاب سبب نامآوری کسروی در میان انجمنهای دانشی زمان گردید. در این زمان شرقشناس روس چایگین با کسروی دیدار کرد و دنیسن راس آن را به انگلیسی برگرداند. از این پس کسروی در چندین انجمن پژوهشی انگلیسی و آمریکایی عضوشد. در همین هنگام تاریخ پانصد ساله خوزستان را نیز به پایان رساند. همچنین پژوهشی دربارهٔ سید نبودن صفویان نمود و نتیجه اش را در روزنامه آینده نوشت که در آن زمان سر و صدای بسیاری به پا کرد. همچنین به پژوهش دربارهٔ گویشهای گوناگون ایرانی پرداخت. | ||