۷٬۳۴۸
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «پرونده:مبارزه انقلابی.jpeg|جایگزین=استراتژی مبارزه انقلابی|بندانگشتی|استرات...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
مبارزه انقلابی نیز به عنوان نبردی که با اهداف آزادیبخش و عدالتجویانه صورت میگیرد، دانشی است که توسط رهبران انقلابی به ویژه از سالهای ۱۹۰۰ به این سو تدوین شده است. | مبارزه انقلابی نیز به عنوان نبردی که با اهداف آزادیبخش و عدالتجویانه صورت میگیرد، دانشی است که توسط رهبران انقلابی به ویژه از سالهای ۱۹۰۰ به این سو تدوین شده است. | ||
هر سازمان یا جنبش انقلابی برای دستیابی به پیروزی نیاز به انتخاب یا تدوین استراتژی درست دارد. از سویی استراتژی مبارزهی انقلابی را دشمن به نیروی انقلابی تحمیل میکند. به این معنی که نیروی انقلابی باید آنرا با توجه به ماهیت دشمن کشف نماید. | هر سازمان یا جنبش انقلابی برای دستیابی به پیروزی نیاز به انتخاب یا تدوین استراتژی درست دارد. از سویی استراتژی مبارزهی انقلابی را دشمن به نیروی انقلابی تحمیل میکند. به این معنی که نیروی انقلابی باید آنرا با توجه به ماهیت دشمن کشف نماید. | ||
بدون استراتژی مبارزه، نبرد قهرآمیز نوعی آوانتوریزم و ماجراجویی بینتیجه خواهد بود. به این ترتیب برای نبرد با یک حکومت استبدادی تشخیص استراتژی درست، مهمترین عامل پیروزی است. در چین، مائو با استراتژی نبرد آزادیبخش توانست به پیروزی دست یابد. در روسیه، لنین با جنگ مسلحانهی شهری توانست تزاریسم را از پای درآورد. در کوبا، چهگوارا، استراتژی کانونهای شورشی را برگزید، اما در بولیوی همین استراتژی دیگر راهگشا نبود و ساختار سیاسی اقتصادی در این کشور استراتژی چریک شهری را ضروری میساخت. | بدون استراتژی مبارزه، نبرد قهرآمیز نوعی آوانتوریزم و ماجراجویی بینتیجه خواهد بود. به این ترتیب برای نبرد با یک حکومت استبدادی تشخیص استراتژی درست، مهمترین عامل پیروزی است. در چین، مائو با استراتژی نبرد آزادیبخش توانست به پیروزی دست یابد. در روسیه، لنین با جنگ مسلحانهی شهری توانست تزاریسم را از پای درآورد. در کوبا، چهگوارا، استراتژی کانونهای شورشی را برگزید، اما در بولیوی همین استراتژی دیگر راهگشا نبود و ساختار سیاسی اقتصادی در این کشور استراتژی چریک شهری را ضروری میساخت. [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] و [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی]] در ایران، به عنوان اولین جریانات انقلابی سازمانیافته، استراتژی چریک شهری را برای سرنگونی شاه مناسب یافتند. سازمان مجاهدین در جنگ چریکشهری به تقدم شهر معتقد بود اما چریکهای فدایی در تاکتیک به تقدم روستا باور داشت و برای بررسی آن گروهی را به سیاهکل فرستاد. واقعهی خونین [[قیام سیاهکل|سیاهکل]] نادرستی تقدم روستا را به اثبات رساند. | ||
سازمان مجاهدین و چریکهای فدایی در ایران، به عنوان اولین جریانات انقلابی سازمانیافته، استراتژی چریک شهری را برای سرنگونی شاه مناسب یافتند. سازمان مجاهدین در جنگ چریکشهری به تقدم شهر معتقد بود اما چریکهای فدایی در تاکتیک به تقدم روستا باور داشت و برای بررسی آن گروهی را به سیاهکل فرستاد. واقعهی خونین سیاهکل نادرستی تقدم روستا را به اثبات رساند. | |||
پس از انقلاب ضدسلطنتی و چند دور نبرد در اشکال مختلف مسعود رجوی استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را بنیان گذاشت. این استراتژی در تکامل خود و انطباق فعال با شرایط، به ارتش آزادی و کانونهای شورشی ارتقاء یافت. | پس از انقلاب ضدسلطنتی و چند دور نبرد در اشکال مختلف مسعود رجوی استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را بنیان گذاشت. این استراتژی در تکامل خود و انطباق فعال با شرایط، به ارتش آزادی و کانونهای شورشی ارتقاء یافت. | ||
تعیین استراتژی مبارزه انقلابی در هر مبارزهی جدی و سازمانیافته اولین گام ضروری برای پیروزی است. | تعیین استراتژی مبارزه انقلابی در هر مبارزهی جدی و سازمانیافته اولین گام ضروری برای پیروزی است. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۳: | ||
=== ارتش آزادیبخش نوین === | === ارتش آزادیبخش نوین === | ||
[[پرونده:عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران.JPG|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران]] | [[پرونده:عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران.JPG|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران]] | ||
راهبردپرداز و استراتژیست ارتش آزادیبخش نوین مسعود رجوی است. سازمان مجاهدین در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی با شرایطی بسیار ویژه مواجه بود. رژیم ایران یک رژیم فئودالی نبود که جنگ از روستا در آن امکان پذیر باشد. از سویی در شهر نیز امکان مبارزهی چریکی بسیار محدود شده بود زیرا سرکوب در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی نوعی سرکوب نظامی- پلیسی و نه پلیسی-نظامی، برقرار بود. به این معنی که سرکوب در شهرها با کمک نیروی نظامی سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی کاملا عریان و با استفاده از حداکثر قوهی قهریه رواج داشت. چنین وضعیتی به چریک امکان پیشروی مطلوب را نمیداد. رژیم ایران با سیاست صدور بحران (صدور انقلاب) قدرت خود را تأمین میکرد. تشکیل هلال شیعی، فتح قدس از طریق کربلا و ... شعارهایی بودند که رژیم ناتوان ملاها را توانمند میکرد و به آن امکان بقا داد. سرکوب احزاب و جریانات داخلی در سایهی همین سیاست برای رژیم ایران ممکن شدند. مسعود رجوی در این شرایط بود که استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را تدوین و دنبال کرد. این استراتژی بر تشکیل یک ارتش منظم در خارج از خاک میهن، درست در معبر سیاست صدور بحران رژیم ایران، یعنی عراق تکیه داشت. | راهبردپرداز و استراتژیست [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] نوین [[مسعود رجوی]] است. سازمان مجاهدین در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی با شرایطی بسیار ویژه مواجه بود. رژیم ایران یک رژیم فئودالی نبود که جنگ از روستا در آن امکان پذیر باشد. از سویی در شهر نیز امکان مبارزهی چریکی بسیار محدود شده بود زیرا سرکوب در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی نوعی سرکوب نظامی- پلیسی و نه پلیسی-نظامی، برقرار بود. به این معنی که سرکوب در شهرها با کمک نیروی نظامی سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی کاملا عریان و با استفاده از حداکثر قوهی قهریه رواج داشت. چنین وضعیتی به چریک امکان پیشروی مطلوب را نمیداد. رژیم ایران با سیاست صدور بحران (صدور انقلاب) قدرت خود را تأمین میکرد. تشکیل هلال شیعی، فتح قدس از طریق کربلا و ... شعارهایی بودند که رژیم ناتوان ملاها را توانمند میکرد و به آن امکان بقا داد. سرکوب احزاب و جریانات داخلی در سایهی همین سیاست برای رژیم ایران ممکن شدند. مسعود رجوی در این شرایط بود که استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را تدوین و دنبال کرد. این استراتژی بر تشکیل یک ارتش منظم در خارج از خاک میهن، درست در معبر سیاست صدور بحران رژیم ایران، یعنی عراق تکیه داشت. | ||
کشور عراق به دلیل وجود مراقد ائمه، به دلیل بافت ۶۰ درصدی شیعه و به دلیل ۱۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک، برای رژیم ایران بهترین انتخاب برای پیشبرد سیاست صدور بحران بود. خمینی درست به همین دلیل بود که از سال ۱۳۶۰ به رغم دهها میانجیگری بینالمللی و موافقت دولت عراق با تمامی پیشنهادات آتش بس، حاضر به توقف جنگ نبود. او خود جنگ را نعمت توصیف میکرد. جواد منصوری فرمانده سابق سپاه میگوید: اگر جنگ نبود جمهوری اسلامی نابودی میشد. ما با جنگ توانستیم گروهکها را سرکوب کنیم! | کشور عراق به دلیل وجود مراقد ائمه، به دلیل بافت ۶۰ درصدی شیعه و به دلیل ۱۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک، برای رژیم ایران بهترین انتخاب برای پیشبرد سیاست صدور بحران بود. خمینی درست به همین دلیل بود که از سال ۱۳۶۰ به رغم دهها میانجیگری بینالمللی و موافقت دولت عراق با تمامی پیشنهادات آتش بس، حاضر به توقف جنگ نبود. او خود جنگ را نعمت توصیف میکرد. جواد منصوری فرمانده سابق سپاه میگوید: اگر جنگ نبود جمهوری اسلامی نابودی میشد. ما با جنگ توانستیم گروهکها را سرکوب کنیم! | ||
خط ۹۰: | خط ۸۹: | ||
به عبارتی جنگ تنها عامل استحکام و توانایی رژیم به شمار میرفت. گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر معتقد بود وقتی یک حکومت با مخالفان داخلی روبروست و از حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم ناتوان است تنها راه بقای خود را باید در ایجاد یک جنگ خارجی جستجو کند. حکومت باید کاری کند که وقتی مردم بهم میرسند جز در رابطه با جنگ از چیزی سخن نگویند. در سایهی جنگ است که میتوان هر مخالفتی با حربهی همکاری با دشمن سرکوب کرد. مسعود رجوی با تشخیص همین شرایط، استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را برای توقف بر سیاست جنگ طراحی کرد. تاکتیک نظامی تدوین شده برای استراتژی ارتش آزادیبخش نوین، تاکتیک «شهاب» بود. این تاکتیک نیازمند تهوری بالاست و تنها یک نیروی انقلابی با پتانسیل انگیزشی بالا میتواند آنرا عملی کند. این تاکتیک برخلاف تمامی جنگهای منظم بر این قانون استوار است که وقتی موضع نظامی دشمن تسخیر میشود نیازی به توقف برای پاکسازی پشت سر و مناطق همارض و سپس تجدید قوا و حمله مجدد نیست. در این تاکتیک نیروی حمله کننده بصورتی شهابوار بدون پاکسازی پشت سر خود از نیروهای حریف به شکل خطی و پیکانی به عمق مناطق حریف حرکت میکنند و قلب جبههی حریف یعنی فرماندهی آنرا از کار میاندازد. ارتش آزادیبخش در سال ۱۳۶۵ در عراق تشکیل شد. هدف از آن در گام اول از کار انداختن «ماشین جنگی خمینی» برای توقف جنگ بود. این ارتش پس از آمادگی طی دو عملیات گسترده با استفاده از تاکتیک شهاب چندین لشکر و تیپ نیروهای نظامی ایران را از کار انداخت. در عملیات دوم با نام چلچراغ این ارتش توانست شهر مهران را تسخیر و نزدیک به دومیلیارد دلار غنیمت بگیرد. در این عملیات با استفاده از تاکتیک شهاب ارتش آزادیبخش در حالی به مرکز لشکر سپاه پاسداران رسید که فرمانده در حال تماس با تهران برای کسب تکلیف بود. با تسخیر فرماندهی تمامی جبهه فرو ریخت. یک هفته پس از تخلیهی شهر مهران توسط مجاهدین هنوز رژیم ایران نتوانسته بود به مناطق مزبور بازگردد. مجاهدین در این عملیات شعار «امروز مهران، فردا تهران» سردادند. ۲۹ روز بعد در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ خمینی قرارداد ۵۹۸ را پذیرفت و آنرا به جام زهر تشبیه کرد. او دلیل نوشیدن جام زهر را ذکر نکرد اما فرماندهان سپاه بعدها آنرا نتیجهی عملیات مجاهدین دانستند. | به عبارتی جنگ تنها عامل استحکام و توانایی رژیم به شمار میرفت. گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر معتقد بود وقتی یک حکومت با مخالفان داخلی روبروست و از حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم ناتوان است تنها راه بقای خود را باید در ایجاد یک جنگ خارجی جستجو کند. حکومت باید کاری کند که وقتی مردم بهم میرسند جز در رابطه با جنگ از چیزی سخن نگویند. در سایهی جنگ است که میتوان هر مخالفتی با حربهی همکاری با دشمن سرکوب کرد. مسعود رجوی با تشخیص همین شرایط، استراتژی ارتش آزادیبخش نوین را برای توقف بر سیاست جنگ طراحی کرد. تاکتیک نظامی تدوین شده برای استراتژی ارتش آزادیبخش نوین، تاکتیک «شهاب» بود. این تاکتیک نیازمند تهوری بالاست و تنها یک نیروی انقلابی با پتانسیل انگیزشی بالا میتواند آنرا عملی کند. این تاکتیک برخلاف تمامی جنگهای منظم بر این قانون استوار است که وقتی موضع نظامی دشمن تسخیر میشود نیازی به توقف برای پاکسازی پشت سر و مناطق همارض و سپس تجدید قوا و حمله مجدد نیست. در این تاکتیک نیروی حمله کننده بصورتی شهابوار بدون پاکسازی پشت سر خود از نیروهای حریف به شکل خطی و پیکانی به عمق مناطق حریف حرکت میکنند و قلب جبههی حریف یعنی فرماندهی آنرا از کار میاندازد. ارتش آزادیبخش در سال ۱۳۶۵ در عراق تشکیل شد. هدف از آن در گام اول از کار انداختن «ماشین جنگی خمینی» برای توقف جنگ بود. این ارتش پس از آمادگی طی دو عملیات گسترده با استفاده از تاکتیک شهاب چندین لشکر و تیپ نیروهای نظامی ایران را از کار انداخت. در عملیات دوم با نام چلچراغ این ارتش توانست شهر مهران را تسخیر و نزدیک به دومیلیارد دلار غنیمت بگیرد. در این عملیات با استفاده از تاکتیک شهاب ارتش آزادیبخش در حالی به مرکز لشکر سپاه پاسداران رسید که فرمانده در حال تماس با تهران برای کسب تکلیف بود. با تسخیر فرماندهی تمامی جبهه فرو ریخت. یک هفته پس از تخلیهی شهر مهران توسط مجاهدین هنوز رژیم ایران نتوانسته بود به مناطق مزبور بازگردد. مجاهدین در این عملیات شعار «امروز مهران، فردا تهران» سردادند. ۲۹ روز بعد در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ خمینی قرارداد ۵۹۸ را پذیرفت و آنرا به جام زهر تشبیه کرد. او دلیل نوشیدن جام زهر را ذکر نکرد اما فرماندهان سپاه بعدها آنرا نتیجهی عملیات مجاهدین دانستند. | ||
پاسدار اسماعیل کوثری از فرماندهان عالیرتبهی جنگ در این رابطه میگوید: <blockquote>«دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهای را طرحریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی بهزعم خود موفقیتآمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند؛ بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷</ref> </blockquote>خمینی میدانست که باید با پذیرش آتشبس جلو عملیات بعدی مجاهدین خلق را که به هدف تهران انجام خواهد شد، سد کند یا دستکم فرصت آمادگی برای آنرا از آنها بگیرد. مجاهدین با اعلام پذیرش آتشبس از سوی رژیم ایران، در فاصلهی دو روز تا پذیرفته شدن و امضا شدن آن توسط عراق حمله خود به قصد تهران را بدون آمادگی قبلی آغاز کردند. | پاسدار اسماعیل کوثری از فرماندهان عالیرتبهی جنگ در این رابطه میگوید: <blockquote>«دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهای را طرحریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی بهزعم خود موفقیتآمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند؛ بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷</ref> </blockquote>خمینی میدانست که باید با پذیرش آتشبس جلو عملیات بعدی مجاهدین خلق را که به هدف تهران انجام خواهد شد، سد کند یا دستکم فرصت آمادگی برای آنرا از آنها بگیرد. مجاهدین با اعلام پذیرش آتشبس از سوی رژیم ایران، در فاصلهی دو روز تا پذیرفته شدن و امضا شدن آن توسط عراق حمله خود به قصد تهران را بدون آمادگی قبلی آغاز کردند. | ||
پایان یافتن جنگ ایران و عراق تضعیف حکومت، تشکیل جناحها و بارز شدن شکافها و افزایش مطالبات اجتماعی و سیاسی را در برداشت و رژیم ایران را وارد فاز جدیدی از حیات خود کرد. کانون شورشی و ارتش آزادی استراتژی کنونی مجاهدین خلق است. مجاهدین این استراتژی را محصول تکامل استراتژی پیشین میدانند. عنوان کانون شورشی که در این استراتژی به کار برده شده است با کانون شورشی چهگوارا متفاوت است. کانون شورشی چهگوارا بر تشکیل گروههای کوچک شورشی در جنگل و مناطق روستایی تکیه داشت اما استراتژی کانون شورشی مجاهدین ناظر بر تشکیل تیمهای شورشی در داخل شهرهاست. تیمهایی که کار شعلهور کردن و رادیکالیزه کردن قیام در ایران را به عهده دارند و با تکثیر و ترکیب راه را برای ظهور ارتش آزادی هموار میکنند. | پایان یافتن جنگ ایران و عراق تضعیف حکومت، تشکیل جناحها و بارز شدن شکافها و افزایش مطالبات اجتماعی و سیاسی را در برداشت و رژیم ایران را وارد فاز جدیدی از حیات خود کرد. | ||
== کانون شورشی و ارتش آزادی == | |||
[[کانونهای شورشی|کانون شورشی]] و ارتش آزادی استراتژی کنونی مجاهدین خلق است. مجاهدین این استراتژی را محصول تکامل استراتژی پیشین میدانند. عنوان کانون شورشی که در این استراتژی به کار برده شده است با کانون شورشی چهگوارا متفاوت است. کانون شورشی چهگوارا بر تشکیل گروههای کوچک شورشی در جنگل و مناطق روستایی تکیه داشت اما استراتژی کانون شورشی مجاهدین ناظر بر تشکیل تیمهای شورشی در داخل شهرهاست. تیمهایی که کار شعلهور کردن و رادیکالیزه کردن قیام در ایران را به عهده دارند و با تکثیر و ترکیب راه را برای ظهور ارتش آزادی هموار میکنند. | |||
مجاهد خلق مهدی براعی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران این روند را در مصاحبهای توضیح دادهاند. | مجاهد خلق مهدی براعی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران این روند را در مصاحبهای توضیح دادهاند. | ||