اشغال ایران در جنگ جهانی اول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
با انقلاب اکتبر 1917 روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر کردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمان ها و عثمانی آغاز کرد و بدین ترتیب انگلیسی ها از سال 1917 ایران را تحت اشغال خود درآوردند.<ref name=":2">[https://www.mashreghnews.ir/ مشرق -هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر] </ref>
با انقلاب اکتبر 1917 روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر کردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمان ها و عثمانی آغاز کرد و بدین ترتیب انگلیسی ها از سال 1917 ایران را تحت اشغال خود درآوردند.<ref name=":2">[https://www.mashreghnews.ir/ مشرق -هولوکاست 9 میلیون ایرانی به دست بریتانیای کبیر] </ref>


== تلفات و ویرانیهای ایران بیش از کشورهای درگیر جنگ ==
طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آن ها ممانعت می کند. گزارش این قتل عام  
طی سال های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت کشور قربانی مطامع کشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این کشور هنوز هم از انتشار آن ها ممانعت می کند. گزارش این قتل عام  


خط ۲۳: خط ۲۴:


== اعضای دول متفق و دول محور ==
== اعضای دول متفق و دول محور ==
در جریان جنگ جهانی اول، عثمانی و بلغارستان به امپراتوری‌های مرکزی (آلمان، اتریش و مجارستان) کمک رساندند. متفقین (بلژیک، انگلیس، فرانسه، مونته نگرو، روسیه و صربستان) نیز مورد حمایت ژاپن، ایتالیا، پرتغال، رومانی، ایالت متحد آمریکا، یونان و برزیل قرار گرفتند و به عبارت دیگر، اعضای اتفاق سه گانه (انگلیس، فرانسه و روسیه) و اتحاد سه گانه (آلمان، اتریش و ایتالیا) به یکدیگر اعلان جنگ کردند.
در جریان جنگ جهانی اول، عثمانی و بلغارستان به امپراتوری‌های مرکزی (آلمان، اتریش و مجارستان) پیوستند . متفقین (بلژیک، انگلیس، فرانسه، مونته نگرو، روسیه و صربستان) نیز مورد حمایت ژاپن، ایتالیا، پرتغال، رومانی، ایالت متحد آمریکا، یونان و برزیل قرار گرفتند و به عبارت دیگر، اعضای اتفاق سه گانه (انگلیس، فرانسه و روسیه) و اتحاد سه گانه (آلمان، اتریش و ایتالیا) به یکدیگر اعلان جنگ کردند.


 ایتالیا از اتحاد سه گانه خارج شد و تا 1915 بی طرف ماند و در همین سال، به متفقین پیوست؛ به این علت که می خواست سرزمین های ایتالیایی زبان را، که در تصرف اتریش بود، به انضمام چند مستعمره در افریقا به دست آورد. عثمانی به طرفداری از آلمان ها برخاست تا  مانع روسیه ازتسلط  بر تنگه های دریای سیاه شود. امریکا در 1917 با قدرت نظامی، ثروت و تجهیزات فراوان، هنگامی به یاری متفقین آمد که نیروهای مرکزی پس از سه سال جنگ تقریباً نابود شده بودند. 
 ایتالیا از اتحاد سه گانه خارج شد و تا 1915 بی طرف ماند و در همین سال، به متفقین پیوست؛ به این علت که می خواست سرزمین های ایتالیایی زبان را، که در تصرف اتریش بود، به انضمام چند مستعمره در افریقا به دست آورد. عثمانی به طرفداری از آلمان ها برخاست تا  مانع روسیه ازتسلط  بر تنگه های دریای سیاه شود. امریکا در 1917 با قدرت نظامی، ثروت و تجهیزات فراوان، هنگامی به یاری متفقین آمد که نیروهای مرکزی پس از سه سال جنگ تقریباً نابود شده بودند. 
خط ۴۱: خط ۴۲:
جنگ جهاني اول هشت روز پس از تاجگذاري احمد‌شاه آخرين پادشاه سلسله قاجار آغاز شد. مستوفي‌الممالك نخست‌وزير وقت ايران بلافاصله پس از آغاز جنگ، بيطرفي كامل خود را اعلام كرد اما دولتهاي درگير در جنگ، اين بيطرفي را ناديده گرفتند و نيروهاي خود را از هر سو وارد ايران كردند. روسهاي تزاري به فرماندهي ژنرال «باراتف» از بندر انزلي تا اصفهان را ميدان تاخت و تاز خود قرار دادند. عثماني‌ها با حمايت آلمان از مرزهاي غرب كشور تا مركز همدان پيش آمدند و از آنجا راهي قفقاز و مرزهاي روسيه شدند. واكنش متقابل روسيه چنان عثماني‌ها را به عقب راند كه آذربايجان شرقي در بهمن 1293 به اشغال نظاميان روس درآمد.
جنگ جهاني اول هشت روز پس از تاجگذاري احمد‌شاه آخرين پادشاه سلسله قاجار آغاز شد. مستوفي‌الممالك نخست‌وزير وقت ايران بلافاصله پس از آغاز جنگ، بيطرفي كامل خود را اعلام كرد اما دولتهاي درگير در جنگ، اين بيطرفي را ناديده گرفتند و نيروهاي خود را از هر سو وارد ايران كردند. روسهاي تزاري به فرماندهي ژنرال «باراتف» از بندر انزلي تا اصفهان را ميدان تاخت و تاز خود قرار دادند. عثماني‌ها با حمايت آلمان از مرزهاي غرب كشور تا مركز همدان پيش آمدند و از آنجا راهي قفقاز و مرزهاي روسيه شدند. واكنش متقابل روسيه چنان عثماني‌ها را به عقب راند كه آذربايجان شرقي در بهمن 1293 به اشغال نظاميان روس درآمد.


روسها در مرداد 1294 تا پشت دروازه‌هاي تهران جلو آمدند. پيشروي روسها به سمت پايتخت موجب مهاجرت عده‌اي از نمايندگان مجلس از تهران و تعطيل مجلس شد. احمد شاه درصدد انتقال پايتخت از تهران به اصفهان برآمد، وزيران مختار روس و انگليس او را از اجراي اين تصميم بازداشتند. روسها به قزوين عقب‌نشيني كردند. در اين مدت رؤساي دولت در تهران تحت فشار بيگانگان مرتباً تغيير مي‌كردند. به طوري كه در عرض يك سال، بعد از استعفاي مستوفي‌الممالك به ترتيب مشيرالدوله، سعدالدوله، عين‌الدوله، مستوفي‌الممالك، و عبدالحسين ميرزا فرمانفرما به رياست دولت منصوب شدند و سرانجام با استعفاي فرمانفرما در دي 1294 (ژانويه 1916) احمدشاه، محمد‌ولي خان سپهدار تنكابني را با لقب سپهسالار به رئيس‌الوزرائي برگزيد.<ref name=":1">[http://dowran.ir/show.php?id=82014030 دوران -ایران در جنگ جهانی اول]</ref>
روسها در مرداد 1294 تا پشت دروازه‌هاي تهران جلو آمدند. پيشروي روسها به سمت پايتخت موجب مهاجرت عده‌اي از نمايندگان مجلس از تهران و تعطيلی مجلس شد. احمد شاه درصدد انتقال پايتخت از تهران به اصفهان برآمد، وزيران مختار روس و انگليس او را از اجراي اين تصميم بازداشتند. روسها به قزوين عقب‌نشيني كردند. در اين مدت رؤساي دولت در تهران تحت فشار بيگانگان مرتباً تغيير مي‌كردند. به طوري كه در عرض يك سال، بعد از استعفاي مستوفي‌الممالك به ترتيب مشيرالدوله، سعدالدوله، عين‌الدوله، مستوفي‌الممالك، و عبدالحسين ميرزا فرمانفرما به رياست دولت منصوب شدند و سرانجام با استعفاي فرمانفرما در دي 1294 (ژانويه 1916) احمدشاه، محمد‌ولي خان سپهدار تنكابني را با لقب سپهسالار به رئيس‌الوزرائي برگزيد.


همزمان با اين تغيير و تحول در تهران نيروهاي انگليسي وارد جنوب شدند و با پيشروي آنها در صفحات جنوب ايران، در نيمه‌ي اول سال 1916 ايران عملاً تحت اشغال قواي سه ‌كشور بيگانه قرار گرفت: روس‌ها قسمت شرقي آذربايجان و گيلان و مناطق وسيعي را كه شامل قسمت اعظم استان مركزي كنوني وقم و كاشان و نطنز و بخشي از استان اصفهان مي‌شد اشغال كرده بودند و عثماني‌ها آذربايجان غربي و كردستان و كرمانشاه و همدان و بروجرد را تحت سلطه‌ي خود گرفته بودند. بخش مهمي از صفحات جنوب نيز در اشغال انگليسي‌ها بود و حكومت مركزي كه فقط تهران را در اختيار داشت عملاً تابع و مجري سياست روس و انگليس، يعني متفقين آن روز بود.
همزمان با اين تغيير و تحول در تهران نيروهاي انگليسي وارد جنوب شدند و با پيشروي آنها در صفحات جنوب ايران، در نيمه‌ي اول سال 1916 ايران عملاً تحت اشغال قواي سه ‌كشور بيگانه قرار گرفت: روس‌ها قسمت شرقي آذربايجان و گيلان و مناطق وسيعي را كه شامل قسمت اعظم استان مركزي كنوني وقم و كاشان و نطنز و بخشي از استان اصفهان مي‌شد اشغال كرده بودند و عثماني‌ها آذربايجان غربي و كردستان و كرمانشاه و همدان و بروجرد را تحت سلطه‌ي خود گرفته بودند. بخش مهمي از صفحات جنوب نيز در اشغال انگليسي‌ها بود و حكومت مركزي كه فقط تهران را در اختيار داشت عملاً تابع و مجري سياست روس و انگليس، يعني متفقين آن روز بود.


با آنكه ايران از كانون اصلي جنگ يعني اروپا فاصله زيادي داشت، ولي به يكي از ميدانهاي جنگ تبديل شده بود. ايران در آن زمان با انقلاب مشروطيت مرحله جديدي از تاريخ خود را آغاز كرده بود. انقلابيون صدر مشروطه در تلاش براي آزادي كشور، قطع دست بيگانگان و احياء استقلال و تماميت ارضي و حاكميت ملي كشور بودند. اما عملكرد قواي بيگانه و هجوم آنها به شهرهاي شمالي، جنوبي و غربي كشور، راه هرگونه دستيابي به استقلال و ثبات را از ايران سد كرده بود. در اين ميان وجود شخصيتها و رجالي كه هر كدام از آبشخور يكي از قدرتهاي مداخله‌گر تغذيه مي‌شدند، بليه مضاعفي بود كه حاكميت ملي، تماميت ارضي و استقلال مردم ايران را نشانه گرفته بود.
با آنكه ايران از كانون اصلي جنگ يعني اروپا فاصله زيادي داشت، ولي به يكي از ميدانهاي جنگ تبديل شده بود. ايران در آن زمان با انقلاب مشروطيت مرحله جديدي از تاريخ خود را آغاز كرده بود. انقلابيون صدر مشروطه در تلاش براي آزادي كشور، قطع دست بيگانگان و احياء استقلال و تماميت ارضي و حاكميت ملي كشور بودند. اما عملكرد قواي بيگانه و هجوم آنها به شهرهاي شمالي، جنوبي و غربي كشور، راه هرگونه دستيابي به استقلال و ثبات را از ايران سد كرده بود. در اين ميان وجود شخصيتها و رجالي كه هر كدام از آبشخور يكي از قدرتهاي مداخله‌گر تغذيه مي‌شدند، بليه مضاعفي بود كه حاكميت ملي، تماميت ارضي و استقلال مردم ايران را نشانه گرفته بود.<ref name=":1">[http://dowran.ir/show.php?id=82014030 دوران -ایران در جنگ جهانی اول]</ref>


روسيه و انگلستان در خلال جنگ جهاني اول عملاً با انعقاد قراردادهائي ايران را به مناطق تحت نفوذ خود تبديل كرده بودند و ورود نظاميان آنان به داخل كشور كه غالباً با استناد به اين قراردادها صورت مي‌گرفت، سبب شده بود كه دولت مركز حتي در تهران، قدرتي نداشته باشد. يكي از اين توافقنامه‌ها پيمان معروف 1915 بود كه در 28 دي 1293 ميان روسيه و انگلستان به امضا رسيد. اين پيمان كه به فاصله 80 روز پس از اعلام بيطرفي ايران در جنگ به امضاي دو دولت مذكور رسيد، قلمرو نفوذ دو كشور در ايران را بيش از آنچه كه در پيمان 1907 آنان مقرر شده بود، توسعه داد. به موجب اين پيمان دو كشور حقوق و امتيازات ارضي بيشتري براي خود در ايران قائل شدند و هزينه نگاهداري نيروهاي خود در ايران را نيز به گردن دولت تهران گذاشتند. ورود نظاميان روسيه به شهرهاي تبريز، اروميه، همدان، قزوين، زنجان و كرمانشاه كه در زمستان 1293 و در تمام طول سال 1294 صورت گرفت، نتيجه همين توافقنامه بود. روسها اين قرارداد را به بهانه فراهم شدن زمينه مقابله با پيشروي نيروهاي عثماني در ايران امضا كردند. در زمان انعقاد اين پيمان، عثماني‌ها تبريز را در اشغال خود داشتند. انگليسي‌ها نيز متعاقب انعقاد پيمان 1915 در نواحي جنوبي كشور پيشروي‌هاي چشمگيري داشتند و قيام مشهور «دليران تنگستان» در مرداد 1294 نمادي از مقاومت مردم سلحشور جنوب ايران در برابر آنان بود. انگليسي‌ها به نفت خليج فارس چنان چشم دوخته بودند و تحت هيچ شرايطي حاضر نبودند حتي به حصر تأسيسات نفتي ايران در بنادر جنوبي كه بر طبق «قرارداد دارسي» به چنگ آنان افتاده بود، پايان دهند. آنان با مشاركت نظاميان هندي تحت فرمان خود در جنوب ايران نيروي نظامي «پليس جنوب» را شكل داده و آن را ابزار اراده خود كرده بودند و روسها نيز در شمال نيروي قزاق را به وجود آوردند.<ref name=":1" />
== قراردادهای استعمارگرانه روس وانگلیس ==
روسيه و انگلستان در خلال جنگ جهاني اول عملاً با انعقاد قراردادهائي ايران را به مناطق تحت نفوذ خود تبديل كرده بودند و ورود نظاميان آنان به داخل كشور كه غالباً با استناد به اين قراردادها صورت مي‌گرفت، سبب شده بود كه دولت مركز حتي در تهران، قدرتي نداشته باشد. يكي از اين توافقنامه‌ها پيمان معروف 1915 بود كه در 28 دي 1293 ميان روسيه و انگلستان به امضا رسيد. اين پيمان كه به فاصله 80 روز پس از اعلام بيطرفي ايران در جنگ به امضاي دو دولت مذكور رسيد، قلمرو نفوذ دو كشور در ايران را بيش از آنچه كه در پيمان 1907 آنان مقرر شده بود، توسعه داد. به موجب اين پيمان دو كشور حقوق و امتيازات ارضي بيشتري براي خود در ايران قائل شدند و هزينه نگاهداري نيروهاي خود در ايران را نيز به گردن دولت تهران گذاشتند. ورود نظاميان روسيه به شهرهاي تبريز، اروميه، همدان، قزوين، زنجان و كرمانشاه كه در زمستان 1293 و در تمام طول سال 1294 صورت گرفت، نتيجه همين توافقنامه بود. روسها اين قرارداد را به بهانه فراهم شدن زمينه مقابله با پيشروي نيروهاي عثماني در ايران امضا كردند. در زمان انعقاد اين پيمان، عثماني‌ها تبريز را در اشغال خود داشتند. انگليسي‌ها نيز متعاقب انعقاد پيمان 1915 در نواحي جنوبي كشور پيشروي‌هاي چشمگيري داشتند و قيام مشهور «دليران تنگستان» در مرداد 1294 نمادي از مقاومت مردم سلحشور جنوب ايران در برابر آنان بود. انگليسي‌ها به نفت خليج فارس چنان چشم دوخته بودند و تحت هيچ شرايطي حاضر نبودند حتي به حصر تأسيسات نفتي ايران در بنادر جنوبي كه بر طبق «قرارداد دارسي» به چنگ آنان افتاده بود، پايان دهند. آنان با مشاركت نظاميان هندي تحت فرمان خود در جنوب ايران نيروي نظامي «پليس جنوب» را شكل داده و آن را ابزار اراده خود كرده بودند و روسها نيز در شمال نيروي قزاق را به وجود آوردند.


در اين ميان گروهي از مهاجرين نيز در كرمانشاه حكومت مستقلي تشكيل داده و خود را تحت حمايت متحدين آن روز يعني آلمان وعثماني قرار داده بودند. رياست حكومت كرمانشاه را رضاقلي‌خان نظا‌م‌السلطنه مافي به عهده داشت. جمعي از ايرانيان مقيم اروپا هم كميته‌اي به نام «ايران آزاد» تشكيل داده و از حكومت نظام‌السلطنه پشتيباني مي‌كردند. مركز اين كميته در برلن بود و سيد‌حسن تقي‌زاده در سمت رياست اين كميته با دولت آلمان رابطه برقرار كرده بود.
در اين ميان گروهي از مهاجرين نيز در كرمانشاه حكومت مستقلي تشكيل داده و خود را تحت حمايت متحدين آن روز يعني آلمان وعثماني قرار داده بودند. رياست حكومت كرمانشاه را رضاقلي‌خان نظا‌م‌السلطنه مافي به عهده داشت. جمعي از ايرانيان مقيم اروپا هم كميته‌اي به نام «ايران آزاد» تشكيل داده و از حكومت نظام‌السلطنه پشتيباني مي‌كردند. مركز اين كميته در برلن بود و سيد‌حسن تقي‌زاده در سمت رياست اين كميته با دولت آلمان رابطه برقرار كرده بود.


در مرداد ماه 1295 (اوت 1916) به دنبال پيشروي نيروهاي عثماني به طرف قزوين، سپهسالار تنكابني از رياست وزراء بركنار شد و ميرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله به جانشيني وي انتخاب گرديد. در اين هنگام چون پايتخت در خطر اشغال قواي عثماني قرار داشت وزيران مختار روس و انگليس در تهران به احمدشاه تكليف كردند از تهران خارج شود، ولي شوراي مشورتي كه به درخواست احمد‌شاه از علما و شاهزادگان و اعيان تشكيل شده بود به احمد‌شاه توصيه كرد پايتخت راترك نكند. از سوي ديگر هيئتي از طرف شوراي مشورتي عازم همدان مركز فرماندهي قواي عثماني در ايران شد تا ضمن مذاكره با احسان پاشا فرمانده نيروهاي عثماني از وي تقاضا كنند از حركت قواي عثماني به طرف پايتخت جلوگيري نمايد. اين هيئت كه قوام‌السلطنه و محتشم‌السلطنه و مشاورالممالك در آن عضويت داشتند موفق شد موافقت ژنرال احسان پاشا را به خودداري از اشغال تهران از طرف قواي عثماني جلب نمايد.<ref name=":1" />
در مرداد ماه 1295 (اوت 1916) به دنبال پيشروي نيروهاي عثماني به طرف قزوين، سپهسالار تنكابني از رياست وزراء بركنار شد و ميرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله به جانشيني وي انتخاب گرديد. در اين هنگام چون پايتخت در خطر اشغال قواي عثماني قرار داشت وزيران مختار روس و انگليس در تهران به احمدشاه تكليف كردند از تهران خارج شود، ولي شوراي مشورتي كه به درخواست احمد‌شاه از علما و شاهزادگان و اعيان تشكيل شده بود به احمد‌شاه توصيه كرد پايتخت راترك نكند. از سوي ديگر هيئتي از طرف شوراي مشورتي عازم همدان مركز فرماندهي قواي عثماني در ايران شد تا ضمن مذاكره با احسان پاشا فرمانده نيروهاي عثماني از وي تقاضا كنند از حركت قواي عثماني به طرف پايتخت جلوگيري نمايد. اين هيئت كه قوام‌السلطنه و محتشم‌السلطنه و مشاورالممالك در آن عضويت داشتند موفق شد موافقت ژنرال احسان پاشا را به خودداري از اشغال تهران از طرف قواي عثماني جلب نمايد.<ref name=":1" />
 
 
== آغاز کمیته مجازات ==
سال 1917 در ايران با فعاليت‌هاي تروريستي كميته‌اي به نام «كميته مجازات» در تهران آغاز شد و وحشت زيادي در دلها افكند. به دنبال انقلاب اول روسيه و استعفاي تزار كه در اواخر اسفندماه 1295 روي داد وثوق‌الدوله هيئتي را به رياست يك روزنامه‌نگار جوان به نام سيد‌ضياءالدين طباطبايي به روسيه فرستاد تا درباره‌ي تحولات روسيه تحقيق به عمل آورده و موجبات نزديكي به حكومت جديد روسيه را فراهم آورد. در اين هيئت نمايندگاني از وزارتخانه‌هاي مختلف عضويت داشتند، كه از آن جمله مي‌توان به ميرزا باقرخان مهذب‌السلطنه نماينده‌ي وزارت خارجه و كلنل كاظم خان نماينده‌ي وزارت جنگ و ميرزا يوسف خان مشار اعظم نماينده‌ي وزارت داخله اشاره نمود.
سال 1917 در ايران با فعاليت‌هاي تروريستي كميته‌اي به نام «كميته مجازات» در تهران آغاز شد و وحشت زيادي در دلها افكند. به دنبال انقلاب اول روسيه و استعفاي تزار كه در اواخر اسفندماه 1295 روي داد وثوق‌الدوله هيئتي را به رياست يك روزنامه‌نگار جوان به نام سيد‌ضياءالدين طباطبايي به روسيه فرستاد تا درباره‌ي تحولات روسيه تحقيق به عمل آورده و موجبات نزديكي به حكومت جديد روسيه را فراهم آورد. در اين هيئت نمايندگاني از وزارتخانه‌هاي مختلف عضويت داشتند، كه از آن جمله مي‌توان به ميرزا باقرخان مهذب‌السلطنه نماينده‌ي وزارت خارجه و كلنل كاظم خان نماينده‌ي وزارت جنگ و ميرزا يوسف خان مشار اعظم نماينده‌ي وزارت داخله اشاره نمود.


۳۹۵

ویرایش