بهائیان ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات حزب سیاسی | نام = بهائیان ایران | نام بومی = | آرم...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


=== شکل گرفتن دیانت بهائی ===
=== شکل گرفتن دیانت بهائی ===
از منظر تاریخی، دین بهایی ریشه در جنبش‌های پیشین اما بسیار متفاوت از جنبش‌های شیخیه و باببیه دارد. علی‌محمد باب پیش از آن‌که تیرباران شود، برادر کوچک‌ترش بهاءالله را به رهبری بابی‌ها انتخاب کرد. (با رهبری بهاءالله دیانت بابی به بهایی تغییر نام یافت) پس از بهاءالله، در سال ۱۲۷۲-ه. ش، پسر بزرگش عباس افندی ملقب به عبدالبهاء، رهبری بهائیان را برعهده گرفت. عبدالبهاء دیانت بهائی را به فراتر از مرزهای جغرافیایی پیشین گسترش داد؛ و نظم اداری بهائیان را گسترش و رونق داد. پس از عبدالبهاء، نوه‌ی او، شوقی افندی به مدت ۳۶ سال، رهبری بهائیان را برعهده داشت؛ و به تکمیل نظام اداری دین بهائی پرداخت. پس از شوقی افندی در سال ۱۳۴۲، شورای بیت‌العدل اعظم  تشکیل شد؛ و از آن زمان به بعد رهبری بهائیان را برعهده گرفته است.
علی‌محمد باب پیش از آن‌که تیرباران شود، '''میرزا یحیی نوری''' معروف به '''صبح ازل''' را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد. با این همه او ثمره‌ی دین خود را من یظهره‌الله می‌دانست. یعنی کسی که در آینده ظهور می کند و صبح ازل نیز در صورت ظهور باید از او پیروی نماید. او پیش از این بارها گفته بود که پیروان وی باید در انتظار من یظهره‌الله باشند. پس از اعدام علی‌محمد باب، بهاءالله برادر کوچک‌تر میرزا یحیی که میرزا حسینعلی نوری نام داشت خود را من یظهره‌الله اعلام نمود. اغلب پیروان باب به وی گرویدند اما آنان که باقی ماندند همچنان بابی و ازلی نامیده شدند. (با رهبری بهاءالله دیانت بابی به بهایی تغییر نام یافت) پس از بهاءالله، در سال ۱۲۷۲-ه. ش، پسر بزرگش عباس افندی ملقب به عبدالبهاء، رهبری بهائیان را برعهده گرفت. عبدالبهاء دیانت بهائی را به فراتر از مرزهای جغرافیایی پیشین گسترش داد؛ و نظم اداری بهائیان را گسترش و رونق داد. پس از عبدالبهاء، نوه‌ی او، شوقی افندی به مدت ۳۶ سال، رهبری بهائیان را برعهده داشت؛ و به تکمیل نظام اداری دین بهائی پرداخت. پس از شوقی افندی در سال ۱۳۴۲، شورای بیت‌العدل اعظم  تشکیل شد؛ و از آن زمان به بعد رهبری بهائیان را برعهده گرفته است.


به عقیده‌ی بهائیان، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله همان پیامبری است که باب از آن خبر می‌داد؛ و به‌دنبال پیامبران سلف خود آمده است. بهاءالله که از رهبران جنبش بابی و پایه‌گذار دیانت بهائی است، یک سال پس از تیرباران باب، به سرزمین امپراتوری عثمانی تبعید شد. وی سرانجام در شهر دورافتاده‌ی عکا زندانی شد؛ و در نزدیکی همان شهر درگذشت.<ref name=":1">[https://payaam.net/%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/ سرکوب تاریخی بهاییان در ایران - سایت پیام]</ref>
به عقیده‌ی بهائیان، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله همان پیامبری است که باب از آن خبر می‌داد؛ و به‌ دنبال پیامبران سلف خود آمده است. بهاءالله که از رهبران جنبش بابی و پایه‌گذار دیانت بهائی است، یک سال پس از تیرباران باب، به سرزمین امپراتوری عثمانی تبعید شد. وی سرانجام در شهر دورافتاده‌ی عکا زندانی شد؛ و در نزدیکی همان شهر درگذشت.<ref name=":1">[https://payaam.net/%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A8%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/ سرکوب تاریخی بهاییان در ایران - سایت پیام]</ref>
=== کشتار بهائیان در دوران قاجار ===
=== کشتار بهائیان در دوران قاجار ===
پس از اعدام باب گروهی از پیروان او به خون‌خواهی او برخاستند؛ و در پی کشتن '''[[ناصرالدین شاه|ناصرالدین شاه]]''' بودند. بهاءالله مخالف این امر بود، اما فایده‌ای نداشت و طرح ترور ناصرالدین شاه اجرا شد. شاه از این ترور جان سالم به در برد. پس از این اتفاق به نام دین و دربار، کشتار بابیان در سراسر ایران به راه افتاد که از این رویداد به‌عنوان سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر نام برده می‌شود.  
پس از اعدام باب گروهی از پیروان او به خون‌خواهی او برخاستند؛ و در پی کشتن '''[[ناصرالدین شاه|ناصرالدین شاه]]''' بودند. بهاءالله مخالف این امر بود، اما فایده‌ای نداشت و طرح ترور ناصرالدین شاه اجرا شد. شاه از این ترور جان سالم به در برد. پس از این اتفاق به نام دین و دربار، کشتار بابیان در سراسر ایران به راه افتاد که از این رویداد به‌عنوان سیاه‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر نام برده می‌شود.  


یک افسر اتریشی به نام کاپیتان آلفرد فون گومونز، که در آن دوران در ایران مأموریت داشت، در گزارش خود چنین نوشته است:<blockquote>'''«…''' روشی که این شکنجه‌گرها به‌کار می‌برند، شرایط محیط، مصیبتی که بدن این محکومین بخت‌برگشته تا لحظه دادن جان باید تحمل کنند، همه و همه به قدری ناگوار است که یادآوری آن خون را در رگ‌های من به غلیان می‌آورد. بدن محکومین را با میله‌های سرخ داغ می‌کنند، چشم‌های آنان را با مته سوراخ می‌کنند، سرشان را با پتک خرد می‌کنند، در بدنشان سوراخ‌های متعدد ایجاد کرده در آن شمع می‌گذارند، پوست کف پای ایشان را کنده پایشان را در روغن مذاب می‌گذارند؛ و بعد به آن نعل می‌کوبند و مجبورشان می‌سازند که با همان حال در بازارها راه بروند. محکوم بدبخت کوشش می‌کند بدود، اما بر زمین می‌خورد. تصور نکنید حال با یک تیر او را خلاص می‌کنند. خیر، بدن متلاشی شده‌ی این محکومین را به طور واژگون با دست‌هایشان از درخت آویزان می‌نمایند و آن‌گاه حاضران باید با طپانچه مهارت خود را با نشانه رفتن مغز و یا قلب و یا چشم محکوم نشان دهند … در اسلام چیزی به نام ترحم وجود ندارد.»</blockquote>[[پرونده:گروهی از بهاییان اولیه.JPG|جایگزین=گروهی از بهائیان اولیه|بندانگشتی|267x267پیکسل|گروهی از بهائیان اولیه]]تشکیل انجمن حجتیه سرفصل جدیدی در جنگ مسلمانان افراطی شیعه علیه پیروان دیانت بهائی بود. این انجمن توسط شیخ محمود ذاکرزاده تولایی معروف به حلبی پایه‌گذاری شد که اساس آن ضد بهاییت بود. فعالیت‌های انجمن حجتیه پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ادامه یافت؛ و مسئولیت‌های مهمی نیز در حکومت به‌عهده گرفتند. برخی این انجمن را مافیای حجتیه می‌نامیدند.<ref name=":1" />  
یک افسر اتریشی به نام کاپیتان آلفرد فون گومونز، که در آن دوران در ایران مأموریت داشت، در گزارش خود چنین نوشته است:<blockquote>'''«…''' روشی که این شکنجه‌گرها به‌کار می‌برند، شرایط محیط، مصیبتی که بدن این محکومین بخت‌برگشته تا لحظه دادن جان باید تحمل کنند، همه و همه به قدری ناگوار است که یادآوری آن خون را در رگ‌های من به غلیان می‌آورد. بدن محکومین را با میله‌های سرخ داغ می‌کنند، چشم‌های آنان را با مته سوراخ می‌کنند، سرشان را با پتک خرد می‌کنند، در بدنشان سوراخ‌های متعدد ایجاد کرده در آن شمع می‌گذارند، پوست کف پای ایشان را کنده پایشان را در روغن مذاب می‌گذارند؛ و بعد به آن نعل می‌کوبند و مجبورشان می‌سازند که با همان حال در بازارها راه بروند. محکوم بدبخت کوشش می‌کند بدود، اما بر زمین می‌خورد. تصور نکنید حال با یک تیر او را خلاص می‌کنند. خیر، بدن متلاشی شده‌ی این محکومین را به طور واژگون با دست‌هایشان از درخت آویزان می‌نمایند و آن‌گاه حاضران باید با طپانچه مهارت خود را با نشانه رفتن مغز و یا قلب و یا چشم محکوم نشان دهند … در اسلام چیزی به نام ترحم وجود ندارد.»</blockquote>[[پرونده:گروهی از بهاییان اولیه.JPG|جایگزین=گروهی از بهائیان اولیه|بندانگشتی|267x267پیکسل|گروهی از بهائیان اولیه]]تشکیل انجمن حجتیه سرفصل جدیدی در جنگ مسلمانان افراطی شیعه علیه پیروان دیانت بهائی بود. این انجمن توسط شیخ محمود ذاکرزاده تولایی معروف به حلبی پایه‌گذاری شد که اساس آن ضد بهاییت بود. فعالیت‌های انجمن حجتیه پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ادامه یافت و مسئولیت‌های مهمی نیز در حکومت به‌عهده گرفتند. برخی این انجمن را مافیای حجتیه می‌نامیدند.<ref name=":1" />  


== اصول و اعتقادات بهائیان ==
== اصول و اعتقادات بهائیان ==