۸٬۶۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
«خانم غنوی، وکیل آقای کاظمی گفت که در حالی که آقای کاظمی به ایفای نقش هماهنگ کننده در تظاهرات عظیم عاشورای سال ۸۸ ( ۶ دی ماه ۱۳۸۸) متهم شده است، وی ماهها قبل از این تاریخ (در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۸) دستگیر شده بود و در آن زمان در زندان به سر می برد.»[۴] | «خانم غنوی، وکیل آقای کاظمی گفت که در حالی که آقای کاظمی به ایفای نقش هماهنگ کننده در تظاهرات عظیم عاشورای سال ۸۸ ( ۶ دی ماه ۱۳۸۸) متهم شده است، وی ماهها قبل از این تاریخ (در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۸۸) دستگیر شده بود و در آن زمان در زندان به سر می برد.»[۴] | ||
پیام مسعود رجوی | == پیام مسعود رجوی == | ||
سلام بر حسین | سلام بر حسین و پیشتازان اشرف نشان قیام مجاهدان شهید جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی | ||
و پیشتازان اشرف نشان قیام مجاهدان شهید جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی | |||
مسعود رجوی- ۵بهمن۱۳۸۹ | مسعود رجوی- ۵بهمن۱۳۸۹ | ||
السّلام علیک وعلی الارواح الّتی حلّت بفنائک | السّلام علیک وعلی الارواح الّتی حلّت بفنائک | ||
سلام بر حسین و بر روانهای مجاهدانی که در اربعین حسینی، بر آستان او سر سائیدند | سلام بر حسین و بر روانهای مجاهدانی که در اربعین حسینی، بر آستان او سر سائیدند | ||
پرچمداران اشرف نشان قیام، قهرمانان مجاهد خلق، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی، | پرچمداران اشرف نشان قیام، قهرمانان مجاهد خلق، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی، | ||
پیشتازان و پیام آوران «جنگ صد برابر با عزم حداکثر» که یکسال در زیر حکم اعدام، هر روز و هر شب و هر ساعت و هر دقیقه، در آماده باش کامل، با مرگ پنجه درافکندند و سرانجام آن را با همان رژیم مرگ گستر و مرگ بستر، با خون سرخ و جوشان درهم پیچیدند و مغلوب کردند. | پیشتازان و پیام آوران «جنگ صد برابر با عزم حداکثر» که یکسال در زیر حکم اعدام، هر روز و هر شب و هر ساعت و هر دقیقه، در آماده باش کامل، با مرگ پنجه درافکندند و سرانجام آن را با همان رژیم مرگ گستر و مرگ بستر، با خون سرخ و جوشان درهم پیچیدند و مغلوب کردند. | ||
فاتحان | |||
فاتحان ۱۱سال و ۷ سال زندان و شکنجه، ستارگان درخشان قیام خلق… . | |||
این است خانواده مجاهدین… . | این است خانواده مجاهدین… . | ||
پس ننگ و نفرت، بر مزدوران و خانواده و خاندان سیاسی رژیم پلید ولایت در محاصره اشرف باد، که به دریوزگی و ارتزاق ننگین از شمر و یزید دوران، روی آورده اند. لعنت بر سفلگان آل ابی سفیان وآل زیاد و آل خمینی و خامنه ای، قاتلان فرزندان مردم و سارقان حق حاکمیت ملت ایران. | پس ننگ و نفرت، بر مزدوران و خانواده و خاندان سیاسی رژیم پلید ولایت در محاصره اشرف باد، که به دریوزگی و ارتزاق ننگین از شمر و یزید دوران، روی آورده اند. لعنت بر سفلگان آل ابی سفیان وآل زیاد و آل خمینی و خامنه ای، قاتلان فرزندان مردم و سارقان حق حاکمیت ملت ایران. | ||
سلام بر حسین و بر اصحاب حسین و بر مجاهدان رکابش، در اشرف و در تهران. الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام. آنان که جانهای خود را در راه پیامبر جاودان آزادی، نثار کردند. | سلام بر حسین و بر اصحاب حسین و بر مجاهدان رکابش، در اشرف و در تهران. الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام. آنان که جانهای خود را در راه پیامبر جاودان آزادی، نثار کردند. | ||
بار خدایا این فدیه های عظیم را از ما و از خلق ما بپذیر، همانا که تو نسبت به احوال و روزگار ما و خلق ما، شنوا و دانایی. ربّنا تقبّل منّا إنّک أنت السّمیع العلیم | بار خدایا این فدیه های عظیم را از ما و از خلق ما بپذیر، همانا که تو نسبت به احوال و روزگار ما و خلق ما، شنوا و دانایی. ربّنا تقبّل منّا إنّک أنت السّمیع العلیم | ||
پایداری و شکنجه جعفر کاظمی | |||
== پایداری و شکنجه جعفر کاظمی == | |||
جعفر کاظمی در به اصطلاح دادگاه و بازجویی در پاسخ بازجویانی که از او میخواستند به جای کلمه مجاهد از عنوان منافق استفاده کند، گفت: «من منافقین نمیشناسم، من سازمان مجاهدین خلق میشناسم». | جعفر کاظمی در به اصطلاح دادگاه و بازجویی در پاسخ بازجویانی که از او میخواستند به جای کلمه مجاهد از عنوان منافق استفاده کند، گفت: «من منافقین نمیشناسم، من سازمان مجاهدین خلق میشناسم». | ||
«جعفر کاظمی، قبلاً ده سال بهخاطر ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران، زندانی بوده و یکی از پسران وی در اشرف به مجاهدین خلق ایران پیوسته آست. | «جعفر کاظمی، قبلاً ده سال بهخاطر ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران، زندانی بوده و یکی از پسران وی در اشرف به مجاهدین خلق ایران پیوسته آست. | ||
جعفر کاظمی، که در اثر شدت شکنجه به بیماری سیاتیک مبتلا شده بود، از دردهای طاقتفرسا رنج میبرد. ماموران بهداری زندان حتی از رسیدگی به دندانهای او که در زیر شکنجه شکسته و درد و عفونت داشت، خودداری میکردند. جعفر کاظمی بهخاطر دیدار با پسرش در اشرف، دستگیر و به اعدام محکوم شده بود.. | جعفر کاظمی، که در اثر شدت شکنجه به بیماری سیاتیک مبتلا شده بود، از دردهای طاقتفرسا رنج میبرد. ماموران بهداری زندان حتی از رسیدگی به دندانهای او که در زیر شکنجه شکسته و درد و عفونت داشت، خودداری میکردند. جعفر کاظمی بهخاطر دیدار با پسرش در اشرف، دستگیر و به اعدام محکوم شده بود.. | ||
ماموران خامنهای او را در ۲۸شهریور ۱۳۸۸ بازداشت کردند و شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام محاربه او را به اعدام محکوم کرد. شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر نیز حکم اعدام او را تأیید کرد. | ماموران خامنهای او را در ۲۸شهریور ۱۳۸۸ بازداشت کردند و شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام محاربه او را به اعدام محکوم کرد. شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر نیز حکم اعدام او را تأیید کرد. | ||
نامه جعفر کاظمی از زندان | نامه جعفر کاظمی از زندان | ||
جعفر کاظمی در نامهای از زندان که در ۱۲مهر | جعفر کاظمی در نامهای از زندان که در ۱۲مهر ۸۹ یعنی حدود ۴ ماه قبل از اعدامش نوشت به خوبی بینش عمیق انقلابی خودش را از مبارزات آزادیبخش مردم ایران بیان کرد. | ||
در بخشی از این نامه آمده است: | در بخشی از این نامه آمده است: | ||
من جعفر کاظمی قطرهای هستم در این هستی که سعی کرده ام همسو با حرکت تکاملی هستی در راه خلقم قدم بردارم و دِینَم را به پروردگارِ عالَم ادا نمایم. | من جعفر کاظمی قطرهای هستم در این هستی که سعی کرده ام همسو با حرکت تکاملی هستی در راه خلقم قدم بردارم و دِینَم را به پروردگارِ عالَم ادا نمایم. | ||
من برای هدفمند بودن مبارزه ام و با تجربهای که از مسیر مبارزات گذشته | |||
رژیم بی پایه و اساس خمینی | من برای هدفمند بودن مبارزه ام و با تجربهای که از مسیر مبارزات گذشته ملتمان برایم ثابت شده است , در چارچوب یک نیروی انتقلابی و با تجربه و البته موحد که اصالت خود را در سرفصلهای بسیار صعب مبارزاتی از خود نشان داده است شکل داده ام. به نحویکه هر روز که از اتصالم به این جریان عمیق و تاریخی میگذرد, بر خود میبالم یعنی اتصال به مجاهدین خلق ایران... | ||
رژیم بی پایه و اساس خمینی رژیمی که ثمره ۱۴۰۰ سال ارتجاع سفیانی است که از خون اسلام تغذیه کرده است, بی گمان رفتنی است و آنچه که پایدار و ماندنی است حقیقت روشن فردا است. | |||
جعفر کاظمی ۱۲ /۷/ ۱۳۸۹ | جعفر کاظمی ۱۲ /۷/ ۱۳۸۹ | ||
ویرایش