جریان اپورتونیستی چپ نما در سازمان مجاهدین خلق (۱۳۵۴): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
=== مقدمة: ===
=== مقدمة: ===
سازمان مجاهدين خلق ايران كه در سال 1344 تاسيس شده است در طول حياتش با چندين ضربه وسيع روبرو شد كه تا مرز متلاشي شدن كامل و از بين رفتن آن را پيش برده است. اولين ضربه در سال 1350 توسط ساواك شاه وارد شده كه به دستگيري بيش از 90% كادرها و تمام كادر مركزي سازمان منجر شد. دومين ضربه در سال 1354 توسط عناصري از درون خود سازمان مجاهدين كه از ايدئولوژي اسلام كه ايدئولوژي رسمي اين سازمان بود به ايدئولوژي ماركسيسم تغيير ايدئولوژي داده بودند وارد شد كه در اين ضربه تمامي اعضاي سازمان از همه رده ها و سطوح به شوك ناشي از آن دچار شده و سازمان يك بار ديگر و شديدتر از بار گذشته در معرض نابودي كامل قرار گرفت. مسعود رجوي بعنوان تنها عضو كادر مركزي سازمان در زندان با اطلاع يابي از اين ضربه به بررسي و تحليل آن پرداخت و طي بيانيه اي 12 ماده يي مجددا سازمان را تجديد بنا نمود و از خطر نابودي نجات بخشيد.
سازمان مجاهدين خلق ايران كه در سال 1344 تاسيس شده است در طول حياتش با چندين ضربه وسيع روبرو شد كه تا مرز متلاشي كردن كامل و از بين رفتن آن را پيش برده است. اولين ضربه در سال 1350 توسط ساواك شاه وارد شد كه به دستگيري بيش از 90% كادرها و تمام كادر مركزي سازمان منجر شد. دومين ضربه در سال 1354 توسط عناصري از درون خود سازمان مجاهدين كه از ايدئولوژي اسلام كه ايدئولوژي رسمي اين سازمان بود به ايدئولوژي ماركسيسم تغيير ايدئولوژي داده بودند وارد شد كه در اين ضربه تمامي اعضاي سازمان از همه رده ها و سطوح به شوك ناشي از آن دچار شده و سازمان يك بار ديگر و شديدتر از بار گذشته در معرض نابودي كامل قرار گرفت. مسعود رجوي بعنوان تنها عضو كادر مركزي سازمان در زندان با اطلاع يابي از اين ضربه به بررسي و تحليل آن پرداخت و طي بيانيه اي 12 ماده يي مجددا سازمان را تجديد بنا نمود و از خطر نابودي حتمي نجات بخشيد.


=== اپورتونيسم: ===
=== معناي اپورتونيسم در لغت و لغتنامه: ===
اين كلمه در فرهنگ معين اينگونه تعريف شده است: فرصت - طلبی ، پی فرصت مناسب بودن برای رسیدن به اهداف شخصی بدون اعتقاد به اصولی خاص . در فرهنگنامه هاي ديگر اينگونه آمده است:
 
 opportunism به معني ابن الوقت بودن و به سرعت بر حسب تغيير اوضاع سياسي و بنا بر منفعت شخصي تغيير عقيده دادن است. معني اين واژه نزد ماركسيست ها عبارت از ترك موضع طبقاتي و اصول و استحكام آن و خيانت به منافع پرولتاريا مي باشد.
 
اين واژه در فرهنگ سياسي بطور كلي بر دونوع راست و چپ تقسيم ميشود:
 
==== اپورتونیسم  راست: ====
وادار كردن پرولتاريا به دنباله روي از منافع بورژوازي و حزب سياسي آن است
 
==== اپورتونيسم چپ: ====
از جمله با دست زدن به عمليات ماجراجويانه مي كوشد تا ايده هايي را تحقق بخشد كه جز در آينده قابل تحقق نيستند
 
به نقل از کتاب فرهنگ علوم سیاسی ، علی  اقا بخشی و مینو افشاری راد
 
==== جريان اپورتونيستي چپ نما در سازمان مجاهدين خلق: ====
جريان اپورتونيستي چپ نما در سازمان مجاهدين خلق به جرياني گفته ميشود كه در طي آن دو تن با نام‌های تقی شهرام و بهرام آرام در مهر ماه سال ۱۳۵۴ درحالی که مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بسر می‌بردند و آنها كه از اعضاي باقيمانده مجاهدين پس از ضربه سال 1350 در خارج از زندان بودند اعلام نمودند که سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این دو نفر آیه ای را که در آرم این سازمان وجود داشت حذف نموده و اعلام کردند از آنجایی که ایدئولوژی مجاهدین مابین ایدئولوژی‌های چپ (مارکسیست) و راست (اسلام سنتی) قرار دارد، لاجرم باید به سمت یکی ازین دو میل کند. آنها همچنین دو تن از اعضای سازمان که با آنها مخالفت نمودند، به نام‌های مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی را کشتند. این حرکت عملاً منجر به متلاشی شدن تشکیلات سازمان مجاهدین شده و ضربه سختی را بر آنها فرود آورد.در آن زمان اعضاء سازمان مجاهدین که اغلب در زندان‌های ایران پراکنده بودند، به دلیل عدم فهم درست این مسئله پیچیده هر کدام واکنش متفاوتی نسبت به این موضوع داشته و در نتیجه موجودیت تشکیلاتی سازمان مجاهدین در هاله‌ای از ابهام فرورفت.
جريان اپورتونيستي چپ نما در سازمان مجاهدين خلق به جرياني گفته ميشود كه در طي آن دو تن با نام‌های تقی شهرام و بهرام آرام در مهر ماه سال ۱۳۵۴ درحالی که مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بسر می‌بردند و آنها كه از اعضاي باقيمانده مجاهدين پس از ضربه سال 1350 در خارج از زندان بودند اعلام نمودند که سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این دو نفر آیه ای را که در آرم این سازمان وجود داشت حذف نموده و اعلام کردند از آنجایی که ایدئولوژی مجاهدین مابین ایدئولوژی‌های چپ (مارکسیست) و راست (اسلام سنتی) قرار دارد، لاجرم باید به سمت یکی ازین دو میل کند. آنها همچنین دو تن از اعضای سازمان که با آنها مخالفت نمودند، به نام‌های مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی را کشتند. این حرکت عملاً منجر به متلاشی شدن تشکیلات سازمان مجاهدین شده و ضربه سختی را بر آنها فرود آورد.در آن زمان اعضاء سازمان مجاهدین که اغلب در زندان‌های ایران پراکنده بودند، به دلیل عدم فهم درست این مسئله پیچیده هر کدام واکنش متفاوتی نسبت به این موضوع داشته و در نتیجه موجودیت تشکیلاتی سازمان مجاهدین در هاله‌ای از ابهام فرورفت.
مجاهدين باقيمانده بر هويت قبلي سازمان، اين جريان را يك كودتاي خائنانه و جنايت بار زير عنوان ماركسيسم و ضربهٌ خیانت‌بار اپورتونیستهای چپ‌نما بر‌پیکر سازمان خواندند كه که با‌سوء‌استفاده از شهادت بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان  و اسارت مسعود رجوی ‌ـ‌تنها بازماندهٌ مرکزیت‌ـ بر‌سازمان مسلط شده اند.
مجاهدين باقيمانده بر هويت قبلي سازمان، اين جريان را يك كودتاي خائنانه و جنايت بار زير عنوان ماركسيسم و ضربهٌ خیانت‌بار اپورتونیستهای چپ‌نما بر‌پیکر سازمان خواندند كه که با‌سوء‌استفاده از شهادت بنیانگذاران و اعضای مرکزیت سازمان  و اسارت مسعود رجوی ‌ـ‌تنها بازماندهٌ مرکزیت‌ـ بر‌سازمان مسلط شده اند.
۱٬۰۳۹

ویرایش