۱٬۰۵۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور بهعنوان یک اهرم جدی برای سرکوب مخالفانش چه در داخل کشور و چه در خارج کشور استفاده کرد. ترور زندانیان آزاد شده از زندان با اشکال مختلفی از جمله تصادفهای ساختگی، حمله به زندانیان سیاسی توسط باندهای زندانیان خطرناک و به قتل رساندن آنها از جمله زندانی سیاسی علیرضا شیرمحمدعلی که در زندان فشافویه در سال ۱۳۹۸ توسط دو زندانی خطرناک و با ضربههای چاقو به قتل رسید، از بین بردن زندانیان سیاسی و امنیتی تحت عنوان خودکشی که نمونههای زیادی از آنها در میان دستگیرشدگان قیام دی ماه ۱۳۹۶ اتفاق افتاد از جمله سینا قنبری، وحید حیدری و همچنین کاووس سید امامی استاد جامعهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در زندان اوین، زهرا بنییعقوب، ابراهیم لطفالهی، ولیالله فیض مهدوی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و حتی خود سعید امامی شکنجهگر و طراح قتلهای زنجیرهای و بسیاری از ترورهای وزارت اطلاعات را میتوان از همین سری برشمرد.<ref>هفت زندانی که گفته شد در زندانهای ایران خودکشی [http://www.bbc.com/persian/iran-features-43058967 کردند]</ref>اما تروریسم بعنوان وسیلهیی برای سرکوب، اکثر قربانیانش را در خارج از کشور گرفتهاست. طرحهای مختلف برای ترور مخالفان سیاسی و در رأس آنها مسعود رجوی و اعضای سازمان مجاهدین، که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی تا این تاریخ ادامه دارد جزیی از بکارگیری این شیوه است. | جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور بهعنوان یک اهرم جدی برای سرکوب مخالفانش چه در داخل کشور و چه در خارج کشور استفاده کرد. ترور زندانیان آزاد شده از زندان با اشکال مختلفی از جمله تصادفهای ساختگی، حمله به زندانیان سیاسی توسط باندهای زندانیان خطرناک و به قتل رساندن آنها از جمله زندانی سیاسی علیرضا شیرمحمدعلی که در زندان فشافویه در سال ۱۳۹۸ توسط دو زندانی خطرناک و با ضربههای چاقو به قتل رسید، از بین بردن زندانیان سیاسی و امنیتی تحت عنوان خودکشی که نمونههای زیادی از آنها در میان دستگیرشدگان قیام دی ماه ۱۳۹۶ اتفاق افتاد از جمله سینا قنبری، وحید حیدری و همچنین کاووس سید امامی استاد جامعهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در زندان اوین، زهرا بنییعقوب، ابراهیم لطفالهی، ولیالله فیض مهدوی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و حتی خود سعید امامی شکنجهگر و طراح قتلهای زنجیرهای و بسیاری از ترورهای وزارت اطلاعات را میتوان از همین سری برشمرد.<ref>هفت زندانی که گفته شد در زندانهای ایران خودکشی [http://www.bbc.com/persian/iran-features-43058967 کردند]</ref>اما تروریسم بعنوان وسیلهیی برای سرکوب، اکثر قربانیانش را در خارج از کشور گرفتهاست. طرحهای مختلف برای ترور مخالفان سیاسی و در رأس آنها مسعود رجوی و اعضای سازمان مجاهدین، که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی تا این تاریخ ادامه دارد جزیی از بکارگیری این شیوه است. | ||
=== تروریسم ابزار شانتاژ === | === تروریسم ابزار شانتاژ و ارعاب === | ||
علاوه بر این رژیم خمینی با بهکارگیری تروریسم علیه اهداف خارجی، تلاش میکرد تا به شانتاژ دولتهای خارجی و کسب امتیاز از آنها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجی بهمدت یک دهه در لبنان یک نمونهی روشن از این سیاست تروریستی بود. جمهوری اسلامی در سال۶۱ تیپ «محمد رسولالله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام کرد؛ و بعداز پایان مأموریت این تیپ یک سپاه ویژه بهنام سپاه لبنان شامل ۲۰۰۰پاسدار تشکیل داد و در لبنان مستقر کرد. این سپاه که مرکز فرماندهی آن در دمشق است، بعداز تشکیل نیروی قدس در سال۶۹ تحت فرماندهی آن درآمد. | علاوه بر این رژیم خمینی با بهکارگیری تروریسم علیه اهداف خارجی، تلاش میکرد تا به شانتاژ دولتهای خارجی و کسب امتیاز از آنها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجی بهمدت یک دهه در لبنان یک نمونهی روشن از این سیاست تروریستی بود. جمهوری اسلامی در سال۶۱ تیپ «محمد رسولالله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام کرد؛ و بعداز پایان مأموریت این تیپ یک سپاه ویژه بهنام سپاه لبنان شامل ۲۰۰۰پاسدار تشکیل داد و در لبنان مستقر کرد. این سپاه که مرکز فرماندهی آن در دمشق است، بعداز تشکیل نیروی قدس در سال۶۹ تحت فرماندهی آن درآمد. | ||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
* پادگان آموزشی کوثر واقع در جادهی دزفول - شوشتر، یکی دیگر از مراکز آموزش تروریستی رژیم است. حسن درویش از فرماندهان سپاه در این پادگان به تروریستها آموزش میدهد. | * پادگان آموزشی کوثر واقع در جادهی دزفول - شوشتر، یکی دیگر از مراکز آموزش تروریستی رژیم است. حسن درویش از فرماندهان سپاه در این پادگان به تروریستها آموزش میدهد. | ||
== | == گردش کار توسعه تروریسم == | ||
مراحل کلاسیک ماشین تروریسم جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف از این قرار است: | مراحل کلاسیک ماشین تروریسم جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف از این قرار است: | ||
# جذب نیرو با استفاده از انگیزههای مذهبی | # جذب نیرو با استفاده از انگیزههای مذهبی | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۵۹: | ||
== مراکز تصمیمگیری اقدامات تروریستی == | == مراکز تصمیمگیری اقدامات تروریستی == | ||
=== دفتر ولی فقیه === | === دفتر ولی فقیه === | ||
در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولیفقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود؛ و مقامات رده بعدی از جمله خامنهای، رفسنجانی، اردبیلی، میرحسین موسوی و احمد خمینی مستقیماً فرامین را شخصاً از خمینی میگرفتند. اطلاعات نشان میدهد خمینی ۱۰ سال به تنهایی در مورد قتلهای سیاسی تصمیمگیری میکرد. او شخصا فتوای ترور دکتر کاظم را رجوی را داد بود و همچنین در پروندهی حسین نقدی یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمدهاست که بعداز پیوستن حسین نقدی به شورای ملیمقاومت فتوای قتلش توسط خمینی صادر شد.<ref group="پاورقی">مصباحی از کادرهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که در جریان پرونده میکونوس بهعنوان شاهد مورد استناد دادگاه قرار گرفت و به شاهد C معروف شد. او در مورد سطح تصمیم گیری برای ترورهای خارج کشوری جمهوری اسلامی وقتی از او سوال میشود آیا کانال تصمیم گیری برای انجام قتلهای سیاسی علیه اعضاء مخالفین ایرانی را میشناسید؟ پاسخ میدهد: علاقمندم تا وضعیت را بعد از مرگ خمینی در سال 1989 توضیح دهم. این وضعیت از آن زمان تا به امروز تغییری نکردهاست. حکم قتل باید و حتما از سوی آقای خامنه ای تائید شود. دستور کار و فتوا برای انجام آن میتواند به دستگاههای مختلفی سپرده شود. اگر فرد مورد نظر در ایران نباشد و در خارج از کشور باشد، میتواند مورد را به دادستانی انقلاب، داستانی نظامی، دادگاه ویژه ی روحانیت، دادستانی عمومی درخواست دهند. واواک هم برای موارد داخل و هم خارج از کشور است. برای نمونه آنچه که به ایران برمیگردد، فرد خاطی که بدلیل نداشتن مدارک کافی نمیتوانسته از سوی دستگاه قضائی مورد عمل قرار بگیرد، مورد را واواک عهده دار میگردد.</ref>در گزارشی آمدهاست: اتخاذ تصمیم در در راستای ترور مخالفین سیاسی پروسۀ اداری مشخصی را طی مینماید. «دادستانی کل انقلاب اسلامی» به عنوان | در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولیفقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود؛ و مقامات رده بعدی از جمله خامنهای، رفسنجانی، اردبیلی، میرحسین موسوی و احمد خمینی مستقیماً فرامین را شخصاً از خمینی میگرفتند. اطلاعات نشان میدهد خمینی ۱۰ سال به تنهایی در مورد قتلهای سیاسی تصمیمگیری میکرد. او شخصا فتوای ترور دکتر کاظم را رجوی را داد بود و همچنین در پروندهی حسین نقدی یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمدهاست که بعداز پیوستن حسین نقدی به شورای ملیمقاومت فتوای قتلش توسط خمینی صادر شد.<ref group="پاورقی">مصباحی از کادرهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که در جریان پرونده میکونوس بهعنوان شاهد مورد استناد دادگاه قرار گرفت و به شاهد C معروف شد. او در مورد سطح تصمیم گیری برای ترورهای خارج کشوری جمهوری اسلامی وقتی از او سوال میشود آیا کانال تصمیم گیری برای انجام قتلهای سیاسی علیه اعضاء مخالفین ایرانی را میشناسید؟ پاسخ میدهد: علاقمندم تا وضعیت را بعد از مرگ خمینی در سال 1989 توضیح دهم. این وضعیت از آن زمان تا به امروز تغییری نکردهاست. حکم قتل باید و حتما از سوی آقای خامنه ای تائید شود. دستور کار و فتوا برای انجام آن میتواند به دستگاههای مختلفی سپرده شود. اگر فرد مورد نظر در ایران نباشد و در خارج از کشور باشد، میتواند مورد را به دادستانی انقلاب، داستانی نظامی، دادگاه ویژه ی روحانیت، دادستانی عمومی درخواست دهند. واواک هم برای موارد داخل و هم خارج از کشور است. برای نمونه آنچه که به ایران برمیگردد، فرد خاطی که بدلیل نداشتن مدارک کافی نمیتوانسته از سوی دستگاه قضائی مورد عمل قرار بگیرد، مورد را واواک عهده دار میگردد.</ref>در گزارشی آمدهاست: اتخاذ تصمیم در در راستای ترور مخالفین سیاسی پروسۀ اداری مشخصی را طی مینماید. «دادستانی کل انقلاب اسلامی» به عنوان مدعیالعموم از «رهبری جمهوری اسلامی» تقاضای صدور «فتوی»، یعنی حکم مذهبی نافذ از جانب یک روحانی شیعه دارای درجه اجتهاد، را مینماید. چنانکه رهبر مذهبی در رابطه با حکم اعدام یکی از وزرای زمان شاه به نام منوچهر گنجی در ۱۷ مارس ۱۹۹۳ چنین پاسخ داد: «شخص مذکور مرتد و مفسد مهدورالدّم است، به علت دشمنی با خدای عزّوجل و حضرت خاتم الانبیا (ص) و نسخ فرامین و احکام الهی و ترویج فتنه و فساد در مملکت اسلامی؛ و به منظور صیانت اسلام و مسلمین باید ریشه این فاسد سریعاً قطع تا موجب عبرت دیگران شود».<ref name=":1">فرمان قتل عام دادستانی کل کشور جمهوری اسلامی ایران آیت الله موسوی تبریزی در مورخه 16 مارچ 1993 (25 اسفند 1371)</ref>دادستان کل انقلاب بر این اساس فرمانش را بدین شرح صادر میکند: «علیهذا در امتثال امر حضرت ولی فقیه مدّ ظلّه العالی، که انشاءالله خدای متعال سایه ایشان را بلند نمایند، سوابق مشارالیه مشتمل بر مدارک مضبوطه و بدست آمده در مکاتبات سفرای جمهوری اسلامی و برخی از مقامات خارج از کشور، در شورای قضایی اعلم حکام شرع مطرح و مورد بحث و مداقه قرار گرفت و همگی به اجماع قتل او را از نظر شرعی واجب دانستند».<ref name=":1" /> | ||
ریشهری اولین وزیر اطلاعات خمینی در رابطه با شخص وی و سران ۵گانهی رژیم، تصمیمات ترور و آدمربایی را اتخاذ میکرد. | ریشهری اولین وزیر اطلاعات خمینی در رابطه با شخص وی و سران ۵گانهی رژیم، تصمیمات ترور و آدمربایی را اتخاذ میکرد. | ||
خط ۲۶۸: | خط ۲۶۸: | ||
«بهمنظور پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و تعیین سیاستهای دفاعی ـ امنیتی و نیز بهرهبرداری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، شورایعالی امنیت تشکیل میشود». | «بهمنظور پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و تعیین سیاستهای دفاعی ـ امنیتی و نیز بهرهبرداری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، شورایعالی امنیت تشکیل میشود». | ||
== | === روند تصمیمگیری === | ||
شورای عالی امنیت برای تصمیمهای تروریستی با حضور ۸عضو ثابت و ۲نمایندهی ولی فقیه و تعدادی کارشناس و مشاور از معاونین وزارت اطلاعات و فرماندهان نیروی قدس و معاونان وزارتخارجه تشکیل میشود.<ref group="پاورقی">ارگانهای اصلی که در این تصمیمگیریها شرکت دارند: -دفتر ویژهٌ خامنهای -وزارت اطلاعات - نیروی قدس (قرارگاه نصر و رمضان) -وزارت خارجه -سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی -بنیاد مستضعفان</ref> تصمیم به تقویت گروههای بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز در شورای عالی امنیت رژیم گرفته میشود. بعداز مرگ خمینی کلیهی تصمیمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در این شورا گرفته شدهاست.<ref group="پاورقی">نمونه ۱: در تیر72 در شورای عالی امنیت نظام تصمیم به تشدید عملیات تروریستی علیه مجاهدین گرفته شد و بهدنبال آن حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم اعلام کرد «از این پس، پیشاز آنکه دشمنان بهفکر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله کرده و آنها را نابود خواهد کرد». مسئول کمیسیون خارجهٌ شورای ملی مقاومت ایران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن عنوان کرد که «انفجار بوئنوسآیرس در تهران طراحی شد و نیروی قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شرکت داشتند. این طرح در مراحل پایانی به تأیید شورای عالی امنیت رژیم، که ریاست آن با رفسنجانی بود، رسید. سفارت ج.ا. در آرژانتین و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروریستها و پشتیبانی آنها از نظر تأمین مواد منفجره، نقش داشتند…».</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۲: اظهارات هاشم علوی معاونت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در «همایش کوثر» در شهریور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتی نیروی انتظامی این امر را تایید میکند: در آن شرایط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشکی ما 24ساعت فرصت داشتیم که نیازمند اخذ تأییدات مسئولین درجهٌ یک نظام بودیم که از طریق گردشکاری که توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبری را مطلع شدیم که ارجاع داده بودند به شورای امنیت ملی و به لطف خدا شورای امنیت ملی با جلسهیی که بههرحال علیرغم محدودیت زمانی شاید جزو نوادر تصمیماتی بوده که با رأی کامل در جهت این برخورد ما قدم به پیش گذاشت…».</ref> روزنامهی ساندیتلگراف ۱۷تیر۷۵ نوشت: «... شورای عالی امنیت، بهریاست رفسنجانی، مراکز آموزشی تروریستی ایران را اداره میکند و دستور عملیات تروریستی بهتروریستهای آموزشدیده توسط همین ارگان صادر میشود».<ref group="پاورقی">نمونه ۳: دادگاه میکونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنهای، رفسنجانی، ولایتی و فلاحیان در ماجرای میکونوس دست داشتهاند. در 21فروردین76، در پایان محاکمهٌ چندسالهٌ موسوم به «میکونوس»، یک دادگاه فدرال در برلین در رأی خود تصریح کرد دستور ترور مخالفان ایرانی در خارج از ایران توسط کمیتهیی از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات صادر میشود. همچنین قاضی تحقیق سوییس در تابستان همان سال اعلام کرد دستور ترور دکتر کاظم رجوی، توسط بالاترین مقامات جمهوری اسلامی صادر شدهاست.</ref><ref group="پاورقی">کارشناسان اعتقاد دارند بر اساس آموزشهایی که جمهوری اسلامی به تروریستها میدهد، بهخاطر حفظ اسرار و جلوگیری از شناختهشدن و بهمنظور پیشبردن مأموریتهای خود مجاز به شرابخواری یا کارهای «غیراخلاقی» و «خلاف شرع» هستند. این نوع کارها در داخل ایران مجازات سنگسار یا شلاق و اعدام در ملأعام دارد. این اقدامات بر اساس فتواهای افرادی همچون مشکینی و شورای فقهای دفتر خامنهای برای این تروریستها مجاز شمرده میشود</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۴: دفتر مجاهدین خلق در پاریس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعیهیی اعلام کرد: «... تصمیم به حملهٌ موشکی به قرارگاههای ارتش آزادیبخش در اسفند75 در پی تشکیل جلسات متعدد شورای عالی امنیت رژیم بهریاست خامنهای و با حضور رفسنجانی در هفتههای اخیر اتخاذ شدهاست…».</ref> | شورای عالی امنیت برای تصمیمهای تروریستی با حضور ۸عضو ثابت و ۲نمایندهی ولی فقیه و تعدادی کارشناس و مشاور از معاونین وزارت اطلاعات و فرماندهان نیروی قدس و معاونان وزارتخارجه تشکیل میشود.<ref group="پاورقی">ارگانهای اصلی که در این تصمیمگیریها شرکت دارند: -دفتر ویژهٌ خامنهای -وزارت اطلاعات - نیروی قدس (قرارگاه نصر و رمضان) -وزارت خارجه -سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی -بنیاد مستضعفان</ref> تصمیم به تقویت گروههای بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز در شورای عالی امنیت رژیم گرفته میشود. بعداز مرگ خمینی کلیهی تصمیمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در این شورا گرفته شدهاست.<ref group="پاورقی">نمونه ۱: در تیر72 در شورای عالی امنیت نظام تصمیم به تشدید عملیات تروریستی علیه مجاهدین گرفته شد و بهدنبال آن حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم اعلام کرد «از این پس، پیشاز آنکه دشمنان بهفکر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله کرده و آنها را نابود خواهد کرد». مسئول کمیسیون خارجهٌ شورای ملی مقاومت ایران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن عنوان کرد که «انفجار بوئنوسآیرس در تهران طراحی شد و نیروی قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شرکت داشتند. این طرح در مراحل پایانی به تأیید شورای عالی امنیت رژیم، که ریاست آن با رفسنجانی بود، رسید. سفارت ج.ا. در آرژانتین و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروریستها و پشتیبانی آنها از نظر تأمین مواد منفجره، نقش داشتند…».</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۲: اظهارات هاشم علوی معاونت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در «همایش کوثر» در شهریور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتی نیروی انتظامی این امر را تایید میکند: در آن شرایط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشکی ما 24ساعت فرصت داشتیم که نیازمند اخذ تأییدات مسئولین درجهٌ یک نظام بودیم که از طریق گردشکاری که توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبری را مطلع شدیم که ارجاع داده بودند به شورای امنیت ملی و به لطف خدا شورای امنیت ملی با جلسهیی که بههرحال علیرغم محدودیت زمانی شاید جزو نوادر تصمیماتی بوده که با رأی کامل در جهت این برخورد ما قدم به پیش گذاشت…».</ref> روزنامهی ساندیتلگراف ۱۷تیر۷۵ نوشت: «... شورای عالی امنیت، بهریاست رفسنجانی، مراکز آموزشی تروریستی ایران را اداره میکند و دستور عملیات تروریستی بهتروریستهای آموزشدیده توسط همین ارگان صادر میشود».<ref group="پاورقی">نمونه ۳: دادگاه میکونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنهای، رفسنجانی، ولایتی و فلاحیان در ماجرای میکونوس دست داشتهاند. در 21فروردین76، در پایان محاکمهٌ چندسالهٌ موسوم به «میکونوس»، یک دادگاه فدرال در برلین در رأی خود تصریح کرد دستور ترور مخالفان ایرانی در خارج از ایران توسط کمیتهیی از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات صادر میشود. همچنین قاضی تحقیق سوییس در تابستان همان سال اعلام کرد دستور ترور دکتر کاظم رجوی، توسط بالاترین مقامات جمهوری اسلامی صادر شدهاست.</ref><ref group="پاورقی">کارشناسان اعتقاد دارند بر اساس آموزشهایی که جمهوری اسلامی به تروریستها میدهد، بهخاطر حفظ اسرار و جلوگیری از شناختهشدن و بهمنظور پیشبردن مأموریتهای خود مجاز به شرابخواری یا کارهای «غیراخلاقی» و «خلاف شرع» هستند. این نوع کارها در داخل ایران مجازات سنگسار یا شلاق و اعدام در ملأعام دارد. این اقدامات بر اساس فتواهای افرادی همچون مشکینی و شورای فقهای دفتر خامنهای برای این تروریستها مجاز شمرده میشود</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۴: دفتر مجاهدین خلق در پاریس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعیهیی اعلام کرد: «... تصمیم به حملهٌ موشکی به قرارگاههای ارتش آزادیبخش در اسفند75 در پی تشکیل جلسات متعدد شورای عالی امنیت رژیم بهریاست خامنهای و با حضور رفسنجانی در هفتههای اخیر اتخاذ شدهاست…».</ref> | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۶: | ||
در دیماه۷۶ شورای عالی امنیت بهریاست خاتمی افزایش بودجه و امکانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تصویب کرد. طبق تصمیم شورای عالی امنیت رژیم، وزارت خارجه موظف شد رفتوآمد آزادانهی اعضا و مأموران این سازمان را بهخارج بهعنوان خبرنگار و وابستهی فرهنگی تأمین کند. ورود و خروج کلیهی کالاها و محمولههای وابسته به این سازمان از هرگونه بازرسی و کنترل گمرکی معاف است؛ و برای جلوگیری از افشای فعالیتهای این سازمان در این جلسه تصمیم گرفته شد «هیچ مرجعی جز خامنهای و شورای عالی امنیت ملّی نظام حق حسابرسی و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامی را ندارد». | در دیماه۷۶ شورای عالی امنیت بهریاست خاتمی افزایش بودجه و امکانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تصویب کرد. طبق تصمیم شورای عالی امنیت رژیم، وزارت خارجه موظف شد رفتوآمد آزادانهی اعضا و مأموران این سازمان را بهخارج بهعنوان خبرنگار و وابستهی فرهنگی تأمین کند. ورود و خروج کلیهی کالاها و محمولههای وابسته به این سازمان از هرگونه بازرسی و کنترل گمرکی معاف است؛ و برای جلوگیری از افشای فعالیتهای این سازمان در این جلسه تصمیم گرفته شد «هیچ مرجعی جز خامنهای و شورای عالی امنیت ملّی نظام حق حسابرسی و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامی را ندارد». | ||
== | == عوامل اجرایی اقدامات تروریستی == | ||
=== کمیتهی عملیات ویژه === | === کمیتهی عملیات ویژه === | ||
این کمیته بالاترین ارگان مجری عملیات تروریستی جمهوری اسلامی است. این کمیته یک معاونت ويژه در وزارت اطلاعات است که به دستور خمینی تشکیل شد. کار آن ربایش،ی قتل، ترور، شکنجه و دستگیریهای خاص است. ترور بختیار، حادثه میکونوس، آمیای آرژانتین را استارت زد. بعد قرار شد در داخل هم کارهایی انجام بدهند. مسعود مولوی عنصر اطلاعاتی سابق رژیم که در آبان ماه 1398 در ترکیه ترور شد در این رابطه میگوید با پیشنهاد محسن رضایی به خمینی و موافقت او قرار شد پرونده مواد مخدر در کل در دست سپاه پاسداران باشد. این کمیته طبق نظریه فقهی خمینی مبنی بر دفع افسد به فاسد که بر اساس آن میشد برای حفظ حکومت اسلامی مثلا یک شخص کشته بشود به انفجار حرم امام رضا دست زدند. همچنین است انفجار رهپویان سیدالشهدای وصال شیراز که در سال 1378 منفجر کردند و 14 نفر کشته و 208 نفر زخمی داشته است یا ترور تاجیک و ترور حاجیان همه از جمله پروژههایی بود که فقط عملیات ویژه آن را انجام میداد. این معاونت شکنجهگاه رسمی و شکنجهگر رسمی دارد و این به معنی آن است که خامنهای دستور آن را داده است. از دیگر نمونههای کار این معاونت قتلهای زنجیرهای بود بصورتیکه در پرونده این قتلها بیش از 400 بار اسم معاونت ویژه ذکر شده است. در زمان قتلهای زنجیرهای این معاونت زیر مجموعه معاونت امنیت بوده است. بازجوهای قتلهای زنجیرهای الان در معاونت ویژه وزارت اطلاعات مشغول به کار هستند. مثل جواد آزاده،مصطفی کاظمی، باوند، عالیخانی که عکسهای جدید و قدیم آنها نیز موجود است. ترور دانشمندان هستهای و افراد سایبری جمهوری اسلامی نیز توسط این معاونت انجام شده است.<ref>فایل چهارم افشاگری مسعود مولوی [https://www.youtube.com/watch?v=RfQURAlEN5o]</ref> | این کمیته بالاترین ارگان مجری عملیات تروریستی جمهوری اسلامی است. این کمیته یک معاونت ويژه در وزارت اطلاعات است که به دستور خمینی تشکیل شد. کار آن ربایش،ی قتل، ترور، شکنجه و دستگیریهای خاص است. ترور بختیار، حادثه میکونوس، آمیای آرژانتین را استارت زد. بعد قرار شد در داخل هم کارهایی انجام بدهند. مسعود مولوی عنصر اطلاعاتی سابق رژیم که در آبان ماه 1398 در ترکیه ترور شد در این رابطه میگوید با پیشنهاد محسن رضایی به خمینی و موافقت او قرار شد پرونده مواد مخدر در کل در دست سپاه پاسداران باشد. این کمیته طبق نظریه فقهی خمینی مبنی بر دفع افسد به فاسد که بر اساس آن میشد برای حفظ حکومت اسلامی مثلا یک شخص کشته بشود به انفجار حرم امام رضا دست زدند. همچنین است انفجار رهپویان سیدالشهدای وصال شیراز که در سال 1378 منفجر کردند و 14 نفر کشته و 208 نفر زخمی داشته است یا ترور تاجیک و ترور حاجیان همه از جمله پروژههایی بود که فقط عملیات ویژه آن را انجام میداد. این معاونت شکنجهگاه رسمی و شکنجهگر رسمی دارد و این به معنی آن است که خامنهای دستور آن را داده است. از دیگر نمونههای کار این معاونت قتلهای زنجیرهای بود بصورتیکه در پرونده این قتلها بیش از 400 بار اسم معاونت ویژه ذکر شده است. در زمان قتلهای زنجیرهای این معاونت زیر مجموعه معاونت امنیت بوده است. بازجوهای قتلهای زنجیرهای الان در معاونت ویژه وزارت اطلاعات مشغول به کار هستند. مثل جواد آزاده،مصطفی کاظمی، باوند، عالیخانی که عکسهای جدید و قدیم آنها نیز موجود است. ترور دانشمندان هستهای و افراد سایبری جمهوری اسلامی نیز توسط این معاونت انجام شده است.<ref>فایل چهارم افشاگری مسعود مولوی [https://www.youtube.com/watch?v=RfQURAlEN5o]</ref> | ||
خط ۲۸۲: | خط ۲۸۲: | ||
اما به گونهای دیگر میتوان روند شکلگیری این ارگان را اینگونه عنوان کرد که پس از مرگ خمینی ابتدا رفسنجانی دستورات ترورهای سیاسی را صادر میکرد. اما پس از مدتی کلیهی ارگانهای اطلاعاتی و نظامی و بنیادگرایی در دفتر خامنهای سازمان داده شد و خامنهای فرماندهی سپاه و ارتش را خود شخصاً بهعهده گرفت و آنها را در ستاد کل نیروهای مسلح سازمان داد و جانشین فرماندهی کل قوا را که خمینی به رفسنجانی داده بود، از او پس گرفت. همزمان در دفتر خامنهای کمیتهیی به نام کمیتهی عملیات ویژه که به اختصار، کمیتهٌ ویژه و دفتر ویژه نامیده میشود تکمیل شد که، ریاست آنرا آخوند محمد حجازی عهدهدار شد. از ماه ژوئن ۱۹۸۹ اتّخاذ تصمیم در رابطه با عملیات قتلهای سیاسی در حیطۀ اختیارات «کمیتۀ عملیات ویژه»<ref group="پاورقی">شاهد C در حضور دادگاه میکونوس اظهار داشت که هدف از تشکیل این «کمیته» پس از مرگ خمینی این بود که فرامین قتل صادرشده توسط رهبر مذهبی با نظر مسئولین صدر حکومت هماهنگ گردد. به گفتۀ او رفسنجانی میبایست در جلسات حضور داشته باشد، در غیر اینصورت فرامین ترور در دستور کار قرار نمیگرفت: «این کمیتۀ ویژه اجرای عملیات تصویب شده را به آن عضوی از کمیته واگذار مینماید که با هدف تعیین شده عملیات ارتباطی داشته باشد و با توجه به امکاناتش مناسبترین فرد باشد. یک فرمانده تیم قابل اعتماد برای اجرای عملیات از جانب این عضو کمیته انتخاب میگردد. فرمانده تیم، رزمندهیی مجرّب، آموزشدیده و قابل است. او هم به نوبۀ خود افراد تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) را دستچین میکند. صدور فرمان و اتخاذ تصمیمم نهائیی در محل اجرای عملیات در حیطۀ اختیارات فرماندۀ تیم میباشد».</ref> قرار گرفت که ارگانی است سّری و فراتر از قانون. در این کمیته فقط مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی حق شرکت و رأی دارند: ولایت فقیه، رئیس جمهوری، وزیر اطلاعات/ واواک، وزیر امورخارجه، فرمانده سپاه پاسداران. «تصمیمگیریهای اتخاذشده در «کمیتۀ عملیات ویژه» شرط انجام عملیات در خارج کشور میباشد. مشاوران امور فقهی و مشاوران امور سیاسی و شماری از مقامهای کاملاً مورد اعتماد نظام هم در این کمیته زیر عنوان مشاوران سیاسی حضور دارند. در جلسات کمیته در صورت لزوم برخی از سرکردگان سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات بهتناسب موضوع مورد بحث شرکت میکنند. کمیتهی ویژه مسئولیت از ابتدا تا انتهای انجام عملیات تروریستی و عملیات ویژه را بهعهده دارد که یک حلقهی آن به تصویب رساندن طرحهایش در شورای عالی امنیت ملی است. این کمیته، هدایت و هماهنگی و تمرکز کلیهی ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نیروی قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای انتظامی) را بهعهده دارد. جلسات کمیتهی عملیات ویژه در غیاب خامنهای، توسط حجازی برگزار میشود و وی تصمیمات کمیته را به اطلاع خامنهای میرساند. حجازی معمولاً برای پیشبرد طرحها و برنامههای مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و سایر ارگانهای سرکوب و صدور تروریسم نظام در تماس است. از ابتدای تأسیس این نهاد سعید امامی که معاونت امنیت را در وزارت اطلاعات عهدهدار شده بود مستقیماًبه حجازی گزارش کار میداد و فلاحیان بهخصوص در دورهی دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، گزارشهای وزارت اطلاعات را بهطور همزمان به رفسنجانی و حجازی میداد.<ref group="پاورقی">آخوند محمد حجازی در ابتدا در دفتر خمینی به کار اشتغال داشت. وی به همراه ریشهری و فلاحیان و سعید امامی و پورمحمدی و حسین شریعتمداری از اولین مؤسسان وزارت اطلاعات بود. در دورهٌ ریشهری معاونت خارجی وزارت اطلاعات را بهعهده داشت که محور فعالیتهایش در خارج کشور و بهخصوص فرانسه علیه مسعود رجوی بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس، کمیتهٌ عملیات ویژه به ریاست حجازی اقدامات سیاسی و اطلاعاتی گستردهیی را علیه اقامت مریم رجوی در فرانسه سازمان داد و از جمله با راهاندازی حرکات ایذایی علیه سفارت فرانسه، تلاش کرد این کشور را تحت فشار قرار دهد. حجازی برای مذاکره پیرامون آزادی دو قاتل دکتر کاظم رجوی از دولت فرانسه، شخصاً در رأس یک هیأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح کشتن کشیشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدین که از سوی وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازی است.</ref>پورمحمدی و سعید امامی و همکارانشان اجرا کنندهی طرحهایی بودند که در کمیتهی عملیات ویژه تصویب میشد و حجازی بهعنوان رئیس دفتر ویژه آنها را هدایت و رهبری میکرد. حجازی همچنین با سلسله مراتب فرماندهی سپاه پاسداران ارتباط مستقیم داشت. | اما به گونهای دیگر میتوان روند شکلگیری این ارگان را اینگونه عنوان کرد که پس از مرگ خمینی ابتدا رفسنجانی دستورات ترورهای سیاسی را صادر میکرد. اما پس از مدتی کلیهی ارگانهای اطلاعاتی و نظامی و بنیادگرایی در دفتر خامنهای سازمان داده شد و خامنهای فرماندهی سپاه و ارتش را خود شخصاً بهعهده گرفت و آنها را در ستاد کل نیروهای مسلح سازمان داد و جانشین فرماندهی کل قوا را که خمینی به رفسنجانی داده بود، از او پس گرفت. همزمان در دفتر خامنهای کمیتهیی به نام کمیتهی عملیات ویژه که به اختصار، کمیتهٌ ویژه و دفتر ویژه نامیده میشود تکمیل شد که، ریاست آنرا آخوند محمد حجازی عهدهدار شد. از ماه ژوئن ۱۹۸۹ اتّخاذ تصمیم در رابطه با عملیات قتلهای سیاسی در حیطۀ اختیارات «کمیتۀ عملیات ویژه»<ref group="پاورقی">شاهد C در حضور دادگاه میکونوس اظهار داشت که هدف از تشکیل این «کمیته» پس از مرگ خمینی این بود که فرامین قتل صادرشده توسط رهبر مذهبی با نظر مسئولین صدر حکومت هماهنگ گردد. به گفتۀ او رفسنجانی میبایست در جلسات حضور داشته باشد، در غیر اینصورت فرامین ترور در دستور کار قرار نمیگرفت: «این کمیتۀ ویژه اجرای عملیات تصویب شده را به آن عضوی از کمیته واگذار مینماید که با هدف تعیین شده عملیات ارتباطی داشته باشد و با توجه به امکاناتش مناسبترین فرد باشد. یک فرمانده تیم قابل اعتماد برای اجرای عملیات از جانب این عضو کمیته انتخاب میگردد. فرمانده تیم، رزمندهیی مجرّب، آموزشدیده و قابل است. او هم به نوبۀ خود افراد تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) را دستچین میکند. صدور فرمان و اتخاذ تصمیمم نهائیی در محل اجرای عملیات در حیطۀ اختیارات فرماندۀ تیم میباشد».</ref> قرار گرفت که ارگانی است سّری و فراتر از قانون. در این کمیته فقط مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی حق شرکت و رأی دارند: ولایت فقیه، رئیس جمهوری، وزیر اطلاعات/ واواک، وزیر امورخارجه، فرمانده سپاه پاسداران. «تصمیمگیریهای اتخاذشده در «کمیتۀ عملیات ویژه» شرط انجام عملیات در خارج کشور میباشد. مشاوران امور فقهی و مشاوران امور سیاسی و شماری از مقامهای کاملاً مورد اعتماد نظام هم در این کمیته زیر عنوان مشاوران سیاسی حضور دارند. در جلسات کمیته در صورت لزوم برخی از سرکردگان سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات بهتناسب موضوع مورد بحث شرکت میکنند. کمیتهی ویژه مسئولیت از ابتدا تا انتهای انجام عملیات تروریستی و عملیات ویژه را بهعهده دارد که یک حلقهی آن به تصویب رساندن طرحهایش در شورای عالی امنیت ملی است. این کمیته، هدایت و هماهنگی و تمرکز کلیهی ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نیروی قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای انتظامی) را بهعهده دارد. جلسات کمیتهی عملیات ویژه در غیاب خامنهای، توسط حجازی برگزار میشود و وی تصمیمات کمیته را به اطلاع خامنهای میرساند. حجازی معمولاً برای پیشبرد طرحها و برنامههای مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و سایر ارگانهای سرکوب و صدور تروریسم نظام در تماس است. از ابتدای تأسیس این نهاد سعید امامی که معاونت امنیت را در وزارت اطلاعات عهدهدار شده بود مستقیماًبه حجازی گزارش کار میداد و فلاحیان بهخصوص در دورهی دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، گزارشهای وزارت اطلاعات را بهطور همزمان به رفسنجانی و حجازی میداد.<ref group="پاورقی">آخوند محمد حجازی در ابتدا در دفتر خمینی به کار اشتغال داشت. وی به همراه ریشهری و فلاحیان و سعید امامی و پورمحمدی و حسین شریعتمداری از اولین مؤسسان وزارت اطلاعات بود. در دورهٌ ریشهری معاونت خارجی وزارت اطلاعات را بهعهده داشت که محور فعالیتهایش در خارج کشور و بهخصوص فرانسه علیه مسعود رجوی بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس، کمیتهٌ عملیات ویژه به ریاست حجازی اقدامات سیاسی و اطلاعاتی گستردهیی را علیه اقامت مریم رجوی در فرانسه سازمان داد و از جمله با راهاندازی حرکات ایذایی علیه سفارت فرانسه، تلاش کرد این کشور را تحت فشار قرار دهد. حجازی برای مذاکره پیرامون آزادی دو قاتل دکتر کاظم رجوی از دولت فرانسه، شخصاً در رأس یک هیأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح کشتن کشیشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدین که از سوی وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازی است.</ref>پورمحمدی و سعید امامی و همکارانشان اجرا کنندهی طرحهایی بودند که در کمیتهی عملیات ویژه تصویب میشد و حجازی بهعنوان رئیس دفتر ویژه آنها را هدایت و رهبری میکرد. حجازی همچنین با سلسله مراتب فرماندهی سپاه پاسداران ارتباط مستقیم داشت. | ||
== سپاه پاسداران ارگان اصلی تروریسم جمهوری اسلامی == | |||
خمینی از اولین روزهای بهقدرت رسیدن، بهمنظور حفظ حاکمیت و همچنین بهمنظور فراهم کردن گسترش نظام، درصدد ایجاد یک نیروی نظامی تماماً قابل اعتماد برآمد. بههمین منظور در اسفند۵۷ برخی از افراد مورد اعتمادش را که بعضاً تجربیاتی از درگیریها و جنگهای لبنان نیز داشتند مأمور کرد تا یک تشکیلات نظامی راه بیندازند. این تشکیلات بعداً «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نامگذاری شد. شورای انقلاب خمینی در اردیبهشت سال۵۸ حکم رسمی تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را اعلام کرد و یک شورای فرماندهی ۷نفره به فرماندهی جواد منصوری مأمور سازماندهی آن گردید. در شهریور۵۸ جواد منصوری از فرماندهی سپاه استعفا داد و پس از او مدتی دوزدوزانی و سپس مرتضی رضایی (فرمانده کنونی حفاظت اطلاعات سپاه) و در بهار۵۹ عباس زمانی معروف به ابوشریف به فرماندهی سپاه منصوب شد. در سال۶۰ بهدنبال آغاز مقاومت مسلحانهی محسن رضایی که تا آن زمان فرمانده اطلاعات سپاه بود و نقش برجستهیی در سرکوب و صدور توسعه و ترور ایفا کرده بود، به فرماندهی سپاه منصوب شد. با شروع فاز نظامی در سال۶۰ و همچنین با وارد شدن سپاه در جنگ، تغییرات زیادی در ساختار سپاه ایجاد شد و بهتدریج سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی در آن سازمان داده شد. | خمینی از اولین روزهای بهقدرت رسیدن، بهمنظور حفظ حاکمیت و همچنین بهمنظور فراهم کردن گسترش نظام، درصدد ایجاد یک نیروی نظامی تماماً قابل اعتماد برآمد. بههمین منظور در اسفند۵۷ برخی از افراد مورد اعتمادش را که بعضاً تجربیاتی از درگیریها و جنگهای لبنان نیز داشتند مأمور کرد تا یک تشکیلات نظامی راه بیندازند. این تشکیلات بعداً «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نامگذاری شد. شورای انقلاب خمینی در اردیبهشت سال۵۸ حکم رسمی تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را اعلام کرد و یک شورای فرماندهی ۷نفره به فرماندهی جواد منصوری مأمور سازماندهی آن گردید. در شهریور۵۸ جواد منصوری از فرماندهی سپاه استعفا داد و پس از او مدتی دوزدوزانی و سپس مرتضی رضایی (فرمانده کنونی حفاظت اطلاعات سپاه) و در بهار۵۹ عباس زمانی معروف به ابوشریف به فرماندهی سپاه منصوب شد. در سال۶۰ بهدنبال آغاز مقاومت مسلحانهی محسن رضایی که تا آن زمان فرمانده اطلاعات سپاه بود و نقش برجستهیی در سرکوب و صدور توسعه و ترور ایفا کرده بود، به فرماندهی سپاه منصوب شد. با شروع فاز نظامی در سال۶۰ و همچنین با وارد شدن سپاه در جنگ، تغییرات زیادی در ساختار سپاه ایجاد شد و بهتدریج سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی در آن سازمان داده شد. | ||
خط ۳۶۰: | خط ۳۶۰: | ||
* ۲۵ژوئن ۱۹۹۶: انفجار یک کامیون حامل مواد منفجره در مجتمع مسکونی ارتش آمریکا در ظهران عربستانسعودی منجر بهقتل ۱۹آمریکایی و چند شهروند سعودی شد و ۳۷۲تن زخمی گردیدند. یک دادگاه فدرال در آمریکا، ۱۳عضو حزبالله هوادار ایران در عربستانسعودی، و یک عضو حزبالله لبنان را مسئول این حمله دانست. | * ۲۵ژوئن ۱۹۹۶: انفجار یک کامیون حامل مواد منفجره در مجتمع مسکونی ارتش آمریکا در ظهران عربستانسعودی منجر بهقتل ۱۹آمریکایی و چند شهروند سعودی شد و ۳۷۲تن زخمی گردیدند. یک دادگاه فدرال در آمریکا، ۱۳عضو حزبالله هوادار ایران در عربستانسعودی، و یک عضو حزبالله لبنان را مسئول این حمله دانست. | ||
=== وزارت اطلاعات | == انفجار بیروت ۱۹۸۳ با فتوای خمینی == | ||
فاکس نیوز (یکشنبه ۹مهر ۱۴۰۲): رژیم ایران رسماً به نقش این کشور در بمبگذاری تروریستی که منجر به کشته شدن ۲۴۱ نظامی آمریکایی شد اعتراف کرد. ۲۲۰تفنگدار دریایی، ۱۸ملوان، ۳سرباز، ۱۷غیرنظامی آمریکایی، ۵۸سرباز فرانسوی در حمله تروریستی ۱۹۸۳ در بیروت کشته شدند». این گزارش را فاکس نیوز بر اساس متن ترجمهشدهٔ خبر از سوی پژوهشکده رسانه خاورمیانه (MEMRI) نوشته است: موضوع این گزارش اعترافات آخوند عیسی طباطبایی نمایندهٔ خمینی و سپس خامنهای در لبنان است که در خلال یک مصاحبه وی انجام شده است. این گزارش ابتدا در خبرگزاری حکومتی «ایرنا» به تاریخ ۲۲شهریور درج شده بود ولی این خبرگزاری آن را از درگاه خود حذف میکند.<ref name=":7">[https://article.mojahedin.org/i/%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C انفجار بیروت با فتوای خمینی]</ref><ref>[https://www.foxnews.com/world/iran-official-admits-countrys-role-terror-bombing-killed-241-us-military-members-report Iran official admits country’s role in terror bombing that killed 241 US military members: report]</ref> | |||
عیسی طباطبایی در مصاحبه با عصر رویا گفت: «با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حزبالله شکل گرفت؛ پایگاه نظامی آن دو سال در منزل خودم بود، بچهها قرارداد شهادت امضا میکردند، شاید بیش از هفتاد نفر در خانه خودم قرارداد شهادت امضا کردند. امکانات در اختیار همین بچهها قرار داده میشد... حکم عملیات استشهادی را من از حضرت امام گرفته بودم و ایشان سه بار فرمود جائز است. من درصدد گرفتن استفتاء بهصورت کتبی بودم که بهعنوان یک هدیه برای فرزندان امام در لبنان ببرم. شب استفتاء را نوشتم صبح اول وقت آمدم، دادم به آقای صانعی ایشان رفت، برگشت و گفت: امام میگوید... راستگو و صادق میداند و اگر کسی ایمان ندارد، هزار امضا هم باشد، قبول نمیکند. من با سرعت آمدم لبنان و زمینه عملیات استشهادی را در محل استقرار آمریکاییها و اسرائیلیها فراهم کردم. کار تأسیس حزب از منطقه بعلبک شروع شد که بچههای سپاه هم آمده بودند» (عصر رویا. ۲۲شهریور ۱۴۰۲)<ref name=":7" /> | |||
بر اساس ترجمه MEMRI مصاحبه طباطبایی با ایرنا، طباطبایی گفت: بهسرعت به لبنان رفتم و آنچه را که لازم بود برای عملیات استشهادی در محلی که آمریکاییها و اسراییلیها بودند فراهم کردم. وی افزود: «تلاشها برای تأسیس [حزبالله] از منطقه بعلبک [لبنان] آغاز شد، جایی که اعضای سپاه پاسداران وارد شدند. من هیچ نقشی در تأسیس حزب [حزبالله] نداشتم، اما خداوند توفیق داد که بتوانم با گروهی که قبل از پیروزی انقلاب با ما همکاری داشتند، به فعالیت نظامی ادامه دهم». گزارش MEMRI ادامه داد: قابل توجه است که بخشی از مصاحبه که در آن طباطبایی به دریافت فتوای خمینی مبنی بر دستور حمله به اهداف آمریکایی و اسراییلی در لبنان اعتراف کرده بود، بلافاصله پس از انتشار توسط ایرنا از سایت خود حذف شد. MEMRI نوشت ظاهراً به این دلیل است که هیچ نماینده رسمی خمینی، یا خامنهای، هرگز نگفته بود که ایران در دستور، برنامهریزی و انجام بمبگذاریهای گسترده در لبنان علیه آمریکا دخالت داشته است...<ref name=":8">[https://news.mojahedin.org/i/%D9%81%D8%A7%DA%A9%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B2-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%85%D8%A8-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%DB%B1%DB%B9%DB%B8%DB%B3-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%DA%A9%D8%B1%D8%AF فاکس نیوز: رژیم ایران رسماً به نقش خود در بمبگذاری تروریستی ۱۹۸۳ در لبنان اعتراف کرد]</ref><ref name=":9">[https://www.memri.org/reports/first-ever-iranian-acknowledgment-irans-role-1980s-lebanon-bombings-issa-tabatabai-iranian In First-Ever Iranian Acknowledgment Of Iran's Role In 1980s Lebanon Bombings]</ref> | |||
یک ورودی نشان میدهد که طباطبایی با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران دیدار کرده است. بر اساس متن وزارت امور خارجه ایران، امیرعبداللهیان بر حمایتها و کمکهای چشمگیر عیسی طباطبایی در ارتقای جایگاه [تروریسم رژیم ایران] در لبنان، منطقه و جهان اسلام تأکید کرد...افشای MEMRI میتواند منجر به شکایتهای جدید علیه رژیم ایران بهدلیل نقش این رژیم در قتل پرسنل نظامی و دیپلماتیک آمریکایی شود. بهگفته MEMRI، رژیم ایران همیشه بهشدت هر گونه نقش در بمبگذاریها را رد کرده است... .سخنگوی پنتاگون سؤالات فاکس نیوز دیجیتال را به وزارت امور خارجه ارجاع داد. نه وزارت امور خارجه و نه شورای امنیت ملی به این سؤالات پاسخ ندادند... .<ref name=":8" /><ref name=":9" /> | |||
== وزارت اطلاعات بازوی دیگر تروریسم جمهوری اسلامی == | |||
در پائیز۱۳۵۸، شورای انقلاب رژیم طرحی برای سازمان دادن یک تشکیلات اطلاعاتی تصویب کرد و بر اساس این طرح دفتر اطلاعات نخستوزیری بهریاست خسرو تهرانی تشکیل شد. | در پائیز۱۳۵۸، شورای انقلاب رژیم طرحی برای سازمان دادن یک تشکیلات اطلاعاتی تصویب کرد و بر اساس این طرح دفتر اطلاعات نخستوزیری بهریاست خسرو تهرانی تشکیل شد. | ||
در سال ۶۰ بهدنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشکیل وزارت اطلاعات در تاریخ ۱۵اردیبهشت۱۳۶۱ در مجلس رژیم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت میکرد ولی نهایتا در جلسهی روز پنجشنبه ۲۷مرداد۱۳۶۲ در مجلس رژیم تصویب شد و در تاریخ ۳شهریور۱۳۶۲ به تأیید شورای نگهبان رسید. محمدی ریشهری بهعنوان اولین وزیر اطلاعات به مجلس معرفی شد.<ref group="پاورقی">وی از اوایل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاههای انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرمآباد، بروجرد و رشت به جنایت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهی دادسراهای ارتش شد. وی در این سمت شمار زیادی از پرسنل مردمی و ناراضی ارتش را تصفیه یا دستگیر و اعدام نمود.</ref> ریشهری با همکاری یک اکیپ ۴۰نفره که بهعنوان مؤسسین وزارت اطلاعات شناخته میشوند به سازماندهی وزارت اطلاعات اقدام کرد.<ref group="پاورقی">از جملهٌ این 40نفر میتوان از سعید حجاریان، خسرو تهرانی، محمد هاشمی (برادر رفسنجانی)، حسین شریعتمداری، علی فلاحیان و آخوند حجازی نام برد. ریشهری بهمدت یکسال با استفاده از کادرهای اطلاعات نخستوزیری، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستانی، کمیتهٌ شهربانی و باقیماندههای ساواک شاه وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد.</ref> و در ۱۰مهر سال۱۳۶۳ آمادگی وزارت اطلاعات را اعلام کرد. وزارت اطلاعات محور اصلی شناسایی، طراحی و اجرای ترورهای جمهوری اسلامی در خارج و قتلهای سیاسی در داخل کشور است. این وزارتخانه از یکسو در شورای عالی امنیت ملی در تصمیمگیری سیاسی در مورد ترورها شرکت میکند و از سوی دیگر با کمیتهی ویژهی عملیاتی دفتر خامنهای با ارگانهای تروریستی دیگر هماهنگ میشود. | در سال ۶۰ بهدنبال درخواست میرحسین موسوی نخست وزیر طرح تشکیل وزارت اطلاعات در تاریخ ۱۵اردیبهشت۱۳۶۱ در مجلس رژیم مطرح شد، ابتدا اطلاعات سپاه با وزارتخانه شدن اطلاعات مخالفت میکرد ولی نهایتا در جلسهی روز پنجشنبه ۲۷مرداد۱۳۶۲ در مجلس رژیم تصویب شد و در تاریخ ۳شهریور۱۳۶۲ به تأیید شورای نگهبان رسید. محمدی ریشهری بهعنوان اولین وزیر اطلاعات به مجلس معرفی شد.<ref group="پاورقی">وی از اوایل اسفند1357 تا آذرماه1358 در دادگاههای انقلاب گچساران، دزفول، بهبهان، خرمآباد، بروجرد و رشت به جنایت مشغول بود و سپس موظف به سازماندهی دادسراهای ارتش شد. وی در این سمت شمار زیادی از پرسنل مردمی و ناراضی ارتش را تصفیه یا دستگیر و اعدام نمود.</ref> ریشهری با همکاری یک اکیپ ۴۰نفره که بهعنوان مؤسسین وزارت اطلاعات شناخته میشوند به سازماندهی وزارت اطلاعات اقدام کرد.<ref group="پاورقی">از جملهٌ این 40نفر میتوان از سعید حجاریان، خسرو تهرانی، محمد هاشمی (برادر رفسنجانی)، حسین شریعتمداری، علی فلاحیان و آخوند حجازی نام برد. ریشهری بهمدت یکسال با استفاده از کادرهای اطلاعات نخستوزیری، اطلاعات سپاه، اطلاعات دادستانی، کمیتهٌ شهربانی و باقیماندههای ساواک شاه وزارت اطلاعات را سازماندهی کرد.</ref> و در ۱۰مهر سال۱۳۶۳ آمادگی وزارت اطلاعات را اعلام کرد. وزارت اطلاعات محور اصلی شناسایی، طراحی و اجرای ترورهای جمهوری اسلامی در خارج و قتلهای سیاسی در داخل کشور است. این وزارتخانه از یکسو در شورای عالی امنیت ملی در تصمیمگیری سیاسی در مورد ترورها شرکت میکند و از سوی دیگر با کمیتهی ویژهی عملیاتی دفتر خامنهای با ارگانهای تروریستی دیگر هماهنگ میشود. | ||
=== سازمان کار وزارت اطلاعات برای ترور === | |||
وزارت اطلاعات از ۱۶معاونت، ۲سازمان، ۵ادارهی مستقل و ۲۷ادارهی کل برای هر استان تشکیل میشود. از ۱۶معاونت وزارت اطلاعات ۳ معاونت که از مهمترین آنها هستند تماماً و مستقیماً درگیر صدور تروریسم میباشند. | وزارت اطلاعات از ۱۶معاونت، ۲سازمان، ۵ادارهی مستقل و ۲۷ادارهی کل برای هر استان تشکیل میشود. از ۱۶معاونت وزارت اطلاعات ۳ معاونت که از مهمترین آنها هستند تماماً و مستقیماً درگیر صدور تروریسم میباشند. | ||
خط ۳۷۲: | خط ۳۸۱: | ||
این معاونت دارای پایگاههای مرزی میباشد که اصلیترین پایگاههای آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجانغربی و کردستان هستند. | این معاونت دارای پایگاههای مرزی میباشد که اصلیترین پایگاههای آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجانغربی و کردستان هستند. | ||
==== معاونت اطلاعات خارجی و امور | ==== معاونت اطلاعات خارجی و امور نهضتها ==== | ||
وظیفهی اعضای این معاونت جمعآوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و همچنین بهکارگیری تروریستها و مزدوران غیرایرانی است. همچنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بینالمللی علیه سازمان مجاهدین دارد. معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن میباشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج میپردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، به استخدام خارجیان و بهکارگرفتن آنها در کارهای تروریستی نیز میپردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.<ref group="پاورقی">و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنهای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی همچنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.</ref> سعید امامی بهعنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار میکرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را بهعهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمیعلوی این معاونت را عهدهدار شدهاست.<ref group="پاورقی">وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کردهایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) میباشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشکباران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کردهاست.</ref> | وظیفهی اعضای این معاونت جمعآوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و همچنین بهکارگیری تروریستها و مزدوران غیرایرانی است. همچنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بینالمللی علیه سازمان مجاهدین دارد. معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن میباشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج میپردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، به استخدام خارجیان و بهکارگرفتن آنها در کارهای تروریستی نیز میپردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.<ref group="پاورقی">و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنهای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی همچنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.</ref> سعید امامی بهعنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار میکرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را بهعهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمیعلوی این معاونت را عهدهدار شدهاست.<ref group="پاورقی">وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کردهایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) میباشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشکباران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کردهاست.</ref> | ||
خط ۵۵۵: | خط ۵۶۴: | ||
۱۰- طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس | ۱۰- طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس | ||
در بهار | در بهار ۱۳۶۵ محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالا از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید. | ||
همزمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملیتر از اجرای آن در فرانسه است. | همزمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملیتر از اجرای آن در فرانسه است. شاهد C در این زمینه میگوید: «محمود رجبی بهنوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند بهخصوص که فکر میکرد حذف رجوی در سوئیس سادهتر از فرانسه است که در آنجا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است. سوتلو امکانات و منابعش را بهکار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ ۱۰۰۰۰۰دلار آمریکایی از سوتلو خرید. منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن بهدستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، بهاتهام جاسوسی دستگیر شدند. پساز سهروز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پساز قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند. … اکنون میدانیم که تنها دونفر دستگیر شدهاند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیدهاست. من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی بهدست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس بهدست آوردهاست. او از این منبع تحت عنوان "حاجخانم" نام میبرد. همچنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه بهما کمک کردهاست. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی میکردم، از این فرصت استفاده کردم برای اینکه با دوستان قدیمیام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کردهاست؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشتهاست). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفتهایم و میخواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیدهایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان میداد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت. آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده میشد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفتهاند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر. من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی) یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است؛ ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشتهاست.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد. | ||
=== ترور دکتر کاظم رجوی === | === ترور دکتر کاظم رجوی === | ||
در ساعت ۱۱۰۵ روز چهار اردیبهشت ۱۳۶۹، زمانیکه دکتر کاظم رجوی برای مراجعه به بانک ازخانه خارج شده بود، دربازگشت تروریستها او را بقتل رساندند. | در ساعت ۱۱۰۵ روز چهار اردیبهشت ۱۳۶۹، زمانیکه دکتر کاظم رجوی برای مراجعه به بانک ازخانه خارج شده بود، دربازگشت تروریستها او را بقتل رساندند. | ||
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان میدهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود. از اوایل | اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان میدهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود. از اوایل سال 1366 اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال 67 به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنهای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال67 طی نامهیی 12 نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به "سرهنگ مسعود مزینیراد" مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-38|<sup>[۳۸]</sup>]] ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این 12 تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور 041 [[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-39|<sup>[۳۹]</sup>]]<nowiki/>مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید… در اردیبهشت ۱۳۶۸ اکیپ ویژهیی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما بهدلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-40|<sup>[۴۰]</sup>]] | ||
==== هدف از ترور دکتر کاظم رجوی ==== | ==== هدف از ترور دکتر کاظم رجوی ==== | ||
خط ۸۸۳: | خط ۸۹۳: | ||
این اطلاعات میافزاید توجیه تروریستها در طبقهی هفتم آپارتمان شمارهی ۲۵۹ در ساختمان دهطبقهیی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود. | این اطلاعات میافزاید توجیه تروریستها در طبقهی هفتم آپارتمان شمارهی ۲۵۹ در ساختمان دهطبقهیی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریستها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود. | ||
=== ترورهای | === ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه === | ||
در طول دو دههی ۶۰ و ۷۰ جمهوری اسلامی، ترکیه را بهعنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدمربایی و شکنجهی قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه بهعنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده میکند. دستگاههای گستردهی فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت میکنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی بهصورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههی شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهی کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهی آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است. | در طول دو دههی ۶۰ و ۷۰ جمهوری اسلامی، ترکیه را بهعنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدمربایی و شکنجهی قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه بهعنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده میکند. دستگاههای گستردهی فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آنها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آنها برای عملیات تروریستی مبادرت میکنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی بهصورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دههی شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی ادارهی کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعهی آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیتهای تروریستی رژیم در ترکیه است. | ||
خط ۱٬۰۹۶: | خط ۱٬۱۰۴: | ||
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] میگوید که «پس از مورد گرجی و قطع روابط دیپلماتیک بین فرانسه و ایران، فعالیتهای تروریستی رژیم خمینی در اروپا از اتریش هماهنگ میگردید».<ref name=":2">«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل میکند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref> نتیجۀ تحقیقات نویسنده آلمانی به نام هلموت دیتل (Helmut Dietl), که سالها در بارۀ تروریسم بینالمللی پژوهش کردهاست، با نظر مجاهدین خلق یکسان است: «چون شبکه زیرزمینی ترور در چنین آتمسفری فقط مشروط میتواند ادامۀ حیات دهد، ایرانیها ترجیح دادند که از سال ۱۹۸۷ ستاد عملیات تروریستی خود را به وین انتقال دهند. اتریشیها هم برای آنها مانعی ایجاد نکردند، همانطوریکه آنها در زمانهای قبل برای سایر گروههای ترور ممانعتی ایجاد نکرده بودند».<ref>Wilhelm Dietl: Iran Terrornetz in Österreich in: Terrorusmus-Informationsdienst Nr. 10. Oktober 1989, S. 4</ref><ref group="پاورقی">این نویسنده آلمانی تحقیقاتی دقیق در رابطه با شبکه ترور حکومت ایران در اتریش انجام دادهاست. او برای نیمه دوم سالهای دهه 80 در رابطه با فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی چنین نتیجهگیری میکند: «مأمورین فعال و مسلح در سومین ساختمان در نزدیک سفارت ایران زندگی میکنند. تعداد افراد مسلح در این محل هرگز پایینتر از 30 تن نبودهاست. حداکثر آنها به 50 تن بالغ میشد. تعدادی از این افراد کارمندان سفارت میباشند. گزارش دیتل به اسامی 12 عضو دائمی تیم ترور اشاره دارد و نقش آنها را تشریح میکند. در رأس این تیم ِ ترور، کاردار سفارت قراردارد. این تیم 12 نفر بیشتر اوقات هفته را مشغول آموزش به افراد جدیدی هستند که یا از ایران یا ترکیه یا از کشوهای عربی به جمع آنها میپیوندند. در این ساختمان دو سالن بزرگ وجود دارد که برای اقامت و تمرین در نظر گرفته شدهاست. تمام سلاحها (کلاشینکف AK-46، تفنگ و سلاحهای دیگر) در زیر زمین انبار میشوند».</ref> | [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] میگوید که «پس از مورد گرجی و قطع روابط دیپلماتیک بین فرانسه و ایران، فعالیتهای تروریستی رژیم خمینی در اروپا از اتریش هماهنگ میگردید».<ref name=":2">«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل میکند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref> نتیجۀ تحقیقات نویسنده آلمانی به نام هلموت دیتل (Helmut Dietl), که سالها در بارۀ تروریسم بینالمللی پژوهش کردهاست، با نظر مجاهدین خلق یکسان است: «چون شبکه زیرزمینی ترور در چنین آتمسفری فقط مشروط میتواند ادامۀ حیات دهد، ایرانیها ترجیح دادند که از سال ۱۹۸۷ ستاد عملیات تروریستی خود را به وین انتقال دهند. اتریشیها هم برای آنها مانعی ایجاد نکردند، همانطوریکه آنها در زمانهای قبل برای سایر گروههای ترور ممانعتی ایجاد نکرده بودند».<ref>Wilhelm Dietl: Iran Terrornetz in Österreich in: Terrorusmus-Informationsdienst Nr. 10. Oktober 1989, S. 4</ref><ref group="پاورقی">این نویسنده آلمانی تحقیقاتی دقیق در رابطه با شبکه ترور حکومت ایران در اتریش انجام دادهاست. او برای نیمه دوم سالهای دهه 80 در رابطه با فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی چنین نتیجهگیری میکند: «مأمورین فعال و مسلح در سومین ساختمان در نزدیک سفارت ایران زندگی میکنند. تعداد افراد مسلح در این محل هرگز پایینتر از 30 تن نبودهاست. حداکثر آنها به 50 تن بالغ میشد. تعدادی از این افراد کارمندان سفارت میباشند. گزارش دیتل به اسامی 12 عضو دائمی تیم ترور اشاره دارد و نقش آنها را تشریح میکند. در رأس این تیم ِ ترور، کاردار سفارت قراردارد. این تیم 12 نفر بیشتر اوقات هفته را مشغول آموزش به افراد جدیدی هستند که یا از ایران یا ترکیه یا از کشوهای عربی به جمع آنها میپیوندند. در این ساختمان دو سالن بزرگ وجود دارد که برای اقامت و تمرین در نظر گرفته شدهاست. تمام سلاحها (کلاشینکف AK-46، تفنگ و سلاحهای دیگر) در زیر زمین انبار میشوند».</ref> | ||
==== ترور عبدالرحمان | ==== ترور عبدالرحمان قاسملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران ==== | ||
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمدهاست خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود.<ref group="پاورقی">قاسملو به خود مختاری در چهارچوب ایران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جدایی طلبی را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهای چپگرا خواستار خودمختاری سازنده هستند». اما برای خمینی بین خودمختاری و جداییطلبی هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود. (پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272..)</ref> حکم مرگ عبدالرحمان قاسملو یکی از آخرین فرمانهایی است که آیت الله خمینی شخصأ آن را امضاء نمودهاست. در روز ۳ ژوئن ۱۹۸۹ خمینی میمیرد. کمیته عملیات ویژه<ref>اولین هدف عملیات «کمیته ویژه» ترور رهبری حزب دمکرات کردستان ایران بود. دادگاه برلین در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ میکونوس، فرمان ترور دولتی را چنین توضیح میدهد: «به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبری سیاسی ایران تصمیم میگیرد که با رهبری حزب دمکرات کردستان ایران نه فقط با تکیه بر ابزار سیاسی مبارزه کند، بلکه او را از بین ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمکرات، دکتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوییه 1989 در شهر وین نتیجه بلافصل این تصمیم بودهاست. سرنخ قرمزی که وقایع وین و برلین را به یکدیگر گره میزند به وضوح قابل رؤیت میباشد». دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1.</ref> اجرای فرامین وی را در دستور کار قرار میدهد.<ref group="پاورقی">«شاهد C» در دادگاه میکونوس چنین اظهار داشت: «سلول اطلاعاتی پاسداران خبر داد که قاسملو بعنوان سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران میخواهد مذاکراتی را به منظور آرامکردن جو سیاسی انجام دهد. این مذاکرات میتوانند به عنوان یک فاکتور جدی سیاسی مطرح گردند. به همین دلیل او میبایست در فاز اولیه چنین فعالیتهایی از سر راه برداشته شود». نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس».</ref> تصمیمگیری برای ترور او توسط کمیتهیی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئیس جمهور علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رهبر مذهبی علی خامنهای، وزیر اطلاعات علی فلاحیان، وزیر سپاه شمخانی و وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد که از ایران برای اجرای عملیات به وین اعزام شد. این تیم در شمار زبدهترین و پیچیدهترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برونمرزی مأموریت یافته بود. از طرف کمیته امنیت سه نفر برای این منظور انتخاب میگردند. مرکز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود.<ref>این یکی از 16 پادگانی است که مستقیماً زیر نظر رفسنجانی اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عملیات علیه عراق، سرکوب کردهای ایرانی و اجرای عملیات تروریستی در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر کرمانشاه و در حاشیه منطقه کردنشین مسقر است. محمود جعفری صحرارودی به عنوان فرد مورد اطمینان رئیس جمهور رفسنجانی فرماندهی این قراگاه را بهعهده داشت. این شخص در کردستان بسرعت مراحل ترقی را طی نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعملیات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وی را به فرماندهی قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهی پادگان شماره 15 پاسداران در کرمانشاه منتقل گردید. قرارگاه «فتح» مسئول کنترل فعالیتهای کردها در خارج از مرزهای ایران میباشد. دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحیمی» با گروههای کرد در ارتباط میباشد. مأموریت ی مستتر صحراردوی در عملیات وین «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بودهاست. برای او پاسپورت دیپلماتیک تهیه میگردد و مستقیماً زیر نظر رفسنجانی انجام وظیفه مینماید. امیر منصور بزرگیان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصی به وین وارد میشود. وظایف محوله به حاجی مصطفوی آجوادی، قائم مقام مدیر عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولین بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدیر عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهی عملیات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت میگیرد. در مذاکرات دور اول طالبانی هم حضور داشت و او را معاون وی نوشیروان امین همراهی میکند. ملاقات بدون نتیجه به پایان میرسد. ایرانیها سعی میکنند طالبانی را از روند مذاکراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلایل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) کاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمیتواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدی در عملیات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمیتوانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور میشدند او را هم به عنوان دوست نزدیک دکتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۹ دومین دور مذاکرات در خیابان Harmonieggasse وین شروع میشود. قاسملو به تنهایی حضور پیدا میکند، ولی صحرارودی و آجوادی حالا یک مأمور حفاظتی را نیز با خود همراه آورده بودند: امیر منصور بزرگیان اصل. حالا تیم ترور جولای Hit-Team)) تکمیل شده بود. مذاکرات یکبار دیگر در روز ۱۳ ژولای ساعت ۱۵:۳۰ شروع میشود. جعفری صحرارودی، مصطفی آجوادی و امیر منصور بزرگیان به محل مذاکره میآیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشتهاست. او در جریان همین ترور به قتل میرسد.</ref> از طریق آیفون درب ورودی منزل را برای قاسملو و قادری باز میکند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاکرات واقع در خیابان Like Bahngasse وارد میشوند: بدون محافظین پلیس، بدون محافظین شخصی و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت میکند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح کمریشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودی و آجوادی مذاکرات را شروع میکنند. بزرگیان به عنوان محافظ در راهرو ایستادهاست. دور دوم مذاکرات آغاز و صحبتها روی نوار ضبط میشود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها بهجدّ وارد روند گفتگو نمیشوند.<ref>«بخش انتهایی صحبتهای ضبط شده بر روی نوار نشانگر آن است که دکتر فاضل رسول و دکتر قاسملو تلاش مییکنند که مذاکرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولی ایرانیها تمایل قابل توجهی در این زمینه نشان نمیدهند».</ref> بعد از آن صدای شلیک گلوله از دو اسلحه کمری شنیده میشود. قاسملو از پیشانی، گیجگاه و گردن مورد اصابت قرار میگیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک میشود. هر دو در دم جان میسپارند. عبدالله قادری ظاهراً مقاومت میکند ولی او هم مورد اصابت قرار میگیرد. گزارش پزشکی قانونی چنین است: «گلولههای داخل بدن: یک گلوله در پشت گردن و یک گلوله در پشت ناحیۀ چپ، یک گلولۀ دیگر در پشت؛ از ۵ گلوله عبور کرده دیگر: یکی در جمجمه، یکی در گردن، یکی در پشت، یکی در شانه چپ، یکی به انگشت سبّابه راست اصابت نمودهاند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse, EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان میخواستنند کاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه کرد تیر خلاص دریافت میکنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفهکن یکی از اسلحهها پوست و استخوان یکی از مقتولین چسبیده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد میکند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودی، بزرگیان و آجوادی قرار را خیلی خوب طرحریزی کرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بستهبندی بودند. بهای بلیت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود؛ ولی صحرارودی یک بدشانسی میآورد. یک گلوله کمانه کرده و به او اصابت میکند. پزشک قانونی چنین توضیح میدهد: «گلوله به قسمت بالای بازوی راست اصابت کرده و از ناحیه شانه خارج شدهاست و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شدهاست. پوکه گلوله را جعفری از دهان بیرون انداخته و یا احتمالاً آن را قورت دادهاست».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودی برای دومین بار هم بد شانسی آورد. یک کارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وین به نام گئورگ ساموئل در ساعت ۲۲:۳۰ یک جعبه پلاستیکی را پیدا میکند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه میشود که درکنار اشیای دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. این کارگر یک اسلحه نوعBeretta با کالیبر ۶۵/۷ و همراه با صدا خفهکن وعلاوه برآن یک سلاح دیگر از نوع Llama با کالیبر ۶۵/۷ و صدا خفهکن، دو خشاب اسلحه ۶۵/۷ میلیمتری یک خشاب ۹ میلیمتری برای مسلسل Para و یک صدا خفهکن برای مسلسل در آن پیدا میکند. همراه این سلاحها مدارک دیگری وجود داشت که نقش مؤثری در صدور حکم جلب صحرارودی بازی خواهند نمود: این موارد شامل یک کلید موتور سیکلت مارک سوزوکی، یک برگ موتور سیکلت برای سوزوکی، GSX-500E و یک صورت حساب صادر شده از طرف شرکت Ferytag در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ به نام Mustafa M. Yalcin و یک توافقنامه خرید میان شرکت Ferytag و مصطفی مصطفوی برای یک موتور سیکلت سوزوکی، GSX-500E بودهاست. بعدها فروشنده موتور سیکلت یعنی شرکت فایر تاگ جفعر صحرارودی را به عنوان خریدار شناسایی کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورین امنیتی در زبالهدانهای در محل یاد شده پلاک ۴۵۱ در ناش مارکت را بازدید نموده و در دومین سطل آشغال یک کیسه پلاستیک حامل یک اسلحه کمری مدلBeretta پیدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر میشوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه میرساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شدهاست.<ref group="پاورقی">عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد کسلر، رئیس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنیتی آغاز مینمایند. کسلر و مارنینگر همراه با نمایندگان قاسملو پیروتی و بهرامی به آپارتمان ِ محل حادثه میروند: درب ورودی، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر کسلر را به خود معطوف مینماید: 1ـ بر روی در ورودی آپارتمان به هیچوجه آثار شکستگی دیده نمیشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشدهاست. کسلر دستور داد که قفل در ورودی بوسیله مأمورین اطلاعاتی بازشده و مورد کنترل قرارگیرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتیجه میرسد: قاتلین به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند. 2ـ پس از شلیک گلولههای مرگبار، به پیشانی سه کرد ایرانی تیر خلاص زده شدهاست. «شاهد» ماجرا، صحرارودی، از معرکه جان سالم بدر بردهاست. 3ـ دو نفر از سه کرد ایرانی کاملاً غافلگیر شده ودر جایی که نشسته بودند به قتل رسیدند؛ بنابراین اگر شخص غریبهیی از بیرون وارد اتاق میشد، قربانیان ترور به هیچ وجه بیحرکت سر جای خود ننشسته بودند. 4ـ «قربانی» دیگری به نام آجودی فرار کرده و مخفی شدهاست. 5ـ درمقابل آپارتمان ـ محل سوء قصد ـ ساختمانی وجود ندارد که بتوان از آن محل این ساختمان را زیر نظر گرفت و آن را شناسایی نمود؛ بنابراین عاملین میبایست قبلاً با ورود به این آپارتمان به شناسائی محل وقوع جرم پرداخته باشند. 6ـ عاملین حتماً قربانیان را از قبل میشناختند تا افراد اشتباهی را با حمله سریع خود مورد اصابت گلوله قرار ندهند. 7ـ این سوء قصد در چهارچوب یک عمل کلاسیک تروریستی نمیگنجد بلکه از عملیات مأمورین اطلاعاتی بشمار میرود. این سوء قصد از نوع آن عملیات تیپیک تروریستی که قربانی و قاتل برای اولینبار در مکانهای عمومی (جلو درب هتلها، در فرودگاهها و یا در جلو محل سکونت مقتول) رو درروی همدیگر قرار میگیرند، نبود؛ ولی این بار سوء قصد در داخل یک آپارتمان شخصی به وقوع میپیوندد. یعنی اینکه قاتل و قربانی حتماً از قبل همدیگر را میشناختند و عاملین ترور میبایست در روند یک پروسه اعتماد قربانیان را جلب میکردند. 8ـ محوریترین دلیل برای اسوالد از همان ابتدای امر این است: او از پیروتی و بهرامی که به محل وقوع جرم ملحق شده بودند کسب اطلاع مینماید که قاسملو و قادری با نمایندگان حکومت ایران درحال مذاکره بودهاند. برای او این امر محرز میگردد که تهران برندۀ اصلی این آدمکشی میباشد. تیم مبارزه با تروریسم (EBT)تحت نظارت اسوالد کسلر از صحت فرضیۀ خود و موارد هشتگانۀ فوق کاملأ قانع شدهاست.</ref> این افراد بعدا و بنا بر گفته آگاهان پرونده این افراد ابتدا از ETB به پلیس وین منتقل شد که طبق تجربه چشم پوشیهای زیادی نسبت به پرونده ترور دست چپیها داشتهاست و سپس در چارچوب سیاست مماشات بین اتریش و جمهوری اسلامی این افراد آزاد شده و به ایران برگردانده شدند.<ref>حدود ساعت 21:30 زنگ تلفن قاضی پرونده پتر سِدا به صدا درمیآید. آن طرف خط آنتون شولتس فرماندۀ پلیس دولتی در وزارت کشور قراردارد. شولتس قبل از آن تلفنی با وزارت امور خارجه مذاکرهیی را به پایان رساندهاست. بلندپایهترین مقام ارشد پلیس دولتی در جمهوری اتریش حالا به نفع ایران واسطهگری میکند. قاضی سِدا این تلفن غیرعادی را در پرونده ثبت نمودهاست: «او سعی میکند مرا متقاعد نماید که حکم جلب علیه افرادی که در سفارت مخفی شدهاند صادر نکنم. او دلیل اتخاذ این موضع را خطر تحولات دیپلماتیک ذکر مینماید». یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1.</ref><ref>مشروح اتفاقات این پرونده را میتوان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمدهاست پی گرفت. اسکورت به سوی تهران: سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ایرانی علیه رژیم تهران طی اطلاعیهیی از دفتر خود در کلن اطلاعات دقیقی راجع به صحرارودی وبزرگیان منتشر مینماید. سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.</ref> | در کتاب تاریخ مدرن کردها آمدهاست خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود.<ref group="پاورقی">قاسملو به خود مختاری در چهارچوب ایران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جدایی طلبی را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهای چپگرا خواستار خودمختاری سازنده هستند». اما برای خمینی بین خودمختاری و جداییطلبی هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود. (پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272..)</ref> حکم مرگ عبدالرحمان قاسملو یکی از آخرین فرمانهایی است که آیت الله خمینی شخصأ آن را امضاء نمودهاست. در روز ۳ ژوئن ۱۹۸۹ خمینی میمیرد. کمیته عملیات ویژه<ref>اولین هدف عملیات «کمیته ویژه» ترور رهبری حزب دمکرات کردستان ایران بود. دادگاه برلین در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ میکونوس، فرمان ترور دولتی را چنین توضیح میدهد: «به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبری سیاسی ایران تصمیم میگیرد که با رهبری حزب دمکرات کردستان ایران نه فقط با تکیه بر ابزار سیاسی مبارزه کند، بلکه او را از بین ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمکرات، دکتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوییه 1989 در شهر وین نتیجه بلافصل این تصمیم بودهاست. سرنخ قرمزی که وقایع وین و برلین را به یکدیگر گره میزند به وضوح قابل رؤیت میباشد». دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1.</ref> اجرای فرامین وی را در دستور کار قرار میدهد.<ref group="پاورقی">«شاهد C» در دادگاه میکونوس چنین اظهار داشت: «سلول اطلاعاتی پاسداران خبر داد که قاسملو بعنوان سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران میخواهد مذاکراتی را به منظور آرامکردن جو سیاسی انجام دهد. این مذاکرات میتوانند به عنوان یک فاکتور جدی سیاسی مطرح گردند. به همین دلیل او میبایست در فاز اولیه چنین فعالیتهایی از سر راه برداشته شود». نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس».</ref> تصمیمگیری برای ترور او توسط کمیتهیی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئیس جمهور علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رهبر مذهبی علی خامنهای، وزیر اطلاعات علی فلاحیان، وزیر سپاه شمخانی و وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد که از ایران برای اجرای عملیات به وین اعزام شد. این تیم در شمار زبدهترین و پیچیدهترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برونمرزی مأموریت یافته بود. از طرف کمیته امنیت سه نفر برای این منظور انتخاب میگردند. مرکز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود.<ref>این یکی از 16 پادگانی است که مستقیماً زیر نظر رفسنجانی اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عملیات علیه عراق، سرکوب کردهای ایرانی و اجرای عملیات تروریستی در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر کرمانشاه و در حاشیه منطقه کردنشین مسقر است. محمود جعفری صحرارودی به عنوان فرد مورد اطمینان رئیس جمهور رفسنجانی فرماندهی این قراگاه را بهعهده داشت. این شخص در کردستان بسرعت مراحل ترقی را طی نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعملیات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وی را به فرماندهی قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهی پادگان شماره 15 پاسداران در کرمانشاه منتقل گردید. قرارگاه «فتح» مسئول کنترل فعالیتهای کردها در خارج از مرزهای ایران میباشد. دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحیمی» با گروههای کرد در ارتباط میباشد. مأموریت ی مستتر صحراردوی در عملیات وین «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بودهاست. برای او پاسپورت دیپلماتیک تهیه میگردد و مستقیماً زیر نظر رفسنجانی انجام وظیفه مینماید. امیر منصور بزرگیان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصی به وین وارد میشود. وظایف محوله به حاجی مصطفوی آجوادی، قائم مقام مدیر عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولین بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدیر عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهی عملیات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت میگیرد. در مذاکرات دور اول طالبانی هم حضور داشت و او را معاون وی نوشیروان امین همراهی میکند. ملاقات بدون نتیجه به پایان میرسد. ایرانیها سعی میکنند طالبانی را از روند مذاکراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلایل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) کاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمیتواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدی در عملیات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمیتوانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور میشدند او را هم به عنوان دوست نزدیک دکتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۹ دومین دور مذاکرات در خیابان Harmonieggasse وین شروع میشود. قاسملو به تنهایی حضور پیدا میکند، ولی صحرارودی و آجوادی حالا یک مأمور حفاظتی را نیز با خود همراه آورده بودند: امیر منصور بزرگیان اصل. حالا تیم ترور جولای Hit-Team)) تکمیل شده بود. مذاکرات یکبار دیگر در روز ۱۳ ژولای ساعت ۱۵:۳۰ شروع میشود. جعفری صحرارودی، مصطفی آجوادی و امیر منصور بزرگیان به محل مذاکره میآیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشتهاست. او در جریان همین ترور به قتل میرسد.</ref> از طریق آیفون درب ورودی منزل را برای قاسملو و قادری باز میکند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاکرات واقع در خیابان Like Bahngasse وارد میشوند: بدون محافظین پلیس، بدون محافظین شخصی و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت میکند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح کمریشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودی و آجوادی مذاکرات را شروع میکنند. بزرگیان به عنوان محافظ در راهرو ایستادهاست. دور دوم مذاکرات آغاز و صحبتها روی نوار ضبط میشود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها بهجدّ وارد روند گفتگو نمیشوند.<ref>«بخش انتهایی صحبتهای ضبط شده بر روی نوار نشانگر آن است که دکتر فاضل رسول و دکتر قاسملو تلاش مییکنند که مذاکرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولی ایرانیها تمایل قابل توجهی در این زمینه نشان نمیدهند».</ref> بعد از آن صدای شلیک گلوله از دو اسلحه کمری شنیده میشود. قاسملو از پیشانی، گیجگاه و گردن مورد اصابت قرار میگیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک میشود. هر دو در دم جان میسپارند. عبدالله قادری ظاهراً مقاومت میکند ولی او هم مورد اصابت قرار میگیرد. گزارش پزشکی قانونی چنین است: «گلولههای داخل بدن: یک گلوله در پشت گردن و یک گلوله در پشت ناحیۀ چپ، یک گلولۀ دیگر در پشت؛ از ۵ گلوله عبور کرده دیگر: یکی در جمجمه، یکی در گردن، یکی در پشت، یکی در شانه چپ، یکی به انگشت سبّابه راست اصابت نمودهاند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse, EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان میخواستنند کاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه کرد تیر خلاص دریافت میکنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفهکن یکی از اسلحهها پوست و استخوان یکی از مقتولین چسبیده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد میکند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودی، بزرگیان و آجوادی قرار را خیلی خوب طرحریزی کرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بستهبندی بودند. بهای بلیت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود؛ ولی صحرارودی یک بدشانسی میآورد. یک گلوله کمانه کرده و به او اصابت میکند. پزشک قانونی چنین توضیح میدهد: «گلوله به قسمت بالای بازوی راست اصابت کرده و از ناحیه شانه خارج شدهاست و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شدهاست. پوکه گلوله را جعفری از دهان بیرون انداخته و یا احتمالاً آن را قورت دادهاست».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودی برای دومین بار هم بد شانسی آورد. یک کارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وین به نام گئورگ ساموئل در ساعت ۲۲:۳۰ یک جعبه پلاستیکی را پیدا میکند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه میشود که درکنار اشیای دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. این کارگر یک اسلحه نوعBeretta با کالیبر ۶۵/۷ و همراه با صدا خفهکن وعلاوه برآن یک سلاح دیگر از نوع Llama با کالیبر ۶۵/۷ و صدا خفهکن، دو خشاب اسلحه ۶۵/۷ میلیمتری یک خشاب ۹ میلیمتری برای مسلسل Para و یک صدا خفهکن برای مسلسل در آن پیدا میکند. همراه این سلاحها مدارک دیگری وجود داشت که نقش مؤثری در صدور حکم جلب صحرارودی بازی خواهند نمود: این موارد شامل یک کلید موتور سیکلت مارک سوزوکی، یک برگ موتور سیکلت برای سوزوکی، GSX-500E و یک صورت حساب صادر شده از طرف شرکت Ferytag در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ به نام Mustafa M. Yalcin و یک توافقنامه خرید میان شرکت Ferytag و مصطفی مصطفوی برای یک موتور سیکلت سوزوکی، GSX-500E بودهاست. بعدها فروشنده موتور سیکلت یعنی شرکت فایر تاگ جفعر صحرارودی را به عنوان خریدار شناسایی کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورین امنیتی در زبالهدانهای در محل یاد شده پلاک ۴۵۱ در ناش مارکت را بازدید نموده و در دومین سطل آشغال یک کیسه پلاستیک حامل یک اسلحه کمری مدلBeretta پیدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر میشوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه میرساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شدهاست.<ref group="پاورقی">عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد کسلر، رئیس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنیتی آغاز مینمایند. کسلر و مارنینگر همراه با نمایندگان قاسملو پیروتی و بهرامی به آپارتمان ِ محل حادثه میروند: درب ورودی، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر کسلر را به خود معطوف مینماید: 1ـ بر روی در ورودی آپارتمان به هیچوجه آثار شکستگی دیده نمیشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشدهاست. کسلر دستور داد که قفل در ورودی بوسیله مأمورین اطلاعاتی بازشده و مورد کنترل قرارگیرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتیجه میرسد: قاتلین به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند. 2ـ پس از شلیک گلولههای مرگبار، به پیشانی سه کرد ایرانی تیر خلاص زده شدهاست. «شاهد» ماجرا، صحرارودی، از معرکه جان سالم بدر بردهاست. 3ـ دو نفر از سه کرد ایرانی کاملاً غافلگیر شده ودر جایی که نشسته بودند به قتل رسیدند؛ بنابراین اگر شخص غریبهیی از بیرون وارد اتاق میشد، قربانیان ترور به هیچ وجه بیحرکت سر جای خود ننشسته بودند. 4ـ «قربانی» دیگری به نام آجودی فرار کرده و مخفی شدهاست. 5ـ درمقابل آپارتمان ـ محل سوء قصد ـ ساختمانی وجود ندارد که بتوان از آن محل این ساختمان را زیر نظر گرفت و آن را شناسایی نمود؛ بنابراین عاملین میبایست قبلاً با ورود به این آپارتمان به شناسائی محل وقوع جرم پرداخته باشند. 6ـ عاملین حتماً قربانیان را از قبل میشناختند تا افراد اشتباهی را با حمله سریع خود مورد اصابت گلوله قرار ندهند. 7ـ این سوء قصد در چهارچوب یک عمل کلاسیک تروریستی نمیگنجد بلکه از عملیات مأمورین اطلاعاتی بشمار میرود. این سوء قصد از نوع آن عملیات تیپیک تروریستی که قربانی و قاتل برای اولینبار در مکانهای عمومی (جلو درب هتلها، در فرودگاهها و یا در جلو محل سکونت مقتول) رو درروی همدیگر قرار میگیرند، نبود؛ ولی این بار سوء قصد در داخل یک آپارتمان شخصی به وقوع میپیوندد. یعنی اینکه قاتل و قربانی حتماً از قبل همدیگر را میشناختند و عاملین ترور میبایست در روند یک پروسه اعتماد قربانیان را جلب میکردند. 8ـ محوریترین دلیل برای اسوالد از همان ابتدای امر این است: او از پیروتی و بهرامی که به محل وقوع جرم ملحق شده بودند کسب اطلاع مینماید که قاسملو و قادری با نمایندگان حکومت ایران درحال مذاکره بودهاند. برای او این امر محرز میگردد که تهران برندۀ اصلی این آدمکشی میباشد. تیم مبارزه با تروریسم (EBT)تحت نظارت اسوالد کسلر از صحت فرضیۀ خود و موارد هشتگانۀ فوق کاملأ قانع شدهاست.</ref> این افراد بعدا و بنا بر گفته آگاهان پرونده این افراد ابتدا از ETB به پلیس وین منتقل شد که طبق تجربه چشم پوشیهای زیادی نسبت به پرونده ترور دست چپیها داشتهاست و سپس در چارچوب سیاست مماشات بین اتریش و جمهوری اسلامی این افراد آزاد شده و به ایران برگردانده شدند.<ref>حدود ساعت 21:30 زنگ تلفن قاضی پرونده پتر سِدا به صدا درمیآید. آن طرف خط آنتون شولتس فرماندۀ پلیس دولتی در وزارت کشور قراردارد. شولتس قبل از آن تلفنی با وزارت امور خارجه مذاکرهیی را به پایان رساندهاست. بلندپایهترین مقام ارشد پلیس دولتی در جمهوری اتریش حالا به نفع ایران واسطهگری میکند. قاضی سِدا این تلفن غیرعادی را در پرونده ثبت نمودهاست: «او سعی میکند مرا متقاعد نماید که حکم جلب علیه افرادی که در سفارت مخفی شدهاند صادر نکنم. او دلیل اتخاذ این موضع را خطر تحولات دیپلماتیک ذکر مینماید». یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1.</ref><ref>مشروح اتفاقات این پرونده را میتوان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمدهاست پی گرفت. اسکورت به سوی تهران: سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ایرانی علیه رژیم تهران طی اطلاعیهیی از دفتر خود در کلن اطلاعات دقیقی راجع به صحرارودی وبزرگیان منتشر مینماید. سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.</ref> | ||
خط ۱٬۲۴۲: | خط ۱٬۲۵۰: | ||
در همین رابطه علاوه بر توطئه ترور سفیر عربستان قصد عملیات تروریستی بر علیه سفارت عربستان و اسرائیل در آمریکا هم بوده است. به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز،منابع رسمی آمریکا گفته اند یک شهروند ایرانی در آمریکا بازداشت شده و افرادی از ایران به برنامه ریزی ، سازماندهی و قصد اجرای عملیات های تروریستی علیه سفیر عربستان، سفارت این کشور و سفارت اسرائیل در واشنگتن متهم شده اند.<ref>آمریکا: ایران می خواست سفیر عربستان را «ترور» و دو سفارتخانه را در واشنگتن «منفجر» کند/ ایران: این یک نمایش مضحک [https://www.asriran.com/fa/news/184832/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B است]</ref> | در همین رابطه علاوه بر توطئه ترور سفیر عربستان قصد عملیات تروریستی بر علیه سفارت عربستان و اسرائیل در آمریکا هم بوده است. به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز،منابع رسمی آمریکا گفته اند یک شهروند ایرانی در آمریکا بازداشت شده و افرادی از ایران به برنامه ریزی ، سازماندهی و قصد اجرای عملیات های تروریستی علیه سفیر عربستان، سفارت این کشور و سفارت اسرائیل در واشنگتن متهم شده اند.<ref>آمریکا: ایران می خواست سفیر عربستان را «ترور» و دو سفارتخانه را در واشنگتن «منفجر» کند/ ایران: این یک نمایش مضحک [https://www.asriran.com/fa/news/184832/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B است]</ref> | ||
'''طرح پرونده در شورای امنیت''' | |||
عربستان سعودی اعلام کرد به طور رسمی از بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواسته است شورای امنیت را در جریان «توطئه ترور» سفیر این کشور در واشینگتن بگذارد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f8-saudi-mission-statement/24360875.html</ref> دبیرکل سازمان ملل پرونده «توطئه ایران» را به شورای امنیت فرستاد. همزمان با شکایت عربستان، سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل، نیز نشستی با نمایندگان ۱۵ کشور عضو شورای امنیت برای ایجاد هماهنگی در زمینه نحوه برخورد با ایران برگزار کرد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f4_ban_ki_moon_send_iran_plot_case_unsc/24362181.html</ref> | |||
'''واکنشهای بینالمللی''' | '''واکنشهای بینالمللی''' | ||
خط ۱٬۲۵۳: | خط ۱٬۲۶۵: | ||
سازمان مجاهدین طی اطلاعیهیی طرح ترور سفیر عربستان سعودی و انفجار در آمریکا را اعلان جنگ رژیم آخوندی با جامعه جهانی خواند<ref>اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 19مهر1390 (11اکتبر2011)[https://hambastegimeli.com/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A/29691-2011-10-12-06-10-20 <nowiki>[4]</nowiki>]</ref>واز حامد عبداللهی، عبدالرضا شهلایی و علی غلام شکوری، بهعنوان پاسدار سرتیپ های نیروی تروریستی قدس نام برد که در طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشینگتن دست اندرکار بودند.<ref name=":6">اطلاعیه شورای ملی مقاومت [https://www.iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D9%88/1579-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B ایران]</ref> | سازمان مجاهدین طی اطلاعیهیی طرح ترور سفیر عربستان سعودی و انفجار در آمریکا را اعلان جنگ رژیم آخوندی با جامعه جهانی خواند<ref>اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 19مهر1390 (11اکتبر2011)[https://hambastegimeli.com/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A/29691-2011-10-12-06-10-20 <nowiki>[4]</nowiki>]</ref>واز حامد عبداللهی، عبدالرضا شهلایی و علی غلام شکوری، بهعنوان پاسدار سرتیپ های نیروی تروریستی قدس نام برد که در طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشینگتن دست اندرکار بودند.<ref name=":6">اطلاعیه شورای ملی مقاومت [https://www.iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D9%88/1579-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B ایران]</ref> | ||
==== ترور سلمان رشدی ==== | |||
سلمان رشدی، نویسنده ۷۵ ساله، در حال سخنرانی در یک مرکز آموزش غیرانتفاعی به نام مرکز چوتوکوآ در شهر نیویورک با ضربات چاقو مورد حمله قرار گرفت. | |||
پلیس ایالتی نیوریوک در بیانیهای گفت: «ساعت ۱۱ صبح ۱۲ اوت ۲۰۲۲ یک مظنون مرد به سمت تریبون دوید و به رشدی و مصاحبه کننده حملهور شد، رشدی بر اثر اصابت چاقو از ناحیه گردن زخمی شد و با هلیکوپتر به بیمارستان منتقل شد». ضارب فردی به نام هادی مطر لبنانیتبار ۲۴ ساله اهل فرویو نیوجرسی است که در بازداشت بهسر میبرد.<ref>[https://www.imna.ir/news/595884/%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%B6%D8%A7%D8%B1%D8%A8-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%AE%D8%B5-%D8%B4%D8%AF-%D8%AC%D8%B2%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D8%AA خبرگزاری ایمنا جمهوری اسلامی]</ref> | |||
خبرگزاری فارس نوشت: «سلمان رشدی نویسنده مرتد در نیویورک مورد حمله قرار گرفت…». | |||
حسین شریعتمداری نماینده خامنهای درکیهان نوشته دست ضارب را هزار بار میبوسد! | |||
خمینی در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ از جماران تهران فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیات شیطانی» را رسما صادر کرد و علاوه بر آن اعلام کرد: «مولف کتاب آیات شیطانی، همچین ناشرین آن محکوم به اعدام میباشند… از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند». | |||
خامنهای هم با تاکید بر فتوای خمینی در مهر ۱۳۹۴ گفتهبود: «اصولی را که جمهوری اسلامی با آنها معروف شده، با سربلندی نگه دارید، نه با خجالت… بنده، همان وقتها سفری به یکی دو کشور اروپایی داشتم؛ قرص و محکم ایستادم و گفتم: «امام تیری شلیک کردهاند و این تیر همین طور میرود. خوب هم هدفگیری کردهاند و تا به هدف نخورد، نمیافتد». معتقدم این تیر، روزی به هدف خواهد خورد». | |||
==== تهدید و اقدام به ترور مایک پمپئو و جان بولتون ==== | |||
وزارت دادگستری آمریکا روز چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ یک عضو سپاه پاسداران به نام شهرام پورصفی را که با اسم مهدی رضایی هم شناخته میشود، به طرحریزی برای قتل جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید، متهم کرد و گفت شکایتی علیه این فرد در واشینگتن دیسی اقامه شده است. | |||
طبق اعلام وزارت دادگستری آمریکا، پورصفی ۴۵ ساله و اهل تهران، طرحریزی توطئه قتل بولتون را احتمالا در انتقام برای کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه انجام داده بود. | |||
افبیآی، پلیس فدرال آمریکا، پورصفی را متهم کرده که در اکتبر ۲۰۲۱ با اعطای ۳۰۰ هزار دلار به افرادی در ایالات متحده، قصد داشته آنها را قانع کند که نقشه ترور جان بولتون را یا در واشنگتن دی سی و یا درایالت مریلند پیاده کنند. | |||
طبق اسناد منتشر شده در دادگاه، این فرد در روز ۲۲ اکتبر ۲۰۲۱ (برابر با ۳۰ مهرماه ۱۴۰۰) با این ادعا که برای تالیف کتاب خود به عکس نیاز دارد، در جریان ملاقات آنلاین با فردی ساکن ایالات متحده، از او خواسته بود که از جان بولتون، مشاور امنیت ملی دولت سابق ایالات متحده عکس بگیرد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%DB%8C%DA%A9-%D8%B9%D8%B6%D9%88-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%8 سایت دویچه وله فارسی]</ref> | |||
پس از انتشار این خبر، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، در بیانیهای اعلام کرد که دولت بایدن از تلاش برای دفاع از شهروندان آمریکا فروگذار نخواهد کرد و اگر ایران به شهروندان آمریکا، از جمله مقامات پیشین این کشور حمله کند، با پیامدهای شدیدی مواجه خواهد شد. | |||
مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا که پیشتر از سوی جمهوری اسلامی به ترور جهت انتقام کشته شدن تروریست قاسم سلیمانی تهدید شده بود، در پی اقدام یکی از هواداران جمهوری اسلامی جهت ترور سلمان رشدی به این موضوع واکنش نشان داد. | |||
پمپئو طی مصاحبهای با واشنگتن تایمز عنوان کرد: مانند هر شهروند آمریکایی، دولت آمریکا مسئولیت دارد نه تنها از اقدام آنها جلوگیری کند، بلکه این شبکهها را در کشور نابود کند. پس این باید در کانون توجه باشد و فکر میکنم نه تنها من و خانواده من، بلکه هر آمریکایی باید روی آنها حساب کند تا این کار را انجام دهند و مطمئن شوند، سپاه تروریستی نمیتواند جوخههای ضربت را در داخل ایالات متحده آمریکا عملیاتی کند. این کاملاً غیرقابل قبول است. | |||
وی افزود: آنها تا حد زیادی بازیگر شرور در خاورمیانه هستند. آنها بزرگترین تهدید را برای ایالات متحده و منافع امنیتی و اقتصادی ما در منطقه به همراه دارند. بنابراین فکر کردن به اینکه به نوعی دوباره وارد یک معامله قدیمی، کهنه میشوید که اکنون تاریخ انقضا دارد و تنها دهها ماه دیگر از آن باقی ماندهاست، در ظاهر احمقانه است و بسیار خطرناک بهنظر میرسد.<ref>کانال تلگرامی آوا تودی</ref> | |||
=== تروریسم جمهوری اسلامی در عراق === | === تروریسم جمهوری اسلامی در عراق === | ||
خط ۱٬۳۷۳: | خط ۱٬۴۱۱: | ||
=== حکم دادگاه میکونوس === | === حکم دادگاه میکونوس === | ||
حکم | حکم و جریان رسیدگی کشتار میکونوس مفصلترین وکاملترین رسیدگی است که نسبت به تروریسم جمهوری اسلامی در خارج صورت گرفتهاست. در این حکم بر نقش مشخص سران جمهوری اسلامی در این ترورها تأکید شدهاست. دادگاه عالی جنایی برلین پس از ۴ سال رسیدگی مستمر طی ۲۵۶ جلسه واستماع شهادت صدها تن از مطلعین وبررسی دهها هزار صفحه سند ومدرک در ۱۰ آوریل ۱۹۹۷ حکم مشروح خود را در چند صد صفحه صادر واعلام نمود. | ||
در آخرین بخش حکم دادگاه برلین (بخش M= صفحه ۳۲۴ به بعد در متن آلمانی حکم و صفحه ۱۹۶ به بعد در ترجمه ایتالیایی) تحت عنوان «سوابق تاریخی امر وثبوت آمریت سردمداران رژیم در این ترور» به تفصیل به نقش رهبر جمهوری اسلامی خامنه ای و «کمیته» ویژه تحت نظر او که متشکل از بالاترین مقامات جمهوری اسلامی است پرداخته و نقش آنها را در تصمیمگیری، سازماندهی واجرای جنایت مورد تأکید قرار دادهاست. | در آخرین بخش حکم دادگاه برلین (بخش M= صفحه ۳۲۴ به بعد در متن آلمانی حکم و صفحه ۱۹۶ به بعد در ترجمه ایتالیایی) تحت عنوان «سوابق تاریخی امر وثبوت آمریت سردمداران رژیم در این ترور» به تفصیل به نقش رهبر جمهوری اسلامی خامنه ای و «کمیته» ویژه تحت نظر او که متشکل از بالاترین مقامات جمهوری اسلامی است پرداخته و نقش آنها را در تصمیمگیری، سازماندهی واجرای جنایت مورد تأکید قرار دادهاست. | ||
خط ۱٬۳۸۰: | خط ۱٬۴۱۸: | ||
=== دستور قتل مکتوب === | === دستور قتل مکتوب === | ||
یک مورد از اسنادی که دادگاه میکونوس (صفحه ۲۱۹ ترجمه حکم دادگاه به ایتالیایی) در رسیدگی خود مورد بررسی قرارداد دستور قتل یکی از مخالفین رژیم به اسم منوچهر گنجی بود که طبق سند ارایه شده به دادگاه | یک مورد از اسنادی که دادگاه میکونوس (صفحه ۲۱۹ ترجمه حکم دادگاه به ایتالیایی) در رسیدگی خود مورد بررسی قرارداد دستور قتل یکی از مخالفین رژیم به اسم منوچهر گنجی بود که طبق سند ارایه شده به دادگاه میکونوس، به دستور خامنهای «مهدور الدم» و «واجب القتل» اعلام شدهاست. | ||
=== احکام دادگاه ایالت کلمبیا در امریکا === | === احکام دادگاه ایالت کلمبیا در امریکا === |
ویرایش