اسدالله لاجوردی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:
شکرالله پاک‌نژاد از مبارزان سوسیالیست بود که از زمان شاه در زندان با اسدالله لاجوردی آشنا بود. لاجوردی با دستگیری وی بخاطر مخالفتش با خمینی ، انواع فشارها و شکنجه‌ها را روی شکرالله پاک‌نژاد آزمایش کرد تا او را به ندامت در تلویزیون حکومتی بکشاند. اما شکرالله پاک‌نژاد به این کار تن نداد. از این رو لاجوردی به‌طور مشخص و خلاف قانون قضای مصوب خودشان، او را در مدت کوتاهی پس از دستگیری‌اش تیرباران کرد.
شکرالله پاک‌نژاد از مبارزان سوسیالیست بود که از زمان شاه در زندان با اسدالله لاجوردی آشنا بود. لاجوردی با دستگیری وی بخاطر مخالفتش با خمینی ، انواع فشارها و شکنجه‌ها را روی شکرالله پاک‌نژاد آزمایش کرد تا او را به ندامت در تلویزیون حکومتی بکشاند. اما شکرالله پاک‌نژاد به این کار تن نداد. از این رو لاجوردی به‌طور مشخص و خلاف قانون قضای مصوب خودشان، او را در مدت کوتاهی پس از دستگیری‌اش تیرباران کرد.


==== '''اسدالله لاجوردی و کشتن محمدرضا سعادتی''' ====
=== '''اسدالله لاجوردی و کشتن محمدرضا سعادتی''' ===
محمدرضا سعادتی از اعضاء سازمان مجاهدین خلق از زندانیان شناخته‌شده زندانهای شاه بود. او پيش از انقلاب ۱۳۵۷ در جريان مبارزه مسلحانه عليه حکومت پهلوی به زندان افتاد. وی بعد از پيروزی انقلاب به عضويت شورای مرکزی سازمان مجاهدين خلق انتخاب شد .
محمدرضا سعادتی از اعضاء سازمان مجاهدین خلق از زندانیان شناخته‌شده زندانهای شاه بود. او پيش از انقلاب ۱۳۵۷ در جريان مبارزه مسلحانه عليه حکومت پهلوی به زندان افتاد. وی بعد از پيروزی انقلاب به عضويت شورای مرکزی سازمان مجاهدين خلق انتخاب شد .


خط ۷۳: خط ۷۳:
پس از خرداد ۶۰ و شروع اعدامها اسدالله لاجوردی و گیلانی تصمیم به اعدام سعادتی گرفتند. گفته می‌شود اسدالله لاجوردی متوجه می‌شود که شاید رایزنی‌هایی در کار باشد که از اعدام سعادتی جلوگیری کند. همین اتفاق هم می‌افتد. شبی یکی از مقامات به اسدالله لاجوردی زنگ می‌زند و موضوع سعادتی را از وی پرس و جو می‌کند. لاجوردی بدون قطع کردن گوشی، دستور اعدام فوری سعادتی را به پاسداران می‌دهد. چند دقیقه بعد در ادامه‌ تماس با مقام مزبور، لاجوردی اطلاع می‌دهد که سعادتی اعدام شده است!
پس از خرداد ۶۰ و شروع اعدامها اسدالله لاجوردی و گیلانی تصمیم به اعدام سعادتی گرفتند. گفته می‌شود اسدالله لاجوردی متوجه می‌شود که شاید رایزنی‌هایی در کار باشد که از اعدام سعادتی جلوگیری کند. همین اتفاق هم می‌افتد. شبی یکی از مقامات به اسدالله لاجوردی زنگ می‌زند و موضوع سعادتی را از وی پرس و جو می‌کند. لاجوردی بدون قطع کردن گوشی، دستور اعدام فوری سعادتی را به پاسداران می‌دهد. چند دقیقه بعد در ادامه‌ تماس با مقام مزبور، لاجوردی اطلاع می‌دهد که سعادتی اعدام شده است!


===== '''اسدالله لاجوردی و کشتن سعید سلطان‌پور''' =====
=== '''اسدالله لاجوردی و کشتن سعید سلطان‌پور''' ===
سعید سلطانپور شاعر فدایی در اواخر اردیبهشت سال ۶۰ در مراسم ازدواجش دستگیر شد. سعید سلطان‌پور را به اسدالله لاجوردی تحویل دادند. لاجوردی او را بدون هیچ محاکمه‌یی در زندان گروگان نگه می‌دارد. بعد از ۳۰خرداد ۶۰  اسدالله لاجوردی سراغ سعید سلطان‌پور می‌رود و او را بدون هیچ محاکمه و دادگاه قانونی، در ۳۱خرداد تیرباران می‌کند.
سعید سلطانپور شاعر فدایی در اواخر اردیبهشت سال ۶۰ در مراسم ازدواجش دستگیر شد. سعید سلطان‌پور را به اسدالله لاجوردی تحویل دادند. لاجوردی او را بدون هیچ محاکمه‌یی در زندان گروگان نگه می‌دارد. بعد از ۳۰خرداد ۶۰  اسدالله لاجوردی سراغ سعید سلطان‌پور می‌رود و او را بدون هیچ محاکمه و دادگاه قانونی، در ۳۱خرداد تیرباران می‌کند.
'''اسدالله لاجوردی و کشتن  موسی‌خیابانی''' 
== ابتکار اسدالله لاجوردی: زندان هزار سلول ==
== ابتکار اسدالله لاجوردی: زندان هزار سلول ==
اواخر مهر‌ ۶۱ به‌دستور اسدالله لاجوردی، یک دوره سرکوب در زندان قزلحصار شروع شد. آبان همان سال ساختن زندان گوهردشت به اتمام رسید و سلول‌های انفرادی آن‌ را آماده بهره‌برداری کردند. این زندان به‌ابتکار و با ایده اسدالله لاجوردی ساخته شد و اسم آن را «زندان هزار سلول» گذاشتند. ایده لاجوردی این بود که با انداختن زندانیان مقاوم در سلول‌های انفرادی گوهردشت، مقاومت آنها را ‌بشکند. در تیرماه سال ۱۳۶۲ اسدالله لاجوردی به‌ قزلحصار آمد تا برای شروع فصل جدیدی از فشار، آنجا را تصفیه کند. ابتدا در سلول‌ها را بستند و رفت ‌و‌آمد را محدود کردند. تنبیه رایج، ایستادن سرپا و بی‌خوابی بود. این شکنجه دستکم ۲۴ساعت بود و گاه تا زمانی نامحدود ادامه داشت. در همین دوره تعدادی از بچه‌ها دچار بیماریهای عجیب و غریب شده بودند؛ طوری که ناگهان دچار حمله عصبی می‌شدند و به ‌بالا و پایین می‌پریدند. شدت حمله عصبی‌شان آن‌قدر بود که گاهی با  ۸ نفر هم نمی‌شد‌ آنها را کنترل و مهار کرد
اواخر مهر‌ ۶۱ به‌دستور اسدالله لاجوردی، یک دوره سرکوب در زندان قزلحصار شروع شد. آبان همان سال ساختن زندان گوهردشت به اتمام رسید و سلول‌های انفرادی آن‌ را آماده بهره‌برداری کردند. این زندان به‌ابتکار و با ایده اسدالله لاجوردی ساخته شد و اسم آن را «زندان هزار سلول» گذاشتند. ایده لاجوردی این بود که با انداختن زندانیان مقاوم در سلول‌های انفرادی گوهردشت، مقاومت آنها را ‌بشکند. در تیرماه سال ۱۳۶۲ اسدالله لاجوردی به‌ قزلحصار آمد تا برای شروع فصل جدیدی از فشار، آنجا را تصفیه کند. ابتدا در سلول‌ها را بستند و رفت ‌و‌آمد را محدود کردند. تنبیه رایج، ایستادن سرپا و بی‌خوابی بود. این شکنجه دستکم ۲۴ساعت بود و گاه تا زمانی نامحدود ادامه داشت. در همین دوره تعدادی از بچه‌ها دچار بیماریهای عجیب و غریب شده بودند؛ طوری که ناگهان دچار حمله عصبی می‌شدند و به ‌بالا و پایین می‌پریدند. شدت حمله عصبی‌شان آن‌قدر بود که گاهی با  ۸ نفر هم نمی‌شد‌ آنها را کنترل و مهار کرد
خط ۹۳: خط ۹۰:


«اسدلله لاجوردی امضای نامی پای سبکی از جنایت است که فراتر از قانون و قضا، شوق زندانی‌کشی و قتل‌عام‌گری، اعتیادی برای اثبات تذهیب روح و روانش بود. از این رو هم بود که توانست فراتر از قانون و قضا، دشنه‌ای وداسی برای دروکردن نسلی از زندانیان در دستان خمینی باشد».
«اسدلله لاجوردی امضای نامی پای سبکی از جنایت است که فراتر از قانون و قضا، شوق زندانی‌کشی و قتل‌عام‌گری، اعتیادی برای اثبات تذهیب روح و روانش بود. از این رو هم بود که توانست فراتر از قانون و قضا، دشنه‌ای وداسی برای دروکردن نسلی از زندانیان در دستان خمینی باشد».
منابع
سایت مجاهد
 <nowiki>https://bit.ly/2IbdC7j</nowiki>
سایت رادیو فردا
<nowiki>https://bit.ly/2DcDrU8</nowiki>
پایگاه خبری تحلیلی عصر آنارشیسم
<nowiki>https://bit.ly/2qAAx3W</nowiki>
بی بی سی فارسی
<nowiki>https://bbc.in/2QuOR9n</nowiki>