جنگ ایران و عراق: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۰۷۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۳
 
(۱۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۶: خط ۵۶:


=== خمینی و تحریک مستمر طرف عراقی ===
=== خمینی و تحریک مستمر طرف عراقی ===
با این که حسن البکر پیام تبریک بمناسبت پیروزی انقلاب ضد سلطنتی برای خمینی فرستاد اما خمینی جواب این پیام را نداد؛ حتی جواب دولت بازرگان به پیام حسن‌البکر هم دست‌کاری می‌شود که موجب گله و اعتراض دولت عراق می‌شود.<ref>گفتگوی ابراهیم یزدی - وبسایت [http://www.military.ir/forums/topic/28538-%25d8%25ac%25d9%2586%25da%25af-%25d8%25a7%25db%258c%25d8%25b1%25d8%25a7%25d9%2586-%25d9%2588-%25d8%25b9%25d8%25b1%25d8%25a7%25d9%2582-%25d9%2582%25d8%25a7%25d8%25a8%25d9%2584-%25d9%25be%25db%258c%25d8%25b4%25e2%2580%258c%25d8%25a8%25db%258c%25d9%2586%25db%258c-%25d9%2588-%25d9%25be%25db%258c%25d8%25b4%25da%25af%25db%258c%25d8%25b1%25db%258c-%25d8%25a8%25d9%2588%25d8%25af/ میلیتاری] </ref>
با این که حسن‌البکر پیام تبریک بمناسبت پیروزی انقلاب ضد سلطنتی برای خمینی فرستاد اما خمینی جواب این پیام را نداد؛ حتی جواب دولت بازرگان به پیام حسن‌البکر هم دست‌کاری می‌شود که موجب گله و اعتراض دولت عراق می‌شود.<ref>گفتگوی ابراهیم یزدی - وبسایت [http://www.military.ir/forums/topic/28538-%25d8%25ac%25d9%2586%25da%25af-%25d8%25a7%25db%258c%25d8%25b1%25d8%25a7%25d9%2586-%25d9%2588-%25d8%25b9%25d8%25b1%25d8%25a7%25d9%2582-%25d9%2582%25d8%25a7%25d8%25a8%25d9%2584-%25d9%25be%25db%258c%25d8%25b4%25e2%2580%258c%25d8%25a8%25db%258c%25d9%2586%25db%258c-%25d9%2588-%25d9%25be%25db%258c%25d8%25b4%25da%25af%25db%258c%25d8%25b1%25db%258c-%25d8%25a8%25d9%2588%25d8%25af/ میلیتاری] </ref>


در همین مورد در پرتال خمینی آمده است؛ یکی ‏‎ ‎‏از رؤسای جمهوری که پیام تبریک فرستاد حسن‌البکر از عراق بود. طبق معمول، پاسخ ‏‎ ‎‏تبریکات بعد از سه ـ چهار روز یا یک هفته داده می‌شد. اما امام پاسخ حسن‌البکر را ‏‎ ‎‏ندادند.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_61718/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D8%A7%D9%84_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%86%D8%AC%D9%80%D9%81/%D8%AC_1/%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%DA%A9%D8%B1_%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 پرتال خمینی] </ref>
در همین مورد در پرتال خمینی آمده است؛ یکی ‏‎ ‎‏از رؤسای جمهوری که پیام تبریک فرستاد حسن‌البکر از عراق بود. طبق معمول، پاسخ ‏‎ ‎‏تبریکات بعد از سه ـ چهار روز یا یک هفته داده می‌شد. اما امام پاسخ حسن‌البکر را ‏‎ ‎‏ندادند.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_61718/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D8%A7%D9%84_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%86%D8%AC%D9%80%D9%81/%D8%AC_1/%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%DA%A9_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%DA%A9%D8%B1_%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 پرتال خمینی] </ref>
خط ۸۷: خط ۸۷:
در خصوص دخالت‌های حکومت ایران در امور داخلی عراق سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق می‌گوید: <blockquote>«من به دلیل موضعی که وزارت خارجه ایران گرفت قبل از عید نوروز در سال ۱۳۵۸به ایران فراخوانده شدم. روزی یکی از مقامات بالای وزارت امور خارجه قبل از حمله عراق به ایران می‌گفت: من در وزارت امورخارجه اطلاع پیدا کردم به یکی از اطاق‌ها کارتن‌های بسته‌بندی  وارد و خارج می‌شود. تحقیق کردم معلوم شد این کارتن‌ها به عنوان وسائل دیپلماتیک به سفارت ایران در عراق فرستاده می‌شود. از سر کنجکاوی و با توجه به مسؤولیتی که به عهده داشتم روزی به این اطاق رفتم و یکی از کارتن‌ها را باز کردم متوجه شدم پر از اسلحه و صدا‌خفه‌کن و فشنگ است. اینها را به عراق می‌فرستادند تا در اختیار شیعیان و مخالفین صدام قرار گیرد. متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب عده‌ای بخصوص در مورد عراق دست به اعمالی می‌زدند که تحریک‌کننده بود و همین اعمال بهانه شد به دست صدام تا به ایران حمله کند».<ref>کتاب خاطرات سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق </ref> </blockquote>در همین رابطه در مصاحبه‌ای که علی شمخانی با تلویزیون دولتی ایران داشت، عطف به آن دوران با این سؤال مجری مواجه شد که «کاری که سفیر ما دعایی در عراق می‌کنه کاری نیست که یک سفیر می‌کنه! یه جور ارتباط با اپوزیسیون عراق»<ref>تلویزیون دولتی ایران - برنامه‌ی سطرهاي ناخوانده - تابستان ۱۳۹۳  </ref>
در خصوص دخالت‌های حکومت ایران در امور داخلی عراق سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق می‌گوید: <blockquote>«من به دلیل موضعی که وزارت خارجه ایران گرفت قبل از عید نوروز در سال ۱۳۵۸به ایران فراخوانده شدم. روزی یکی از مقامات بالای وزارت امور خارجه قبل از حمله عراق به ایران می‌گفت: من در وزارت امورخارجه اطلاع پیدا کردم به یکی از اطاق‌ها کارتن‌های بسته‌بندی  وارد و خارج می‌شود. تحقیق کردم معلوم شد این کارتن‌ها به عنوان وسائل دیپلماتیک به سفارت ایران در عراق فرستاده می‌شود. از سر کنجکاوی و با توجه به مسؤولیتی که به عهده داشتم روزی به این اطاق رفتم و یکی از کارتن‌ها را باز کردم متوجه شدم پر از اسلحه و صدا‌خفه‌کن و فشنگ است. اینها را به عراق می‌فرستادند تا در اختیار شیعیان و مخالفین صدام قرار گیرد. متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب عده‌ای بخصوص در مورد عراق دست به اعمالی می‌زدند که تحریک‌کننده بود و همین اعمال بهانه شد به دست صدام تا به ایران حمله کند».<ref>کتاب خاطرات سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق </ref> </blockquote>در همین رابطه در مصاحبه‌ای که علی شمخانی با تلویزیون دولتی ایران داشت، عطف به آن دوران با این سؤال مجری مواجه شد که «کاری که سفیر ما دعایی در عراق می‌کنه کاری نیست که یک سفیر می‌کنه! یه جور ارتباط با اپوزیسیون عراق»<ref>تلویزیون دولتی ایران - برنامه‌ی سطرهاي ناخوانده - تابستان ۱۳۹۳  </ref>


خامنه‌ای رئیس جمهور وقت هم در نماز جمعه درباره‌ی اعدام محمدباقر صدر گفت:<blockquote>باقر صدر آن كسی بود كه مي‌توانست محور حركات مردمی درعراق باشد، او را به مقتل‌گاه كشانيد... کشتن صدر اگرچه به دست پلیدترین و قسی‌القلب ترین و منفورترین نوکران و جلادترین نوکران آمریکا، صدام حسین اتفاق افتاد ولی مسؤول فقط صدام حسین نیست.</blockquote><blockquote>صدام حسین یک آلت بی اراده بود، سگ درنده‌ای بود که او را به جان این انسان شریف و سید شریف و ارزنده و شهید بزرگوار و خواهر فاضل و عزیز و شاعر و مؤمن و مجاهدش انداختند... دنيا بداند... ما خون صدر را فقط از صدام نمی‌گيريم.<ref>خطبه‌‌های نماز جمعه ۵ ارديبهشت ۱۳۵۹</ref></blockquote>در این فضا و تبلیغات طرف عراقی جنگ را در چشم‌انداز می‌بیند، و ارتش عراق خود را آماده‌ی جنگ علیه ایران می‌کند، سعدون حمادی وزیر خارجه وقت عراق گفت:<blockquote> «هیچ چیز غیر ممکن نیست اما احتمال درگیری مسلحانه بین دو کشور وجود ندارد، اما تا زمانی که خمینی اصرار دارد انقلاب باید در سراسر جهان اسلام ادامه داشته باشد، مناقشه دو کشور ادامه خواهد یافت.» <ref>روزنامه انقلاب اسلامی، ۲۷ فروردین ۱۳۵۹</ref></blockquote>در ماه‌های منتهی به شهریور ۱۳۵۹ درگیری‌های پراکنده‌ای در مرز رخ می‌دهد، توپ‌باران شهر مندلی و خانقین از طرف ایران انجام می‌شود، عراق هم در برخی نقاط مرزی حملاتی به پاسگاه‌ها انجام می‌دهد، جنگ چهره‌ی زشت خود را کم کم نمایان می‌کند، صدام‌حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد؛ بالاخره اختلافات مرزی، سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخت و جنگی ویرانگر را ایجاد کرد؛ طرف عراقی به تله خمینی افتاد و در یک واکنش بسیار عجولانه و غیر منطقی جنگی را به دو کشور تحمیل کرد که هنوز هم دو کشور از تبعات آن رنج می‌برند.
خامنه‌ای رئیس جمهور وقت هم در نماز جمعه درباره‌ی اعدام محمدباقر صدر گفت:<blockquote>باقر صدر آن كسی بود كه مي‌توانست محور حركات مردمی درعراق باشد، او را به مقتل‌گاه كشانيد... کشتن صدر اگرچه به دست پلیدترین و قسی‌القلب ترین و منفورترین نوکران و جلادترین نوکران آمریکا، صدام حسین اتفاق افتاد ولی مسؤول فقط صدام حسین نیست.</blockquote><blockquote>صدام حسین یک آلت بی‌اراده بود، سگ درنده‌ای بود که او را به جان این انسان شریف و سید شریف و ارزنده و شهید بزرگوار و خواهر فاضل و عزیز و شاعر و مؤمن و مجاهدش انداختند... دنيا بداند... ما خون صدر را فقط از صدام نمی‌گيريم.<ref>خطبه‌‌های نماز جمعه ۵ ارديبهشت ۱۳۵۹</ref></blockquote>در این فضا و تبلیغات طرف عراقی جنگ را در چشم‌انداز می‌بیند، و ارتش عراق خود را آماده‌ی جنگ علیه ایران می‌کند، سعدون حمادی وزیر خارجه وقت عراق گفت:<blockquote> «هیچ چیز غیر ممکن نیست اما احتمال درگیری مسلحانه بین دو کشور وجود ندارد، اما تا زمانی که خمینی اصرار دارد انقلاب باید در سراسر جهان اسلام ادامه داشته باشد، مناقشه دو کشور ادامه خواهد یافت.» <ref>روزنامه انقلاب اسلامی، ۲۷ فروردین ۱۳۵۹</ref></blockquote>در ماه‌های منتهی به شهریور ۱۳۵۹ درگیری‌های پراکنده‌ای در مرز رخ می‌دهد، توپ‌باران شهر مندلی و خانقین از طرف ایران انجام می‌شود، عراق هم در برخی نقاط مرزی حملاتی به پاسگاه‌ها انجام می‌دهد، جنگ چهره‌ی زشت خود را کم کم نمایان می‌کند، صدام‌حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد؛ بالاخره اختلافات مرزی، سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخت و جنگی ویرانگر را ایجاد کرد؛ طرف عراقی به تله خمینی افتاد و در یک واکنش بسیار عجولانه و غیر منطقی جنگی را به دو کشور تحمیل کرد که هنوز هم دو کشور از تبعات آن رنج می‌برند.


=== نخوت خمینی و جنگ ایران و عراق ===
=== غرور خمینی و جنگ ایران و عراق ===
آقای منتظری، جانشین وقت خمینی، در خاطرات و نوشته‌هایش، تصویر جالبی از خمینی پس از نشستن به کرسی قدرت به دست می‌دهد و می‌گوید:<blockquote>«غرور آن‌چنان خمینی را فراگرفته بود که اصلاً نمی‌شد با او حرفی خلاف نظرش زد!»</blockquote><blockquote>«وقتی که انقلاب پیروز شد یک غرور مخصوصی امام را فراگرفت. اصلاً در ذهن همه‌ی ما این بود که گویا عالم را مسخر کرده‌ایم، می‌گفتیم... امام... رهبر جهان اسلام است،... و لذا در بعد سیاست خارجی، شعارها همه بر اساس صدور انقلاب و این‌که انقلاب مرز نمی‌شناسد (بود)... این شعارها، کشورهای همجوار را به وحشت انداخت»....</blockquote><blockquote>«واقعیت مسأله جنگ این است که آن اول که انقلاب شد، ما شعارهای تند هم دادیم… من گفتم ما که نمی‌توانیم دور کشورمان دیوار بکشیم؛ بالاخره می‌خواهیم با کشورهای همسایه روابط داشته باشیم. ایشان (خمینی) فرمودند نخیر، ما می‌خواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم».<ref>خاطرات حسینعلی منتظری، انتشارات انقلاب اسلامی، ۲۰۰۱، آلمان، صفحات ۲۷۱-۲۷۲</ref></blockquote>
آقای منتظری، جانشین وقت خمینی، در خاطرات و نوشته‌هایش، تصویر جالبی از خمینی پس از نشستن به کرسی قدرت به دست می‌دهد و می‌گوید:<blockquote>«غرور آن‌چنان خمینی را فراگرفته بود که اصلاً نمی‌شد با او حرفی خلاف نظرش زد!»</blockquote><blockquote>«وقتی که انقلاب پیروز شد یک غرور مخصوصی امام را فراگرفت. اصلاً در ذهن همه‌ی ما این بود که گویا عالم را مسخر کرده‌ایم، می‌گفتیم... امام... رهبر جهان اسلام است،... و لذا در بعد سیاست خارجی، شعارها همه بر اساس صدور انقلاب و این‌که انقلاب مرز نمی‌شناسد (بود)... این شعارها، کشورهای همجوار را به وحشت انداخت»....</blockquote><blockquote>«واقعیت مسأله جنگ این است که آن اول که انقلاب شد، ما شعارهای تند هم دادیم… من گفتم ما که نمی‌توانیم دور کشورمان دیوار بکشیم؛ بالاخره می‌خواهیم با کشورهای همسایه روابط داشته باشیم. ایشان (خمینی) فرمودند نخیر، ما می‌خواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم».<ref>خاطرات حسینعلی منتظری، انتشارات انقلاب اسلامی، ۲۰۰۱، آلمان، صفحات ۲۷۱-۲۷۲</ref></blockquote>


خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
=== جنگ خارجی چرا؟ ===
=== جنگ خارجی چرا؟ ===
[[پرونده:چهره‌ی سیاهی از جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=چهره‌ی سیاهی از جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|چهره‌ی سیاهی از جنگ ایران و عراق]]
[[پرونده:چهره‌ی سیاهی از جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=چهره‌ی سیاهی از جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|چهره‌ی سیاهی از جنگ ایران و عراق]]
بعد از انقلاب، جامعه در اشتیاقی سوزناک برای آزادی و رفاه بود، اما به نظر نمی‌آمد که خمینی قصد تأمین‌‌ آزادی‌ها را داشته باشد، لذا بین نیروهای مترقی و جوانان با جریانات وابسته به حکومت یک درگیری مستمر و خونین جریان داشت، در این کشاکش که از آن به عنوان «فاز سیاسی» نام می‌برند، نیروهای انقلابی رشد پیدا می‌کردند،‌ بنابر این جنگ خارجی سرپوش جنگی مهمتر شد، یعنی همان جنگ برای کسب آزادی.
بعد از انقلاب، جامعه در اشتیاقی سوزناک برای آزادی و رفاه بود، اما به نظر نمی‌آمد که خمینی قصد تأمین‌‌ آزادی‌ها را داشته باشد، لذا بین نیروهای مترقی و جوانان با جریانات وابسته به حکومت یک درگیری مستمر و خونین جریان داشت، در این کشاکش که از آن به عنوان «فاز سیاسی» نام می‌برند، نیروهای انقلابی رشد پیدا می‌کردند،‌ بنابر این جنگ خارجی سرپوش جنگی مهمتر شد، یعنی همان جنگ برای کسب آزادی


[[مسعود رجوی]] مسئول [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] در اطلاعیه یی به مناسبت ششمین سالگرد ادامه‌ی جنگ ایران و عراق اعلام کرد:
[[مسعود رجوی]] مسئول [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] در اطلاعیه یی به مناسبت ششمین سالگرد ادامه‌ی جنگ ایران و عراق اعلام کرد:
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:
از دید خمینی جنگ بسیار خوب بود؛ وی در هر سخنرانی از فواید جنگ سخن می‌گفت؛ برای نمونه  در سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹- گفت:<blockquote>«در هر صورت، جنگ خیلی خوب است از یک جهت و آن این است که انسان را، شجاعتی که در باطن انسان است بروز می‌دهد و تحرک برای انسان حاصل می‌شود. انسان از آن خمودی بیرون می‌آید». <ref>صحیفه‌ی خمینی (سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۲۴۶-۲۵۰</ref></blockquote>همچنین در سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹- گفت:  
از دید خمینی جنگ بسیار خوب بود؛ وی در هر سخنرانی از فواید جنگ سخن می‌گفت؛ برای نمونه  در سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹- گفت:<blockquote>«در هر صورت، جنگ خیلی خوب است از یک جهت و آن این است که انسان را، شجاعتی که در باطن انسان است بروز می‌دهد و تحرک برای انسان حاصل می‌شود. انسان از آن خمودی بیرون می‌آید». <ref>صحیفه‌ی خمینی (سخنرانی در جمع گروهی از مردم مرزنشین کشور- ۸ مهر ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۲۴۶-۲۵۰</ref></blockquote>همچنین در سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹- گفت:  


«جنگ برای ما، ما را بیدار کرد. آن رخوت و سستی اگر پیدا می‌شد، دوباره برگشت به یک قرصی و محکمی».<ref>صحیفه‌ی خمینی ( سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۳۲۹</ref>
«جنگ برای ما، ما را بیدار کرد. آن رخوت و سستی اگر پیدا می‌شد، دوباره برگشت به یک قرصی و محکمی»<ref>صحیفه‌ی خمینی ( سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی- ۱۴ آبان ۱۳۵۹ ) ج۱۳، ص ۳۲۹</ref>


در کتاب صحیفه‌‌ی نور از فواید جنگ بسیار نوشت‌است.
در کتاب صحیفه‌‌ی نور از فواید جنگ بسیار نوشت‌است.
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:


حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به تلویزیون دولتی گفت:<blockquote>«زمان جنگ هم همین طور بود! این ملت شریف ایران، اکثرشان جبهه نمی‌آمدند! خیلی شریف هستند! ولی فداکاری نمی‌کردند. یک بخشی از ملت شریف ایران در صحنه بودند! این را بدانید! از دور نگاه می‌کردند، تشویق می‌کردند، موفق باشید! تقبل‌الله! شهید می‌آوردند، تشییع جنازه می‌آمدند. زخمی می‌شد. تازه آن هم همه نمی‌آمدند! یک عده‌یی می‌آمدند! در کل ملت شریف ایران، یک چند صد، یک ۲۰۰، ۳۰۰هزار خانواده جنگیدند! این را بدانید! بقیه نگاه کردند. در فامیل‌های خودتان بروید ببینید، بپرسید از پدر و مادرهایتان! ببینید مثلاًًً از چهل تا، از سی چهل تا خانواده، چندتایشان اهل جبهه بودند؟ یک اقلیتی بودند!».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>البته در آن فضا کسی کوچکترین جرأتی نداشت که در مقابل جنگ‌طلبی خمینی بایستد؛ رفسنجانی در این باره می‌گوید:<blockquote>«در اولین شب این پیروزی بزرگ ... خدمت امام رفتیم. ایشان را خیلی خوشحال دیدیم. ... امام در مورد ادامه جنگ قاطع بودند و اجازه نمی‌دادند حتی به گونه‌ای بحث شود که کوچکترین تردیدی در جامعه و نیروها بروز کند و اهداف جنگ را به گونه‌ای اعلام می‌کردند که مردم خودشان را برای جنگی طولانی‌ مدت، آماده کنند. ... گویا به امام خبر داده بودند که بعد از عقب‌نشینی صدام از برخی از مناطق جنگی و اقدامات گسترده‌ای که برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره صلح، انجام شده و می‌شود، بسیاری از مردم و نیروهای رزمنده از شور و حال قبلی افتاده‌اند و ایشان نگران بودند که مبادا این وضعیت تداوم یابد و باعث سستی شود. به هر حال خودم در دیدارهایی که با ایشان داشتیم کوچکترین نرمشی از امام ندیدم. در همان زمان که همه شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» می‌دادند، امام «جنگ تا رفع فتنه» را مطرح کردند». <ref>روزها و روزگاران سخت؛ جنگ ایران و عراق به روایت فرماندهی عالی جنگ (دفتر اول)- عباس بشیری</ref></blockquote>به این ترتیب خمینی جنگ را ۶ سال دیگر ادامه داد و جان‌ها و سرمایه‌های فراوانی را قربانی این خودخواهی کرد.
حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به تلویزیون دولتی گفت:<blockquote>«زمان جنگ هم همین طور بود! این ملت شریف ایران، اکثرشان جبهه نمی‌آمدند! خیلی شریف هستند! ولی فداکاری نمی‌کردند. یک بخشی از ملت شریف ایران در صحنه بودند! این را بدانید! از دور نگاه می‌کردند، تشویق می‌کردند، موفق باشید! تقبل‌الله! شهید می‌آوردند، تشییع جنازه می‌آمدند. زخمی می‌شد. تازه آن هم همه نمی‌آمدند! یک عده‌یی می‌آمدند! در کل ملت شریف ایران، یک چند صد، یک ۲۰۰، ۳۰۰هزار خانواده جنگیدند! این را بدانید! بقیه نگاه کردند. در فامیل‌های خودتان بروید ببینید، بپرسید از پدر و مادرهایتان! ببینید مثلاًًً از چهل تا، از سی چهل تا خانواده، چندتایشان اهل جبهه بودند؟ یک اقلیتی بودند!».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>البته در آن فضا کسی کوچکترین جرأتی نداشت که در مقابل جنگ‌طلبی خمینی بایستد؛ رفسنجانی در این باره می‌گوید:<blockquote>«در اولین شب این پیروزی بزرگ ... خدمت امام رفتیم. ایشان را خیلی خوشحال دیدیم. ... امام در مورد ادامه جنگ قاطع بودند و اجازه نمی‌دادند حتی به گونه‌ای بحث شود که کوچکترین تردیدی در جامعه و نیروها بروز کند و اهداف جنگ را به گونه‌ای اعلام می‌کردند که مردم خودشان را برای جنگی طولانی‌ مدت، آماده کنند. ... گویا به امام خبر داده بودند که بعد از عقب‌نشینی صدام از برخی از مناطق جنگی و اقدامات گسترده‌ای که برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره صلح، انجام شده و می‌شود، بسیاری از مردم و نیروهای رزمنده از شور و حال قبلی افتاده‌اند و ایشان نگران بودند که مبادا این وضعیت تداوم یابد و باعث سستی شود. به هر حال خودم در دیدارهایی که با ایشان داشتیم کوچکترین نرمشی از امام ندیدم. در همان زمان که همه شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» می‌دادند، امام «جنگ تا رفع فتنه» را مطرح کردند». <ref>روزها و روزگاران سخت؛ جنگ ایران و عراق به روایت فرماندهی عالی جنگ (دفتر اول)- عباس بشیری</ref></blockquote>به این ترتیب خمینی جنگ را ۶ سال دیگر ادامه داد و جان‌ها و سرمایه‌های فراوانی را قربانی این خودخواهی کرد.
== عملیات‌های نظامی در جنگ ==
نام عملیات            منطقهٔ اجرای عملیات                        تاریخ اجرا
بدر                               شرق دجله                               ۱۹/۱۲/۶۳
بیت‌المقدس ۲               شمال سلیمانیه                         ۲۵/۱۰/۶۶
بیت‌المقدس ۳                سلیمانیه                                  ۲۴/۱۲/۶۶
بیت‌المقدس ۴                دربندیخان                                  ۶/۱/۶۷
بیت‌المقدس ۵                پنجوین                                      ۲۲/۱/۶۷
بیت‌المقدس ۶               سلیمانیه                                    ۲۷/۲/۶۷
بیت‌المقدس ۷               شلمچه                                      ۲۳/۳/۶۷
تحریر القدس                 دربندیخان                                   ۲۱/۱۱/۶۲
ثار الله                          قصر شیرین                                ۱۵/۵/۶۱
حسین‌بن‌علی               میمک                                       ۲۶/۶/۶۱
خیبر                            هورالهویزه و جزایر مجنون            ۳/۱۲/۶۲
رمضان                          شرق بصره                                ۲۳/۴/۶۱
ظفر ۷                          شرق سلیمانیه                           ۲۳/۱۲/۶۶
عاشورا                         شمال فکه                                ۲۵/۵/۶۴
فتح ۷                           حلبچه                                       ۷/۴/۶۶
فتح ۱۰                         شمال اربیل                                ۱۳/۶/۶۶
قدس ۱                         شرق دجله                                ۲۴/۳/۶۴
قدس ۲                         هورالهویزه                                  ۴/۴/۶۴
قدس ۳                         جنوب دهلران                              ۱۹/۴/۶۴
قدس ۴                         هورالهویزه                                  ۱/۵/۶۴
قدس ۵                         غرب هویزه                                 ۱۶/۵/۶۴
کربلای ۱                      مهران                                         ۱۰/۴/۶۵
کربلای ۲                      حاج عمران                                  ۱۰/۶/۶۵
کربلای ۳                      اسکله نفتی الامیه والبکر                ۱۱/۶/۶۵
کربلای ۴                      غرب اروند رود                               ۳/۱۰/۶۵
کربلای ۵                      شلمچه و شرق بصره                     ۱۹/۱۰/۶۵
کربلای ۶                      شمال سومار                              ۲۳/۱۰/۶۵
کربلای ۷                      حاج عمران                                ۱۲/۱۲/۶۵
کربلای ۸                      شرق بصره                                  ۱۸/۱/۶۶
کربلای ۹                      قصر شیرین                                ۲۰/۱/۶۶
کربلای ۱۰                   ماووت عراق                             ۳۰/۱/۶۶
محمد رسول‌الله            غرب نوسود                               ۱۲/۱۰/۶۱
مسلم بن عقیل              غرب سومار                              ۹/۷/۶۱
نصر ۱                           غرب بانه در عراق                     ۲۵/۱/۶۶
نصر ۲                           میمک                                       ۱۳/۳/۶۶
نصر ۳                           جنوب دهلران                           ۲۷/۳/۶۶
نصر ۴                           سلیمانیه عراق                         ۳۱/۳/۶۶
نصر ۵                           جنوب غربی سردشت                ۳/۴/۶۶
نصر ۶                           میمک                                       ۱۰/۵/۶۶
نصر ۷                           غرب سردشت                           ۱۴/۵/۶۶
نصر ۸                           ماووت عراق                             ۲۹/۸/۶۶
نصر ۹                           حاج عمران عراق                      ۱/۹/۶۶
و الفجر مقدماتی             فکه چزابه                                 ۱۸/۱۱/۶۱
و الفجر ۱                      شمال غرب فکه                        ۲۰/۱/۶۲
و الفجر ۲                      حاج عمران عراق                      ۲۹/۴/۶۲
و الفجر ۳                      مهران                                       ۷/۵/۶۲
و الفجر ۴                      پنجوین                                     ۲۷/۷/۶۲
و الفجر ۵                      چنگوله                                     ۲۷/۱۱/۶۲
و الفجر ۶                      چزابه و چیلات                         ۲/۱۲/۶۲
و الفجر ۷                      چزابه و چیلات                         اسفند ۶۲
و الفجر ۸                      فاو عراق                                  ۲۰/۱۱/۶۴
و الفجر ۹                      شرق چوارته عراق                     ۵/۱۲/۶۴
و الفجر ۱۰                    حلبچه                                      ۲۵/۱۲/۶۶


== قطعنامه‌های ملل متحد برای توقف جنگ ==
== قطعنامه‌های ملل متحد برای توقف جنگ ==
خط ۲۶۸: خط ۳۷۷:


=== ضیاءالرحمن و حبیب شطی ===
=== ضیاءالرحمن و حبیب شطی ===
تلاش بعدی ورود یک هیأت میانجی صلح، متشکل از رئیس‌جمهور وقت بنگلادش (ژنرال ضیاء الرحمن) و حبیب شطّی بود. آن هیأت هم که تنها برای ارائه پیشنهادهای اولیه به تهران رفته بود، شکست خورد و بی‌نتیجه بازگشت.
تلاش بعدی ورود یک هیأت میانجی صلح، متشکل از رئیس‌جمهور وقت بنگلادش (ژنرال ضیاء‌الرحمن) و حبیب شطّی بود. آن هیأت هم که تنها برای ارائه پیشنهادهای اولیه به تهران رفته بود، شکست خورد و بی‌نتیجه بازگشت.


=== کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها ===
=== کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها ===
خط ۲۹۰: خط ۳۹۹:


== عملیات‌های پی در پی و خسارات جبران ناپذیر ==
== عملیات‌های پی در پی و خسارات جبران ناپذیر ==
[[پرونده:بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق]]
[[پرونده:بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|'''بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق''']]
در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو می‌شد و هزاران نفر کشته و مجروح می‌شدند. اما باز هم تکرار می‌شدند چون تاکتیک جنگی خمینی حمله با امواج انسانی بود.
در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو می‌شد و هزاران نفر کشته و مجروح می‌شدند. اما باز هم تکرار می‌شدند چون تاکتیک جنگی خمینی حمله با امواج انسانی بود.


خط ۲۹۸: خط ۴۰۷:
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانش‌آموز، در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref>
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانش‌آموز، در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref>


سرتیپ دوم اسکندر بیرانوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده‌ نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمی‌دانستیم کار آن بچه‌ها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهره‌های همه‌ شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه می‌کردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جان‌های ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین‌شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote>به این ترتیب سربازان یک بار مصرف در میدان‌های مین «مصرف» جنگ خمینی خواسته می‌شدند.
سرتیپ دوم اسکندر بیرانوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده‌ نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمی‌دانستیم کار آن بچه‌ها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهره‌های همه‌ شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه می‌کردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>[[پرونده:کشته‌های جنگ ایران و عراق.jpg|بندانگشتی|'''کشته‌های جنگ ایران و عراق''']]فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جان‌های ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین‌شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote>به این ترتیب سربازان یک بار مصرف در میدان‌های مین «مصرف» جنگ خمینی خواسته می‌شدند.


=== طرح‌های نظامی از پیش شکست خورده ===
=== طرح‌های نظامی از پیش شکست خورده ===
[[پرونده:عملیات‌هایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=عملیات‌هایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|عملیات‌هایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق]]
[[پرونده:عملیات‌هایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=عملیات‌هایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|'''تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق''']]
طرح‌های عملیاتی ایران پیشاپیش شکست خورده بود ولی برای شخص خمینی و فرماندهان جنگ و کسانی که دنبال استمرار جنگ بودند این موضوع اهمیتی نداشت.
طرح‌های عملیاتی ایران پیشاپیش شکست‌خورده بود ولی برای شخص خمینی و فرماندهان جنگ و کسانی که دنبال استمرار جنگ بودند این موضوع اهمیتی نداشت.


در این خصوص رفسنجانی گفت:<blockquote>«امام به‌عنوان فرمانده کل قوا با مسائل نظامی آشنا نبود… وقتی عملیاتی مانند والفجر شکست می‌خورد و ناموفق می‌شد، اسم آن را والفجر مقدماتی! گذاشتند که در عملیات بعد جبران کنند! نظر امام بر ادامه جنگ، قاطع بود. حتی اجازه نمی‌دادند که این بحثها خدمت ایشان مطرح شود».<ref>روزنامه جمهوری اسلامی - ۷مهر ۱۳۷۹ </ref></blockquote>در خصوص اختلاف بین فرماندهان جنگ تلویزیون دولتی گفت:  
در این خصوص رفسنجانی گفت:<blockquote>«امام به‌عنوان فرمانده کل قوا با مسائل نظامی آشنا نبود… وقتی عملیاتی مانند والفجر شکست می‌خورد و ناموفق می‌شد، اسم آن را والفجر مقدماتی! گذاشتند که در عملیات بعد جبران کنند! نظر امام بر ادامه جنگ، قاطع بود. حتی اجازه نمی‌دادند که این بحثها خدمت ایشان مطرح شود».<ref>روزنامه جمهوری اسلامی - ۷مهر ۱۳۷۹ </ref></blockquote>در خصوص اختلاف بین فرماندهان جنگ تلویزیون دولتی گفت:  


«درمراحل طراحی عملیاتی كه چندی بعد با نام والفجر ۸ انجام میشود ۲ تن از فرماندهان اصلی نبرد با دشمن یعنی حسین خرازی فرمانده  لشگر ۱۴ امام حسین و احمد كاظمی فرماندهی لشگر ۸ نجف اشرف در باره  درستی تدابیر اتخاذ شده عملیات ابهام دارند و حاضر نیستند نیروهایشان را درحمله شركت دهند فرمانده سپاه به ناچار این دو لشگر بسیار قوی و خط شكن را از جمع یگان‌های عمل كننده خارج می‌كند و جلسات بحث بررسی عملیات بدون حضور مستقیم خرازی و كاظمی دنبال می‌شود». <ref>تلویزیون دولتی برنامه دفاع مقدس- ۳ مهر ۱۳۸۷</ref>
«درمراحل طراحی عملیاتی كه چندی بعد با نام والفجر ۸ انجام می‌شود ۲ تن از فرماندهان اصلی نبرد با دشمن یعنی حسین خرازی فرمانده  لشگر ۱۴ امام حسین و احمد كاظمی فرماندهی لشگر ۸ نجف اشرف در باره  درستی تدابیر اتخاذ شده عملیات ابهام دارند و حاضر نیستند نیروهایشان را درحمله شركت دهند فرمانده سپاه به ناچار این دو لشگر بسیار قوی و خط شكن را از جمع یگان‌های عمل كننده خارج می‌كند و جلسات بحث بررسی عملیات بدون حضور مستقیم خرازی و كاظمی دنبال می‌شود». <ref>تلویزیون دولتی برنامه دفاع مقدس- ۳ مهر ۱۳۸۷</ref>


اما توضیح داده نمی‌شود که این اختلافات با چه مکانیزم و توضیحات و استدلالاتی حل و فصل شد.
اما توضیح داده نمی‌شود که این اختلافات با چه مکانیزم و توضیحات و استدلالاتی حل و فصل شد.


محسن رضایی نیز می‌گوید: (آن عمليات‌ها نبايد انجام مي شد) در «سلسله عمليات والفجر» همان مرحله‌ی اول، كافی بود و نبايد مراحل بعدي اجرا می‌شد؛در کربلای ۴ هم باید گردان‌ها را کم می‌کردیم.<ref>تلویزیون دولتی ایران برنامه «تیتر امشب» ۳ مهر ۱۳۹۵</ref>
محسن رضایی نیز می‌گوید: (آن عمليات‌ها نبايد انجام می‌شد) در «سلسله عمليات والفجر» همان مرحله‌ی اول، كافی بود و نبايد مراحل بعدی اجرا می‌شد؛در کربلای ۴ هم باید گردان‌ها را کم می‌کردیم.<ref>تلویزیون دولتی ایران برنامه «تیتر امشب» ۳ مهر ۱۳۹۵</ref>
[[پرونده:قربانیان و اجساد نفرات ایرانی در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=قربانیان و اجساد نفرات ایرانی در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|قربانیان و اجساد نفرات ایرانی در جنگ ایران و عراق]]
[[پرونده:قربانیان و اجساد نفرات ایرانی در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=قربانیان و اجساد نفرات ایرانی در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|'''اجساد نفرات ایرانی در جنگ ایران و عراق''']]


=== کربلای ۴ عملیات لو رفته ===
=== کربلای ۴ عملیات لو رفته ===
یکی از خسارت‌بارترین عملیات‌ها، کربلای ۴ بود؛ اسناد دانشنامه‌ی جنگ ایران و عراق نشان می‌دهد که این عملیات در همان ابتدا «از كنترل  و هدایت فرماندهی» خارج شده بود. همین سند ذكر كرده: بسیاری از صاحبنظران نظامی معتقدند که فرار یکی از نظامیان بلندپایه رژیم به عراق و خیانت او باعث لو رفتن و اطلاع عراق از این عملیات و آمادگی او برای مقابله دقیق با مانور ایران شده بود.  محمد درودیان، راوی عملیات کربلای ۴ که در زمان عملیات در کنار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران حضور داشت، دردی ماه ۱۳۹۳ در یادداشتی درباره‌ی علت لو رفتن این عملیات نوشت: سردار رضایی فرمانده پیشین کل سپاه در واکنش اولیه‌ی به نتایج پیشروی نیروها، بسیار آرام گفت: «عملیات از رده به کلی سری لو رفته است.» غیر از من که در کنار ایشان نشسته بودم و گزارش‌ها را ضبط و ثبت می‌کردم، افراد حاضر متوجه این واکنش نشدند.  
یکی از خسارت‌بارترین عملیات‌ها، کربلای ۴ بود؛ اسناد دانشنامه‌ی جنگ ایران و عراق نشان می‌دهد که این عملیات در همان ابتدا «از كنترل  و هدایت فرماندهی» خارج شده بود. همین سند ذكر كرده: بسیاری از صاحبنظران نظامی معتقدند که فرار یکی از نظامیان بلندپایه رژیم به عراق و خیانت او باعث لو رفتن و اطلاع عراق از این عملیات و آمادگی او برای مقابله دقیق با مانور ایران شده بود. محمد درودیان، راوی عملیات کربلای ۴ که در زمان عملیات در کنار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران حضور داشت، دردی ماه ۱۳۹۳ در یادداشتی درباره‌ی علت لو رفتن این عملیات نوشت: سردار رضایی فرمانده پیشین کل سپاه در واکنش اولیه‌ی به نتایج پیشروی نیروها، بسیار آرام گفت: «عملیات از رده به کلی سری لو رفته است.» غیر از من که در کنار ایشان نشسته بودم و گزارش‌ها را ضبط و ثبت می‌کردم، افراد حاضر متوجه این واکنش نشدند.  


با وجود این که معلوم بود این عملیات لو رفته است؛ اما بر اجرای آن اصرار شد و هزاران جوان ایرانی در این عملیات کشته و مجروح شدند.
با وجود این که معلوم بود این عملیات لو رفته است؛ اما بر اجرای آن اصرار شد و هزاران جوان ایرانی در این عملیات کشته و مجروح شدند.
خط ۳۲۱: خط ۴۳۰:
یکی از اصلی‌ترین شعار‌ها در طول جنگ ایران و عراق در طرف ایران، شعار «فتح قدس از طریق کربلا» بود، اما اسناد معامله‌ی سلاح با اسرائیل با این شعار هیچ هم‌خوانی نداشت.
یکی از اصلی‌ترین شعار‌ها در طول جنگ ایران و عراق در طرف ایران، شعار «فتح قدس از طریق کربلا» بود، اما اسناد معامله‌ی سلاح با اسرائیل با این شعار هیچ هم‌خوانی نداشت.


روزنامه فرانسوی «لومتن» مقاله‌ای تحت عنوان «تسلیحات برای خمینی» چاپ کرد<ref>رزونامه فرانسوی لومتن - ۲۵ ژوئن ۱۹۸۳</ref> که در آن «اسناد و مدارک یکی از بزرگترین قراردادهای تسلیحاتی رژیم خمینی با دولت اسرائیل» افشا شده بود. واسطة این معامله یعقوب نیمرودی (سرهنگ اسرائیلی) و خریدار ایرانی آن «وزارت دفاع ملی جمهوری اسلامی ایران» و واسطه‌ی آن صادق طباطبایی بود.<ref>«مجاهد»، شماره‌ی ۱۵۰ ، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۲ ، ترجمه‌ی مقاله‌ی «تسلیحات برای خمینی» روزنامه‌ی فرانسوی "لومتن"</ref>
روزنامه فرانسوی «لومتن» مقاله‌ای تحت عنوان «تسلیحات برای خمینی» چاپ کرد<ref>رزونامه فرانسوی لومتن - ۲۵ ژوئن ۱۹۸۳</ref> که در آن «اسناد و مدارک یکی از بزرگترین قراردادهای تسلیحاتی رژیم خمینی با دولت اسرائیل» افشا شده بود. واسطه این معامله یعقوب نیمرودی (سرهنگ اسرائیلی) و خریدار ایرانی آن «وزارت دفاع ملی جمهوری اسلامی ایران» و واسطه‌ی آن صادق طباطبایی بود.<ref>«مجاهد»، شماره‌ی ۱۵۰ ، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۲ ، ترجمه‌ی مقاله‌ی «تسلیحات برای خمینی» روزنامه‌ی فرانسوی "لومتن"</ref>
 
در این گزازش کلیشه‌ی پاسپورت صادق طباطبایی با مهر ورود رسمی به اسرائیل و همچنین کلیشه سند انتقال یکی از محموله های تسلیحاتی از تل‌آویو به تهران به تاریخ۴ ژوئن ۱۹۸۱، درج شده بود.


 ژنرال آریل شارون درمورد تحویل سلاح‌های اسراییلی به ایران گفت:  <blockquote>«ما در زمان رژیم شاه، به ایران سلاح تحویل می‌دادیم. این عمل از آن پس هم، با موافقت آمریکا، ادامه یافت. آمریکا کاملاً در جریان تحویل سلاح‌ها به ایران قراردارد...»<ref>روزنامه‌ی فرانسوی «لیبراسیون»، ۲۹ سپتامبر ۱۹۸۳ میلادی - ۷مهر ۱۳۶۲</ref></blockquote>منتظری هم در این خصوص گفت: «اون چیزهایی كه می‌خواستن تاو و نمی‌دونم اين چیزها, آمریكایی‌ها از راه اسرائیل به ايران می خواستن به ایران بدن!» <ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>
در این گزازش کلیشه‌ی پاسپورت صادق طباطبایی با مهر ورود رسمی به اسرائیل و همچنین کلیشه سند انتقال یکی از محموله‌های تسلیحاتی از تل‌آویو به تهران به تاریخ ۴ ژوئن ۱۹۸۱، درج شده بود.


ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت بازرگان در مصاحبه‌ای در این باره گفت:<blockquote> «اسراییلی‌ها موشکهای تاور ضدتانک داشتند که هر کدام را به قیمت ۱۲هزار دلار به ایران می‌فروختند، وقتی انبارهای خودشان خالی شد و سراغ آمریکا رفتند تا از آنها خریده و به ایران بدهند قضیه لو رفت و آمریکایی‌ها خود رأساً وارد معامله شدند و تعدادی محموله نیز به ایران دادند که رفسنجانی در یک مصاحبه به حجم و هزینهٴ آن اشاره کرد.</blockquote><blockquote>وی گفت: اسراییل این موشک‌ها را به قیمت دو هزار دلار می‌خرد و ١٢ هزار دلار می‌فروشد. آمریکایی‌ها کانالی می‌زنند و به ایران می‌گویند از طریق عربستان این کار را انجام بده. بوش پدر که در آن زمان معاون رئیس‌جمهوری بود، به اسراییل می‌رود. نخست‌وزیر اسراییل اعتراض می‌کند و می‌گوید من به واشینگتن می‌آیم و بدون حضور هر کسی می‌خواهم با خود رئیس‌جمهوری سر این قضیه حرف بزنم. جنگ بالا می‌گیرد و اسرائیلی‌ها قضیه مک‌فارلین را لو می‌دهند. آقای قربانی‌فر از افسران ساواک بود که بعد از انقلاب، با موساد کار می‌کرد. زمان جنگ نامه‌یی می‌نویسد که من یک افسر میهن‌پرست ایرانی هستم و می‌خواهم در این جنگ به ایران کمک بکنم و با بازار فروش اسلحه هم در تماس هستم و امکاناتی دارم. اگر شما اسلحه می‌خواهید، بگویید من می‌خرم و می‌فرستم. او سلاحهای خریداری‌ شده را در تبریز تحویل می‌داده و همان‌جا پولش را نقد می‌گرفته است؛ در یک نوبت که ۸۰ فروند موشک هارپون به ایران تحویل می‌دهد، یکی از آنها را به بندرعباس می‌برند و امتحان می‌کنند ولی بعد متوجه می‌شوند که روی همه‌ی  آنها نوشته شده است ساخته شده در اسرائیل».<ref>مصاحبه ابراهیم یزدی با [https://www.farsnews.com/news/13950901001212/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D8%B1%DA%86%DB%8C%D8%B2%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%90%D9%90%D9%91-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7 خبرگزاری فارس اول دیماه ۱۳۹۵]</ref></blockquote>حسن عباسی هم در این باره گفت:‌ «در هیأتی که به تهران رفت، معاون نخست‌وزیر وقت اسراییل «آمیرام میر» هم حضور داشت. با لو رفتن مذاکرات تهران، دور بعدی مذاکرات تحت نظارت مستقیم شخص خمینی و با شرکت حسن روحانی در پاریس ادامه یافت  «داریم به شما می‌گیم آقای آمیرام میر یک اسراییلی آمد این‌جا توی هتل کذا توی تهران سال ۱۳۶۵ با شما مذاکره کرد آقای وردی‌نژاد بود، آقای کنگرلو بود، همهٴ آقایوین که الآن اصلاح طلبند بودند... طرف اسراییلی اومده نشسته با شما مذاکره کرده تو داخل قلب تهران! بعد بلند شده رفته فرانسه رفتید دوباره اونجا... به جای این‌که جواب بدید ۲۷ سال پیش رفتید نشستید با اسراییلی‌ها مذاکره کردید حالا گندش در اومده».<ref>سخنرانی حسن عباسی. روحانی. آمیرام نیر. یوتوب</ref>
 ژنرال آریل شارون درمورد تحویل سلاح‌های اسراییلی به ایران گفت:  <blockquote>«ما در زمان رژیم شاه، به ایران سلاح تحویل می‌دادیم. این عمل از آن پس هم، با موافقت آمریکا، ادامه یافت. آمریکا کاملاً در جریان تحویل سلاح‌ها به ایران قراردارد...»<ref>روزنامه‌ی فرانسوی «لیبراسیون»، ۲۹ سپتامبر ۱۹۸۳ میلادی - ۷مهر ۱۳۶۲</ref></blockquote>منتظری هم در این خصوص گفت: «اون چیزهایی كه می‌خواستن تاو و نمی‌دونم اين چیزها, آمریكایی‌ها از راه اسرائیل به ايران می‌خواستن به ایران بدن!» ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت بازرگان در مصاحبه‌ای در این باره گفت:<blockquote> «اسراییلی‌ها موشکهای تاور ضدتانک داشتند که هر کدام را به قیمت ۱۲هزار دلار به ایران می‌فروختند، وقتی انبارهای خودشان خالی شد و سراغ آمریکا رفتند تا از آنها خریده و به ایران بدهند قضیه لو رفت و آمریکایی‌ها خود رأساً وارد معامله شدند و تعدادی محموله نیز به ایران دادند که رفسنجانی در یک مصاحبه به حجم و هزینهٴ آن اشاره کرد.</blockquote><blockquote>وی گفت: اسراییل این موشک‌ها را به قیمت دو هزار دلار می‌خرد و ١٢ هزار دلار می‌فروشد. آمریکایی‌ها کانالی می‌زنند و به ایران می‌گویند از طریق عربستان این کار را انجام بده. بوش پدر که در آن زمان معاون رئیس‌جمهوری بود، به اسراییل می‌رود. نخست‌وزیر اسراییل اعتراض می‌کند و می‌گوید من به واشینگتن می‌آیم و بدون حضور هر کسی می‌خواهم با خود رئیس‌جمهوری سر این قضیه حرف بزنم. جنگ بالا می‌گیرد و اسرائیلی‌ها قضیه مک‌فارلین را لو می‌دهند. آقای قربانی‌فر از افسران ساواک بود که بعد از انقلاب، با موساد کار می‌کرد. زمان جنگ نامه‌یی می‌نویسد که من یک افسر میهن‌پرست ایرانی هستم و می‌خواهم در این جنگ به ایران کمک بکنم و با بازار فروش اسلحه هم در تماس هستم و امکاناتی دارم. اگر شما اسلحه می‌خواهید، بگویید من می‌خرم و می‌فرستم. او سلاحهای خریداری‌ شده را در تبریز تحویل می‌داده و همان‌جا پولش را نقد می‌گرفته است؛ در یک نوبت که ۸۰ فروند موشک هارپون به ایران تحویل می‌دهد، یکی از آنها را به بندرعباس می‌برند و امتحان می‌کنند ولی بعد متوجه می‌شوند که روی همه‌ی  آنها نوشته شده است ساخته شده در اسرائیل».<ref>مصاحبه ابراهیم یزدی با [https://www.farsnews.com/news/13950901001212/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D8%B1%DA%86%DB%8C%D8%B2%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%90%D9%90%D9%91-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7 خبرگزاری فارس اول دیماه ۱۳۹۵]</ref></blockquote>
[[پرونده:تلفات جنگ.jpg|بندانگشتی|'''جدول تلفات جنگ ایران وعراق''']]
حسن عباسی هم در این باره گفت:‌ «در هیأتی که به تهران رفت، معاون نخست‌وزیر وقت اسراییل «آمیرام میر» هم حضور داشت. با لو رفتن مذاکرات تهران، دور بعدی مذاکرات تحت نظارت مستقیم شخص خمینی و با شرکت حسن روحانی در پاریس ادامه یافت  «داریم به شما می‌گیم آقای آمیرام میر یک اسراییلی آمد این‌جا توی هتل کذا توی تهران سال ۱۳۶۵ با شما مذاکره کرد آقای وردی‌نژاد بود، آقای کنگرلو بود، همهٴ آقایونی که الآن اصلاح طلبند بودند... طرف اسراییلی اومده نشسته با شما مذاکره کرده تو داخل قلب تهران! بعد بلند شده رفته فرانسه رفتید دوباره اونجا... به جای این‌که جواب بدید ۲۷ سال پیش رفتید نشستید با اسراییلی‌ها مذاکره کردید حالا گندش در اومده».<ref>سخنرانی حسن عباسی. روحانی. آمیرام نیر. یوتوب</ref>


== سال‌های پایانی جنگ ==
== سال‌های پایانی جنگ ==
خط ۳۳۳: خط ۴۴۲:
در سال‌های پایانی جنگ دولت ایران قدرت بسیج نیرو را از دست داده بود، به دلیل ضعف اقتصادی قادر به بازسازی توان جنگی خودش نیود،  
در سال‌های پایانی جنگ دولت ایران قدرت بسیج نیرو را از دست داده بود، به دلیل ضعف اقتصادی قادر به بازسازی توان جنگی خودش نیود،  


محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در خصوص به تحلیل رفتن توان دولت ایران می گوید:  <blockquote>« آقای هاشمی خدمت امام می‌رود و می‌گوید من مسئولیت را قبول کردم. حالا ما دو راه داریم، یا باید برویم صلح کنیم و یا این‌که بجنگیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بجنگید! </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید اگر بخواهیم بجنگیم باید خواسته‌های فرماندهان را عمل کنیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید عمل کنید! آنچه فرماندهان می‌خواهند را بروید تأمین کنید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید پول نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید از مردم مالیات بگیرید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید که نیروهای مردمی دیگر مثل قدیم به جبهه نمی‌آیند. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید من دستور جهاد خواهم داد و به مردم می‌گویم که همه به جبهه بروند. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید ما ارز و دلار نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید فکری بکنید! شما نفت دارید؛ چیزهای دیگر دارید؛ بروید برای این (مسأله)، فکری بکنید!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از فرماندهان جنگ هم در این خصوص می‌گوید: <blockquote>«در جبهه افتضاحی بود. امام در این مقطع همه را دوباره برای جنگ خواند. همه چیز باید در استخدام جنگ دربیاید؛ (آیا) شد؟ نشد!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با این وجود خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی می‌داند و قطعنامه‌ ۵۹۸ را که در این سال صادر شد را مطلقا رد کرد.
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در خصوص به تحلیل رفتن توان دولت ایران گفت:  <blockquote>«آقای هاشمی خدمت امام می‌رود و می‌گوید من مسئولیت را قبول کردم. حالا ما دو راه داریم، یا باید برویم صلح کنیم و یا این‌که بجنگیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بجنگید! </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید اگر بخواهیم بجنگیم باید خواسته‌های فرماندهان را عمل کنیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید عمل کنید! آنچه فرماندهان می‌خواهند را بروید تأمین کنید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید پول نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید از مردم مالیات بگیرید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید که نیروهای مردمی دیگر مثل قدیم به جبهه نمی‌آیند. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید من دستور جهاد خواهم داد و به مردم می‌گویم که همه به جبهه بروند. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید ما ارز و دلار نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید فکری بکنید! شما نفت دارید؛ چیزهای دیگر دارید؛ بروید برای این (مسأله)، فکری بکنید!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از فرماندهان جنگ هم در این خصوص می‌گوید: <blockquote>«در جبهه افتضاحی بود. امام در این مقطع همه را دوباره برای جنگ خواند. همه چیز باید در استخدام جنگ دربیاید؛ (آیا) شد؟ نشد!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با این وجود خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی می‌داند و قطعنامه‌ ۵۹۸ را که در این سال صادر شد را مطلقا رد کرد.


خمینی  ۸ روز پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، در پیامی به مناسبت ایام حج اعلام کرد که چیزی به پیروزی نهایی در جنگ با عراق باقی نمانده و پذیرش قطعنامه در چنین شرایطی خیانت است. پیام ۶ مرداد ۱۳۶۶ خمینی تاکید داشت: «هم اکنون که به مرز پیروزى مطلق رسیده‏‌ایم و قدم‌هاى آخرمان را برمی‌ ‏داریم، صداى ناآشناى صلح طلبى آن هم از کام ستمگران و جنگ افروزان به گوش‏ می ‏رسد»<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran-features-40663782 بی‌بی‌سی فارسی]</ref>
خمینی  ۸ روز پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، در پیامی به مناسبت ایام حج اعلام کرد که چیزی به پیروزی نهایی در جنگ با عراق باقی نمانده و پذیرش قطعنامه در چنین شرایطی خیانت است. پیام ۶ مرداد ۱۳۶۶ خمینی تاکید داشت: «هم اکنون که به مرز پیروزى مطلق رسیده‏‌ایم و قدم‌هاى آخرمان را برمی‌‌داریم، صداى ناآشناى صلح‌طلبى آن هم از کام ستمگران و جنگ افروزان به گوش‏ می‌‏رسد»<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran-features-40663782 بی‌بی‌سی فارسی]</ref>


برای پایان دادن به جنگ هیأت‌هایی هم از کشورهای مختلف تلاش می‌کردند، خمینی را قانع کنند تا جنگ را به پایان برساند، از جمله در اسفند ۱۳۵۹ نمایندگان سازمان کنفرانس اسلامی به تهران سفر کردند؛ اما خمینی طی سخنرانی در حضور این هیئت در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۹ پیشنهاد آنها برای پذیرفتن آتش‌بس را رد کرد. <ref>[http://khatteemam.com/sahife/2544/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C-(%D8%AA%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AD-%D وبسایت خط امام]</ref>
برای پایان دادن به جنگ هیأت‌هایی هم از کشورهای مختلف تلاش می‌کردند، خمینی را قانع کنند تا جنگ را به پایان برساند، از جمله در اسفند ۱۳۵۹ نمایندگان سازمان کنفرانس اسلامی به تهران سفر کردند؛ اما خمینی طی سخنرانی در حضور این هیئت در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۹ پیشنهاد آنها برای پذیرفتن آتش‌بس را رد کرد. <ref>[http://khatteemam.com/sahife/2544/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C-(%D8%AA%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%AD-%D وبسایت خط امام]</ref>
خط ۳۵۰: خط ۴۵۹:
دکتر منوچهر هزارخانی عضو شورای ملی مقاومت در این باره می‌گوید:
دکتر منوچهر هزارخانی عضو شورای ملی مقاومت در این باره می‌گوید:
[[پرونده:صحنه‌ای از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران.JPG|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش عامل پایان دادن به جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش عامل پایان دادن به جنگ ایران و عراق]]
[[پرونده:صحنه‌ای از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران.JPG|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش عامل پایان دادن به جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش عامل پایان دادن به جنگ ایران و عراق]]
<blockquote>«ضربات نظامی ارتش عراق بر نیروهای رژیم، هر اندازه سخت و جانفرسا، هرگز نمی‌توانست خطر سرنگونی را برای رژیم درپی داشته باشد، زیرا نه عراق قصد سرنگونی خمینی را داشت و نه قدرتهای جهانی حاضر بودند ناظر بی تفاوت سرنگونی دولتی به دست دولت دیگر باشند. عراق بارها و به تأکید اعلام کرده بود که هدفش از واردآوردن فشارهای نظامی، واداشتن رژیم خمینی به پذیرش صلح است. </blockquote><blockquote>   قدرت‌های جهانی ،  به ویژه آمریکا و متحدانش ، نیز، با اصرار و تأکید تمام، بارها اخطار کرده بودند که نخواهند گذاشت این جنگ برنده و بازنده‌یی داشته باشد. بنابراین، خیال رژیم از این بابت آسوده بود. اما همین شکست‌های نظامی در جبهه‌ی جنگ خارجی می‌توانست شیرازه‌ی رژیمی را که در مسائل داخلی نیز از هرسو با بحران و تنگنا رو به رو بود، بگسلد و سرنگونی رژیم را به دست یک نیروی داخلی تسریع کند. </blockquote><blockquote>   تنها عامل داخلی که می‌توانست این سرنگونی را تحقق بخشد ارتش آزادیبخش ملی بود که در آخرین عملیاتش، در مهران، قدرت و کارآیی رزمی "نگران کننده"یی از خود نشان داده بود. به بیان دیگر، اگر در وضعی که در اواخر تیرماه وجود داشت، عامل ارتش آزادیبخش ملی را، در عالم فرض، از  صحنه حذف کنیم، دیگر رژیم نه تنها در وضع "استیصال" قرار ندارد، بلکه می‌تواند به همان بازی دفع‌الوقت در قبال قطعنامه ادامه دهد، زیرا با تمام خطرهای بالقوه یی که احاطه اش کرده اند، نیروی سازمانیافته یی وجود ندارد که بتواند از همة این شرایط مساعد برای برانداختن آن استفاده کند. اما چون در عالم واقع ارتش آزادیبخش ملی در صحنه حضور داشت، تمام خطرهای بالقوه به خطر بالفعل مبدل میشد و رژیم را به وضعیت "استیصال" می‌کشاند. از این رو بود که خمینی، از سر ناچاری، تن به پذیرش قطعنامه داد و آبروی هزاربار بربادرفته اش را به معامله گذاشت. </blockquote><blockquote>    هدف رژیم از پذیرش قطعنامه، پیش از هرچیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی امکان ورود به خاک میهن را پیدا نکنند. شک نباید کرد که این خواست خمینی مورد تأیید "شیطان بزرگ" هم بود. نگاهی به اظهار نظرهای سیاستمداران و سخنگویان رسمی آمریکا درمورد توقع خویشتن‌داری  از "همه‌ی طرفهای درگیر" ، و نه دو طرف درگیر ، مؤید این نظر است. همین بند و بست و زمینه چینی برای قفل کردن نیروهای مقاومت به بهانه‌ی "آتش بس" است که گاه از آن به عنوان "توطئه" یاد می‌شود. به هرحال به امید دست یافتن به این ریسمان نجات بود که خمینی تلخی نوشیدن زهر را برخود هموارکرد» <ref>مقاله‌ی «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشته‌ی دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامه‌ی «شورا»، شماره‌ی ۴۳ و ۴۴، مرداد و شهریور ۱۳۶۷</ref></blockquote>
<blockquote>«ضربات نظامی ارتش عراق بر نیروهای رژیم، هر اندازه سخت و جانفرسا، هرگز نمی‌توانست خطر سرنگونی را برای رژیم درپی داشته باشد، زیرا نه عراق قصد سرنگونی خمینی را داشت و نه قدرتهای جهانی حاضر بودند ناظر بی تفاوت سرنگونی دولتی به دست دولت دیگر باشند. عراق بارها و به تأکید اعلام کرده بود که هدفش از واردآوردن فشارهای نظامی، واداشتن رژیم خمینی به پذیرش صلح است. </blockquote><blockquote>   قدرت‌های جهانی، به ویژه آمریکا و متحدانش، نیز، با اصرار و تأکید تمام، بارها اخطار کرده بودند که نخواهند گذاشت این جنگ برنده و بازنده‌یی داشته باشد. بنابراین، خیال رژیم از این بابت آسوده بود. اما همین شکست‌های نظامی در جبهه‌ی جنگ خارجی می‌توانست شیرازه‌ی رژیمی را که در مسائل داخلی نیز از هرسو با بحران و تنگنا رو به رو بود، بگسلد و سرنگونی رژیم را به دست یک نیروی داخلی تسریع کند. </blockquote><blockquote>   تنها عامل داخلی که می‌توانست این سرنگونی را تحقق بخشد ارتش آزادیبخش ملی بود که در آخرین عملیاتش، در مهران، قدرت و کارآیی رزمی "نگران کننده"یی از خود نشان داده بود. به بیان دیگر، اگر در وضعی که در اواخر تیرماه وجود داشت، عامل ارتش آزادیبخش ملی را، در عالم فرض، از  صحنه حذف کنیم، دیگر رژیم نه تنها در وضع "استیصال" قرار ندارد، بلکه می‌تواند به همان بازی دفع‌الوقت در قبال قطعنامه ادامه دهد، زیرا با تمام خطرهای بالقوه‌یی که احاطه‌اش کرده‌اند، نیروی سازمانیافته‌یی وجود ندارد که بتواند از همة این شرایط مساعد برای برانداختن آن استفاده کند. اما چون در عالم واقع ارتش آزادیبخش ملی در صحنه حضور داشت، تمام خطرهای بالقوه به خطر بالفعل مبدل می‌شد و رژیم را به وضعیت "استیصال" می‌کشاند. از این رو بود که خمینی، از سر ناچاری، تن به پذیرش قطعنامه داد و آبروی هزاربار بربادرفته اش را به معامله گذاشت. </blockquote><blockquote>    هدف رژیم از پذیرش قطعنامه، پیش از هرچیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی امکان ورود به خاک میهن را پیدا نکنند. شک نباید کرد که این خواست خمینی مورد تأیید "شیطان بزرگ" هم بود. نگاهی به اظهارنظرهای سیاستمداران و سخنگویان رسمی آمریکا درمورد توقع خویشتن‌داری  از "همه‌ی طرف‌های درگیر" ، و نه دو طرف درگیر، مؤید این نظر است. همین بند و بست و زمینه‌چینی برای قفل کردن نیروهای مقاومت به بهانه‌ی "آتش بس" است که گاه از آن به عنوان "توطئه" یاد می‌شود. به هرحال به امید دست یافتن به این ریسمان نجات بود که خمینی تلخی نوشیدن زهر را برخود هموارکرد» <ref>مقاله‌ی «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشته‌ی دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامه‌ی «شورا»، شماره‌ی ۴۳ و ۴۴، مرداد و شهریور ۱۳۶۷</ref></blockquote>
[[پرونده:عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش عامل آتش‌بس در جنگ ایران و عراق |بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش عامل آتش‌بس در جنگ ایران و عراق ]]
[[پرونده:عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش عامل آتش‌بس در جنگ ایران و عراق |بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش عامل آتش‌بس در جنگ ایران و عراق ]]
ناظران سیاسی بر این باورند که عنصر ایرانی که تعادل قوا را در جنگ ایران و عراق بهم زد [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بود و خمینی که چشم‌انداز شکست را بعد از [[عملیات چلچراغ]] می‌دید، برای مات کردن این عنصر قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس را پذیرفت.
ناظران سیاسی بر این باورند که عنصر ایرانی که تعادل قوا را در جنگ ایران و عراق بهم زد [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بود و خمینی که چشم‌انداز شکست را بعد از [[عملیات چلچراغ]] می‌دید، برای مات کردن این عنصر قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس را پذیرفت.


سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم در اين مورد مي‌گويد''':''' <blockquote>«سازمان منافقين آرام آرام سازماندهي نظامي را درست كردند كه اونها هم ابتدا از عملياتهاي محدود بعد وسعت عمليات اضافه شد آرام آرام ديديم كه وسعت عملياتها در واقع و دامنه اش گسترش پيدا كرد. درجبهه در واقع مياني در جبهه جنوبي، وحتي در فكر مي كنم خرداد ماه 67 بود كه شهرمهران را هم تونستند تصرف بكنند هدف آنها هم درواقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگوني حكومت بود»''.''<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرمانده‌هان بالای سپاه پاسداران سال‌ها بعد راز قبول آتش‌بس این‌چنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گستردهای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد.<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>نقش [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] در به پایان رساندن این جنگ بسیار مهم و حیاتی بود.
سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی‌مقدم در اين مورد مي‌گويد''':''' <blockquote>«سازمان منافقين آرام آرام سازماندهی نظامی را درست كردند كه اونها هم ابتدا از عملياتهای محدود بعد وسعت عمليات اضافه شد آرام آرام ديديم كه وسعت عملياتها در واقع و دامنه‌اش گسترش پيدا كرد. درجبهه در واقع ميانی در جبهه جنوبی، وحتی در فكر می‌كنم خرداد ماه ۶۷ بود كه شهرمهران را هم تونستند تصرف بكنند هدف آنها هم درواقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگونی حكومت بود»''.''<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرماندهان بالای سپاه پاسداران سال‌ها بعد راز قبول آتش‌بس را این‌چنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌ای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت‌آمیز انجام داده‌بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده‌بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد.<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>نقش [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] در به پایان رساندن این جنگ بسیار مهم و حیاتی بود.


و به این ترتیب با قبول آتش‌بس توسط خمینی، جنگی مهیب با خساراتی فراوان به پایان رسید.
و به این ترتیب با قبول آتش‌بس توسط خمینی، جنگی مهیب با خساراتی فراوان به پایان رسید.


== خسارات جنگ ایران و عراق ==
== خسارات جنگ ایران و عراق ==
خط ۳۶۳: خط ۴۷۲:
* ۲میلیون کشته و معلول
* ۲میلیون کشته و معلول


* ۵۰شهر ویران شده
* ۵۰شهر ویران‌شده


* ۴۰هزار اسیر
* ۴۰هزار اسیر


* سه هزار روستای نابود شده
* سه هزار روستای نابود‌شده


* ۴میلیون آواره
* ۴میلیون آواره
خط ۳۷۴: خط ۴۸۳:


* بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی
* بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی
البته مسأله تنها سقوط اقتصاد مملکت نبود، بلکه در کنار جانها و مالهایی که از بین می‌رفت، زیرساختهای جامعه ایران هم در سراشیب انهدام سریع قرار گرفته بود.
البته مسأله تنها سقوط اقتصاد مملکت نبود، بلکه در کنار جانها و مال‌هایی که از بین می‌رفت، زیرساخت‌های جامعه ایران هم در سراشیب انهدام سریع قرار گرفته بود.
[[پرونده:ویرانی‌های جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=ویرانی‌های جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|ویرانی‌های جنگ ایران و عراق]]
[[پرونده:ویرانی‌های جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=ویرانی‌های جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|ویرانی‌های جنگ ایران و عراق]]
یکی دیگر از موضوع‌هایی که پس از گذشت ۲۶سال از پایان جنگ، هر روزه از مردم ایران، تلفات انسانی می‌گیرد، ۱۱میلیون مین خنثی نشده‌ای است که از آن جنگ ویرانگر بر جای مانده است. هر هفته به‌طور متوسط ۱۵نفر در اراضی آلوده به مین، جان خود را از دست می‌دهند.
یکی دیگر از موضوع‌هایی که پس از گذشت ۲۶سال از پایان جنگ، هر روزه از مردم ایران، تلفات انسانی می‌گیرد، ۱۱میلیون مین خنثی نشده‌ای است که از آن جنگ ویرانگر بر جای مانده است. هر هفته به‌طور متوسط ۱۵نفر در اراضی آلوده به مین، جان خود را از دست می‌دهند.


یک‌بار سفیر رژیم در مقر اروپایی ملل ‌متحد گفت: «خنثی کردن مینهای باقیمانده، به‌۱۰۰سال وقت نیاز دارد»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>
یک‌بار سفیر رژیم در مقر اروپایی ملل ‌متحد گفت: «خنثی کردن مین‌های باقیمانده، به‌۱۰۰سال وقت نیاز دارد»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref>


هنوز هم دولت ایران تلاش می‌کند این جنگ را یک جنگ مقدس جلوه نماید اما سؤالات بسیاری را بی‌پاسخ گذاشته است.
هنوز هم دولت ایران تلاش می‌کند این جنگ را یک جنگ مقدس جلوه نماید اما سؤالات بسیاری را بی‌پاسخ گذاشته است.


== مواضع سران حکومت ایران در باره جنگ ==
== مواضع سران حکومت ایران در باره جنگ ==
خامنه‌ای : «اسلام هیچ مرزی نمی‌شناسد و هدف از جنگ با عراق، استقرار یک دولت اسلامی تحت رهبری خمینی است». (سال ۱۳۶۱)
خامنه‌ای: «اسلام هیچ مرزی نمی‌شناسد و هدف از جنگ با عراق، استقرار یک دولت اسلامی تحت رهبری خمینی است». (سال ۱۳۶۱)


خمینی: «جنگی که الآن در کار است جنگ سرنوشت‌ساز ماست».(مرداد ماه ۱۳۶۲)
خمینی: «جنگی که الآن در کار است جنگ سرنوشت‌ساز ماست». (مرداد ماه ۱۳۶۲)


خامنه‌ای : «جنگ موجودیت اسلام است».( دیماه ۱۳۶۳)
خامنه‌ای: «جنگ موجودیت اسلام است». ( دیماه ۱۳۶۳)


هاشمی رفسنجانی : «جنگ هستی ما است». ( دیماه ۱۳۶۳)
هاشمی رفسنجانی: «جنگ هستی ما است». ( دیماه ۱۳۶۳)


هاشمی رفسنجانی: «ما هیچ راهی جز ادامه جنگ نداریم. اگر بخواهیم سازشکاری کنیم… در این صورت باید جای خود را به‌ دیگران بدهیم».(تیرماه ۱۳۶۴)
هاشمی رفسنجانی: «ما هیچ راهی جز ادامه جنگ نداریم. اگر بخواهیم سازشکاری کنیم… در این صورت باید جای خود را به‌ دیگران بدهیم». (تیرماه ۱۳۶۴)


مشکینی : «شکست اسلام را در شکست این جنگ می‌بینیم». ( مهر ماه ۱۳۶۶)
مشکینی: «شکست اسلام را در شکست این جنگ می‌بینیم». (مهر ماه ۱۳۶۶)


خمینی: «هر روز ما، در جنگ برکتی داشته‌ایم، که در همه صحنه‌ها از آن بهره می‌جوییم، ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر می‌کنیم، جنگ ما، جنگ حق و باطل است و تمام‌شدنی نیست».
خمینی: «هر روز ما، در جنگ برکتی داشته‌ایم، که در همه صحنه‌ها از آن بهره می‌جوییم، ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر می‌کنیم، جنگ ما، جنگ حق و باطل است و تمام‌شدنی نیست».


محسن رضایی از قول خمینی گفت که امام پشیمان نشد: «دو ماه بعد از ۵۹۸امام می‌فرماید من حتی یک لحظه هم در این جنگ نادم و پشیمان نیستم».<ref>وبسایت  [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین  خلق ایران] </ref>
محسن رضایی از قول خمینی گفت که امام پشیمان نشد: «دو ماه بعد از ۵۹۸ امام می‌فرماید من حتی یک لحظه هم در این جنگ نادم و پشیمان نیستم».<ref>وبسایت  [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین  خلق ایران] </ref>


این موضع گیری‌ها اثبات این موضوع است که این رژیم قصد ادامه جنگ داشت، و اگر عاملی وارد آن نمی‌شد معلوم نبود تا چند سال دیگر ادامه پیدا می‌کرد.
این موضع گیری‌ها اثبات این موضوع است که این رژیم قصد ادامه جنگ داشت، و اگر عاملی وارد آن نمی‌شد معلوم نبود تا چند سال دیگر ادامه پیدا می‌کرد.
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
۸٬۶۹۲

ویرایش