حافظ: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ اکتبر ۲۰۱۹
اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۵۳: خط ۵۳:
'''حافظ شیرازی''' با نام اصلی خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین محمد، (متولد  ۷۲۷ قمری – وفات۷۹۲ قمری) نام پدرش بها الدین محمد اهل اصفهان بود که برای گریز از حمله مغول به شیراز مهاجرت نمود.   
'''حافظ شیرازی''' با نام اصلی خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین محمد، (متولد  ۷۲۷ قمری – وفات۷۹۲ قمری) نام پدرش بها الدین محمد اهل اصفهان بود که برای گریز از حمله مغول به شیراز مهاجرت نمود.   


حافظ در خانواده ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده است. پدرش بهاء الدین و بازرگان بود که در دوره سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است، و مادرش نیز اهل کازرون بوده‌ است، مسكن حافظ، در محله «شیادان» شیراز بود كه این محله با محله‌ی «مورستان» درزمان كریم خان زند، یكی شد و مجاور «درب شاهزاده» قراردارد.   
حافظ در خانواده ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده است. پدرش بهاء الدین و بازرگان بود که در دوره سلطنت اتابکان فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است، و مادرش نیز اهل کازرون بوده است، مسکن حافظ، در محله «شیادان» شیراز بود که این محله با محله‌ی «مورستان» درزمان کریم خان زند، یکی شد و مجاور «درب شاهزاده» قراردارد.   


حافظ پدرش را در کودکی از دست داد و زندگی سختی را با مادرش طی کرد. در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و ازهمین رو به حافظ ملقب گشته است.
حافظ پدرش را در کودکی از دست داد و زندگی سختی را با مادرش طی کرد. در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و ازهمین رو به حافظ ملقب گشته است.
خط ۵۹: خط ۵۹:
حافظ تا سن بیست سالگی به تحصیل علوم رایج پرداخت . او سرآمد سبک عراقی در شعر پارسی است. تخلص او حافظ و ملقب به لسان الغیب، شمس‌‏الدین، لسان العرفا، ناظم الاولیا، خواجه عرفان، خواجه شیراز، و ... بود.
حافظ تا سن بیست سالگی به تحصیل علوم رایج پرداخت . او سرآمد سبک عراقی در شعر پارسی است. تخلص او حافظ و ملقب به لسان الغیب، شمس‌‏الدین، لسان العرفا، ناظم الاولیا، خواجه عرفان، خواجه شیراز، و ... بود.


حافظ قریب چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان: «قوام الدین عبدالله» ، «مولانا بهاء الدین عبدالصمد بحرآبادی»، «میر سید شریف علامه گرگانی»، «مولانا شمس الدین عبدالله» و «قاضی عضدالدین عیجی»، حضور یافت و به همین سبب، دراغلب دانش های زمان خود تسلط پیدا كرد.
حافظ قریب چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان: «قوام الدین عبدالله» ، «مولانا بهاء الدین عبدالصمد بحرآبادی»، «میر سید شریف علامه گرگانی»، «مولانا شمس الدین عبدالله» و «قاضی عضدالدین عیجی»، حضور یافت و به همین سبب، دراغلب دانش های زمان خود تسلط پیدا کرد.


ورود به دربار
ورود به دربار
خط ۹۵: خط ۹۵:
در مشاجره ای که بین دوستداران شاعر و مخالفان او در گرفت سرانجام قرار بر آن شد تا تفألی به دیوان خواجه زده و داوری را به اشعار او واگذارند. پس از باز کردن دیوان اشعار این شعر شاهد آمد:  
در مشاجره ای که بین دوستداران شاعر و مخالفان او در گرفت سرانجام قرار بر آن شد تا تفألی به دیوان خواجه زده و داوری را به اشعار او واگذارند. پس از باز کردن دیوان اشعار این شعر شاهد آمد:  


کنون که مي دمد از بوستان نسيم بهشت
کنون که می دمد از بوستان نسیم بهشت


من و شراب فرح بخش و يار حورسرشت
من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت


گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز


که خيمه سايه ابر است و بزمگه لب کشت
که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت


چمن حکايت ارديبهشت مي گويد
چمن حکایت اردیبهشت می گوید


نه عاقل است که نسيه خريد و نقد بهشت
نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت


به مي عمارت دل کن که اين جهان خراب
به می عمارت دل کن که این جهان خراب


بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت


وفا مجوي ز دشمن که پرتوي ندهد
وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد


چو شمع صومعه افروزي از چراغ کنشت
چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت


مکن به نامه سياهي ملامت من مست
مکن به نامه سیاهی ملامت من مست


که آگه است که تقدير بر سرش چه نوشت
که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت


قدم دريغ مدار از جنازه حافظ
قدم دریغ مدار از جنازه حافظ


که گر چه غرق گناه است مي رود به بهشت
که گر چه غرق گناه است می رود به بهشت


روز حافظ
روز حافظ


بیستم مهرماه برابر با یازدهم اکتبر هر سال روز بزرگداشت حافظ می‌ باشد
بیستم مهرماه برابر با یازدهم اکتبر هر سال روز بزرگداشت حافظ می باشد


برخی علت مبهم ماندن جزئیات زندگی مشهور ترین شاعر ایران را مخالفت حافظ با دین رایج آنزمان و تکفیر متقابل وی از سوی علما و فضلای هم‌عصرش می‌دانند به نحوی که یافتن نسخه‌های اشعار حافظ نزد طلاب و هوادارانش جرم محسوب می‌شد و در خفا انجام می یافت. وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سراسر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز رسید. مریدان حافظ غزلیاتش را از بر می‌کردند و در فرصت مناسب و اَمن، مجدداً به رشته تحریر در می‌آوردند.  [[پرونده:حافظ به زبانهای فارسی-انگلیسی-فرانسه و آلمانی.jpg|جایگزین=دیوان خواجه حافظ شیرازی|بندانگشتی|دیوان خواجه حافظ شیرازی به زبانهای فارسی-انگلیسی-فرانسه و آلمانی]]
برخی علت مبهم ماندن جزئیات زندگی مشهور ترین شاعر ایران را مخالفت حافظ با دین رایج آنزمان و تکفیر متقابل وی از سوی علما و فضلای هم‌عصرش می‌دانند به نحوی که یافتن نسخه‌های اشعار حافظ نزد طلاب و هوادارانش جرم محسوب می‌شد و در خفا انجام می یافت. وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سراسر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز رسید. مریدان حافظ غزلیاتش را از بر می‌کردند و در فرصت مناسب و اَمن، مجدداً به رشته تحریر در می‌آوردند.  [[پرونده:حافظ به زبانهای فارسی-انگلیسی-فرانسه و آلمانی.jpg|جایگزین=دیوان خواجه حافظ شیرازی|بندانگشتی|دیوان خواجه حافظ شیرازی به زبانهای فارسی-انگلیسی-فرانسه و آلمانی]]
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
== حافظ به روایت احمد شاملو ==
== حافظ به روایت احمد شاملو ==
[[پرونده:احمد شاملو.JPG|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|احمد شاملو]]
[[پرونده:احمد شاملو.JPG|جایگزین=احمد شاملو|بندانگشتی|احمد شاملو]]
يك يا دو بيت را نميتوان مقياسي گرفت براي تعيين حدود ذهنيت نابغه‌اي چون حافظ كه اين طور فكر ميكرده يا چنين عقيده‌اي داشته است. آنچه در شناخت حافظ اهميت دارد شناخت كائنات ذهني اوست. تربيت فكريش, عبور از مراحل و در آخر رسيدن به آن عرصه كه جز عشق هيچ پناهگاهي ندارد. چگونه ميشود اعتراض او را كه ميگويد «كه حرف عشق در دفتر نباشد» نديده گرفت يا اين بيت را دقيق و بجا نفهميد كه گفته است:  
یک یا دو بیت را نمیتوان مقیاسی گرفت برای تعیین حدود ذهنیت نابغه‌ای چون حافظ که این طور فکر میکرده یا چنین عقیدهای داشته است. آنچه در شناخت حافظ اهمیت دارد شناخت کائنات ذهنی اوست. تربیت فکریش, عبور از مراحل و در آخر رسیدن به آن عرصه که جز عشق هیچ پناهگاهی ندارد. چگونه میشود اعتراض او را که میگوید «که حرف عشق در دفتر نباشد» ندیده گرفت یا این بیت را دقیق و بجا نفهمید که گفته است:  


« سوداييان عالم پندار را بگو
« سوداییان عالم پندار را بگو


سرمايه كم كنيد كه سود و زيان يكي‌ست»
سرمایه کم کنید که سود و زیان یکی‌ست»


  و بايد ديد سوداييان عالم پندار چه كسانند و غرض از سود و زيان اين پنداربافان چه بوده است. وقتي شاملو در محفلي باشد, اگر در باب شعر امروز هم سخني به ميان نيايد, راجع به حافظ حتماً حرف زده خواهد شد. انس دايمي او و پژوهش ديرندة او در باب افكار حافظ, همواره موجب ميشود كه با ذكر نكته‌اي به بيتي, در دنياي حافظ برويم و سلسله را او مي جنباند و به نهايت مي رساند...<ref>حافظ به روایت شاملو</ref>
  و باید دید سوداییان عالم پندار چه کسانند و غرض از سود و زیان این پنداربافان چه بوده است. وقتی شاملو در محفلی باشد, اگر در باب شعر امروز هم سخنی به میان نیاید, راجع به حافظ حتماً حرف زده خواهد شد. انس دایمی او و پژوهش دیرندة او در باب افکار حافظ, همواره موجب میشود که با ذکر نکتهای به بیتی, در دنیای حافظ برویم و سلسله را او می جنباند و به نهایت می رساند...<ref>حافظ به روایت شاملو</ref>


== مبارزه حافظ ==
== مبارزه حافظ ==
معارضه و مبارزه‌ی حافظ منحصر به یک فرد معین یا دسته ای خاص نبود. حکام ظالم، واعظان فریبگر، زاهدان آزمند، و صوفیان نیرنگ ساز، همه نشانه‌ی تیر طعنه و انتقاد او بودند. طبیعی است که حافظ در چنین شرایطِ محیط زمان خود مانند هر کسی که بخواهد بر خلاف حرکت آب شنا کند، با ناسازگاری‌ها و دشواری‌هایی درگیر بوده است. غزل‌های او به منزله‌ی مدارکی بود که می توانست نا‌گواری‌هایی برای او پیش بیاورد<ref>مقدمه ای بر غزل های حافظ، دکتر سلیم نیساری، ص۴ و ۵</ref>.
معارضه و مبارزه‌ی حافظ منحصر به یک فرد معین یا دسته ای خاص نبود. حکام ظالم، واعظان فریبگر، زاهدان آزمند، و صوفیان نیرنگ ساز، همه نشانه‌ی تیر طعنه و انتقاد او بودند. طبیعی است که حافظ در چنین شرایطِ محیط زمان خود مانند هر کسی که بخواهد بر خلاف حرکت آب شنا کند، با ناسازگاری‌ها و دشواری‌هایی درگیر بوده است. غزل‌های او به منزله‌ی مدارکی بود که می توانست ناگواری‌هایی برای او پیش بیاورد<ref>مقدمه ای بر غزل های حافظ، دکتر سلیم نیساری، ص۴ و ۵</ref>.


اما حافظ یک تنه از مبارزه با ریا و محتسب و غم زمانه و حتی نرسیدن «وظیفه»، و در یک کلام از زندگی و همه‌ی مظاهرش، اسطوره می سازد و ما از ورای منشور معجزه نمای شعر او زندگیمان را رنگین‌تر و زیستنی‌تر، شادی‌هامان را ماندگارتر، اندوهمان را سبک‌تر و آرزوهامان را برآمدنی‌تر می یابیم. دیوان حافظ یک مجموعه‌ی ادبی صرف نیست، فراتر از ادبیات است، نامه‌ی زندگی است، زندگی نامه‌ی ماست<ref>حافظ نامه، بهاءالدین خرمشاهی، ص۲۶</ref>.
اما حافظ یک تنه از مبارزه با ریا و محتسب و غم زمانه و حتی نرسیدن «وظیفه»، و در یک کلام از زندگی و همه‌ی مظاهرش، اسطوره می سازد و ما از ورای منشور معجزه نمای شعر او زندگیمان را رنگین‌تر و زیستنی‌تر، شادی‌هامان را ماندگارتر، اندوهمان را سبک‌تر و آرزوهامان را برآمدنی‌تر می یابیم. دیوان حافظ یک مجموعه‌ی ادبی صرف نیست، فراتر از ادبیات است، نامه‌ی زندگی است، زندگی نامه‌ی ماست<ref>حافظ نامه، بهاءالدین خرمشاهی، ص۲۶</ref>.
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
...غزل عارفانه و عاشقانه، در خاقانی تأیید و تثبیت شد و در حافظ به انتها رسید، یعنی او مطالب عارفانه و عاشقانه را به عالی ترین وجهی در هم آمیخت و در معنی و لفظ کرد. این امر در آثار خواجو و عماد کرمانی و سلمان نیز دیده می شود اما اوج آن در حافظ است. از این رو می توان گفت که حافظ دقیقاً وارث مولوی و سعدی، یعنی نمایندگان تمام عیار غزل عارفانه و عاشفانه است.  
...غزل عارفانه و عاشقانه، در خاقانی تأیید و تثبیت شد و در حافظ به انتها رسید، یعنی او مطالب عارفانه و عاشقانه را به عالی ترین وجهی در هم آمیخت و در معنی و لفظ کرد. این امر در آثار خواجو و عماد کرمانی و سلمان نیز دیده می شود اما اوج آن در حافظ است. از این رو می توان گفت که حافظ دقیقاً وارث مولوی و سعدی، یعنی نمایندگان تمام عیار غزل عارفانه و عاشفانه است.  
[[پرونده:از صدای عشق.JPG|جایگزین=از صدای عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند|بندانگشتی|از صدای عشق ندیدم خوشتر    یادگاری که در این گنبد دوار بماند]]
[[پرونده:از صدای عشق.JPG|جایگزین=از صدای عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند|بندانگشتی|از صدای عشق ندیدم خوشتر    یادگاری که در این گنبد دوار بماند]]
غزل او آشنا ترین غزل برای خواص و عوام است و این موقعیتی است خاص که برای کمتر شاعری حتی در یک معیار جهانی پیش آمده است. حافظ هم از نظر زبان و هم از نظر معنی به اوجی دست یافته بود که حتی نزدیک شدن بدان محال بود...از طرفی این شعر آن چنان بر ادبیات فارسی مسلط شده بود که کسی گمان نمی برد که جز به شیوه‌ی حافظ نیز می توان غزل گفت. از این رو شعر فارسی بعد از حافظ محکوم به زوال و سقوط گردید، تا آن که برای نجات از این مهلکه، ادبیات مجبور به تغییر سبک گردید و سبک هندی (اصفهانی) به وجود آمد؛ زیرا چنان که گذشت محال بود که کسی در همان شیوه‌ی عراقی بتواند شعری بگوید که نسبت به شعر حافظ جلوه‌ یی داشته باشد.
غزل او آشنا ترین غزل برای خواص و عوام است و این موقعیتی است خاص که برای کمتر شاعری حتی در یک معیار جهانی پیش آمده است. حافظ هم از نظر زبان و هم از نظر معنی به اوجی دست یافته بود که حتی نزدیک شدن بدان محال بود...از طرفی این شعر آن چنان بر ادبیات فارسی مسلط شده بود که کسی گمان نمی برد که جز به شیوه‌ی حافظ نیز می توان غزل گفت. از این رو شعر فارسی بعد از حافظ محکوم به زوال و سقوط گردید، تا آن که برای نجات از این مهلکه، ادبیات مجبور به تغییر سبک گردید و سبک هندی (اصفهانی) به وجود آمد؛ زیرا چنان که گذشت محال بود که کسی در همان شیوه‌ی عراقی بتواند شعری بگوید که نسبت به شعر حافظ جلوه یی داشته باشد.


حافظ از یک دیدگاه شاعری است اجتماعی و گاه دقیقاً حوادث پیرامون خود را به طرز بسیار هنرمندانه‌یی بیان می کند. با خرقه پوشان و زاهدان و صوفیان ریایی مبارزه دارد. از بستن در میخانه و گشودن در تزویر و ریا در رنج است، گاه با حکام وقت در می افتد و طعنه هایی به آنان دارد. در غزلیات حافظ، یأس و بدبینی و طنز خیام و شور و شوق و تصوف مولانا و عشق و صفا و لطافت و خوش آهنگی زبان سعدی در هم آمیخته است؛ از این رو مردم خلاصه و عصاره‌ی ادبیات فارسی یعنی تجلیات آرزویی و فکری خود را در او یافته اند. از طرف دیگر مهم ترین عامل رواج او در بین مردم به نظر ما این است که «من» او «من» کلی و عمومی است  نه خصوصی؛ و این امر در همه‌ی احوال صادق است، خواه این «من» اجتماعی باشد، خواه عارفانه و خواه عاشقانه، وقتی می گوید:  
حافظ از یک دیدگاه شاعری است اجتماعی و گاه دقیقاً حوادث پیرامون خود را به طرز بسیار هنرمندانه‌یی بیان می کند. با خرقه پوشان و زاهدان و صوفیان ریایی مبارزه دارد. از بستن در میخانه و گشودن در تزویر و ریا در رنج است، گاه با حکام وقت در می افتد و طعنه هایی به آنان دارد. در غزلیات حافظ، یأس و بدبینی و طنز خیام و شور و شوق و تصوف مولانا و عشق و صفا و لطافت و خوش آهنگی زبان سعدی در هم آمیخته است؛ از این رو مردم خلاصه و عصاره‌ی ادبیات فارسی یعنی تجلیات آرزویی و فکری خود را در او یافته اند. از طرف دیگر مهم ترین عامل رواج او در بین مردم به نظر ما این است که «من» او «من» کلی و عمومی است  نه خصوصی؛ و این امر در همه‌ی احوال صادق است، خواه این «من» اجتماعی باشد، خواه عارفانه و خواه عاشقانه، وقتی می گوید:  
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
غزلیات حافظ سرشار از زیبایی هایی است که از رمزها ، کنایه ها، [[ابهام]] ها و ایهام های مختلفی حاصل شده و به زبان امروزی سبک شعر حافظ  عراقی است. و بهمین دلیل خواننده شعر حافظ  با گستره وسیعی از معانی متنوع، متفاوت و حتی متصاد و متناقضی ار هر بیت شعر حافظ مواجه است و بنا به عقاید و سلیقه هرکس قابل تعبیر و تفسیر است و همه را جذب خودش می‌گرداند.
غزلیات حافظ سرشار از زیبایی هایی است که از رمزها ، کنایه ها، [[ابهام]] ها و ایهام های مختلفی حاصل شده و به زبان امروزی سبک شعر حافظ  عراقی است. و بهمین دلیل خواننده شعر حافظ  با گستره وسیعی از معانی متنوع، متفاوت و حتی متصاد و متناقضی ار هر بیت شعر حافظ مواجه است و بنا به عقاید و سلیقه هرکس قابل تعبیر و تفسیر است و همه را جذب خودش می‌گرداند.
{{شعر}}
{{شعر}}
  {{ب|'''صبحدم از عرش مي آمد خروشي، عشق گفت''' |''' قدسيان گويي كه شعر حافظ از بر مي كنند'''}}
  {{ب|'''صبحدم از عرش می آمد خروشی، عشق گفت''' |''' قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند'''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
<ref>سمد PDF - [http://passthrough.fw-notify.net/download/753900/http://www.ensani.ir/storage/Files/20171002141829-10124-66.pdf نامه های تاریخی در غزلیات حافظ]</ref>. همین سیالیت و پویایی در گستردکیِ معانی غزلیات حافظ باعث تازگی و طراوت همیشگی و ماورای زمان آنها شده است.   
<ref>سمد PDF - [http://passthrough.fw-notify.net/download/753900/http://www.ensani.ir/storage/Files/20171002141829-10124-66.pdf نامه های تاریخی در غزلیات حافظ]</ref>. همین سیالیت و پویایی در گستردکیِ معانی غزلیات حافظ باعث تازگی و طراوت همیشگی و ماورای زمان آنها شده است.   


از اشعار حافظ نمیتوان دریافت که ضمیر و شخصیت وی بطور قطع چه بوده است،بعضی حافظ را عارفی وارسته می‌نامد که تمامی اشاراتش تأویل عارفانه دارد و دیگری، او را انسانی می‌پندارد که هرلحظه در حال و هوایی متفاوت سیر می‌کند. برخی نیز او را شاعری هنرمند و زیرک دانسته‌اند که تنها به خلق اثری ادبی پرداخته است؛ بی‌آن که باورهای خود را در آن دخیل کرده باشد.تفسیر شراب و شاهد و ساقی در شعر حافظ در طیفی بسیار متفاوت در بین ادبا و محققین بیان شده برخی آنرا تماماً مجازی و استعاری دانسته<ref>پترس ویکی - [https://www.parsi.wiki/fa/wiki/print/e5e2a4a37dd741f291ac751b16021721 حافظ شیرازی]</ref> و در سر دیگرطیف آنها را نه مجازی بلکه تماماً حقیقی گرفته اند ودراین میان ادیبانی شناخت و تفسیر اشعار حافظ را با چند بیت شعر امکان پذیر نمی‌دانستند احمد شاملو در کتابش در باره حافظ میگوید: «. . . یک یا دو بیت را نمی توان مقیاس گرفت برای تعیین حدود ذهنیت نابغه ای چون حافظ که اینطور فکر می کرده یا چنین عقیده ای داشته است.<ref>.comiKetab - [http://store.iketab.com/index.php?route=product/product&product_id=10464 حافظ شیراز ؛ به روایت احمد شاملو]</ref> و در مقدمه کتاب «حافظ شیراز»(به روایت شاملو) مینویسد: "به راستی کی است این قلندر یک لا قبای کفرگوی که در تاریک ترین ادوار سلطه ریاکاران زهدفروش، در ناهاربازار زاهد نمایان و در عصری که حتا جلادان آدمی خوار مغروری چون امیر مبارزالدین محمد و پسرش شاه شجاع نیز بنیان حکومت آن چنانی ی خود را بر حد زدن و خم شکستن و نهی از منکر و غزوات مذهبی نهاده اند یک تنه وعده ی رست آخیز را انکار می کند، خدا را عاشق و شیطان را عقل می خواند و شلنگ انداز و دست افشان می گذرد ...این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی. . . این دفتر بی معنی غرق می ناب اولی. . . " باز در قبال این تعبیر و تفسیر در سر دیگر طیف شاهد بودیم :انتشار مجموعه غزليات حافظ به تصحيح احمد شاملو، موجب حرف و حديث فراوان در ميان استادان ادبيات فارسي و حافظ‌ شناسان شد و هر يك از آنان به طريقي نظرات او را مورد انتقاد قرار دادند؛ كه از آن ميان پاسخ شهيد مرتضي مطهري پيش از همه قابل تعمق و توجه بود. استاد مطهري با صراحت به ناتواني شاملو در شناخت حافظ اشاره كرد و طي مقاله‌اي نوشت: «ماترياليست‌هاي ايران اخيراً به تشبثات مضحكي دست زده‌اند. اين تشيثات بيش از پيش فقر و ضعف اين فلسفه را مي‌رساند. يكي از تشبثات «تحريف شخصيت‌ها» است<ref>خبرگزاری فارس- [https://www.farsnews.com/news/8507180571/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8-%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%8A-%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%8A%D8%A7-%D9%85%D9%84%D8%AD%D8%AF مقايسه نظرات شهيد مطهري، خرمشاهي و شاملو درباره حافظ (حافظ شيرازي؛ عارف يا ملحد)]</ref>. به همین سبب، برای بیشتر ابیات دیوان حافظ، چندین تفسیر و تأویل متناقض و حتی مغایر با یکدیگر ارائه شده و هنوز راه برای تحلیل یا تأویلی دیگر بازمانده است. یکی از دلایل تأویل پذیری شعر حافظ، وجود شخصیت‌های متعددی همچون رند، پیرمغان، ساقی، شیخ، صوفی، محتسب و... در دیوان اوست. . .<ref>پژوهش های ادبی عرفان(دانشگاه اصفهان) - [http://jpll.ui.ac.ir/article_16425.html لایه‌های پنهان ضمیر حافظ]</ref>
از اشعار حافظ نمیتوان دریافت که ضمیر و شخصیت وی بطور قطع چه بوده است،بعضی حافظ را عارفی وارسته می‌نامد که تمامی اشاراتش تأویل عارفانه دارد و دیگری، او را انسانی می‌پندارد که هرلحظه در حال و هوایی متفاوت سیر می‌کند. برخی نیز او را شاعری هنرمند و زیرک دانسته‌اند که تنها به خلق اثری ادبی پرداخته است؛ بی‌آن که باورهای خود را در آن دخیل کرده باشد.تفسیر شراب و شاهد و ساقی در شعر حافظ در طیفی بسیار متفاوت در بین ادبا و محققین بیان شده برخی آنرا تماماً مجازی و استعاری دانسته<ref>پترس ویکی - [https://www.parsi.wiki/fa/wiki/print/e5e2a4a37dd741f291ac751b16021721 حافظ شیرازی]</ref> و در سر دیگرطیف آنها را نه مجازی بلکه تماماً حقیقی گرفته اند ودراین میان ادیبانی شناخت و تفسیر اشعار حافظ را با چند بیت شعر امکان پذیر نمی‌دانستند احمد شاملو در کتابش در باره حافظ میگوید: «. . . یک یا دو بیت را نمی توان مقیاس گرفت برای تعیین حدود ذهنیت نابغه ای چون حافظ که اینطور فکر می کرده یا چنین عقیده ای داشته است.<ref>.comiKetab - [http://store.iketab.com/index.php?route=product/product&product_id=10464 حافظ شیراز ؛ به روایت احمد شاملو]</ref> و در مقدمه کتاب «حافظ شیراز»(به روایت شاملو) مینویسد: "به راستی کی است این قلندر یک لا قبای کفرگوی که در تاریک ترین ادوار سلطه ریاکاران زهدفروش، در ناهاربازار زاهد نمایان و در عصری که حتا جلادان آدمی خوار مغروری چون امیر مبارزالدین محمد و پسرش شاه شجاع نیز بنیان حکومت آن چنانی ی خود را بر حد زدن و خم شکستن و نهی از منکر و غزوات مذهبی نهاده اند یک تنه وعده ی رست آخیز را انکار می کند، خدا را عاشق و شیطان را عقل می خواند و شلنگ انداز و دست افشان می گذرد ...این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی. . . این دفتر بی معنی غرق می ناب اولی. . . " باز در قبال این تعبیر و تفسیر در سر دیگر طیف شاهد بودیم :انتشار مجموعه غزلیات حافظ به تصحیح احمد شاملو، موجب حرف و حدیث فراوان در میان استادان ادبیات فارسی و حافظ شناسان شد و هر یک از آنان به طریقی نظرات او را مورد انتقاد قرار دادند؛ که از آن میان پاسخ شهید مرتضی مطهری پیش از همه قابل تعمق و توجه بود. استاد مطهری با صراحت به ناتوانی شاملو در شناخت حافظ اشاره کرد و طی مقاله‌ای نوشت: «ماتریالیست‌های ایران اخیراً به تشبثات مضحکی دست زده‌اند. این تشیثات بیش از پیش فقر و ضعف این فلسفه را می‌رساند. یکی از تشبثات «تحریف شخصیت‌ها» است<ref>خبرگزاری فارس- [https://www.farsnews.com/news/8507180571/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8-%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%8A-%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%8A%D8%A7-%D9%85%D9%84%D8%AD%D8%AF مقایسه نظرات شهید مطهری، خرمشاهی و شاملو درباره حافظ (حافظ شیرازی؛ عارف یا ملحد)]</ref>. به همین سبب، برای بیشتر ابیات دیوان حافظ، چندین تفسیر و تأویل متناقض و حتی مغایر با یکدیگر ارائه شده و هنوز راه برای تحلیل یا تأویلی دیگر بازمانده است. یکی از دلایل تأویل پذیری شعر حافظ، وجود شخصیت‌های متعددی همچون رند، پیرمغان، ساقی، شیخ، صوفی، محتسب و... در دیوان اوست. . .<ref>پژوهش های ادبی عرفان(دانشگاه اصفهان) - [http://jpll.ui.ac.ir/article_16425.html لایه‌های پنهان ضمیر حافظ]</ref>


== نظر مستشرقین درباره حافظ ==
== نظر مستشرقین درباره حافظ ==
خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:
گوته پس از مطالعه عمیقی که درمورد حافظ داشت به سادگی و صراحت اقرار کرد که "حافظ بی همتاست و هیچ‌یک از ترجمه‌های شعر حافظ نیاز مرا براورده نمی‌کرد" از کوته نقل شده که «انگیزه اصلی من برای یادگیری زبان فارسی آن بود که شعر حافظ را به زبان اصلیش بخوانم تا آنرا بطور عمیق درک کنم». حافظ در طول تاریخ مورد تمجید و تحسین انواع و اقسام افراد سرشناس قرار گرفته است​. از جمله [[نیچه]]، [[آرتور کانن دویل]] و [[گارسیا لورکا]]. [[یوهانس برامس]] تا حدی تحت تأثیر اشعار حافظ قرار گرفته بود که از آنها در شماری از ترکیب بندی هایش استفاده کرد.<ref name=":3">راز حافظ - [http://www.razehafez.com/ راز حافظ، فال حافظ برای زندگی بهتر]</ref>. 
گوته پس از مطالعه عمیقی که درمورد حافظ داشت به سادگی و صراحت اقرار کرد که "حافظ بی همتاست و هیچ‌یک از ترجمه‌های شعر حافظ نیاز مرا براورده نمی‌کرد" از کوته نقل شده که «انگیزه اصلی من برای یادگیری زبان فارسی آن بود که شعر حافظ را به زبان اصلیش بخوانم تا آنرا بطور عمیق درک کنم». حافظ در طول تاریخ مورد تمجید و تحسین انواع و اقسام افراد سرشناس قرار گرفته است​. از جمله [[نیچه]]، [[آرتور کانن دویل]] و [[گارسیا لورکا]]. [[یوهانس برامس]] تا حدی تحت تأثیر اشعار حافظ قرار گرفته بود که از آنها در شماری از ترکیب بندی هایش استفاده کرد.<ref name=":3">راز حافظ - [http://www.razehafez.com/ راز حافظ، فال حافظ برای زندگی بهتر]</ref>. 


شاعران و نویسندگان بزرگ فرانسه، همچون [[ویکتور هوگو]]، [[ژان کازلی]]، [[تئوفیل گوتیه]]، [[آرمان رنو]]، [[تریستان کلینگسور]]، [[ماتیو دو نوآی]]، [[پرنس بی بسکو]]، و [[آندره ژید]] با الهام از اشعار و اندیشه‌های حافظ به خلق آثاری جاودانه در ادبیات فرانسه توفیق یافتند.فرانسویان نیز همچون مردم ایتالیا، اولین بار نام حافظ را از جهانگردان کشور خود شنیدند. در واقع اگر [[پیترو دلاواله]] (1652-1586م)، جهانگرد مشهور رمی، مردم ایتالیا، و حتی مردم اروپا را اول‌بار با نام حافظ آشنا کرد، جهانگردانی همچون [[تاورنیه]] (1606- 1689 م) و [[ژان شاردن]] (1643 1713 م) نیز آوازۀ حافظ را به فرانسه رساندند. تاورنیه در خلال سال‌های 1632 تا 1668 نُه بار از ایران دیدن کرد و در هر سفر مدتی در اصفهان اقامت گزید. او از شیراز نیز بازدید و در توصیف آن شهر از حافظ و آرامگاه او یاد می‌کند. به‌گفتۀ تاورنیه حافظ محبوب‌ترین شاعر ایران است و یک کتاب عرفانی به شعر دارد.یکی دیگر از بزرگان ادب فرانسه که از همان آغاز جوانی با شعر حافظ آشنا شده بود، ویکتور هوگو، رهبر رمانتیک‌های فرانسه بود. هوگو در 1822م یکی از اشعار حافظ (حال دل با تو گفتنم هوس است / سخن دل شنفتنم هوس است) را در صدر قصائد و غزلیات (odes et ballades) خود درج کرد و در همان کتاب حافظ را «شاعر دل‌ها» نامید. لازم به ذکر است که هوگو از طریق دیوان گوته به شعر حافظ راه برد و از آن متأثر شده بود، چه اینکه ده سال پس از انتشار دیوان گوته، هوگو نیز شرقیات (Les orientales) را به‌چاپ رساند. هوگو که به‌خاطر علاقۀ فراوان به حافظ آرزو می‌کرد در شیراز چشم به جهان می‌گشود، در سرایش داستان‌های شرقیات از حافظ و دیوان او تأثیر بسیار زیادی گرفت. یکی از این نمونه‌های تأثیر، غزل معروف حافظ بود که در آن خواجۀ شیراز دو شهر سمرقند و بخارا را به « خال هندوی» یار می‌بخشد:<ref>اطلاعات-حکمت و معرفت- [http://www.ettelaathekmatvamarefat.com/new/index.php?option=com_content&view=article&id=1745:1396-12-08-09-12-29&catid=102:mag-11&Itemid=116 تأثیر حافظ بر شاعران فرانسه(نوشته سمیرا امینی‌فر)]</ref>
شاعران و نویسندگان بزرگ فرانسه، همچون [[ویکتور هوگو]]، [[ژان کازلی]]، [[تئوفیل گوتیه]]، [[آرمان رنو]]، [[تریستان کلینگسور]]، [[ماتیو دو نوآی]]، [[پرنس بی بسکو]]، و [[آندره ژید]] با الهام از اشعار و اندیشه‌های حافظ به خلق آثاری جاودانه در ادبیات فرانسه توفیق یافتند.فرانسویان نیز همچون مردم ایتالیا، اولین بار نام حافظ را از جهانگردان کشور خود شنیدند. در واقع اگر [[پیترو دلاواله]] (۱۶۵۲-۱۵۸۶م)، جهانگرد مشهور رمی، مردم ایتالیا، و حتی مردم اروپا را اول‌بار با نام حافظ آشنا کرد، جهانگردانی همچون [[تاورنیه]] (۱۶۰۶- ۱۶۸۹ م) و [[ژان شاردن]] (۱۶۴۳ ۱۷۱۳ م) نیز آوازۀ حافظ را به فرانسه رساندند. تاورنیه در خلال سال‌های ۱۶۳۲ تا ۱۶۶۸ نُه بار از ایران دیدن کرد و در هر سفر مدتی در اصفهان اقامت گزید. او از شیراز نیز بازدید و در توصیف آن شهر از حافظ و آرامگاه او یاد می‌کند. به‌گفتۀ تاورنیه حافظ محبوب‌ترین شاعر ایران است و یک کتاب عرفانی به شعر دارد.یکی دیگر از بزرگان ادب فرانسه که از همان آغاز جوانی با شعر حافظ آشنا شده بود، ویکتور هوگو، رهبر رمانتیک‌های فرانسه بود. هوگو در ۱۸۲۲م یکی از اشعار حافظ (حال دل با تو گفتنم هوس است / سخن دل شنفتنم هوس است) را در صدر قصائد و غزلیات (odes et ballades) خود درج کرد و در همان کتاب حافظ را «شاعر دل‌ها» نامید. لازم به ذکر است که هوگو از طریق دیوان گوته به شعر حافظ راه برد و از آن متأثر شده بود، چه اینکه ده سال پس از انتشار دیوان گوته، هوگو نیز شرقیات (Les orientales) را به‌چاپ رساند. هوگو که به‌خاطر علاقۀ فراوان به حافظ آرزو می‌کرد در شیراز چشم به جهان می‌گشود، در سرایش داستان‌های شرقیات از حافظ و دیوان او تأثیر بسیار زیادی گرفت. یکی از این نمونه‌های تأثیر، غزل معروف حافظ بود که در آن خواجۀ شیراز دو شهر سمرقند و بخارا را به « خال هندوی» یار می‌بخشد:<ref>اطلاعات-حکمت و معرفت- [http://www.ettelaathekmatvamarefat.com/new/index.php?option=com_content&view=article&id=1745:1396-12-08-09-12-29&catid=102:mag-11&Itemid=116 تأثیر حافظ بر شاعران فرانسه(نوشته سمیرا امینی‌فر)]</ref>


اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:


== نسخه های خطی قدیمی دیوان حافظ ==
== نسخه های خطی قدیمی دیوان حافظ ==
[[پرونده:صفحه آخر نسخه خطی حافظ۸۰۳قمری.jpg|جایگزین=قديم ترين نسخه هاي کهنه اي که شادروان پرويز ناتل خانلري در تصحيح ديوان حافظ ازآن ّخ ٨١١ هجري است. اين نسخه ناقص است و تنها بخشي از اشعار حافظ بهره جسته و(٣٦ غزل) را شامل مي شود.|بندانگشتی|صفحه آخر نسخه خطی حافظ۸۰۳قمری]]
[[پرونده:صفحه آخر نسخه خطی حافظ۸۰۳قمری.jpg|جایگزین=قدیم ترین نسخه های کهنه ای که شادروان پرویز ناتل خانلری در تصحیح دیوان حافظ ازآن ّخ ۸۱۱ هجری است. این نسخه ناقص است و تنها بخشی از اشعار حافظ بهره جسته و(۳۶ غزل) را شامل می شود.|بندانگشتی|صفحه آخر نسخه خطی حافظ۸۰۳قمری]]
نزدیک۱۰۰۰ نسخه خطی دیوان حافظ دز ۱۵۰ کشور جهان یافت میشود، تعداد اشعار و ابیات غزلیات در این نسخه ها با یکدیگر متفاوت اند، یکی از دلایل تفاوت‌ها و اختلاف در متن غزلیات در نسخه‌های خطی قدیمی این میتواند باشد که مریدان حافظ غزلیاتش را از بر می‌کردند و در فرصت مناسب و اَمن مجدداً به رشته تحریر در می‌آوردند و در سراسر دنیا انتشار می‌یافت و شاید بدلیل فراموش کردن یک یا چند واژه و بیت مشابه آنرا نقل میکردند، علت دیگر تصحیحات غزلیات و اشعار توسط حود حافظ در سنوات بعدی بوده که روال همه شعراست،همچنین در اصیل بودن بعضی از غزلیات بین محققین اختلاف نظر وجود دارد و آن غزل ها را منتصب به حافظ میدانند، تحقیق و تدقیق بر سر کمیت و کیفیت غزلیات حافظ موضوع یکی از کار های آکادمیک در دانشگاه های ادبیات ایران و جهان می باشد.  
نزدیک۱۰۰۰ نسخه خطی دیوان حافظ دز ۱۵۰ کشور جهان یافت میشود، تعداد اشعار و ابیات غزلیات در این نسخه ها با یکدیگر متفاوت اند، یکی از دلایل تفاوت‌ها و اختلاف در متن غزلیات در نسخه‌های خطی قدیمی این میتواند باشد که مریدان حافظ غزلیاتش را از بر می‌کردند و در فرصت مناسب و اَمن مجدداً به رشته تحریر در می‌آوردند و در سراسر دنیا انتشار می‌یافت و شاید بدلیل فراموش کردن یک یا چند واژه و بیت مشابه آنرا نقل میکردند، علت دیگر تصحیحات غزلیات و اشعار توسط حود حافظ در سنوات بعدی بوده که روال همه شعراست،همچنین در اصیل بودن بعضی از غزلیات بین محققین اختلاف نظر وجود دارد و آن غزل ها را منتصب به حافظ میدانند، تحقیق و تدقیق بر سر کمیت و کیفیت غزلیات حافظ موضوع یکی از کار های آکادمیک در دانشگاه های ادبیات ایران و جهان می باشد.  


خط ۲۸۲: خط ۲۸۲:
# ۸۵۳؛ کتابخانهٔ خصوصی مستر چستربیتی در لندن.
# ۸۵۳؛ کتابخانهٔ خصوصی مستر چستربیتی در لندن.
# ۸۵۴؛ یعقوب الکاتب؛ کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی ایران؛ ۴۲۲.
# ۸۵۴؛ یعقوب الکاتب؛ کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی ایران؛ ۴۲۲.
# ۸۵۵؛ سلیمان الفوشنجی؛ موزهٔ‌ بریتانیا انگلستان؛ ۴۰۶.
# ۸۵۵؛ سلیمان الفوشنجی؛ موزهٔ بریتانیا انگلستان؛ ۴۰۶.
# ۸۵۷؛ علی‌اکبر اصفهانی؛ کتابخانهٔ ملی پاریس؛ ۴۱۹.
# ۸۵۷؛ علی‌اکبر اصفهانی؛ کتابخانهٔ ملی پاریس؛ ۴۱۹.
# ۸۵۸؛ کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی؛ ۴۶۷.
# ۸۵۸؛ کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی؛ ۴۶۷.
خط ۳۲۵: خط ۳۲۵:
|}
|}


قديم ترين نسخه هاي کهنه اي که شادروان پرويز ناتل خانلري در تصحيح ديوان حافظ ازآن بهره جسته مورخ ٨١١ هجري است. اين نسخه ناقص است و تنها بخشي از اشعار حافظ بهره جسته و(٣٦ غزل) را شامل مي شود.تمت الکتاب نسخه است. تاريخ کتابت (۸۰۳) و نام کاتب در پايان اشعار چنين آمده است:« بحمدال الملک الوهاب و خدم بامر المخدوم العظم الـکرم اعلي ال تعالي في الخافقين شد ّ ه و مد ال ظلله مجدالدوله و الدين و العبد الضعيف برهان بن غياث الکرماني في شهور سنه ثلث و ثمانمائه»<ref>سند PDF - [http://persianacademy.ir/UserFiles/File/NF/09/NF-09-02.pdf کهن ترين نسخه ديوان حافظ مورخ۸۰۳هجری سيد علي آل داود]</ref>  
قدیم ترین نسخه های کهنه ای که شادروان پرویز ناتل خانلری در تصحیح دیوان حافظ ازآن بهره جسته مورخ ۸۱۱ هجری است. این نسخه ناقص است و تنها بخشی از اشعار حافظ بهره جسته و(۳۶ غزل) را شامل می شود.تمت الکتاب نسخه است. تاریخ کتابت (۸۰۳) و نام کاتب در پایان اشعار چنین آمده است:« بحمدال الملک الوهاب و خدم بامر المخدوم العظم الـکرم اعلی ال تعالی فی الخافقین شد ّ ه و مد ال ظلله مجدالدوله و الدین و العبد الضعیف برهان بن غیاث الکرمانی فی شهور سنه ثلث و ثمانمائه»<ref>سند PDF - [http://persianacademy.ir/UserFiles/File/NF/09/NF-09-02.pdf کهن ترین نسخه دیوان حافظ مورخ۸۰۳هجری سید علی آل داود]</ref>  
[[پرونده:نسخه خطی کهن ۸۰۱ هجری کتابخانه نورعثمانیه استانبول.jpg|جایگزین= میراث مکتوب - این دستنویس کهن ترین نسخه شناخته شده و کامل از دیوان حافظ است و به شماره 5149 در کتابخانه نورعثمانیه (استانبول) نگهداری می شود.|بندانگشتی| میراث مکتوب - این دستنویس کهن ترین نسخه شناخته شده و کامل از دیوان حافظ است و به شماره 5149 در کتابخانه نورعثمانیه (استانبول) نگهداری می شود.]]
[[پرونده:نسخه خطی کهن ۸۰۱ هجری کتابخانه نورعثمانیه استانبول.jpg|جایگزین= میراث مکتوب - این دستنویس کهن ترین نسخه شناخته شده و کامل از دیوان حافظ است و به شماره ۵۱۴۹ در کتابخانه نورعثمانیه (استانبول) نگهداری می شود.|بندانگشتی| میراث مکتوب - این دستنویس کهن ترین نسخه شناخته شده و کامل از دیوان حافظ است و به شماره ۵۱۴۹ در کتابخانه نورعثمانیه (استانبول) نگهداری می شود.]]
کهن ترین نسخه دستنویس شناخته شده و کامل از دیوان حافظ است و به شماره 5149 در کتابخانه نورعثمانیه (استانبول) نگهداری می شود.<ref>مرکزپژوهشی میراث مکتوب - [http://www.mirasmaktoob.ir/fa/news/3813 نگاهی به دیوان حافظ (کهن ترین نسخه کامل شناخته شده) کتابت 801 ق]</ref>
کهن ترین نسخه دستنویس شناخته شده و کامل از دیوان حافظ است و به شماره ۵۱۴۹ در کتابخانه نورعثمانیه (استانبول) نگهداری می شود.<ref>مرکزپژوهشی میراث مکتوب - [http://www.mirasmaktoob.ir/fa/news/3813 نگاهی به دیوان حافظ (کهن ترین نسخه کامل شناخته شده) کتابت 801 ق]</ref>
[[پرونده:نسخه دستنویس دیوان حافظ در کلکته با امضای شاه جهان.jpg|جایگزین=نسخه دستنویس دیوان حافظ در کلکته با امضای شاه جهان|بندانگشتی|نسخه دستنویس دیوان حافظ در کلکته با امضای شاه جهان]]
[[پرونده:نسخه دستنویس دیوان حافظ در کلکته با امضای شاه جهان.jpg|جایگزین=نسخه دستنویس دیوان حافظ در کلکته با امضای شاه جهان|بندانگشتی|نسخه دستنویس دیوان حافظ در کلکته با امضای شاه جهان]]
نسخه 700 ساله دیوان غزلیات حافظ، در کلکته هندوستان که توسط شاه جهان در انجمن آسیایی امضا شده است<ref>[https://timesofindia.indiatimes.com/city/kolkata/persian-poets-700-year-old-manuscript-signed-by-shah-jahan-at-asiatic-society/articleshow/57486099.cms Persian poet's 700-year-old manuscript, signed by Shah Jahan, at] The Tims of India -</ref>:
نسخه ۷۰۰ ساله دیوان غزلیات حافظ، در کلکته هندوستان که توسط شاه جهان در انجمن آسیایی امضا شده است<ref>[https://timesofindia.indiatimes.com/city/kolkata/persian-poets-700-year-old-manuscript-signed-by-shah-jahan-at-asiatic-society/articleshow/57486099.cms Persian poet's 700-year-old manuscript, signed by Shah Jahan, at] The Tims of India -</ref>:


== ایهام در شعر حافظ ==
== ایهام در شعر حافظ ==
خط ۴۱۱: خط ۴۱۱:
داستانهایی بر اساس فال حافظ:
داستانهایی بر اساس فال حافظ:


تفأل از دیوان «حافظ»، مانع ویرانی مقبره‌ی او شد:<ref>در سایه روشن کلام - [http://www.kalam.se/t-akhavan-hafez.htm گشت و گذار «مهدی اخوان ثالث» در دنیای افسانه‌‌های مربوط به «حافظ»]</ref>
تفأل از دیوان «حافظ»، مانع ویرانی مقبره‌ی او شد:<ref>در سایه روشن کلام - [http://www.kalam.se/t-akhavan-hafez.htm گشت و گذار «مهدی اخوان ثالث» در دنیای افسانه‌های مربوط به «حافظ»]</ref>


چنان‌که می‌دانیم فال گرفتن از دیوان «خواجه»، امر ذوقی و ایمانی مرسوم و رایجی است. از آن‌جا که «حافظ» را لسان‌الغیب و ترجمان الاسرار دانسته اند، از قدیم‌الایام تفأل به دیوان او رسم شده‌است و در این زمینه هم قصه‌های بسیاری حکایت کرده اند.
چنان‌که می‌دانیم فال گرفتن از دیوان «خواجه»، امر ذوقی و ایمانی مرسوم و رایجی است. از آن‌جا که «حافظ» را لسان‌الغیب و ترجمان الاسرار دانسته اند، از قدیم‌الایام تفأل به دیوان او رسم شده‌است و در این زمینه هم قصه‌های بسیاری حکایت کرده اند.


در خصوص تفأل به دیوان «خواجه» و فال‌های تاریخی و مشهور و بعضی موضوعات مربوط به این امر، حتی کتاب‌ها و جدول‌های فالنامه نیز تألیف و ترسیم شده. از جمله کسانی‌که در این باب آثاری دارند «محمد هروی» و نیز «ملا‌حسین» و نیز «شاه محمد دارابی» مؤلف «لطیفه غیبی» را می‌توان نام برد. بعضی از آن‌ها باصطلاح، تاریخی است. یعنی به اشخاص نامور تاریخ منسوب است و در کتب خاص ذکر شده است . اگر تمام حکایات فال‌ها در کتابی گرد آید، شاید چند برابر خود دیوان شود و کتابی بوجود آید پر از قصه‌ها و خبرهای گوناگون و احوال و افکار رنگارنگ. مثل برش‌هایی از زندگی‌های مختلف. ما البته چنین مجال موسعی نداریم اما تک و توکی می‌توان نقل کرد. از جمله:
در خصوص تفأل به دیوان «خواجه» و فال‌های تاریخی و مشهور و بعضی موضوعات مربوط به این امر، حتی کتاب‌ها و جدول‌های فالنامه نیز تألیف و ترسیم شده. از جمله کسانی‌که در این باب آثاری دارند «محمد هروی» و نیز «ملاحسین» و نیز «شاه محمد دارابی» مؤلف «لطیفه غیبی» را می‌توان نام برد. بعضی از آن‌ها باصطلاح، تاریخی است. یعنی به اشخاص نامور تاریخ منسوب است و در کتب خاص ذکر شده است . اگر تمام حکایات فال‌ها در کتابی گرد آید، شاید چند برابر خود دیوان شود و کتابی بوجود آید پر از قصه‌ها و خبرهای گوناگون و احوال و افکار رنگارنگ. مثل برش‌هایی از زندگی‌های مختلف. ما البته چنین مجال موسعی نداریم اما تک و توکی می‌توان نقل کرد. از جمله:


آورده اند «[[شاه اسماعیل]]» سر‌سلسله‌ی [[صفویان]] در آن ایام که همه می‌کوفت و پیش می‌رفت، به هرجا می‌رسید، مزارها و مقبره‌های مشاهیری را که به تسنّن معروف بود، از سر جوانی و تعصب، ویران و باخاک یکسان می‌کرد. وقتی به‌ مقبره‌ی «حافظ» رسید، از آن‌جا که هم خودش اهل ذوق و شعر بود و هم «حافظ»، محبوب عالم، پاره ای تأمل و ملاحظه کرد. از امرا و اصحاب صلاح پرسید. حاصل مشورت این بود که متعصبان گفتند: «باید این مقبره و بنا را نیز ویران کرد. چون «حافظ» هم رند و لاابالی بوده و هم شیعه نبوده» یکی از اصحاب، (ملا سیّد عبدالله تبریزی) که از بس در کارها سمج بود، «شاه اسماعیل» به او «[[ملا‌مگس|'''ملا‌مگس''']]» لقب داده بود، در خراب کردن مقبره‌ی «حافظ» از همه بیشتر اصرار می‌کرد و ترکانه داد سخن می‌داد. عاقبت «شاه اسماعیل» گفت از دیوانش فال می‌گیریم. گرفت. خوشبختانه به دلخواه اسماعیل این بیت «حافظ» آمد که :
آورده اند «[[شاه اسماعیل]]» سرسلسله‌ی [[صفویان]] در آن ایام که همه می‌کوفت و پیش می‌رفت، به هرجا می‌رسید، مزارها و مقبره‌های مشاهیری را که به تسنّن معروف بود، از سر جوانی و تعصب، ویران و باخاک یکسان می‌کرد. وقتی به مقبره‌ی «حافظ» رسید، از آن‌جا که هم خودش اهل ذوق و شعر بود و هم «حافظ»، محبوب عالم، پاره ای تأمل و ملاحظه کرد. از امرا و اصحاب صلاح پرسید. حاصل مشورت این بود که متعصبان گفتند: «باید این مقبره و بنا را نیز ویران کرد. چون «حافظ» هم رند و لاابالی بوده و هم شیعه نبوده» یکی از اصحاب، (ملا سیّد عبدالله تبریزی) که از بس در کارها سمج بود، «شاه اسماعیل» به او «[[ملامگس|'''ملامگس''']]» لقب داده بود، در خراب کردن مقبره‌ی «حافظ» از همه بیشتر اصرار می‌کرد و ترکانه داد سخن می‌داد. عاقبت «شاه اسماعیل» گفت از دیوانش فال می‌گیریم. گرفت. خوشبختانه به دلخواه اسماعیل این بیت «حافظ» آمد که :


حافظ زجان محب رسول است وآل او
حافظ زجان محب رسول است وآل او
خط ۴۲۳: خط ۴۲۳:
 حقــا بدیــن گواست خـداونـــد داورم
 حقــا بدیــن گواست خـداونـــد داورم


«شاه اسماعیل» خوشحال شد و پوزخند خرسندی ترکاند و از ویران کردن مزار گذشت. اما «ملا‌مگس» همچنان پافشاری می‌کرد. «شاه اسماعیل» باز دیوان را برداشت. گفت: «‌ای خواجه جواب ملا را هم بده! ». فال گرفت. این بیت برآمد :
«شاه اسماعیل» خوشحال شد و پوزخند خرسندی ترکاند و از ویران کردن مزار گذشت. اما «ملامگس» همچنان پافشاری می‌کرد. «شاه اسماعیل» باز دیوان را برداشت. گفت: «ای خواجه جواب ملا را هم بده! ». فال گرفت. این بیت برآمد :


ای مگس عرصه‌ی سیمرغ نه جولانگه تست
ای مگس عرصه‌ی سیمرغ نه جولانگه تست
خط ۹۶۵: خط ۹۶۵:
|هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
|هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
|}
|}
استادان بنان، محجوبی تجویدی، چهارگاه،شعر غزل حافظ <ref>YouTube - [https://www.youtube.com/watch?v=5_m0zNykBUs استادان بنان، محجوبی تجویدی، چهارگاه، حسب حالی‌ ننوشتیم]</ref>
استادان بنان، محجوبی تجویدی، چهارگاه،شعر غزل حافظ <ref>YouTube - [https://www.youtube.com/watch?v=5_m0zNykBUs استادان بنان، محجوبی تجویدی، چهارگاه، حسب حالی ننوشتیم]</ref>
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|حسبِ‌حالی ننوشتی و شد ایامی چند
|حسبِ‌حالی ننوشتی و شد ایامی چند
خط ۹۷۶: خط ۹۷۶:
|}
|}


خواننده: خانم ملوك ضرابي، سازنده: استاد مهرتاش در دستگاه چهارگاه، شعر: غزل حافظ<ref>YouTube - [https://www.youtube.com/watch?v=xvOWkvPRXUI خواننده: ملوك ضرابي سازنده: استاد مهرتاش در دستگاه چهارگاه شعر: غزل حافظ]</ref>
خواننده: خانم ملوک ضرابی، سازنده: استاد مهرتاش در دستگاه چهارگاه، شعر: غزل حافظ<ref>YouTube - [https://www.youtube.com/watch?v=xvOWkvPRXUI خواننده: ملوک ضرابی سازنده: استاد مهرتاش در دستگاه چهارگاه شعر: غزل حافظ]</ref>


{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
۸٬۶۹۲

ویرایش