خودمختاری: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''خودمختاری''' ، در لغت از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعده (Rule)
[[پرونده:لگوی خودمختاری.JPG|جایگزین=خودمختاری|بندانگشتی|262x262پیکسل|'''خودمختاری''']]
گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم موسع و مضیق خودمختاری تفاوت است. در مفهـوم موسـع، خودمختاری بیانگر حق اختیار دولـت‌هـا در تنظـیم امـور داخلـی و برقـراری روابـط خـارجی اسـت. درحالی‌که در مفهوم مضیق، خودمختاری به معنـی محافظـت و اعطـای حـق تعیـین سرنوشـت بـه اقلیت‌ها است. در ادبیات سیاسی، وقتی از خودمختاری صحبت می‌شود، بیشتر مفهوم مضیق آن مورد نظر است.  منظور از خودمختاری، معمولاً استقلال عمـل یـک واحـد خودمختـار در سـطوح محلی و داخلی است، درحالی‌که امور خارجه و امنیتی، معمولاً تحت کنترل دولت ملی یا مرکزی قرار دارد. اما گاه انعقاد برخی از توافقنامه‌های بین‌المللی در زمینه اقتصادی و فرهنگی، ممکن است در اختیار واحد خودمختار قرار بگیرد. بررسی انواع مصادیق خودمختاری نشان می‌دهد که خودمختاری، طیفی اسـت کـه در مناطق مختلف، حدود اختیارات آن متفاوت است، بنابراین نمی‌توان یک تعریف کلیشه‌ای برای آن بیان کرد. خودمختاری سازوکاری است که بـرای جوامـع دمکراتیک‌شده کارایی بیشتری دارد، زیرا در جوامعی که حقوق انسان صرفنظر از انتساب‌های قومی رعایت نمی‌شود، حقوق اقلیت‌ها نیز به طریق اولی رعایت نخواهد شد. هم‌چنین تجربـه خودمختاری‌ها نشـان داده است که نمی‌توان آن را به مثابه نوشداروی مشکلات و مطالبات اقلیت‌ها تلقی کرد. خودمختاری راه‌کاری است که در کشورهای پیشرفته سیاسی کارکرد مثبت دارد. حق تعیین سرنوشت یکی از حقوق و آزادی‌های پایه‌ای انسانی محسوب می‌شود که بر مبنای آن تمامی افراد و دولت‌ها می‌توانند امورات خود را در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اداره و راهبری کنند. یکی از رایج‌ترین راه‌حل‌هایی که برای درگیری‌های قومی مطرح می‌شود، اعطای خودمختاری به گروه اقلیت است. حق تعیین سرنوشت و خودمختاری داخلی، یعنی حق تصمیم‌گیری در زمینه‌ی هویت و شکل هیأت حاکمه و مشارکت داشتن در تصمیم‌گیری توسط همه‌ی جمعیت یک استان و یا ایالت است. جمعیت‌های قومی و مذهبی دست‌کم ۵۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند. با این وجود، به این ملیت‌ها و طوایف قومی و اقلیت‌های مذهبی حقوق شهروندی مساوی اعطا نشده است.
'''خودمختاری''' ، در لغت از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعده (Rule) گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم موسع و مضیق خودمختاری تفاوت است. در مفهـوم موسـع، خودمختاری بیانگر حق اختیار دولـت‌هـا در تنظـیم امـور داخلـی و برقـراری روابـط خـارجی اسـت. درحالی‌که در مفهوم مضیق، خودمختاری به معنـی محافظـت و اعطـای حـق تعیـین سرنوشـت بـه اقلیت‌ها است. در ادبیات سیاسی، وقتی از خودمختاری صحبت می‌شود، بیشتر مفهوم مضیق آن مورد نظر است.  منظور از خودمختاری، معمولاً استقلال عمـل یـک واحـد خودمختـار در سـطوح محلی و داخلی است، درحالی‌که امور خارجه و امنیتی، معمولاً تحت کنترل دولت ملی یا مرکزی قرار دارد. اما گاه انعقاد برخی از توافقنامه‌های بین‌المللی در زمینه اقتصادی و فرهنگی، ممکن است در اختیار واحد خودمختار قرار بگیرد. بررسی انواع مصادیق خودمختاری نشان می‌دهد که خودمختاری، طیفی اسـت کـه در مناطق مختلف، حدود اختیارات آن متفاوت است، بنابراین نمی‌توان یک تعریف کلیشه‌ای برای آن بیان کرد. خودمختاری سازوکاری است که بـرای جوامـع دمکراتیک‌شده کارایی بیشتری دارد، زیرا در جوامعی که حقوق انسان صرفنظر از انتساب‌های قومی رعایت نمی‌شود، حقوق اقلیت‌ها نیز به طریق اولی رعایت نخواهد شد. هم‌چنین تجربـه خودمختاری‌ها نشـان داده است که نمی‌توان آن را به مثابه نوشداروی مشکلات و مطالبات اقلیت‌ها تلقی کرد. خودمختاری راه‌کاری است که در کشورهای پیشرفته سیاسی کارکرد مثبت دارد. حق تعیین سرنوشت یکی از حقوق و آزادی‌های پایه‌ای انسانی محسوب می‌شود که بر مبنای آن تمامی افراد و دولت‌ها می‌توانند امورات خود را در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اداره و راهبری کنند. یکی از رایج‌ترین راه‌حل‌هایی که برای درگیری‌های قومی مطرح می‌شود، اعطای خودمختاری به گروه اقلیت است. حق تعیین سرنوشت و خودمختاری داخلی، یعنی حق تصمیم‌گیری در زمینه‌ی هویت و شکل هیأت حاکمه و مشارکت داشتن در تصمیم‌گیری توسط همه‌ی جمعیت یک استان و یا ایالت است. جمعیت‌های قومی و مذهبی دست‌کم ۵۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند. با این وجود، به این ملیت‌ها و طوایف قومی و اقلیت‌های مذهبی حقوق شهروندی مساوی اعطا نشده است.
==خودمختاری==
==خودمختاری==
[[پرونده:کشورهای دارای مناطق خودمختار.JPG|جایگزین=کشورهای دارای مناطق خودمختار|بندانگشتی|272x272پیکسل|کشورهای دارای مناطق خودمختار]]
در لغت، واژه خودمختاری از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعـده (Rule)
در لغت، واژه خودمختاری از دو کلمه یونانی Auto یعنی خود و Nomos یعنی قانون یـا قاعـده (Rule)
گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم موسع و مضیق خودمختاری تفاوت است. در مفهـوم موسـع، خودمختاری بیانگر حق اختیار دولـت‌هـا در تنظـیم امـور داخلـی و برقـراری روابـط خـارجی اسـت. درحالی‌که در مفهوم مضیق، خودمختاری به معنـی محافظـت و اعطـای حـق تعیـین سرنوشـت بـه اقلیت‌ها است. در ادبیات سیاسی، وقتی از خودمختاری صحبت می‌شود، بیشتر مفهوم مضیق آن مورد نظر است.  
گرفته شده است. از این رو، معنی اصلی این کلمه به معنی حق تدوین و وضع قوانین بر خود است. بین مفهوم موسع و مضیق خودمختاری تفاوت است. در مفهـوم موسـع، خودمختاری بیانگر حق اختیار دولـت‌هـا در تنظـیم امـور داخلـی و برقـراری روابـط خـارجی اسـت. درحالی‌که در مفهوم مضیق، خودمختاری به معنـی محافظـت و اعطـای حـق تعیـین سرنوشـت بـه اقلیت‌ها است. در ادبیات سیاسی، وقتی از خودمختاری صحبت می‌شود، بیشتر مفهوم مضیق آن مورد نظر است.  
خط ۶۰: خط ۶۱:
نیروها و جنبش‌های کردی فکر می‌کردند که پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، به یک حکومت دموکراتیک مواجه خواهند شد که در آن اقوام و ملیت‌ها از حق خودمختاری منطقه‌ای و حق تدریس به زبان مادری و برابری حقوق شهروندی و رفع تبعیض‌های اقتصادی برخوردار می‌شوند، اما نظام مرکزگزای جمهوری اسلامی با این دیدگاه مخالف بود. با برچسب تجزیه‌طلبی، اقوامی که خواهان حقوق خود بودند را سرکوب کرد؛ و خمینی شخصاً صدور فرمان جهاد حمله به کردستان را آغاز کرد که تا سال ۱۳۵۹، ادامه یافت.
نیروها و جنبش‌های کردی فکر می‌کردند که پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، به یک حکومت دموکراتیک مواجه خواهند شد که در آن اقوام و ملیت‌ها از حق خودمختاری منطقه‌ای و حق تدریس به زبان مادری و برابری حقوق شهروندی و رفع تبعیض‌های اقتصادی برخوردار می‌شوند، اما نظام مرکزگزای جمهوری اسلامی با این دیدگاه مخالف بود. با برچسب تجزیه‌طلبی، اقوامی که خواهان حقوق خود بودند را سرکوب کرد؛ و خمینی شخصاً صدور فرمان جهاد حمله به کردستان را آغاز کرد که تا سال ۱۳۵۹، ادامه یافت.


ترکمن‌ها نیز که خواهان حقوق خود بودند، با خشونت سرکوب شدند. خمینی در ضدیت با شوراهای خلق ترکمن فرمانی صادر کرد؛ و گفت: <blockquote>« به مسلمین واجب است آن‌ها را دفع کنند، ولو به قتل آن‌ها منجر شود.»</blockquote>
ترکمن‌ها نیز که خواهان حقوق خود بودند، با خشونت سرکوب شدند. خمینی در ضدیت با شوراهای خلق ترکمن فرمانی صادر کرد؛ و گفت: <blockquote>«به مسلمین واجب است آن‌ها را دفع کنند، ولو به قتل آن‌ها منجر شود.»</blockquote>


در خوزستان نیز پس از یک‌سری درگیری‌ها، یک هیأت ۳۰ نفره از خلق عرب‌های مسلمان ایران عازم تهران شدند؛ و مطالبات ۱۲ ماده‌ای از جمله رسمی شدن زبان عربی و به رسمیت شناختن ملیت خلق عرب ارائه دادند که نظام جمهوری اسلامی با آن مخالفت کرد. پس از آن درگیری‌ها در خوزستان و به‌ویژه خرمشهر ادامه یافت که منجر به ده‌ها کشته و زخمی شد.
در خوزستان نیز پس از یک‌سری درگیری‌ها، یک هیأت ۳۰ نفره از خلق عرب‌های مسلمان ایران عازم تهران شدند؛ و مطالبات ۱۲ ماده‌ای از جمله رسمی شدن زبان عربی و به رسمیت شناختن ملیت خلق عرب ارائه دادند که نظام جمهوری اسلامی با آن مخالفت کرد. پس از آن درگیری‌ها در خوزستان و به‌ویژه خرمشهر ادامه یافت که منجر به ده‌ها کشته و زخمی شد.
خط ۸۵: خط ۸۶:
تنش‌های بین قومیتی، شکاف‌ها و محرومیت‌هایی که به آن‌ها رسیدگی نشده است، می‌تواند به راحتی به منبع بی‌ثباتی و درگیری تبدیل شود. برخورد مؤثر با روابط اقلیت-اکثریت پس از درگیری‌های قومی، برای دستیابی به صلحی پایدار ضروری است. در این راستا، حمایت از اقلیت‌های ملی نه تنها برای تقویت انسجام اجتماعی در جوامع مختلف ضروری است، بلکه برای دستیابی به امنیت دموکراتیک، توسعه پایدار و صلح در شرایط بی‌ثباتی ضروری است.<ref>[https://politicalyouthnetwork.org/why-are-minority-rights-important-2/ چرا حقوق اقلیت مهم است؟ - سایت شبکه سیاسی جوانان]</ref>  
تنش‌های بین قومیتی، شکاف‌ها و محرومیت‌هایی که به آن‌ها رسیدگی نشده است، می‌تواند به راحتی به منبع بی‌ثباتی و درگیری تبدیل شود. برخورد مؤثر با روابط اقلیت-اکثریت پس از درگیری‌های قومی، برای دستیابی به صلحی پایدار ضروری است. در این راستا، حمایت از اقلیت‌های ملی نه تنها برای تقویت انسجام اجتماعی در جوامع مختلف ضروری است، بلکه برای دستیابی به امنیت دموکراتیک، توسعه پایدار و صلح در شرایط بی‌ثباتی ضروری است.<ref>[https://politicalyouthnetwork.org/why-are-minority-rights-important-2/ چرا حقوق اقلیت مهم است؟ - سایت شبکه سیاسی جوانان]</ref>  


بر اساس دورنمای حفظ تمامیت ارضی، دولت به اقلیت‌های متمرکز اجازه می‌دهد تا حد کافی از خودمختاری در منطقه خود داشته باشند تا آن‌ها را از دست گرفتن سلاح منصرف کند. از این رو رفاه آن‌ها افزایش می یابد. خودمختاری منطقه‌ای در واقع یک پاسخ پایه‌ای به درگیری‌های قومی است. بر اساس مجموعه داده‌های روابط قومیتی، حدود 25 درصد از گروه‌ها در این دوران از نوعی خودمختاری منطقه‌ای در هر زمان برخوردار هستند. موفقیت‌های نسبی سوئیس، کانادا و بلژیک به این تز اعتبار بخشیده است.<ref>[https://www.degruyter.com/document/doi/10.1515/peps-2016-0028/html?lang=en آیا خودمختاری منطقه‌ای راه حلی برای درگیری‌های قومی است؟ - سایت دی گروتر]</ref>
بر اساس دورنمای حفظ تمامیت ارضی، دولت به اقلیت‌های متمرکز اجازه می‌دهد تا حد کافی از خودمختاری در منطقه خود داشته باشند تا آن‌ها را از دست گرفتن سلاح منصرف کند. از این رو رفاه آن‌ها افزایش می یابد. خودمختاری منطقه‌ای در واقع یک پاسخ پایه‌ای به درگیری‌های قومی است. بر اساس مجموعه داده‌های روابط قومیتی، حدود ۲۵ درصد از گروه‌ها در این دوران از نوعی خودمختاری منطقه‌ای در هر زمان برخوردار هستند. موفقیت‌های نسبی سوئیس، کانادا و بلژیک به این تز اعتبار بخشیده است.<ref>[https://www.degruyter.com/document/doi/10.1515/peps-2016-0028/html?lang=en آیا خودمختاری منطقه‌ای راه حلی برای درگیری‌های قومی است؟ - سایت دی گروتر]</ref>


==نظریه عدم تمرکز یا تمرکززدایی==
==نظریه عدم تمرکز یا تمرکززدایی==
خط ۱۱۶: خط ۱۱۷:
در این نوع از ساختار حکومتی، احزاب منطقه‌ای می‌توانند ساختار قوه‌های سه‌گانه مجریه، قضاییه و مقننه را در آن منطقه خودمختار تعیین و مشخص کنند. در این ساختار حکومتی، نیروهای نظامی و اطلاعاتی و امنیتی سراسری است، اما نیروهای انتظامی می‌توانند در منطقه‌ی خودمختار به‌صورت منطقه‌ای وجود داشته باشند. حکومت مناطق خود مختار با مجوز و تاییده‌ی حکومت مرکزی حق برگزاری رفراندوم استقلال را دارند. زبان منطقه‌ی خودمختار علاوه بر زبان رسمی سراسری، می‌تواندر در منطقه‌ی خود به‌عنوان زبان دولتی و آموزشی تدریس شود.
در این نوع از ساختار حکومتی، احزاب منطقه‌ای می‌توانند ساختار قوه‌های سه‌گانه مجریه، قضاییه و مقننه را در آن منطقه خودمختار تعیین و مشخص کنند. در این ساختار حکومتی، نیروهای نظامی و اطلاعاتی و امنیتی سراسری است، اما نیروهای انتظامی می‌توانند در منطقه‌ی خودمختار به‌صورت منطقه‌ای وجود داشته باشند. حکومت مناطق خود مختار با مجوز و تاییده‌ی حکومت مرکزی حق برگزاری رفراندوم استقلال را دارند. زبان منطقه‌ی خودمختار علاوه بر زبان رسمی سراسری، می‌تواندر در منطقه‌ی خود به‌عنوان زبان دولتی و آموزشی تدریس شود.


===ساختار حکومت '''[[فدرالیسم]]'''===
===ساختار حکومت '''فدرالیسم'''===
در ساختار فدرال معمولاً چند کشور مستقل با هم متحد می‌شوند و یک کشور جدید تشکیل می‌دهند. در واقع '''[[فدرالیسم]]''' اتحاد چند دولت/ ملت مستقل و ایجاد یک اتحادیه است. در ساختار فدرال حکومت‌های منطقه‌ای برعکس حکومت‌های محلی دارای تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی هستند که در موزات حاکمیت مرکزی قرار دارند. در ساختار فدرال اتحاد با حکومت مرکزی یک اتحاد واوطلبانه است؛ و حکومت‌های منطقه‌ای می‌توانند رفراندوم استقلال داشته باشند. در حکومت فدرال نیروهای نظامی می‌توانند سراسری باشند، اما نیروهای انتظامی منطقه‌ای هستند. هم‌چنین دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی به‌صورت متمرکز نیست و در مناطق از خودمختاری برخوردار هستند.
در ساختار فدرال معمولاً چند کشور مستقل با هم متحد می‌شوند و یک کشور جدید تشکیل می‌دهند. در واقع فدرالیسم اتحاد چند دولت/ ملت مستقل و ایجاد یک اتحادیه است. در ساختار فدرال حکومت‌های منطقه‌ای برعکس حکومت‌های محلی دارای تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی هستند که در موزات حاکمیت مرکزی قرار دارند. در ساختار فدرال اتحاد با حکومت مرکزی یک اتحاد واوطلبانه است؛ و حکومت‌های منطقه‌ای می‌توانند رفراندوم استقلال داشته باشند. در حکومت فدرال نیروهای نظامی می‌توانند سراسری باشند، اما نیروهای انتظامی منطقه‌ای هستند. هم‌چنین دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی به‌صورت متمرکز نیست و در مناطق از خودمختاری برخوردار هستند.


===ساختار کنفدرالیسم===
===ساختار کنفدرالیسم===
۵٬۷۷۰

ویرایش