۵٬۸۵۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''امیرحسین بساطی''' ، (زاده ۲۲ آذر ۱۳۸۵، کرمانشاه – درگذشته ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، کرمانشاه) نوجوان ۱۵ سالهای بود که در جریان اعتراضات سراسری در کرمانشاه از ناحیه سینه مورد هدف شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد. خان...» ایجاد کرد) |
(اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''امیرحسین بساطی''' ، (زاده ۲۲ آذر ۱۳۸۵، کرمانشاه – درگذشته ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، کرمانشاه) نوجوان ۱۵ سالهای بود که در جریان اعتراضات سراسری در کرمانشاه از ناحیه سینه مورد هدف شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد. خانوادهی امیرحسین بسطامی ۸ روز از سرنوشت فرزندشان اطلاعی نداشتند؛ و همهجا در جستجوی او بودند. سرانجام نهادهای حکومتی با خانواده امیرحسین بساطی تماس گرفته و از آنها خواسته بودند که برای تحویل جسد فرزندشان به بیمارستان طالقانی کرمانشاه مراجعه کنند. پیکر امیرحسین بساطی در روز پنجشنبه ۸ مهرماه، پس از اینکه نیروهای امنیتی از خانوادهاش تعهد کتبی گرفتند، به آنها تحویل داده شد. مراسم خاکسپاری پیکر امیرحسین در همان روز تحت تدابیر شدید امنیتی در آرامستان روستای دارخور حسنآباد از توابع شهرستان اسلامآباد غرب برگزار شد. بر روی سنگ قبر حسین بسطامی نوشته شده است: دست خالی آمدم اینجا ولی وقت وداع، پنجه در خاکت زدم مشتی شرف برداشتم. | {{جعبه زندگینامه | ||
|نام_شخص=امیرحسین بساطی | |||
|تصویر=بساطی امیرحسین.jpg | |||
|عرض_تصویر=260px | |||
|توضیح_تصویر= | |||
|تاریخ_تولد=۲۲ آذرماه ۱۳۸۵ | |||
|محل_تولد=کرمانشاه | |||
|تاریخ_مرگ=۳۰ شهریور ۱۴۰۱ | |||
|ملیت= ایرانی | |||
|محل_مرگ= کرمانشاه | |||
|مدفن= آرامستان روستای دارخور حسنآباد | |||
|علت مرگ= شلیک مستقیم نیروهای حکومتی | |||
|شناختهشده برای=مردم کرمانشاه و ایران | |||
|همسر= | |||
|والدین= }}'''امیرحسین بساطی'''، (زاده ۲۲ آذر ۱۳۸۵، کرمانشاه – درگذشته ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، کرمانشاه) نوجوان ۱۵ سالهای بود که در جریان اعتراضات سراسری در کرمانشاه از ناحیه سینه مورد هدف شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد. خانوادهی امیرحسین بسطامی ۸ روز از سرنوشت فرزندشان اطلاعی نداشتند؛ و همهجا در جستجوی او بودند. سرانجام نهادهای حکومتی با خانواده امیرحسین بساطی تماس گرفته و از آنها خواسته بودند که برای تحویل جسد فرزندشان به بیمارستان طالقانی کرمانشاه مراجعه کنند. پیکر امیرحسین بساطی در روز پنجشنبه ۸ مهرماه، پس از اینکه نیروهای امنیتی از خانوادهاش تعهد کتبی گرفتند، به آنها تحویل داده شد. مراسم خاکسپاری پیکر امیرحسین در همان روز تحت تدابیر شدید امنیتی در آرامستان روستای دارخور حسنآباد از توابع شهرستان اسلامآباد غرب برگزار شد. بر روی سنگ قبر حسین بسطامی نوشته شده است: دست خالی آمدم اینجا ولی وقت وداع، پنجه در خاکت زدم مشتی شرف برداشتم. | |||
== کشته شدن == | == کشته شدن == | ||
خط ۸: | خط ۲۲: | ||
شایان ذکر است که در همان شب، ۲ نفر دیگر از اهالی کرمانشاه به نامهای '''[[رضا شهپرنیا]]''' و خانم '''[[مینو مجیدی]]''' با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شدند.<ref name=":0" /> | شایان ذکر است که در همان شب، ۲ نفر دیگر از اهالی کرمانشاه به نامهای '''[[رضا شهپرنیا]]''' و خانم '''[[مینو مجیدی]]''' با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شدند.<ref name=":0" /> | ||
=== | === خانواده به دنبال فرند === | ||
خانواده امیرحسین چندین روز به زندان، کلانتریها و دادگاه مراجعه کردند تا اطلاعی از سرنوشت فرزندشان کسب کنند، اما هیچ جوابی به آنها داده نشد. تا اینکه ویدیوئی از کشته شدن یک کودک در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ و خانوادهی امیرحسین با دیدن این ویدئو متوجه شدند که کودک کشته شده فرزندشان است.<ref name=":1" /> | خانواده امیرحسین چندین روز به زندان، کلانتریها و دادگاه مراجعه کردند تا اطلاعی از سرنوشت فرزندشان کسب کنند، اما هیچ جوابی به آنها داده نشد. تا اینکه ویدیوئی از کشته شدن یک کودک در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ و خانوادهی امیرحسین با دیدن این ویدئو متوجه شدند که کودک کشته شده فرزندشان است.<ref name=":1" /> | ||
خط ۲۰: | خط ۳۴: | ||
امیرحسین بساطی در یکی از آخرین پستهای اینستاگرام خود نوشته بود: | امیرحسین بساطی در یکی از آخرین پستهای اینستاگرام خود نوشته بود: | ||
آنان که سر باخت ما شرط بستند، مگر تاسی بسازند که شش طرف آن شش | آنان که سر باخت ما شرط بستند، مگر تاسی بسازند که شش طرف آن شش باشد…! | ||
بر روی سنگ قبر حسین بسطامی این بیت شعر نوشته شده است: | بر روی سنگ قبر حسین بسطامی این بیت شعر نوشته شده است: | ||
خط ۲۶: | خط ۴۰: | ||
دست خالی آمدم اینجا ولی وقت وداع، پنجه در خاکت زدم مشتی شرف برداشتم. | دست خالی آمدم اینجا ولی وقت وداع، پنجه در خاکت زدم مشتی شرف برداشتم. | ||
== منابع | == منابع == |
ویرایش