۴۷۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
تاریخ معاصر به ما میگوید: تکنولوژی در برابر نیروی ایمان انسانی بسیار زبون است. | تاریخ معاصر به ما میگوید: تکنولوژی در برابر نیروی ایمان انسانی بسیار زبون است. | ||
''از کتاب آخرین دفاع خسرو گلسرخی از بزرگ خضرائی''<ref>''از کتاب آخرین دفاع خسرو گلسرخی از بزرگ خضرائی''</ref> | ''از کتاب آخرین دفاع خسرو گلسرخی از بزرگ خضرائی''<ref name=":0">''از کتاب آخرین دفاع خسرو گلسرخی از بزرگ خضرائی''</ref> | ||
== دستگیری گلسرخی == | == دستگیری گلسرخی == | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
''محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس [[ساواک]] را برانگیخت آنها به تکاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ کنند به آنها که با شکیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد که از [[شاه]] تقاضای عفو کنند اما آنها فقط پوزخند زدند [[ساواک]] وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد که دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود که همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد میکشید او میدانست که دامون نقطه ضعف اوست و دامون میتواند او را به زندگی امیدوار کند زندگی که او میخواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل کند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه میکنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او میگوید هیچکس از زندگی در کنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را که انتخاب کردهایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما میرویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم کمر مبارزان را خرد نکردهام ؟'' | ''محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس [[ساواک]] را برانگیخت آنها به تکاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ کنند به آنها که با شکیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد که از [[شاه]] تقاضای عفو کنند اما آنها فقط پوزخند زدند [[ساواک]] وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد که دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود که همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد میکشید او میدانست که دامون نقطه ضعف اوست و دامون میتواند او را به زندگی امیدوار کند زندگی که او میخواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل کند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه میکنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او میگوید هیچکس از زندگی در کنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را که انتخاب کردهایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما میرویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم کمر مبارزان را خرد نکردهام ؟'' | ||
''از کتاب دفاعیات خسرو گلسرخی نوشته بزرگ خضرایی''<ref | ''از کتاب دفاعیات خسرو گلسرخی نوشته بزرگ خضرایی''<ref name=":0" /> | ||
== وصیت نامه خسرو گلسرخی == | == وصیت نامه خسرو گلسرخی == |
ویرایش