انشعابات سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح ارقام
(صفحه‌ای تازه حاوی «سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در طول حیات سیاسی خود بعد از انقلاب بهمن 1357، د...» ایجاد کرد)
 
(اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در طول حیات سیاسی خود بعد از انقلاب بهمن 1357، دچار انشعابات متعددی گردید که به ترتیب در زیر یه آنها پرداخته می شود.  
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در طول حیات سیاسی خود بعد از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، دچار انشعابات متعددی گردید که به ترتیب در زیر یه آنها پرداخته می شود.  


محتوا:
محتوا:


1-    چریکهای فدایی خلق ایران و انشعابات آن
۱-    چریکهای فدایی خلق ایران و انشعابات آن


2-    چریکهای فدایی خلق ایران (اقلیت) بعدتر سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و انشعابات آن
۲-    چریکهای فدایی خلق ایران (اقلیت) بعدتر سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و انشعابات آن


3-    سازمان چریکهای فدایی خلق ایران (اقلیت) بعدتر: سازمان فداییان (اقلیت) و انشعابات آن
۳-    سازمان چریکهای فدایی خلق ایران (اقلیت) بعدتر: سازمان فداییان (اقلیت) و انشعابات آن


== '''چریکهای فدایی خلق ایران''' ==
== '''چریکهای فدایی خلق ایران''' ==
در سال 1358 چند ماه بعد از قیام بهمن اولین انشعاب در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران صورت گرفت و تعدادی از کادرهای قدیمی این سازمان با نامگذاری خود به «چریکهای فدایی خلق ایران» به طور مستقل به فعالیت پرداختند. کادرهای شناخته شده این سازمان جدید از جمله «اشرف دهقانی» و «فریبرز سنجری» بودند.
در سال ۱۳۵۸ چند ماه بعد از قیام بهمن اولین انشعاب در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران صورت گرفت و تعدادی از کادرهای قدیمی این سازمان با نامگذاری خود به «چریکهای فدایی خلق ایران» به طور مستقل به فعالیت پرداختند. کادرهای شناخته شده این سازمان جدید از جمله «اشرف دهقانی» و «فریبرز سنجری» بودند.


محتویات:  
محتویات:  


1-    تاریخچه
۱-    تاریخچه


2-    اختلاف نظر با «سچفخا»
۲-    اختلاف نظر با «سچفخا»


3-    انشعابات
۳-    انشعابات


4-    جزوه مبارزه مسلحانه هم استراتژی، هم تاکتيک
۴-    جزوه مبارزه مسلحانه هم استراتژی، هم تاکتيک


 نوشته مسعود احمدزاده "تابستان ۱۳۴۹ خورشيدی" 
 نوشته مسعود احمدزاده "تابستان ۱۳۴۹ خورشيدی" 


=== تاریخچه ===
=== تاریخچه ===
در سال 1358 چند ماه بعد از قیام بهمن اولین انشعاب در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران صورت گرفت و تعدادی از کادرهای قدیمی این سازمان با نامگذاری خود به «چریکهای فدایی خلق ایران» به طور مستقل به فعالیت پرداختند. کادرهای شناخته شده این جریان از جمله «اشرف دهقانی» و «فریبرز سنجری» و محد حرمتی پور و عبدالرحیم صبوری بودند. تشکیل دهندگان اولیه این جریان تعدادی از زندانیان سیاسی بودند که بتازگی از زندان شاه آزاد شده و به همراه تعدادی دیگر از فعالان سیاسی در داخل و خارج کشور بصفوف این سازمان پیوسته بودند. این جریان یک نشریه اینترنتی ماهانه به نام «پیام فدایی» را منتشر می کند و خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی است. 
در سال ۱۳۵۸ چند ماه بعد از قیام بهمن اولین انشعاب در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران صورت گرفت و تعدادی از کادرهای قدیمی این سازمان با نامگذاری خود به «چریکهای فدایی خلق ایران» به طور مستقل به فعالیت پرداختند. کادرهای شناخته شده این جریان از جمله «اشرف دهقانی» و «فریبرز سنجری» و محد حرمتی پور و عبدالرحیم صبوری بودند. تشکیل دهندگان اولیه این جریان تعدادی از زندانیان سیاسی بودند که بتازگی از زندان شاه آزاد شده و به همراه تعدادی دیگر از فعالان سیاسی در داخل و خارج کشور بصفوف این سازمان پیوسته بودند. این جریان یک نشریه اینترنتی ماهانه به نام «پیام فدایی» را منتشر می کند و خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی است. 


=== اختلاف نظر با «سچفخا» ===
=== اختلاف نظر با «سچفخا» ===
در مورد این انشعاب و چگونگی و ترکیب آن «جابر کلیبی» یکی از مسئولان روابط خارجی این جریان می گوید:  
در مورد این انشعاب و چگونگی و ترکیب آن «جابر کلیبی» یکی از مسئولان روابط خارجی این جریان می گوید:  


«جريان چفخا درسال 1358 تشکيل شد و طی جزوه ای تحت عنوان "مصاحبه با رفيق اشرف دهقانی" مواضع سياسی خود را در تقابل با "سازمان چريک های فدايی خلق" (از اين پس سچفخا) اعلام نمود. تشکيل دهندگان اوليه اين جريان عبارت بودند ازعده ای از زندانيان سياسی سازمان چريک های فدايی خلق که در نتيجه قيام مردم ايران در سال 1357 از زندان ها آزاد شده بودند و بخشی از نمايندگی خارج از کشور سچفخا. در جريان تشکيل چفخا، عده ای از فعالان سياسی خارج از کشور (فعالان کنفدراسيون جهانی دانش جويان ايرانی) که در جريان قيام به ايران بازگشته بودند نيز به آن ها پيوستند.  
«جريان چفخا درسال ۱۳۵۸ تشکيل شد و طی جزوه ای تحت عنوان "مصاحبه با رفيق اشرف دهقانی" مواضع سياسی خود را در تقابل با "سازمان چريک های فدايی خلق" (از اين پس سچفخا) اعلام نمود. تشکيل دهندگان اوليه اين جريان عبارت بودند ازعده ای از زندانيان سياسی سازمان چريک های فدايی خلق که در نتيجه قيام مردم ايران در سال ۱۳۵۷ از زندان ها آزاد شده بودند و بخشی از نمايندگی خارج از کشور سچفخا. در جريان تشکيل چفخا، عده ای از فعالان سياسی خارج از کشور (فعالان کنفدراسيون جهانی دانش جويان ايرانی) که در جريان قيام به ايران بازگشته بودند نيز به آن ها پيوستند.  


بخش اول، در زندان در مقابل سياست جديد اعلام شده توسط رهبری سازمان مبنی بر رد نظرات مسعود احمد زاده دال بر وجود "شرايط عينی انقلاب" و پذيرش نظرات بيژن جزنی در نفی "شرايط عينی انقلاب" در ايران، موضع گيری کرده بودند. بخش دوم در عين حال که سياست جديد سازمان را نمي پذيرفتند ولی کماکان عضو سازمان باقی مانده و نمايندگی سازمان در خارج از کشور را به عهده داشتند و بخش سوم، کادرها و اعضای کنفدراسيون جهانی دانشجويان ايرانی که بلافاصله پس از اعلام مواضع جديد سازمان چفخا در سال 1355، سياست جديد سازمان چفخا را به عنوان يک سياست انحرافی و راست به نقد کشيده و در مقابل آن ايستادند» منبع: سیامند – نشریه آرش شماره 100 مهر ماه 1386»
بخش اول، در زندان در مقابل سياست جديد اعلام شده توسط رهبری سازمان مبنی بر رد نظرات مسعود احمد زاده دال بر وجود "شرايط عينی انقلاب" و پذيرش نظرات بيژن جزنی در نفی "شرايط عينی انقلاب" در ايران، موضع گيری کرده بودند. بخش دوم در عين حال که سياست جديد سازمان را نمي پذيرفتند ولی کماکان عضو سازمان باقی مانده و نمايندگی سازمان در خارج از کشور را به عهده داشتند و بخش سوم، کادرها و اعضای کنفدراسيون جهانی دانشجويان ايرانی که بلافاصله پس از اعلام مواضع جديد سازمان چفخا در سال ۱۳۵۵، سياست جديد سازمان چفخا را به عنوان يک سياست انحرافی و راست به نقد کشيده و در مقابل آن ايستادند» منبع: سیامند – نشریه آرش شماره ۱۰۰ مهر ماه ۱۳۸۶»


اشرف دهفانی در مورد تفاوت دیدگاه های این جریان با سچفخا نظر خود را اینگونه بیان میکند:
اشرف دهفانی در مورد تفاوت دیدگاه های این جریان با سچفخا نظر خود را اینگونه بیان میکند:
خط ۴۲: خط ۴۲:
به اين ترتيب بود که در شرايطی که رفقای ما هنوز فرصت نکرده بودند تفاوت نظرات پايه ای و اختلافات عميق خود با مرکزيت جديد و ديگر دست اندرکاران _ از جمله در رابطه با مسايل جاری بعد از قيام بهمن _ را بگوش حتی اعضاء و هواداران نزديک سازمان برسانند و نتوانسته بودند در فضای سالم و بدور از جنجال، آنها را متوجه عمق فاجعه ای سازند که ناشی از حاکميت سازشکاران در تنها سازمان کمونيستی مورد استقبال توده ها بود، مرکزيت و ديگر دست اندرکاران آن دوره در سازمان، انشعاب ناخواسته ای را بما تحميل کردند(۲۶). ما مجبور شديم با جمع آوری نيروهای اندکی از اعضاء و هواداران مبارز سازمان، صف خود را از صف رفورميست ها و کوته انديشان لانه کرده در سازمان خود ( که البته اکنون ديگر سازمان ما نبود. چرا که با اتخاذ مواضع سازشکارانه در رابطه با خمينی و خلقی و ضد امپرياليست خواندن رژيم جمهوری اسلامی و اوضاع و احوال درونی اش به سازمان آنها تبديل می شد و ديگر نمی توانست سازمان انقلابيون کمونيست باشد) جدا کنيم و موفق شديم تشکيلات چريک های فدائی خلق ايران را مجددا پی ريزی نموده و مبارزه خود را ادامه دهيم.
به اين ترتيب بود که در شرايطی که رفقای ما هنوز فرصت نکرده بودند تفاوت نظرات پايه ای و اختلافات عميق خود با مرکزيت جديد و ديگر دست اندرکاران _ از جمله در رابطه با مسايل جاری بعد از قيام بهمن _ را بگوش حتی اعضاء و هواداران نزديک سازمان برسانند و نتوانسته بودند در فضای سالم و بدور از جنجال، آنها را متوجه عمق فاجعه ای سازند که ناشی از حاکميت سازشکاران در تنها سازمان کمونيستی مورد استقبال توده ها بود، مرکزيت و ديگر دست اندرکاران آن دوره در سازمان، انشعاب ناخواسته ای را بما تحميل کردند(۲۶). ما مجبور شديم با جمع آوری نيروهای اندکی از اعضاء و هواداران مبارز سازمان، صف خود را از صف رفورميست ها و کوته انديشان لانه کرده در سازمان خود ( که البته اکنون ديگر سازمان ما نبود. چرا که با اتخاذ مواضع سازشکارانه در رابطه با خمينی و خلقی و ضد امپرياليست خواندن رژيم جمهوری اسلامی و اوضاع و احوال درونی اش به سازمان آنها تبديل می شد و ديگر نمی توانست سازمان انقلابيون کمونيست باشد) جدا کنيم و موفق شديم تشکيلات چريک های فدائی خلق ايران را مجددا پی ريزی نموده و مبارزه خود را ادامه دهيم.


رفقای ما اولين بار نظرگاه ها و مواضع انقلابی خود را در سطح جنبش در جزوه ای که بنام "مصاحبه با رفيق اشرف دهقانی" منتشر شد به اطلاع مردم ايران رساندند. در طی اين جزوه ما بخصوص در مورد ماهيت رژيم تازه روی کار آمده جمهوری اسلامی که در آنزمان از طرف تقريبا همه نيروهای سياسی ايران، ضدامپرياليست و مترقی خوانده می شد، توضيح داده و اين رژيم را رژيمی ارتجاعی و همچون رژيم شاه وابسته به امپرياليسم خوانديم و ضرورت مبارزه بر عليه آن را مطرح نموديم. بر اين اساس بود که با پاسخگوئی صحيح به يکی از مبرمترين مسايل جنبش در آنزمان که همانا تعيين ماهيت رژيم تازه استقرار يافته جمهوری اسلامی بود، يکبار ديگر نام چريک های فدائی خلق ايران به مثابه يک نيروی سياسی چپ و راديکال در جنبش مطرح شد. ما با تشخيص درست ماهيت رژيم جمهوری اسلامی، همه توان خود را برای مبارزه با اين رژيم متمرکز کرديم. نه اسير مضحکه هائی شديم که رژيم در طی آنها می کوشيد چهره کريه و ارتجاعی خود را پنهان و خويشتن را دموکرات و ضد امپرياليست جلوه دهد (همانند مضحکه تسخير سفارت آمريکا) و نه با فلسفه بافی و ارائه تئوری های من درآوردی به توجيه اعمال دغلکارانه رژيم خمينی پرداختيم (قريب به اتفاق نيروهای سياسی جنبش از چپ گرفته تا غير چپ چنين کردند و در عين حال با شرکت عملی خود در نمايشات مسخره حکومت، در کار فريب توده ها به مدد رژيم سراپا ننگين خمينی شتافتند). برعکس در همه مواردی که رژيم بساط فريبکاری درمقابل توده ها گسترد، قاطعانه به مقابله با آن برخاسته و بطور مستدل دروغين بودن ادعاهای رژيم را برملا ساختيم. در واقع ما عملا در همه جا به انجام وظايف انقلابی خويش مشغول شديم ولی واقعيت آن بود که نيروی ما در مقابل وظايف بزرگی که در آنزمان در مقابل جنبش قرار داشتند، بسيار کوچک بود. (نيروی کوچک ما با يک جنبش بزرگ توده ای مواجه بود که نمی توانست به همه نيازهای آن پاسخ گويد. در حاليکه سازمان بزرگ از همه امکانات لازم برخوردار بود) در عين حال اين نيروی کوچک از انسجام لازم هم برخوردار نبود که خود باعث اتلاف انرژی های زيادی شد... فرازهايی از تاريخ چريکهای فدايی خلق ايران، اشرف دهقانی، فصل پنجم، سایت سیاهکل، اردیبهشت 1386»
رفقای ما اولين بار نظرگاه ها و مواضع انقلابی خود را در سطح جنبش در جزوه ای که بنام "مصاحبه با رفيق اشرف دهقانی" منتشر شد به اطلاع مردم ايران رساندند. در طی اين جزوه ما بخصوص در مورد ماهيت رژيم تازه روی کار آمده جمهوری اسلامی که در آنزمان از طرف تقريبا همه نيروهای سياسی ايران، ضدامپرياليست و مترقی خوانده می شد، توضيح داده و اين رژيم را رژيمی ارتجاعی و همچون رژيم شاه وابسته به امپرياليسم خوانديم و ضرورت مبارزه بر عليه آن را مطرح نموديم. بر اين اساس بود که با پاسخگوئی صحيح به يکی از مبرمترين مسايل جنبش در آنزمان که همانا تعيين ماهيت رژيم تازه استقرار يافته جمهوری اسلامی بود، يکبار ديگر نام چريک های فدائی خلق ايران به مثابه يک نيروی سياسی چپ و راديکال در جنبش مطرح شد. ما با تشخيص درست ماهيت رژيم جمهوری اسلامی، همه توان خود را برای مبارزه با اين رژيم متمرکز کرديم. نه اسير مضحکه هائی شديم که رژيم در طی آنها می کوشيد چهره کريه و ارتجاعی خود را پنهان و خويشتن را دموکرات و ضد امپرياليست جلوه دهد (همانند مضحکه تسخير سفارت آمريکا) و نه با فلسفه بافی و ارائه تئوری های من درآوردی به توجيه اعمال دغلکارانه رژيم خمينی پرداختيم (قريب به اتفاق نيروهای سياسی جنبش از چپ گرفته تا غير چپ چنين کردند و در عين حال با شرکت عملی خود در نمايشات مسخره حکومت، در کار فريب توده ها به مدد رژيم سراپا ننگين خمينی شتافتند). برعکس در همه مواردی که رژيم بساط فريبکاری درمقابل توده ها گسترد، قاطعانه به مقابله با آن برخاسته و بطور مستدل دروغين بودن ادعاهای رژيم را برملا ساختيم. در واقع ما عملا در همه جا به انجام وظايف انقلابی خويش مشغول شديم ولی واقعيت آن بود که نيروی ما در مقابل وظايف بزرگی که در آنزمان در مقابل جنبش قرار داشتند، بسيار کوچک بود. (نيروی کوچک ما با يک جنبش بزرگ توده ای مواجه بود که نمی توانست به همه نيازهای آن پاسخ گويد. در حاليکه سازمان بزرگ از همه امکانات لازم برخوردار بود) در عين حال اين نيروی کوچک از انسجام لازم هم برخوردار نبود که خود باعث اتلاف انرژی های زيادی شد... فرازهايی از تاريخ چريکهای فدايی خلق ايران، اشرف دهقانی، فصل پنجم، سایت سیاهکل، اردیبهشت ۱۳۸۶»


=== انشعابات: ===
=== انشعابات: ===
این جریان در طول سالهای گذشته به نوبه خود انشعابات چندی را متحمل شد. «مهدی سامع در مورد این انشعابات می گوید:  
این جریان در طول سالهای گذشته به نوبه خود انشعابات چندی را متحمل شد. «مهدی سامع در مورد این انشعابات می گوید:  


«در "چريكهاي فدايي خلق ايران" بر سر چگونگي مبارزه مسلحانه با رژيم خميني اختلاف نظرهايي كه وجود داشت شدت گرفت. فدايي شهيد رفيق محمد حرمتي پور و تعدادي ديگر منجمله فدايي شهيد رفيق رحيم صبوري معتقد بودند كه نظرات رفيق اشرف دهقاني راست روانه است و پس از چندي به علت اين كه نمي توانند به توافق دست يابند در اين جريان انشعاب مي شود. محمد حرمتي پور و رفقاي هم نظر او فعاليت مستقلي با نام "چريكهاي فدايي خلق ايران - ارتش رهائيبخش خلقهاي ايران" را آغاز كردند. اينان معتقد به مبارزه مسلحانه در روستا و توجه به مسأله دهقاني بودند. رفيق محمد حرمتي پور همراه با تعدادي ديگر از رفقايش در جنگلهاي مازندران مستقر شدند و پس از چند عمل نظامي طي يك درگيري با مزدوران رژيم خميني به شهادت رسيدند. رفيق اشرف دهقاني و طرفداران او به همان صورت قبلي و به نام "چريكهاي فدايي خلق ايران" به فعاليت ادامه دادند. در سال 60 با وجود ضرباتي كه به هر دوي اين جريان مي خورد، اما فعاليت آنان ادامه پيدا مي كند. اين دو جريان پس از ضربه خوردن در سال 60 عمده فعاليت خود را به كردستان ايران (كه در آن شرايط مناطق آزاد شده بسيار داشت) منتقل مي كنند و به فعاليت ادامه مي دهند. در سال 1361 شاخه هرمزگان "چريكهاي فدايي خلق ايران" از آنها جدا شده و مدتي به نام "چريكهاي فدايي خلق ايران - هرمزگان" فعاليت مي كردند و بعد كاملاً فعاليت آنان خاتمه يافت. از "چريكهاي فدايي خلق ايران - ارتش آزاديبخش خلقهاي ايران" هم يك گروه نسبتاً بزرگ جدا شده و به حزب كمونيست ايران پيوستند. با پيش آمدن ماجراي اشغال كويت و پس از آن، جنگ خليج فارس، هر دوي اين جريان كه از سال 1362 در خاك كردستان عراق مستقر بودند، آن جا را ترك كردند و براي مدتي فعاليت بيروني نداشتند. منبع: ن سیامند – شریه آرش شماره 100 مهر ماه 1386»
«در "چريكهاي فدايي خلق ايران" بر سر چگونگي مبارزه مسلحانه با رژيم خميني اختلاف نظرهايي كه وجود داشت شدت گرفت. فدايي شهيد رفيق محمد حرمتي پور و تعدادي ديگر منجمله فدايي شهيد رفيق رحيم صبوري معتقد بودند كه نظرات رفيق اشرف دهقاني راست روانه است و پس از چندي به علت اين كه نمي توانند به توافق دست يابند در اين جريان انشعاب مي شود. محمد حرمتي پور و رفقاي هم نظر او فعاليت مستقلي با نام "چريكهاي فدايي خلق ايران - ارتش رهائيبخش خلقهاي ايران" را آغاز كردند. اينان معتقد به مبارزه مسلحانه در روستا و توجه به مسأله دهقاني بودند. رفيق محمد حرمتي پور همراه با تعدادي ديگر از رفقايش در جنگلهاي مازندران مستقر شدند و پس از چند عمل نظامي طي يك درگيري با مزدوران رژيم خميني به شهادت رسيدند. رفيق اشرف دهقاني و طرفداران او به همان صورت قبلي و به نام "چريكهاي فدايي خلق ايران" به فعاليت ادامه دادند. در سال ۶۰ با وجود ضرباتي كه به هر دوي اين جريان مي خورد، اما فعاليت آنان ادامه پيدا مي كند. اين دو جريان پس از ضربه خوردن در سال ۶۰ عمده فعاليت خود را به كردستان ايران (كه در آن شرايط مناطق آزاد شده بسيار داشت) منتقل مي كنند و به فعاليت ادامه مي دهند. در سال ۱۳۶۱ شاخه هرمزگان "چريكهاي فدايي خلق ايران" از آنها جدا شده و مدتي به نام "چريكهاي فدايي خلق ايران - هرمزگان" فعاليت مي كردند و بعد كاملاً فعاليت آنان خاتمه يافت. از "چريكهاي فدايي خلق ايران - ارتش آزاديبخش خلقهاي ايران" هم يك گروه نسبتاً بزرگ جدا شده و به حزب كمونيست ايران پيوستند. با پيش آمدن ماجراي اشغال كويت و پس از آن، جنگ خليج فارس، هر دوي اين جريان كه از سال ۱۳۶۲ در خاك كردستان عراق مستقر بودند، آن جا را ترك كردند و براي مدتي فعاليت بيروني نداشتند. منبع: ن سیامند – شریه آرش شماره ۱۰۰ مهر ماه ۱۳۸۶»


=== جزوه مبارزه مسلحانه هم استراتژی، هم تاکتيک نوشته مسعود احمدزاده "تابستان ۱۳۴۹ خورشيدی": ===
=== جزوه مبارزه مسلحانه هم استراتژی، هم تاکتيک نوشته مسعود احمدزاده "تابستان ۱۳۴۹ خورشيدی": ===
خط ۸۷: خط ۸۷:


خرداد ۱۳۵۰ منبع: «سایت سیاهکل»
خرداد ۱۳۵۰ منبع: «سایت سیاهکل»
== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
{{پانویس}}
۱٬۰۴۸

ویرایش