۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
=== آرزوهای خمینی برای تشکیل امپراتوری اسلامی === | === آرزوهای خمینی برای تشکیل امپراتوری اسلامی === | ||
[[پرونده:آرزوهای خمینی و جنگ ایران و عراق.png|جایگزین=آرزوهای خمینی و جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|آرزوهای خمینی و جنگ ایران و عراق]] | |||
خمینی در اندیشهاش به دنبال ایجاد یک امپراتوری اسلامی شبیه امپراتوری عثمانی بود؛ وی در سال ۱۳۲۳ دربارهی مرزهای جغرافیایی گفته بود: | خمینی در اندیشهاش به دنبال ایجاد یک امپراتوری اسلامی شبیه امپراتوری عثمانی بود؛ وی در سال ۱۳۲۳ دربارهی مرزهای جغرافیایی گفته بود: | ||
خط ۹۸: | خط ۹۹: | ||
او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ یعنی ۶ ماه قبل از شروع جنگ، در پیامی تلویزیونی به صدام اشاره کرد و گفت: | او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ یعنی ۶ ماه قبل از شروع جنگ، در پیامی تلویزیونی به صدام اشاره کرد و گفت: | ||
[[پرونده:سخنان خمینی زمینه ساز جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=سخنان خمینی زمینه ساز جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|سخنان خمینی زمینه ساز جنگ ایران و عراق]] | |||
«صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد باید، بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود میکند. | «صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر بسته و با مسلمانان مظلوم برای رضای کارتر، آن کند که مغول کرد باید، بداند که با این اعمال ضداسلامی، گور خودش و رژیم تحمیلی غیرانسانی و غیرقانونی بعث را با دست خود میکند. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۸: | ||
== آیا جنگ ایران و عراق قابل پیشگیری بود؟ == | == آیا جنگ ایران و عراق قابل پیشگیری بود؟ == | ||
[[پرونده:چهرهای از جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=چهرهای از جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|چهرهای از جنگ ایران و عراق]] | |||
در نخستین هفته بعد از انقلاب، که صدام حسین، موسی اصفهانی، نوهی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی را برای رفع کدورتها و حسن همجواری و دوستی دو کشور ایران و عراق پیش بنیانگذار جمهوری اسلامی فرستاد و پیغام داد که از رفتار قبلی خود پوزش میخواهد و آماده همه گونه جبران و همکاری با دولت جدید است، خمینی خط و نشان کشید که: <blockquote>«صدام شش ماه هم در عراق دوام نمیآورد، چون میداند که امواج مردم عراق بر میخیزد، او را هم میبرد، آنجا که شاه را برد...» <ref>وبسایت [https://melimazhabi.com/maghalat/49572-2/ ملی مذهبی] و وبسایت [http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=31794 عصر نو]</ref></blockquote>این اقدام دولت عراق نشان میداد که به هیچ وجه دنبال جنگ با ایران نیست،پس امکان این که جنگ به وقوع نپیوندد بود. | در نخستین هفته بعد از انقلاب، که صدام حسین، موسی اصفهانی، نوهی آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی را برای رفع کدورتها و حسن همجواری و دوستی دو کشور ایران و عراق پیش بنیانگذار جمهوری اسلامی فرستاد و پیغام داد که از رفتار قبلی خود پوزش میخواهد و آماده همه گونه جبران و همکاری با دولت جدید است، خمینی خط و نشان کشید که: <blockquote>«صدام شش ماه هم در عراق دوام نمیآورد، چون میداند که امواج مردم عراق بر میخیزد، او را هم میبرد، آنجا که شاه را برد...» <ref>وبسایت [https://melimazhabi.com/maghalat/49572-2/ ملی مذهبی] و وبسایت [http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=31794 عصر نو]</ref></blockquote>این اقدام دولت عراق نشان میداد که به هیچ وجه دنبال جنگ با ایران نیست،پس امکان این که جنگ به وقوع نپیوندد بود. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۶: | ||
== خمینی و نیاز به جنگ خارجی == | == خمینی و نیاز به جنگ خارجی == | ||
[[پرونده:خمینی نیازمند جنگ ایران و عراق بود.jpg|جایگزین=خمینی نیازمند جنگ ایران و عراق بود|بندانگشتی|خمینی نیازمند جنگ ایران و عراق بود]] | |||
پس از انقلاب ۵۷ ، فوران نیروی عظیم انسانی و بالنده، تمام جامعه را فرا گرفته بود، جوانان با شور و اشتیاقی وصف ناپذیر به دنبال آزادی و ترقی و رفاه بودند، اما خمینی نه توان و نه قصد این را داشت که به این اشتیاق و عطش سوزان پاسخ بدهد، در نتیجه باید راهی مییافت، هم برای تخلیه این پتانسیل عظیم و هم نابود کردن نیروهایی انقلابی، بهترین راه حل یک جنگ خارجی بود. | پس از انقلاب ۵۷ ، فوران نیروی عظیم انسانی و بالنده، تمام جامعه را فرا گرفته بود، جوانان با شور و اشتیاقی وصف ناپذیر به دنبال آزادی و ترقی و رفاه بودند، اما خمینی نه توان و نه قصد این را داشت که به این اشتیاق و عطش سوزان پاسخ بدهد، در نتیجه باید راهی مییافت، هم برای تخلیه این پتانسیل عظیم و هم نابود کردن نیروهایی انقلابی، بهترین راه حل یک جنگ خارجی بود. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۵۲: | ||
=== جنگ خارجی چرا؟ === | === جنگ خارجی چرا؟ === | ||
[[پرونده:چهرهی سیاهی از جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=چهرهی سیاهی از جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|چهرهی سیاهی از جنگ ایران و عراق]] | |||
بعد از انقلاب، جامعه در اشتیاقی سوزناک برای آزادی و رفاه بود، اما به نظر نمیآمد که خمینی قصد تأمین آزادیها را داشته باشد، لذا بین نیروهای مترقی و جوانان با جریانات وابسته به حکومت یک درگیری مستمر و خونین جریان داشت، در این کشاکش که از آن به عنوان «فاز سیاسی» نام میبرند، نیروهای انقلابی رشد پیدا میکردند، بنابر این جنگ خارجی سرپوش جنگی مهمتر شد، یعنی همان جنگ برای کسب آزادی. | بعد از انقلاب، جامعه در اشتیاقی سوزناک برای آزادی و رفاه بود، اما به نظر نمیآمد که خمینی قصد تأمین آزادیها را داشته باشد، لذا بین نیروهای مترقی و جوانان با جریانات وابسته به حکومت یک درگیری مستمر و خونین جریان داشت، در این کشاکش که از آن به عنوان «فاز سیاسی» نام میبرند، نیروهای انقلابی رشد پیدا میکردند، بنابر این جنگ خارجی سرپوش جنگی مهمتر شد، یعنی همان جنگ برای کسب آزادی. | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۷۰: | ||
ابراهیم یزدی،وزیر خارجه دولت موقت بازرگان دربارهی محورهای سیاست خارجی رژیم در آغاز به قدرترسیدن خمینی، در رابطه با عراق می نویسد: <blockquote> «... محور اول، اعزام یک سفیر وارد به اوضاع عراق و قادر به ارتباطات لازم و منطقی و سری با گروههای مسلمان مخالف رژیم صدام در داخل عراق. این امر ضروری بود... </blockquote> محور پنجم سیاست ما علیه عراق... اجرای برنامه های تبلیغاتی به زبان عربی بوده است. در همان زمان، جلسات مکرری در وزارت امور خارجه برای هماهنگ کردن این برنامه ها با سیاست خارجی جمهوری اسلامی برگزار شد... در این جلسات، خصوصاً در مورد عراق، سفیر جمهوری اسلامی در عراق نیز حضور بههمرسانید... این برنامه، بهحق، نقش مؤثری داشت».<ref>روزنامه کیهان ۵ مهر ۱۳۵۹</ref> | ابراهیم یزدی،وزیر خارجه دولت موقت بازرگان دربارهی محورهای سیاست خارجی رژیم در آغاز به قدرترسیدن خمینی، در رابطه با عراق می نویسد: <blockquote> «... محور اول، اعزام یک سفیر وارد به اوضاع عراق و قادر به ارتباطات لازم و منطقی و سری با گروههای مسلمان مخالف رژیم صدام در داخل عراق. این امر ضروری بود... </blockquote> محور پنجم سیاست ما علیه عراق... اجرای برنامه های تبلیغاتی به زبان عربی بوده است. در همان زمان، جلسات مکرری در وزارت امور خارجه برای هماهنگ کردن این برنامه ها با سیاست خارجی جمهوری اسلامی برگزار شد... در این جلسات، خصوصاً در مورد عراق، سفیر جمهوری اسلامی در عراق نیز حضور بههمرسانید... این برنامه، بهحق، نقش مؤثری داشت».<ref>روزنامه کیهان ۵ مهر ۱۳۵۹</ref> | ||
خمینی در فروردین ۱۳۵۹، در سخنانی به مناسبت قطع رابطه با آمریکا، رژیم عراق را دستپروردهی آمریکا نامید و مردم آن کشور را به قیام و خیزش دربرابر آن فراخواند و خطاب به آنها گفت:<blockquote> «...ملت شریف عراق، شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند. بپاخیزید و قبل از آن که این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی قطع کنید. </blockquote><blockquote> ای عشایر فرات و دجله، همه با هم و همهی ملت اتحاد کنید و این ریشهی فساد را قبل از آن که فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید، که خدا باشماست. </blockquote><blockquote> ای ارتش عراق، اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است، قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است». <ref>«صحیفهی نور»، «مجموعهی رهنمودهای امام خمینی»، جلد سیزدهم، چاپ بهمن ۱۳۶۲، ص۴۰</ref> </blockquote>ابوالحسن بنیصدر رئیس جمهور وقت ایران هم دربارهی دخالت در امور کشورها گفت: | خمینی در فروردین ۱۳۵۹، در سخنانی به مناسبت قطع رابطه با آمریکا، رژیم عراق را دستپروردهی آمریکا نامید و مردم آن کشور را به قیام و خیزش دربرابر آن فراخواند و خطاب به آنها گفت:<blockquote> «...ملت شریف عراق، شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند. بپاخیزید و قبل از آن که این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند، دست جنایتکار او را از کشور اسلامی قطع کنید. </blockquote><blockquote> ای عشایر فرات و دجله، همه با هم و همهی ملت اتحاد کنید و این ریشهی فساد را قبل از آن که فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید، که خدا باشماست. </blockquote><blockquote> ای ارتش عراق، اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است، قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است». <ref>«صحیفهی نور»، «مجموعهی رهنمودهای امام خمینی»، جلد سیزدهم، چاپ بهمن ۱۳۶۲، ص۴۰</ref> </blockquote> | ||
[[پرونده:سالهای اولیهی جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=سالهای اولیهی جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|سالهای اولیهی جنگ ایران و عراق]] | |||
ابوالحسن بنیصدر رئیس جمهور وقت ایران هم دربارهی دخالت در امور کشورها گفت: | |||
«اگر کانونهای قیام و انقلاب را همه جا، به خصوص، در کشورهای اسلامی برافرازیم، ما دشمن را در همه جا در پنجههای قوی خویش خرد خواهیم کرد». <ref>روزنامهی «انقلاب اسلامی»، سرمقالهی شمارهی ۲۶ دیماه۱۳۵۸</ref> | «اگر کانونهای قیام و انقلاب را همه جا، به خصوص، در کشورهای اسلامی برافرازیم، ما دشمن را در همه جا در پنجههای قوی خویش خرد خواهیم کرد». <ref>روزنامهی «انقلاب اسلامی»، سرمقالهی شمارهی ۲۶ دیماه۱۳۵۸</ref> | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۸: | ||
== بهانهی مداخله دولت ایران در امور عراق == | == بهانهی مداخله دولت ایران در امور عراق == | ||
[[پرونده:جنگ در خرمشهر در ابتدای سالهای جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=جنگ در خرمشهر در ابتدای سالهای جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|جنگ در خرمشهر در ابتدای سالهای جنگ ایران و عراق]] | |||
روز ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ «آیت الله محمدباقر صدر» در نجف دستگیرشد. سه روز بعد، او و خواهرش در «شب سه شنبه ۱۹فروردین در یکی از زندانهای ارتشی بغداد» به قتل رسیدند؛ این موضوع مانند بنزینی بر آتش اختلافات و تنشهای بین دو کشور بود؛ «سیدمحمود هاشمی، نمایندهی آیت الله صدر» در اطلاعیهیی «ضمن تسلیت به پیشگاه امام خمینی اظهار امیدواری کرد که مسلمین به هر وسیلهی ممکن این خون پاک را مایهیی برای برافروختن شعلههای انقلاب اسلامی در سراسر جهان قراردهند» <ref>روزنامهی کیهان ۳ اردیبهشت ۱۳۵۹</ref> | روز ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ «آیت الله محمدباقر صدر» در نجف دستگیرشد. سه روز بعد، او و خواهرش در «شب سه شنبه ۱۹فروردین در یکی از زندانهای ارتشی بغداد» به قتل رسیدند؛ این موضوع مانند بنزینی بر آتش اختلافات و تنشهای بین دو کشور بود؛ «سیدمحمود هاشمی، نمایندهی آیت الله صدر» در اطلاعیهیی «ضمن تسلیت به پیشگاه امام خمینی اظهار امیدواری کرد که مسلمین به هر وسیلهی ممکن این خون پاک را مایهیی برای برافروختن شعلههای انقلاب اسلامی در سراسر جهان قراردهند» <ref>روزنامهی کیهان ۳ اردیبهشت ۱۳۵۹</ref> | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۵۶: | ||
== فتح خرمشهر نقطهی عطف جنگ ایران و عراق == | == فتح خرمشهر نقطهی عطف جنگ ایران و عراق == | ||
[[پرونده:آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|آزادی خرمشهر نقطه عطف جنگ ایران و عراق]] | |||
علیرغم تمام فرصتهایی که برای جلوگیری از به وقوع پیوستن جنگ در دسترس بود، اما این فرصتها از دست رفت، و با تجاوز عراق به خاک ایران جنگی خانمان سوز شروع شد، اما چون کشور خارجی به خاک ایران تجاوز کرده بود، وظیفهی همه بود که در این جنگ شرکت کنند، و از خاک و کیان ایران دفاع کنند، علاوه بر ارتش نیروهای مردمی هم وارد این جنگ شدند، از جمله سازمان مجاهدین هم از نیروها و هوادارانش خواست که در این جنگ شرکت کنند. | علیرغم تمام فرصتهایی که برای جلوگیری از به وقوع پیوستن جنگ در دسترس بود، اما این فرصتها از دست رفت، و با تجاوز عراق به خاک ایران جنگی خانمان سوز شروع شد، اما چون کشور خارجی به خاک ایران تجاوز کرده بود، وظیفهی همه بود که در این جنگ شرکت کنند، و از خاک و کیان ایران دفاع کنند، علاوه بر ارتش نیروهای مردمی هم وارد این جنگ شدند، از جمله سازمان مجاهدین هم از نیروها و هوادارانش خواست که در این جنگ شرکت کنند. | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۶۷: | ||
=== ادامه جنگ بعد از خرمشهر ملی یا ضد میهنی؟ === | === ادامه جنگ بعد از خرمشهر ملی یا ضد میهنی؟ === | ||
بعد از فتح خرمشهر و خروج نیروهای عراقی از خاک ایران، این جنگ دیگر یک جنگ ملی و میهنی برای دفاع از آب و خاک ایران نبود، از فردای خروج نیروهای عراقی از خاک ایران دیگر جنگ نامشروع بود، ضد منافع ملی کشور بود، چون سرمایههای مادی و انسانی کشور را نابود میکرد. | بعد از فتح خرمشهر و خروج نیروهای عراقی از خاک ایران، این جنگ دیگر یک جنگ ملی و میهنی برای دفاع از آب و خاک ایران نبود، از فردای خروج نیروهای عراقی از خاک ایران دیگر جنگ نامشروع بود، ضد منافع ملی کشور بود، چون سرمایههای مادی و انسانی کشور را نابود میکرد. | ||
[[پرونده:زندگی در وحشت- نتیجهی جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=زندگی در وحشت- نتیجهی جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|زندگی در وحشت- نتیجهی جنگ ایران و عراق]] | |||
بعد از آزاد سازی خرمشهر مردم هم تمایلی به ادامه جنگ نداشتند و فقط خمینی بود که خواستار ادامهی جنگ بود. در این رابطه آقای حسینعلی منتظری هم در خاطراتش میگوید: | بعد از آزاد سازی خرمشهر مردم هم تمایلی به ادامه جنگ نداشتند و فقط خمینی بود که خواستار ادامهی جنگ بود. در این رابطه آقای حسینعلی منتظری هم در خاطراتش میگوید: | ||
خط ۳۱۷: | خط ۳۲۵: | ||
== عملیاتهای پی در پی و خسارات جبران ناپذیر == | == عملیاتهای پی در پی و خسارات جبران ناپذیر == | ||
[[پرونده:بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|بکار گیری کودکان در جنگ ایران و عراق]] | |||
در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو میشد و هزاران نفر کشته و مجروح میشدند. اما باز هم تکرار میشدند چون تاکتیک جنگی خمینی حمله با امواج انسانی بود. | در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو میشد و هزاران نفر کشته و مجروح میشدند. اما باز هم تکرار میشدند چون تاکتیک جنگی خمینی حمله با امواج انسانی بود. | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۳۶: | ||
=== طرحهای نظامی از پیش شکست خورده === | === طرحهای نظامی از پیش شکست خورده === | ||
[[پرونده:عملیاتهایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=عملیاتهایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|عملیاتهایی با تلفات سنگین در طرف ایرانی در جنگ ایران و عراق]] | |||
طرحهای عملیاتی ایران پیشاپیش شکست خورده بود ولی برای شخص خمینی و فرماندهان جنگ و کسانی که دنبال استمرار جنگ بودند این موضوع اهمیتی نداشت. | طرحهای عملیاتی ایران پیشاپیش شکست خورده بود ولی برای شخص خمینی و فرماندهان جنگ و کسانی که دنبال استمرار جنگ بودند این موضوع اهمیتی نداشت. | ||
خط ۳۵۴: | خط ۳۶۴: | ||
== سالهای پایانی جنگ == | == سالهای پایانی جنگ == | ||
[[پرونده:بکارگیری کودکان در جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=بکارگیری کودکان در جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|بکارگیری کودکان در جنگ ایران و عراق]] | |||
در سالهای پایانی جنگ دولت ایران قدرت بسیج نیرو را از دست داده بود، به دلیل ضعف اقتصادی قادر به بازسازی توان جنگی خودش نیود، | در سالهای پایانی جنگ دولت ایران قدرت بسیج نیرو را از دست داده بود، به دلیل ضعف اقتصادی قادر به بازسازی توان جنگی خودش نیود، | ||
خط ۳۶۷: | خط ۳۷۸: | ||
خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی نامیده بود، اما یک سال بعد با چشمانی اشکبار این قطعنامه را پذیرفت، تنها تغییر در این یک سال حضور پدیدهای به نام [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود. | خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی نامیده بود، اما یک سال بعد با چشمانی اشکبار این قطعنامه را پذیرفت، تنها تغییر در این یک سال حضور پدیدهای به نام [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود. | ||
دکتر منوچهر هزارخانی عضو شورای ملی مقاومت در این باره میگوید:<blockquote>«ضربات نظامی ارتش عراق بر نیروهای رژیم، هر اندازه سخت و جانفرسا، هرگز نمیتوانست خطر سرنگونی را برای رژیم درپی داشته باشد، زیرا نه عراق قصد سرنگونی خمینی را داشت و نه قدرتهای جهانی حاضر بودند ناظر بی تفاوت سرنگونی دولتی به دست دولت دیگر باشند. عراق بارها و به تأکید اعلام کرده بود که هدفش از واردآوردن فشارهای نظامی، واداشتن رژیم خمینی به پذیرش صلح است. </blockquote><blockquote> قدرتهای جهانی ، به ویژه آمریکا و متحدانش ، نیز، با اصرار و تأکید تمام، بارها اخطار کرده بودند که نخواهند گذاشت این جنگ برنده و بازندهیی داشته باشد. بنابراین، خیال رژیم از این بابت آسوده بود. اما همین شکستهای نظامی در جبههی جنگ خارجی میتوانست شیرازهی رژیمی را که در مسائل داخلی نیز از هرسو با بحران و تنگنا رو به رو بود، بگسلد و سرنگونی رژیم را به دست یک نیروی داخلی تسریع کند. </blockquote><blockquote> تنها عامل داخلی که میتوانست این سرنگونی را تحقق بخشد ارتش آزادیبخش ملی بود که در آخرین عملیاتش، در مهران، قدرت و کارآیی رزمی "نگران کننده"یی از خود نشان داده بود. به بیان دیگر، اگر در وضعی که در اواخر تیرماه وجود داشت، عامل ارتش آزادیبخش ملی را، در عالم فرض، از صحنه حذف کنیم، دیگر رژیم نه تنها در وضع "استیصال" قرار ندارد، بلکه میتواند به همان بازی دفعالوقت در قبال قطعنامه ادامه دهد، زیرا با تمام خطرهای بالقوه یی که احاطه اش کرده اند، نیروی سازمانیافته یی وجود ندارد که بتواند از همة این شرایط مساعد برای برانداختن آن استفاده کند. اما چون در عالم واقع ارتش آزادیبخش ملی در صحنه حضور داشت، تمام خطرهای بالقوه به خطر بالفعل مبدل میشد و رژیم را به وضعیت "استیصال" میکشاند. از این رو بود که خمینی، از سر ناچاری، تن به پذیرش قطعنامه داد و آبروی هزاربار بربادرفته اش را به معامله گذاشت. </blockquote><blockquote> هدف رژیم از پذیرش قطعنامه، پیش از هرچیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی امکان ورود به خاک میهن را پیدا نکنند. شک نباید کرد که این خواست خمینی مورد تأیید "شیطان بزرگ" هم بود. نگاهی به اظهار نظرهای سیاستمداران و سخنگویان رسمی آمریکا درمورد توقع خویشتنداری از "همهی طرفهای درگیر" ، و نه دو طرف درگیر ، مؤید این نظر است. همین بند و بست و زمینه چینی برای قفل کردن نیروهای مقاومت به بهانهی "آتش بس" است که گاه از آن به عنوان "توطئه" یاد میشود. به هرحال به امید دست یافتن به این ریسمان نجات بود که خمینی تلخی نوشیدن زهر را برخود هموارکرد» <ref>مقالهی «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشتهی دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامهی «شورا»، شمارهی ۴۳ و ۴۴، مرداد و شهریور ۱۳۶۷</ref></blockquote>ناظران سیاسی بر این باورند که عنصر ایرانی که تعادل قوا را در جنگ ایران و عراق بهم زد [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بود و خمینی که چشمانداز شکست را بعد از [[عملیات چلچراغ]] میدید، برای مات کردن این عنصر قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس را پذیرفت. | دکتر منوچهر هزارخانی عضو شورای ملی مقاومت در این باره میگوید: | ||
[[پرونده:صحنهای از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران.JPG|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش عامل پایان دادن به جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش عامل پایان دادن به جنگ ایران و عراق]] | |||
<blockquote>«ضربات نظامی ارتش عراق بر نیروهای رژیم، هر اندازه سخت و جانفرسا، هرگز نمیتوانست خطر سرنگونی را برای رژیم درپی داشته باشد، زیرا نه عراق قصد سرنگونی خمینی را داشت و نه قدرتهای جهانی حاضر بودند ناظر بی تفاوت سرنگونی دولتی به دست دولت دیگر باشند. عراق بارها و به تأکید اعلام کرده بود که هدفش از واردآوردن فشارهای نظامی، واداشتن رژیم خمینی به پذیرش صلح است. </blockquote><blockquote> قدرتهای جهانی ، به ویژه آمریکا و متحدانش ، نیز، با اصرار و تأکید تمام، بارها اخطار کرده بودند که نخواهند گذاشت این جنگ برنده و بازندهیی داشته باشد. بنابراین، خیال رژیم از این بابت آسوده بود. اما همین شکستهای نظامی در جبههی جنگ خارجی میتوانست شیرازهی رژیمی را که در مسائل داخلی نیز از هرسو با بحران و تنگنا رو به رو بود، بگسلد و سرنگونی رژیم را به دست یک نیروی داخلی تسریع کند. </blockquote><blockquote> تنها عامل داخلی که میتوانست این سرنگونی را تحقق بخشد ارتش آزادیبخش ملی بود که در آخرین عملیاتش، در مهران، قدرت و کارآیی رزمی "نگران کننده"یی از خود نشان داده بود. به بیان دیگر، اگر در وضعی که در اواخر تیرماه وجود داشت، عامل ارتش آزادیبخش ملی را، در عالم فرض، از صحنه حذف کنیم، دیگر رژیم نه تنها در وضع "استیصال" قرار ندارد، بلکه میتواند به همان بازی دفعالوقت در قبال قطعنامه ادامه دهد، زیرا با تمام خطرهای بالقوه یی که احاطه اش کرده اند، نیروی سازمانیافته یی وجود ندارد که بتواند از همة این شرایط مساعد برای برانداختن آن استفاده کند. اما چون در عالم واقع ارتش آزادیبخش ملی در صحنه حضور داشت، تمام خطرهای بالقوه به خطر بالفعل مبدل میشد و رژیم را به وضعیت "استیصال" میکشاند. از این رو بود که خمینی، از سر ناچاری، تن به پذیرش قطعنامه داد و آبروی هزاربار بربادرفته اش را به معامله گذاشت. </blockquote><blockquote> هدف رژیم از پذیرش قطعنامه، پیش از هرچیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی امکان ورود به خاک میهن را پیدا نکنند. شک نباید کرد که این خواست خمینی مورد تأیید "شیطان بزرگ" هم بود. نگاهی به اظهار نظرهای سیاستمداران و سخنگویان رسمی آمریکا درمورد توقع خویشتنداری از "همهی طرفهای درگیر" ، و نه دو طرف درگیر ، مؤید این نظر است. همین بند و بست و زمینه چینی برای قفل کردن نیروهای مقاومت به بهانهی "آتش بس" است که گاه از آن به عنوان "توطئه" یاد میشود. به هرحال به امید دست یافتن به این ریسمان نجات بود که خمینی تلخی نوشیدن زهر را برخود هموارکرد» <ref>مقالهی «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشتهی دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامهی «شورا»، شمارهی ۴۳ و ۴۴، مرداد و شهریور ۱۳۶۷</ref></blockquote> | |||
[[پرونده:عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=عملیات ارتش آزادیبخش عامل آتشبس در جنگ ایران و عراق |بندانگشتی|عملیات ارتش آزادیبخش عامل آتشبس در جنگ ایران و عراق ]] | |||
ناظران سیاسی بر این باورند که عنصر ایرانی که تعادل قوا را در جنگ ایران و عراق بهم زد [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بود و خمینی که چشمانداز شکست را بعد از [[عملیات چلچراغ]] میدید، برای مات کردن این عنصر قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس را پذیرفت. | |||
سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم در اين مورد ميگويد''':''' <blockquote>«سازمان منافقين آرام آرام سازماندهي نظامي را درست كردند كه اونها هم ابتدا از عملياتهاي محدود بعد وسعت عمليات اضافه شد آرام آرام ديديم كه وسعت عملياتها در واقع و دامنه اش گسترش پيدا كرد. درجبهه در واقع مياني در جبهه جنوبي، وحتي در فكر مي كنم خرداد ماه 67 بود كه شهرمهران را هم تونستند تصرف بكنند هدف آنها هم درواقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگوني حكومت بود»''.''<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرماندههان بالای سپاه پاسداران سالها بعد راز قبول آتشبس اینچنین فاش میکند:<blockquote>دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهای را طرحریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد.<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>نقش [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] در به پایان رساندن این جنگ بسیار مهم و حیاتی بود. | سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم در اين مورد ميگويد''':''' <blockquote>«سازمان منافقين آرام آرام سازماندهي نظامي را درست كردند كه اونها هم ابتدا از عملياتهاي محدود بعد وسعت عمليات اضافه شد آرام آرام ديديم كه وسعت عملياتها در واقع و دامنه اش گسترش پيدا كرد. درجبهه در واقع مياني در جبهه جنوبي، وحتي در فكر مي كنم خرداد ماه 67 بود كه شهرمهران را هم تونستند تصرف بكنند هدف آنها هم درواقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگوني حكومت بود»''.''<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرماندههان بالای سپاه پاسداران سالها بعد راز قبول آتشبس اینچنین فاش میکند:<blockquote>دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهای را طرحریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد.<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>نقش [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] در به پایان رساندن این جنگ بسیار مهم و حیاتی بود. | ||
خط ۳۷۴: | خط ۳۸۹: | ||
== خسارات جنگ ایران و عراق == | == خسارات جنگ ایران و عراق == | ||
[[پرونده:نمایی از جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=نمایی از جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|نمایی از جنگ ایران و عراق]] | |||
جنگ ایران و عراق خسارات سنگینی به دو کشور عراق و ایران وارد کرد. این خسارات در طرف ایران شامل موارد زیر بود: | جنگ ایران و عراق خسارات سنگینی به دو کشور عراق و ایران وارد کرد. این خسارات در طرف ایران شامل موارد زیر بود: | ||
* ۲میلیون کشته و معلول | * ۲میلیون کشته و معلول | ||
خط ۳۸۹: | خط ۴۰۵: | ||
* بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی | * بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی | ||
البته مسأله تنها سقوط اقتصاد مملکت نبود، بلکه در کنار جانها و مالهایی که از بین میرفت، زیرساختهای جامعه ایران هم در سراشیب انهدام سریع قرار گرفته بود. | البته مسأله تنها سقوط اقتصاد مملکت نبود، بلکه در کنار جانها و مالهایی که از بین میرفت، زیرساختهای جامعه ایران هم در سراشیب انهدام سریع قرار گرفته بود. | ||
[[پرونده:ویرانیهای جنگ ایران و عراق.jpg|جایگزین=ویرانیهای جنگ ایران و عراق|بندانگشتی|ویرانیهای جنگ ایران و عراق]] | |||
یکی دیگر از موضوعهایی که پس از گذشت ۲۶سال از پایان جنگ، هر روزه از مردم ایران، تلفات انسانی میگیرد، ۱۱میلیون مین خنثی نشدهای است که از آن جنگ ویرانگر بر جای مانده است. هر هفته بهطور متوسط ۱۵نفر در اراضی آلوده به مین، جان خود را از دست میدهند. | یکی دیگر از موضوعهایی که پس از گذشت ۲۶سال از پایان جنگ، هر روزه از مردم ایران، تلفات انسانی میگیرد، ۱۱میلیون مین خنثی نشدهای است که از آن جنگ ویرانگر بر جای مانده است. هر هفته بهطور متوسط ۱۵نفر در اراضی آلوده به مین، جان خود را از دست میدهند. | ||
ویرایش