۸٬۶۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
این سخن او در آخرین لحظات زندگی اش جهان را تکان داده و به عنوان یکی از نادرترین صحنههای شجاعت و اراده انسانی به ثبت رسید. | این سخن او در آخرین لحظات زندگی اش جهان را تکان داده و به عنوان یکی از نادرترین صحنههای شجاعت و اراده انسانی به ثبت رسید. | ||
صبا هفت برادران پس از زخمی شدن به هنگامی که همراه پدرش به سمت بغداد برای جراحی برده میشد با ممانعت نیروهای عراقی مواجه شد. | صبا هفت برادران پس از زخمی شدن به هنگامی که همراه پدرش به سمت بغداد برای جراحی برده میشد با ممانعت نیروهای عراقی مواجه شد. | ||
نیروهای عراقی حین انتقال او به بیمارستان به پدرش گفته بودند اگر از مجاهدین جدا شوی فرزند تو را درمان میکنیم و در غیر این صورت باید شاهد مرگ فرزندت باشی. | |||
پدر او رضا هفت برادران نقل میکند:<blockquote>صبا از من پرسید اینها از تو چه میخواهند. گفتم: میگویند اگر نجات تو را میخواهم باید از سازمان جدا شویم. صبا به من گفت: بابا بزن توی دهنشون....</blockquote>سرانجام صبا هفت برادران به دلیل ممانعتهای نیروهای عراقی در حالی که بیمارستان بغداد در یک ساعتی کمپ اشرف واقع شده بود ۱۴ ساعت بعد یعنی بسیار دیر به بیمارستان رسید و در اثر خونریزی جان باخت. | پدر او رضا هفت برادران نقل میکند:<blockquote>صبا از من پرسید اینها از تو چه میخواهند. گفتم: میگویند اگر نجات تو را میخواهم باید از سازمان جدا شویم. صبا به من گفت: بابا بزن توی دهنشون....</blockquote>سرانجام صبا هفت برادران به دلیل ممانعتهای نیروهای عراقی در حالی که بیمارستان بغداد در یک ساعتی کمپ اشرف واقع شده بود ۱۴ ساعت بعد یعنی بسیار دیر به بیمارستان رسید و در اثر خونریزی جان باخت. |
ویرایش